۴۱۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

پروژه دانشجویی مقاله در مورد مدل کلاسیک تورم در ایران ، روش همگرایی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد مدل کلاسیک تورم در ایران ، روش همگرایی تحت word دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد مدل کلاسیک تورم در ایران ، روش همگرایی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد مدل کلاسیک تورم در ایران ، روش همگرایی تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد مدل کلاسیک تورم در ایران ، روش همگرایی تحت word :

چکیده
تورم، همواره از شاخص‌های مهم اقتصادی قلمداد گردیده و نظرات مختلفی درباره آثار آن بر اقتصاد یک کشور وجود دارد. در هر حال، همگان بر این امر توافق دارند که تورم شدید آثار جبران‌ناپذیری بر اقتصاد داشته و باید کنترل گردد. در این زمینه اقتصاددانان مکتب کلاسیک معتقدند که تورم یک پدیده پولی بوده و رشد نقدینگی عامل اصلی بروز آن می‌باشد، بطوری که، در بلندمدت، پول خنثی است.

در میان اقتصاددانان کلاسیک، پولگرایان مکتب انتظارات عقلایی، که به پولگرایان مکتب شماره (II) معروف هستند، معتقدند که عقلایی بودن انتظارات باعث می‌گردد که پول در بلندمدت خنثی بوده و حتی در کوتاه‌مدت نیز آن قسمت از پول که رشد آن قابل پیش‌بینی باشد، خنثی خواهد بود. هدف اصلی این مقاله، آزمون نظریه پولگرایان مکتب (II) است که از روش حداکثر راستنمایی یوهنسن و جسیلیوس استفاده گردیده که، این روش آزمونی برای عقلایی بودن انتظارات است. نتایج آزمون یوهنسن نشان می‌دهد که رشد پول و تورم همگرا می‌باشد.

همچنین، برای تلفیق روابط کوتاه‌مدت و بلندمدت از مدل تصحیح خطا استفاده گردیده و نتیجه مبین این است که 18 درصد عدم تعادل مابین تورم واقعی وتورم تعادلی، در هر دوره حذف و یا تعدیل می‌گردد. و دیگر این که معنی‌دار بودن جزء تصحیح خطا دلیلی بر رابطه بین رشد پول و تورم می‌باشد. نتایج فوق برای حالتی که از شاخص (CPI) برای محاسبه تورم استفاده می‌گردد، تفاوت چندانی نداشت. در هر حال برای آزمون خنثایی پول از محدودیت‌های کاملاً مشخص و بیش از حد مشخص استفاده گردیده و معلوم شد که پول در دراز مدت خنثی می‌باشد.

در نهایت پیشنهاد شده است که سیاستگذاران اقتصادی، هنگام اتخاذ سیاست‌های خویش، بایستی نقش عقلایی بودن انتظارات را در نظر گرفته و از طرف دیگر، بانک مرکزی نیز در هنگام اتخاذ سیاست‌های پولی استقلال داشته و جبران کسری مالی دولت از طریق کانال‌های دیگری غیر از افزایش نقدینگی صورت گیرد.

مقدمه
از مشکلات اقتصادی بسیار مهم در ایران، طی چند دهه اخیر، می‌توان به پدیده تورم همراه با بیکاری و یا به عبارت دیگر، رکود تورمی اشاره کرد که باعث گردیده رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری به راحتی میسر نباشد. در چنین شرایطی اجرای سیاست‌های پولی و مالی برای تحقق اهداف سیاستگذار، با مشکل مواجه شده و نیاز به سیاستهای زیربنایی و متفاوت از سیاست‌های معمول دارد.

شواهد نشانگر این است که سیاستگذاران نه تنها به هدف خود که همانا تثبیت قیمت‌ها، کاهش عدم اطمینان اقتصادی و از میان بردن بیکاری است دست نیافته، بلکه با اعمال سیاست‌های نادرست خود موجب شدت یافتن نابسامانی‌ها گردیده‌اند. در نهایت، تورم موجود، به توم مزمن تبدیل شده و آن هم از طریق شکل‌گیری انتظارات تورمی به شتابان بودن تورم کمک کرده است.
در این میان حجم پول، به عنوان یک متغیر عمده اقتصادی کلان و نیز یکی از ابزارهای اصلی

سیاست‌های دولت می‌باشد که جهت مهار تورم به کار گرفته می‌شود. این مطلب، تقریباً، یکی از اصول پذیرفته شده تمام مکاتب اقتصادی است ولی در مورد تاثیر حجم پول بر روی تولید و قیمت‌ها، اختلاف ریشه‌دار و متعددی بین مکاتب مختلف اقتصادی وجود دارد. به اعتقاد پولگرایان در چنین شرایطی، افزایش عرضه پول در درازمدت منجر به تورم شده و تأثیری بر رشد محصول نخواهد داشت.

در این مقاله بطور کلی هدف آزمون سازگاری مدل تورم پولگرایان به همراه انتظارات عقلایی با ویژگی‌های اقتصاد ایران و یافتن رابطه بین متغیرهای رشد عرضه پول و تورم در چارچوب پایه‌های نظری می‌باشد. چرا که اگر نظریه پولگرایان در مورد ایران صحت داشته باشد، تردید در اتخاذ سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌ها از طرف مقامات پولی و بانک مرکزی از بین رفته و ضمن اینکه فشار برخی از معتقدان به نظریه‌های مخالف ( فشار هزینه، تقاضا و ;) کاسته می‌شود، سیاستها آثار

خود را در بلند مدت ظاهر می‌سازند. به همین منظور فرضیه‌هایی در جهت تبیین سیاست پولی و رابطه بین نرخ رشد پول، تورم و محصول بیان گردیده تا از طریق آزمون آنها، به درستی یا نادرستی روابط پی برده شود و در صورت اثبات سازگای مدل تورم پولیون با اقتصاد ایران، راه حل‌های مناسب برای رفع مشکل تورم، پیشنهادگردد.

بنابراین، درچارچوب الگوهای مختلف اقتصاد سنجی و با استفاده از داده‌های سری زمانی مربوط به عرضه پول (با تعریف محدود وگسترده)، شاخص قیمتها، و غیره، به مدل بررسی مدل تورمی پولگرایان و نقش پول در ایجاد تورم برای دوره (1378-1338) پرداخته می‌شود.
1 . مروری بر روند تورم و رشد پول در ایران

1ـ1 . روند تورم (لگاریتمی) در ایران
طی دوره 52-1333 که توام با سیاست تثبیت نرخ ارز تحت سیستم پولی برتن وودز می‌باشد، تورم از نوسانات کمی برخوردار بوده و دارای میانگین 32/3 با انحراف معیار
33/3 می‌باشد.اما از سال 1352 به بعد که اقتصاد ایران دوران طلایی خود را طی می‌کرد، نرخ تورم به 8/15 درصد با انحراف معیار 66/6 رسید که می‌توان علت این امر را در رشد اعتبارات جاری وعمرانی دولت و افزایش اعتبارات بانکی و افزایش قیمت نفت دانست. طی دوره پس از انقلاب و جنگ تحمیلی 67-1357 کسری بودجه دولت بیشتر شده و همچنین به علت وجود شرایط جنگ و

کاهش درآمدهای ارزی (به دلیل کاهش قیمت جهانی نفت)، متوسط تورم به 19 درصد با انحراف معیار 55/7 رسید. ولی در دوره پس از جنگ با شروع دوره بازسازی و دسترسی بیشتر به منابع انرژی از طریق استقراض خارجی، نرخ رشد تولید ناخالص ملی 5 تا 7 درصد افزایش یافته که به

علت بالا بودن هزینه‌های عمرانی و مصرفی جامعه، نرخ تورم تقریباً برابر با دوره قبل و در حدود 8/18 درصد ثابت ماند. ولی انحراف معیار آن نشانگر این است که نسبت به دوره قبل تورم از ثبات نسبی برخوردار بوده است که این نیز از نشانه‌های شناور بودن نظام ارزی بوده که به دلیل عدم مدیریت صحیح منابع ارزی آثار مثبت آن از بین رفته است. و بالاخره اینکه در دوره

78-73 که یک دوره رکودی است، طی سالهای 1373 تا 74 بحران بدهی‌ها به دلیل شرایط بازپرداخت وام‌های خارجی، منجر به افزایش تورم تا سطح 43 درصد گردید و نیز بحران سال 1377 و بحران درآمدهای نفتی که از اواخر سال 1376 با افت شدید قیمت نفت آغاز شده بود، به اوج خود رسید.
1ـ2 روند رشد پول (لگاریتمی) در ایران
مطابق آمارهای موجود، میانگین رشد پول در دوره 52-1338 برابر با 5/11 درصد وانحراف معیار آن 08/0 می‌باشد. در این دوره به علت زیاد بودن رشد فعالیت‌های حقیقی اقتصادی، رشد متغیرهای پولی و اعتباری بطور عمده درجهت تأمین مالی برای رشد حقیقی اقتصاد صورت گرفته و نرخ تورم را در سطح پایین نگه داشته است. اما در دوره 57-1352 به علت افزایش قیمت جهانی نفت، پایه پولی افزایش یافته و به علت کاهش فعالیت‌های حقیقی اقتصاد، منجر به رشد تورم شده است. در

دوره 68-1357 که مقارن با انقلاب و جنگ تحمیلی بود هر چند که رشد اعتبارات بانکی به بخش خصوصی کاهش چشمگیری داشته است ولی به علت افزایش کسری بودجه دولت، اعتبارات نظام بانکی به دولت و نیز رشد پایه پولی چندان کاهش نیافته تا اینکه اقتصاد کشور در اواسط دهه 60 یک شرایط رکود تورمی را تجریه کرد.

در طول دوره 72-1368، به دلیل شروع دوره بازسازی، سقف‌های اعتباری به تدریج آزاد شده و ضریب تکاثر پولی افزایش چشمگیری داشته است، ولی به علت اینکه نسبت کسری بودجه دولت به کل بودجه کاهش داشته، رشد پولی در این دوره عمدتاً صرف تأمین مالی برای رشدحقیقی اقتصاد گردیده است. و بالاخره اینکه رشد پولی در دوره اخیر یعنی 78-1373 تفاوت چندانی با دوره قبل نداشته اما به علت اینکه دوره اخیر توام با شرایط رکودی بوده، رشد پولی صرف افزایش قیمتها وتورم گردیده است. در نهایت، می‌توان نتیجه گرفت که هر زمان که کسری بودجه شدت داشته، رشد پولی به طور عمده به افزاش قیمت‌ها و تورم ختم شده است.

2 . نظریه‌های تورم مکتب پولگرایان
از آنجایی که پولیون یک گروه همگن نبوده و از نظر متدولوژی متفاوت هستند، مشکل است آنها را به عنوان یک مکتب اقتصادی در فهرستی از فرضیه‌های قابل قبول ذکر کرد. در هرحال بعضی از صاحب‌نظران، از قبیل: جی. ال . استین، اچ فریش، لایدلر و مایر ، تلاش زیادی کرده‌اند که آنها را طبقه‌بندی نمایند . به نظر می‌رسد که تبعیت کردن از چهار ویژگی زیر برای عضویت در مکتب پولگرایان کافی باشد.

1ـ بخش خصوصی اقتصاد ذاتاً ”پایدار“ است و سیستم به دنبال هر گونه اختلال به طور خودکار به سطح تعادل اشتغال کامل (نرخ طبیعی بیکاری) بر می‌گردد.
2ـ نرخ رشد عرضه پول با تعادل اشتغال کامل سازگار است، اگر چه نرخهای تورم متفاوتی را به بار می‌آورد.
3ـ یک افزایش در نرخ رشد عرضه پول ابتدا نرخ رشد حقیقی اقتصاد و نرخ بیکاری را متأثر می‌سازد. این آثار حقیقی در بلندمدت ناپدید گشته و تنها نرخ تورم بلندمدت به طور دایمی افزایش می‌یابد.
4ـ پولیون مخالف کاربرد فعال سیاست‌های تنظیم تقاضا اعم از پولی و مالی بوده و مدافع کاربرد قواعد بلندمدت و یا اهداف از پیش تعیین شده درتنظیم سیاست‌های پولی می‌باشند.

بعضی از صاحبنظران همانند توبین و اف. اچ. هان مکتب پولی را به دو زیر گروه تقسیم می‌کنند، مکتب پولی شماره یک (I) و مکتب پولی شماره دو (II)، ولی از آنجایی که قصد این مقاله، بررسی نظریه‌های پولگرایان مکتب شماره (II) می‌باشد، به شرح آن پرداخته می‌شود.
3 . مکتب پولی شماره (II)، مکتب انتظارات عقلایی (RE)
یکی از تفاوت‌های عمده میان تئوری‌های تورمی گسترش یافته در چند دهه اخیر و تئوری‌های سنتی، نقش انتظارت تورمی می‌باشد. به طوری‌که اگر عوامل، اطلاعات ناقصی از چگونگی عملکرد سیستم داشته باشند، مدل انتظارات تطبیقی (AE)، که در آن ارزش یک متغیر بستگی به ارزش‌های گذشته آن دارد، مدل بهتری می‌باشد و شکل کلی آن به صورت زیر می‌باشد:

t نمایانگر تورم مشاهده شده در سال t و تورم مورد انتظار در سال t می‌باشد. درمقابل، اگر یک کارگزار اقتصادی دارای اطلاعاتی علاوه بر مشاهدات گذشته باشد، استفاده از الگوی انتظارات تطبیقی باعث اتلاف اطلاعات گردیده و به عقیده میوث
(1961) ، انتظارات عقلایی بهترین روش برای پیش‌بینی خواهد بود. این فکر، قلب انتظارات عقلایی است.

به عقیده تی. جی. سارجنت و ان والراس (1973) ”انتظارات درباره یک متغیر زمانی عقلایی گفته ‌می‌شودکه آنها وابسته به راه و روشی باشند که تئوری آنرا بیان می‌کند. یعنی اینکه پیش‌بینی‌ها منطبق بر پیش‌بینی‌های حاصل از تئوری باشند.“
در سال 1961 میوث، مفهوم انتظارات عقلایی (RE) را به عنوان جانشینی برای انتظارات تطبیقی (AE) ارایه کرد. و بیست سال بعد، سارجنت کارش را ادامه داده و این نظریه را بسط و توسعه داد.
در چارچوب یک مدل اقتصادی که شامل متغیرهای درونزا و برونزا ( از پیش تعیین شده) می‌باشد، می‌توان مفهوم انتظارات عقلایی را دقیق‌تر فرمول‌بندی کرد. انتظارات عقلایی تخمین‌های ناتور متغیرهای درونزای مدل می‌باشند که در برآورد آنها از همه اطلاعات مربوط به مقادیر متغیرهای برونزا استفاده گردیده است.
فرضیه انتظارات عقلایی مدعی آن است‌که

انتظارات ذهنی اشخاص دقیقاً همان ”امیدهای ریاضی شرطی“ می‌باشند که توسط مدل ارایه می‌گردند و افراد به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی الگوهای اقتصادی جامعه را می‌شناسند و پیش‌بینی‌های خود را براساس آن شکل‌می‌دهند. بعنوان مثال می‌توان به نظریات توماس سارجنت و نیل والاس (1975) ، اشاره کرد. به عقیده آنها، تحت شرایط عقلایی بودن انتظارات، سیاست

دایمی و منظم پولی با تولید و اشتغال رابطه‌ای نخواهد داشت. زیرا،سیاست پولی قابل انتظار منجر به تورم قابل انتظار شده و در نتیجه تاثیری بر بیکاری و سطح محصول نخواهد داشت. در حالی که سیاست پولی غیر قابل انتظار منجر به تورم غیرقابل انتظار شده، و از آن طریق بیکاری را به طور موقت به نرخی پایین‌تر از نرخ طبیعی آن می‌رساند و از طریق کاهش بیکاری، سطح تولید بالاتری مشاهده خواهد شد.

اقتصاددانان کلاسیک جدید فرضیاتی در مورد آثار رشد پولی قابل انتظار و غیر قابل انتظار بر متغیرهای حقیقی اقتصاد بویژه محصول دارند. این فرضیات عبارتند از:
1 ـ تغییرات قابل انتظار حجم پول بر متغیرهای حقیقی اقتصاد ( صرف نظر از بعد زمانی آن) خنثی است.
2 ـ تغییرات غیرقابل انتظار حجم پول گرچه در بلندمدت خنثی است، اما در کوتاه‌مدت آثار معنی‌داری بر متغیرهای اقتصاد دارد.
3 ـ اگر e و به ترتیب بیانگر تورم مورد انتظ

ار و واقعی و It-1 نیز نمایانگر مجموعه اطلاعات در دسترس در پایان دوره (t-1) باشند. آنگاه وجود انتظارات عقلایی شامل دو فرض زیر است:

t یک متغیر تصادفی با میانگین صفر می‌باشد (E (t) = 0)، یعنی مردم در پیش‌بینی‌های خود مرتکب اشتباهات منظم نمی‌شوند.

4 . پیشینه مطالعات تجربی در جهان
در مقاله‌ای که توسط عماد موسی (Imad A.Mossa 1997)، تحت عنوان ”آزمون بی‌تاثیر بودن پول در بلندمدت، در کشورهای درحال توسعه ( مورد هندوستان)“ ارایه شده، از طریق مدل تورم پولیون و تحلیل‌های همگرایی (هم‌انباشتگی) فصلی ، روابط میان عرضه پول از یک طرف و محصول واقعی وسطح قیمت‌ها از طرف دیگر مورد آزمون قرار گرفته است. شواهد تجربی نمایانگر این است که پول با محصول همگرا نشده ولی با قیمتها همگرا شده و خنثی بودن پول تایید شده است.

الگوی عثمان اکسوی که در کتاب ”جنبه‌های ساختاری تورم“ ترکیه آورده شده است. نظریه پولگرایان مکتب اول را تأیید کرده و نشان می‌دهد که تغییرات عرضه پول فقط در کوتاه مدت روی محصول اثر داشته و در بلند مدت خنثی است.
آرنولد هاربرگر (1963) در اثر معروف خود به نام ”پویایی تورم در شیلی“ به ارزیابی تئوری‌های پولی و فشار هزینه در آمریکای لاتین پرداخته و فرضیه‌های پولگرایان را به اثبات رسانده است. وی در جهت توجیه نظریه فشار هزینه، متغییر دستمزد را به مدل اضافه کرده و نتیجه گرفته است که قدرت توضیحی مدل افزایش نیافته است.

سیمون پریس و آنجام نسیم در کار مشترکی که تحت عنوان ”مدل سازی تورم و تقاضا برای پول در پاکستان ـ همگرایی و ساختار علیت“ انجام داده‌اند، روابط میان متغیرهای قیمت، پول، درآمد، هزینه فرصت پول، نرخ ارز و قیمت جهانی را با استفاده از تکنیک‌های یوهنسن و روش رگسیون به ظاهر نامرتبط (SUR) بررسی کرده، و نتیجه گرفته‌اند که نرخ ارز در مکانیزم انتقالی پولی دخالت داشته و مقامات پولی از آن به عنوان یک مکانیزم ضد تورمی استفاده کرده و نیز به علت بزرگتر بودن ضریب کشش درآمدی پول،‌ آن را به عنوان یک کالای لوکس یافته‌اند.

5 . مطالعات انجام شده در مورد سیاست‌های پولی براساس انتظارات عقلایی
آروجی بارو (1978-1977)، با آزمون فرضیه خنثایی پول تحت فروض عقلایی در مورد آمریکا به این نتیجه رسید که رشد پولی غیر قابل انتظار اثراث مثبت و معنی‌داری بر محصول داشته و فقط رشد پولی غیر قابل انتظار موجب انحراف بیکاری از نرخ طبیعی آن می‌گردد. به طوری‌که در نهایت، عدم توهم پولی در آمریکا را به اثبات رساند. وی همچنین اعتبار فرضیه فوق را در رابطه با کشورهای مکزیک، کلمبیا و برزیل آزمون نموده و آن را تصدیق کرد.

پس از بارو، اتفیلد برای انگلستان و سپس با همکاری داک برای تعدادی از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته فرضیه فوق را آزمون کردند و نتایج بارو را به دست آوردند. هنسن نیز برای برزیل، شیلی، کلمبیا، پرو و مکزیک روابط معنی داری بین محصول و جزء غیر قابل انتظار رشد پولی به دست آورد .

همچنین، کوپرا و مونتیل (1986) آزمون فوق را برای فیلیپین انجام دادند و بار دیگر فرضیه فوق تایید شد. آنها این آزمون را برای مکزیک نیز انجام داده و دریافتند که هر دو جزء قابل انتظار و غیرقابل انتظار رشد پولی بر متغیرهای حقیقی مؤثر هستند .
در مقابل، اقتصاددانان کینزی به نتایج دیگری دست یافته‌اند. از جمله اینها گوردون (1982)، اعتقاد دارد که اطلاعات در اقتصاد ناقص بوده و تاخیر در آنها وجود دارد. وی در نهایت، با وارد کردن تورم تاخیری به عنوان یک متغیر توضیحی در الگوی تولید، وجود شرایط کینزی همراه با اشتغال ناقص (عقلایی نبودن انتظارات) را به اثبات می‌رساند. پسران

(1988-1982) نیز با اعتقاد به وجود اطلاعات ناقص در اقتصاد،‌ الگوی کینزی خود را در مقابل الگوی بارو به اثبات رساند.
میکین نیز ضمن نقد نظریه انتظارات عقلایی، وجود تورم در شرایط عدم اطمینان را در اقتصاد آمریکا به اثبات رسانده و به این نتیجه رسید که رشد پول پیش‌بینی شده بر تولید واقعی مؤثر است و در نهایت ثابت می‌کند که پول خنثی نبوده و شرایط عدم اطمینان در چارچوب الگوی کینزی (دال بر وجود توهم پولی) وجود دارد.

میشکین (1982)، اعتبار فرضیه پولیون را مورد سؤال قرار داده و آزمون انتظارات عقلایی و خنثایی پول را به طور جداگانه انجام داد . وی دریافت که جزء قابل انتظار رشد پولی اثر عمیقی بر سطح محصول و بیکاری در اقتصاد آمریکا دارد. وی در ادامه، آزمون خنثی بودن پول را همراه با عقلایی بودن انتظارات انجام داده و خنثایی پول را مورد تردید قرار می‌دهد.

سیمز و سارجنت با بهره‌گیری از تکنیک متغیرهای خودرگرسیون (VAR)،‌ نتایج کلاسیک و خنثی بودن پول را به دست می‌آورند. بلادی و سامانتا براساس داده‌های انگلستان نتایجی برخلاف الگوی کلاسیک، و نیز درات همین نتیجه را در بازار دارایی کشور کانادا تکرار می‌نمایند .
6 . پیشینه مطالات تجربی در اقتصاد ایران
علی‌رغم اینکه تحقیقات زیادی در مورد تورم در ایران انجام گرفته است، ولی نتیجه واحدی مبنی بر علل و ماهیت تورم در ایران به دست نیامده است. برای مثال، ابریشمی و مهرآرا (1377) در خصوص روابط بین تورم، نرخ ارز و رشد پول در اقتصاد ایران، طی دوره (75-1338) به این نتیجه رسیده‌اند که بیست درصد افزایش در حجم پول به دلیل فراهم آوردن امکانات مالی بیشتر برای

سرمایه‌گذاری و افزایش ظرفیت تولیدی، باعث افزایش 3/2 درصدی در تولید سال اول گردیده که این تاثیر تا سال سوم به صورت صعودی ادامه داشته و سپس کاهش یافته است، به طوری‌که در بلندمدت هیچ تاثیری در افزایش ظرفیت تولیدی نداشته است. به عبارتی دیگر، هیچ رابطه بلندمدتی بین رشد اعتبارات بانکی ( یاحجم پول) و تولید قابل مشاهده نیست. همچنین در پایان نتیجه‌گیری شده است که فرضیه سیکل بسته مربوط به نرخ ارز، حجم پول و قیمت‌ها (تورم) در اقتصاد ایران پذیرفته شده و خروج از سیکل فوق مستلزم کنترل حجم پولی و تغییرات ساختار تولیدی اقتصادی

کشور به منظور کاهش وابستگی به واردات است.
طیب نیا (1379)، در رساله خویش تحت عنوان ”فرایند تورم در ایران“ به بررسی نظریه‌های مختلف تورم از قبیل: نظریه پولی تورم، نظریه ساختاری تورم و نظریه فشار هزینه پرداخت است. وی در بررسی نظریه پولی تورم، از الگوی هاربرگر برای دوره (70-1340) استفاده کرده و نتیجه گرفته است که علامت ضریب نرخ رشد پولی دوره قبل دارای علامت (منفی) مخالف نظریه بوده و از نظر آماری معنی‌دار نمی‌باشد. و لذا در اقتصاد ایران، متغیرهای پولی تأخیری، فاقد تأثیر معنی‌دار بر تورم بوده و در نهایت محقق نتیجه گرفته است که نظریه پولی در اقتصاد ایران، رفتار قیمت‌ها را به طور کافی توضیح نمی‌دهد.

ایکانی (1366) در کتاب خود تحت عنوان ”دینامیسم تورم در ایران (56-1339)“ به بررسی سنخیت مدل‌های پولی و ساختارگرای تورم، با اقتصاد ایران پرداخته و متغیرهای پولی، ساختارگرا و فشار هزینه را در یک الگوی اقتصاد سنجی (روش OLS) تورم گنجانده است. ضرایب تخمین زده شده برای پول، نشانگر این است که 10 درصد افزایش در رشد پول، با حفظ ثبات سایر عوامل، تورم را تنها به میزان 3 درصد افزایش می‌دهد. که این نتیجه یافته‌‌‌های هاربرگر مبنی بر همبستگی متناسب بین انبساط پولی و تورم را نفی می‌کند. در ادامه برای بالا بردن قدرت توضیحی مدل، متغیرهای ساختاری را وارد مدل کرده که منجر به تائید نظریه ساختار گرایان مبنی بر رشد اندک بخش کشاورزی در فرایند تورمی شده است.

دادخواه (1364)، در گزارش تحقیقی خود تحت عنوان “فرآیند تورمی اقتصاد ایران
59-1349“ به بررسی و تبیین پدیده تورم ایران در چارچوب تئوری پولی تورم پرداخته و نتیجه گرفته است که همبستگی معنی‌داری بین عرضه پول و تورم وجود دارد به طوری که یک درصد افزایش در عرضه پول، باعث 7/0 درصد افزایش در سطح عمومی قیمتها می‌گردد. دادخواه در نهایت نتیجه می‌گیرد که تئوری پولی در اقتصاد ایران کاربرد دارد و حجم تولید، مستقل از سیاستهای پولی بوده ونرخ رشد بهینه پول در ایران در حدود 12 درصد است.
درات (به نقل از طیب‌نیا، 1379)، در ارزیابی انتقادی خود از کار تحقیقی دادخواه به بررسی مجدد تئوری پولی تورم در ایران پرداخته و از طریق آزمون علیت گرنجر روابط علت و معلولی رشد عرضه پول و تورم در دهه 1350 را مورد آزمون قرار داده است. وی نتیجه گرفته است که هیچ رابطه علت و معلومی بین تورم و رشد عرضه پول وجود ندارد. و در نهایت پیشنهاد می‌کند که برای اقتصاد ایران، هر دو متغیر عرضه پول و تورم باید درون‌زا در نظر گرفته شوند.
7 مطالعات انجام شده در مورد سیاست‌های پولی براساس انتظارات عقلایی

در ایران
در مقاله‌ای که توسط جلالی نائینی و شیوا (1379)، تحت ”عنوان سیاستهای پولی، انتظارات عقلایی، تولید و تورم“ نوشته شده است، اثرات سیاست پولی بر تولید و تورم در دوره 70-1340 ارزیابی گردیده است. در این مقاله، برای آزمون خنثایی و عقلایی بودن انتظارات در مورد پیش‌بینی نرخ حجم پول از مدل بارو استفاده شده و نتایج حاصله بیانگر این است که رشد حجم پول و نقدنیگی در میان مدت و درازمدت تاثیر قابل توجهی روی تولید ناخالص داخلی در ایران نداشته و تنها باعث استمرار فشارهای تورمی گشته است.
اقتصاددانان فوق، همچنین در رگرسیون تولید ناخالص د

اخلی بر روی نرخ رشد نقدینگی غیر منتظره و نرخ رشد پیش‌بینی شده،‌به نتیجه مغایر با نظریه بارو رسیده‌اند. چرا که مطابق نظریه بارو ضرایب نرخ رشد نقدینگی غیر منتظره بایستی دارای علامت مثبت بوده و همچنین ضرایب حجم نقدینگی پیش‌بینی شده از لحاظ آماری مخالف با صفر نباشند، در حالی که ضرایب به دست آمده در این مقاله، در مورد نرخ رشد پیش‌بینی نشده دارای علامت منفی و ضرایب حجم پیش‌بینی شده پول معنی‌دار می‌باشند.

در قسمت دیگر این مقاله، برای بررسی رابطه بین سطح قیمت‌ها و حجم پیش‌بینی نشده نقدینگی، نظریه بارو به بوته آزمون کشیده شده است. نتایج حاصله بیانگر این است که ضریب لگاریتم حجم پول ( به طور همزمان) کمتر از یک و معادل (4879/0) بوده، که با نظریه بارو مغایرت دارد. همچنین، علامت ضریب‌های رشد نقدینگی غیر منتظره منفی بوده، که این امر نیز با نظریه بارو مغایرت دارد.
در تحقیقی دیگر که توسط کمیجانی و منجذب (1379) تحت عنوان ”آزمون توهم پولی براساس نظریه انتظارات عقلایی“ انجام گرفته است، از مدل بارو و الگوی کینزی پسران استفاده شده است. در بررسی‌های اولیه، الگوی کینزی پسران تحت آزمون‌های مرکب و غیر مرکب به صورت معنی‌داری در مقابل آزمون بارو، تایید شده است. محقق تایید الگوی کینزی را تلویحاً، مؤید مصداق فروض کینزی در اقتصاد در بلندمدت دانسته و متعاقباً‌ آزمون توهم پولی را براساس الگوی کینزی انجام داده

است. نتایج حاصل از آزمون توهم پولی که براساس الگوی مرجح پسران صورت گرفته است، نشان می‌دهند که الگو دچار توهم پولی بوده و شکل‌گیری انتظارات بصورت غیرعقلایی است.
نتیجه دیگر اینکه تسری اطلاعات رشد پول با سه تاخیر (فصلی) بر سطح قیمت‌ها صورت گرفته و لذا خنثی نبودن پول در کوتاه‌مدت مورد تأیید قرار گرفته است.

در مقاله‌ای دیگر تحت عنوان ”آثار رشد پولی قابل انتظار و غیر قابل انتظار بر متغیرهای کلان اقتصادی“ ختائی و دانه کار (1379)، ضمن توضیحاتی درباره انتظارت عقلایی و کاربرد آن، اثر رشد پولی قابل انتظار و غیرقابل انتظار را به بوته آزمون کشیده و از مدل بارو بر اساس انتظارات عقلایی استفاده شده که در آن ابتدا معادله رشد نقدینگی و همچنین رشد پول قابل انتظار با بکارگیری متغیرهای رشد مخارج دولتی، نرخ بیکاری (لگاریتمی) و رشد پولی با یک دوره تاخیر، بعنوان متغیر توضیحی تخمین زده شده و مشاهده گردیده است که ضریب بیکاری تفاوت معنی‌داری با صفر ندارد.

نتایج حاصله، برای متغیر رشد نقدینگی و برای رشد پول، تفاوت معنی‌داری نداشته و منجر به رد فرضیه بارو شده است. چرا که در هر دو حالت ضرایب نرخ رشد پیش‌بینی شده پول و نقدینگی مخالف صفر شده است.
نتایج کلی که در این مقاله عنوان شده است عبارتند از:
اول رابطه بین نرخ بیکاری و رشد پولی، مطابق نظریه بارو نبوده که این تناقض ممکن است به علت عدم توجه مقامات پولی به میزان نرخ بیکاری در هنگام اتخاذ سیاست‌های پولی و عدم دقت آمارهای مربوط به نرخ بیکاری باشد. دوم سیاستهای پولی در بلند مدت خنثی است. سوم سیاست‌های پولی قابل انتظار، در کوتاه‌مدت برخلاف فرضیه انتظارات عقلایی بر متغیرهای حقیقی اثر می‌گذارد. همچنین سیاست‌های پولی غیرقابل انتظار، برخلاف انتظارات عقلایی بر متغیرهای حقیقی اقتصاد اثر عکس دارد.

در یک مقاله دیگر، که براساس روش میشکین، توسط ختایی و قدیمی‌نیا (1379) ارایه گردیده است، آزمون خنثایی پول همراه با عقلایی بودن انتظارات برای دوره 72-1338 انجام گرفته است. نتایج حاصله بیانگر این است که تشکیل انتظارات در ایران همانند بعضی از کشورهای اوپک و کشورهای آسیای جنوب‌شرقی، به صورت غیرعقلایی می‌باشد. همچنین فرضیه مشترک خنثایی پول و عقلایی بودن انتظارت رد شده و عنوان شده است که در رد این فرضیه، انتظارات عقلایی نسبت به خنثایی پول، نقش بیشتری داشته است.
8 . بررسی مدل کلاسیک تورم

این مدل با یک تابع تقاضا برای پول که توسط کاگان (Cagan, 1956) تصریح شده است، شروع می‌شود.
(1) mt – pt = yt -it +t
mt نشانگر لگاریتم طبیعی ذخیر پول، Pt لگاریتم طبیعی سطح عمومی قیمتها، yt لگاریتم طبیعی محصول واقعی، it نرخ بهره اسمی و t نیز جمله تصادفی خطا با میانگین صفر در دروه t می‌باشند. فرض استاندارد نرمال بیانگر این است که t از فرایند گام تصادفی تبعیت می‌نماید، یعنی:
(2) t = t-1 + t

که در اینجا t نوفه سفید می‌باشد. همچنین مقصود از درآمد واقعی، درآمد دایمی است. مدل کلاسیک رابطه فیشر (Fischer, 1978) را برای نرخ بهره اسمی فرض می‌کند، یعنی:
(3) it = rt +E [t+1 | t-k+1]
rt نرخ بهره واقعی و E[ ] امید ریاضی و t = pt -pt-1 نرخ تورم لگاریتمی و نیز
t-k+1 مجموعه اطلاعات در دسترس در دوره t-k+l می‌باشد. مدل تحت سیستم انتظارات عقلایی است یعنی اینکه افراد از تمام اطلاعات در دسترس برای ساختن انتظاراتشان از نرخ تورم آینده استفاده می‌کنند. فرض می‌شود محصول واقعی و نرخ بهره واقعی از فرایند گام تصادفی تبعیت کرده و محصول واقعی دارای یک جمله رانش است ( درواقع، جمله رانش، ، معرف نرخ رشد محصول می‌باشد):
(4)
به طوری که جزء اخلاهای دارای ویژگی نوفه سفید هستند.
با گرفتن تفاضل مرتبه اول از معادله اول و ترکیب آن با معادلات (2 تا 4) عبارت زیر حاصل خواهد شد:
(5)
به طوری که t = (1-L)mt نشانگر رشد لگاریتمی پول بوده و عبارت
t =t + 1t -2t از خصوصیات نوفه سفید برخوردار است. با گرفتن امید ریاضی از معادله (5) به شرط وجود اطلاعات t-k+1 و حل آن برای n دوره آینده، نتایج زیر حاصل می‌شود:
برای اینکه انتظارات تورمی و در نتیجه تورم ایستا بدون حباب بوده باشد بایستی شرایط اریب به صورت زیر برقرار باشد
(7)

یعنی اگر معادله (7) برقرار باشد،‌راه حل بدون حباب برای نرخ تورم به صورت زیر خواهد بود:

از طرف دیگر اگر شرایط اریب ارضاء نگردد، حبابهای عقلایی پیدا خواهند شد و برای اینکه با انتظارات سازگار باشند، بایستی به طریقه زیر تکمیل گردند:
(9)
در نهایت، راه‌حل معادله (9) منجر به معادله تفاضلی زیر می‌شود
(10)
در حالی‌که متغیر تصادفی t شرایط زیر را خواهد داشت:
(11)
بنابراین راه حل برای تورم همراه با حبابها به صورت زیر خواهد بود :
(12)
حضور حبابها یکسری پیمادهایی راخواهد داشت. اینکه ایستایی تفاضل‌های تورم را از هر درجه که باشد از بین می‌برد. با گرفتن تفاضل مرتبه اول از حبابها در معادله (10)، و به‌کار بردن وقفه (L)، نتایج زیر حاصل می‌شود :
(13)
می‌توان عمل تفاضل‌گیری را در مورد حباب‌ها ادامه داد. درهر حال فرم ARMA هرگز ایستا نخواهد بود و یا اینکه معکوس پذیر نخواهد بود زیرا ریشه درون دایره به شعاع واحد است.
در واقع حباب‌ها معرف یک نا ایستایی غیر قابل تفاضل گیری‌اند، و همچنین همگرایی بین تورم و رشد پول را از بین می‌برند. چرا که حباب‌ها در مدل‌هایی می‌توانند بوجود بیایند که سطح قیمت فعلی (تورم)، تابعی از سطح قیمت مورد انتظار در آینده (تورم) باشد. از لحاظ تئوری، در چنین

حالتی، حتی اگر رشد پول هم ثابت مانده باشد، تورم می‌تواند شتاب بگیرد و در نتیجه فاصله ما بین تورم و رشد پول به مرور زمان بیشتر و بیشتر گردیده تا اینکه همگرایی آنها غیرممکن می‌گردد. از اینرو، اگر تورم و رشد پول همگرا باشند می‌توان وجود حبابهای تورمی را نفی کرد . مطابق معادله (12) با فرض این که رشد پول و تورم بعد از یک بار تفاضل‌گیری ایستا باشند ( انباشته از درجه یک باشند
(1) I)، و نیز اینکه رشد محصول واقعی ثابت است، مطابق دیدگاه کلاسیکها، سمت چپ معادله (12) یک رابطه تعالی از رشد پول و تورم با بردار همگرائی / = [1, -1] و یک عرض از مبدا می‌باشد، به طوری که سمت راست، پسماندهای (Zt) را نشان می‌دهد. اگر هیچ حبابی وجود نداشته باشد، پسماندها ایستا بوده و تورم و پول همگرا از مرتبه (1، 1) می‌باشند. در هر حال در حضور حباب‌ها، پسماندهای رگرسیون ایستا نخواهد بود. از این‌رو اگر تورم و رشد پول همگرا باشند، هیچ حبابی وجود نخواهد داشت. به علاوه همگرایی رشد پول و تورم، ناایستایی هر گونه مشاهدات غیرقابل مشاهده را از بین می‌برد .
9 محدودیت‌های بین معادله‌ای

دیدگاه کلاسیکهای جدید از تورم نمایانگر این است که نرخهای تورم تابعی از نرخهای رشد فعلی و آینده پول بوده و نیز عاملان اقتصاد در تشکیل انتظاراتشان نمی توانند دچار خطای منظم بشوند. این روابط یکسری از محدودیت‌های قابل آزمون را روی فرایند تورم به منظور عقلایی بودن انتظارات بوجود می‌آورند. فرایند ایجاد تورم بدون حضور حباب‌ها در مدل کلاسیک به شکل زیر است:
(14)
حال باید یک شکل تصحیح خطا از فرایند رشد پولی به منظور پیش‌بینی فراهم نموده و سپس محدودیت‌های بیان شده بوسیله معادله (1) را آزمون نمود.
فرض کنید تورم و رشد پول هر دو انباشته از درجه یک، (1)I، و همگرا، یعنی (1 و 1)CI هستند. در حال حاضر هدف ایجاد یک شکل تصحیح خطا از فرایند تورمی است.
بردار سری زمانی Xt = [t , t] را در نظر بگیرید،‌که بر طبق قضیه تجزیه والد ( به نقل از کاتبرسون و همکاران، 1992، صص 88-78) می‌تواند به صورت زیر باشد،
(15) (1- L) Xt = C(L) Vt
در حالی که C(L) یک ماترس 2×2 از عملگر وقفه و Vt بردار نوفه

سفید و به صورت
Vt =[V1t¬, V2t] می‌باشد.
انگل و گرنجر نشان دادند که شکل ARMA از فرایند ( میانگین متحرک، MA) معادله (15) معکوس‌پذیر نبوده و یک شکل تصحیح خطای بسیار مناسب می‌باشد. به همین منظور هر دو طرف معادله (15) را در بردار همگرای /= [1, -1] ضرب کرده تا نتایج زیر بدست‌ آید:
(16)‌ (1-L) Zt = / (1-L)Xt =/C(L) vt
Zt برابر با منفی نرخ رشد واقعی پول، یعنی t -t می‌باشد. برای اینکه Zt ایستا باشد (یعنی (I(0) بایستی شرط زیر برقرار باشد.

(17)
بردار صفر است. لذا، C (L) = C(1) + (1-L) C* (L) به راحتی نمی‌تواند قابل معکوس به فرم AR از بردار Xt باشد.
انگل و گرنجر (1987) نشان دادند که فرایند CI (1, 1)از معادله (15) یک شکل تصحیح خطا به شکل زیر خواهد داشت
(18) (1-L) Xt = A* (L) (1-L) Xt – . Zt-1 + b (L)Vt
A* (0) = 0 و یک بردار 1×2 ثابت بوده و det[C(L)]=[(1-L)b(L)] و b (L) یک چند جمله‌ای وقفه‌دار عددی است . از آنجائیکه b(L) معکوس‌پذیر است. با ضرب کردن معادله (18) به b-1(L) نتیجه زیر را خواهد داد:
(19) D (L) (1-L)Xt¬ = – g(L). Zt-1 +vt
(20) g(L) = b-1 (L) D(L) = b-1 (L)(I-A*(L)) = b-1(L) A (L)
معادله فوق می‌تواند به شکل زیر نوشت :
(21)

به منظور ایجاد تخمین‌های بهینه از رشد پول، می‌توان شکل دیگری از معادله فوق را به صورت زیر نوشت:
(22)
(23) Yt = et =

(24) 12p 12p-1 . 122 121 11p 11p-1 . 112 111
0 0 . 0 0 0 0 . 0 1
0 0 . 0 0 0 0 . 1 0
. . . . . . . . . .
0 0 . 0 0 0 1 . 0 0
22p 22p-1 . 222 221 21p 21p-1 . 212 211
0 0 . 0 1 0 0 . 0 0
0 0 . 1 0 0 0 . 0 0
. . . . . . . . . .
0 1 . 0 0 0 0 . 0 0

ماتریس قرینه مدل VAR می‌باشد. بنابراین تخمین‌های بهینه از Yt می‌تواند به شکل زیر باشد:
(25)
مجموعه اطلاعات در دسترس برای اقتصاد می‌باشد. در قسمت بعدی، آزمونهای لازم آورده خواهند شد.
10 . نتایج تجربی
10ـ1 . آزمونهای ایستایی
قبل از حرکت به سمت آزمون‌های همگرایی، لازم است که درجه انباشتگی متغیرهای مورد نظر مشخص گردد. به همین منظور، آزمون‌های ایستایی دیکی ـ فولر، آزمون تابع خودهمبستگی (آماره باکس ـ پایرس و لانگ ـ باکس)، فیلیپس پرون و آزمون پرون، راه‌هایی هستند که می‌ توان بوسیله آنها به درجه ایستایی متغیرها پی‌برد. ولی از آنجایی‌که کشور ایران شاهد انقلاب و جنگ بوده، در نتیجه احتمال تغییرات ساختاری و شکستگی در داده‌ها وجود داشته و بنا به استدلال پرون، در این

حالت آماره دیکی ـ فولر و آماره‌های مشابه مناسب نمی‌باشند، لذا از آزمون پرون برای سه حالت مختلف تغییر در عرض از مبدا تابع روند، تغییر در شیب تابع روند و تغییر در عرض از مبدا و شیب تابع روند و نیز آزمون تابع خود همبستگی‌ استفاده گردیده است. نتایج در جدول‌های (1) و (2) که بوسیله نرم‌افزارهای Microfit و Eviews آماده گردیده‌اند، نوشته شده است.
10ـ2 آزمون ریشه واحد پرون

آزمون پرون برای متغیری نظیر Y، با برآورد معادله زیر شروع می‌شود(Perron, 1990) .

اگر زمان شکست ساختاری با TB نشان داده شود، خواهیم داشت:
IF t = TB+1 du1=1 در غیر اینصورت du1=0 خواهد بود
IF t>TB du=1 در غیر اینصورت du=0 خواهد بود
در آزمون فوق، فرض H0 (صفر) وجود ریشه واحد با شکستگی در یک زمان، در مقابل فرض پایایی و روند معین است. نتایج این آزمون در جدول (1) آورده شده است.
جدول شماره 1 ـ آزمون پرون (پارامتر برابر 4/0 در نظر گرفته شده است)
آماره پرون برای حالت سطح آماره پرون برای حالت تفاضل مرتبه اول

وضعیت / متغیر تورم (تفاضل مرتبه اول لگاریتم قیمتها) رشد نقدینگی (تفاضل مرتبه اول لگاریتم نقدینگی) مقادیر بحرانی پرون (5/2%) تورم رشد نقدینگی
تغییر در شیب 56/3- 4- 01/4- 64/5- 61/7-
تغییر در عرض از مبدا 69/3- 55/3- 26/4- 7/5- 95/7
تغییر در شیب و عرض از مبدأ 53/3- 88/3- 53/4- 47/5- 78/7-

نتیجه فرضیه H0 رد نمی‌شود رد نمی‌شود رد‌می‌شود رد می‌شود

نتایج مندرج در جدول (1)‌ نشان می‌دهند که متغیرهای تورم و رشد نقدینگی (لگاریتمی)، با تفاضل مرتبه اول ایستا می‌شوند و یا به عبارت دیگر، متغیرهای مدل انباشته از مرتبه اول I(1) هستند. در عین حال، از آنجایی که تورم و رشد نقدینگی، به ترتیب، تفاضل اول قیمت‌ها و نقدینگی هستند، می‌توان نتیجه گرفت که متغیرهای قیمت‌ها و نقدینگی، انباشته از مرتبه دوم I(2) هستند ( البته به صورت لگاریتمی).
10ـ3 . آزمون ایستایی با استفاده از تابع خودهمبستگی
در این آزمون، فرضیه مخالف صفر بودن ضرایب تابع خود همبستگی وقفه‌های یک سری زمانی به صورت توأم با استفاده از آماره‌های باکس ـ پایرس (Q) و لجانگ ـ باکس (LB) آزمون می‌شوند . این آماره‌ها به صورت زیر می‌باشند:

Q و LB دارای توزیع کای ـ مربع با درجه آزادی m، حجم نمونه n، تعداد وقفه k و k نیز تابع خود همبستگی با k وقفه زمانی می‌باشند. نتایج این آزمون برای متغیرهای رشد پول و تورم در جدول (2) آورده شده‌اند.
جدول شماره 2 ــ آزمون ایستایی تابع خودهمبستگی، باکس ـ پایرس و لجانک ـ‌ باکس
LB Q LB LB Q Q متغیر
تفاضل دوم تفاضل دوم تفاضل اول در سطح تفاضل اول در سطح
0053/0 005/0 43/23 94/37 76/21 3/35 لگاریتم قیمتها
09/3 87/2 33/15 24/14 46/38 78/35 لگاریتم پول

برای داده‌های دو سری زمانی لگاریتم قیمت‌ها و لگاریتم نقدینگی، در هر دو حالت سطح و تفاضل اول داده‌ها، بالا بودن مقادیر آماره‌های Q و LB که عملاً مقادیر احتمال به دست آمده برای چنین مقادیری از کای ـ دو برابر صفر هستند، نشانگر معنی‌دار بودن آماره‌ها هستند ولی برای حالت تفاضل مرتبه دوم که همان تفاضل مرتبه اول متغیرهای تورم (لگاریتمی) و رشد نقدینگی (لگاریتمی) می‌باشند، چنین نیست. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که متغیرهای تورم و رشد نقدینگی

(لگاریتمی)، ایستا از تفاضل مرتبه اول بوده و یا به عبارتی دیگر متغیرهای لگاریتم نقدینگی و لگاریتم سطح قیمتها (‌عمده‌فروشی) ایستا از تفاضل مرتبه دوم، (2)I هستند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word دارای 357 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word :

پانزدهم آبانماه تاریخی است به یاد ماندنی در صنعت بیمه کشور. در سال 1341 در چنین روزی پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word به عنوان نخستین شرکت بیمه ایرانی در یکی از عمارت های خیابان لاله زار ( سینما خورشید ) تأسیس و به طور رسمی آغاز به کار کرد. سرمایه ابتدایی پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word با فروش اقساطی اراضی واگذار شده باغ فردوس از طرف دولت به میزان 20 میلیون ریال تأمین شد.

با وجود کارشکنی های اولیه شرکت های بیمه خارجی، شرکت بیمه ایران موفق شد در همان سال نخست فعالیت 62% بازار بیمه کشور را در اختیار بگیرد و سهم موسسات خارجی را از 100% به 38% کاهش دهد. بیمه ایران همچنین درصد واگذاری اتکائی را از حدود 90% به 44% تقلیل داد و با کاهش نرخ حق بیمه در برخی از رشته ها به حدود 50% در گسترش و توسعه بیمه نقش موثری را ایفا کرد که امروز در سراسر کشور بلکه در کشورهای اروپایی و آسیایی بویژه در خاورمیانه نامی پر آوازه و آشناست.

آغاز فعالیت بیمه ایران (14 آبان 1314 ) را به تعبیری می توان ملی شدن صنعت بیمه و خلع ید از موسسات بیمه خارجی تلقی کرد.

نخستین بیمه نامه صادره متعلق به بیمه نامه حریق منزل مرحوم داور (وزیر مالیه وقت ) بود.

در آذرماه آن سال، نخستین بیمه نامه حمل و نقل نیز صادر شد.

در سال 1315، نخستین واحد صدور بیمه های اتومبیل و حوادث شروع به کار کرد.

در سال 1315 در شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان، رشت، همدان، اهواز و بوشهر اقدام به تأسیس نمایندگی شد.

در همان سال، برای اولین بار شرکت بیمه ایران خطرات ناشی از حوادث کار را در بنگاه انحصار دخانیات بر عهده گرفت و به این ترتیب نخستین قدم در راه شروع بیمه های اجتماعی و کارگران برداشته شد.

تعدادی از دانشجویان ایرانی رشته های اقتصادی و تجاری خارج از کشور برای آموختن فنون بیمه گماشته شدند.

سپس رشته بیمه سرقت شروع به کار کرد و بیمه سوخت و سوز معاملات اعتباری و تجارت نیز آغاز شد.

از اواسط سال 1380 سیاست های مدیریتی بیمه ایران از رشد کمی به رشد و توسعه کیفی و توسعه پایدار تغییر نمود و برنامه بهسازی شرکت با تأکید بر اصل پذیرفته شده مشتری مداری در خدمات بازرگانی، طراحی و به اجرا درآمد و در مدت کوتاهی که از اجرای ابن برنامه سپری شد نشانه های پیشرفت و بهبود فعالیت آشکار گردیده و اینک آینده ای روشن و قرین موفقیت را نوید می دهد.

در زمینه ارتقای دانش فنی و حر فه ای کارکنان فعالیت چشمگیری صورت گرفته و میزان آموزش سرانه از 5 ساعت به 60 ساعت افزایش یافته و این مدت به 100 ساعت در سال 82 ارتقاء یافت و در سال 82 به 120 ساعت رسید.

در بخش بین المللی و اتکایی به ویژه در زمینه قبول اتکایی از کشورهای دیگر، فعالیت زیادی صورت گرفته است که با تداوم آن همه ساله مبالغی ارز برای کشور تحصیل می شود. بعنوان نمونه 15% بیمه های اتکائی کشور عمان را می توان نام برد. در بخش واگذاری های اتکایی نیز ضمن ارتباط با بازارهای معتبر جهانی، قرار دادهای معتبری منعقد شده و برای ریسکهای عظیم بیمه شده،پوشش های لازم با شرایط مناسب تأمین شده است.

در بخش نفت و گاز و پتروشیمی، هواپیمایی و نیرو کلیه ریسک های موجود با همکاری سایر شرکتهای بیمه تحت پوشش قرار گرفته و سهم بیمه ایران در این بیمه ها بین 42 تا 50 درصد می باشد.

بخش مدیریت وجوه و سرمایه گذاری شرکت نیز فعال شده و از این طریق ضمن کسب درآمد و افزایش سرمایه امکان مشارکت در طرح های اقتصادی کشور نیز فراهم گردید و در بخش سرمایه گذاری بورس نیز سود قابل توجهی را در سال 82 به دست آورد.

ضمناً بیمه ایران به عنوان یک سازمان دولتی توانسته است در سال 81 از نظر میزان فروش، سرانه فروش، رشد فروش، میزان دارایی ها و سایر شاخص ها رتبه برتر را کسب نموده و مدیر عامل بیمه ایران با توجه به برنامه های بهسازی و به کارگیری نظریه های مدیریت اجرایی در ششمین جشنواره شهید رجایی به عنوان « مدیر نمونه ملی » شناخته شده است و در سال 82 نیز یک مدیر نمونه استانی و 8 استان برتر را در طرح تکریم ارباب رجوع معرفی نماید. بیمه ایران در سال 81 موفق شد فعالیت های خود را به سطح استانداردهای بین المللی ارتقاء دهد و پس از بررسی عملکرد این شرکت از سوی موسسات استاندارد جهانی برای اولین بار در کشور موفق به اخذ رتبه بین المللی  گردید. همچنین دریافت گواهی PSC استاندارد خدمات و کیفیت محصولات و اخذ گواهی ISO-9001 سال 2000 تأیید دیگری است بر جایگاه بین المللی بیمه ایران در منطقه.

هم اکنون بیمه ایران با داشتن حدود 300 شعبه، 150 شرکت نمایندگی و نزدیک به 4000 نمایندگی گسترده ترین شبکه ارائه خدمات را در صنعت بیمه کشور دارا می باشد.

اما مهمترین فعالیت بیمه ایران فراگیر نمودن بیمه در سطح کشور و در بین خانواده های هم وطن بود که تحت عنوان طرحهای خانه به خانه موفق به اجرای 13 طرح همگام خانه به خانه طی 3 سال گردید و با ارائه این طرحها و سایر  فعالیت های درون مرزی و برون مرزی نقش مهمی در ارتقای سرانه بیمه در کشور ایفاد نماید.

هفت دهه فعالیت و بیش از 50% پرتقوی صنعت بیمه همراه با برنامه ریزی علمی مدیران آکادمیک و مجرب بیمه ایران نوید رقابت در بازار جهانی را در آینده نزدیک به ارمغان خواهد آورد.

انشاء الله- روابط عمومی بیمه ایران

تاریخچه بیمه در ایران

در سال 1310 خورشیدی، فعالیت جدی ایران در زمینه آغاز شد. در این سال بود که قانون و نظامنامه ثبت شرکتها در ایران به تصویب رسید و متعاقب آن بسیاری از شرکتهای بیمه خارجی از جمله گستراخ، آلیانس، ایگل استار،یورکشایر، رویال، ویکتوریا، ناسیونال سویس، فنیکس، اتحاد الوطنی و . . . به تأسیس شعبه یا نمایندگی در ایران پرداختند.

گسترش فعالیت شرکتهای بیمه خارجی، مسوولان کشور را متوجه ضرورت تأسیس یک شرکت بیمه ایرانی کرد و دولت در شانزدهم شهریور 1314 پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word را با سرمایه 20 میلیون ریال تأسیس نمود. فعالیت رسمی پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word از اواسط آبان ماه همان سال آغاز شد. تأسیس پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word ، نقطه عطفی در تاریخ فعالیت بیمه ای کشور به شمار می رود زیرا از آن پس دولت با در اختیار داشتن تشکیلات اجرایی مناسب، قادر به کنترل بازار و نظارت بر فعالیت موسسات بیمه خارجی شد. دو سال پس از تأسیس پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word یعنی در سال 1316، « قانون بیمه » در 36 ماده تدوین شد و به تصویب مجلس شورای ملی رسید. پس از آن نیز مقررات دیگری در جهت کنترل و نظارت بر فعالیت موسسات بیمه از طریق الزام آنها به واگذاری 25 درصد بیمه نامه های صادره به صورت اتکایی اجباری به پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word وضع شد؛ در این رهگذر، الزام به بیمه کردن کالاهای وارداتی و صادراتی و اموال موجود در ایران و ایرانیان مقیم خارج از کشور نزد یکی از موسسات بیمه که در ایران به ثبت رسیده اند، بر استحکام شرکتهای بیمه افزود.

پروژه دانشجویی شرکت سهامی بیمه ایران تحت word با حمایت دولت به فعالیت خود ادامه داد و این حمایت منجر به تقویت نقش این شرکت در بازار بیمه کشور و توقف تدریجی فعالیت شعب و نمایندگیهای شرکتهای بیمه خارجی شد. این روند کماکان ادامه یافت تا آنکه در سال 1331 بر اساس مصوبه هیأت دولت کلیه شرکتهای بیمه خارجی موظف شدند برای ادامه فعالیت خود در ایران مبلغ 250 دلار ودیعه نزد بانک ملی ایران تودیع نمایند و پس از آن نیز منافع سالیانه خود را تا زمانی که این مبلغ به 500 دلار برسد بر آن بیفزایند. این تصمیم موجب تعطیل شدن کلیه نمایندگیها و شعب شرکتهای بیمه خارجی در ایران به استثنای دو شرکت بیمه «یورکشایر» و «اینگستراخ» گردید و شرایط را برای گسترش فعالیت شرکتهای بیمه ایران فراهم ساخت.

نخستین شرکت بیمه خصوصی ایران به نام «بیمه شرق» در سال 1329 خورشیدی تأسیس شد. پس از آن تا سال 1343 به تدریج هفت شرکت بیمه خصوصی دیگر به نامهای آریا، پارس، ملی، آسیا، البرز، امید و ساختمان و کار به ترتیب تأسیس شدند و به فعالیت بیمه ای پرداختند. همان طور که اشاره شد از سال 1316 کلیه شرکتهای بیمه موظف شدند 25 درصد از امور بیمه ای خود را به صورت اتکایی اجباری به شرکت بیمه ایران واگذار نمایند. این واگذاری عمدتاً از طریق لیستهایی به نام بردرو که حاوی کلیه اطلاعات راجع به بیمه نامه های صادره و خسارتهای پرداخت شده این شرکتها بود انجام گرفت. بدیهی است ارائه اطلاعات به شرکت بیمه رقیب هیچ گاه نمی توانست مورد رضایت و علاقه شرکتهای بیمه  واگذارنده باشد. از سوی دیگر، با افزایش تعداد شرکتهای بیمه، ضرورت اعمال نظارت بیشتر دولت بر این صنعت و تدوین اصول و ضوابط استاندارد برای فعالیتهای بیمه ای به منظور حفظ حقوق بیمه گذاران و بیمه شدگان احساس می شد. به همین دلیل در سال 1350 « بیمه مرکزی ایران » به منظور تحقق هدفهای فوق تأسیس شد. در ماده 1 قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری چنین آمده است: « به منظور تنظیم و تعمیم و هدایت امر بیمه در ایران و حمایت بیمه گذاران و بیمه شدگان و صاحبان حقوق آنها، همچنین به منظور اعمال نظارت دولت بر این فعالیت، موسسه ای به نام بیمه مرکزی ایران طبق این قانون به صورت شرکت سهامی تأسیس می گردد». این قانون از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول، سازمان، ارکان، تشکیلات، نظارت و نحوه اداره بیمه مرکزی ایران تعیین شده و در بخش دوم ضوابط مربوط به نحوه تأسیس و فعالیت شرکتهای بیمه و ادغام و انحلال و ورشکستگی آنها مشخص شده است. طبق این قانون بیمه مرکزی ایران سازمانی است مستقل که هیچ گونه تشکیلاتی و ارگانیک با هیچ یک از وزارتها و سازمانهای دیگر دولتی ندارد و تنها ارتباط آن با وزارت امور اقتصادی و دارایی این است که وزیر امور اقتصادی و دارایی رئیس مجمع عمومی بیمه مرکزی ایران است. وزیران بازرگانی و کار و امور اجتماعی نیز عضو این مجمع هستند. رئیس کل بیمه مرکزی ایران کلیه اختیارات ناشی از این قانون را دارد و بسته به صلاح دید می تواند به معاونان یا مدیران بیمه مرکزی تفویض اختیار کند. تصویب قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری با شروع افزایش درآمدهای ارزی و شروع فعالیتهای عمرانی همزمان بود. بر اثر این درآمدها بر اساس تشویق سرمایه گذاری های خارجی، موسسات بیمه خارجی نیز برای ورود به بازار بیمه ایران دست به کار شدند اما بیم آن می رفت که اگر کنترل دقیقی در بازار بیمه نوپای ایران اعمال نشود صنعت بیمه در خطر هجوم موسسات خارجی که از هر جهت مجهزتر بودند قرار گیرد. افزایش تعداد شرکتها که با مشارکت موسسات بیمه خارجی همراه بود موفقیت بازار ملی را به خطر می انداخت. بیمه مرکزی ایران با همین اندیشه تأسیس شد تا نهاد نظارتی دولت در امر فعالیتهای بیمه ای به منظور حفظ حقوق بیمه گذاران و بیمه شدگان باشد. بیمه مرکزی ایران مستقیماً  فعالیت بیمه ای نمی کند در نتیجه رقیبی برای موسسات بیمه کشور نیست. طبق قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری، نظارت بر کلیه فعالیتهای بیمه ای به واحد نظارتی مستقل و صلاحیتدار سپرده شده به طوری که بعد از تأسیس بیمه مرکزی ایران این قانون مورد تقلید تعدادی از کشورهای در حال توسعه قرار گرفت. تأسیس بیمه مرکزی ایران، قوام بیشتری به صنعت بیمه کشور داد و از آن پس « شورای عالی بیمه » که یکی از ارکان بیمه مرکزی ایران است ضوابط و مقررات مختلفی در زمینه نحوه اجرای عملیات بیمه ای در کشور و نرخ و شرایط انواع بیمه نامه ها تصویب کرد. طبق ماده 4 این قانون، بیمه مرکزی ایران تابع قوانین و مقررات عمومی به دولت و دستگاههایی که با سرمایه دولت تشکیل شده اند نیست مگر آنکه در قانون مربوط صراحتاً از بیمه مرکزی ایران نام برده شده باشد ولی در مواردی که در این قانون پیش بینی نشده باشد بیمه مرکزی ایران تابع قانون تجارت است.

وظایف و اختیارات بیمه مرکزی ایران را ماده 5 قانون تأسیس آن، به شرح زیر تعیین کرده است:

تهیه آیین نامه ها و مقرراتی که با توجه به مفاد این قانون برای حسن اجرای بیمه در ایران لازم باشد.

تهیه اطلاعات لازم از فعالیتهای کلیه موسسات بیمه که در ایران کار می کنند.

فعالیت در زمینه بیمه های اتکایی اجباری

قبول بیمه های اتکایی اختیاری از موسسات داخلی و خارجی.

واگذاری بیمه های اتکایی به موسسات داخلی و خارجی در هر مورد که مقتضی باشد.

اداره صندوق تأمین خسارتهای بدنی و تنظیم آیین نامه آن، موضوع ماده 1 قانون بیمه اجباری مسوولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری در مقابل شخص ثالث مصوب سال 1347.

ارشاد، هدایت و مظارت بر فعالیت موسسات بیمه و حمایت از آنها در جهت حفظ سلامت بازار بیمه و تنظیم امور نمایندگی و دلالی بیمه و نظارت بر امور بیمه اتکایی و جلوگیر ی از رقابتهای ناسالم. در تبصره ماده 5 آمده است که: » بیمه مرکزی ایران ملزم به حفظ اسرار موسساتی که به موجب این قانون حق نظارت بر آنها را داراست و به هیچ وجه نباید از اطلاعاتی که در جهت اجرای این قانون به دست می آورد ( جز در مو اردی که قانون معین می نماید ) استفاده کند ».

بدان سان که در ماده 1 این قانون آمده، وظیفه اصلی بیمه مرکزی ایران حمایت از حقوق بیمه گذاران و بیمه شدگان است که این وظیفه باید با اعمال نظارت مستقل و دقیق در کار و نحوه عمل موسسات بیمه انجام پذیرد. بنابراین با دقت و ژرف نگری در ماده 1 قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران، هر گونه تصور بیمه گذاران مبنی بر اینکه موسسات بیمه گری بدون توجه به نیاز بیمه گذار می توانند به طور دلخواه در بیمه نامه شرایطی را بر خلاف مقررات و نظام بیمه به نفع خود بگنجانند خودبه خود منتفی می شود.با توجه به نفش حمایت کننده بیمه مرکزی ایران از بیمه گذاران و بیمه شدگان، موسسات بیمه کشور، باید عیناً و بدون کم و کاست مطابق مقررات نظام بیمه گری عمل کنند. بیمه مرکزی ایران وظیفه دارد که در جهت تأمین هر چه بیشتر بیمه گذاران در شرایط عمومی قرارداد و تعرفه های بیمه تغییراتی را مستمراً به نفع بیمه گذاران انجام دهد، به طوری که بیمه گران با دریافت حق بیمه کمتری تعهدات بیشتری ر ا در قبال بیمه گذاران بر عهده گیرند. افزون بر این، ماده 1 قانون تأسیس بیمه مرکزی در برگیرنده این واقعیت است که تنظیم، تعمیم و هدایت امر بیمه پیوند ناگسستنی با حمایت بیمه گذاران و بیمه شدگان دارد. همچنین در بند 1 از ماده 5 قانون که ناظر است بر وظایف بیمه مرکزی ایران آمده است که تهیه آیین نامه ها و مقررات بیمه در جهت حسن اجرای امور بیمه ای بر عهده بیمه مرکزی ایران است. ماده 7 قانون تأسیس این سازمان تأکید بر آن دارد که نه فقط حمایت از حقوق بیمه گذار را بر عهده دارد بلکه اشاره صریح د ارد به هدایت بیمه گر که مفهوم گسترده آن، ارشاد بیمه گر در جهت تأمین هر چه بیشتر بیمه گذار است. بنابراین آشنایی کامل بر وظایف قانونی بیمه مرکزی ایران می تواند مبین این حقیقت باشد که مکانیسم صنعت بیمه به طور دقیق به کار گرفته شده و از هر جهت در تأمین هر چه بیشتر منافع بیمه گذاران تحت نظارت و بررسی است. این مطلب خود می تواند باعث رفع سوء تفاهمات احتمالی بسیاری باشد که بیمه گذاران به دلیل بی اطلاعی از نحوه فعالیت صنعت بیمه و اینکه بیمه مرکزی ایران به هیچ نهاد و سازمانی وابسته نیست، بدان دچار می شوند.

به نقش بیمه مرکزی ایران که همانا تحقق هدفهای اصلی و والای تعمیم و گسترش صنعت بیمه است باید تأکید شود. تاکنون بیمه مرکزی ایران به دلیل نقش خاص و اساسی خود در صنعت بیمه کشور، هم از حیث نظارت قانونی بر صنعت بیمه کشور و حمایت از بیمه گذاران و بیمه شدگان و هم از لحاظ امور اتکایی، همیشه سعی کرده است گامهای موثری در جهت تبلور هدفهای تعیین شده خویش دربردارد. بیمه مرکزی ایران، با بهره گیری از خدمات کارشناسان کشور و همچنین با استفاده از آخرین اطلاعات فنی موجود، در جهت تعمیم و گسترش بیمه در بین قشرهای مختلف جامعه که نیاز به حمایت و تأمین دارند تلاش می کند. بیمه مرکزی ایران درصدد است تا رسالت خود را که همانا هدایت امر بیمه و قرار دادن آن در اختیار عامه مردم است به انجام رساند. البته بیمه مرکزی ایران از نقش خاص و مهم برون مرزی خویش نیز غافل نبوده و با حضور فعال در صندوق بیمه اتکایی اکو و فدراسیون بیمه گران و بیمه گران اتکایی آسیایی و افریقایی موسوم به «خیر» و سایر اجلاسهای بین المللی از جمله اتحادیه‌ نظارت کنندگان بر مؤسسات بیمه نقش خود را در صحنه های بین المللی ایفا کرده است. کارشناسان و متخصصان بیمه‌مرکزی ایران ضمن تبادل اطلاعات بیمه ای در این مجامع بر دانسته های خود می افزایند و با مسائل و مشکلات و راه حل های موجود در کشورهای آسیایی و افریقایی که می تواند بازار خوبی برای ایران و منطقه محسوب گردد آشنا می شوند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی تحقیق در مورد بازی در دنیای ناشنوایان تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد بازی در دنیای ناشنوایان تحت word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد بازی در دنیای ناشنوایان تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد بازی در دنیای ناشنوایان تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد بازی در دنیای ناشنوایان تحت word :

نخستین مدال طلای ایران در المپیک ناشنوایان
نخستین مدال طلای کاروان ورزشی ایران در نوزدهمین دوره بازیهای المپیک 2001 ناشنوایان توسط «امید سعیدی» در دو 10 هزار متر به دست آمد.امید سعیدی با برجای گذاردن زمان 30‎/54 دقیقه موفق شد زودتر از حریفان خود به خط پایان رسیده و مدال طلای این ماده را از آن خود کند.همچنین سعیدی با ثبت این زمان موفق شد رکورد قبلی خود را به میزان 51 ثانیه ترقی دهد.پس از سعیدی ورزشکاران کشورهای روسیه (قهرمان دوره قبل المپیک در این ماده) و آفریقای جنوبی به ترتیب با زمان 31‎/10 و 31‎/16 دقیقه صاحب عناوین دوم و سوم شدند.حبیب الله کیا دیگر عضو تیم دو و میدانی ناشنوایان ایران نیز در پرش طول با کسب حد نصاب 6‎/77 متر حایز مدال برنز شد.

هلن کلر » این ناشنوا و نابینای نابغه را، بهتر بشناسیم
  هلن کلر در دوران کودکی به علت بیماری منیژیت ، بینایی و شنوایی خود را از دست داد اما با کمک « آنا سولیوان » ، معلم خصوصی اش یکی از محترم ترین زنان دنیا شد .
هلن کلر در بیست و هفتم ماه جون سال 1880 میلادی در مزرعه ای واقع در ایالت آلاباما متولد شد . دوران طفولیت او طبیعی بود تا اینکه در 5/1 سالگی بیماری مننژیت باعث شد تا او بینایی و شنوایی خود را ازدست بدهد . سالهای بعد برای خانواده هلن بسیار ناخوشایند بود . چرا که آنها به این مسئله واقف بودند که به دلیل ناتوانی دو گانه فرزندشان هیچ راهی برای برقراری ارتباط با او وجود ندارد . خود هلن هم به نوعی در بدن خود محبوس بود و به تنهایی قادر نبود احتیاجاتش را برطرف کند و یا در آرزوی شهرت باشد.

    الکساندر گراهام بل فقط مخترع تلفن نبود بلکه معلم ناشنوایان هم بود. خانواده کلر با او تماس گرفتند . وقتی گراهام بلر ، هلن را ملاقات کرد به هوش ذاتی او پی برد . او به خانواده هلن پیشنهاد کرد که معلمی جوان به به نام « آنا سولیوان » را استخدام کنند تا به هلن جوان درس بدهد . خانواده کلر از وضعیت مالی خوبی برخوردار بودند و قادر بودند که برای فرزندشان معلم خصوصی بگیرند ، بنابراین با خانم سولیوان تماس گرفتند .

    آنا سولیوان خود نیز از بینایی نسبتا کمی برخوردار بود . او در انسیتیو پرکینز در بوستون که مختص نابینایان و ناشنوایان بود تحصیل کرده بود . خانواده کلر ( آنا ) را در 21 سالگی استخدام کردند تا با آنها زندگی کند و به هلن درس بدهد سولیوان روشی را اختراع کرد که هلن قادر به درک آن باشد . این روش شامل علاماتی بود و با فشار دادن این علامت ها روی کف دست کلر ، وی قادر به درک آنها می شد . با استفاده از این روش دختر جوان به طور بی نظیری ،‌قادر به یادگیری و برقراری ارتباط شد . او در هشتمین سال تولدش به شهرت رسد و این شهرت در سراسر زندگی اش گسترش یافت . « مارک توآین » هلن را یاری کرد و او را کارگر معجزه نامید .

    هلن کلر به کالج (رانکلیف )رفت و با کمک سولیوان که سنخرانیها را روی کف دستش توضیح می داد ، توانست مدرک خود را بگیرد. هلن در طی سالهای تحصلیش توسط مجله خانوادگی زنان ترغیب و تشویق شد تا زندگینامه خود را بنویسد و از این طریق بتواند به کنجکاویهای بی انتهای مردم سراسر جهان پاسخ دهد . او زندگینامه خود را نوشت و آن را « داستان زندگی من » نامید . هلن همچنین آموخت که از طریق فشار دادن انگشتانش روی گلوی خانم سولیوان و تقلید ارتعاشات آن صحبت کند . او اولین نابینا و ناشنوایی بود که به عنوان دانشجوی برجسته از کالج فارغ و التحصیل شد

  هلن کلر در سراسر زندگی اش با عده زیادی از افراد مشهور و سرشناس ملاقات کرد و تجربیات بسیاری نیز به دست آورد . او همچنین همه افرادی که در دوران زندگی اش به ریاست جمهوری امریکا منصوب شده بود را ملاقات کرد . او حتی به واسطه ویلون و استعداد « یاشا هایفز » و یالونیست مشهور قرن بیستم لذت موسیقی را تجربه کرد . هلن با حس کردن ارتعاشات و یالون می توانست بگوید که آهنگساز موسیقی نواخته شده کیست .

    هلن اغلب اوقات زندگش را با شرکت در سخنرانی ها به همراه آناسولیوان ، معلم و دوست عزیزش سپری کرد . سولیوان ازدواج کرد اما بعد از گذشت مدت زمان اندکی طلاق گرفت و نزد هلن کلر بازگشت . کلر یک قهرمان برای نابینایان شد . وی کتابهای متعددی را در طول زندگی اش منتشر کرد و در اعتراضات علیه استخدام تمام وقت کودکان زیر 12 سال در آمریکا و علیه قانون اعدام شرکت می کرد .
    مدال طلای موسسه ملی علوم اجتماعی در سال 1952 میلادی به وی اعطا گردید . در سال 1953 میلادی از او در دانشگاه سوربون فرانسه تجلیل شد . در سال 1964 میلادی بالاترین تجلیل کشوری ایالت متحده یعنی مدال آزادی ریاست جمهوری ، توسط رییس جمهور وقت ،( لیندون ب جانسون )به وی اعطا گردید

هلن کلر در اول ژوئن سال 1968 میلادی در سن 88 سالگی درافانی را وداع گفت : موسسات و انجمن هایی از هلن به یادگاری مانده اند که به منظور ادامه کار پایان دادن به نابینایی شکل گرفتند .جایزه هلن به کسانیکه توجه عموم را پیرامون پژوهش روی موضوع نابینایی متمرکز می کنند اهدا می شود .
با زبان صبر وآگاهی با ناشنوایان سخن بگوییم
* هلن کلر: اگر این فرصت به من داده می شد که یکی از دوحس خود را بازیابم، ترجیح می دادم که نابینا بمانم ولی بشنوم .
 
دنیایشان ساکت است و سکوت را با همه ژرفای وجودشان احساس می کنند. وقتی به چشمان معصومشان می نگری دراعماق نگاهشان ابهامی مرموز نهفته است. هنرشان شنیدن «با چشم» است! همه وجودشان قلبشان و همه قلبشان ، نگاهشان است و نگاهشان سرشار از کلام وسخن. نگاهشان کتابی پرمحتوی است که باید آن را با صبر و حوصله خواند.

از ناشنوایان می گویم، از آنانی که هیاهو را در دنیای سکوت تجربه می کنند. از آنان که با زبان بی زبانی سخن می گویند و با درهم شکستن سکوت غمبارشان، امید را معنا می بخشند و شور و نشاط را تجلی می دهند «هیچ صدایی در دنیا خوش آهنگ تر از صدای کودک ناشنوایی که سخن می گوید، نیست».آنان با چشم می شنوند و با حرکات لبها و اشارات دست سخن می گویند و ازاین طریق به دنیای تیره خویش رنگ و جلوه یی تازه می بخشند.

اختصاص هفته اول مهرماه به عنوان هفته ناشنوایان فرصتی است که جامعه ضمن شناخت کافی ، جهت رفع مشکلات و مسائل این عزیزان ، گامهای اساسی و ارزنده یی بردارد.

ناشنوا کیست؟
طبق آمارهای موجود حدود 1‎/5درصد از افراد جامعه را ناشنوایان و سخت شنوایان تشکیل می دهند واز هرده هزار تولد، 2کودک دارای افت شنوایی شدید پایدار حسی و عصبی هستند. واقعیت این است که ناشنوایی به عنوان یک محدودیت مشکلی است که گریبانگیر تعداد زیادی از افراد و کودکان جامعه است و بر همگان فرض است تا نسبت به شناخت این مشکل و اقدام در جهت پیشگیری از بروز بیشتر این معلولیت و کمک به جامعه ناشنوایان از آنچه درتوان دارند دریغ نورزند.

دربررسی متخصصان از ناشنوایی، ارتباط آن با تکلم ملاک قرار گرفته و عدم فراگیری زبان و مراوده کلامی را در رابطه با نقص شنوایی مورد بررسی قرار داده اند. به عبارت دیگر درمورد اثرات نقص شنوایی به زبان آموزی ، تکلم ، بیان و گفتار که مهمترین وسیله ارتباط اجتماعی است تکیه دارد. بطور کلی اگر میزان شنوایی فردی، برای فراگیری زبان، استمرار تکلم طبیعی و فراگیری مطالب کافی نباشد وبدین منظور نیاز به روشها، امکانات و برنامه ریزی ویژه داشته باشد، ناشنوا اطلاق می شود. درطبقه بندی ناشنوایان ملاکهایی چون میزان باقیمانده شنوایی، زمان ابتلا به این مشکل و نوع ناشنوایی یعنی وجود نقص درقسمت های مختلف گوش را درنظر می گیرند و آنها را در دسته های مختلف جای می دهند.

*مشکلات ناشنوایی
دراهمیت حس شنوایی برای انسان این گفته «هلن کلر» گویاتر از هرسخنی است . او که با وجود نابینایی و ناشنوایی یکی از موفق ترین افراد استثنایی است ، می گوید:«اگر این فرصت به من داده می شد که یکی از دوحس خود را بازیابم، ترجیح می دادم نابینا بمانم ولی بشنوم.»

عمده ترین مسائل ناشنوایان مشکلات ارتباطی و زبانی است ، چرا که نخستین مرحله ارتباط گفتار است. کودکان عادی بطور طبیعی درمحیطی پراز زبان کلامی احاطه می گردند و با تمرین و تعمیم صدا به اشیا و موقعیتها، زبان را می آموزند. درکودکان ناشنوا، فهمیدن و درک معانی از طریق دیدن حادث می شود. مشکلات ارتباطی آثار روانی و رفتاری نیز بر ناشنوایان به جا می گذارد. افراد ناشنوا ویژگیهای رفتاری مشترکی دارند که به نقص شنوایی مربوط می شود و تا حدی با ویژگیهای سایر افراد جامعه متفاوت است، زیرا شنوایی یکی از حیاتی ترین توانمندیهای حسی است که می تواند بعضی از تواناییهای انسان را در سازگاری با محیط تحت الشعاع قرار دهد. درمورد زبان باید با کودکان ناشنوا آرام و شمرده صحبت کرد تا او برای فهم کلمات آنها را از نوع حرکت و ژست لبها بخواند و به عبارتی چشم او کار گوش را کرده و کلام را لب خوانی کند.

لب خوانی و زبان اشاره عمده ترین محورهای ارتباطی ناشنوایان است .
روش تکلم برای ناشنوایان نخستین بار توسط «جان پابلو» مطرح شد و او روش لب خوانی را در آموزش ناشنوایان مفید و مؤثر دانست و آن را یک هنر به شمار آورد. قبل از او ناشنوایان صرفاً با زبان اشاره با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند که محدودیتهای فراوانی بویژه در ارتباط با افراد عادی داشت ولی با استفاده از این روش و در ارتباط با افراد عادی آنان از طریق لب خوانی مفاهیم را درک می کنند. بنابراین باید ضمن درگیرنمودن آنان در فعالیتهای اجتماعی ، محیطی با کمترین محدودیت ارتباطی را برای آنان فراهم آورد. نحوه رفتار اعضای خانواده و جامعه با کودک ناشنوا در رشد عاطفی و سازگاری اجتماعی و آمادگی آموزش مهارتهای زبانی و تحصیلی بسیار مهم و تعیین کننده است.

خانواده و اجتماع، ضمن پذیرش واقع بینانه مشکل فرد ناشنوا باید در جهت یاری رساندن به او برای پرورش استعدادها و تواناییهایش مساعدت نمایند. وضعیت مطلوب برای یک ناشنوا استفاده از مواهب و موقعیتهای در دسترس افراد عادی درحد امکان است.

درتربیت کودک ناشنوا و کمک به رشد او، وظیفه اصلی برعهده خانواده است. باید وضعیت واقعی کودک پذیرفته شود و ضمن آنکه احساسات خود را کنترل می کنند، بهترین اقدام را در جهت کمک به وی برگزینند .قبول ناشنوا از طرف خانواده و اجتماع و شناخت تفاوتهای او و کنارآمدن با آن نیازمند عشق و علاقه، صبر و حوصله و برخورد منطقی است. جامعه نیز درقبال ناشنوایان مسؤولیت مهم و خطیری دارد.
درحال حاضر درابعاد روانی ، اجتماعی و آموزشی ناشنوایان ، مطالعات و تحقیقات گسترده و وسیعی صورت گرفته و یادرحال انجام است و افقهای روشنی درجهت رشد و تعالی ناشنوایان پیش روی آنان است.

*آموزش و پرورش ناشنوایان
در زمینه آموزش و پرورش و خدمت به ناشنوایان نیز کوششهای زیادی توسط اندیشمندان ، پزشکان و معلمان و مربیان انجام گرفته و حاصل آن پرورش استعدادهای هزاران جوان ناشنوایی است که مانند دیگر همنوعان خویش به تحصیل دانش پرداخته و به خدمت جامعه درآمده اند. دراین راه نام مردان و زنان بزرگی می درخشد که حق بزرگی برگردن بشریت دارند.

 

«جبار باغچه بان » و «ذبیح بهروز» نخستین افرادی بودند که درایران به آموزش کودکان ناشنوا همت گماشتند و با ایجاد مراکزی خاص و به کارگیری شیوه های ویژه به تعلیم و تربیت این کودکان پرداختند حاصل تلاشهای آنان بعد از قریب به 70 سال هم اکنون به بارنشسته و درحال حاضر آموزش و پرورش کودکان ناشنوا جزیی جدایی ناپذیر از نظام تعلیم و تربیت کشور ما محسوب می شود و اکثریت قریب به اتفاق ناشنوایان درمدارس ویژه و یا درنظام تلفیقی همراه و همگام با دانش آموزان عادی و البته با استفاده از خدمات ویژه آموزشی و توانبخشی ، مدارج تحصیلی خود را می گذرانند. ناشنوایان نیز درعین معلولیت ومحدودیت با عزم و اراده یی وصف ناشدنی در راه فراگیری و آموزش گام برمی دارند و ناشنوابودن هرگز مانع ادامه راه آنان نمی شود.معلمان و مربیان پرتلاش و سختکوش آنان نیز با محبت، لبخند زندگی را برلبان دانش آموزان ناشنوا نقش می بندند و بذر عشق و امید را در دلهایشان می کارند.

*پیشگیری از ناشنوایی
مسؤولیت جامعه نیز درقبال این افراد توجه به حقوق آنان است. اما قبل از آن می بایستی به فکر پیشگیری از بروز این عارضه بود ، چرا که اصولاً هدف از بهداشت روانی در افراد استثنایی بیشتر تأکید بر ایجاد شرایطی است تا از بروز این معلولیتها جلوگیری به عمل آید.عوامل بسیاری در بروز ناشنوایی مؤثرند که برای جلوگیری از آن می توان اقداماتی را انجام داد . یکی از عوامل ناشنوایی که سهم بسزایی دربروز این معلولیت دارد ، بیماریهای عفونی است . بیماریهای سرخجه و سفلیس در قبل از تولد و بیماریهای مننژیت ، سرخک ، اوریون و عفونتهای موضعی گوش بعد از تولد سهم عمده یی در بروز این معلولیت دارند که البته پیشرفت بهداشت عمومی درکاهش میزان آن نقش عمده یی خواهد داشت.
از آنجایی که حوادث و صدمات نیز یکی دیگر از عوامل بروز ناشنوایی است ، افزایش آگاهی واطلاعات والدین و اجتماع درپیشگیری از سوانح و حوادث می تواند بطور چشمگیری درجلوگیری از ایجاد ناشنوایی درافراد مؤثر باشد.

همچنین باید از ازدواجهای فامیلی بخصوص در خانواده هایی که عضو ناشنوا دارند ، اجتناب کرد.
بطورکلی بی تفاوتی نسبت به ناشنوایی می تواند نتایج نامطلوب اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی را درمیان خانواده ها و اجتماع موجب گردد.

مسؤولان وافراد جامعه باید ضمن شناخت ویژگیهای ناشنوایان به این نکته توجه داشته باشند که «ناشنوا قبل از آنکه ناشنوا باشد یک انسان است و کمک به او ، کمک به جامعه بشری است».

قابل توجه مردم، مسؤولان و رسانه‌ها ورزش ناشنوایان در انتظار حمایت
بنفشه گودرزی-49 سال از تشکیل فدراسیون ناشنوایان کشورمان می‌گذرد، سال‌هاست که ورزشکاران این قشر در عرصه‌های مختلف ورزشی افتخار آفرین بوده و حال که برای خود پیشکسوتی هستند، بدون اینکه نام و نشانی از آنها در میان باشد، خاطرات و تجربه‌های ورزشی خود را تنها با دیدن چند باره مدال‌های رنگارنگشان و شاید هم چند عکس یادگاری در کنج خانه مرور می‌کنند‌ ورزش جانبازان و معلولین به رغم موفقیت‌های خیره کننده در میادین متعدد قاره‌ای وجهانی و به اهتزاز در آوردن پرچم مقدس کشورمان‌، طی سال‌های گذشته چندان مورد توجه مسؤولان و رسانه‌ها قرار نداشت که ناگفته نماند در یک سال گذشته کمی از شدت آن کاسته شده و روزنه‌های امیدوارکننده‌ای از سوی مسؤولان و رسانه‌ها در توجه به این ورزشکاران باز شده است که در این بین ورزش ناشنوایان شرایط خاص و متعلق به خود را دارد چراکه این عزیزان قهرمان به رغم سلامتی ظاهری خود در قدرت بیان نظرات و صحبت‌های خود ناتوان هستند و چقدر سخت است در عصری که به قرن رسانه‌ها و ارتباطات معرو ف است حتی نتوان برای دفاع از خود حرف زد و این در حالی است که قشر ناشنوایان ورزشکار ما با توجه به پاره‌ای از کمبود‌ها و کاستی‌ها حرف‌های زیادی برای گفتن دارند و به راستی این رسالت برعهده کیست‌؟

مصطفی داودی رئیس فدراسیون ناشنوایان در ابتدای سخن خود در این باره می‌گوید‌: عمده‌ترین مشکل ورزش ناشنوایان، غریب و گمنام بودن این بچه‌هاست‌. متأسفانه مطبوعات و رسانه‌‌ها شاید در طول سال یک یا دو بار مطلب تحلیلی در مورد این ورزشکاران بنویسند، در حالی که فعالیت ناشنوایان در ورزش بسیار گسترده‌تر و نیازمند بررسی کارشناسانه‌تری است‌.ما با مشکلات زیادی روبه‌رو هستیم به طور مثال، براساس قانون ورزش ناشنوایان، در مسابقات هر دو گوش ورزشکار باید 55 “دسی‌بل” ناشنوا باشد، که ناشنوایان ایران با این شرایط بسیار کم هستند، با این اوصاف جایگزین مناسب برای ورزشکاران فعال امروز بسیار مشکل است، پس باید از مدال آوران کنونی به خوبی حمایت کرد‌.

مسعود صالحیه سرمربی تیم‌ملی والیبال نیز در زمینه حمایت از ورزشکاران ناشنوا، خاطرنشان کرد‌: منظور از حمایت، تنها به پشتیبانی مالی ختم نمی‌گردد، در حال حاضر با وجود مجموعه ورزشی اختصاصی برای این بچه‌ها، تقریباً ورزشکاران از نظر ایاب و ذهاب، تغذیه و محل تمرین مشکلی ندارند، ولی باید مسؤولان ورزش کشور به این امرواقف باشند که این تعداد از افراد جامعه نمی‌توانند حقوق خود را از این اجتماع بگیرند، ما موظف هستیم که حق شهروندی را به آنها عطا کرده و مستحق آنچه هستند از ایشان دریغ نکنیم‌.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله بهینه سازی ترمواکونومیکسی کلتبرید جذبی بازگشت پذیر به صورت 4 منبع حرارتی تحت w


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بهینه سازی ترمواکونومیکسی کلتبرید جذبی بازگشت پذیر به صورت 4 منبع حرارتی تحت word دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بهینه سازی ترمواکونومیکسی کلتبرید جذبی بازگشت پذیر به صورت 4 منبع حرارتی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بهینه سازی ترمواکونومیکسی کلتبرید جذبی بازگشت پذیر به صورت 4 منبع حرارتی تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بهینه سازی ترمواکونومیکسی کلتبرید جذبی بازگشت پذیر به صورت 4 منبع حرارتی تحت word :

در این مقاله چیلرهای جذبی به صورت چهار منبع حرارتی شامل: ژنراتور، اواپراتور، کندانسور و جذب کننده فرض شده و به بررسی ترمواکونومیک چیلر بوسیله روابط موجود پرداخته میشود. برای ساده سازی محاسبات فرض را بر بازگشت پذیر بودن فرآیندها گذارده می شود. از آنجا که مبدلها ابزار و وسایل گران قیمتی هستند پس کاهش سطح کل انتقال حرارت به عنوان معیار طراحی مد نظر میباشد. دراین مقاله ابتدا معیار ترمواکونومیک، تحت عنوان قیمت کل واحد بار ســرمایش که شامل هزینه ســرمایه گذاری اولیه و قیمت انرژی مصرفی میباشد، تعریف می شود. در ادامه بوسیله روابط موجود، مقدار بیشــینه معیار ترمواکونومیک و بار تبرید ماکزیمم بدســت آورده شــده است. سپس شرایط کارکرد بهینه چیلرهای جذبی مشــخص گشته و در نهایت به بررسی اثر پارامتر ترمواکونومیک بر معیار ترمواکونومیک بیشینه، ضریب عملکرد و بار تبرید مخصوص متناظر با معیار ترمواکونومیک بیشینه پرداخته میشود.

داوود دلداده: کارشناس ارشد مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی غالمرضا صالحی: عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسالمی نوشهر کامران خدابخشی: کارشناس ارشد مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی خواجه نصیر طوسی

46

مقدمه
امــ روزه هزینه مصرف انرژی و قیمت باالی انرژی الکتریســیته در قیــاس بــا انرژی حاصــل از ســوختهای فســیلی در اغلب کشــورها مهندســین را به فکر اســتفاده از چیلرهــای جذبی به جــای چیلرهای تراکمی انداخته اســت. امــا هزینههای مصرف ســوخت نی ــز باید بــه گونه ای مهار شــود. از ای ــن رو به طور پیوســته بر روی مساله بهینه سازی چیلرهای جذبی و کم کردن هزینههــای آنهــا از لحــاظ اقتصــادی مطالعــه میشــود.

در ســالهای اخیر برای اندازه گیری میزان بهینه بودن سیکلهای ترمودینامیکــی از معیار جدیــدی به نام معیــار ترمواکونومیک اســتفاده میشــود. معیــار ترمواکونومیــ ک به بررســی اقتصادی ترمودینامیکــی پدیدههــا میپردازد. در این بررســیها با در نظر گرفتــن مســاله هزینههای اولیــه و هزینههــای مصرف انرژی بوســیله روابــط ترمودینامیکی موجود شــرایط را بــه گونهای طراحــی میکنند که از لحاظ اقتصادی بهینه باشــد. در راســتای اینگونه تحقیقات چن1و اســکوتن2 در ســال 1998 به بررســی و یافتــن مقــدار بهینــه ضریــب عملکرد سیســتم هــای جذبی غیربازگشــت پذیــر پرداختند.] 1[ ســپس چن در ســال 1999 مقــدار بهینه ضریب عملکرد ســردکننده جذبی 4ســطح حرارتی بازگشــت ناپذیر را در بار ســرمایش مخصوص بیشــینه بدست آورد.]2[ در ادامــه تحقیقــات دیگــری نیز باری بهینه ســازی فرآیندهــای چیلرهای جذبی و دیگر انواع آنها انجام شــد . من جملــه میتوان به بهینه ســازی ترمواکونومیک ســیکل هیت پمپ اســترلینگ بازگشــت ناپذیــر توســط تیاگی3،چنا4 و کوشــیب5 اشــاره کرد.]3[

در چیلرهــای جذبــی بیشــترین هزینــه اولیــه چیلــر از لحاظ ترمودینامیکــی مربــوط به تهیه مبدلهــای حرارتی بکار رفته در آن در ژنراتور، کندانســور، اواپراتور و جذب کننده میباشــد.

مدلسازی سیکل و روابط

برای ســاده کردن محاسبات ســیکل تبرید جذبی شامل 4 منبع حرارتی جذب کننده، ژنراتور، اواپراتور و 6کندانســور همانطور که در شــکل-1 نشان داده شــده اســت در نظر گرفته میشــود.

فــرض میکنیــم کــه فرآیندها به صــورت بازگشــت پذیر انجام پذیرد. فرض میشــود که جریان در اجزای در حال کار ســیکل ثابت اســت و انتقال حرارت اجزا با منابع حرارتی در طولزمان
سیکل کامل ، دماهای T ,T ,T ,T در ژنراتور، کندانسور،
g a c e
اواپراتــور و جذب کننده باشــد. بی ن منابــع حرارتی خارجی و اجزای در حال ک ار مقاومت حرارتی وجود دارد . دمای اجزای در حــال کار در ژنرات ــور، اواپراتور، کندانســور و جذب کننده T4 ,T3,T2 , T1 میباشــد. ضرایــب انتقال حــرارت کل در ژنراتور،

47

بهینه سازی ترمواکونومیک سیکل تبرید جذبی بازگشت پذیر به صورت 4 منبع حرارتی

شکل-:1 مدلسازی سیکل

اواپراتــور، کندانســور و جــذب کننــده مطابقا U ,U ,U ,U
1 4 3 2
هســتند. همچنی ن ســطوح انتقال حرارت در ژنراتور، اواپراتور، کندانسور و جذب کننده A4 , A3 , A2 , A1 هستند . کار ورودی الزم برای پمپ محلول در سیســتم در مقایســه با حرارت ورودی به ژنراتــور قابــل صرفنظــر کــردن در نظــر گرفتــه میشــود.

فــرض اینکه انتقال حــرارت بین اجزای در حــال کار و منابع حرارتــی خارجی از قانون انتقال حرارت خطی )نیوتنی ( پیروی کنــد و هر چهار فرآیند انتقال حرارت به صورت همدما باشــند. بنابرای ــن روابــط انتقال حرارت چهــار فرآینــد انتقال حرارت بدین صورت نوشــته میشــود:

Q 1 U1 A1 T g T1

Q2 U2 A2 Te T2
Q3 U3 A3 T3 Tc Q4 U4 A4 T4 Ta

کــه Q4 ,Q3 , Q2 ,Q1 انتقــال حــرارت در ژنراتــور، اواپراتور، کندانســور و جذب کننده هســتند. از قانــون اول ترمودینامیک داریــم:

Q1 Q2 Q3 Q4 0

با توجه به قانون دوم و بازگشــت پذیری ســیکل داریم:

0 Q Q Q Q
4 3 2 1
T T T T
4 3 2 1
w w w . t a s i s a t c o n f . i r

48 دومین همایش چیلر و برج خنک کن ایران
29 , 28 اردیبهشت ماه 1390
)021( 88671676

از آنجا کــه مبدلها جزء گــران قیمت چیلرهای جذبی هســتند.

بنابراین کاهش ســ طح کل انتقــال حرارت ( A) به عنوان معیار طراحــی مــد نظر میباشــد. در نتیجه با بهینه کردن مقدار ســطح انتقــال حرارت کل میتوان به معیــار بهینــه دســت پیــدا کــرد.

A A1 A2 A3 A4

پارامتــر ( (a بــه عنوان نــرخ توزیع کل خروج حــرارت بین کندانســور و جذب کننده تعریف میشــود:
8 a Q3
Q4
بــا توجه به تعاریف اســتاندارد از ضریــب عملکرد (COP) و

بار سرمایشــی اختصاصی (r) چیلرهای جذبی و روابط1تا 8 میتــوان ضریــب عملکــرد را بدیــن صــورت بدســت آورد:

9

و بــار سرمایشــی اختصاصی با اســتفاده از رابطه زیر بدســت میآیــد:

T2 1 T4 1 aT21 T31 1 Q2 r
U1 Tg T1 T41 T11 aT31 T11 U2 Te T2 A
1 T21 T11 a 1
( aT1T1 T 1 T 1 ( TT 3 U TT 4 U
1 3 1 4 c 3 a 4

چیلـــروبــرجخنــککـــن

سال اول – شمــاره سوم www.tasisatconf.ir

روابــط 9 و 10 روابــط کل ــی بــرای چیلرهای جذبــی 4 منبع حرارتــی بازگشــت پذیــ ر هســتند. از این رواب ــط میتوان برای بدســت آوردن عملکــرد بهینه ترمواکونومیــ ک چیلرهای جذبی چهار منبع حرارتی بازگشــت پذیر اســتفاده کرد.]4[


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه روز جهانى کودک تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه روز جهانى کودک تحت word دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه روز جهانى کودک تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه روز جهانى کودک تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تاریخچه روز جهانى کودک تحت word :

تاریخچه روز جهانى کودک

هر ساله 20 نوامبر روز جهانى کودک در برخى کشورهاى جهان جشن گرفته مى‌شود. هدف از برگزارى این روز بزرگداشت و توجه به بهزیستى و حقوق کودکان است. ریشه هاى برگزارى روز جهانى کودک به کنفرانس جهانى ژنو در باره سعادت کودکان برمى گردد. در تابستان سال 1925 نخسیتن کنفرانس مربوط به رفاه و سعادت کودکان با حضور نمایندگان 54 کشوردر ژنو برگزار شد.

نماینده ایران در این کنفرانس میرزا یحیى دولت آبادی،‌نواندیش و اصلاحگر برجسته دوره مشروطه بود که بیش از هر کسى از حقوق کودک آگاهى داشت و پیش از این کتاب «غصب حق اطفال» را درباره حقوق کودک نوشته بود. این نشست «‌کنفرانس جهانى براى رفاه کودکان »‌World Conference for the wellbeing of Children نام گذارى شد

و در پایان آن اعلامیه ژنو، حمایت از کودکانGeneva Declartion Protecting Children از تصویب کشورهاى حاضر در کنفرانس گذشت. در این اعلامیه به نیازهاى معنوى کودکان، رهایى کودکان از فقر،‌ حمایت از کودکان کار، ‌ارزیابى دوباره شیوه‌هاى آموزشى کودکان و موضوع‌هاى دیگر مربوط به بهزیستى و رفاه کودکان در سرتاسر جهان توجه و تاکید شده بود. همچنین در این کنفرانس از کشورها درخواست شده بود که روزى ویژه براى توجه به کودکان و حقوق آن‌ها از سوى کشورها تعیین شود.

در تابستان همین سال یعنى روز یک ژوئن کاردار چین در سانفرانسیسکو کودکان بى‌سرپرست چینى را به جشن اژدهاى روان فرا خواند. او مى‌خواست به این وسیله توجه مطبوعات را به وضع کودکان بى‌سرپرست جلب کند. کار او مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت و یکى دیگر از زمینه‌هاى شکل‌گیرى روز کودک در جهان شکل گرفت.

پس از جنگ جهانى دوم در سال 1949 در نشست زنان دموکرات که در مسکو برگزار شده بود،‌ روز یک ژوئن به نام روز کودک نام گذارى شد. از آن پس در برخى از کشورها به ویژه کشورهاى سوسیالیستى این روز به نام روز کودک جشن گرفته مى‌شود. اما در 14 دسامبر سال 1954 مجمع عمومى سازمان ملل متحد در پى نشست خود اعلام کرد که کشورها روزى مناسب را به عنوان روز جهانى کودک را با هدف یگانگى و توجه به نیازهاى کودکان و فهم کودکان از یکدیگر در سرتاسر جهان برگزار کنند. چنین روزى مورد توافق کشورها قرار نگرفت

تا اینکه در 20 نوامبر سال 1959 اعلامیه حقوق کودک از سوى مجمع عمومى سازمان ملل تصویب شد. از این پس به پیشنهاد یونیسف،‌ صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل و پیشنهاد برخى کشورها روز 20 نوامبر به عنوان روز جهانى کودک پذیرفته شد

. اما شاید روز جهانى کودک یکى از روزهایى باشد که بر سر برگزارى آن در جهان تفاهم به وجود نیامد. زیرا همچنان بسیارى از کشورها از جمله سى ایالت از ایالت‌هاى امریکا روز یک ژوئن را به عنوان روز جهانى کودک جشن مى‌گیرند.

کشورهایى مانند چین و ویتنام و روسیه و کشورهاى سوسیالیستى سابق نیز روز یک ژوئن را جشن مى‌گیرند. در این میان برخى کشورها هستند که روز کودک خود را دارند. در هند،‌روز استقلال هند در 14 نوامبر روز کودک خوانده شده است. در ژاپن روز 5 مى‌ روز کودک نامیده شده است و به همین مناسبت کشور تعطیل مى‌شود

که نشان از اهمیت این روز براى ژاپنى ها دارد. در ایران اکنون روز 16 مهر به عنوان روز کود ک یا همان روز جهانى کودک جشن گرفته مى‌شود. پیش از انقلاب روز 4 آبان که روز تولد پسر ارشد محمدرضا شاه پهلوى که جانشین او نیز به شمار مى‌رفت، ‌جشن گرفته مى‌شد.

مطالعات دانشگاهی
ادبیات کودک ایران در مقایسه با ادبیات کودک کشورهای دیگر حتی کشورهای در حال توسعه، از فقدان مطالعات دانشکاهی رنج می برد . هنوز از رشته مستقل ادبیات کودک خبری نیست و در اغلب دانشگاه های کشور جز چند واحد در حاشیه برخی از رشته ها چیزی به نام ادبیات کودک وجود ندارد و اگر از یک استثنا در دانشگاه شیراز بگذریم ، می‌توانیم ادعا کنیم مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک وجود ندارد.

قضاوت درباره این وضعیت در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما میتوان رد پایی از برخی گرایش ها دید که چندان ،با دانشگاهی شدن ادبیات کودک و به تبع آن مطالعات دانشگاهی میانه‌ای ندارد و متقدند که ادبیات کودک امری غریزی است و باید از راه های دیگری در گسترش و تقویت ان کوشید و چه بسا دانشگاه ها به کیفیت ان نینجامد ، امّا از سوی دیگر اغلب با اشاره به تجربه های کشور های دیگر به اهمیت نقش دانشگاه و مطالعات دانشگاهی تاکیید می کنند. برای این افراد شاید نخستین پرسش این باشد که چرا در ایران مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک شکل نگرفته‌است وچه موانعی روی این پدیده قرار دارد .

شماره آینده پژوهشنامه ادبیات کودک ونوجوان اختصاص داده‌ایم.
دوستان گرامی و پژوهشگران و مؤلفان محترم می‌توانند مقاله‌های خود را تا تاریخ پایان تابستان با موضوع پیشنهادی موضوع‌های دیگر مرتبط، به پژوهشنامه ارسال کنند
ضرورت پژوهش در حوزه ادبیات کودکان چیست؟

ادبیات کودکان به عنوان یک نهاد، که ساختار و سازوکارهای خود را دارد، در تعامل با جامعه، آموزش و پرورش و دانشگاه همواره باید خود را در جهتی معنا دار که در آن هسته و هدف پیشرفت نیز منظور شده باشد، بازتولید کند. هدف از پژوهش در هر حوزه ای از علم و دانش نیز باز تولید

آن نهاد علمی یا اجتماعی با هدف شناسایی سازوکارها و ساختارهای آن در جهت گسترش معنادار آن پدیده است. بنابراین هیچ نهادی نیست که بی نیاز از پژوهش باشد. نهاد بدون پژوهش مانند، مانداب‌هایی است که به مرور زمان به گنداب تبدیل می‌شوند. اما پژوهش در این عرصه روندهای گوناگونی دارد. . .

شعر نو برای کودکان و نوجوانان

با ظهورنیما در عرصه ادبیات و ارایه روشی تازه برای سرایش شعر ، نه تنها درشعر، که درتمام هنرهای ایرانی به شکلی مستقیم و غیرمستقیم تغییر ایجاد شد. بدون شک یکی از دلایل این تاثیر پذیری از حرکت نیما، به خاطر سابقه و جایگاه شعر در میان ایرانیان بود. دراین میان استفاده از ” قالب نیمایی” و درادامه قالب آزاد و سپید در شعر برای کودکان و نوجوانان نیز مورد توجه شاعران شعر کودک قرار گرفت .

اما توانایی کودکان ونوجوانان برای پذیرش این قالب که وزن عروضی رایج را نداشت و از زنگ قافیه نیز بی بهره می نمود تا چه اندازه بود. وزن و قافیه سنتی یکی از دلایلی است که باعث می شود نوجوانان و مخصوصاً کودکان بتوانند اشعار را به راحتی حفظ کنند ؛

و از طرفی نباید فراموش کرد که بعضی از اشعارمورد استفاده کودکان به واقع شعر یاترانه نیستند، بلکه بیشترترکیبی از چند واژه هستند که تنها داری وزن و موسیقی و قافیه اند! چندین سال است که استفاده از قالب نیمایی، آزاد و سپید در شعر کودک رایج شده است و شاعران متعددی آثار خود را با این قالب ها برای کودکان منتشر کرده اند.اینکه تا چه اندازه این قالب ها موفق بوده و استفاده از آن برای کودکان و نوجوانان مناسب است یا خیر مصطفی رحماندوست ، علی کاشفی خوانساری و جعفر ابراهیمی نصر در این مورد اظهار نظر می کنند .

رابطه بینا فرهنگی و ادبیات کودکان
ضرورت رابطه بینافرهنگی، از کجا سرچشمه می‌گیرد و چرا باید فرهنگ‌های مختلف با هم رابطه داشته باشند؟ رابطه بینافرهنگی، چه نسبتی با ادبیات و کتاب کودک دارد و شکل‌گیری چنین رابطه‌ای، مستلزم عبور از چه موانعی است؟ در جهان امروز، اگر ادبیات کودک ما وارد چنین رابطه‌ای نشود، چه‌ آسیبی می‌بیند و این رابطه چه جهتی می‌تواند داشته‌ باشد؟

این‌ها پرسش‌هایی است که در میزگردی با حضور رامین جهانبگلو (روشنفکر برجسته ایرانی و استاد فلسفه در دانشگاه‌های معتبر دنیا)، محسن سلیمانی (مترجم و مدرس ادبیات داستانی) و شهرام اقبال‌زاده (مترجم و منتقد)، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

پژوهشنامه: موضوع بحث‌مان همان‌جور که دوستان هم اطلاع دارند، روابط بینافرهنگی و ارتباطش با ادبیات، به ویژه ادبیات کودک و نوجوان است. برای شروع بحث، می‌توانیم از خود این مفهوم و ضرورت‌های شکل‌گیری‌اش شروع کنیم و یا اگر این قضیه سوابقی دارد، به آن هم اشاره‌ای شود.
رامین جهانبگلو: من فکر می‌کنم این بحث، یک بحث خیلی قدیمی است.

برای این‌که شما وقتی درباره رابطه بین فرهنگ‌ها صحبت می‌کنید، طبیعتاً به دوره‌های تاریخی قبلی هم برمی‌گردد و این‌که تمدن‌ها چگونه با همدیگر این ارتباط‌ها را داشته‌اند و نتایج این ارتباطات چه بوده. مثلاً تأثیرهایی که بعضی تمدن‌ها بر معماری جوامع و تمدن‌های دیگر گذاشته‌اند، کاملاً آشکار است. البته آن چیزی که ما امروزه در قرن بیست‌و‌یکم،

درباره روابط بین فرهنگی مدنظر داریم، اساساً یک پدیده مدرن است. چرا پدیده مدرن است؟ چون من فکر می‌کنم که مسئله اصلی که ما را به این‌جا رسانده در قرن بیست‌و‌یکم، خصوصاً از وقتی در دهکده جهانی قرار گرفتیم و مسائل میان فرهنگی به مراتب مهم‌تر شده، در واقع، نوعی رابطه بین «سوژه» و «دیگری» است که اساساً با فاع‍لِ شناسنده مدرن به وجود می‌آید. چنین حالتی فقط در دنیای مدرن می‌تواند شکل بگیرد. از یک دوره‌ای به بعد، مسئله‌ای که خصوصاً برای غرب مطرح می‌شود، این است که «آن دیگری» که در مقابل فاعل شناسنده غربی قرار می‌‌گیرد، کیست؟

طبیعتاً اعتلای این فکر در دوره‌ روشنگری، به مراتب خودش را بیش‌تر نشان می‌دهد؛ یعنی این‌که ما باید برویم تمدن‌های دیگر را بشناسیم و درباره‌شان صحبت بکنیم که البته، جنبه منفی‌اش را مثلاً کسی مثل ادواد سعید، به عنوان شرق‌شناسی به ما معرفی می‌کند که در حقیقت، بیانگر تسلط غرب است بر شرق؛ بدون توجه درست به آن دیگری.

من البته کاملاً با این ایده موافق نیستم. برای این‌که فکر می‌کنم این مبنای مردم‌شناسی که برویم و تمدن‌های دیگر را هم کشف کنیم، شکل خاصی از عقلانیت است که جدا از آن‌چه مردم دوران باستان هم از سر کنجکاوی در پی آن بودند، یعنی شناخت جاها و آدم‌های دیگر، فقط بر مبنای سلطه بر دیگری نبوده و نیست. البته، تسلط و استیلای سیاسی هم مدنظر غربی‌ها بوده، ولی نتیجه‌اش فراتر از این و به هر حال کاملاً مثبت است؛

مخصوصاً از نظر فرهنگی. از جمله نتایجش این بوده که توانسته فرهنگ غرب و فرهنگ شرق را تا حد زیادی به هم نزدیک کند. عناصری از فرهنگ شرق را بیاورد و آن را در منظومه ذهنی و فکری غرب پیاده کند و هم‌چنین منظومه ذهنی و فکری غرب را به شرق بشناساند.

می‌شود گفت توسعه این فکر که سوژه مدرن می‌خواهد دیگری را کشف کند و چگونگ‍یِ این کشف، طبیعتاً با پیشرفت سامایه‌داری، با پیشرفت عقلانیت مدرن و با شکل‌گرفتن دولت‌های مدرن و روابط بین‌الملل همراه بوده و ما را رسانده به این بحث میان فرهنگی که امروزه مطرح می‌کنیم که طبیعتاً تا حدی دنباله‌رو تحولاتی است که جهان در قرن بیستم از سر گذرانده است.

این موضوع که کشورها و فرهنگ‌ها چگونه‌ می‌توانند به هم نزدیک شوند و به وضعیتی جهان شمول برسند، در جهان امروز مفهوم اصلی «بشریت» است. امروزه وقتی شما درباره مسئله میان فرهنگی صحبت می‌کنید، طبیعتاً اولین نکته‌ای که به ذهن می‌رسد، این است که این فرهنگ‌ها هر کدام‌شان چگونه می‌توانند جهان شمول باشند؟

پژوهشنامه: ضمن این‌که خودشان باشند.
جهانبگلو: بله، ضمن این‌که خودشان باشند،‌چگونه می‌توانند جهان شمول شوند؟ به نظر من اصلاً در قرن بیست‌و‌یکم، شما نمی‌توانید در مورد روابط میان فرهنگی صحبت کنید؛ مگر این‌که این بحث کلیت با جهان شمول بودن مطرح شود. دلیلش خیلی روشن است. یا این‌که شما دارید در مورد فرهنگ‌های پیرامونی و حاشیه‌ای صحبت می‌کنید

که هیچ ارتباطی با همدیگر ندارند و فقط با یک نوعی گفت‌و‌گو در بین خودشان می‌خواهند این کار را انجام بدهند، با این‌که دارید در مورد فرهنگ‌هایی صحبت می‌کنید

که مجموعه‌ای از ارزش‌های اخلاقی یا سیاسی را قبول دارند؛ مثل حقوق بشر و همین هم موجب می‌‌شود که آن‌ها بتوانند به آن اصول جهان شمول اعتقاد داشته و به همدیگر نزدیک باشند؛ مثلاً اصولی که در اقتصاد بین‌الملل یا در روابط بین‌الملل می‌بینیم و یا در مسائل فرهنگی. من فکر می‌کنم این همان عامل اصلی است که در دنیای امروز، می‌تواند بحث میان فرهنگی را پیش ببرد.

بحث میان فرهنگی، امروزه بحث مرکز و پیرامون را هم مطرح می‌کند. این سؤال مهمی است که آیا ما یک مرکز داریم که همان غرب مدرن است و یک پیرامون که شامل کشورهای حاشیه‌ای و پیرامونی می‌شود و آن‌ها فقط باید تابع این مرکز باشند و تمام دستاوردهایی را که این مرکز به قرن بیست‌ویکم داده، بپذیرند یا این‌که در حقیقت،

همه ما در دایره بزرگ‌تری قرار داریم که تمام این فرهنگ‌ها، شعاع‌های مختلف این دایره را تشکیل می‌دهند؟ فرض کنید وقتی در مورد فرهنگ قرن بیست‌ویکم صحبت می‌کنیم، آیا فرهنگ ایرانی، چینی، هندی،‌آمریکایی و انگلیسی و; فرهنگ‌هایی هستند

که در این قرن فرهنگ قرن‌ بیست‌ویکم را می‌سازند؟ آیا وقتی داریم در مورد مسائل میان فرهنگی در قرن بیست‌ویکم صحبت می‌کنیم، آیا مسئله ما فقط تمدن غرب است یا این‌که اساساً موضوع بحث میان فرهنگی، نتیجه دیالوگ‌ و گفت‌وگویی است که میان فرهنگ‌ها و هویت‌های قومی گوناگون، برای به وجود آوردن فرهنگ قرن بیست‌ویکم صورت می‌گیرد؟

اقبال‌زاده: آقای جهانبگلو به پیشینه تاریخی بحث اشاره‌ای کردند. به هر حال، روابط بینافرهنگی به گذشته‌های خیلی دور بر‌می‌گردد، اما اگر بخواهیم از جهانی شدن و فرهنگ‌ جهانی صحبت بکنیم، این پدیده مدرن است. ایشان به سوژه مدرن اشاره کردند و به دیدگاه ادوارد سعید. آیا سوژه مدرن و غرب سرمایه‌داری که مبنای جهانی شدن فراهم می‌کند،

با تولید انبوه و به دنبال جهانی شدن است، چه برای فروش کالا و چه برای تأمین مواد اولیه و امروزه صدور سرمایه و تکنولوژی، آیا دیگری را می‌پذیرد یا صرفاً فرهنگ‌های دیگر را به عنوان یک ا‌ُبژه نگاه می‌کند؟ یعنی آیا همان رابطه یک سویه تسلط سوژه بر ابژه است که وقتی دیگری را بشناسم، بهتر می‌توانم آن را تحت استیلای خودم در بیاورم یا رابطه‌ دوسویه است؟

دست‌کم می‌شود گفت که در دوران سرمایه‌داری کلاسیک و استعمار کهن، این رابطه بیش‌تر یک‌سویه و اقتدار‌گرایانه است و از استیلای سوژه غرب بر ابژه شرق حکایت دارد. یعنی در یک سو «سوژه» اندیشمند و فاعل شناسنده قرار دارد که کار خلاقه انجام می‌دهد و هم اندیشه و هم کالا تولید می‌کند و در سوی دیگر تنها «ابژه» پذیرنده

به عنوان بازار مصرف کالاهای مصرفی و اندیشه‌ای، تولید شده غرب. شرق و غرب که می‌گویم، به مفهوم گسترده و جهانی‌اش هست. می‌توانیم شمال و جنوب بگوییم یا هر چیز دیگری. به این معنا که کشورهای سرمایه‌داری را مرکز بگیریم و غیرسامایه‌داری و ما قبل سرمایه‌داری را پیرامون و دنیا را به این دو گروه تقسیم کنیم. به هر حال، این پدیده‌ مدرنی است که همراه با رشد سرمایه‌داری، فرهنگ هم جنبه جهانی پیدا می‌کند. شما موقعی که کالا را می‌برید،

خواه‌ناخواه فرهنگ را هم می‌برید. یک حرف نمادین ذکر می‌کنم از یکی از شخصیت‌های آفریقایی که متأسفانه اسمش را فراموش کرده‌ام. می‌گوید، موقعی که غربی‌ها آمدند به آفریقا اول آن‌‌ها صلیب داشتند و ما زمین. بعد از مدتی دیدیم که ما صلیب داریم و آن‌ها زمین. توجه می‌فرمایید؟ یعنی انتقال فرهنگ به صورت ه‍ِژ‌ِمونیک. یعنی از بین رفتن یا در حاشیه قرار گرفتن فرهنگ بومی آن‌ها، از جمله دین بومی‌شان و استقرار سلطه فرهنگ غرب.

مثلاً یکی از جنبه‌هایش مسیحیت است. این را فقط به عنوان نماد می‌گیریم، خواه‌نا‌خواه شما موقعی که کالاهای جدید مدرن را می‌برید، فرهنگش هم همراهش می‌آید و این فرهنگ، همان‌طور که کالایش می‌کوشد بازار را تحت سلطه بگیرد، از حیث فرهنگ هم سعی می‌کند فرهنگ‌های دیگر را تحت سلطه بگیرد و این رابطه‌ای، بیش‌تر یک سویه‌است. این‌که در برابرش مقاومت می‌شود، در واقع برای این است که سوژه غربی، ابژه شرقی را نمی‌پذیرد دست‌‌کم می‌خواهد

آن را تحت سلطه داشته باشد. به هر حال، با مقاومت‌هایی که می‌شود، خود شرق هم سعی می‌کند بگوید که من هم سوژه‌ای هستم برای خودم که توی اُبژه را می‌خواهم بشناسم و گاهی این رابطه به صورت خصومت‌آمیز در می‌آید و ابژه‌ای که به عنوان «شرق» تحت سلطه قرار گرفته، می‌کوشد سوژه «غرب» را خرد بکند یا عقب بنشاند.

در واقع، این گفت‌وگو و رابطه، لااقل تا جنگ جهانی اول و به نوعی تا جنگ جهانی دوم، رابطه‌ای برابر و مبتنی بر گفت‌وگوی واقعی نیست، بلکه رابطه مبتنی بر سلطه و استیلاست. در واقع مبتنی بر پذیرش حضور برابر دیگری نیست. هر چند گاه پیامد‌های مثبتی هم دارد، نباید جنبه‌های منفی آن را هم نادیده گرفت. در قلمرو فرهنگ، فرهنگ مدرن همه مرزهای اقلیمی را در می‌نوردد، اما به گفته ماتیو آرنولد امروزه فرهنگ، دانستن و شناختن بهترین گفته‌ها و بهترین اندیشه‌ها در سراسر جهان است.

جهانبگو: وقتی شما در مورد جهانی شدن صحبت می‌کنید و روند جهانی شدن، فکر می‌‌کنم این‌جا باید تفکیکی قائل شد بین جهانی بودن و جهانی شدن. چیزی که در مورد جهانی شدن گفته می‌شود و شما هم به درستی گفتید، یک فرآیند سیاسی و اقتصادی است

که طبیعتاً پروژه اصلی مدرنیته را که مسئله سرور و مالک طبیعت شدن است، در بر‌می‌گیرد. این وضعیتی است که شما از دکارت به بعد، دارید می‌بینید و در فسلفه مدرن هم به چشم می‌خورد. در پروژه خود سرمایه‌داری و تکنولوژی هم دیده می‌شود. به معنای این‌که عقل ابزاری باید در جهان مسلط بشود. این کاملاً در روند جهانی شدن اقتصاد و سیاست، در دنیای امروز هم وجود دارد،

ولی مسئله اصلی که من فکر می‌کنم الان مطرح شده و البته آن هم به نوعی نتیجه روند جهانی شدن مدرنیته است، مدرنیته‌ای است که دارد حالت «گلوبال» (جهانی) به خودش می‌گیرد و به تمام فرهنگ‌ها نفوذ می‌کند؛

البته بیش‌تر در وجه ابزاری‌اش و نه در وجه انتقادی‌اش. مثلاً در همین ایران امروز، شما بیش‌تر این را در وجه ابزاری‌اش می‌بینید و کم‌تر در وجه انتقادی‌اش با آن مواجه می‌شوید. این مسئله مهمی که برای ما مطرح می‌شود و شامل همین مسئله بین فرهنگ‌ها هم هست، این است که تا چه حد افرادی که دارند توی این قرن زندگی می‌کنند

، می‌توانند خودشان را از نظر ذهنی و فکری، معاصر این قرن بدانند و طبیعتاً تا چه حد جهانی هستند. نه این‌‌که تا چه حد جهانی می‌شود، بلکه تا چه حد جهانی‌ هستند. این مسئله اصلی است و به گمانم آن «باید»‌هایی که از نظر سیاسی و اقتصادی به وجود می‌آید، در اولویت نیست. برای این‌که این بایدها و این ارتباط را با ادبیات هم بعداً پیدا خواهد کرد

این بایدها موجب می‌شود که همان اتفاقی بیفتد که در تمام کشورهای حاشیه‌ای افتاده و آن، این است که اقتصاد و سیاست این کشورها و به دنبالش راه و روش زندگی مردم، فقط آن عقل ابزاری و بخش تکنولوژیک سرمایه‌داری را به عنوان دو پدیده مهم مدرنیته گرفته و تمام بخش‌های دیگر را که عبارت باشد که حقوق و آزادی‌های مدرن و اندیشه مدرن، کنار گذاشته.

بنابراین، شما با هر آدمی و حتی بسیاری از اندیشمندان ایرانی یا دیگر کشورهای حاشیه‌ای که صحبت می‌کنید (مردم عادی که دیگر جای خود دارند)، برای این‌که مدرنیته را به شما معرفی کنند، از DVD و جت سوپرسونیک و تلویزیون و ماشین بنز و ب.ام.و این‌ها صحبت می‌کنند و این‌هاست که اگر دولت فراهم بیاورد، می‌شود توسعه مدرن در آن کشور. در حالی که به‌ نظر من، اصلاً چنین چیزی نیست.

رابطه دوسویه وقتی پیش می‌آید و اساساً اهمیت پیدا می‌کند که ببینیم فرهنگی مثل فرهنگ ایرانی، چگونه باید در دنیای امروز شرکت بکند و حرف خودش را بزند؟ یعنی این‌که بتواند روح قومی خودش را با روح جهانی پیوند بزند یا میراث قومی خودش را با میراث جهانی به اشتراک بگذارد. من اعتقاد دارم که شما اگر مفهوم بشریت را قبول داشته باشید،

به عنوان یک انسان و نه فقط به عنوان یک ایرانی، بنابراین مسئله میراث بشری هم برای‌تان مطرح می‌شود. از این دیدگاه، دیگر نمی‌توان مدعی شد که فرهنگ غرب و یا عقلانیت غربی، همیشه می‌‌خواسته مسلط بشود و هیچ چیز نمی‌خواسته از ما یاد بگیرد و شعارش این بوده که هیچ فرهنگی غیر از فرهنگ غرب، حرفی برای زدن در دنیای امروز ندارد.

شما به نکته‌ای اشاره کردید که من هم قبولش دارم، ولی فکر می‌کنم محدوده خودش را دارد و آن هم این است که اگر ماکالاهای مدرن را بگیریم در دنیای قرن بیست‌ویکم، طبیعتاً فرهنگش هم با آن می‌آید. این تا حدی درست است. برای این‌که آن جنبه عقل ابزاری اگر مسلط شود، نتیجه‌اش همین خواهد بود. در حالی که عقل انتقادی هم همراهش باشد، شما می‌توانید کالاها یا این شرکت‌های چند ملیتی را وارد کشورتان بکنید،

مثل هند که این کار را کرده و بسیار بیش‌تر از ایران که این کار را نکرده، فرهنگ خودش را نگه داشته و به هویت قومی خودش نزدیک‌تر است و کم‌تر دچار از خود بیگانگی شده. مثلاً در هند، فروشگاه زنجیره‌ای مک دونالد فعالیت‌ دارد، به عنوان یک شرکتی چند ملیتی و می‌خواهد طرز غذا خوردن را هم به مردم یاد بدهد، ولی این باعث نشده که هندی‌ها غذای خودشان را فراموش کنند.

در چین هم همین اتفاق افتاده. من فکر می‌کنم این‌که برویم طرف روند جهانی بودن و بتوانیم در بحث‌ ارزش‌های متقاطع اخلاقی یا سیاسی شرکت داشته باشیم، این‌طوری بهتر می‌توانیم هویت قومی خودمان را هم حفظ کنیم. به نظر من، هر ملتی از این راه بهتر می‌تواند از هویتش دفاع کند؛

یعنی در یک بعد جهانی قرار بگیرد تا در یک بعد حاشیه‌ای و بسته که به فراموشی سپرده می‌شود. بحث میان فرهنگی هم در چنین شرایطی، به مراتب بهتر می‌تواند نقش خودش را ایفا کند. چرا؟ برای این‌که مسئله نهادهای بین‌المللی و جهانی است. شما اگر این نهادها را نداشته‌ باشید، آن بحث میان فرهنگی هم ‌لوث می‌شود.

اصلاً می‌خواهید در چارچوب چه نهادهایی آن گفت‌وگوی بین‌المللی را انجام بدهید؟ بحث میان فرهنگی، آن‌جا نقش خودش را ایفا می‌کند که فردی مثل یویوما، از کلهر بخواهد که کمانچه بزند و کنسرتی با کمک هم اجرا کنند. اگر قرار باشد که شما همیشه گوشه خراسان بنشینید با هویت قومی زیبایی که دارید، این هویت حاشیه‌ای است

و اصلاً مردم جهان امروز نمی‌دانند که چنین هویتی هم وجود دارد و بنابراین، از بین می‌رود. آثار تاریخی و بناهای تاریخی هم همین‌طورند. اگر مثلاً سازمان یونسکو، تلاش نکند برای حفظ میدان نقش جهان، چطور می‌خواهید آن را حفظ کنید؟ الان اگر بخواهید در حوالی این میدان ساختمانی بسازید، اولین نهادی که اعتراض می‌کند،

یونسکو است و بعدش میراث فرهنگی. خب، مردم حاشیه‌ای ممکن است اصلاً برای‌شان مهم نباشد و بگویند ما می‌خواهیم ساختمان‌سازی بکنیم یا منافع‌مان مطرح است. به همین علت است که رابطه بین میراث قومی و میراث بشری، امروز جزء لاینفک رابطه میان فرهنگ‌هاست.

پژوهشنامه: بحث کمی سیاسی پیش رفت و محوریت بحث، دولت‌ها بود. اگر بیاییم بحث را منتقل بکنیم به حوزه‌ای دیگر، مثلاً ادبیات و هنر، شاید به گونه دیگری پیش برود. مثلاً وقتی یک نویسنده آمریکایی، کارش این‌جا ترجمه می‌شود، دیگر نمی‌توانیم بگوییم انگیزه استعمار کردن یا مثلاً انگیزه تأثیر‌گذاری روی فرهنگ ما را دارد. فکر می‌کنم اگر وارد حوزه ادبیات و هنر شویم، کم‌کم می‌توانیم بحث‌مان را بکشیم به سمتی که گوشه چشمی هم به ادبیات کودک و نوجوان داشته باشیم.

اقبال‌زاده: اگر اجازه بدهید، من این پل را بزنم از سیاست به فرهنگ و هنر و ادبیات. ببینید ما باید سطوح مختلف فرهنگی را از همدیگر تفکیک بکنیم. به نظر من، با شکل‌گیری دولت ـ ملت‌ها و دولت‌های مدرن، در واقع آن وجه عقلانیت ابزاری، از طریق همین دولت‌ها اعمال می‌شود

و در موارد زیادی به صورت استعماری در‌ می‌‌آید وجنبه‌هایی دیگرش روابط بین نهاد‌های غیرحکومتی و یا اندیشمندان و هنرمندان است. در عین حال، ما برای این‌که بتوانیم از رابطه بینافرهنگی سخن بگوییم، اول باید ببینیم خود فرهنگ چیست؟ وقتی از هویت ملی یا فرهنگ ملی صحبت می‌کنیم، باید ببینیم این هویت ملی یا فرهنگ ملی چیست؟ اگر بخواهیم نگاهی کلیت‌گرا و فراگیر، مثل نگاه پارسونز داشته باشیم، باید معتقد باشیم که فرهنگ یک کلیت یکپارچه و به هنجار و سامان‌بخش است که وظیفه انسجام اجتماعی و ایجاد یگانگی در جامعه را به عهده می‌گیرد که خب،

مبتنی بر ارزش‌ها و هنجار‌هایی است که ظاهراً از دولت‌ها و از ایدئولوژی‌ها جداست. اما سؤال این است که آیا خود هر فرهنگی، ترکیبی از فرهنگ غالب و پاره فرهنگ‌ها نیست؟ در واقع اگر به این صورت نگاه کنیم، سطوح مختلفی از روابط بینافرهنگی مطرح می‌شود که یکی از سطوحش، رابطه فرهنگی از طریق آثار ادبی و هنری است و یکی از این سطوح که به نظر من حتی در غرب هم در فرهنگ رسمی و فرهنگ مسلط جایگاه شایسته خود را هنوز پیدا نکرده، ادبیات کودک است؛

یعنی ادبیات کودک و حتی خود کودک. با وجود این‌که ما حقوق کودک داریم و منشور حقوق کودک، براساس دیدگاه مدرنیست‌های رادیکال و برخی پست‌ مدرن‌ها، زنان و کودکان در غرب هنوز در حاشیه‌اند. پس در خود غرب هم مرکز و پیرامونی وجود دارد. فرهنگ مسلط و خرده فرهنگ‌ها که یکی از این‌ خرده فرهنگ‌ها، ادبیات کودک است. شما موقعی که متن‌های مهم آن‌ها را نگاه می‌کنید، می‌بینید که نظریه‌پردازان و منتقدین ادبیات کودک می‌نالند و انتقاد می‌کنند از این‌که ادبیات کودک و کودک، هنوز در غرب جایگاه بایسته و شایسته‌اش را پیدا نکرده. کافی است

به انتقادات جک زایپز در زمان چیرگی «ریگانیسم» و «تاچریسم» در غرب نگاه کنید. اما آقای جهانبگلو به نکته مهمی اشاره کردند که غرب، فقط سلطه نیست. در فرهنگ مدرن، همراه دموکراسی سیاسی، آزادی اجتماعی و فرهنگ دموکراتیک هم وجود دارد که به نوعی حقوق کودک را لااقل به صورت صوری پذیرفته که ره‌آورد همین فرهنگ مدرن است. گذشته از این‌ در غرب، هنر و ادبیات انسانی از جمله در ادبیات کودک وجود دارد که برای ما هم رهگشاست.

پژهشنامه: در واقع نتیجه مدرنیته به حساب می‌آید.
اقبال‌زاده: بله. به هر حال در دل مدرنیته، کودک و زن، برای اولین بار به رسمیت شناخته می‌شوند و کمابیش صاحب حقوق می‌شوند. این‌که برویم عناصری از تاریخ خودمان پیدا بکنیم و بگوییم ما هم حقوق کودک داشتیم و حقوق زن، این به نظر من درست نیست. باید به صورت جریان تاریخی به عناصر پراکنده نظری و مثالی نگاه کنیم. یک جریان تاریخی و جهانی با مدرنیته شکل می‌گیرد که پدیده‌ای به اسم کودک و دوران کودکی و حضور زن بودن را به رسمیت می‌شناسد. این‌که هنوز در حاشیه هستند و هنوز حقوق بایسته و شایسته‌شان را به دست نیاوردند،

مبحث دیگری است. این منافی پذیرش اصول و بنیادهایی جهانی نیست که یکی از آن‌ها اصول حقوق بشر و دیگری منشور حقوق کودک است که دستیابی به کتاب و ادبیات و هنر خاص کودک و نوجوان را به رسمیت شناخته. می‌توانیم در مورد تأثیر‌گذاری و تأثیرپذیری این پدیده بحث کنیم. کما این‌که ما امروز اگر چیزی به اسم ادبیات کودک به صورت مستقل داریم، به هر حال متأثر از غرب است. منظورم این نیست که ما به صورت مکانیکی تأثیر گرفته‌ایم. محور بحث ما می‌تواند این باشد که پدیده بینافرهنگی، چه تأثیری بر ادبیات کودک ما می‌تواند داشته باشد

و ما چگونه می‌توانیم وارد گفت‌وگو و دیالوگ، چه با غرب و چه با سایر کشورها بشویم؟ برای چنین گفت‌وگویی باید بدانیم چه میراث فرهنگی داریم و آن را نقد بکنیم تا بتوانیم وارد گفت‌وگویی انتقادی و همدلانه با غرب بشویم. به عبارتی، باید بدانیم ما در کجای تاریخ جهان ایستاده‌ایم و وضعیت و موقعیت ادبیات کودک ما و ضعف و قوت‌های آن چیست؟

ادبیات کودک غرب و یا سایر کشورها چه از جنبه نظری و چه الگوهای ادبی‌اش برای ما چه ره‌آوردی دارند؟ و یا ما چه چیزهایی می‌توانیم به آن‌ها ارائه بکنیم؟ مگر غنای پیشینه فرهنگی ما باعث جهانی شدن مولوی، حافظ، خیام، فردوسی، سعدی و; نشده است؟ پس ما چندان هم دست‌مان خالی نیست؛ در ادبیات کودک هم گاه کارهای قابل ارائه داریم.

سلیمانی: من چون کارم یک مقدار به روابط بین‌المللی فرهنگی مربوط بوده، می‌توانم از این دید مسئله را ببینم که اصولاً ارتباط‌مان را با فرهنگ‌های دیگر، چه جوری تعریف کرده‌ایم؟ من امروز که به مسیر مسائل فرهنگیِ خودمان،

بعد از انقلاب نگاه می‌کنم، می‌بینم موقعی نگاه‌مان به فرهنگ غربی و جهان این بوده که این‌ها دانش‌آموزند و ما معلم هستیم و می‌خواهیم به این‌ها چیز یاد بدهیم. نوع رویکرد‌ها بر این اساس بود. ما خیلی تعمد داشتیم که عناصر فرهنگی‌مان را به آن‌ها بشناسانیم و ببریم توی محیط‌شان و اگر مراسمی هم برگزار می‌کردیم، با این رویکرد بود. دیدگاه ما این بود

که چون انقلاب بزرگی کرده‌ایم، حرف‌های زیادی داریم که فکر می‌کنیم برخی جنبه‌هایش تازگی دارد برای فرهنگ‌های دیگر؛ به خصوص فرهنگ‌های غربی و تأکید‌مان روی همین بود. البته بعضی از این عناصر، آن‌جا پذیرفته هم می‌شد.

در واقع، با زبانی‌ بیان‌ می‌شد که در دیدگاه غربی و محیط غربی می‌فهمیدند و درک می‌کردند، ولی بعضی از این عناصر فرهنگی را که ما سعی داشتیم انتقال بدهیم، زیاد درک نمی‌کردند و سوء تفاهم ایجاد می‌شد. بنابراین، پس می‌زدند و حتی گاهی برخوردهای خیلی بدی می‌کردند با ما. به تدریج، سعی کرد‌یم همین رابطه را حفظ بکنیم و زبانی به کار ببریم که بتوانیم عناصر فرهنگی‌مان را بهتر منتقل بکنیم و این زبان، زبان ادبیات و هنر شد: مثل سینما.

البته، رفته رفته آموختیم که رابطه‌مان را با فرهنگ غربی، به رابطه‌ای برابر تبدیل کنیم. همین گفت‌وگوی بین تمدن‌ها، در حقیقت مفهومش این است که ما مسائل و عناصر فرهنگی خودمان را حفظ بکنیم، آن‌ها هم مسائل‌شان را حفظ بکنند و بنشینیم با هم صحبت بکنیم و همدیگر را بشناسیم. لزومی ندارد ما آن‌ها را تغییر بدهیم یا آن‌ها بخواهند

ما را تغییر بدهند. همدیگر را بشناسیم، با همدیگر گفت‌وگو بکنیم و همدیگر را برابر ببینیم، نه این که (رابطه‌مان) براساس یک رابطه از بالا به پایین تنظیم بشود و ما معلم بشویم، آن‌ها دانش‌آموز یا بالعکس. در حقیقت، تصورم این است که گفت‌و‌گوی بین تمدن‌ها می‌خواهد یک رابطه برابر فرهنگی را تعریف بکند. در سال‌های اخیر، احساس می‌کنم باز دارد آن رابطه عکس می‌شود

. البته، رسماً نمی‌گوییم که می‌خواهیم رابطه‌مان را رابطه دانش‌پژوه و دانش‌آموز بکنیم و این بار غربی‌ها را در مقام معلم ببینیم، ولی به طور ناخودآگاه داریم به این سمت می‌رویم و یک نوع حقارت فرهنگی احساس می‌کنیم؛ احساس خالی بودن و بی‌هویتی می‌کنیم و یک‌سره داریم به این سمت می‌رویم. چنین رویکردی طبیعتاً در ادبیات کودک و نوجوان ما هم منعکس می‌شود.

در حالی که زمانی، وقتی می‌رفتیم سمت ادبیات غربی (البته نمی‌خواهم همه را یک کاسه کنم)، می‌گشتیم دنبال ادبیاتی یا داستانی با شعری که به نوعی بازتاب فرهنگی خودمان باشد در آن‌جا یا بتواند فرهنگ و وضعیت زندگی ما را نمایش بدهد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی پاورپوینت پی کنی و پی ریزی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پروژه دانشجویی پاورپوینت پی کنی و پی ریزی تحت word دارای 39 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پروژه دانشجویی پاورپوینت پی کنی و پی ریزی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت پی کنی و پی ریزی تحت word

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت پی کنی و پی ریزی تحت word

قرار داده شده است

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پروژه دانشجویی پاورپوینت پی کنی و پی ریزی تحت word :

اسلاید 1 :

تعریف پی:
به مجموعه بخشهایی از سازه وخاک متصل به ان که انتقال بار سازه وزمین از طریق ان صورت می گیرد.            

بطور کلی می توان پی ها را به دو گروه عمده تقسیم بندی کرد:

پی های سطحی:که در عمق کم و در نزدیکی سطح زمین اجرا می شود

پی های عمیق:ان دسته از پی هایی که عمق انها به کوچکترین بعد افقیشان از 6 تجاواز نکند

اسلاید 2 :

اگر بدون انجام محاسبه اقدام به کاهش ابعاد پی نماییم خاک زیر پی یا دچار گسیختگی برشی
می شود یا نشست ساختمان افزایش می یابد

  • اگربدون انجام محاسبه اقدام به کاهش ضخامت پی نماییم درحین زلزله پی تخریب می شود

اسلاید 3 :

انواع پی های سطحی:

  • پی منفرد یا تکی single footing
  • پی مرکب combed footing
  • پی نواری strip footing
  • پی شبکه ای
  • پی باسکولی cantilever footing
  • پی گسترده mat footing

اسلاید 4 :

پی منفرد:به پی گفته می شود که باریک ستون را به زمین منتقل نماید

  • این پی ها را باید توسط شناژهایی به یکدیگر متصل نمود تا با بستن پی ها به یکدیگر از حرکت جانبی انها در حین زلزله جلوگیری کند.
  • این شناژها نقشی در نشست یکنواخت ندارند

اسلاید 5 :

پی مرکب:به پی گفته می شود که باردو یا چند ستون را به زمین منتقل نماید

  • موارد کاربرد

1- وقتی مساحت مورد نیاز دو ستون مجاور زیاد باشد

2- وقتی یکی از ستون ها درگوشه یا لبه زمین قرارگیرد   وایجاد برون محوری زیاد درفونداسیون گردد.

اسلاید 6 :

  • فاصله میلگردها (محورتامحور)درفونداسیون نبایداز10سانتیمترکمتر واز35 سانتیمتر بیشتر باشد.
  • حداقل قطر میلگرد 10 آجدار می باشد.
  • ازقالب با مصالح بنایی نیز دراجرای پی استفاده می شود.

اسلاید 7 :

نشست غیر یکنواخت پی و واژگونی ساختمان در شانگهای

 


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله معماری دیکانستراکشن تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله معماری دیکانستراکشن تحت word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله معماری دیکانستراکشن تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله معماری دیکانستراکشن تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله معماری دیکانستراکشن تحت word :

معماری دیکانستراکشن

در بررسی آثار معماری در ادوار مختلف تاریخ می‌توان به رابطه‌ی مستقیم و عمیق بین نحوه‌ی نگرش و ایدئولوژی بشر نسبت به هستی و اعتقادات او و به طور کلی آن چه را فرهنگ می‌نامیم و آنچه که به عنوان اثر معماری عرضه می‌نماید پی برد.

به این معنی که نحوه ی تفکر و تفسیرانسان از هستی در شکل‌گیری معماری او به شدت تأثیرگذار بوده است. به عبارت دیگر آن چه به عنوان کالبد معماری شکل می‌گیرد، متأثر از کیفیات روحی است، که خالق آن اثر مدنظر داشته است درست به مثابه‌ی نقاشی کودکی که از روی آن می‌توان به نحوه تفکر و حالات روانی کودک در هنگام خلق نقاشی‌اش پی برد.
مقارن با تحولات عظیمی که در چند قرن اخیر در حوزه‌ی تفکر صورت گرفته است، معماری نیز دستخوش دگرگونی‌هایی گردیده که باز خورد آن را می‌توان در تعدد سبک‌ها مشاهده کرد. به این معنی که، این معماری است که آن تفکرات را توصیف می‌کند.

هر تفکر جدید و یا نظریه ی علمی تازه باعث ایجاد سبکی نو در معماری شده است.
مطالعه حاضر، که به عنوان تحقیق درس «آشنایی با معماری معاصر» صورت گرفته است در نهایت چنین نتیجه‌ی کلی را استنباط نموده است.
در این مطالعه، ابتدا مقدمات فلسفی مرتبط با موضوع بررسی شده، آنگاه در بخش دوم و سوم به تعریف سبک‌های دیکانستراکشن و فولدینگ در معماری پرداخته شده و بخش چهارم به مقایسه‌ی این دو سبک اختصاص یافته است.

در بخش پنجم نیز نتیجه‌گیری و جمع‌بندی موضوعات مورد بحث درج گردیده و نهایت آن که فهرست منابع مورد استفاده در پایان آورده شده است.
باید توجه کرد که در جای جای این تحقیق به ویژه در بخش‌های مقایسه و نتیجه‌گیری از برداشت‌های فردی استفاده شده است.
به این معنا که پس از مطالعه منابع، آنچه به عنوان برداشت فهمیده شده درج گردیده است.
«هرچند که در بعضی از موارد از نقل قول‌های مستقیم نیز استفاده شده است»

بخش اول – مقدمات فلسفی

قبل از بررسی ویژگی‌های معماری دیکانستراکشن (Deconstruction) و فولدینگ (folding) ابتدا باید به فلسفه‌ای که این دو نوع معماری از آن ملهم گردیده اشاره کنیم.
فلسفه ی هر دو نوع سبک شباهت‌های بسیار زیادی دارد و اندک تفاوت بین فلسفه ی آن‌ها در بخش چهارم (به عنوان تفاوت دو سبک) آورده شده است.
مکتب ساختارگرایی (ساخت‌گرایی – structuralism) که در نقطه‌ی مقابل با دیکانستراکشن قرار دارد، به عنوان یک روش تجزیه و تحلیل، در ابتدا توسط فردیناند سوسور (F. Desaussure – 1857 – 1913) در زبان شناسی وارد و گسترش پیدا کرد.

ساخت گرایی ریشه‌های خودش را به طور مستقیم در هرمنوتیک دارد.
هرمنوتیک که در آن به بررسی شناخت و فهم و تفسیر متن می‌پردازد، ابتدا در زبان شناسی مطرح بود، اما در فلسفه، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی نیز گسترش یافت. در اینجا متن دیگر متن موردنظر زبان شناسان نیست بلکه متن به مثابه‌ی هستی و پدیده‌های عالم است.

ساخت‌گرایان در هر پدیده، عناصری مرتبط با یکدیگر مشاهده می‌کنند و در پی بررسی‌ قوانین حاکم بر این روابط هستند.
پیدا کردن ساخت‌ها در مواردی مانند قواعد خویشاوندی، اساطیر، مناسک اجتماعی، هنرها، تغذیه و; هدف اصلی ساخت‌گرایان است.

از دیدگاه ساخت‌گرایان پدیده‌های انسانی در حکم مجموعه عناصری هستند که تحت تأثیر قوانین حاکم بر آن پدیده‌ها، با یکدیگر در رابطه هستند.
به عبارت دیگر وقوع پدیده‌ها (پدیده‌های انسانی) از ساحت ناخودآگاه انسان( رویدادهایی که به ظاهر فراموش شده‌اند اما ناخودآگاه در ذهن باقی می‌مانند و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهند، علت‌هایی که وجود دارند، اما آشکار نیستند.) نشئت می‌گیرد و چون انسان در انجام این امور آگاهانه عمل نمی کند با بررسی این پدیده‌ها (و حالت تکراری حاکم بر آن‌ها) می‌توان قوانینی استخراج کرد که در موارد مشابه هم صادق باشند. (استدلال استقرایی) به طور خلاصه ساخت‌گرایی یک نظریه‌ی روش شناختی است که در آن می‌توان هر

مسأله‌ای را مورد بررسی قرار داد و قوانین حاکم بر آن مسائل را استخراج و از آن قوانین در جهت پیش‌بینی مسائل بهره جست.ساختار گرایان معتقدند ، بخش بزرگی از آگاهی های ذهن بشر به صورت نا خوداگاه است ، به دیگر سخن مفاهیمی در زندگی اقوام گذشته وجود داشته ، که در زندگی انسان معاصرهم وجود دارد وما از این مفاهیم بعنوان ((کهن الگوها )) یاد می کنیم .

ساخت‌گرایی، نقدی بر فلسفه و اندیشه مدرن بود که در آن تمامی پدیده‌های انسانی از دیدگاه عقل بشر مورد بررسی قرار می‌گرفت و نقش عوامل ناخودآگاه (مانند تأثیرات فرهنگ، قومیت و..) در بررسی آن پدیده‌ها نادیده گرفته می‌شد.

از سوسور زبان شناس سویسی و استراوس (claude levistrauss – 1908- ) مردم شناس فرانسوی می‌توان به عنوان نظریه پردازان این مکتب نام برد.
در نیمه‌ی اول قرن بیستم، از سوی ژان پل سارتر (1980 – 1905) فیلسوف فرانسوی فلسفه‌ی( اصالت وجود) (اگزیستانسیالیسم) مطرح گردید.
سارتر معتقد بود هر فرد ماهیت خویش را شکل می‌دهد، هیچ دو فرد یا پدیده‌ی مشابهی وجود ندارد و بنابراین تجزیه و تحلیل ساختی که مبتنی به روش استدلال استقرایی (کشف قوانین و نظم موجود در پدیده از طریق مشاهده و بررسی تکرار آن‌ها) است مردود است.

به این ترتیب فلسفه اصالت وجود (به مثابه‌ی پایه مکتب دیکانستراکشن) نیز ریشه در هرمنوتیک و نحوه‌ی تفسیر پدیده‌ها دارد با این تفاوت که پیروان ساختارگرایی معمولاً متن مداراند، یعنی به متن توجه می‌کنند تا مؤلف آن ولی پیروان مکتب دیکانستراکشن مفسرمداراند، به این مفهوم که بیان می‌دارند هر فردی (مفسری) می‌تواند تفسیری متفاوت از یک متن واحد داشته باشد. یعنی به تعداد افراد (مفسران) از یک متن، تفسیر وجود دارد (کثرت معانی).

مکتب فکری دیکانستراکشن که اساس خود را از فلسفه‌ی اصالت وجود دارد توسط ژاک دریدا ( -(Jaceques Derrida -1930 فیلسوف معاصر فرانسوی پایه‌گذاری شد .
دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است چون فرهنگ و شیوه‌های قومی هر لحظه تغییر می‌کنند، پس روش ساختارگراها که مبتنی بر مطالعه ی تکرارها است صحیح نیست.
به عقیده دریدا یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی‌کند و هر خواننده و یا هرکس آن را قرائت می‌کند (در اینجا مفسر)، می‌تواند دریافت متفاوتی از قصد و هدف مؤلف آن داشته باشد. به عبارت دیگر یک متن معنی واحدی ندارد و کثرت معانی (به تعداد مفسران) در مورد آن درست است پس چون تکرار و مشابهت در کلیه متون وجود ندارد روش استقرایی ساختارگرایان مورد سوال است، به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می‌کنیم.

از نظر دریدا در تقابل‌های دوتایی چون روز و شب، زن و مرد، تقارن و عدم تقارن و; یکی بر دیگری ارجحیت ندارد. چون هر فرد می‌تواند برداشتی متفاوت از معنای این تقابل‌ها داشته باشد.
به طور کلی در این مکتب بیان می‌شود که هیچ تفسیر نهایی از پدیده‌ها وجود ندارد.
نکته‌ی حائز اهمیت آن است که تعریف مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد، زیرا هر تعریفی از آن می‌تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر شود، چون هر فردی به طور مجزا می‌تواند تفسیرهای خودش را از یک تعریف داشته باشد.

چون عده‌ای از خود ساختارگرایان با عقاید ساختارگرایانه به مخالفت برخاستند، و به دیکانستراکشن متمایل گردیدند از این رو به مکتب دیکانستراکشن «پساساختارگرایی» نیز گفته می‌شود.
به طور خلاصه ساختارگرایان معتقدند :
با استفاده از استدلال استقرایی و بررسی نظم پدیده‌های مشابه و تکراری می‌توان روابط پدیده‌ها را کشف کرد و چون همه‌ی اعمال انسان از ضمیر ناخودآگاه او شکل می‌گیرد این تکرار و نظم در پدیده‌های انسانی وجود دارد.
دیکانستراکشن‌ها معتقدند:
هر پدیده و هر متنی، ماهیت مستقل خود را دارد و هیچ دو فرد یا پدیده‌ی مشابه و تکراری وجود ندارد. پس به تعداد مفسران یک متن، تفسیر از آن متن وجود دارد و معانی یک متن متکثرند و در تقابل‌های دوتایی یک معنی بر معنی دیگر ارجحیت ندارد.

بخش دوم- معماری دیکانستراکشن
دیکانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی ، شالوده شکنی ، واسازی ، بنیان فکنی ، ساختار شکنی و بن فکنی ترجمه شده است . شاید این کثرت اسامی به دلیل آن باشد که دیثکانستراکشن یک نگرش چند وجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد .
از آنجایی که مبانی دیکانستراکشن مستقیما از فلسفه دیکانستراکشن استخراج شده و به لحاظ آشنایی نسبتا اندک معماران با فلسفه این مکتب ، برای استنباط معماری دیکانستراکشن ، ابتدا لازم است فلسفه دیکانستراکشن و مهم تر از آن ، زمینه های نظری این نحله فکری تبیین شود.

در نیمه اول قرن بیستم مهم ترین مکتبی که ادامه دهنده فلسفه مدرن محسوب می شد ، فلسفه اصالت وجود بود . ژان پل سارتر ( 1980 – 1905 ) فیلسوف فرانسوی ، پایه گذار این مکتب است . او خرد گرایی مدرن ، که توسط دکارت ، کانت و سایر بزرگان مدرن مطرح و تبیین شده بود ، را اساس فلسفه خود قرار داد . سارتر معتقد به خرد گرایی استعلایی ( Transendental Mind ) است . از نظر وی ، ” فرد ماهیت خویش را شکل می دهد و نباید از این عامل در مسیر شخصیت فرد غافل ماند ; سارتر آزادی بی قید و شرط را از امکانات ذهن آدمی دانست . به نظر او آدمی آزاد است هر چه می خواهد اختیار کند و به همین جهت است که باید او را مسئول انتخاب های خود دانست . “

از نیمه دوم قرن اخیر ، فلسفه مدرن و مکتب اصالت وجود و خرد باوری از طرف مکتب جدیدی به نام مکتب ساختارگرایی مورد پرسش قرار گرفت . این مکتب در ابتدا توسط فردیناند دو سوسور ، زبان شناس سوییسی و لوی استراوس ، مردم شناس فرانسوی ، مطرح شد . ساختارگرایی واکنشی در مقابل خرد استعلایی و ذهنیت مدرن است . ساختارگراها معتقدند که عاملی مهم تر از ذهن وجود دارد که پیوسته مورد بی مهری قرار گرفته و آن ساختار زبان است . از نظر اندیشمندان ساختارگرا ، می باید ساختارهای ذهن بشری را مطالعه کنیم و این ساختارها بسیار مهم هستند . ساختار ذهن مبنایش زبان است . انسان بوسیله زبان با دنیای خارج مرتبط می شود .

اگر به عقیده دکارت همه چیز آگاهانه شکل می گیرد ، به نظر استراوس ، ساختارهای فرهنگ ، اساطیر و اجتماع آگاهانه نیست ، همه آنها در ساحت ناخود آگاه شکل می گیرد و مولفی ندارد . استوارس استیلای سیصد ساله ذهن استعلایی را زیر سوال برد . اگر از دوره دکارت ، انسان موجودی است خردورز ، از نظر استوارس موجودی است فرهنگی و ماهیت انسان در بستر فرهنگ شکل می گیرد . لذا جهت رهیافت به ماهیت بشر ، باید زبان ، فرهنگ و قومیت را مطالعه کنیم .به طور کلی ، ” روش ساختارشناسی ، یافتن و کشف قوانین فعالیت بشری در چهار چوب فرهنگ است که با کردار و گفتار آغاز می شود . رفتار و کردار نوعی زبان است . به همین دلیل ساختارگراها ، ساختار های موجود در پدیده ها را استخراج می کنند . ” چنانچه ژان پیاژه ( 1980- 1896 ) ، روان شناس فرانسوی ، مطالعات وسیعی در مورد ساختارهای رشد ذهن کودک و شخصیت کودک انجام داد .
مکتب دیکانستراکشن که یکی از شاخه های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می شود ، نقدی به بینش ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است .

مکتب دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا ( – 1930 ) ، فیلسوف معاصر فرانسوی ، پایه گذاری شد . دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است که وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم از متغیر ها غافل می مانیم ، فرهنگ و شیوه های قومی هر لحظه تغییر می کند ، پس روش ساختارگراها نمی تواند صحیح باشد . دریدا از سال 1967 ، یعنی زمانی که سه کتاب او منتشر شد ، در مجامع روشنفکری و فلسفی غرب مطرح گردید . این سه کتاب عبارتند از :
گفتار و پدیدار ، نوشتار و دیگر بودگی و نوشتار شناسی .

از نظر دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاضر پویایی خودش را از دست داده است .
به عقیده دریدا ، یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی کند ، زیرا مولف آن متن حضور ندارد و هر خواننده و یا هر کس که آن را قرائت کند ، می تواند در یافتی متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد . ” نوشتار مانند فرزندی است که از زهدان مادر ( مولف ) جدا شده . هر خواننده ای می تواند برداشت خود را داشته باشد . “

از نظر دریدا ، نوشتار ابزار خوبی برای انتقال مفاهیم نیست و یک متن هرگز دقیقا همان مفاهیمی را که در ظاهر بیان می کند ندارد . متن به جای انتقال دهنده معنا ، یک خالق است . به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ، ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می کنیم . هر کس معنایی و استنباطی متفاوت با دیگران از پدیده های پیرامون خود قرائت می کند .
تقابل دوتایی موضوع دیگری است که دریدا نقد کرده است . تقابل های دوتایی همچون روز و شب ، مرد و زن ، ذهن و عین ، گفتار و نوشتار ، زیبا و زشت و نیک و بد همواره در فلسفه غرب مطرح بوده است . از زمان افلاطون تا کنون همواره یکی بر دیگری برتری داشته است. ولی به نظر دریدا هیچ ارجحیتی وجود ندارد . او این منطق سیاه و سفید و مسئله یا این یا آن را رد مردود می داند .

به عنوان مثال ، در فلسفه غرب همیشه گفتار بر نوشتار به دلیل حضور گوینده ارجحیت داشته است . ولی به عقیده دریدا ، معنای متن را گوینده تعیین نمی کند ، بلکه شنونده و یا خواننده متن است که با توجه به ذهنیت و تجربه خود این معنا را که می تواند متفاوت از منظور و غرض گوینده یا مولف باشد مشخص می کند . لذا لزوما گفتار بر نوشتار ارجح نیست .
باید عنوان شود که تعریف دقیق و مشخصی از دیکانستراکشن وجود ندارد ، زیرا هر تعریفی از دیکانستراکشن می تواند مغایر با خود دیکانستراکشن تفسیر و تاویل شود .

خود دریدا می گوید : ” دیکانستراکشن کردن یک متن به معنای بیرون کشیدن منطق ها و اسنتباطات مغایر با خود متن است . در واقع گسترش درک مجازی است . “

به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای آشکار و پنهان از بطن متن است . این تفسیرها و تاویل ها می تواند با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدید آورنده متن متناقض و متفاوت باشد . لذا در بینش دیکانستراکشن ، آنچه که خواننده استنباط و برداشت می کند واجد اهمیت است و به تعداد خواننده ، برداشت ها ، استنباطات گوناگون و متفاوت وجود دارد . خواننده معنی و منظور متن را مشخص می کند و نه نویسنده . ساختاری ثابت در متن و یا تفسیری واحد از آن وجود ندارد . ارتباط بین دال و مدلول و رابطه بین متن و تفسیر شناور و لغزان است .
شخصی که این مباحث فلسفی را وارد عرصه معماری نمود ، پیتر آیزنمن، معمار معاصر آمریکائی است . آیزنمن نه تنها با مقالات و سخنرانی های خود ، بلکه با فضاها ، کالبدها و محوطه سازی های متعددی که ساخته ، فلسفه دیکانستراکشن را به صورت یکی از مباحث اصلی معماری در طی دهه هشتاد میلادی در آورد .
آیزنمن در مقاله ای به نام ” مرز میانی ” ، هم فلسفه مدرن و هم معماری مدرن را به باد انتقاد گرفت . از نظر وی ، معماری مدرن بر اساس علم و فلسفه قرن نوزده بنا شده است . به عقیده آیزنمن ، بحث ارزشی هگل در مورد تز ، آنتی تز و سنتز ، دیگر در جهان امروز کاربرد ندارد . فیلسوفان پست مدرن مانند نیچه ، فروید ، هایدگر و دریدا رابطه ما را با جهان هستی عوض کرده اند .
علم قرن نوزدهم و یقین علمی آن دوره دیگر اعتبار خود را از دست داده است . قوانین جدید فیزیک مانند قانون نسبیت آلبرت اینشتین و اصل عدم قطعیت ورنرهایزنبرگ ، دریافت ما ر

ا از جهان پیرامون تغییر داده است .
لذا اگر معماری یک علم است باید این معماری بر اساس علم و فلسفه امروز و دریافت کنونی ما از خود و محیط اطراف باشد . معماری امروز ما باید از علم و فلسفه قرن نوزده گذر کند و خود را با شرایط جدید منطبق سازد . همچنان که معانی ، مفاهیم و نمادها در علم و فلسفه عوض شده ، در معماری نیز باید عوض شود .
آیزنمن معتقد است که مدرنیست ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد . پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند ، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند . در این مورد وی از واژه ” Presentness ” به معنای ” اکنونیت ” استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد . متعلق به زمان و مکان حاضر باشد .

برای رسیدن به شرایط فوق ، باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد و از آنجایی که این قوانین قراردادی هستند و نه طبیعی ، لذا بر هم زدن آنها ممکن است . حقایق و نمادهای گذشته باید شکافته شود ( دیکانستراکت شوند ) و مفاهیم جدید مطابق با شرایط امروز از دل آنها استخراج شود .
پیتر آیزنمن بر این باور است که در زندگی امروز ما ، دوگانگی هایی مانند وضوح و ابهام ، ثبات و بی ثباتی ، زشتی و زیبایی ، سودمندی و عدم سودمندی ، صداقت و فریب ، پایداری و تزلزل ، صراحت و ایهام وجود دارد . نمی توان از یکی برای استتار دیگری استفاده کرد ، بلکه این تقابل ها و دوگانگی ها می بایست در ساحت معماری به عنوان تجلی گاه شرایط زندگی امروز ما به نمایش گذاشته شود .

در گذشته و همچنین در معماری مدرن و پست مدرن آنچه که حضور داشته ، تقارن ، تناسب ، وضوح ، ثبات ، مفید وبودن و سودمندی بوده است . در این تقابل های دوتایی همواره یکی بر دیگری ارجحیت داشته . اما آنچه که مورد غفلت قرار گرفته و غایب بوده ، عدم تقارن ، عدم وضوح ، ابهام ، ایهام ، منعکس کننده شرایط ذهنی و زیستی امروز ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته ، بخشی از زندگی امروز ما است .

در معماری دیکانستراکشن سعی بر این است که برنامه و مشخصات طرح مطالعه و وارسی دقیق قرار گیرد . همچنین خود سایت و شرایط فیزیکی و تاریخی آن و محیط اجتماعی و فرهنگی ای که سایت در آن قرار گرفته نیز مورد بازبینی موشکافانه قرار می گیرد . در مرحله بعد تفسیرها و تاویل های مختلف از این مجموعه مطرح می شود . در نهایت کالبد معماری به صورتی طراحی می شود که در عین بر آورده نمودن خواسته های عملکردی پروژه ، تناقضات و تباینات بین موضوعات اشاره شده در فوق و تفسیرهای مختلف از آن ارائه شود . لذا شکل کالبدی به صورت یک مجموعه چند معنایی ، ابهام انگیز ، متناقض و متزلزل ارائه می شود ، که خود طرح زمینه را برای تفسیر و تاویل آماده می کند .

آیزنمن در مقاله ” مرز میانی ” از واژه ” Catachresis ” استفاده کرده که به معنای دو پهلو یا ایهام است . دو پهلو مرز میانی است . در دوپهلو یا ایهام ارجحیتی وجود ندارد . هم این است و هم آن – نه این است و نه آن . آیزنمن در این مقاله می نویسد : ” دو پهلو حقیقت را می شکافد و این امکان را می دهد که ببینیم حقیقت چه چیزی را سرکوب نموده است . “
یکی از اولین و شاخص ترین ساختمان های سبک دیکانستراکشن ، مرکز هنرهای بصری وکسنر ( 1989 – 1982 ) در شهر کلمبوس آمریکا است . در مسابقه ای که در سال 1982 برای طراحی این ساختمان صورت گرفت ، معماران معروفی از جمله مایکل گریوز ، سزار پلی ، آرتور اریکسون و پیتر آیزنمن شرکت کردند .

سایت این ساختمان در قسمت ورودی اصلی دانشگاه ایالتی اهایو در سمت شرق دانشگاه قرار دارد . عملکرد بنا ، نمایش آثار هنرمندان و دانشجویان دانشگاه در آن است . هر یک از این معماران ساختمان خود را بین دروازه ورودی و ساختمانهای موجود در سایت قرار دادند . ولی در کمال تعجب ، ساختمان طراحی شده توسط آیزنمن به گونه ای بود که فضای باریک بین دوساختمان موجود در سایت را شکافته و در بین آن دو قرار گرفته بود و تعجب بیشتر آن که طرح وی به عنوان برنده اول اعلام شد . از آن زمان سبکی در معماری به نام دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری به نام سبک دیکانستراکشن در مجامع بین المللی معماری مطرح و مورد توجه قرار گرفت .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله طراحی و ساخت سیستم تشخیص رنگ گویا برای نابینایان تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله طراحی و ساخت سیستم تشخیص رنگ گویا برای نابینایان تحت word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله طراحی و ساخت سیستم تشخیص رنگ گویا برای نابینایان تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله طراحی و ساخت سیستم تشخیص رنگ گویا برای نابینایان تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله طراحی و ساخت سیستم تشخیص رنگ گویا برای نابینایان تحت word :

طراحی و ساخت سیستم تشخیص رنگ گویا برای نابینایان

چکیده:
بر طبق آمار موسسه بین المللی نابینایان، ضعف یا عدم بینایی یکی از متداول ترین ناتوانایی ها در سطح جهان است. افراد نابینا نیز مانند همه انسانها به اطلاعات نیازمندند و یکی از مهمترین اطلاعات مورد نیاز آنها درک آنان از رنگها و نیازشان به دانستن تمایز بین اشیا و لوازم بر مبنای رنگشان است. در این پروژه سعی شده ابزاری ارائه کردد که بوسیله آن بتوان رنگها را شناسایی و با یک سیستم صوتی و از طریق شنوایی به اطلاع فرد نابینا رساند. این سیستم به صورت کوچک و قابل حمل و با قیمت تمام شده مناسب می تواند به کمک افراد نابینا برآید. ساختار کلی این ابزار شامل سخت افزار آشکارسازی رنگ با کمک فیلترهای رنگی، سیستم کدینگ جهت ارسال کد آدرس رنگ آشکار شده و نهایتاً یک سیستم صوتی شامل یک IC تولید صورت و یک بلندگو می باشد. نتایج تستهای انجام شده نشاندهنده دقت مناسب سیستم گویای رنگ جهت کاربرد مورد نظر است.

 

تکنیک به کار رفته در دریافت کننده رنگ ها:
راههای زیادی برای دریافت نور از یک سطح وجود دراد. تعدادی از این تکنیک ها را در زیر می آوریم:
1- monolithic photo diode with light source and litter
نور از یک سطح گداهته ساطع شده و سپس منعکس می شود. فوتودیودها نور گذرنده از فیلترهیا رنگی را دریافت کرده و به ولتاژ در خروجی تبدیل می کند. با افزایش شدت نور به صورت خطی افزایش می یابد. به ازای شدت های نور متفاوت ولتاژ خروجی متفاوت خواهد بود و بر همین اساس رنگهای آشکار شده تشخیص داده می شوند.
2- Spectral Radioneter

انرژی نور را در ردیف طول موجهای طیف نور مرئی اندازه می گیرد.
3- Digital camera
یکی دیگر از راههای آشکارسازی رنگ، تنظیم یک دوربین روی سطح و تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافت شده است. این یک راه بسیار دقیق با امکان تشخیص رنج وسیعی از رنگها می باشد، و همچنین بسیار گران
4- LDR with colour litters:

سه فیلتر رنگی را در مقابل یه مقاومت نوری قرار می دهند. فیلترها فوتوریجسترها را می پوشانند. بنابراین وقتی نور از سطح به رجیستر خط می رسد ابتدا از فیلترها عبور می کند که قرمز، سبز و آبی خواهد بود.
تکنیک های به کار رفته در پروژه:
از میان تکنیکهای مختلفی که در بالا بحث شد، تکنیکی که در آن از مقاومت های نوری به همراه فیلترهای رنگی استفاده می شود، در این پروژه به کار رفت. اگرچه روشهای برای آشکارسازی رنگ مناسبل اند ولی بسیار گران قیمت و پیچیده اند. این محصول بایستی بسیار کوچک و قابل حمل باشد.
خروجی این سیستم همچنین باید نامرئی باشد. بدلیل استفاده نابینایان از آن، این تکنیک انتخابی در این پروژه بدلیل سهولت کاربرد و قیمت پایین به کار رفت.
ابزار و وسایل متنوعی برای سنجش رنگ وجود دارد. به طور کلی می توان آنها را در سه گروه زیر دسته بندی کرد:

1 Colormeters
2. Spectroradiometers
3. Spectrophotometers
در تکنیم Tristimulus colormeter یک منبع نور فیلتر شده به همراه سه یا چهار آشکارساز فیلتر شده که پاسخ طیفی را اصلاح می کند و آنرا به استانداردهای CIE نزدیک می کند. این روش اندازه صحیحی از تعداد رنگ را در اختیار ما قرار می دهد ولی هیچ اطلاعات پایه ای و اساسی داده های طیف را به ما نخواهد داد.
این روش جهت اندازه گیری و سنجش رنگ سطوح و اجسام درخشان به کار می رود. از مزایای این تکنیک سرعت، سهولت کار و امکان تکرارپذیری آن در سنجش می باشد. بهمین دلیل این روش برای منترل کیفیت بویژه تغییر رنگ تدریجی بسیار مناسب است.

Spectroradiometer: ابزاری است که برای اندازه گیری مقدار تشعشعات در پهنای باند کم طیف بر اساس طول موج طراحی شده است. اطلاعات حاصل از این وسیله به منظور اندازه گیری و سنجش رنگ اجسام درخشان، تعیین رنگهای وابسته به دما و رنگهای جسم اجسام گداخته به کار می رود.
Tele spectroradiometer: این وسیله شبیه spectroradiometer است که حاوی یک تلسکوپ نیز می باشد که به منظور سنجش رنگ اجسامی که در فواصل دور و خارج از میدان دید را هستند. این ترتیب آنها را برای آزمایشات عینی مناسب ساخته است. از معایب این ابزارها کالیبراسیون طاقت فرسا و خسته کننده آن و عدم مطابقت با استانداردهای روشنایی و دید هندسی می باشد که این روش را در مقایسه با روشهای مشابه نامطمئن ساخته است.

این وسیله به منظور مقایسه طول موج ها در طول مدت زمانی که جسم توان نورانی از دست می دهد، به کار می رود. میزان بهره توان نورانی که جسم از دست می دهد به منظور سنجش رنگ سطوح از اهمیت زیادی برخوردار نخواهد بود. از مزایا و محاسن مهم روش spectrophotometer یا spectroradiometer بر colorimeter کاربردی بودن آن و توانایی آنها برای آشکارسازی امواج نورانی ساطع شده و محاسبه میزان رنگ برای مشاهدان و درخشش های متنوع می باشد.

همه ابزارهای رنگ اساساً از یک منبع تابش، یک جسم (برای سطح رنگها)، یک تیم اپتیکی برای تفکیک طول موجها و آشکارسازهای نور تشکیل شده است. برای طراحی هر یک از این بخشهای سازنده به اطلاعاتی در مورد رنج طیف مورد نیاز، حساسیت، رزولوشن و تکرارپذیری روش نیازمندیم.
به منظور دستیابی به بالاترین دقت در این روش رنج طیف بایستی بین

nm380-360 همراه با باند nm1 باشد. البته اغلب کاربردهای سنجش رنگ سطوح طیفی با رنج nm760-380 با پهنای باند nm5 و فاصله اندازه گیری nm5 مافیست.
منبع تابش معمولاً یک لامپ تابنده یا یک لامپ هلالی شکل کزنون می باشد که بصورت پالسی یا پیوسته است. طیف خروجی لامپهای تابنده (منبع تابش) نرم و قابل پیش بینی اند در حالیکه طیف لامپهای کزنون نامنظم اند بهمین دلیل تولید طول موج کالیبره بسیار مهم می باشد. یک لامپ با نور پیوسته عموماً بسیار پایدارتر از لامپ با نور پالسی شکل است. همین دوره تناوب کوتاه، لامپهای پالسی شکل، آنها را جهت اندازه گیری و سنجش سریع و on-line مناسب ساخته است. این لامپها بدلیل تولید حرارت بسیار کم در بخش رنگهای حساس به دما بسیار کاربرد خواهند داشت. در اغلب موارد لامپهای ویژه ای به کار می روند که بسیار پایدارتر و دارای طول موج های خاص در رنج مورد علاقه می باشند.

تفکیکی طول موج با وسایل مختلفی امکانپذیر می باشد، مانند فیلترها، تیغه ها، منشورها و گریدها.
روش تفکیکی برای تفکیک طول موجها به عواملی چون رنج طیف مورد نیاز، رزولوشن، میزان نور انحرافی و قیمت بستگی دارد. در بسیاری از کاربردهای سنجش رنگ مانند دسته بندی، پردازش یا کنترل که در پهنای باند کم به کار می روند، استفاده از تیغه ها یا فیلترها کفایت می کند. مثلاً در یک وسیله سنجش رنگ وجود 16 فیلتر در فاصله nm20 برای تحت پوشش قرار دادن رنج nm700-400 کافی است.

جهت اندازه گیری در رنج بزرگتری از طول موج ها (فرابنفش تا فروسرخ) یا جهت رزولوشن بالاتر، از منشور یا گریدها استفاده می شود. ترتیب استفاده از گریدها در سیستم این است که پرتوهای پراکنده تقریباً خطی می شوند. آشکارسازهایی در ابزارهای تشخیص رنگ به کار می روند عموماً چند برابر کننده های نوری، فوتودیودهای سیلیکونی یا دیودهای ماتریسی می باشند. چند برابر کننده های نوری عموماً در spectrophotometer و spectriadiometer ها به کار می روند به دلیل حساسیت بسیار بالا و نویز پایین سیم.

اما این چندبرابر کننده ها دارای رنج دینامیکی محدود برای پاسخ خطی هستند و دارای ابعاد بزرگ می باشند. در ضمن بسیار شکننده و حساس در برابر اثرات میدان مغناطیسی می باشند. اما فوتودیودهای سیلیکونی این معایب را ندارند ولی از حساسیت کمتری نسبت به چند برابر کننده های نوری برخوردارند. از مزایای فوتودیودهای سیلیکونی، قیمت کم، ابعاد کوچک و پایداری طیف آنها می باشد که آنها را جهت سنجش رنگ مناسب ساخته است.

در بسیاری از spectrophotometer و spectriadiometer آشکارسازهای ماتریسی به کار رفته است. از مزایای سیتمهای ماتریسی این است که در کسری از ثانیه یا کمتر (میلی ثانیه) می توان طیف نوری مرئی را بدست‌آورد. این سیستم برای تصویربرداری (on-line) و بررسی حرکات بسیار مفید می باشد. آشکارسازی های ماتریسی که در سنجش و اندازه گیری رنگ کاربرد دارند در رزولوشن طیف تولیدی محدودیت ایجاد می کنند.
بخشهای مختلف دستگاه:
– قسمت تغذیه
– Light Source
– فیلترهای رنگی (R,G,B)
– محفظه ایزولاسیون نوری (mouse)
– فوتوسل ها و مدار بایاسینگ آن (حسگر نور)
– مدار مقایسه گر
– مدار تولید صوت
قسمت تغذیه:
در این قسمت برای تغذیه از یک IC (رگولاتور) 7812 استفاده شد.
تعریفی از عملکرد قسمتهای بلوک دیاگرام:

Light Source:
LEDها کم رنگند. رنگ از طریق باند کپی که در ساختار نیمه هادیها به کار می رود، مشخص می شود. ledهای قرمز، سبز، زرد و آبی رایج اند. نور سفید شامل همه رنگهست و بصورت مستقیم نمی توان آنرا از یک LED بدست آورد. LED نور سفید واقعاً سفید نیست. LED سفید در حقیقت LED آبی رنگ نیترید گالیم با پوششی از فسفر است که وقتی با LED نور آبی برانگیخته می شود، علاوه بر طیف وسیعی از نور آبی که گسیل می کند نور نسبتاً سفیدی تولید می شود. نور حقیقی سایه ای از رنگ آبی را داراست (مشابه رنگ لامپهای بخار جیوه ای در خیابان ها) در منحنی نشان داده شده، پیک منحنی در قیمت چپ منحنی کوتاهترین طول موج نور آبی از LED است. تجمع گسیل در سمت راست بلندترین طول موج گسیل شده از فسفر می باشد.

زاویه دثیود روشنایی LED ها معمولاً به نسبت عکس تغییر می کنند. زاویه دید بزرگتر در روشنایی کمتر حاصل می شود. زیرا میزان کل نور خروجی LED در سطح وسیعتری پخش می شود. برای چراغهای جلوی اتومبیل زاویه 020 اختصاص یافته است که این زاویه دید کمترین زاویه دید در دسترس است که پرتو نور شدیدی را در جلوی اتومبیل فراهم می کند. شدت نور در واحدی به نام Candle Power رده بندی می شود. یک پرتو ویژه نور LED در رنج (mcd5600-4000) می باشد. اندازه کمترین پهنای باند پرتو را مشخص می کند. یک دیود بزرگ با لنز نیبتاً بزرگ توانایی کانونی کردن یک پرتو باریک را دارد.

به طور مثال در مواردیکه چراغ جلوی اتومبیل در اندازه بزرگ به کار می رود، یک پکیج دیود Dmm کافیست. پکیج دیود mm10 که پرتو باریک تری را فراهم کند در دسترس می باشد.
LED های سفید با پرتو متراکم، نأثیر معکوسی دارند. هرچه دسته پرتو باریک تر و متراکم تر باشد صفحه نمایش درحالیکه خارج از زاویه دید به آن نگاه شود، تاریک تر به نظر می رسد. LEDهای رایج با زاویه مثل Bachman و Aristo در طول روز، زمانی که خارج از زاویه دید به آنها نگاه شود، روشنتر از LED های سفید با پرتو متراکم به نظر می رسد. این مسئله به این علت است این نوع LEDها نور را در تمام جهات منتشر می کنند. مع الوصف LED هایی با زاویه دید باز نمی توانند هر نوع دسته اشعه ای را در تاریکی منتشر کنند. LEDهای سفید که درای لنز با اشکال متفاوتند، زاویه دید بازتری دارند اما نور را به صورت یک دسته اشعه متراکم نمی کنند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی تحقیق توسعه اقتصاد تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق توسعه اقتصاد تحت word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق توسعه اقتصاد تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق توسعه اقتصاد تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق توسعه اقتصاد تحت word :

مقدمه
از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفت‌های شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرن‌های نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیل‌های فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبه‌رشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکت‌های مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقی‌خان امیرکبیر در ایران, نمونه‌ای از این دست است.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پروژه دانشجویی پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده تحت word دارای 98 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پروژه دانشجویی پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده تحت word

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده تحت word

قرار داده شده است

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پروژه دانشجویی پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده تحت word :

اسلاید 1 :

¨اعتیاد یک مشکل و معضل اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، بهداشتی ، درمانی ، خانوادگی ، سیاسی ، فردی و; است .

اسلاید 2 :

¨مواد مخدر همه جا هست و هیچ کس نمی تواند

¨ .بگوید من و بچه هایم در امانیم

¨مهمتر آنکه هیچ کس دلش نمی خواست معتاد شود

¨اعتیاد یک بیماری است که در بوجود آمدن آن مجموعه ای از عوامل دخالت دارند یک از این عوامل نقش خانواده است .

اسلاید 3 :

¨مرکز ملی مطالعات اعتیاد : حدود 35 درصد از هموطنان ما معتادند .یعنی حدود 25 میلیون نفر .

¨حدود 3 میلیون نفر مصرف کننده تفنی داریم که دست کم

¨یکبار مواد مصرف کرده اند

اسلاید 4 :

 گرایش روز افزون نسل نوجوان و جوان به مواد مخدر .

بیشتر معتادان ، مواد را در محدوده ی سنی  26-15 سالگی و با سیگار شروع کردند .

بررسی که در تهران صورت گرفته : 9% دانش آموزان دبیرستانی اولین نخ سیگار را قبل از مدرسه حدود 6 سالگی تجربه کردند.

اسلاید 5 :

¨تبدیل شدن قاچاق مواد و خرید و فروش آن بعنوان یک شغل وامرار معاش .

¨وجود ارتباطات ناسالم در خانواده و جامعه .

¨در گیر بودن بیش از حد خانواده ها به مسائل زندگی روزمره وکم توجهی به رفتار فرزندان .

¨

اسلاید 6 :

¨عدم اجرای دقیق قوانین از سوی مجریان .

¨نبود برنامه ریزی هدفمند آموزشی جهت آموزش آحاد جامعه خصوصاٌ نسل نوجوان و جوان جامعه .

¨نبود مدیریت هدفمند بمنظور هماهنگی بین بخشی و یکسان سازی فعالیتها ی سازمانها و ارگانهای مختلف در جهت اقدامات آموزشی و کنترلی .

اسلاید 7 :

¨اعتیاد بعنوان یک پدیده شوم استعماری در کشور .

¨برنامه ریزی هدفمنداستعمارگران برای ابتلا نوجوانان و جوانان به اشکال مختلف مواد مخدر با توجه به جوان بودن کشور .

¨کم رنگ بودن فعالیتهای رسانه های گروهی خصوصاٌ رسانه ملی در جهت تهیه برنامه های آموزشی هدفمند .

¨ترویج مواد در مراکز علمی ، دانشگاهی و خوابگاهها .

اسلاید 8 :

¨کشف روزانه بسیاری ازانواع آمپولها ، کپسول ها ، قرصها ، پودرها و; توسط مراجع انتظامی .

¨ارتباط آلودگی به مواد با سایر رفتارها وکجرویهای رفتاری و انحرافات اجتماعی .

¨خطیر بودن مسئولیت دولتمردان ، اندیشمندان ، مبلغین ، مدیران و کارشناسان در این راستاء.

¨و ;

¨

اسلاید 9 :

¨با همه این نکته های مهم من باورم اینست که : اگر از زمین وزمان مواد مخدر ببارد و سیلاب اعتیاد همه جا را بگیرد باز هم می توان فرزندی سالم داشت . اگر در عصر دانش و اطلاعات اصول و مهارت فرزندپروری را بدانیم.

اسلاید 10 :

¨اگر نیازهای طبیعی فرزندانمان را به تناسب مراحل مختلف

¨رشد آنان بشناسیم و بهنگام به آنها پاسخ دهیم همانطور که نهالی را در تابستان آبیاری و در زمان خاصی سمپاشی می کنیم و اگر لازم باشد کود می دهیم ، برای تربیت فرزندان سالم باید مراقبتهارا با توجه به شناخت نیازهای آنان در مراحل مختلف و حتی از زمانی که نطفه توی رحم کاشته می شود و شاید حتی زودتر شروع کنیم  .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه های درسی | ایران پروژه | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |