۴۱۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

پروژه دانشجویی تحقیق مشهد بیضا تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق مشهد بیضا تحت word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق مشهد بیضا تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق مشهد بیضا تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق مشهد بیضا تحت word :

از صفات بارز این دانشمند حقیقت پژوه ، روح حساس و عدالت جوی او است این دانش مرد ، در عین استغراق در تفحصات علمی، به امور اجتماعی و سیاسی نیز عنایت خاص داشت ،و هر گاه اهل علمی را به بلا مبتلا می دید یا قوم وملتی را در جنگ رفتار غیر عادلانه یا در وضع غیر طبیعی مشاهده می کرد ، از خود گذشتگی دریغ نمی ورزید ، بر سبیل مثال ، با حمله فرانسه و انگلیس به کانال سوئز مخالف بود ، و آن دو دولت را سخت نکوهش می کرد ، همچنین در مبارزه هفت ساله خلق الجزائر در طلب استقلال و آزادی ، پیوسته طرف ملّیون الجزائر را می گرفت و با سیاستمداران کشور خویش درکشاکش بود ، تا جایی که ماموران انتظامی دولت فرانسه ، با همه احترامی که برای شخصیت والای علمی او قائل بودند ، بنا گزیر ، چندی او را بازگشت کردند . خوشبختانه سرانجام شاهد پیروزی حق و عدالت بر ظلم و شقاوت شد و مستقل شدن الجزائر را مشاهده کرد . حلاج مردی بزرگ ، مردی که از راه حق مرگ را عاشقانه پذیرفت و تا سر دار جز حق چیزی نگفت .

چشم و دل باز کن که آن بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی

دوران طفولیت حلاج

در زمانی که متشرفین آن را نهضت اسلامی نامیده اند موقع خلافت خلفای عباسی در بغداد قرن سوم هجری در تاریخ « 244 هجری » حسین بن منصور حلاج در دهکده درشور شمال شرقی مشهد بیضا تولد یافت این شهر نزدیکی شیراز و به واسطه داشتن خاک لقید به بیضا معروف شد و در زمان گشتاسب کیانی بنا گردیده است .
مشهد بیضا راه لشکری و نظامی بوده که از بصره به خراسان امتداد داشته و موالی بنی حارس کیانی در آن زندگی می کرده و مردم آن اکثر به زبان عربی صحبت می کردند بدین جهت نفوذ عربیت در آن شهر زیاد بوده است . در مورد نسبت حلاج در دائره المعارف اسلامی روایات متناقضی وجود دارد لیکن به طوری که در کتاب شهید تصرف اسلامی نوشته طه عبد الباقی سرور به عربی ذکر شده دو روایت است ، اول این که اجداد او را با بی ایوب الانصاری صحابی داشتند که از این نظر اصلا عرب است دوم به مجوسی (زرتشتی ) ایرانی منتسب کرده اند . برای روایت اول دلیل قانع کننده ای دردست نیست ولی دومی به حقیقت نزدیک تر می باشد .
علت این که لقب او را حلاج داده اند ، چون در شوشتر و اهواز پس از رسیدن به مقامات و کرامت عالیه از اسرار ضمایر مردم خبر می داده است . حلاج الاسرارش می گفتند و عده ای می گویند روزی در دکان پنبه فروشی نشسته بود اشاره به قوزه های پنبه کرد پنبه ها از دانه خارج شد او را ملقب به حلاج کردند ،برخی هم معتقدند که پدر او حلاجی می کرده است .
پدر حلاج به واسطه تنگدستی ازنور بیضا به من منطقه تستر (شوشتر ) که مرکز نساجی و بافندگی بود ، رفت و از آنجا به شهر واسط که از بناهای حجاج ثقفی بین کوفه و بصره کنار دجله بود مسافرت کرد و حسین را که طفلی خردسال بود باخود برد . در آنجا حلاج به زبان عربی آشنا شده و زبان فارسی از یاد او رفت. اهالی شهر واسط به جزعده معدودی شیعه اکثرا سنی حنبلی بودند .
در واسط مدرسه ای بود به نام دارالحفاظ ، حلاج تا سن 12 سالگی به درس خواندن در آن مدرسه مشغول بود در این موقع بود که قرآن را حفظ کرد و چون دارای حافظه قوی و استعداد ممتاز بود در محضر استادی گران مایه به نام سهل بن عبدالله تستری حاضر می شد و به فرا گرفتن علوم می پرداخت ، علم ریاضی و صرف و نحو عربی را به خوبی یاد گرفت و در مطالب عمومی و مباحث علمی وارد شد و در سن 18 سالگی استاد خود سهل بن عبدالله (متوفی 283 هجری) را که از علمای بزرگ و در ریاضیات و کرامات بی نظیر ، در معاملات و اشارات بی عدیل و در دقایق و حقایق را انتخاب کرد او اولین پیر تصرفش گردید و اربعین کلام الله را از او یاد گرفت ، سپس در پی کشف معانی قرآن بر آمد تابه حقیقت بیشتر واقف گردد چون حافظ قرآن بود تفسیری بر قرآن نوشت و عقیده داشت که تمام علم اشیاء در قرآن است و کلید علم قرآن در حروف در مقطع اول سوره های آن می باشد و مسلمان باید بر معنای واقعی قرآن آگاه شود .
جوانی حلاج

در سن 20 سالگی به بصره رفت و در آنجا طلبه مدرسه حسن بصری شد . علم فقه و فلسفه و حکمت را خوانده و دارای معلومات کافی گردید مدتی بغداد و ابوالحسن نوری که از مشایخ صوفیه بودند معاشرت نمود سپس با توجه به دستور استاد خود به ریاضت و تربیت نفس پرداخت و به خانگاه آبادان که مؤسس آن عبدالواحدین زید بود وارد شد و از دست عمروبن عثمان مکی که از بزرگان صوفیه و خلیفه شیخ جنید بود خرقه تصرف پوشید چون خرقه تصرف را در بر کرد با دختر ابویعقوب اقطع بصری که از مشایخ بصره بود به نام ام الحسین ازدواج نمود ودارای چهار فرزند سه پسر و یک دختر و تا آخر عمر همین یک زن را داشت و در موقع ای که حلاج به مسافرت می رفت برادر زنش سرپرستی خانواده او را عهده دار می شد .
حلاج پس از ازدواج در بصره محله کمیم که سکنای کربنائیان از طایفه و عشیره نهرمیری و از موالی بنی مجاشع بود مسکن گرفت و چون طایفه مزبور از لحاظ سیاسی شورش زیدیه (زنج ) بستگی داشتند وبدعتی مرسوم به مخمسه که ازمالک غالیه است آنها را بد نام کرده بود ، مکان گرفتن حلاج در آن محل و معاشرت با آنان موجب بد نامی شد و بعدها او را همدست توطئه گران غالی خطاب کردند .حسین حلاج بدون اعتنا به این جریانات به زندگی زاهدانه و پر عقیده خود ادامه می داد و به عبادت و انجام فرایض دینی مشغول بود و شبانه روز چهارصد رکعت و عده ای نوشته اند هزار رکعت نماز می خواند و به نوشتن رساله های اجتماعی و مذهبی می پرداخت و در ماه رمضان روزه ها را تماما می گرفت و در روز عید فطر جامه سیاه می پوشید به آن جهت که لباس سیاه را متعلق به گناهکاران و بد کاران می دانست گویا بدین وسیله اظهار فروتنی می کرد و پس از برگزاری نماز و مراسم عید فطر و عرض ارادت به درگاه حضرت احدیت به موعظه و ارشاد مردم مشغول می گردید.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله اصول و تنظیم و کنترل بودجه دولتی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اصول و تنظیم و کنترل بودجه دولتی تحت word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اصول و تنظیم و کنترل بودجه دولتی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصول و تنظیم و کنترل بودجه دولتی تحت word

فصل اول

کلیات بودجه و نقض دولت در اقتصاد

دوره ابتدایی( سیستم فئودال)

تحولات صنعت

نظریه‌های اقتصادی در مورد نقش دولت

دوره سوم

نقشهای دولت( اهداف سیاست‌گذاری بخش عمومی)

منشاء اصطلاح بودجه

تاریخچه بودجه

تاریخچه بودجه در ایران

ضرورت بودجه و بودجه‌نویسی

اهمیت بودجه

نیاز بودجه‌بندی در سازمان‌ها

فصل دوم

اصول بودجه

نظریه‌های مختلف در خصوص تعامل بودجه

1) طرفداران این نظریه به دلایل زیر معتقدند:( نظریه کلاسیکها)

2) نظریه کینزیها( عدم)

3- تعادل بودجه به صورت سالانه

نقشهای چهارگانه دولت

فصل سوم

ارتباط بودجه با اقتصاد کلان

تعادل‌های اساسی اقتصادی

1-تعادل پولی

2-تعادل مالی

3- تعادل ارضی

4- تعادل اقتصادی

فصل چهارم

ارتباط بودجه با برنامه‌ریزی اقتصادی در کشورهای در حال توسعه

برنامه اقتصادی کشورها

تعریف دیگر برنامه

فصل پنجم

مراحل بودجه، دور بودجه‌ای یا چرخه بودجه و سیکل بودجه

سیکل بودجه

فصل ششم

روشهای پیش‌بینی درآمدها و هزینه‌ها

 

تحولات صنعت

تحولات عمیق و بزرگ اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در اروپا در قرن 16 به یکباره همه مفاهیمی که در گذشته درباره مسائل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و همچنین مسائل علمی و فلسفی وجود داشت از بین برد و مفاهیم تازه‌ای را جانشین آن ساخت از جمله وسعت یافتن حدود و دامنه وظایف و تکالیف دولت و در نتیجه افزایش اهمیت نقش مالیه در سازمان حکومت بود

نظریه‌های اقتصادی در مورد نقش دولت

در قرن 18 (1850) با تحولات صنعت در انگلستان آغاز شد( دوره لیبرالیسم آدام‌اسمیت) و همراه با اندیشه‌های کلاسیک بود. دخالت محدود دولت در امور اقتصادی آدام‌اسمیت نظریه‌پرداز کلاسیک درکتاب معروف خود ثروت ملل وظایف دولت را

الف: ایجاد ارتش و نیروی انتظامی، برای حفظ جان و مال از دشمن

ب: برقرارری قوانین لازم، ایجاد دادگاهها و تأسیس نیروی انتظامی داخلی برای برقراری نظم و اعمال قانون و جلوگیری از تجاوز افراد به حقوق یکدیگر

ج: فراهم‌نمودن کالا و خدمات مورد نیاز

اقتصاددانان کلاسیک میانه خوبی با دخالت دولت نداشتند آدام‌اسمیت معتقد بود اگر عدم تعادلهایی در اقتصاد وجود داشته باشد دست نامرئی هرگونه عدم تعادل را به تعادل خواهد رساند

× دوره دوم: ( قرن 19- کینری- جان‌میناردکینز- سوسیالیستی – دولت‌گرایی، رفاه اجتماعی)

در قرن 19 در واقعه انقلاب اکتبر 1917 و بحران اقتصادی اروپا و آمریکا در سال 1929 الی 1934 سبب شد که دولت در حوزه اقتصادی نقش بیشتری ایفا کند و نظریه دولت ژاندارم‌متروک و نظریه دولت رفاه اجتماعی جایگزین آن شد یعنی آنچه باید دستهای نامرئی می‌بایستی انجام می‌داد و نداد آرام‌آرام وظیفه دولتها شد و بر دوش آنان قرار گرفت( جان‌مینرادکینز) با انتشار کتاب معروف خود بنام تئوری عمومی اشتغال، بهره‌ و پول از سال 1936 اساس نظریه کلاسیکها را به باد انتقاد گرفت محور اصلی نظریات کینزی گسترش دامنه فعالیت دولت در امور تولیدی و اقتصادی و سرمایه‌گذاری دولت برای رسیدن به سطح اشتغال بر کامل قرار داشت، در این دوره سامان‌دادن نابسامانیها ولو به قیمت برهم‌زدن وضع موجود شد و علاوه بر حفظ نظم و استقلال تأمین عدالت اجتماعی، تأمین رفاه و پیشرفت و سلامت جامعه نیز در حیطه تکالیف دولت درآمد

دوره سوم

اما در ربع پایانی قرن 20 رجعت و بازگستی به سوی اندیشه‌های دوره اول در این دوره برگشت روی کرد موزون به نئولیبرالیسم توانست اندیشه‌های دولت‌گرایی، سوسیالیستی و کینزی را از صحنه خارج کند، در این دوره معلوم می‌شود که تصمیمات اقتصادی در سطح کلان و در شرکتهای تحت پوشش دولت توسط اقتصاددانان گرفته نمی‌شود، بلکه تکنوکرات‌ها هستند که تصمیم می‌گیرند و سپس برای تصمیمات خود توجیه اقتصادی ارائه می‌نمایند ( اقتصاد بازار+ اقتصاد دستوری). بطور کلی تجربه ثابت نموده‌است دو مدل ساختاری اقتصاد که شامل اقتصاد با مکانیزم بازار و اقتصاد دستوری می‌باشد به تنهایی توانسته‌اند به مشکلات اقتصادیی پاسخ صحیح و مناسب دهند و به جرأت می‌توان گفت که حتی در کشورهای سرمایه‌داری نیز مشکل اقتصاد براساس مکانیزم بازار وجود ندارد بلکه اقتصادهای مختلط و شامل سیستم خصوصی و کنترل عمومی می‌باشد

 

نقشهای دولت( اهداف سیاست‌گذاری بخش عمومی)

1- تخصیصی       2 – توزیعی        3- تثبیتی           4- قانونی

1-   تخصیصی:  چگونگی استفاده از کلیه منابع و امکانات جهت تولید کالا و خدمات عمومی

2-  توزیعی:  تعدیل‌هایی که در وضع درآمدها و ثروتها صورت می‌گیرد تا جامعه به شرایطی نائل گردد که توزیع نهایی عادلانه و یا منصفانه باشد

3-  تثبیتی: مجموعه خط‌مشیء که جهت رسیدن به وضع پایداری در قیمت آن رشد مطلوب در تولید است و اشتغال و وجود تناسبی معقول در تراز پرداختها اعمال می‌گردد

4-   قانونی: تدابیر مربوط به تدوین و حفظ مقررات اقتصادی


نقشهای دولت

حداقل

رفع نارسائیهای بازار

1-     عرضه کالای عمومی              4- مدیریت اقتصاد کلان

2-     دفاع و برقراری نظم و قانون    5- بهداشت عمومی

3-     حقوق مالکیت

بهره‌برداریها

1-     حمایت از فقیران

2-     برنامه‌های فقرزدایی

3-     حوادث طبیعی

متوسط

اداره آثار خارجی

1-     آموزش پایه

2-     حفاظت از محیط زیست

تنظیم انحصار

1-   سیاست ضدتراست

2-   تنظیم صنایع همگانی

(برق، تلفن)

رفع اطلاعات ناقص

1-     بیمه

( بهداشت، عمر، بازنشستگی)

2-     تنظیم مالی

3-   حمایت از مصرف‌کنند‌ه

عرضه بیمه اجتماعی

1-     بیمه توزیعی

2-     بیمه بیکاری

3-     مزایای خانواده

فعال

عامل تنظیم‌کننده

هماهنگ‌کردن فعالیت بخش خصوصی

1-     تقویت بازار

2-     ابتکارهای گروهی

تجدید توزیع

1- توزیع دارائیها

 

منشاء اصطلاح بودجه:


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله بررسی برخی ویژگی های آکوستیک گفتار نوزاد مدار در مادران فارسی زبان تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی برخی ویژگی های آکوستیک گفتار نوزاد مدار در مادران فارسی زبان تحت word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی برخی ویژگی های آکوستیک گفتار نوزاد مدار در مادران فارسی زبان تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بررسی برخی ویژگی های آکوستیک گفتار نوزاد مدار در مادران فارسی زبان تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بررسی برخی ویژگی های آکوستیک گفتار نوزاد مدار در مادران فارسی زبان تحت word :

مقدمه

بزرگسالان هنگامی که با فرد دیگر صحبت می کنند، ویژگیهای زبانی شنونده را مد نظر می گیرند. به عنوان مثال، ما با کودکان و افراد خارج نسبت به سایر افراد با دقت بیشتر و سرعت کمتری صحبت می کنیم. یک شکل کاملاً واضح از تغییرات گفتار وابسته به شنونده، گفتار مادرانه است .(1) البته از آنجایی که پدران و سایر بزرگسالان نیز آن را بکار می برند، اغلب از اصطلاح گفتار کودک مدار استفاده می شود .(2) امروزه اصطلاح گفتار نوزاد مدار نیز رایج است .(3) گفتار نوزاد مدار خیلی آهسته تر و با جم لات طولانی تر و مکث هایی است که

در پایان عبارت روی می دهد .(1)

در حقیقت گفتاری که به این سبک ارائه می شود، کندتر و با صدایی بلندتر از گفتار بزرگ سال مدار است. عبارت ها بخش بخش بیان می شوند تا هر چه بیشتر واضح بیان شوند. جمله ها کوتاه و شکل های دستوری ساده اند و از واژگان محدودتری استفاده می شود. علاوه بر آن، تکرار در این گفتار به کار می رود. حتی با احتمال رخ دادن خطاهای گرامری تمایل بر این است که واژه های مهم در وضعیت های برجسته قرار داده شوند. واژه ها و بویژه واژه های عملکردی اغراق آمیز تولید می شوند .(4) بیشترین تغییرات گفتاری در گفتار نوزاد مدار، ویژگی

های نواختی است. این سبک گفتار معمولاً با زیر و بمی بالاتر، دامنه زیر و بمی و بلندی بیشتر تولید می شود. این تغییرات گفتاری به نظر می رسد که مزایایی داشته باشد و جالب است که نوزادان نیز ترجیح می دهند، این نوع گفتار را بشنوند .(2)

این سبک گفتاری از طریق جذاب و جالب کردن گفتار، توجه نوزاد را به برقراری ارتباط جلب می کند . از سوی دیگر به نظر می رسد که برخی تکالیف یادگیری زبان را تسهیل می کند .(5) گلینکف1 و الیتو2 در سال 1995 دریافتند که در مورد بزرگسالان نیز وقتی واژه های جدید در سبک گفتاری ارائه شوند، یادگیری بهتر رخ می دهد. شواهدی نیز وجود دارد مبنی بر این که گفتار

1Golinkoff 2Alioto 3Infant directed 4Adult directed 5Fernald 6Ingram

بررسی برخی ویژگی های آکوستیک گفتار نوزاد مدار ;

نوزاد مدار برای نوزاد، این امکان را فراهم می کند که گفتار را از نوفه زمینه مجزا کند ( 6) و رابطه عاطفی بین والدین و نوزادان ایجاد می کند .(7) همچنین این نوع گفتار در تعاملات بین فردی و استخراج اطلاعات از محیط به نوزاد کمک می کند .(8) جالب توجه است که گفتار 3ID در ابتدا در مورد صداهای ناآشنا ترجیح داده می شود. یعنی اگر یک فرد غریبه به دو صورت ID

و 4AD با نوزاد صحبت کند، نوزاد به گفتار ID بیشتر توجه
خوا هد کرد. درحالی که وقتی که مادر نوزاد به این دو سبک
صحبت کند، هیچ ارجحیتی بین گفتار ID و AD برای یک نوزاد یک ماهه وجود نخواهد داشت و به هر دو سبک توجه می کند .( 3) ولی نوزاد 4 ماهه درهر دو صورت، گفتار ID را ترجیح می دهد .(9)

ارزیابی های فیزیولوژیک و رفتاری نوزاد نشان می دهد که در کل، نوزاد صدای مادر را به صدای غریبه ترجیح می دهد. آواسازی های نوزاد در هنگام شنیدن صدای مادر در مقایسه با زمان شنیدن صدای یک خانم همسن مادرش بیشتر می شود ( 10) ولی نوزاد صدای پدرش را به صدای مردی دیگر ترجیح نمی دهد . شاید به این علت است که قبل از تولد به نسبت صدای مادر، در معرض صدای پدر نبوده است .(3)

هرچند تاکنون تحقیقات به جنبه های گوناگون گفتار مادرانه پرداخته اند ولی بدون شک بارزترین ویژگی این سبک گفتاری، مشخصه های اکوستیک آن است. به عنوان مثال، فرنالد5 و همکاران با بررسی ویژگی های آکوستیکی به این نتیجه دست یافتند که گفتار نوزاد محور در زبان انگلیسی، زیر و بمی بالاتر و با دامنه وسیع تری دارد و واکه ها و مکث ها دیرش بیشتری دارند 3)و(11 و تغییر ویژگی های آکوستیک موجب جلب توجه نوزاد و افزایش هوشیاری وی می شود و در مراحل بعدی رشد بر مهارت های پیش زبانی نوزاد تاثیر خواهد داشت .(12)

گفتار مادرانه معمولاً بین فرهنگ های متفاوت و در زنان و مردان وجود دارد و والدین و سایر بزرگسالان در ارتباط با کودک از این شیوه بهره می گیرند. با این حال در برخی فرهنگ ها از این سبک استفاده نمی شود و بین فرهنگ ها و حتی مناطق جغرافیایی مختلف، ویژگی های گفتار مادرانه متفاوت است .(13) همچنین اینگرام6 پیشنهاد می دهد که رفتارهای گفتار نوزاد مدار از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است و رفتاری نیست که بتوان به فرهنگ ها و زبان های مختلف تعمیم داد .(14) با توجه

53

مجله علمی پژوهشی پژوهان

به این که اطلاعاتی در این باب در زبان فارسی موجود نمی باشد، از این رو در این مطالعه قصد بر این بود که از طریق تجزیه و تحلیل ویژگی های آکوستیک مادران حین صحبت با نوزادانشان، وجود یا عدم وجود این سبک گفتاری مورد بررسی قرار گیرد و بدین پرسش پرداخته شود که آیا در زبان فارسی نیز مانند زبان انگلیسی، بزرگسالان (در این مطالعه: مادران) در

هنگام مخاطب قرار دادن نوزادان شان ویژگی های آکوستیک صدای خود را تغییر می دهند یا خیر؟

روش کار

پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی است که در این مطالعه 30 مادر فارسی زبان با میانگین سنی28/2 سال مورد بررسی قرار گرفتند. نوزادان آنها 6-3 ماهه بوده و نمونه گیری از نمونه های در دسترس انجام شد. آزمودنی ها توسط دو آسیب شناس گفتار و زبان مورد ارزیابی قرار گرفتند و از نظر گفتاری هیچ مشکلی نداشتند و در تاریخچه ی آنها سابقه اختلال صوت وجود نداشت. سطح تحصیلی م ادران حداقل دیپلم بود. در دو نوبت، به طور متوسط 20 دقیقه از گفتار مادر حین ارتباط با نوزادش در منزل آنها و در محیطی آرام ضبط شد. مادران در مورد موضوع صحبت با نوزادشان، آزاد بودند. این گفتگو در زمانی که هم مادر و هم نوزاد شرایط مناسبی داشتند، ضبط شد. ضبط صدا صبح حدود ساعت 9 و در دو روز متوالی انجام می شد . به منظور بررسی ویژگی های آکوستیک گفتار بزرگسال مدار آزمودنی ها، گفتار آنها حین صحبت کردن با همسران شان و گفتار محاوره آنها نیز هر کدام به طور متوسط به مدت 5 دقیقه ضبط شد. موضوع صحبت با همسرانشان آزاد بود ول ی در نمونه ی مربوط به گفتار محاوره از آنها خواسته شد درمورد اوقات فراغت شان صحبت کنند. برای ضبط صدا از کارت صوتی خارجی US-) (122mkII; TASCAM, China و میکروفن ( model

(C410; AKG Acoustics, Vienna, Austria استفاده شد.

به منظور آنالیز صدا، نرم افزار Praat (version4) مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور بعد از باز کردن فایل صوتی مد نظر، 2دقیقه از آن بعد از حذف نیم ثانیه اول انتخاب می شد و بعد از انتخاب کردن بخش مورد نظر از سیگنال صوتی، تجزیه و

دوره 12، شماره 3، بهار 1393

تحلیل اطلاعات صوتی انجام می شد. با توجه به این که برای هر آزمودنی، 4 فا یل صوتی وجود داشت که از هر فایل به طور متوسط 2 دقیقه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، روند آنالیز توسط نرم افزار برای هر آزمودنی 4 دفعه تکرار شد. لازم به ذکر است که برای تجزیه و تحلیل گفتار آزمودنی ها حین صحبت با همسرانشان در Praat ، بعد از باز کردن فایل صوتی نمونه گفتار

به دقت مورد بررسی قرار گرفت و صدای همسران از این مکالمه حذف شد و از نمونه صدای آزمودنی ها 3 دقیقه انتخاب شد. ادامه تجزیه و تحلیل، مشابه نمونه های دیگر انجام شد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های Shapiro-wilk و تی زوجی انجام شد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD) تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD) تحت word دارای 119 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD) تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD) تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD) تحت word :

نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD)

چکیده
گرایش بسیار و روز افزون در خصوص نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD) باعث ایجاد ارزیابی‌ها و مطالعات بسیار شده است.
این پژوهش پیرامون مفاهیم اختلال و رشد و پیشبرد و ابزارهای ارزیابی و نتایج عملکردها مطالعاتی را انجام داده است و در آن به مقایسه شدت بدشکلی هراس بدن بین دانش آموزان پسر و دختر دبیرستان ناحیه چهار مشهد براساس متغیرهای جنس، سن، وزن، پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، آخرین معدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، تعداد اعضای خانواده چندمین فرزند و تعداد برادر و خواهر پرداخته‌ایم.

روش تحقیق در مطالعه توصیفی و روش نمونه گیری در دسترس می‌باشد. جامعه آماری را 260 نفر که 130 نفر دانش آموزان دختر و 130 نفر دانش آموزان پسر دبیرستانی تشکیل داده‌اند.

ابزار پژوهش پرسشنامه بدشکلی بدنی و چاقی که دارای 33 آیتم می‌باشد 19 سؤال ابتدائی در مورد اختلال دیس فیک و‌14 سؤال بعدی‌در مورد اختلال چاقی در پژوهش استفاده شده است .

تجزیه و تحلیل داده‌ها به وسیله نرم‌افزار spss انجام شده است و نتیجه پژوهش این بود که این روش تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) می‌باشد و روش آماری به صورت تصادفی از طریق نمونه‌گیری در دسترس می‌باشد.

فصل اول
کلیات
1-1مقدمه
سلامتی از بهترین موهبت‌های خداوندی است. از جمله علل و عواملی که به این سلامتی را هدید می‌کنند بیماریها و اختلالات مختلف هستند که اختلالات بدشکلی هراسی بدنی (body dismorphic disorder و احساس چاقی روانی Body Image از جمله آنها می‌‍باشد.
امروزه یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های افراد مربوط به ظاهر و شکل بدن خود می‌باشد و به نوعی رسیدگی به وضعیت ظاهری خود را مورد توجه و دقت قرار می‌دهند. اما افراد و گروههای در جوامع مختلف از جمله در ایران وجود دارند که به این موضوع اهمیت و توجه بیشتری می‌دهند و به طور وسواس گونه‌ای وقت زیادی صرف این موضوع می‌کنند.

گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی جبری و یا یک اختلال بدشکلی در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی متصور می‌شود. ابزارهای ارزیابی همراه با خصوصیات قابل قبول زیست شناختی به منظور بررسی و مقایسه اختلالات BDD به وجود آمده‌اند. ارزیابی‌ها و نتایج نهایی از بررسی عملکردهای کنترل شده بیان می‌دارد که عملکردهای رفتاری شناختی در BDD می‌تواند به همان اندازه تأثیر نامطلوب نابهنجاری‌های مربوط به اختلال‌های وسواسی سری و پرخوری عصبی باشد.

عمده‌ترین شکایات شامل جنبه‌هایی مثل موی سر و بدن، خصویات صورت، لکه‌های پوستی، ران‌ها، شکم، پستان‌ها، کفل‌ها، و اندام‌های تناسلی می‌باشد. مشخص است که اکثر بیماران دارای چندین علامت بد شکل هستند. در سال‌های اخیر توجه بسیاری به مسائل و موضوعات تصور بدنی مربوط با BDD جلب شده است.

افراد مبتلا به BDD به علت ترس و هراس و نارضایتی که از بدشکلی و ظاهر بدن خود دارند درصدد رفع و از بین بردن آن به پزشکان و متخصصان تغذیه و لاغری و جراحان پلاستیک مراجعه می‌کنند. این گرایش روزافزون در خصوص نابهنجاری‌ها و اختلالات بدشکلی بدنی باعث ایجاد ارزیابی‌ها و مطالعات بسیاری شده است.
1-2طرح مسئله و اهمیت آن:

آیا شدت ابعاد مختلف بدشکلی هراسی بدنی وچاقی روانی در بین دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه تفاوت معنی‌داری دارد یا نه؟
اولین موضوعی که در مورد این مسئله مطرح می‌شود تفاوت بین دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه می‌باشد که تا حدودی متفاوت هستند و این تفاوت منجر به ارزیابی‌های مختلف در پژوهشهای علمی توسط محققین شده است که نگرشها و دیدگاه‌های افراد دو گروه را مورد سنجش و بررسی و مقایسه قرار داده‌اند.

در این پژوهش سعی بر آن است که چگونگی تفاوت و یا عدم تفاوت بین دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه را از لحاظ نگرش و ذهنیتی که راجع به ظاهر و شکل بدنی و جسمی خود دارند، براساس متغیرهای مختلف از جمله سن، وزن، رشته تحصیلی، پایه تحصیلی،آخرین مدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، رتبه تولد، تعداد برادر و خواهر مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته شود.

به وسیله پرسشنامه افراد را براساس معیارهای اختلال بدشکلی بدنی و چاقی روانی مورد مقایسه قرار داده‌ایم.
1-3اهمیت موضوع پژوهش:
اختلال بدشکلی بدنی توسط چهارمین ویرایش کتاب راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (انجمن روانپزشکی آمریکا 1994 DSM-IV) به عنوان دقت و توجه به برخی اختلالات تصوری در ظاهر فیزیکی تعریف می‌شود و این دقت و توجه بسیار به ظاهر تا حدودی وقت گیر بوده و باعث ایجاد نواقص و اختلال در عملکرد می‌گردد. علائم و نشانه‌های نارضایتی در شکل و اندازه بدن که در واقع عملکرد اختلالات خوردن نیز می‌باشد، دلیل عمده اختلال بدشکلی بدنی می‌باشد.
گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی سیری و یا یک اختلال بدنی شکل در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال – تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی تصور میشود.
با توجه به اختلال بد شکلی بدنی و چاقی روانی و عواقب ناشی از آن می‌توان به اهمیت موضوع پژوهش پی برد
طبق گفته «روزن» طرح و اندیشه کلی به قرار زیر است:
«من در ظاهر از هر لحاظی ناقص به نظر می‌رسم و دیگران متوجه معایب و نقایص شخصی من می‌باشند و به نظر آنها من شخص زشت، منحرف و بدون اعتماد به نفس هستم و مرا شخص منفی ارزیابی می‌کنند و ظاهر شخصی من این خصوصیات منفی را در مورد شخصیت وجودیم نسبت به دیگر افراد ثابت می‌کند.» با چنین دیدگاهی در موقعیت‌ها و وضعیت‌های اجتماعی هم فرد بسیار دقیق و به عبارتی وسواس گونه می‌باشد و در اجتماع و در برابر دیگر افراد هم به ظاهر فیزیکی خویش وسواسی بسیار دارد که این یک اختلال روانی است.

ارتباط و نسبت جایگزین در واقع همان ارتباط بیش از حد میزان دقت و توجه به ظاهر فردی، حصول تنفر و بیزاری شخص از ظاهر فیزیکی خویش نسبت به میزان نگرانی از ارزیابی شدن توسط دیگران می‌باشد. سطوح عملکرد در این بیماری متفاوت است. اکثر افراد در عملکردهای اجتماعی محدود شده، مستعد و توانا می‌باشند و از شیوه‌های بسیاری برای اجتناب از قرار گرفتن کامل ظاهر خویش در معرض دید عموم استفاده می‌نمایند. برخی از این استراتژی‌های دروی و خودداری کردن شامل پنهان کردن و استتار نمودن ظاهر خویش و استفاده از لباش‌های پوشیده در جهت پنهان کردن نواقص و آرایش کردن جهت نمایان نشدن معایب و نواقص شخصی و ظاهری آنان است.

در هر صورت برای برخی از افراد، احساس شرم و ترس از رد شدن و پذیرفته نشدن توسط مردم، منجر به انزوای اجتماعی و طرد شدن می‌گردد و باعث می‌شود عده‌‍ای خود را در خانه پنهان سازند.

در یک بررسی حدود 30 درصد بیماران دارای اختلال BDD خود را دست کم به مدت یک هفته یا بیشتر در خانه پنهان می‌کنند. این گونه بیماران ممکن است در خطر خودکشی هم قرار داشته باشند.

از دیگر علائم و نشانه‌های بارز و مشخص اختلال BDD، وجود عملکردهای رفتاری پیچیده و مبهم در بررسی و پیشبرد و مخفی ساختن نقایص و معایب است. این رفتارها می‌تواند به شکل دقت و توجه بسیار در آیینه جهت بررسی معایب ظاهری و اصلاح آرایش بسیار، درست کردن و آرایش بسیار موی سر و یا شستن آن، مقایسه خود با دیگران و خواستن اظهار نظرات مردم و دیگران در مورد آنان می‌باشد. این عملکردهای رفتاری غالباً تکراری و زمان گیر می‌باشند.
افرادیکه از این بیماری (BDD) رنج می‌برند، دارای اعتماد به نفس پایین می‌باشند و تنها راه ممکن در پیشبرد اعتماد به نفس در واقع پیشبرد راه‌هایی است که آنان را خوب جلوه نمایند.

با توجه به موارد زیر می‌توان به اهمیت موضوع پژوهشی پی برد.
1-4اهداف تحقیق:
هدف اصلی: با توجه به تفاوت آماری بد شکلی بدنی و چاقی و زیرساختهای متفاوت روانی – اجتماعی و فیزیولوژیک دختران و پسران دوره متوسطه هدف اصلی این پژوهش آن است که نشان دهد بین شدت ابعاد بد شکلی بدنی و چاقی روانی در دو جنس براساس متغیرهای ذکر شده تفاوت وجود دارد.

هدف فرعی: اهداف فرعی این تحقیق به قرار زیر می‌باشد:
1-مقایسه شدت بدشکلی بدنی و چاقی در پسران و دختران دوره متوسطه چگونه است؟
2-تأثیر وزن کم و زیاد در میزان بدشکلی بدنی دانش آموزان چگونه است؟

3-شدت بدشکلی بدنی و چاقی در بین دانش‌آموزانی که در رشته‌های مختلف تحصیل درس می‌خواند چگونه است؟
4-شدت بدشکلی بدنی و چاقی بین معدل‌های مختلف، میزان تحصیلات پدر و مادر، رتبه تولد فرزند و تعداد خواهر و برادر چگونه است؟
1-5تدوین فرضیه تحقیق

فرضیه اصلی: بین دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستانی از نظر بدشکلی بدنی تفاوت معنی‌داری وجود دارد.
فرضیات فرعی:

1-بین دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستانی از نظر چاقی روانی تفاوت معنی‌داری وجود دارد.
2-بین دانش‌آموزان رشته‌های مختلف تحصیلی از نظر بدشکلی بدنی تفاوت وجود دارد؟
3-بین دانش‌آموزان رشته‌های مختلف تحصیلی از نظر چاقی بدنی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

1-6سوالهای تحقیق:
1-آیا بین میزان وجود بدشکلی هراسی بدنی و چاقی روانی در دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟
2-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی بین دانش‌آموزان با وزن زیاد با دانش‌آموزان با وزن کم تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
3-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و جاقی بین دانش‌آموزان رشته‌های ریاضی – انسانی و تجربی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
4-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی دانش‌آموزان با معدل بالای 5/17و پایین 5/17 تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
5-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و میزان تحصیلات پدر و مادر دانش‌آموزان تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟

6-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و رتبه تولد تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟
7-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و تعداد اعضای خانواده تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
8-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و تعداد خواهر و برادر دانش‌آموزان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

1-7تعاریف نظری و عملیاتی واژه‌ها،
بدشکلی بدنی: باور خیالی (نه در ابعاد هذیانی) مبنی بر وجود نقص در تمام یا قسمتی از ظاهر بدن
چاقی روانی: باور خیالی (نه در ابعاد هذیانی) مبنی بر وجود چاقی در تمام یا قسمتی از ظاهر بدن
دانش‌آموزان: کسانی که در مدارس مشغول آموختن دانش می‌باشند که در این پژوهش 15 تا 18 سالگی در این مدارس تحصیل می‌کنند.
جامعه آماری : دانش آموزان دبیرستان دخترانه سعدی شهر مشهد و دانش آموزان دبیرستان پسرانه مالک اشتر شهر مشهد در ناحیه 4 می‌باشد.
روش تحقیق توصیفی و روش نمونه گیری تصادفی می‌باشد ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه می‌باشد که در اختیار دانش آموز قرار می‌گیرد. طرح زمینه یابی است و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌‍افزار spss صورت گرفته است – Anova یک طرفه

فصل دوم
پیشینه یا ادبیات
دو گروه عمده از اختلالات روانپزشکی عبارتند از:
1-اختلالات روانپزشکی که موجب علایم جسمی می‌شوند که شایع‌ترین آن عبارتند از اختلال سازگاری، تمام انواع اختلالات اضطراب و اختلال افسردگی
2-اختلالات شبه جسمی Somotoform
مشخصه این گروه از اختلالات که تعریف دقیقی ندارند عبارتست از نگرانی مداوم در باره سلامت جسمی و وجود علایم جسمی غیر قابل توجیه بدون اینکه اختلال روانپزشکی زمینه‌ای یا انگیختگی هیجانی وجود داشته باشد. تظاهر اصلی این اختلالات، نگرانی غیر طبیعی در باره سلامتی است.
اختلالات شبه جسمی عبارتند از: اختلال جسمانی کردن، خود بیمارانگاری، ترس از بدشکلی، اختلال درد شبه جسمی و اختلال شبه جسمی متمایز نیافته.
2-1اختلالات شبه جسمی در DSMIV

طبق چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Dsm-Iv) اختلالات شبه جسمی با علائم جسمی حاکی از یک بیماری داخلی، در حالیکه علائم آن با اختلال طبی، مصرف مواد و یا یک اختلال روانی دیگر قابل توجه نیست، مشخص می باشد. شدت علائم برای ایجاد ناراحتی قابل ملاحظه برای بیمار یا اختلال در عملکرد اجتماعی، شغل یا سایر زمینه‌ها کافی است. علائم اختلالات شبه جسمی عمد‍اَ ایجاد نمی‌شوند؛ به گونه‌ای که در اختلال ساختگی و تمارض مطرح است.

اما هیچ اختلال طبی قادر به توجیه کامل علائم جسمی نیست، برای تشخیص یک اختلال شبه جسمی متخصص باید قانع شود که شروع، شدت و طول مدت علائم رابطه قوی با عوامل روانشناسی دارند.

در چهارمین چاپ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Dsm.Iv)پنج اختلال شبه جسمی خاص شناخته شده است؛ 1-اختلال جسمانی کردن با شکایات جسمی متعدد که به دستگاههای مختلف بدن مربوط می‌شوند مشخص است؛ 2-اختلال تبدیلی با یک یا دو شکایت نورولوژیک مشخص است؛ 3-خود بیمار انگاری بیشتر با باور بیمار به داشتن یک بیماری خاص مشخص است تا تمرکز روی علائم؛ 4-اختلال بدریختی بدن با باور اشتباهی یا درک اغراق‌آمیز از معیوب بودن قسمتی از بدن مشخص است؛ 5-اختلال درد با علائم درد که یا فقط به عوامل روانشناختی مربوطند باعث تأثیر عوامل روانشناختی شدت می‌یابند مشخص می‌باشد.

Dsm.Iv دو طبقه تشخیص ته مانده هم برای اختلالات شبه جسمی دارد : اختلال شبه جسمی نامتمایز مشتمل است بر اختلالات شبه جسمی که به گونه‌ای دیگر توصیف نشده‌اند و حداقل به مدت شش ماه یا بیشتر دوام داشته‌اند. اختلال شبه جسمی که به گونه‌ای دیگر مشخص نشده است(Nos)
طبقه‌ای برای آن گروه از اختلالات شبه جسمی است که شامل ملاک‌های اختلالات شبه جسمی سابق‌الذکر نمی گردند.

ICD-10 2-2 اختلالات شبه جسمی در طبقه‌بندیICD-10 در همین باز نگری طبقه بندی آماری بین‌المللی بیماری‌ها و مسائل بهداشتی وابسته (ICD-10) اختلالات شبه جسمی را تظاهر مکرر علائم جسمی، همراه با درخواست مکرر برای ارزیابی طبی توصیف می‌کند، هر چند به بیماران از طرف پزشکان معالج اطمینان داده شده است که علائم اساس فیزیکی ندارند. اگر اختلال جسمی ، وجود داشته باشد، قادر به توجیه علائم بیماری یا ناراحتی‌های حاصل از آن نیست. و هر چند علائم ممکن است گاهی به تجارب ناخوشایند درونی یا برونی مربوط باشد بیماران از جستجوی عامل احتمالی اختلال‌های خود امتناع می‌کنند.

هم پزشکان و هم بیماران ممکن است در تلاش برای فهم و رفع این اختلالات احساس ناکامی پیدا کنند. بیمارانی که نمی‌توانند پزشکان خود را به جسمانی بودن مسائل خود قانع کنند غالباً رفتار نمایشی نشان می‌دهند. طبقات اختلالات شبه جسمی در DSM-IV و ICD-10 مشابه هستند به استثناء اینکه در ICD-10 اختلال بدریختی بدن یک زیر طبقه است. ICD-10 همچنین بر این نکته تأکید می‌کند که تشخیص افتراتی اختلالات شبه جسمی ایجاب می‌کند که پزشک بیمار را به خوبی بشناسد. درجه اعتقاد بیمار ممکن است موقتاً با اطمینان‌بخشی و معاینه جسمی کاهش یابد، اما این اختلالات یک راه مقبول فرهنگی برای ابراز بیماری جسمی و توصیف علائم جسمی است.

ICD-10 همچنین تشخیص واجد علائم و نشانه‌های بسیار منطبق بر طبقات اضطرابی، افسردگی و جسمانی کردن DSM-IV است در اینجا منظور می‌کند.

2-4-اختلال بدریختی بدن:
در DSM-IV اختلال بدریختی بدن (body dysmorphic disorder) عبارتست از اشتغال ذهنی با یک نقص جسمی تصویری (مثلاً، بینی بدریخت) یا دگرگونی مبالغه‌آمیز یک عیب خفیف و جزئی. برای اینکه اینگونه نگرانی اختلال روانی شمرده شود باید ناراحتی قابل ملاحظه برای بیمار به وجود آورده و با ایجاد اختلال در زندگی شخصی، اجتماعی یا شغل بیمار همراه باشد، این اختلال بیش از 100 سال قبل شناخته شده و نامگذاری گردید.
اختلال به وسیله امیل‌کریلین شناخته شد، که آن را یک نوروز وسواسی تلقی نمود و پیرژانه، که آن را وسواس شرم از شکل بدن، نامید. فروید در مورد این اختلال در شرح خود از Wolf man که نگرانی شدید در مورد دماغ خود داشت قلم‌فرسائی کرد.
هرچند ترس از بدریختی (dysmorpho-phobia) در اروپا بسیار شناخته شده و مطالعه می‌گردید، فقط در سال 1980 و با چاپ DSM III این اصطلاح به عنوان یک نمونه آتیپیک اختلال شبه جسمی، اختصاصاً در ملاک‌های تشخیصی ایالت متحده ظاهر گردید.
در DSM III-R و DSM-IV این اختلال به اختلال بدریختی بدن تغییر یافته است چون تدوین کننده‌های DSM معتقدند که ترس از بدریختی بطور نادرست تلویحاً وجود الگوی رفتاری اجتناب‌ فوبیک را می‌رساند.
A: اختلال جسمانی کردن: 1 سابقه شکایات فیزیکی متعدد به قبل از 30 سالگی شروع شده، چندین سال دوام یافته و منجر به درمان جزئی یا اختلال قابل ملاحظه در کارکرد اجتماعی، شغل یا سایر زمینه‌های مهم گردیده است. هر یک از ملاک‌های زیر باید موجود بوده و علائم به طور منفرد زمانی در طول سیر، اختلال روی دهند.
(1)چهار علامت درد: سابقه درد مربوط به حداقل چهار محل یا کارکرد (مثل سر، شکم، کمر یا پشت، مفاصل، اندام‌ها، سینه، مقعد، در جریان رابطه جنسی، قاعدگی یا ضمن دفع ادرار)
(2)دو علامت معدی-روده‌ای: سابقه حداقل دو علامت معدی-روده‌ای به غیر از درد (مثل تهوع، اسهال، نفخ، استفراغ، خارج از دوره حاملگی، و عدم تحمل چندین نوع غذای متفاوت)
(3)یک علامت جنسی: سابقه حداقل یک علامت جنسی یا تناسلی به غیر از درد (مثل بی‌تفاوتی جنسی، اختلال کنشی نعوطی یا مربوط انزال، بی‌نظمی قاعدگی، خونریزی شدید قاعدگی، استفراغ در تمام دوره حاملگی)
(4)یک علامت نمررولوژیک کاذب: سابقه حداقل یک علامت یا نقص یادآور اختلال عصبی که محدود به درد نباشد (علائم تبدیلی نظیر کوری، دوبینی، کری، فقدان حس لمس یا درد، توهم، آفونی، اختلال هماهنگی یا تعادل، فلج یا ضعف موضعی، اشکال در بلع، اشکال در نفس کشیدن، احتباس ادراری، تشنج، علائم تجزیه‌ای مثل آمنزی، یا فقدان هوشیاری به غیر از حالت ضعف).


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی بررسی تاثیر اتوماسیون اداری در بین مدیران و کارکنان بر اساس مدل مالکوم بالدریچ تحت wo


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی بررسی تاثیر اتوماسیون اداری در بین مدیران و کارکنان بر اساس مدل مالکوم بالدریچ تحت word دارای 85 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی بررسی تاثیر اتوماسیون اداری در بین مدیران و کارکنان بر اساس مدل مالکوم بالدریچ تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

مقدمه:

طی سالیان اخیر موج استفاده و بهره گیری از سیستم های اتوماسیون اداری کشور مارافراگرفته است وبسیاری از سازمان ها  تمایل زیادی برای بهره گیری و استفاده از این سیستم ها از خود نشان می دهند و حاضرند مبالغ کلانی را جهت استقرار و بکارگیری این سیستم ها صرف نمایند اما باید بررسی نمود که چنین سیستم ها ی اطلاعاتی تاچه اندازه توانسته به مدیران وکارکنان  سازمان ها در  بهبود تصمیم گیری  کمک نماید وآیا توانسته چنین سیستم هایی انتظارات مدیران  وکارکنان را در تصمیم گیری ها برآورده نماید. با پیشرفت های روز افزون علم و فناوری و جریان گستردگی اطلاعات و ارتباطات جوامع امروزی بیش از پیش دچار پیچیدگی و چالش شده است.لذا هر جامعه و سازمانی برای بقاء و جلوگیری از رکود و عقب ماندگی نیازمند تحول و نوآوری است. و از آنجا که نو آوری تغییری است معنی دار که برای بهبود خدمات و فرآیندهای سازمانی و ایجاد ارزشهای جدید برای ذینفعان سازمانها صورت می گیرد برای دستیابی به تمامی ابعاد مقوله ی نوآوری باید بر تمامی بخش های یک سازمان متمرکز شد.)شرفی،1387)در این بین دانشگاهها به عنوان سازمان هائی که نقش اساسی در تولید اندیشه های جدید و نیز انباشت و انتقال دانش جدید دارند و به صورتی روزافزون نیازمند به روزسازی و ارتقاء نوآوری هستند که  مورد توجه ما در مطالعه ی پیش رو قرار گرفته اند. از میان مدل های تعالی کیفیت و نوآوری نیز مدل مالکوم بالدریج را در نظر گرفته ایم که بر مبنای این مدل سازوکارها و مجموعه ارزشها و مفاهیم کلیدی در قالب 8 معیار برای ارتقاء نوآوری تعریف شده است.از جمله مزایای عمده این مدل بر سایر مدل های تعالی عملکرد موجود مانند: مدل کانجی، EQFM و یا دمینیگ این است که با توجه به مطالعه ما در حوزه ی محیط آموزشی دانشگاه این مدل مراکز آموزشی را دربرگرفته و شامل می گردد.(صفایی فخری وجلال وندی،1389)

 

از طرفی کیفیت آموزشی و پژوهشی از جمله دغدغه هائی است که همیشه نظام های دانشگاهی برای دستیابی به آن تلاش می کنند.بنابراین ارتقای مستمر کیفیت آموزش عالی مستلزم استفاده از ارزیابی آموزشی است و لزوم استقرار یک سیستم ارزیابی کارآمد و هدفمند در نظام آموزشی عالی به منظور بررسی و ارزشیابی کیفیت و نوآوری های آموزشی امری اساسی است که شاید امروزه بیش از پیش نیاز به آن از طرف دانشگاه ها و مراکز آموزشی احساس می شود.(لبانی مطلق،1387)

بر این اساس آنچه که نیاز است یک مدل یا ابزار است که فرآیندی سیستماتیک برای پیشبرد و مدیریت که با هدف بهبود عملکرد سازمانها در کلیه ابعاد و ارتقای کیفیت طراحی شده باشد.اگر چه هیچ یک از الگوهای بهبود کیفیت بدون محدودیت نیست مفید بودن مدل بالدریج در آموزش عالی نسبت به سایر مدل های مشابه به روشنی مشخص است زیرا این معیار با شروع فرآیند بهبود و ارزیابی نظام یافته چهارچوب قابل اعتمادی را از طریق تغییرات همراه با نوآوری فراهم می کند.(لبانی مطلق،1387)

پژوهش حاضر بنا بر تعاریفی که از مقوله نوآوری در موسسات آموزش عالی وجود دارد به بررسی راهکارها و روش هایی می پردازدکه بر مبنای اصول هشت گانه مدل مالکوم بالدریج منجر به گسترش نوآوری در این موسسات می گردد.در این راستا با طرح پرسشنامه هایی در ارتباط با هر یک از معیار های مدل و نیز انجام مصاحبه با افراد صاحب نظر در زمینه تحقیق به جمع آوری اطلاعات لازم پرداخته ایم که در نهایت بتوانیم بتوانیم به جمع بندی و نتیجه گیری از این نظرات راهکارهای مقتضی و مورد استفاده برای نوآوری را که بنابر تعریف فرآیند هدایت شده طرح ایده های جدید و دانش جدید در باب تولیدات و خدمات یک سازمان است بر مبنای مدل مالکوم بالدریج بیابیم. (احدی و مسچی،1387)رشد بی وقفه دانش و تکنولوژی در جهان فرامدرن کنونی و گستردگی دامنه آن کشورهای در حال توسعه را ملزم به سرمایه گذاری در تربیت و پرورش افرادی خلاق و نوآور نموده است تا بنیادهای علمی جامعه را مستحکم نموده و به ارتقاء تکنولوژیک کشور همت گذارند. از آنجا که موفقیت شرکت ها و سازمانها در گرو افزایش نوآوری آنهاست ضرورت توجه به نوآوری و کاربست آن درجامعه ، تسهیل گر دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. ( امیدیان زاده، ????) و از آنجا که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مرکز تحولات یک جامعه هستند باید باید به گونه ای مدیریت شوند که نوآوری به عنوان دانشی ضروری مطرح گردیده و گسترش داده شود. ( صالحی امیدی????)

 

با توجه به این مطالب مسئله تحقیق پیش رو این است که با توجه به انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات و در محیط پر رقابت امروزی که تقاضا برای ورود به دانشگاه پیش از پیش بالا رفته و انتظارات مشتریان آموزش عالی با چالش های فراوانی مواجه شده نیاز به نوآوری در آموزش عالی الزامی است! دانشگاه ها باید به گونه ای مدیریت شوند که نوآوری به عنوان یک فرهنگ و بخشی از فعالیت های روزانه درآید( هریس به نقل از نصر آزادانی،1387).واضح است که بسیاری مؤسسات آموزشی فاقد یک چهارچوب سیستماتیک برای ایجاد تغییرات و مدیریت نوآوری هستند که در این بین مالکوم بالدریج مدل مناسبی را برای تعالی عملکرد ارائه می دهد و می توان قسمت مجهول مسئله را که همان ایجاد راهکارهائی برای ارتقاء نوآوری در یک سازمان است را بر اساس آن روشن ساخت، هدف از تحقیق حاضر بررسی استراتژی های ممکن برای ارتقاء و گسترش فعالیت‌های نوآورانه در آموزش عالی بر پایه مدل بالدریج است. معیار مذکور معیار جامعی برای تنظیم رسالت، چشم انداز، ارزشها، اهداف و چالش های راهبردی فراهم می سازد که تا کنون مؤسسات آموزشی زیادی برای بهبود درونی و ارتقاء سطح کیفیت استفاده نموده اند( لبانی مطلق، 1387)و متغیری که در این تحقیق سعی در بررسی آن داریم راهکارهای گسترش نوآوری در مراکز آموزش عالی می باشد و به طور موردی دانشگاه ایلام مورد بررسی قرار گرفته است.

طبیعی است که آموزش عالی دارای همه ی عناصری است که برای تغییر و نوآوری ضروری است و آنچه که نیاز است یک مدل یا ابزار است که فرآیندی سیستماتیک برای پیشبرد و مدیریت تغییرات فراهم سازد که ما از میان مدل های تعالی عملکرد موجود مدل مالکوم بالدریج را به این منظور انتخاب کرده ایم.

مساله اصلی تحقیق حاضر یافتن راهکارها و روش هایی است که بر مبنای مدل انتخابی ما تحت عنوان مدل تعالی عملکرد مالکوم بالدریج و بر اساس معیارهای هفت گانه این مدل به صورتی سیستماتیک و نظام یافته بتواند نوآوری و خلاقیت را در یک موسسه آموزش عالی اشاعه دهد چراکه موسسات آموزش عالی بعنوان مرکز تحولات در جامعه نیازمند به روز سازی و بهبود اوضاع برای رویارویی با مسائل و چالش های پیش رو هستند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دو


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده های حرفه ای مرد تحت word دارای 105 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده های حرفه ای مرد تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده های حرفه ای مرد تحت word

مقدمه
بخش اول
1    آناتومی پا
1-1-استخوان شناسی پا
2-1-عضلات پا
2    بیومکانیک پا
1-2-قوس های کف پایی
2-2-قوس طولی داخلی
3-2-تعادل در ساختار پا
4-2-کینتیک پا
3    متد های طبقه بندی انواع پا
1-3-معاینه دیداری غیر کمی
2-3-مقادیر انتروپومتریک
3-3-شاخص های فوت پرینت
4-3-ارزیابی های رادیوگرافیک
بخش دوم
فصل اول
بیان مسأله
دلایل انتخاب موضوع
فصل دوم
مروری بر مطالعات پیشین
فصل سوم
اهداف
فرضیات
فصل چهارم
متغیر های تحقیق
تعریف متغیر ها
نوع مطالعه
روش جمع آوری اطلاعات
جامعه مورد مطالعه
تعداد نمونه
روش نمونه گیری
ملاحظات اخلاقی
روش کار
فصل پنجم
یافته های تحقیق
فصل ششم
بحث
نتیجه گیری
محدودیت های طرح و پیشنهادات برای مطالعات آتی
پیوست
پرسشنامه شماره یک
پرسشنامه شماره دو
فرم رضایتنامه
جداول ضمیمه
تعریف واژه ها 
منابع مورد استفاده

1-آناتومی پا:

1-1-استخوان شناسی پا :

استخوان بندی پا از سه قسمت تشکیل شده است: تارس  Tarsus(مچ پا)، متاتارس Metatarsus (کف پا) و انگشتان Phalanges. تارس شامل هفت استخوان از نوع کوتاه بنام های تالوس، کالکانئوس، ناویکولار، سه استخوان کانئیفورم داخلی، میانی، خارجی و کوبوئید می باشد. این هفت استخوان علاوه بر آنکه با هم مفصل می شوند در جلو هم با پنج استخوان متاتارس در ارتباط می باشند و در نهایت هر یک از این پنج استخوان با یکی از انگشتان مفصل می شوند. هر انگشت پا دارای سه بند یا فالانکس می باشد. بجز شست که دارای دو بند است[[1]]

استخوان تالوس بر روی کالکانئوس قرار می گیرد و خود با استخوان های ساق مفصل شده و مفصل مچ پا را می سازد. تالوس از دیستال با کالکانئوس و از قدام با ناویکولا مفصل می شود و در نتیجه میزان وزنی را که دریافت می کند، مستقیماً به این دو استخوان منتقل می نماید. استخوان های تارس، به استثنای تالوس، هر یک با دیگری و با استخوان های متاتارس، توسط لیگامانهای کف پایی و ساختمان های مجاور مفصل می شوند. لیگامان های کف پایی، مسئول حفظ قوس کف پایی می باشند. مفصل مچ پا یکی از مهم ترین مفاصل نیمه خلفی پا می باشد و در عمل مفصلی با 3 درجه آزادی حرکت است. سه محور مهم این کمپلکس مفصلی عبارتند از: محور عرضی (XX)، محور طولی ساق (Y) و محور طولی پا (Z). محور عرضی (XX) از دو مالئول می گذرد و بر محور مچ پا منطبق می باشد. محور عرضی (XX) جلوی صفحه فرونتال قرار می گیرد و حرکات دورسی و پلنتار فلکشن مچ پا در صفحه ساژیتال حول این محور انجام می شود. محور طولی ساق (Y) محوری عمودی است و حرکت ابداکشن و اداکشن پا در صفحه ترنسورس، حول این محور اتفاق می افتد. محور طولی پا (Z) محوری افقی است و در صفحه ساژیتال قرار می گیرد. کف پا می تواند حول این محور به سمت داخل، پایین و خارج بچرخد. مشابه این حرکت پا در دست، حرکات سوپینیشن و پرونیشن می باشد[1]

2-1- عضلات پا:

1-2-1- عضلات دورسی فلکسور مچ پا:

تمامی عضلاتی که در جلوی محور عرضی قرار گرفته اند دورسی فلکسورهای مچ پا محسوب می شوند، اما این عضلات را می توان بسته به موقعیت آنها نسبت به محور طولی پا به دو گروه فرعی دیگر تقسیم نمود

دو عضله ای که داخل این محور قرار می گیرند، یعنی اکستانسور هالوسیس لانگوس و تیبیالیس قدامی، همزمان اداکشن و سوپینیشن را به وجود می آورند. تیبیالیس قدامی که از محور طولی دورتر قرار گرفته اداکتور و سوپیناتور قدرتمند تری است.  دو عضله ای که خارج محور طولی قرار دارند یعنی اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و پرونئوس ترشیوس همزمان ابداکتور و پروناتور می باشند و پرونئوس ترشیوس در مقایسه با اکستانسور دیژیتوروم پروناتور و ابداکتور توانمندتری است. از این رو برای نیل به دورسی فلکشن خالص مچ پا، بدون هر گونه اداکشن و سوپینیشن یا ابداکشن و پرونیشن، این دو گروه عضله می باید همزمان و به صورت متوازن به انقباض در آیند. لذا این عضلات آنتاگونیست و سینرژیست یکدیگر محسوب می شوند. از چهار عضله مسئول دورسی فلکشن مچ پا، دو عضله مستقیماً به استخوان های تارسال و متاتارسال منتهی می شود؛ تیبیالیس قدامی به کونئیفورم داخلی و متاتارس اول ختم می شود و پرونئوس ترشیوس به دورسوم قاعده متاتارس پنجم اتصال می یابد. بنابراین عملکرد آنها بلاواسطه و مستقیم است و نیازی به کمک عضلات دیگر نیست. این امر در دو دورسی فلکسور دیگر مچ پا صادق نیست و اکستانسور دیژیتوروم  لانگوس و اکستانسور هالوسیس لانگوس از طریق انگشتان روی پا عمل می کنند و لذا در صورتی که انگشتان بطور پسیو یا توسط عضلات اینتراسئوس در وضعیت صاف یا فلکشن قرار گیرند، در این صورت این عضلات قادر به دورسی فلکشن مچ پا خواهند بود؛ اما اگر اینتراسئوس ها فلج شوند، فلکشن مچ پا با دفورمیتی چنگالی شدن[1]انگشتان همراه خواهد بود[1]

2-2-1- عضلات پلنتار فلکسور مچ پا:

تمامی پلنتار فلکسور های مچ پا در خلف محور عرضی مچ پا قرار دارند. شش پلنتار فلکسور در مچ پا وجود دارند که در عمل تری سپس سورای (گاستروکنیموس) از پلنتار فلکسور های کارآمد است. هرنوع حرکتی که با اکستنشن همزمان مچ پا و زانو مثل صعود از کوه و یا دویدن همراه باشد، فعالیت گاستروکنیموس را تسهیل می کند. وقتی از وضعیت دورسی فلکشن مچ پا و اکستنشن زانو شروع می کنیم، تری سپس سورای به حداکثر کارآیی می رسد و با انقباض خود مچ پا را به پلنتار فلکشن می برد[1]

علاوه بر تری سپس سورای پنج عضله دیگر نیز به پلنتار فلکشن مچ پا کمک می کنند. پرونئوس برویس و پرونئوس لانگوس در خارج محور طولی پا قرار می گیرند و همزمان در پا ابداکشن و پرونیشن نیز ایجاد می کنند. تیبیالیس خلفی، فلکسور دیژیتوروم لانگوس و فلکسور هالوسیس لانگوس در داخل محور طولی قرار می گیرند و همزمان اداکشن و سوپینیشن تولید می کنند. پلنتار فلکشن خالص تنها نتیجه فعالیت متوازن عضلات خارجی و داخلی می باشد. با این همه عملکرد این عضلات را که می توان پلنتار فلکسور های کمکی نامید، در قیاس با تری سپس سورایی نسبتاً کم است. قدرت تری سپس سورایی معادل 65 کیلوگرم وزن است، در حالیکه توان کل پلنتار فلکسورهای کمکی معادل 5/0 کیلوگرم وزن، یعنی یک چهاردهم توان کل می باشد. پس از پارگی تاندون آشیل وقتی پا آزاد و بدون تحمل وزن باشد، پلنتار فلکسورهای کمکی می توانند به صورت فعال مچ پا را به پلنتار فلکشن ببرند. اما تنها تری سپس سورایی قادراست به فرد امکان دهد تا روی نوک انگشتان بایستد. از بین رفتن این حرکت علامت تشخیصی پارگی تاندون مذکوراست[1]

3-2-1- عضلات پروناتور :

این عضلات در خلف محور عرضی و خارج محور طولی قرار می گیرند و همزمان حرکات پلنتار فلکشن، ابداکشن و پرونیشن را تولید می کنند. پرونئوس برویس به توبرکل خارجی قاعده متاتارس پنجم ختم می شود. عمل ابداکتوری این عضله کاراتر از پرونئوس لانگوس است و با بالا بردن متاتارس های خارجی در نیمه قدامی پا پرونیشن تولید می کند. عضلات پرونئوس ترشیوس و اکستانسور دیژیتوروم لانگوس، عضله مذکور را در این عمل همراهی می کنند و در عین حال مچ پا را نیز به دورسی فلکشن می برند[1]

پرونئوس لانگوس هم در حرکات پا و هم در حرکات استاتیک و دینامیک قوس های کف پایی نقش بسزایی را ایفا می کند

این عضله مثل پرونئوس برویس یک ابداکتور است و کانترکچر آن سبب انحراف پا رو به خارج می شود. در عین حال مالئول داخلی بطور قابل ملاحظه ای به بیرون برآمده می شود
این عضله به صورت مستقیم و بویژه غیرمستقیم پلنتار فلکشن تولید می کند؛ مستقیم با پایین بردن سرمتاتارس اول و غیرمستقیم با کشیدن متاتارس اول رو به خارج، بطوری که متاتارس های داخلی و خارجی به اصطلاح قطعه واحدی را می سازند. تری سپس سورای به عنوان یک پلنتار فلکسور –بطور مستقیم-  تنها روی متاتارس خارجی عمل می کند. لذا با کوپل شدن متاتارسهای خارجی و داخلی، این عضله باعث می شود تا کشش تری سپس در یک آن روی تمامی متاتارس ها عمل کند
این عضله یک پروناتور است. وقتی پا از زمین جدا می شود، پرونئوس لانگوس سر متاتارس اول را پایین می برد و پرونیشن همراه با پایین آمدن قوس داخلی اتفاق می افتد[1]

4-2-1 -عضلات سوپیناتور :

تیبیالیس پوستریور یکی از مهمترین عضلات سوپیناتور می باشد که به توبرکل استخوان ناویکولا متصل می گردد. این عضله از روی مفاصل تارسال عرضی و ساب تالار و مچ پا می گذرد و همزمان روی هر سه مفصل عمل می کند. این عضله با کشش ناویکولا رو به داخل ادکتور قدرتمندی است، از این رو آنتاگونیست بلافاصله پرونئوس برویس محسوب می شود. بواسطه اتصالات آن به استخوان های تارس و متاتارس، سوپینیشن تولید می کند و در حفاظت و ترتیب قرارگیری قوس های پلنتار نقش حیاتی دارد و فقدان مادرزادی این اتصالات پلنتار به عنوان یکی از علل پس پلانوس[2] قلمداد شده است.در خلال پلنتار فلکشن و اداکشن، عضلات فلکسور هالوسیس لانگوس و فلکسور دیژیتوروم لانگوس به این عضله کمک می کنند[1]

تیبیالیس قدامی و اکستانسور هالوسیس لانگوس در قدام محور عرضی و داخل محور طولی قرار می گیرند. از این رو همزمان در مچ پا دورسی فلکشن، اداکشن و سوپینیشن بوجود می آورند. تیبیالیس قدامی در نقش یک سوپیناتور کارآمدتر از یک ادکتور است و از طریق بالا کشیدن تمامی ساختارهای قوس طولی داخلی عمل می کند. این عضله قاعده متاتارس اول را روی کونئیفورم داخلی بالا می کشد، بطوریکه سرمتاتارس نیز بالا می آید. قدرت عملکرد آن در نقش ادکتور از تیبیالیس خلفی کمتر است و همراه با تیبیالیس خلفی اداکشن و سوپینیشن خالص ایجاد می کند[1]

اکستانسور هالوسیس لانگوس نیز اداکشن و سوپینیشن تولید می کند ولی قدرت آن کمتر از تیبیالیس قدامی است[1]

2- بیو مکانیک پا :

1-2- قوسهای کف پائی :

کف پا شامل قوسهای طولی و عرضی است. قوس طولی دارای دو بخش داخلی و خارجی است که در خلف پا (کالکانئوس) بهم می رسند، ولی در جلوی پا از هم فاصله می گیرند. بخش خارجی قوس طولی از کالکانئوس، کوبوئید و متاتارس پنجم تشکیل شده است و به اندازه کافی تخت است تا اجازه دهد کناره خارجی پا روی زمین قرار گیرد. بخش داخلی قوس طولی پا که مرتفع ترین قسمت قوس است از کالکانئوس، تالوس، ناویکولا، کانئیفورم داخلی و استخوان متاتارس اول می گذرد و توسط تاندون های عضلات تیبیالیس انتریور، تیبیالیس پوستریور و فلکسور هالوسیس لانگوس حمایت می شود[1]

قوس عرضی از سر استخوانهای متاتارس تشکیل شده است. در بخش خلفی آن استخوان های  کوبوئید و کانئیفورم قرار می گیرند و توسط تاندون های قسمت داخلی کف پا بویژه تیبیالیس پوستریور تقویت می شوند. پرونئوس لانگوس هم به حفظ این قوس کمک می کند. در حالت ایستاده پا با ساق زاویه قائم تشکیل می دهد و استخوان های پا طوری قرار می گیرند که قوس های طولی و عرضی یکدیگر را قطع می کنند. در نتیجه انتقال نیروی وزن بدن از طریق استخوان های مچ پا –به تنهایی- صورت نمی گیرد، بلکه این نیرو از طریق استخوان های مچ پا و کف پا به قدام منتقل می گردد[1]

قوس کف  پایی یک سازه معماری است که تمامی اجزای پا یعنی مفاصل، لیگامانها و عضلات را داخل یک سیستم واحد تلفیق می کند. باتوجه به تغییر انحنا و ارتجاعیت آن، قوس کف پایی خود را با ناهمواری های سطح زمین تطبیق می دهد و می تواند نیروهای حاصله از وزن بدن و حرکات آن را به زمین انتقال دهد. این امر در موقعیت های متفاوت و با برخورداری از بهترین مزیت مکانیکی به دست می آید. قوس کف پایی ضربات را می گیرد و برای انعطاف پذیری راه رفتن الزامی است. هرگونه حالات پاتولوژیک، که انحناهای آنرا صاف یا تشدید کند، می تواند بر راه رفتن و حفظ پوسچر کشیده اثر سوء بگذارد[1]

2-2- قوس طولی داخلی :

دو مدل برای توصیف قوس طولی داخلی پا وجود دارد: مدل Beam و مدل Truss. هر دو مدل معتبر می باشند و می توانند بطور کلینیکی نشان داده شوند. مدل Beam بیان می کند که قوس طولی داخلی یک منحنی است که حاصل مفاصل مرتبط با هم و لیگامان های حمایت کننده کف پایی می باشد و در نتیجه اعمال وزن بدن نیرو های Tensile، روی سطح تحتانی منحنی و نیروهای Compressive در سطح فوقانی آن متمرکز شده اند. مدل Truss بیان می کند قوس ساختاری مثلثی دارد که دو پایه آن در قاعده به یکدیگر متصل شده اند. دو پایه تحت فشار های Compressive و قاعده آن در معرض نیروهای Tensile قرار دارد. ساختار قاعده ای در این مدل فاسیای کف پایی می باشد[[2]]

فاسیای کف پایی از تکمه داخلی کالکانئوس آغاز می شود و از روی مفاصل تارسال عرضی، تارسومتاتارسال و متاتارسوفالانژیال میگذرد و به صفحه پلنتار لیگامان های متاتارسوفالانژیال و کولترال و همچنین سزاموئید ها ی شست می چسبد. دورسی فلکشن مفاصل متاتارسوفالانژیال، فاسیای کف پایی را می کشد و از طریق مکانیسم “چرخ چاه[3]” باعث افزایش ارتفاع قوس طولی داخلی می گردد. در حین Toe Off در سیکل گیت، وقتی وزن بدن از طریق پا به سمت جلو انتقال می یابد، انگشتان بطور پسیو به دورسی فلکشن می روند، لذا فاسیای کف پایی سفت می شود و فاصله بین پاشنه و سر های متاتارس کاهش می یابد؛ بنابراین ارتفاع قوس افزایش می یابد. اعمال کشش روی فاسیای کف پایی، از طریق اتصالات آن به قسمت داخلی کالکانئوس، به این استخوان انتقال می یابد و می تواند باعث ایجاد اینورژن در کالکانئوس شود[2]

قوس طولی داخلی هر دو عامل حمایت اکتیو و پسیو را دارد. Huang و همکارانش (1993) مطالعه ای زنده از پای در حال تحمل وزن انجام دادند و دریافتند که برش در فاسیای کف پایی منجر به 25% کاهش در سفتی قوس گردید. از دیدگاه آنها سه عامل در ثبات استاتیک قوس نقش دارند: فاسیای کف پایی، لیگامانهای کوتاه[4] و بلند کف پایی[5] و لیگامان Spring. لیگامان Spring نقش یک مهار را برای سر تالوس دارد و مانع از جابجایی آن به سمت پایین و داخل می شود و بدین ترتیب ثبات استاتیک قوس را فراهم می کند[[iii]].Thordarson و همکارانش (1995) مطالعه ای دینامیک با شبیه سازی فاز Stance انجام داد. در این مطالعه مشخص شد که نقش حمایتی فاسیای کف پایی از طریق دورسی فلکشن در مچ پا بود و تیبیالیس خلفی نیز بیشترین نقش را در ثبات دینامیک قوس داشت[[iv]]. در مطالعه ای مشابه که روی جسد انجام شد، Kitaoka (1997) نیز نشان داد هنگامی که تنشن در تیبیالیس خلفی کم می شود، ارتفاع قوس نیز کاهش می یابد[[v]]. مطالعه کلینیکی 14 پا نیز پس از فاسیاتومی خلف پلنتار با پیگیری بیش از چهار سال نشان داد که ارتفاع قوس 4/1 میلیمتر کاهش داشت[[vi]]. بنابراین مدل Truss در ثبات قوس حمایت می شود. تغییرات نوروپاتیک مفصلی یا تروما ممکن است حمایت مفصلی و استخوانی قوس را مختل کند و منجر به فرو پاشیدن قوس و ایجاد دفورمیتی Rocker Bottom در پا شود. این تخریب مفصلی مدل Beam را در ثبات قوس حمایت می کند[2]

تیبیالیس خلفی، از قسمت فوقانی قوس می گذرد و در ثبات آن نقشی حیاتی دارد. در حقیقت این عضله ناویکولا را رو به پایین و خلف زیر سر تالوس، می کشد. پرونئوس لانگوس نیز با خم کردن متاتارس اول روی کونئیفورم داخلی و کونئیفورم داخلی روی ناویکولا انحنای قوس را تشدید می کند. فلکسور هالوسیس لانگوس بخش زیادی از قوس طولی داخلی را تحت پوشش قرار می دهد. لذا اثر قدرتمندی بر انحنای آن دارد. عضله فلکسور دیژیتوروم لانگوس عضله نامبرده را در این عمل یاری می کند. این عضله به صورت متقاطع از سطح زیرین فلکسور هالوسیس لانگوس می گذرد. ابدکتور هالوسیس لانگوس تمامی قوس داخلی را پوشش می دهد و با نزدیک کردن دو انتهای قوس انحنای آن را تشدید می کند. از طرف دیگر دو عضله ای که به قسمت تحدب قوس اتصال می یابند یعنی اکستانسور هالوسیس لانگوس (تحت شرایطی خاص) و تیبیالیس انتریور می توانند انحنای قوس را کاهش دهند [1]

3-2- تعادل در ساختار پا :

پا سازه ای سه گوش است که وجه تحتانی آن را قوس کف پایی می سازد و لیگامانها و عضلات کف پایی وتر آن را تشکیل می دهند. وجه قدامی فوقانی شامل دورسی فلکسورهای مچ پا و اکستانسورهای انگشتان پاست و وجه خلفی مشتمل بر پلنتار فلکسورهای مچ پا و فلکسورهای انگشتان می باشد[1]

 شکل طبیعی قوس کف پایی به پا اجازه می دهد تا خود را بطور صحیح با زمین تطبیق دهد که در نتیجه تعادل بین نیروهایی است که در امتداد این سه وجه عمل می کنند. از این رو پس کاووس[6] (تشدید قوس کف پایی ) می تواند از کوتاه شدن لیگامان ها و عضلات کف پایی و بی کفایتی فلکسورهای مچ پا بوجود آید و پس پلانوس[7] (کاهش قوس کف پا) می تواند حاصل بی کفایتی عضلات یا  لیگامان های کف پایی و یا هایپر تونیسیته عضلات متصل به تحدب قوس طولی باشد[1]

1-3-2- پس کاووس(Pes Cavus)  :       

انحنا و نحوه قرارگیری قوس پلنتار به تعادل بسیار ظریف عضلات مختلف مربوطه بستگی دارد. قوس در اثر وزن بدن و با کانترکچر عضلات متصل به تحدب قوس: تیبیالیس قدامی، پرونئوس ترشیوس، اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و اکستانسور هالوسیس لانگوس روی زمین باز می شود. دو عضله آخر تنها زمانی مؤثرند که فالانکس های پروگزیمال به وسیله اینتراسئوس ها ثابت شده باشند. انحنای قوس کف پایی با کانترکچر عضلات متصل به قسمت تقعر: تیبیالیس خلفی، پرونئوس لانگوس و برویس، عضلات پلنتار و فلکسور دیژیتوروم لانگوس افزایش می یابد. همچنین فلج شدن یا کاهش تونسیته عضلاتی که به تحدب قوس منتهی شده اند، می تواند باعث تشدید انحنای قوس گردد و بر عکس فلج شدن یا کاهش تونسیته عضلات سمت تقعر می تواند به صاف شدن انحنای قوس منجر شود. بی کفایتی یا کانترکچر یک عضله تعادل کلی این مجموعه را از هم می پاشد و به بروز پاره ای دفورمیتی ها منتهی می گردد. سه نوع پس کاووس وجود دارد

نوع خلفی که دفورمیتی در اثر بی کفایتی در تری سپس سورای در قسمت خلفی قوس کف پایی بوجود می آید. عضلات موجود در تقعر قوس بصورت ناقص بالانس می یابند و انحنای کف پا افزایش می یابد. دورسی فلکسورهای مچ پا، پا را به وضعیت فلکشن می برند و این امر منجر به تالیپس اکوئینوس می شود که اغلب با دفورمیتی والگوس ترکیب می شود و به دنبال کانترکچر ابدکتورهای پا مثل عضلات اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و پرونئوس ها بوجود می آید
نوع حد واسط که نسبتاً نادر است و از کانترکچر عضلات پلنتار ناشی می شود و به دنبال استفاده از کفش های با کفی بسیار سخت یا کوتاهی اپونوروز پلنتار[8] بوجود می آید
نوع قدامی را می توان به گروه های فرعی تقسیم نمود که همگی دارای دفورمیتی اکوئینوس می باشند و دو مشخصه زیر را  نشان می دهند

دفورمیتی اکوئینوس قدام پا که در اثر پایین آمدن قسمت قدامی قوس ایجاد می شود، می تواند تا اندازه ای در حین تحمل وزن کاهش می یابد. بسته به مکانیزم زمینه ساز بیماری انواع زیر را برای نوع قدامی پس کاووس تشریح کرده اند: کانترکچر تیبیالیس خلفی و پرونئوس لانگوس و برویس سبب پایین آمدن قسمت قدامی پا می شود. کانترکچر پرونئوس ها به تنهایی می تواند به پس کاووس منجر شود که در این صورت با دفورمیتی والگوس ترکیب می گردد و اکوئینووالگوس را به وجود می آورد

نامیزانی در مفاصل متاتارسوفالانژیال علت شایع پس کاووس است: بی کفایتی اینتراسئوس ها کفه موازنه را به نفع اکستانسورهای انگشتان پا سنگین تر می کند و به دنبال آن در فالانکس اول هایپراکستنشن اتفاق می افتد. در مرحله بعد سر متاتارس ها پایین آمده و این امر به پایین آمدن قسمت قدامی پا یعنی پس کاووس منجر می شود

علاوه بر این پایین آمدن سر متاتارس ها ممکن است حاصل بی کفایتی تیبیالیس قدامی باشد؛ لذا اکستانسور دیژیتوروم لانگوس به جبران آن مبادرت می کند و فالانکس های پروگزیمال را تیلت می دهد. اینک عضلات نامتوازن پا انحنای قوس را تشدید می کنند و فعالیت تری سپس دفورمیتی اکوئینوس مختصری را بوجود می آورد. درجه کمی والگوس از توازن ناقص اکستانسور دیژیتوروم پدید می آید[1]

یکی از علل رایج پس کاووس پوشیدن کفش هایی با طول کوتاه یا پاشنه بلند می باشد. انگشتان به نوک کفش برخورد می کند و به هایپراکستنشن می روند، بطوریکه سر متاتارس ها پایین می افتد. تحت فشار وزن بدن پا در سراشیبی کفش به پایین می لغزد و پاشنه وانگشتان به هم نزدیک می شوند. این پدیده انحنای قوس را تشدید می کند. تشخیص این دفورمیتی از راه مطالعه رد پا آسان تر است. در مقایسه با رد پای طبیعی، در اولین مرحله از پس کاووس یک برآمدگی در لبه خارجی و عمیق تر شدن تقعر لبه داخلی به چشم می خورد. در مرحله بعد اثری از تماس در ناحیه میانی پا با زمین وجود ندارد و بالاخره در دراز مدت این ویژگی ها با ناپدید شدن رد انگشتان بواسطه دفورمیتی ثانویه claw toes دنبال می شود[1]

 2-3-2- صافی پا  (Pes Planus):

کاهش ارتفاع قوس کف پایی از ضعف عناصر نگهدارنده آن یعنی عضلات و لیگامان ها ناشی می شود. لیگامان ها برای مدت کوتاهی به تنهایی قادر به حفظ انسجام و یکپارچگی قوس می باشند. اگر حفاظت عضلانی به عللی دچار بی کفایتی گردد، سرانجام لیگامان ها دچار استرچ شده و قوس قطعاً فرو می ریزد[1]. بنابراین صافی کف پا عمدتاً ناشی از بی کفایتی عضلانی مثل ناتوانی تیبیالیس خلفی یا عموماً پرونئوس لانگوس است. اگر وزنی بر پا وارد نشود، دفورمیتی واروس در پا ایجاد می شود؛ زیرا پرونئوس لانگوس یک ابدکتور است. از طرف دیگر وقتی وزن بدن بر پا اعمال می شود، قوس داخلی فرو می ریزد و دفورمیتی والگوس به وجود می آید. این دفورمیتی از دو عامل ناشی می شود

قوس عرضی پا که بطور طبیعی بوسیله تاندون پرونئوس لانگوس برقرار است به حالت صاف در می آید؛ در عین حال ارتفاع قوس داخلی کاهش می یابد، قدام پا روی محور طولی به داخل می چرخد بطوریکه کف پا در سراسر سطح آن با زمین تماس می یابد و همزمان قدام پا به خارج جابجا می شود
کالکانئوس روی محور طولی اش در جهت پرونیشن می چرخد و تمایل دارد که بطور تخت روی سطح داخلی قرار گیرد. این درجه از والگوس که قابل رؤیت بوده و از طریق زاویه بین محور پاشنه و تاندون آشیل قابل اندازه گیری است، از محدوده فیزیولوژیک (5 درجه) فراتر رفته و در برخی از موارد نیز می تواند به 20 درجه برسد. از نظر برخی پژوهشگران دفورمیتی والگوس در اصل حاصل مالفورمیشن سطوح مفصل ساب تالار و تا اندازه ای لقی غیر طبیعی لیگامان های اینتراسئوس است . برخی دیگر اینگونه ضایعات را ثانویه می دانند

علت هرچه باشد، دفورمیتی والگوس مرکز استرس را به جانب لبه داخلی پا جابجا می کند. سرتالوس به پایین و داخل حرکت می کند، سپس حاشیه داخلی وجود سه برجستگی کم و بیش مشخص را نشان می دهد

1)مالئول داخلی بطور غیرطبیعی برجسته می شود؛

2)قسمت داخلی سر تالوس؛

3)توبرکل استخوان ناویکولا

توبرکل ناویکولا رأس زاویه منفرجه ای را توصیف می کند که از محور های قسمت های خلفی و قدامی پا تشکیل می شود. اداکشن و پرونیشن قسمت خلفی با ابداکشن و سوپینیشن در قسمت قدامی جبران می گردد، بطوریکه انحنای قوس صاف می شود. تشخیص صافی کف پا از طریق رد پا یا اثر پا ساده است؛ در مقایسه با پای طبیعی، تقعر لبه داخلی پا به تدریج پر می شود و یا حتی ممکن است که لبه داخلی به حالت تحدب در آید[1]

4-2- کینتیک پا

حداکثر نیروهای اعمال شده به پا شگفت انگیز است. حداکثر نیروی عکس العمل زمین در طول راه رفتن به 120% و در حین دویدن به 275% می رسد[2]. Manter نیروهای Compressive را در شرایط اعمال لود استاتیک در پای جسد اندازه گیری کرد تا بتواند توزیع نیرو ها را از طریق مفاصل پا تعیین کند. مرتفع ترین بخش قوس طولی، یعنی مفاصل تالوناویکولا و ناویکولوکونئیفورم، حداکثر نیرو را در میان مفاصل تارسال تحمل می کنند. ستون خارجی که از مفاصل کالکانئوکوبوئید و دو متاتارسال خارجی تشکیل شده است، نیروی کمتری را انتقال می دهد[[vii]]

در نیم قرن گذشته، توزیع نیروها زیر پا در طول فاز Stance، یکی از مهم ترین موضوعات مورد بررسی بوده است. در ابتدا مفهوم “قوس عرضی متاتارسال[9]” مطرح شد که بر طبق این مفهوم توزیع نیروها عمدتاً توسط پاشنه، متاتارس اول و متاتارس پنجم انجام می شد. این مفهوم توسط Morton زیر سوال رفت.Morton  عقیده داشت که Forefoot در شش نقطه با زمین تماس دارد که بطور یکسان در تحمل وزن دخیلند: دو سزاموئید و سرهای متاتارس های کوچکتر[2]. مطالعات اخیر بر روی فشار کف پا توسط Cavanagh و همکارانش (1987) نشان داد که توزیع نیرو در پا به صورت زیر است: پاشنه 60%، 8% در Midfoot ، 28% در Forefoot و انگشتان 4%. حداکثر فشار پاشنه 6/2 برابر بیش از فشار ناحیه  Forefootزیر سر متاتارس دوم اتفاق می افتد[[viii]]. اندازه گیری های استاتیک رادیوگرافی پا تنها 65% تغییرات فشار دینامیک اندازه گیری شده در افراد مختلف را تخمین می زند. لذا دینامیک گیت مهم ترین تأثیر را بر فشار کف پایی دارد[2].Hutton  و همکارانش (1973) پیشرفت مرکز فشار را در کف پا در طول راه رفتن بررسی کرد. در هنگام راه رفتن با پای برهنه ابتدا مرکز فشار زیر پاشنه است. آنگاه به سرعت به Midfoot و Forefoot انتقال می یابد. در Forefoot سرعت انتقال مرکز فشار کاهش می یابد. حداکثر فشارهای Forefoot در 80% فاز Stance اتفاق می افتد و زیر سر متاتارس دوم متمرکز است. در Toe off مرکز فشار، زیر شست منتقل می گردد. سرهای متاتارس در 50% فاز Stance در تماس با زمین می باشند[2]

 Soames (1985) معتقد است که بیشترین فشار و بیشترین ایمپالس های ناشی از تماس پا و زمین، در حین راه رفتن با پای برهنه، در زیر سر متاتارس سوم است نه دوم[[ix]]

توزیع فشار کف پایی با پوشیدن کفش تغییر می کند. پوشیدن کفش با ایجاد توزیع یکنواخت تری از فشار زیر پاشنه، میزان فشار زیر پاشنه را کاهش می دهد. توزیع نیروی Forefoot به سمت داخل شیفت می یابد و سر های متاتارس اول و دوم بیشتر تحمل وزن می کنند. فشار زیر انگشتان با پوشیدن کفش افزایش می یابد[2]

در طول راه رفتن و دویدن چندین نیرو بین پا و زمین عمل میکنند: نیروی عمودی [10]، Shear قدامی – خلفی[11]، Shear داخلی – خارجی[12] و گشتاور چرخشی[13]. نمایش نیروی عکس العمل عمودی زمین به صورت یک منحنی با دو قله می باشد. قله اول منحنی نتیجه تماس پاشنه با زمین در ابتدای فاز Stance است و قله دوم در انتهای فاز Stance قبل از Toe off اتفاق می افتد. از آنجاییکه در بیشتر دونده ها محل اولین تماس با زمین پاشنه می باشد، هنگام دویدن در سرعت های کم تا متوسط نیروی حاصل از برخورد پا با زمین (Impact Force) به سرعت دونده و سطح زمین بستگی دارد که از 5/1 تا 5 برابر وزن بدن متفاوت است و برای مدت زمانی کمتر از  ms30 طول می کشد. سرعت پا و مرکز ثقل در لحظه تماس، جرم موثر بدن در لحظه تماس، سطح تماس، خصوصیات مواد از جمله جنس کفش و کفپوش زمین شماری از متغیر هایی است که بر نیروی حاصل از برخورد اثر می گذارند. دومین قله نیروی عکس العمل زمین که در طول تماس پاشنه با زمین ایجاد می شود به قله فعال یا Active Peak موسوم است. پیک فعال در 75–60 درصد بعدی فازStance  تا حدود  Mid stance اتفاق می افتند و مدت زمانی حدود  ms200 و یا اندکی بیشتر بطول می انجامند. بدلیل مدت زمان طولانی تر نیروهای فعال، این بخش از منحنی به عنوان جزء کم فرکانس نیروی عکس العمل زمین محسوب می شود و شواهد علمی پیشنهاد می کنند که این بخش از منحنی نیرو-زمان می تواند نقش زیادی در بروز آسیب های overuse حین دویدن داشته باشد[[x]]

 نیروهای Shear قدامی در ابتدای فاز Stance، نتیجه کاهش شتاب پا می باشند و نیروهای Shear خلفی در حین Push off در انتهای Stance رخ می دهند[2]

بیشترین Shear داخلی–خارجی در جهت خارج می باشد چرا که وزن پا روی بدن به سمت داخل متمایل است. گشتاور چرخشی داخلی در ابتدای Stance بوجود می آید. در ابتدای Stance تیبیا به داخل می چرخد و پا به پرونیشن می رود. گشتاور چرخشی داخلی با گشتاور چرخشی خارجی دنبال می شود که نتیجه چرخش ساق به خارج و سوپینیشن پا می باشد[2]

3- متد های طبقه بندی انواع پا:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی پاورپوینت شبکه های عصبی مصنوعی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پروژه دانشجویی پاورپوینت شبکه های عصبی مصنوعی تحت word دارای 29 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پروژه دانشجویی پاورپوینت شبکه های عصبی مصنوعی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلود پاورپوینت شبکه های عصبی مصنوعی

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلود پاورپوینت شبکه های عصبی مصنوعی

قرار داده شده است

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پروژه دانشجویی پاورپوینت شبکه های عصبی مصنوعی تحت word :

اسلاید 1 :

 اولین سلول عصبی در سال 1943 ساخته شد.

(نروفیزیولوژیست‌ )Warren Mc Culloch

(منطق دان )Walter Pits

:پیشگامان شبکه عصبی

Minskyو Papert

اسلاید 2 :

اسلاید 3 :

 اولین سلول عصبی در سال 1943 ساخته شد.

(نروفیزیولوژیست‌ )Warren Mc Culloch

(منطق دان )Walter Pits

:پیشگامان شبکه عصبی

Minskyو Papert

اسلاید 4 :

 اولین سلول عصبی در سال 1943 ساخته شد.

(نروفیزیولوژیست‌ )Warren Mc Culloch

(منطق دان )Walter Pits

:پیشگامان شبکه عصبی

Minskyو Papert

اسلاید 5 :

1- کامپیوتر های معمولی یک مسیر الگوریتمی را استفاده می کنند به این معنی که کامپیوتر یک مجموعه از دستور العمل ها را به قصد حل مسئله پی می گیرد. بدون اینکه، قدم های مخصوصی که کامپیوتر نیاز به طی کردن دارد، شناخته شده باشند کامپیوتر قادر به حل مسئله نیست.

2 –شبکه های عصبی با مثال کار می کنند و نمی توان آنها را برای انجام یک وظیفه خاص برنامه ریزی کرد مثال ها می بایست با دقت انتخاب شوند در غیر این صورت زمان سودمند، تلف می شود و یا حتی بدتر از این شبکه ممکن است نادرست کار کند.

3- به طور کلی کامپیوترها قابل پیش بینی هستند و اگر چیزی به خطا انجام شود به یک اشتباه سخت افزاری یا نرم افزاری بر می گردد.

4-امتیاز شبکه عصبی این است که خودش کشف می کند که چگونه مسئله را حل .کند ، عملکرد آن غیر قابل پیش بینی  است

اسلاید 6 :

یادگیری انطباق پذیر:

– قابلیت یاد گیری نحوه انجام وظایف بر پایه اطلاعات داده شده برای تمرین وتجربه های مقدماتی

: سازماندهی توسط خود

– یک شبکه عصبی می تواند سازماندهی یا ارائه اش را ، برای اطلاعاتی که در طول دوره یادگیری در یافت می کند ایجاد کند

  : عملکرد بهنگام

– محاسبات به طور موازی انجام شده و موجب بالا رفتن سرعت میشود.

برای این منظور سخت افزارهای مخصوصی طراحی شده است.

اسلاید 7 :

حساسیت بالا به رخداد اشتباه :

– بروز اشتباه در فرمت و علائم برنامه نویسی منجر به اتلاف ساعتها وقت در ردیابی، شناسایی و اصلاح برنامه میگردد. در حالی که عدم عملکرد صحیح قسمتی از نرون ها منجر به از کارافتادگی کامل مغز نمیگردد و امکان اتخاذ تصمیم صحیح در این حالت نیز وجود دارد.

–  رایانه ها و نرم افزارهای موجود قادر نیستند از تجربیات گذشته استفاده نمایند.

اسلاید 8 :

1داده پردازی در اجزای ساده به نام نرون صورت می گیرد.

2اطلاعات از طریق ارتباط نرون ها ردو بدل می شود. 

مختص به خود است که در مقدارW 3. هر رابطه دارای وزن

اطلاعات رد وبدل شده با سایر نرون ها ضرب می شود.

  1. هر نرون برای محاسبه خروجی خود دارای یک تابع عملیاتی

است که روی ورودی ها اعمال می شود.

اسلاید 9 :

انواع شبکه های عصبی

1پرسپترون

2هاپفیلد

3همینگ

اسلاید 10 :

1شبکه پرسپترون جوابها را کد می کند و خروجی از ورودی بدون هیچگونه فیدبکی محاسبه می گردد.

  1. شبکه همینگ به پاسخ مناسب منتهی شده و همواره به یکی ازالگوهای مرجع همگرا می شود، والگویی را که بیشترین تشابه را با ورودی مرجع دارد انتخاب می کند(به نوعی بهترین جواب ممکن را می دهد).
  2. در شبکه هاپفیلد تمامی نورونها همانند یکدیگر عمل می‌کنند و تقسیم بندی نورونهای ورودی و خروجی وجود ندارد. در واقع شبکه هاپفیلد، شبکه‌ای کاملا برگشتی است که در آن خروجی هر نورون، به ورودی تمام نورون‌های دیگر متصل است. این عمل آنقدر تکرار می‌شود تا خروجی شبکه به یک نقطه ثابت همگرا شود.شبکه هاپفیلد به الگویی همگرا می شود که ممکن است جزو الگوهای ذخیره شده نباشد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله جغرافیای تاریخی سمرقند تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله جغرافیای تاریخی سمرقند تحت word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله جغرافیای تاریخی سمرقند تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله جغرافیای تاریخی سمرقند تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله جغرافیای تاریخی سمرقند تحت word :

سمرقند و بخارا، از شهرهای هویت‌دار و حادثه‌ساز شرق اسلامی‌اند که در درازنای تاریخ برجسته خود فراز و نشیب‏های گوناگون را پیموده و تاریخ و ادب از آنها به افتخار یاد کرده‌اند. این دو شهر بزرگ از مهم‌ترین شهرهای ماوراءالنهر به شمار می‌روند که همواره با اسطوره‌ها و تاریخ ایران همراه بوده و شاعران، عالمان و دانش‌مندان نام‌دار پارسی‌زبان فراوانی در دامان خود پرورده‏اند.

بی‌گمان، شناخت بهتر و روشن‌تر ویژگی‌های طبیعی و جغرافیایی و پیشینه تاریخی این شهرها، زمینه درک بهتر دگرگونی‌های سیاسی اجتماعی و اقتصادی آنها را فراهم خواهد آورد. این پژوهش با ارزیابی جغرافیای تاریخی سمرقند و بخارا، اهمیت سیاسی، فرهنگی و تاریخی آنها را برمی‌رسد.

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

 به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

سمرقند و بخارا، دو شهر بزرگ ماوراءالنهر بودند. سرزمین ماوراءالنهر که میان رودهای جیحون و سیحون قرار داشت در نقشه جغرافیای سیاسی امروز، آسیای مرکزی خوانده می‌شود. این دو شهر در تقسیم‌بندی جغرافیایی، بخشی از ایالت سغد به شمار می‌آمدند. ایالت سغد (سغدیانای باستانی)، سرزمینی خرم و حاصل‌خیز میان آن دو رود و مهم‌ترین ایالت ماوراءالنهر بود و به باور بسیاری از جغرافی‌دانان، از جنّات اربعه  و از زیباترین و مصفاترین جاهای دنیا شمرده می‌شد

این دو شهر در گذشته پاره‌ای از سرزمین گسترده ایران به شمار می‌رفتند و هم‌بستگی فرهنگی و تاریخی آنهارا با ایران نمی‌توان انکار کرد. گرچه آن سامان بیش از یک قرن پیش از حوزه اقتدار سیاسی ایران بیرون رفته، پیوندهای فرهنگی و تاریخی مردمانش با ایرانیان برجای مانده است. این پیوند تنگاتنگ تاریخی و جغرافیایی، ضرورت سامان‌دهی پژوهشی مستقل را در این‌باره اثبات می‌کند. این نوشتار، به نقل از منبع‌های معتبر و آثار جغرافی‌دانان پیشین، از وجه تسمیه، پیشینه و اهمیت تاریخی و فرهنگی و توابع و نواحی سمرقند و بخارا گزارش می‌دهد.
بخارا
این شهر از آبادترین و مهم‌ترین شهرهای ماوراءالنهر شمرده می‌شد؛ به‌گونه‌ای که هنگام فتوحات اعراب، اهمیت سیاسی و اقتصادی‌اش بیش از دیگر شهرهای این سرزمین و در عصر اسلامی سال‌ها «دار الاماره» بود و همین ویژگی موجب شد که جایگاه تاریخی خود را نگاه دارد.

هرچند بیش‌تر شهرهای ماوراءالنهر با آمدن اسلام رشد کردند، هیچ‌یک از آنها به عظمت و اهمیت بخارا نرسیدند. پیدایی مدرسه‌ها و مراکز علمی در بخارا، آن را به اوج برتری رساند و از این‌رو، در دوره تاریخی ویژه‌ای «قبه الاسلام» خوانده و به زادگاه فرهنگ و تمدّن ایرانی اسلامی بدل شد

الف) وجه تسمیه

منابع تاریخی و جغرافیایی گذشته به نام‌های گوناگونی از بخارا یاد کرده و هر یک از مورخان و جغرافی‌دانان، درباره وجه تسمیه آن چیزی گفته‌اند. برای نمونه، برخی از این منابع نام اصلی بخارا را «بُومجکَث » یا «نُمُوجکَث »، «لمجکت » و «ُبمجکَت » می‏دانند. بمجکت بر پایه بررسی نقشه‌های اسلامی دوران گذشته، به ارگ گفته می‌شده است . برخی از تاریخ‌دانان بمجکت را مرکز بخارا خوانده‌اند . چینیان در قرن پنجم پیش از میلاد، این شهر را «نومی» می‌خواندند. شاید این نام شکل مخفف نومجکث باشد. یاقوت حموی، جغرافی‌دان بزرگ اسلامی در این باره می‌نویسد: «وجه تسمیه این شهر (بخارا) را هرچند تجسس کردم، نیافتم ». تاریخ بخارا و آثارالبلاد با استناد به حدیثی از  درباره این شهر، نام اصلی آن را «فاخره» دانسته‌اند که در گذر زمان6پیامبر به بخارا بدل گشته است . یاقوت حموی نیز در این‌باره می‌گوید که ایوب پیامبر به بخارا رسید و اهل بخارا از او به خوبی پذیرایی کردند و او نیز در حق مردمان این شهر دعایی کرد و از این‌رو، این شهر به فاخره ملقب شد .
برخی از محققان نیز برآنند که ریشه بخارا، واژه بودایی ویهارا (Vihara) است . این واژه سانسکریتی به دیرهای بودایی گفته می‌شد و بخارا به دلیل وجود دیرهای بودایی فراوانش چنین نام گرفت. گمان می‌رود که این نظریه به حقیقت نزدیک‌تر باشد .

عطاملک جوینی نیز در وجه تسمیه بخارا می‌نویسد:

... و اشتقاق بخارا از بخار است که به لغت مغان، مجمع علم باشد و این لفظ به لغت بت‌پرستان اُیغُور و خُتای نزدیک است که معابد ایشان را که موضع بتان است، بخار گویند .

صاحب برهان قاطع نیز درباره واژه بخارا می‌گوید:

شهری است مشهور از ماوراءالنهر و مشتق از بخارست؛ به معنی بسیار علم و چون در آن شهر علما و فضلا بسیار بوده‌اند، بنابراین بدین نام موسوم شده است .

گسترده‌ترین سخنان درباره نام‌های این شهر، در تاریخ بخارا گنجیده است. نویسنده این کتاب نیز در بخش «اسامی بخارا» می‌نویسد:

احمد بن‌محمد بن‌نصر می‌گوید که نام‌های بخارا بسیار زیاد است و در کتاب خویش نیمجکت آورده است و باز در جای دیگر دیدم بومسکت آورده است و به جای دیگر به تازی نبشته است. مدینه ‌الصفریه؛ یعنی شارستان روئین و به جای دیگر به تازی مدینه‌ التجار؛ یعنی شهر بازرگانان و نام بخارا از آن همه معروف‌تر است و هیچ شهر خراسان را چندین نام نیست و به حدیثی نام بخارا فاخره آمده است .

ب) پیشینه تاریخی

بخارا پیشینه تاریخی بسیار کهنی دارد و از نخستین منطقه‌هایی است که قوم‌های بیابان‌گرد آن سوی جیحون در آن‌جا ماندند و یک‌جانشینی را آغاز کردند. دانسته‌های اندک و ناچیزی درباره تاریخ این شهر پیش از اسلام یافت می‌شود. هنوز جاهای مانده از عصر حجر قدیم در واحه بخارا کشف نشده است، اما این مسئله بر نبودن انسان در این سرزمین در این دوره دلالت نمی‌کند؛ زیرا چیزهایی از عصر مفرغ در این ناحیه به دست آمده است. برای یافتن «مساکن قدیم» در آن‌جا، حفاری‌های بسیار عمیقی باید صورت پذیرد که با توجه به قرار داشتن آنها در زیر واحه‌های مشروب، این کار به سختی سامان می‌یابد. به هر روی، محققان بخارا را از هزاره‌های پیش از میلاد (دوران پیش از تاریخ) مسکونی می‌دانند

برخی از خاورشناسان مانند بارتولد تأکید می‌کنند که بخارا به‌رغم بسیاری از شهرهای این منطقه، همواره در همین جای کنونی بوده و بر اثر گذشت زمان، مکانش تغییر نیافته است . بر پایه گفته برخی از محققان پیشین‌تر از او، نام بخارا در منبع تاریخی سفرنامه هیسوآن‌تسانگ (630 م)، جهان‌گرد بودایی‌مذهب چینی آمده ، اما اوستا که منبعی کهن درباره شهرهای باستانی شمرده می‌شود، نامی از آن نیاورده و تنها از ایالت سغد نام برده است. داستان‌های اسطوره‌ای، بخارا را از شهرهای مهم این دوران خوانده‌اند.

گرچه ناحیه ماوراء‌النهر از دوران هخامنشیان (330-559 ق.م) به صحنه تاریخ آمده، نام واحه بخارا نه در کتیبه بیستون گنجیده و نه هردوت از آن یاد کرده است. البته مدارک و آثار فراوانی در این روزگار درباره اقتدار حکومت هخامنشیان (ساتراپ سغدیانا) در آن‌جا وجود دارد. بر پایه منابع تاریخی، اسکندر و جانشینان وی (250-330 ق.م ) نیز سال‌ها بر بخارا حکم راندند و آن را به فرمان‌پذیری سیاسی خود واداشتند .
کتیبه‌های بودایی که باستان‌شناسان کشفشان کرده‌اند نیز از فراگیری قدرت کوشانیان  در بخارا حکایت می‌کند. کهن‌ترین آثار مربوط به سکونت انسان در ناحیه بخارا نیز تا کنون از همین دوره بوده و گرچه بخارا از گذشته پیشینه فرهنگی و اقتصادی داشته، از اواخر قرن پنجم میلادی رونق یافته و به یکی از شهرهای مهم منطقه بدل شده است؛ هنگامی که هفتالیان (450-563 م) به این ناحیه دست یافتند. بخارا در آن روزگار نومجکث خوانده می‌شد. هفتالیان بر واحه بخارا و بخش گسترده حوزه جغرافیایی فرهنگی شرق ایران حکم راندند. ترکان نیز چندی (اواسط قرن ششم میلادی) واحه بخارا

را به قلمرو خود پیوستند، اما قدرت واقعی این سرزمین در دست حکم‌رانان محلی (بخاراخداه ) بود.
بخارخداه‌‌ها تا دوره اسلامی حکومت کردند و تسلط عربان نیز بر بخارا مانند تسلط ترکان بود؛ یعنی آنان نیز به همت فرمان‏روایان محلی (بخاراخداه‌‌ها) بر این سرزمین

حکم راندند . بخارا پس از ورود اسلام به این منطقه به یکی از مهم‌ترین مراکز تمدن اسلام بدل شد. این سرزمین در روزگار حکومت سامانیان (3-4ه / 279-389 ق)

به اوج رونق خود رسید و در آن زمان، پایتخت قلمرو سامانیان به شمار رفت. بخارا

تا زمان مغولان، شکوه و عظمتش را نگاه داشت، اما پس از فتنه مغول (616 ق)، این شهر و بخش مهمی از آثار بزرگ آن و هزاران جلد از کتاب‌های دانش‏مندان ایرانی نیز طعمه غارت و چپاول چنگیز و یاران او  و در آتش جهل و کینه مغولان خاکستر شد و یک قرن در خرابی و نکبت ماند. سفرنامه ابن‌بطوطه، سیاح معروف رومی که در قرن هشتم از بخارا گذشت، این سخن را تأیید می‌کند . بخارا در این یک قرن به شهری متروک و بدون فعالیت بدل شد، اما پادشاهان تیموری پس از قدرت یافتن (771-916 ق) و برگزیدن سمرقند به پایتختی سلسله خود، به دلیل همسایگی این شهر با سمرقند،

بدان توجه کردند. بخارا در روزگار آنان، دومین شهر و مرکز بازرگانی منطقه شد و به آبادانی روی نهاد. البته بخارا هیچ‌گاه آن شکوه پیشین را باز نیافت و چهره شکسته‌اش بهبود نیافت .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی تطبیق مساجد جامع یزد و اصفهان تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تطبیق مساجد جامع یزد و اصفهان تحت word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تطبیق مساجد جامع یزد و اصفهان تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تطبیق مساجد جامع یزد و اصفهان تحت word

بخش اول

فصل اول

معماری مساجد ایرانی در دروه آل بویه۳۲۰-۴۴۷ هجری

۱-۱٫ طرح مسجد در ایران در دوران اولیه اسلام

۱-۲٫ مسجد جامع نیریز

۱-۳٫ معماری مساجد آل بویه در اصفهان و یزد

۱-۳-۱٫ مسجد جامع اصفهان

۱-۳-۲٫ مسجد جورجیر اصفهان

۱-۳-۳٫ مسجد جامع نایین

فصل دوم

۲- معماری مساجد ایرانی در دوره سلجوقیان (۴۴۷- ۵۵۳ هجری)

۲-۲٫ مسجد جامع قزوین

۲-۱٫ مسجد جامع اصفهان

فصل سوم

۳- معماری مساجد ایرانی در دوره ایلخانان (۶۱۵-۷۳۵ هجری)

فصل چهارم

معماری مساجد ایرانی در دوره تیموریان (۷۷۲-۹۰۸ هجری)

فصل پنجم

معماری مساجد ایرانی در دوره صفویان

 

 

مقدمه
ایستادن در برابر خداوند و سخن گفتن با او، 5 بار در روز، اجتماع در «مسجد» محلی که نه تنها عبادتگاه، بلکه مرکز مهم همه فعالیت های یک جامعه اسلامی است، سبب شد که بنای مساجد در ایران به سرعت پا بگیرد. این بناها در آغاز، بسیار ساده بودند و بر اساس متون و مصالح ساختمانی و سبک های محلی ساخته می شدند. مساجد آغاز ایرانی، نسبت به ساختمان های ساسانی، چندان عظمت و ابهتی نداشتند. متأسفانه هیچ نمونه ای از این مساجد بر جا نمانده است، لیکن تاریخ نویسان آنها را بسیار وصف کرده اند؛ مثلاً در این مساجد علاوه بر نیایش پنج گانه روزانه، به آموزش خواندن و نوشتن و تعلیم تا مدارج بالای علمی می پرداختند. علاوه بر آن، مسجد مرکز تجمع سیاسی- اجتماعی مردم نیز بود. اطلاعات سیاسی- نظامی و اجتماعی در مسجد در دسترس مردم گذارده می شد.
امور مختلف همگانی نیز در مسجد حل و فصل می شد. به همین سبب درهای آن همیشه به روی مردم باز بود. هر مسجد، حداقل، یک کتابخانه، یک آب انبار، یک مدرسه، یک درمانگاه و حتی یک غذاخوری همگانی داشت. از این رو باید روز به روز بر وسعت مسجدها افزوده شود. نخستین مسجدهای ایرانی، ساختمانهای کاملی بودند که برای ساختن آنها هزینه زیادی صرف می شد و تزئینات پرخرجی بکار می بردند. با این حال، مساجد نقشه و طرح ثابت نداشتند.
مسئله مهم در ساخت مساجد این است که شکل بنا بیشتر از مصالح و متون آن، منشأ آغازین اثری نیرومند و عاطفی است که بخشی از آن از نیازهای عبادی و نیایشی ناشی می گردد. در مسجد نیازمند تشکیلات پیچیده و ویژه ای نیست و با سادگی محض سازگار است. این معماری نه به سنگ اهمیت می دهد و نه به آجر و یا مهارت و تردستی استاد کار. این، بیش از هر چیز، پژواک روح هنرمند و چکیده و عصاره نیروهایی است که بر آن حاکمند و آنرا رهبری می کنند. مطالبی که در این تحقیق آورده شده چکیده ای از خصوصیات مساجد در دورانهای مختلف پس از اسلام می باشد که در هر فصل به بررسی آنها می پردازیم.



طرح معماری مساجد جامع یزد و اصفهان در دورانهای مختلف تاریخی
طرح مساجد ایران در دوران اولیه اسلام
طرح مسجد در ایران در دوران اولیه اسلامی، از سه روشی پیروی می شد. نخست: مسجد چهار طاق گنبد دار که از روی آتشکده های ساسانی ساخته شده بود؛ دوم: مسجد ایوان دار با پوشش گنبدی، که از کاخهای ساسانی پیروی گردیده بود. سوم: مسجدی که از سبک عربی اقتباس شده و عبارت از صحن بازی بود که چهار طرف آن را رواقهایی قرار گرفته بود. این سبکهای سه گانه در مساجد قرن نهم میلادی به شکوفایی رسید و شکل آنها در دروه آل بویه ترکیب یافته است. در ساختمان مساجد دوره آل بویه، تأثیر روشهای عباسی آشکار بود.

معماری مساجد ایرانی در دوره آل بویه (320-447 هجری)
خاندان آل بویه، در غرب ایران و جنوب دریای قزوین، توانستند با سیاستی مستقل از قدرت مرکزی بغداد، حکومت را بدست گیرند. این واقعه در قرن 9 میلادی، یعنی اواخر قرن 3 ه. اتفاق افتاد و در نیمه جنوب ایران را به مملکتشان ضمیمه کنند. آنها پیشروی به طرف غرب را آنقدر ادامه دادند تا سرانجام در حدود سال (945 میلادی) به بغداد رسیدند و خلیفه عباسی را مجبور به ترک بعضی از قسمتهای عراق نمودند. در دوره آل بویه حیات فرهنگی شکوفا شد و در مرکز حکومتشان در ایران و عراق تمدنها و فرهنگهایی با رنگ خالص ایرانی به ظهور رسید.
در پی کاوش هایی که کاوشگران انجام داده اند دو ستون از ستون های شیوه آل بویه در مسجد جامع اصفهان شناسایی شد. قسمت اعظم این ستونها سالم بوده است. بخشی از این دو ستون در داخل دیوار جدیدی که بعداً ساخته شده، قرار گرفته است. ستون های مدور معظم ردیف بیرونی قبلی در نتیجه این تغییرات مبدل به ردیف دوم شده است.

معماری مساجد ایرانی در دوره سلجوقیان (447- 553 هجری)
در سال ??? هجری ، طغرل ، بنیانگذار سلسله سلجوقی ، در پی سال ها محاصره اصفهان بالاخره حکومت آل کاکویه را ، در هم شکست . آلب ارسلان جانشین طغرل شد و ملکشاه سلجوقی در سالهای ??? تا ??? ه ق به فرمانروایی رسید و اصفهان را رسما به پایتختی برگزیددر منطقه دورتر به جانب غرب، سلجوقیان از جیحون گذشتند وارد خاک خراسان شدند و پس از کسب پیروزی در 418 ه قدرت را بدست آوردند و از آن به بعد دولت سلجوقیان را در مرو پایه گذاری کردند. از این زمان به بعد است که بیشتر بناهای قابل ذکر در ایران تاریخگذاری می شود، زیرا این عصر، دوران فعالیتهای عظیم و گسترده است.
   مساجد چهار ایوانی در شهر اصفهان و اطراف آن در دورهء سلجوقی پا به عرصهء وجود گذاشته است و در دیگر نقاط ایران از مکتب معماری اصفهان تقلید کرده اند . یکی از قدیمی ترین و عالی ترین مساجد چهار ایوانی مسجد جامع اصفهان (جامع عتیق یا مسجد جمعهء یهودیه) است . این بنا که بخشهایی از آن بیش از یک هزار سال قدمت دارد به تنهایی موزه ای است که از کلیهء صنایع و فنون بنایی  و معمــــــاری  که  افــــزون  بر آن که عالی ترین درجهء استادی و مهارت مردم اصفهان را درمعماری ، طراحی ، آجرتراشی ، نقاشی و گچ بری درهزار سال گذشته به نمایش گذاشته است آمیخته ای است متناسب از کلیهء فنون بنایی که در کنار هم قرار گرفته است . بسیاری از جهانگردان و باستان شناسان بر این باورند که این مسجد در سالهای میان (143 و 152 هجری قمری /= 761 و 770 مسیحی) در زمان خلافت منصور عباسی (136 تا 158 هجری قمری /= 754 تا 775 مسیحی) بر جای یک آتشکده قدیمی احداث شده است . حتی اگر چنین بوده است به جای مسجد مذکور که به سبک عربی و با خشت خام بنا شده بود و استحکام لازم را نداشته است مسجد چهار ایوانی با شکوهی با آجر و با عنایت به استحکام لازم از دورهء ملکشاه سلجوقی پایه گذاری شده است.

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تطبیق مساجد جامع یزد و اصفهان تحت word

1-     دکتر زکی،  محمد حسن. کتاب هنر ایران در روزگار اسلام . ترجمه: محمد ابراهیم اقلیدی. چاپ اول 1377. انتشارات صدای معمار .
2-     وزیری،  علینقی. کتاب تاریخ عمومی هنرهای مصور.  چاپ چهارم 1377. انتشارات هیرمند
3-     علام،  نعمت اسماعیل. کتاب هنرهای خاورمیانه در دوران اسلامی.  ترجمه: دکتر عباسعلی تفضلی.  چاپ اول 1382. انتشارات آستان قدس. 
4-     آیت اللهی،  دکتر حبیب الله. کتاب تاریخ هنر ایران. چاپ اول 1380. انتشارات بین المللی الهدی .
5-     رایس،  دیوید تالبوت. کتاب هنر اسلامی . ترجمه ماه ملک بهار . چاپ دوم 1381. انتشارات علمی و فرهنگی
6-      آزاد،  میترا. کتاب معماری ایران در قلمرو آل بویه. چاپ اول 1381. انتشارات کلیدی.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله زندگی نامه محمد علی جمال زاده تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله زندگی نامه محمد علی جمال زاده تحت word دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله زندگی نامه محمد علی جمال زاده تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله زندگی نامه محمد علی جمال زاده تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله زندگی نامه محمد علی جمال زاده تحت word :

زندگی نامه محمد علی جمال زاده

سید محمد علی جمال زاده در سال 1309 هـ . ق. برابر با سال 1270 هـ . ش. در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدر او سید جمال الدین واعظ همدانی معروف به (اصفهانی) از خاندان بزرگ صدر در لبنان و مادر او مریم فرزند میرزا حسن باقرخان از اعیان شهر اصفهان بود.

پدر جمال زاده روحانی ای مبارز و از خطیبان و بزرگان مشروطه خواه و موسسان آزادی سیاسی در عهد مشروطه به شمار می رفت و چون همیشه در حال سخنرانی علیه شاه بود، از طرف ظل السلطان (پسر ناصرالدین شاه) حاکم وقت اصفهان، مورد آزار و اذیت قرار می گرفت و او مجبور بود در شهرهای دیگری غیر از اصفهان، به سخنرانی و بیداری مردم بپردازد و همین آوارگی ها زندگی را برای خانواده ی او دشوار کرده بود.

خانه ی جمال زاده در آن وقت ها در اصفهان در محله ی بیدآباد و نزدیک به چهار سوی علیقلی آقا بود. جمال زاده در چهار سالگی نزد زن دایی اش (آمنه بیگم) که زن باسواید بود، البا را یاد می گرفت و پس از آن به چند مکتب از جمله مکتب پسر (ملا علی اصغر) که به گفته ی خودش از حیث صورت و سیرت به (ازرق شامی) می مانست، می رود و چون از همام جلسه اول فلکه می شود خیلی زود آن جا را ترک می کند.

او دوباره به چند مکتب دیگر جهت تحصیل مراجعت می کند، اما هیچد کدام با طبع لطیف و مذاق وی خوش نمی آید. تا این که مادرش او را در (راستا بازار) بیدآباد نزد میرزاحسن صحاف می گذارد تا هم شاگردی کند و هم از او درس بیاموزد. جمال زاده بعدها در خاطرات خود می گوید: «تازه آن جا معنی خواندن و نوشتن را فهمیدم و کم و بیش دستگیرم شد که منظور از یاد گرفتن این علامت های مج معوج که به نام حروف و حرکات چون کرم های زیان کاری از اولین دوره ی کودکی به مغز و ریشه ی عمر اطفال معصوم می افتد و تا دم مرگ شیره ی جان شان را می مکند، چیست.»

دهنه ی همان بازار بیدآباد در کنتار نهر معروف به (ماری بابا حسن) واقع بود، رفتم. عمامه به سرم گذاشتند و با همه ی صغر سن به صورت طلاب علوم دینیه درآمدم. در آن زمان بیش تر از ده سال نداشتم و با وجود این اسمم را (رُجیل) که مُصَغّر رَجُل (مرد کوچک) است، گذاشته بودند.»
داستان نویسی تا قبل از جمال زاده انسجام خاصی نداشت و نویسندگان از سبک خاصی پیروی نمی کردند، به همین دلیل گاهی اوقات میان سبک های نگارشی آن ها تداخل به وجود می آمد و باید کسی پیدا می شد تا به این نا به سامانی سامان بخشیده و برایش به طور غیرمستقیم قوانینی ایجاد نموده و سکوت چندهزارساله را می شکست. البته این کار قدری جسارت می خواست، چرا که هرگونه تغییری ممکن بود خشم سنت گرایان ناآگاه و یا مغرضان آگاه را برانگیزاند.

بالاخره جمال زاده که در غرب تحصیل کرده بود و با ادبیات آن جا به خوبی آشنایی داشت، پا به میدان گذاشت. او با انتشار مجموعه داستان «یکی بود، یکی نبود» گام به عرصه ی جدیدی گذاشت.
آری، انتشار این کتب در سال 1300 هـ . ش در برلن ع8لی رغم شور و شرش، توانست نام محمدعلی جمال زاده را به عنوان پیشوای نوول یا پدر داستان نویسی برای همیشه در تاریخ ثبت نماید.
تا قبل از آن «داستان کوتاه یا به اصطلاح فرانسه (nouvelle) بسیار دیتر از رمان در ایران به وجود آمد، زیرا ترجمه ی نمونه های اروپایی این گونه آثار نیز دیرتر از رمان در ایران منتشر شده بود. شاید نخستین بار در «مجله ی بهار» بود که بعضی از نوول های اروپایی ترجمه و نشر یافت. بعد در «مجله ی دانشکده» آثار نوول نویسان فرانسوی مانند: الفونس دوده، موپاسان، توسط سعید نفیسی و رضا هنری و دیگران ترجمه شد و سپس ترجمه ی انواع آن انتشار یافت.»
«چایگین»، خاورشناس روس، در مورد جمال زاده و اثر معروف او «یکی بود، یکی نبود» چنین اورده است: «تنها با یکی بود، یکی نبود است که مکتب و سبک رئالیستی در ایران آغاز یافت و همین سبک و مکتب است که در واقع شالوده ی جدید ادبیات داستانی در ایران گردید و فقط از آن روز به بعد می توان از پیدایش نوول و قصه و رمان در ادبیات هزارساله ی ایران سخن راند;»
جمال زاده، به خصوص به عنوان نویسنده دی «یکی بود، یکی نبود» نه تنها از لحاظ تقدم تاریخی، بلکه از حیث وضوح و وزن و معنی مقام اول را دارد; باید گفت که جمال زاده نویسنده ای است که با بهترین نوول نویس های اروپا در یک ردیف است».
یکی از عواملی که سبب شد تا سبک نگارشی جمال زاده در ایران به عنوان طلیعه ای در ادب فارسی مطرح شود، توجه به ساده نویسی به شیوه ی غرب بود. این در حالی بود که در کشور ما تا آن زمان غامض نویسی حسن محسوب می شد و آن را نشانه ی فضل و فضل فروش می دانستند.
«مجموعه داستان یکی بود، یکی نبود را که عنوان خود را از فاتحه ی کلام قصه سرایان ایرانی گرفته و اولین کتابی بود که بر خلاف عادت به زبان محاوره یا معمولی نوشته شده بود، ولوله و غوغایی در ایران برپا کرد. گروهی نویسنده را به بی ذوقی و بی سلیقگی متهم کردند که فن نویسندگی را تا حد قبول و پسند عامه تنزل داده و نیز به جامعه و آداب ایرانی اهانت کرده است.»

«اهمیت جمال زاده در تاریخ ادبیات ایران بیش تر از نظر پیشروی و رهبری ادبی در داستان نویسی جدید است و این خود کار بزرگی است. مقدمه ی معروفئ او بر کتاب «یکی بود، یکی نبود» به منزله «مانیفست»، یعنی بیانه ای ادبی است که به مکتب جدید نویندگی در ایران رسمیت بخشیده است.»
البته باید به این نکته توجه داشت که «تحول نثر فارسی» در ایران باری نبود که حمل آن فقط و فقطی بر دوش جمال زاده سنگینی کرده باشد، بلکهد دیگران در حمل این بار سهمی به سزا داشته اند. دکتر خانلری در این خصوص چنین اهار می دارد: «در این شیوه جمال زاده، مبتکر نیست. اگر از ترجمه ی تمثیلات آخون

د زاده و ترجمه ی «حاجی بابا» چشم بپوشیم افتخار این سبک با داستان نویسی دهخدا است که در روزنامه ی صور اسرافیل مقالات نیش دار دارد. هجو و انقاد اجتماعی به امضای «دخو» نوشت و اولین بار الفاظ و تعبیرات عامیانه را در آثار ادبی اجازه ی ورود داد. اما جمال زاده اصول و قواعد این شیوه را نوشت و آن را به عنوان یکی از ملکیت های ادب فارسی اعلام کرده است.»

نکته یا که تمام صاحب نظران در مورد جمال زاده به آن اذعان دارند، اشنا بودن او به اصول داستان نویسی به شیوه ی غربی و اعلام رسمیت بخشیدن آن از طرذف او می باشد: «جمال زاده نه تنها داستان کوتاه اروپایی را به ایران آورده بلکه نخستین مولف یک کتاب علمی جدید «گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران» به روش غربی به زبان فارسی ; نیز هست.»

البته در موفقیت جمال زاده نباید این مطلب را از نظر دور داشت که «تقی زاده، جمال زاده را به کار روزنامه نگاری و مقاله نویسی کشاند و بیش از هر کسی قزوینی او را به حرفه ی نویسندگی و داستان نویسی تشویق کرد.»

ویژگی های سبکی جمال زاده
داستان های جمال زاده عموماً رنگ و بوی خاطره و خاطره نویسی را دارد. خاطراتی که از دوران کودکی در ذهن نویسنده مانده و از نزدیک با آن ها دم خور بوده است. لذا «نظرگاه یا زاویه ی دید جمال زاده در داستان هیا کوتاه و زمان هایش غالباً اول شخص مفرد است. «من» یکی آدم اصلی که معمولاً نماینده ی نویسنده است، داستان ها را روایت می کند. کسی که در مرکز رویدادها و ماجراها قرار دارد یا به ترتیبی در معرض حوادث قرار می گیرد. گزینش نظرگاه اول

شخص مفرد، نشانه ی علاقه ی نویسنده به گونه ای خاطره نویسی و حدیث نوفس است و چنان مهئ خود جمال زاده بارها گفته است، او بسیایر از داستان هایش را بر اساس خاطرات خود و اغلب خاطرات دوره ی جوانی اش نوشته است.»

یکی از ویژگیهای بارز نثر جمال زاده، مردمی و عامه پسند بودن آن است. جمال زاده نثر را از انحصار افراد تحصیل کرده و خودمدار بیرون کشد و آن را در اختیار همگان قرار داد.
«حد اعلاید برخورد هنرمندانه ی تو دست یافتن به مفهوم کلی «دموکراسی ادبی» است، یعنی گنجاندن انبوهی اصطلاحات و تعابیر عامیانه و ضرب المثل در یک داستان با این هدف که زبان اصلاح و تکمیل شود و ادبیات در دسترس همگان قرار گیرد.»

تأکید جمال زاده بر نزدیک کردن زبان و نوشتار به زبان گفتار و استفاده از لغات و ترکیبات جایر در میان مردم به عنوان مصالح و ابزار ادبی، به نثر یا سبک نگارش او جلوه ای ساختگی اغراقذ آمیز داده است.»

«تقریباً در همه ی داستان های جمال زاده نقش مطلق خیر و شر و عواملی نظیر سرنوشت و بخت و اقبال، برجسته و تعیین کننده است. این نقش برجسته و تعیین کننده را می توان در آغاز و میان و پایان خوش داستان ها دید.»

«برای جمال زاده آن چه اهمیت دارد، سبک انشا یا به تعبیر خود او «انشای حکایتی» است و در همه ی داستان های او، حتی آثاری که ترجمه کرده است، این سبک انشا کمابیش ثابت و یک پارچه است. اصولاً سبک در نظر جمال زاده، در نوشتن متناسب با اقتضای موضوع پدیدار نمی شود، از پیش می آید نه از پی.
آدم های داستان های جمال زاده با وجود تفاوت های شان از لحاظ شغل و مقام و جنس و سن، کمابیش به یک زبان، به همان زبان عوامانه ی «کوچه بازاری» سخن می گویند.»

«استاد جمال زاده گویا با فعل «کردن» میانه یا ندارد و همه جا به جای آن «نمودن» به کار می برند و از کلمه ی «خیلی» خیلی بهره جسته اند به جای بسیار، بسیاری و بسا»
«جمال زاده تأکید بسیار داشت که زبان نو شتار را به زبان گفتار نزدیک کند. نثر جمال زاده ساده و عامیانه است و با واژگانی متنوع و گسترده، بدون این که بیانگر لحن، لفظ، لهجه های گوناگون، افراد جامعه یا قشر خاصی باشد. زبان او گزارشی و شوخی آمیز است و وابسته به سنت حکایت پردازی و اندرزگویی کلاسیک ایرانی است.»

«طنز جمال زاده برخلاف طنز هدایت پیچیده و تاریک و ژرف نیست، صریح و روشن و دلنشین است. آثار این طنز را به صورت گزنده و نیش دارش می توان به سادگی در بیش تر داستان های «یکی بود، یکی نبود» یافت.»

«نثر جمال زاده نثر میانه است. میانه از این که نه مثل زبان ادیبانه و رسمی درباری قاجار است و نه مانند زبان گفتاری هدایت و آل احمد و دیگران. بلکه آمیزه ای از هر دو.»

«با همه ی زیبایی ها و شیرینی هایی که در نثر جمال زاده وجود دارد، از دیدگاه روح الله مهدی پور چند عیب همواره زبان و نثر جمال زاده را آسوده نگذاشته که اهم آن از این قرار است.»
1-دل نکندن از نثر مقاله ای، 2 بسامد واژه های هم معنی و زیاده روی در به کار بردن مترادف، 3 استفاده از آرایه های ادبی و صنایع لفظی، 4 استفاده از لغات عربی و اروپایی، 5 به کارگیری صفت های پیاپی و هم سنگ برای یک نفر، 6 بزرجگ نمایی در مانندگی کسی که به چیزی یا کسی، 7 میل به سبک و سیاق گذشتگان و نوشته های باستانی.

زکریا مهرور در این خصوص تحقیق جامع و ارزنده یا دارد که با اندکی الخیص در این جا آورده می شود.
سبک جمال زاده
الف- توصیف های پراطناب و نیش آلود
«ویلان الدوله از آن گیاه های است که فقط در خاک ایران سبز می شود و میوه ای بار می آورد که نخود هر آش می نامند.» «دارالمجانین»
ب-عنصر طنز و شوخ مآبی
«شاهزاده تویسرکانی که از بس پر فیس و افاده بود، تف می انداخت و سبحان الله تحویل می داد، اسمش را «»شاهزاده اخ تف سبحان الله» گذاشته بود.» (از مجموعه یکی بود، یکی نبود)
پ-ویژگی های سبک واژگانی و بافت صرفی و نحوی
1-نکات صرفی:
-به کار بردن واژه های کوتاه شده ی گفتاری با بسامد کم، مثلا «ماسها» به جای ماست ها، «بلات» به جای بلایت، «بش» به جای بهش.
-به کار گرفتن فعل ها و کلمات ساده به جای فعل های مرکب و پیشوندی:
«به فراش های چنانی» به جای «آن چنانی» (فارسی شکر است).
-به کار بردن فعل ها به جای یک دیگر در زمان مختلف:

«از یک طرف بوی کباب تازه به دماغشان رسیده است (به جای رسیده بود) و ابدا بی میل نیستند (به جای نبودند). (کباب غاز).
-به کارگیری صفات شمارشی ناآشنا و غیرمتعارف:
«ده رأس حمال»، «هشت رأس انگشت»، «مبلغی سرخ و سفید شد»، «یک شکم کتک».
-آوردن ترکیبات اتباعی که یکی از آن دو مهمل است:

«هارت و هورت»، «باد و بروت»، «سیت و سوت»، «هاج و واج». (فارسی شکر است).
-داشتن واژه های نامانوس عربی که در روزگار نویسنده رواج داشته است:
واحد یموت، ما به النزاع، عنق منکسر و منحوس، طرفه العین، کما هو حقه، تحت الحنک، سلس القول (فارسی شکر است).
-به کار گرفتن تعابیر و اصطلاحات و لغات عامیانه:

«عادت هم حقیقتا مثل گدای سامری و گربه ی خانگی و یهودی طلب کار و کوت کش (یا به قول تهرانی کناس) اصفهاین است که هزار بار از این در بیرونش کنی، از در دیگر می آید.» (یکی بود، یکی نبود)
2-نکات نحوی:
-به کار گرفتن «را» نشانه ی مفعولی بعد از مضاف الیه جزء نخستین فعل مرکب یا انداختن آن:
«چیزی جلب نظرم را کرد.»، «قلبم با کمال شدت بنای زدن را گذاشت.» (یکی بود، یکی نبود).
-به کارگیری جمله های پیچیده و مرکب:
«قلتشن دیوان اسم بامسمایی بود و صاحبش چنان که لابد خودتان حدس می زنید، مرد سیاه توه ی چاق و بلند و سیبیلوی آبله رویی بود با یک دنیا هارت و پورت و یک خروار اخم و تخم و یک عالم فیس و افاده.» (قلتشن دیوان).


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه های درسی | ایران پروژه | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |