پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه‌آن) تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه‌آن) تحت word دارای 55 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه‌آن) تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله آشنایی با اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه‌آن) تحت word

آشنایی با اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا  
(آسه‌آن)  
Association of South East Asian Nations  
جمهوری خلق چین  
ژاپن  
سایر کشورها  
اتحادیه جنوب شرقی آسیا (آسه آن)  
آ.سه. آن و قرن آسیا  
آ.سه.آن» و پویایی اقتصاد جهانی  
گام آغازین به سوى شکل گیرى جامعه شرق آسیا  
تجارت  آزاد در جنوب شرقی آسیا  
ظهور ابرقدرت اقتصادی  درمشرق  زمین  
گزارشى از مقاله اخیر فرانسیس فوکویاما  
پیش بینى دوباره آینده آسیا  
راهبردهاى مشترک در اجلاس رهبران جنوب شرق آسیا  
تجارت الکترونیک و کشورهای آسه آن  

اشاره؛

            بلوک‌های اقتصادی که در مناطق گوناگون جهان در نیم قرن گذشته تشکیل شده‌اند، تلاش وسیعی را برای ایجاد فضای همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی ایجاد کردند و توانستند با یکپارچگی و وحدت، ضمن کاهش تنش‌های منطقه‌ای، در راه توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی ساکنان کشورهای عضو گام‌های مؤثری بردارند

            یکی از بلوک‌های منطقه‌ای فعال و موفق، اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه‌آن) است که توانسته حوزه فعالیت و همکاری‌های خود را توسعه دهد و با کشورهای دیگر جهان نیز به توافق‌های مؤثری در خصوص گسترش روابط اقتصادی، تبادل فرهنگی و فناوری دست یابد

            در شماره‌های گذشته نشریه «بررسی‌های بازرگانی» با نحوه تشکیل آسه‌آن و نیز بخشی از فعالیت‌های آن در خصوص گسترش روابط تجاری و امنیتی میان اعضا و نیز روابط اقتصادی با دیگر بلوک‌ها از جمله اتحادیه اروپا آشنا شدید. در این شماره، پیرامون مناسبات آسه‌آن با کشورهای چین، ژاپن، استرالیا، زلاند نو، آمریکا، هند و پاکستان آشنا خواهیم شد

جمهوری خلق چین

تلاش برای بهبود روابط مشورتی بین آسه‌آن و چین در سال 1993 آغاز شد و متعاقب آن کمیته‌های مشترکی در مورد همکاری اقتصادی و تجاری و همچنین همکاری علمی و فنی تشکیل شدند

اولین مشورت‌های رسمی بین مقام‌های ارشد دو طرف در آوریل 1995 صورت گرفت. نمایندگان آسه‌آن در مورد اقدام تجاوزکارانه چین در جزایر «اسپراتلی» به ویژه مجاز کردن فعالیت‌های ماهی‌گیری غیرقانونی و احداث تأسیسات نیمه‌دائم دریایی در یکی از جزیره‌نماهای مورد منازعه، به‌شدت ابراز نگرانی کردند

چین در ماه ژوئیه به وزیران خارجه آسه‌آن اطمینان داد که این کشور خواهان راه‌حلی صلح‌آمیز براساس قانون بین‌المللی براساس قانون بین‌المللی برای منازعه حاکمیت بر جزایر می‌باشد

در همان زمان، چین بار دیگر ادعاهای خود را بر جزایر تکرار کرد. به رغم نگرانی مستمر آسه‌آن در مورد ادعاهای چین در جنوب دریای چین، تلاش‌هایی به منظور تحکیم روابط بین دو طرف به‌عمل آمده و چین در ژوئیه 1996 اجازه یافت در کنفرانس‌های معاونان وزرا به عنوان یک عضو کامل مذاکره‌کننده شرکت جوید

در فوریه 1997 یک کمیته مشترک همکاری برای هماهنگی مذاکرات چین و آسه‌آن و تمامی جوانب روابط بین دو طرف تشکیل شد. چین در ماه آوریل در جلسه مقام‌های ارشد آسه‌آن برای اولین بار توافق کرد، مسایل مربوط به جنوب دریای چین را در یک نشست چندجانبه بیش از آنکه مباحثات را بر مبنایی دوجانبه محدود سازد، بحث نماید

روابط بین دو طرف با اعلام حمایت چین از توسعه گروه‌بندی آسه‌آن تحکیم بیشتری یافت. توسعه آسه‌آن از طریق اعطای عضویت به کامبوج (که سپس به تعویق افتاد)، لائوس و میانمار و اتخاذ تصمیمی مبنی بر تشکیل شورای مشترک بازرگانی جهت افزایش تجارت و سرمایه‌گذاری دوجانبه صورت گرفت

چین در اجلاس غیررسمی سران که در ماه دسامبر 1997 برگزار شد، شرکت کرد. اجلاسی که در پایان آن دو طرف یک بیانیه مشترک صادر کردند و به موجب آن تعهد خود را بر حل منازعات منطقه‌ای از طرق صلح‌آمیز تأیید کردند

ژاپن

اجلاس آسه‌آن و ژاپن در سال 1997 برای بحث در مورد موضوعات مورد نگرانی فیمابین در زمینه‌های تجارت، سرمایه‌گذاری، انتقال فناوری و افزایش مساعدت برگزار شد

تنها اجلاس وزیران اقتصاد آسه‌آن و وزیر تجارت بین‌الملل و صنایع ژاپن در اکتبر 1992 برگزار شد. در این جلسه و پس از آن، آسه‌آن از ژاپن درخواست کرد که میزان سرمایه‌گذاری خود را در کشورهای عضو افزایش دهد و بازارهای خود را به روی کالاهای ساخت آسه‌آن به منظور کاهش کسری تراز تجاری با ژاپن، بیش از پیش بگشاید

ژاپن موافقت کرد، امتیازات آسه‌آن را به موجب نظام کلی تعرفه تا سال 2001 تمدید نماید

همکاری عمرانی و فرهنگی آسه‌آن و ژاپن از سال 1993 به موجب طرح‌هایی شامل برنامه مبادله فنی داخل آسه‌آن، برنامه افزایش همکاری ژاپن و آسه‌آن و برنامه دولتی آسه‌آن و ژاپن توسعه یافته است

در دسامبر 1997، ژاپن که در اجلاس غیررسمی سران در مالزی شرکت کرده بود، توافق کرد ورود کالاهای ساخت کشورهای عضو آسه‌آن به بازارش افزایش یابد و فرصت‌های آموزشی برای بیش از 20 هزار جوان را به منظور کمک به توسعه اقتصاد داخلی آسه‌آن فراهم آورد

در بیانیه مشترکی که در پایان اجلاس انتشار یافت، هر دو طرف متعهد شدند که همکاری بیشتری داشته باشند و در جهت افزایش صلح و ثبات منطقه‌ای همکاری کنند

سران کشورهای عضو آسه‌آن در دسامبر 1998 از ابتکار عمل ژاپن که در اکتبر همان سال اعلام شد، استقبال کردند. این ابتکار عمل در مورد تخصیص 30 میلیارد دلار آمریکا برای افزایش بهبود اقتصادی در منطقه بود. در همان حال، نخست‌وزیر ژاپن اعلام کرد که 5 میلیارد دلار دیگر را به عنوان وام‌های واگذاری جهت اجرای طرح‌های زیربنایی برای آسه‌آن در نظر گرفته است

سایر کشورها

به موجب برنامه همکاری اقتصادی استرالیا و آسه‌آن، استرالیا فعالیت‌های آسه‌آن را مورد حمایت مالی قرار داد و مبادرت به تشکیل شورای بازرگانی مشترک در سال 1980 کرد

مرحله سوم برنامه در اواسط 1994 با اعطای کمک مالی به ارزش 32 میلیون دلار استرالیا به آسه‌آن آغاز شد

در یک دوره زمانی منتهی به ژوئن 1998، تمرکز عمده بر روی طرح‌هایی در مدیریت محیط زیست، مخابرات، حمل و نقل و بخش‌های کشاورزی و صنعتی بود

روابط همکاری با زلاندنو برمبنای برنامه ارتباط «بین نهادی» و برنامه افزایش تجارت و سرمایه‌گذاری استوار بود و به موجب آن کمک‌های مالی متوجه توسعه جنگل‌ها، فناوری تولید لبنیات و مدیریت دامپزشکی بود

در نوامبر 1993 یک کمیته جدید مدیریت زلاندنو و آسه‌آن به منظور نظارت بر اجرای طرح‌های همکاری آغاز به‌کار کرد

در رابطه با همکاری آسه‌آن با آمریکا می‌توان به کمک‌های مالی آمریکا برای امور بازرگانی کوچک و متوسط و سایر طرح‌ها و نیز ایجاد یک مرکز مبادله فناوری اشاره کرد

آسه‌آن و آمریکا در سال 1990 یک گروه مشترک کاری تشکیل دادند که هدف آن بررسی روابط اقتصادی آسه‌آن با آمریکا و همچنین شناسایی و تعیین برنامه‌هایی بود که به موجب آنها مناسبات اقتصادی می‌توانست تقویت شود

طرح‌های همکاری آسه‌آن و کانادا شامل فناوری شیلات، صنایع مخابراتی، بهره‌گیری از انرژی خورشیدی و یک مرکز کاشت درختان جنگلی می‌باشد

در سال 1994 یک کمیته مشترک برنامه‌ریزی و نظارت ایجاد شد و برای اولین بار در اکتبر 1995 تشکیل جلسه داد. هدف آن نظارت بر طرح‌های برنامه‌ریزی و سطوح اجرا بود

جمهوری کره در ژوئیه 1991 به عنوان «شریک در گفت‌وگو» مورد پذیرش آسه‌آن قرار گرفت و در دسامبر همان سال، اتاق بازرگانی مشترک آسه‌آن و کره تشکیل شد

طرح‌های همکاری در خلال سال 1995 در ارتباط با توسعه منابع انسانی، علوم و فناوری، توسعه کشاورزی و تجارت و سیاست‌های سرمایه‌گذاری به اجرا درآمدند

جمهوری کره در دسامبر 1997 در جلسه غیررسمی سران آسه‌آن شرکت کرد

در ژوئیه 1993 کشورهای هند و پاکستان به عنوان شرکای ناحیه‌ای آسه‌آن مورد قبول واقع شدند. شرکای ناحیه‌ای می‌توانند در جلسات آسه‌آن در مورد برخی بخش‌ها همچون تجارت، حمل‌ونقل و ارتباطات و گردشگری حضور یابند

پس از آن شورای بازرگانی آسه‌آن و هند تشکیل شد و برای اولین بار در فوریه 1995 در دهلی‌نو تشکیل جلسه داد

اجلاس سران آسه‌آن در دسامبر 1995 با افزایش سطح وضعیت هند به سطح یک شریک مذاکره، توافق کرد. هند به‌طور رسمی در کنفرانس معاونان وزیر در ژوئیه 1996 پذیرفته شد. هند در ژوئیه 1998 پیشنهاد ارایه شده مبنی بر اینکه پاکستان در اجلاس منطقه‌آی آسه‌آن برای بحث در مورد مسایل مربوط به آزمایش سلاح‌های هسته‌ای هر دو کشور حضور یابد را رد کرد

***

آسه‌آن در سال 1981 میزبانی یک کنفرانس سازمان ملل در مورد کامبوج را پذیرفت و اطمینان داد که آسه‌آن (نه به عنوان یک گروه) به هیچ جناحی سلاح نمی‌دهد

در جلسات غیررسمی 89-1988 که از سوی نمایندگان ویتنام و لائوس برگزار شد، آسه‌آن و جناح‌های کامبوجی در خصوص راه‌حل ممکن سیاسی در کامبوج به بحث پرداختند

آسه‌آن در کنفرانس بین‌المللی در مورد کامبوج که در پاریس در ژوئیه/اوت 1989 برگزار شد، شرکت کرد و مذاکرات بیشتری در جاکارتا در فوریه 1990 در این مورد انجام گرفت که هیچیک از آنها نتوانستند به راه‌حلی سیاسی دست یابند

وزیران آسه‌آن در ژوئیه همان سال خواستار تشکیل یک شورای عالی ملی (SNC) با شرکت دولت کامبوج که تحت حمایت ویتنام و سه گروه مخالف بود، شد

پیشنهاد سازمان ملل برای تشکیل یک شورای عالی ملی و برگزاری انتخابات تحت نظارت سازمان ملل در سپتامبر 1990 از سوی تمامی جناح‌های کامبوج پذیرفته شد

در پی بازگشت گسترده آوارگان کامبوج در سال 93-1992، آسه‌آن در ژاپن کارشناسان فنی را برای کمک به اسکان مجدد آنها به کار گماشت. وزیران خارجه آسه‌آن و شرکای مذاکره‌ای آنها در ژوئیه 1994 توافق کردند، به‌منظور کمک به دولت کامبوج در تحکیم موضعش، به آن کشور آموزش نظامی بدهند

در ژوئیه 1995 توافق شد که به کامبوج «وضعیت ناظر» داده شود. سپس همکاری بین دو طرف بر روی مسایلی همچون پذیرش آینده کامبوج در گروه به عنوان یک عضو کامل متمرکز شد. وزیران خارجه آسه‌آن در مه 1997 تأیید کردند که کامبوج به همراه لائوس و میانمار در ژوئیه همان سال به گروه راه یابند. با این حال در اواسط ژوئیه عضویت کامبوج به علت برکناری شاهزاده «رانارید» و ناآرامی داخلی منتج از آن به تعویق افتاد

سپس در همان ماه رهبر کامبوج یعنی «هان‌سن» نخست‌وزیر دوم کامبوج توافق کرد که آسه‌آن نقش میانجی را در بازگرداندن ثبات به کشور و تدارک دیدن یک انتخابات آزاد داشته باشد

در اوایل اوت 1997، وزیران خارجه اندونزی، فیلیپین و تایلند به نمایندگی از طرف آسه‌آن به منظور تأیید این اهداف با «هان‌سن» ملاقات کردند

«هان‌سن» در ژانویه 1998 ملاقات با هیأت سه‌نفری آسه‌آن را نپذیرفت. با این حال یک گروه ناظر از آسه‌آن به هیأت بین‌المللی نظارت پیوست تا بر امر انتخابات که در ژوئیه 1998 در کامبوج برگزار شد، نظارت کند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله اوپک و منافع ملی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اوپک و منافع ملی تحت word دارای 75 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اوپک و منافع ملی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اوپک و منافع ملی تحت word

اوپک و منافع ملی  
چکیده  
1 امنیت عرضه  
نتیجه اول  
1-1 خلیج فارس، خاورمیانه و تجارت جهانی نفت  
2 تنوع بخشی به عرضه نفت خام برای تأمین امنیت عرضه  
نتیجه سوم  
نتیجه چهارم  
نتیجه پنجم  
3 پیامدهای اقتصادی سیاست تنوع بخشی به عرضه نفت خام  
1-3 گستردگی طیف هزینه های تولید  
نتیجه ششم  
2-3 افزایش ریسک سرمایه گذاری در حوزه های پر هزینه  
نتیجه هفتم  
4 تغییر پذیری شدید قیمت به عنوان مهم ترین خصوصیت بازار جهانی نفت  
نتیجه هشتم  
5 آثار اقتصادی تغییر پذیری شدید قیمت نفت خام  
نتیجه نهم  
نتیجه دهم  
6 اوپک، تنها سازمان موجود برای مدیریت بحران قیمت  
1-6 حالت اول: افزایش قیمت نفت خام  
نتیجه یازده  
2-6 حالت دوم: کاهش قیمت نفت خام  
نتیجه دوازدهم  
نتیجه سیزدهم  
نتیجه چهاردهم  
7 خروج از اوپک  

چکیده

42 سال قبل (1960) اوپک به ابتکار ونزوئلا تأسیس شد. کوشش­های این کشور در متعاقد کردن ایران و عربستان و عراق در مورد ضرورت تنشکیل این سازمان، بسیار موثر بود. از بدو تأسیس اوپک، به ویژه بعد از افزایش قیمت نفت خام در سال 1974، این سوال همواره برای کارشناسان مسائل نفتی  مطرح بوده است که آیا اوپک ابزارهای مناسبی در اختیار دارد تا بتواند بحران­های حاصل از تغییرات عرضه و قیمت را به نحو مناسبی مدیریت کند؟

پیش فرض ما این است که تأمین امنیت عرضه نفت خام، مهم­ترین هدف سیاستهای بین المللی انرژی در کشورهای پیشرفته صنعتی است. در این مقاله می­خواهیم سه نکته زیر را نشان دهیم

الف ـ بی ثباتی نسبی عرضه و یکنواختی و پایداری نسبی تغییرات تقاضای نفت خام از مهم­ترین خصوصیات بازار جهانی نفت محسوب می­شود؛ لذا قیمت نفت ماهیتاً بی ثبات است

ب ـ اوپک تنها نهادی است که می­تواند بحران­های ناشی از عرضه و قیمت را در بازار جهانی نفت به نحو موثری مدیریت کند. با وجود این، ساختار بازار جهانی نفت و روابط اوپک و غیر اوپک به نحوی است که نتایج اقدامات اوپک در مدیریت بحران قیمت، معمولاً به نفع مصرف کنندگان  بزرگ نفت در کشورهای پیشرفته صنعتی و تولید کنندگان غیر اوپک تمام می­شود

ج ـ در وضعیت فعلی و تا آینده قابل پیش بینی، کشورهای بزرگ صنعتی نمی­توانند بدون اوپک به هدف اصلی خود، یعنی تنوع بخشی به عرضه برای تأمین امنیت عرضه برسند. در این وضعیت، منافع یک عضو اوپک موقعی حداکثر می
­شود که با بقاء اوپک، از اوپک خارج شود و به گروه غیر اوپک بپیوندد؛ هر چند خروج از اوپک چندان هم ساده نیست

در این گزارش کوشیده­ایم با ارائه چارچوبی تحلیلی از جایگاه اوپک در بازار جهانی نفت، سیاستهای این سازمان را در مدیریت بحران عرضه و قیمت ارزیابی کنیم. توجه ما فقط به آن دسته از عوامل بنیادین بازار نفت است که در تمام موقعیتها، نقش کلیدی در تحولات قیمت نفت دارند. بنابراین، نگرش ما در این تحقیق، جنبه تاریخی ندارد؛ زیرا تفسیر برخی رویدادها در بازار نفت مستلزم شناخت اوضاع و احوال حاکم در زمان وقوع آنهاست. با این همه، سعی کرده­ایم در این چارچوب تحلیلی، روند کلی حاکم بر تحولات بازار جهانی نفت را با توجه به روابط اوپک و غیر اوپک در مدیریت بحران عرضه و قیمت ازریابی کنیم

1 امنیت عرضه

امنیت عرضه نفت خام از اهم مسائل راهبردی جهان غرب به شمار می­رود. شاید در کمتر موردی کشورهای پیشرفته صنعتی تا بدین اندازه با یکدیگر به توافق رسیده­اند و در راه تحقق آن تشریک مساعی نموده­اند. شرکتهای نفتی بزرگ درر اموری چون کنترل بازارهای فروش فرآورده­، کسب سهم بیشتر در فعالیتهای اکتشاف  و تولید نفت خام در سطح جهانی، کاهش هزینه تولید و رشد کارآیی، با یکدیگر رقابت می­کنند، اما هنگامی که مسئله امنیت عرضه مطرح می­شود با یکدیگر اتفاق نظر دارند و می­کوشند هماهنگی را در تحقق آن اتخاذ کنند. از این رو در سال 1974 و بعد از اولین شوک نفتی، آژانس بین المللی انرژی IEA 4  به منظور تدوین سیاستهای هماهنگ انرژی برای تامین امنیت  عرضه و کمک به کشورهای صنعتی پیشرفته، در جهت مقابله با آثار منفی قیمتهای بالاتر نفت خام تاسیس شد

منظور ما از «امنیت عرضه» در واقع امنیت عرضه انرژی به معنای وسیع کلمه نیست، بلکه امنیت عرضه نفت خام است. می­دانیم که مصرف کنندگان بزرگ در کشورهای پیشرفته، سیاستهای متعددی را برای تأمین امنیت عرضه انرژی اتخاذ کرده­اند، مانند افزایش کارآیی انرژی در نظام تولیدات صنعتی، صرفه­جوییهای مختلف در مصرف انرژی و استفاده از انرژی­های تجدیدپذیر. همچنین می­توان از سیاست­هایی نام برد که به منظور تأمین امنیت عرضه نفت خام اتخاذ شده­اند، مانند استفاده هرچه بیشتر از گاز طبیعی به عنوان جانشینی برای نفت، استفاده از انرژی­های هسته­ای  و حتی بهره­برداری بیش تر از زغال سنگ

سوال اصلی این است که چرا کشورهای صنعتی پیشرفته در مورد امنیت عرضه نفت خام نگران­اند؟ به نظر می­رسد عدم تطبیق توزیع جغرافیایی «ذخایر نفت»5 با حوزه­های مصرف، سرچشمه نگرانی چندین ساله بازار جهانی نفت در مورد مسئله امنیت عرضه است. سهم بسیار بالایی از ذخایر نفت جهان در کشورهایی قرار دارد که از لحاظ صنعتی پیشرفته نیستند، لذا میزان مصرف نفت خام آنها بسیار ناچیز است. اما اکثر کشورهای صنعتی پیشرفته که وابستگی شدیدی به نفت خام دارند اساساً یا فاقد ذخایر نفت­اند یا میزان ذخایرشان برای مصارف جاری و آینده آنها کافی نیست. برای تبیین این نکته به جداول شماره 1 و 2 مراجعه می­کنیم. جدول شماره 1 نشان می­دهد که نفت خام، عمدتاً در چه حوزه­هایی مصرف می­شود و جدول شماره 2 مربوط به ذخایر اصلی نفت در جهان است. 6

در تحلیل مسئله امنیت عرضه نفت خام باید سه عامل ذخایر، تولید و مصرف را در ارتباط با یکدیگر مطالعه کرد. ذخایر، توان عرضه در آینده را نشان می­دهد؛ بنابراین اطمینان از بهره­برداری به موقع ذخایر در آینده از شرایط امنیت عرضه است. سطح تولیدات کاشف از میزان اطمینان به امنیت عرضه بالفعل است، در حالی که سطح مصارف وابستگی به عرضه نفت خام را تعیین می­کند. از این رو در جداول شماره 1 و 2 مقادیر ذخایر به همراه تولید و مصرف ذکر شده است

ملاحظه می­شود که در امریکا به تنهایی بیش از 25 درصد نفت تولیدی جهان را مصرف می­کند، در حالی که کمتر از 3 درصد ذخایر نفت جهان را دارد. اروپا با کمتر از 2 درصد ذخایر نفت جهان، بیش از 21 درصد مصرف جهانی نفت خام را به خود اختصاص داده است، اما ژاپن با بیش از 7 درصد مصرف نفت خام اساساً فاقد ذخایر نفت است. کشورهای صنعتی OECD با حدود 8 درصد از ذخایر نفت جهان، بیش از 62 درصد نفت خام تولید شده در جهان را مصرف می­کنند. بنابراین نگرانی مصرف کنندگان بزرگ در کشورهای پیشرفته صنعتی در مورد امنیت عرضه نفت خام در آینده کاملاً منطقی است؛ زیرا عرضه نفت خام در آینده با توجه به حجم ذخایری تعیین می­شود که خارج از حوزه جغرافیایی آنهاست، بنابراین کشورهای صنعتی پیشرفته در آینده با مسئله بسیار جدی امنیت عرضه رو به رو خواهند شد

اکنون به بررسی حوزه­های اصلی ذخایر بزرگ نفت در جدول شماره 2 می­پردازیم

 کشورهای عضو اوپک با 814 میلیارد ( هزار میلیون ) بشکه 7، حدود 78 درصد ذخایر نفت جهان را که بالغ بر 1046 میلیارد بشکه است به خود اختصاص داده­اند8 ، در حالی که فقط 5/6 درصد از مصرف جهانی نفت خام به این کشورها مربوط است. در صورت عدم همکاری اوپک در تنظیم بازار، کشورهای صنعتی پیشرفته با مسئله عدم امنیت عرضه بالقوه انرژی در آینده رو به رو خواهند شد. همکاری اوپک در تامین عرضه نفت خام به مقدار کافی برای مصارف آینده، شرط لازم در تحقق امنیت عرضه برای کشورهای صنعتی پیشرفته است

برای روشن تر شدن بحث، ترکیب کشورهای عضو اوپک را بررسی می­کنیم. یازده کشور عضو اوپک عبارتند از: عربستان، عراق، امارات، کویت، ایران، ونزوئلا، لیبی، نیجریه، قطر، الجزایر و اندونزی. ذخایر اصلی نفت اوپک در کشورهایی است که در حوزه خلیج فارس قرار دارند. برای تبیین این نکته به جدول شماره 3 مراجعه می­کنیم. از این جدول می­توان چند نکته را به شرح زیر استنتاج کرد

 الف ـ کشورهای عضو اوپک از دیدگاه ذخایر نفت ( توان عرضه نفت در آینده) به سه دسته تقسیم می­شوند: 1- کشورهای بزرگ ( ردیفهای 1 تا 6) که به ترتیب عبارتند از: عربستان، عراق، امارات، کویت، ایران و ونزوئلا. این کشورها در مجموع 2/70 درصد ذخایر جهانی نفت را در اختیار دارند. 2 ـ کشورهای متوسط که لیبی، نیجریه و قطر را شامل می­شود. 3 ـ کشورهای کوچک یعنی الجزایر و اندونزی. کشورهای متوسط و کوچک ردیفهای 7 تا11 جدول شماره 3 را تشکیل می­دهند. کشورهای کوچک و متوسط در مجموع 7/7 درصد ذخایر جهانی نفت را به خود اختصاص داده­اندو مجموع ذخایر پنج کشور لیبی، نیجریه، قطر، الجزایر و اندونزی کمتر از ذخایر نفت ایران است. از طرف دیگر، ذخایر نفت شش کشور بزرگ اوپک در مجوع بیش از 9 برابر ذخابر نفت کشورهای دسته دوم و سوم، یعنی کشورهای متوسط و کوچک است. در تحلیل جایگاه اوپک در بازار جهانی نفت و ساختار نظام تصمیم گیری و تعیین اهداف این سازمان، نباید این عدم تجانس در ذخایر اعضای اوپک را فراموش کرد

ب ـ از دیدگاه کشورهای صنعتی وارد کننده نفت خام و شرکتهای نفتی بزرگ بین المللی، مرکز ثقل قدرت در اوپک را باید در کشورهایی جستجو کرد که اولاً دارای ذخایر بزرگ هستند و ثانیاً تولیدات آنها قابل ملاحظه است. از این مجموعه، کشورهایی که مصرف داخلی کمتری دارند از اهمیت بیش تری برخوردارند؛ زیرا با توانایی صادرات بیش تر در آینده، در جایگاه مهمتری از دیدگاه امنیت عرضه نفت خام قرار می­گیرند. بنابراین، قدرت اوپک به ترتیب در شش کشور عربستان، عراق، امارات، کویت،ایران و ونزوئلا متمرکز است. سهم این کشورها در تولید نفت خام جهان حدود 8/31 درصد است، در حالی که سایر کشورهای عضو اوپک فقط 7/9 درصد از تولید نفت خام  جهان را در اختیار دارند

ج ـ از دیدگاه امنیت عرضه نفت خام در آینده، می­توان ونزوئلا را از گروه کشورهای قدرتمند اوپک خارج کرد؛ زیرا این کشور در قاره امریکا قرار دارد و ایالات متحده امریکا بزرگ­ترین بازار صادرات نفت خام این کشور را تشکیل می­دهد. امریکا با 6/25 درصد مصرف جهانی نفت خام ـ که معادل بیش از 7/18 میلیون بشکه در روز است ـ بزرگ
­ترین مصرف کننده نفت خام به شمار می­رود. همچنین این کشور با واردات روزانه حدود 9 میلیون بشکه نفت خام، بزرگترین وارد کننده نفت خام است. بنابراین باید انتظار داشت که امریکا بیش­ترین نگرانی را در مورد امنیت عرضه نفت در آینده داشته باشد. البته این نگرانی نمی­تواند به طور جدی و در بلند مدت در مورد واردات از ونزوئلا مطرح باشد؛ زیرا امریکا به دلیل موقعیت جغرافیایی، بهترین بازار صادرات را برای ونزوئلا تشکیل داده است. از سوی دیگر، ساختار سیاسی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ونزوئلا اساساً با کشورهای عربستان، عراق، امارات، کویت و ایران تفاوت دارد. ونزوئلا مطلقاً متاثر از موقعیت سیاسی خاورمیانه به ویژه مسائل اسرائیل و اعراب نیست؛ از این رو، این کشور را نباید در همان چارچوبی دید که بر مسائل ژئواستراتژیک و امنیتی خلیج فارس حاکم است

د ـ با توجه به معیار بالا و خرج کردن ونزوئلا از گروه کشورهای دسته اول اوپک، ملاحظه می­شود که پنج کشور اصلی خلیج فارس یعنی عربستان، عراق، امارات، کویت و ایران جمعاً با در اختیار داشتن 9/62 درصد ذخایر نفت جهان و 2/27 درصد تولید جهانی، بدنه اصلی اوپک را از دیدگاه معیارهای اقتصادی و سیاسی و امنیتی عرضه تشکیل می­دهند

نتیجه اول

اوپک مجموعه­ای نامتناجس از کشورهای صادر کننده نفت خام است؛ لذا با مطالعه خصوصیات نفتی هر یک از اعضای آن نمی­توان به حکم کلی درباره رفتار اوپک به عنوان نهادی تنظیم­گر در بازار جهانی نفت رسید. با وجود این، پنج کشور اصلی خلیج فارس، یعنی عربستان، عراق، امارات، کویت و ایران با دارا بودن حدود 81 درصد ذخایر اوپک 5/65 درصد تولید این سازمان، مجموعه­ای نسبتاً متجانس از کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت خام هستند که بدون در نظر گرفتن این مجموعه، نه می­توان اوپک و ساختار آن را شناخت و نه این امکان وجود دارد که بتوان به بررسی بازار جهانی نفت پرداخت و تحولات آتی آن را ارزیابی کرد

1-1 خلیج فارس، خاورمیانه و تجارت جهانی نفت

در مباحث بالا به نقش کلیدی پنج کشور اصلی خلیج فارس اشاره و معلوم شد که این کشورها که از به لحاظ حجم ذخایر  و ساختارهای ژئواستراتژیک در بازار نفت تا حدی متجانس هستند. همچنین بر این نکته نیز تاکید شد که بدون در نظر گرفتن رفتار این مجموعه، نمی­توان تحولات بازار جهانی نفت را درک کرد. سوال این است که در دسته بندی مناطق جغرافیایی جهان برای ارزیابی حجم ذخایر، تولیدات، مصرف، سرمایه­گذاری و تجارت جهانی نفت خام، چرا سازمان­های تحلیل­گر نفتی و موسسات بین المللی انرژی، از حوزه­­ای تحت عنوان « پنج کشور اصلی خلیج فارس» نام نمی­برند؟

سالنامه آماری BP که از معتبرترین اسناد آماری انرژی است، جهان را از به لحاظ جغرافیایی به مناطقی به این شرح تقسیم می­کند: امریکای شمالی، امریکای مرکزی و جنوبی، اروپا، شوروی سابق، خاورمیانه، افریقا، آسیا و حوزه پاسیفیک، کشورهای OECD، اتحادیه اروپا، اوپک و غیر اوپک. سایر سازمان­های رسمی و موسسات مطالعاتی انرژی نیز کم و بیش، تقسیم­بندی­های مشابهی دارند

خاورمیانه، نزدیک ترین دسته بندی منطقه­ای به خلیج فارس است. سالنامه آماری BP، خاورمیانه را متشکل از شبه جزیره عربستان ( عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، امارات، عمان و یمن) به علاوه ایران، عراق، سوریه، اردن، لبنان و اسرائیل می­داند. بدین ترتیب، تعریف BP از خاورمیانه، شامل کلیه کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنین یمن، سوریه، اردن، لبنان و اسرائیل می­شود. اما سهم یمن و روسیه از ذخایر نفتی جهان به ترتیب فقط 4/0 درصد و 2/0 درصد است و سهم سایر کشورها، یعنی اردن، لبنان و اسرائیل در مجموع به کمتر از05/0 درصد می­رسد. برای بررسی جایگاه نفت خلیج فارس در نفت خاورمیانه به جدول شماره 4 مراجعه می­کنیم. در این جدول، ذخایر، تولید و مصرف در کشورهای خاورمیانه مشخص شده است

از بررسی جدول شماره 4 می­توان نتیجه گرفت که از دیدگاه اقتصادی سیاسی نفت، نقش ذخایر و تولید خاورمیانه را در بازار جهانی نفت، صرفاً باید در نقش خلیج فارس دید. ذخایر نفت خلیج فارس، بیش از 99 درصد ذخایر نفت خاورمیانه است و تولید نفت خام در خلیج فارس، بیش از 95 درصد تولید خاورمیانه را تشکیل می­دهد. از این رو، کاربرد واژه      «خاورمیانه» به عنوان یک منطقه جغرافیایی در تحلیل رفتار بازار جهانی نفت نه فقط ما را به حقایق بازار نزدیک نمی
­کند، چه بسا ابهاماتی را در درک صحیح تحولات نفتی به وجود می­آورد. احتمالاً می­توان گفت که این نحوه تقسیم بندی جغرافیایی، آگاهانه اتخاذ شده است تا در بازار جهانی نفت، حساسیت زیادی در مورد جایگاه بسیار مهم خلیج فارس در امنیت عرضه نفت خام، ایجاد نشود

 نکته دیگری که از بررسی جدول شماره 4 می­توان استنتاج کرد این است که از دیدگاه اقتصاد سیاسی نفت، نقش خلیج فارس در بازار جهانی نفت عمدتاً در نقشی که مجموعه پنج کشور اصلی آن یعنی عربستان، عراق، امارات، کویت و ایران ایفا می­کنند، خلاصه می­شود. ذخایر نفت این پنج کشور در مجموع بیش از 97 درصد ذخایر خلیج فارس را تشکیل می­دهد. حجم تولیدات نفت خام در این پنج کشور، بالغ بر 92 درصد تولیدات در خلیج فارس است

نقش خاورمیانه یا خلیج فارس در تحولات بلند مدت بازار جهانی نفت عمدتاً در نقشی خلاصه می­شود که پنج کشور اصلی خلیج فارس یعنی عربستان، عراق، امارات، کویت و ایران بر عهده دارند. بنابراین، کاربرد واژه«خاورمیانه» در تحلیل مسائل اقتصاد سیاسی نفت و در پیش بینی تحولات بلند مدت بازار جهانی نفت قطعاً موجب خطا در استنتاج خواهد بود. به جای خاورمیانه، باید خلیج فارس و به ویژه پنج کشور اصلی آن در نظر گرفت

در تحلیل ساختار و سازوکار بازار جهانی نفت مخصوصاً رابطه عرضه و قیمت، امنیت عرضه، سیاستهای بلند مدت شرکتهای نفتی بزرگ و کشورهای صنعتی پیشرفته در قبال تأمین امنیت عرضه نفت خام باید عوامل متعددی را در نظر گرفت، اما مسائل مربوط به نفت پنج کشور اصلی خلیج فارس مانند ذخایر، حجم تولیدات، میزان سرمایه­گذاریهای خارجی در توسعه ظرفیت تولیدی، رژیمهای حقوقی در قراردادهای اکتشاف و تولید، نظام­های سیاسی حاکم و حتی جایگاه این کشورها در روابط بین الملل، قطعاً نقش تعیین کننده­ای در تحولات بازار جهانی نفت دارند

2 تنوع بخشی به عرضه نفت خام برای تأمین امنیت عرضه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله تمدن اسلامی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تمدن اسلامی تحت word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تمدن اسلامی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تمدن اسلامی تحت word

سفارش‌های ماندگار  
گسترش اسلام  
زبان بین‌المللی  
نهضت ترجمه  
شکوفایی تمدن اسلامی  
زمینه‌های نوزایی در اروپا  
رو به نشیب  
حیات دوباره  
نمونه‌هایی از دستاوردهای علمی تمدن اسلامی  
پزشکی  
داروشناسی  
بیمارستان  
جامعه شناسی  
فیزیک  
شیمی  
کتابخانه  
فلسفه  
ریاضی  
زمین‌شناسی  
اخترشناسی  
جغرافیا  
زیست‌شناسی  
طبقه‌بندی علوم  
تاریخ  
فهرست نام‌آوران تمدن اسلامی  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تمدن اسلامی تحت word

1 نصر، سید حسن. علم و تمدن در اسلام، انتشارات خوارزمی، چاپ دوم ترجمه‌ی فارسی

2 هونکه، زیگرید. فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه‌ی مرتضی رهبانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم

3 زرین‌کوب، عبدالحسین. کارنامه‌ی اسلام. انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم 2535 شاهنشاهی

4 یوسف حسن، احمد. هیل، دونالد.  تاریخ مصور تکنولوژی اسلامی. ترجمه‌ی ناصر موفقیان انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول 

تمدن اسلامی در نتیجه‌ی سفارش‌های اسلام به دانش‌اندوزی و بهره‌گیری از دانش تمدن‌های پیشین پدید آمد. اسلام در کمتر از یک سده به سراسر خاورمیانه، شمال آفریقا و اسپانیا گسترش یافت و میانه‌ی زمین، قلمرو جهان اسلام شد. در این منطقه‌ی پهناور، که زادگاه چند تمدن درخشان بود، مسلمانان دستاوردهای تمدن‌های پیشین را پذیرفتند و با توسعه‌ی آن‌ها، تمدن شکوهمندی را به وجود آوردند. ایرانیان در پدید آوردن تمدن اسلامی سهم زیادی داشتند و این تمدن زمینه‌ساز نوزایی در اروپا شد

سفارش‌های ماندگار

معجزه‌ی پیامبر اسلام(ص) کتاب قرآن است، کتابی که مسلمانان را به تفکر دعوت کرده، به شگفتی‌های طبیعت قسم یاد کرده و ایمان دانایان را محکم‌ترین ایمان دانسته است. پیامبر اسلام(ص) نیز پیوسته مسلمانان را به دانش‌اندوزی سفارش می‌کردند. به فرموده‌ی آن حضرت، دانش‌اندوزی بر هر زن و مردی واجب است و دانش را باید از هر سرچشمه‌ای گرفت حتی اگر در چین باشد و حتی اگر آموزگار آن فردی غیر مسلمان یا کافر باشد. از این رو، مسمانان از همان سده‌های نخستین به فراگیری دانش و توسعه و گسترش آن روی آوردند و با بهره‌گیری از اندوخته‌های پیشین بشری و توسعه‌ی آن، توانستند یکی از باشکوه‌ترین تمدن‌های بشری را به ارمغان بیاورند

گسترش اسلام

مسلمانان در سال 21 تا 22 هجری قمری سپاه ساسانیان را در نبرد قادسیه و نبرد نهاوند شکست دادند. مردم ایران که از ستم و فساد سال‌های پایانی حکومت ساسانی رنج می‌بردند از خود مقاومت چندانی نشان ندادند. آنان پیام برابری و عدالت اسلام را به گوش جان شنیدند و به پیروی از این دین توحیدی روی آوردند. مسلمانان در نبرد یرموک(در سوریه) ارتش امپراتوری روم غربی(بیزانس) را در حالی شکست دادند که از نظر تعداد، دو برابر مسلمانان بودند. آنان سوریه و فلسطین و درواقع بخش زیادی از بیزانس را فتح کردند. به زودی ندای اذان در مصر و لیبی نیز طنین انداز شد و چندی بعد مسلمانان اسپانیا را نیز فتح کردند

زبان بین‌المللی

اسلام به سرزمین‌هایی با زبان و فرهنگ متفاوت پا گذاشت. مردمان این سرزمین‌ها که ندای برابری و بالندگی اسلام آنان را به این دین جذب کرده بود، به این دین روی آوردند و برای فهم بیش‌تر کلام خدا به فراگیری زبان عربی پرداختند. به این ترتیب، برای نخستین‌بار یک زبان بین‌المللی در گستره‌ی وسیعی از جهان رایج شد که به گسترش دانش و فرهنگ کمک زیادی کرد. زبان مشترک باعث شد که هیچ دانشمندی در سرزمین‌های اسلامی، از هندوستان و آسیای میانه تا مصر و سوریه و اسپانیا، احساس غربت نکند و برای دانش‌اندوزی به شهرهای مختلف سفر کند. نگارش کتاب به زبان عربی نیز باعث شد هر دانشمندی از دستاوردهای علمی دانشمندان دیگر آگاه شود و ارتباط علمی، که برای پیشرفت دانش اهمیت زیادی دارد، به آسانی امکان پذیر شود

نهضت ترجمه

در زمان هارون الرشید، خلیفه‌ی عباسی، به سفارش یحی بن خالد برمکی، وزیر ایرانی، کتاب‌خانه‌ی بزرگی به نام خزانه‌ی حکمت(گنجینه‌ی دانش) در بغداد ساخته شد و کتاب‌های گوناگون از جای جای جهان، به‌ویژه ایران و سوریه، گردآوری شد. مامون عباسی، پسر هارون، کارهای پدر را پی گرفت و به سفارش ابوسهل فضل بن نوبخت اهوازی، بنیادی به نام بیت الحکمه(خانه‌ی دانش) به تقلید از گندی‌شاپور اهواز ساخت. او گروهی از مترجمان را به ریاست یوحنا بن ماسویه، دانشمند ایرانی مسیحی، در آن‌جا گرد آورد و همچنین گروهی را به هند، ایران و قسطنطنیه فرستاد تا کتاب‌های مفید را گردآوری کنند. به این ترتیب، ترجمه‌ی آثار علمی، فلسفی و ادبی از زبان‌های سُریانی، پهلوی، هندی و یونانی به زبان عربی، که از همان سده‌ی نخست هجری آغاز شده بود، شتاب گرفت

شکوفایی تمدن اسلامی

ترجمه‌ی آثار علمی تمدن‌های پیشین به عربی باعث شد که برای نخستین بار بخش عمده‌ا‌ی از دستاوردهای علمی و فرهنگی بشر تا آن زمان، کنار هم قرار گیرد. مسلمانان به طبقه‌بندی این دستاوردها و بررسی آن‌ها پرداختند و به این ترتیب راه را برای پیشرفت‌های بعدی هموار کردند. به‌زود تولیدی علمی نیز رشد پیدا کرد و ترجمه‌ی دانش دیگران جای خود را به تالیف و نوآوری‌ داد. کوشش دانشمندان ایرانی این تمدن را به چنان شکوفایی رساند که تا آن روزگار سابقه نداشت و تا صد‌ها سال پیشاهنگ دنیای متمدن بود. فرهنگ و تمدن اسلامی چنان شکوه و جاذبه‌ای داشت که تا سال‌های زیادی اروپایی‌ها به جهان اسلام سفر می‌کردند تا در دانشگاه‌هاى شناخته شده‌ی آن روزگار به فراگیری دانش و فن بپردازند

زمینه‌های نوزایی در اروپا

مسلمانان در سال 711 میلادی توانستند بخش جنوبی اسپانیا(اندلس) را از فرمان ویزیگوت‌ها، گروهی از بربرهای اروپا، بیرون کنند. حکومت اسلامی اندلس با پشتیبانی از دانشمندان باعث شکوفایی تمدن اسلامی در این ناحیه شد، به طوری که برخی از روحانیون مسیحی، از جمله پاپ سیلوِستِر دوم، براى فراگیری دانش به آن‌جا سفر ‌کردند و زبان عربی ‌آموختند. شهر سیسیل(صقلیه) در ایتالیا نیز باعث راه یافتن فرهنگ و تمدن اسلامی به اروپا شد. جنگ‌های صلیبی نیز بر ارتباط اروپاییان با مسلمانان بیش‌تر افزود. در دوران نوزایی اروپا، نخستین دانشگاه‌های اروپایی به سبک دانشگاه‌های اسلامی که جامعیه، کلیّه و نظامیه نامیده می‌شدند، ساخته شد. واژه‌ی یونیوِرسیته که در زبان انگلیسی برای دانشگاه به کار می‌رود، ترجمه‌ی لاتین جامعیه است

رو به نشیب

در سده‌ی پنجم و ششم هجری پاره‌ای از تعصب‌های فرقه‌ای روند رشد تمدن اسلامی را آهسته کرد. یورش مغول‌ها با آتش زدن کتاب‌خانه‌ها و کشته شدن یا کوچ بسیاری از دانشمندان، همراه بود. این آسیب‌ها باعث رکود تمدن اسلامی شد. در همین دوران بود که اروپاییان دوران نوزایی را پشت سر گذاشتند و انقلاب صنعتی را تجربه کردند. اروپاییان قدرتمند به استعمار کشورهای اسلامی روی آوردند و باعث ویرانی بیش از پیش این سرزمین‌ها شدند. به زودی، سرزمین‌های اسلامی چنان از دانش و آگاهی دور شدند که حتی پیشینه‌ی تمدنی خود را نیز از یاد بردند

حیات دوباره

از حدود یک قرن و نیم پیش، برخی از اندیشمندان مسلمان، از جمله سید جمال الدین اسدآبادی و اقبال لاهوری، به احیای تفکر اسلامی در سرزمین‌های اسلامی پرداختند. کارهای آنان آرام آرام به بیداری مسلمانان و بیرون کردن استعمارگران از کشورهای اسلامی منجر شد. این حرکت‌ها باعث امیدواری بیش‌تر مسلمانان به بازسازی تمدن اسلامی شد. شاهد این واقعیت نیز پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران است که بدون وابستگی به بیگانگان و با تکیه بر فرهنگ اسلامی به ثمر نشست و روز به روز بر شکوفایی آن افزوده می‌شود و برای مسلمانان کشورهای دیگر، از جمله لبنان، فلسطین، افغانستان، الجزایر و عراق، الهام بخش شده است. بسیاری از اندیشمندان جهان با اشاره به این جنبش‌ها از آغاز دوره‌ی دوم شکوفایی تمدن اسلامی سخن می‌گویند

نمونه‌هایی از دستاوردهای علمی تمدن اسلامی

پزشکی

زکریای رازی(313-251 هجری قمری)، بیش از 56 اثر در زمینه‌ی پزشکی نوشت که مشهورترین آن‌ها الحاوی است. کتاب طب المنصوری رازی(در 10 جلد) نخستین کتاب پزشکی است که در غرب چاپ شده است. او نخستین پزشکی است که از نخ‌هایی از جنس مو در جراحی استفاده کرده است. همچنین او نخستین پزشکی است که آبله را از سرخک و نقرس را از روماتیسم، مجزا دانسته و توصیف دقیقی از این بیماری‌ها نوشته است

ابوعلی سینا(428-370 هجری قمری)،کتاب قانون را نوشت که تا سال 1650 میلادی در دانشگاه‌های معتبر جهان تدریس می‌شد. این کتاب، که فرهنگ‌نامه‌ی پزشکی است، دست کم 86 بار ترجمه شده است. ابن سینا نخستین پزشکی است که از بیمار‌‌شدن استخوان‌ها‌ سخن گفته است

ابولقاسم زهراوی، کتاب التصریف را در مبانی جراحی نوشت که به لاتین ترجمه شده است. او سه روش بخیه زدن را، که بیش‌تر در جراحی شکم به کار می‌رود، ابداع کرده است. همچنین راهکارهایی برای تسهیل زایمان‌های غیرطبیعی پیشنهاد کرده است که امروزه نیز استفاده می‌شود. خرد کردن سنگ مثانه در مثانه از نوآوری‌های دیگر اوست

ابن زهر اندلس کتاب مهمی در زمینه پادزهر نوشت. به علاوه، سیر بیماری سرطان معده را بسیار خوب شرح داده است

حنین بن اسحاق، نخستین کتاب را در چشم‌پزشکی نوشت کتاب او همراه کتاب علی بن عیسی و عمار موصلی، منبع اصلی چشم پزشکی اروپا شد

داروشناسی

ابن بیطار(وفات 646 هجری قمری)، در کتاب الجامع المفردات الادویه و الاغذیه که به صورت الفبایی تنظیم شده است، هزار و چهارصد داروی حیوانی، گیاهی و معدنی، روش استفاده از آن‌ها و این که کدام یک را می‌توان به جای دیگری استفاده کرد، شرح داده است. او در نوشتن این اثر بزرگ از مشاهده‌های خود در سفرهای علمی متعدد به سرزمین‌های مشهور آن زمان و کتاب‌های 150 صاحب نظر از جمله ابن جلجل، رازی و ابن سینا بهره گرفته است. او در این کتاب نام داروهای مختلف را به زبان‌های مختلف آورده است

بیمارستان

تاریخ‌نگاران بیش از 80 بیمارستان پیشرفته را در سرزمین‌های اسلامی توصیف کرده‌اند. بیمارستان بغداد که در زمان هارون‌ الرشید ساخته شد، مهم‌ترین و پیشرفته ترین آن‌ها بوده است. محل این بیمارستان با دقت و بر اساس خوبی آب و هوا انتخاب شد و آب دجله با لوله‌های سفالی به داخل همه‌ی اتاق‌های آن جریان داشت. رازی هنگام انتخاب محل بیمارستان عضدی بغداد، تکه‌های گوشت گوسفند را در مکان‌های مختلف شهر آویزان کرد و آن‌ها را پس از 24 ساعت باهم مقایسه کرد. هر کدام تمییزتر و سالم‌تر بودند، در محل آویزان شدن آن، بیمارستان عضدی را ساختند. در این بیمارستان‌ها بیماران را رایگان درمان می‌کردند. به علاوه، پس از این که بیماران بهبود می‌یافتند، مبلغی به آنان پرداخت می‌شد تا به کار کردن در چند روز نخست پس از بهبودی نیاز پیدا نکنند تا مبادا بیماری آنان بازگردد

جامعه شناسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله حجاب در اسلام تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله حجاب در اسلام تحت word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله حجاب در اسلام تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله حجاب در اسلام تحت word

چـکیده  
مقدمه  
مفهوم شناسى  
مفهوم لغوى حجاب  
مفهوم اصطلاحى حجاب  
حجاب در ایران و روم باستان  
در کتاب تاریخ تمدن مى خوانیم:  
پوشش زنان عرب قبل از اسلام  
حجاب در قرآن  
تاریخ نزول سوره احزاب و نور  
شواهد روایى  
زمان بر قرارى ارتباط میان اسلام و ایران و روم  
شواهدى متعارض  
پرده نشینى  
نتیجه گیرى  
منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله حجاب در اسلام تحت word

1 کارشناس ارشد تفسیر و علوم قرآن

2 ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 4، ص 282

3 مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19، ص 386 ـ 391

4 محمد ابن درید، جمهره اللغه، ذیل واژه حجب

5 احمد فیومى، مصباح المنیر، واژه حجب: «حجبه حجبا من باب قتل منعه و منه قیل للستر حجاب لانه یمنع المشاهده و قیل للبواب حاجب لانه یمنع من الدخول و الاصل فى الحجاب جسم حائل بین جسدین و قد استعمل فى المعانى; .»

6 مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 430ـ 429

7 ابوالقاسم راغب اصفهانى، مفردات راغب، ذیل ماده «حجب»

8 مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 430

9 ر.ک:على اکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه حجاب

10 ر.ک: حسن نجفى، جواهر الکلام، ج 8، ص 162ـ175

11 همان، ج 29، ص 75ـ80

12 مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 430ـ431

13 محمد على ایازى، فقه پژوهى قرآنى، ص 192ـ194

14 ویل دورانت، همان، ج 1، ص 433ـ444 و نیز ر.ک: مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 385ـ391

15 مرتضى مطهرى، همان، ج 19، ص 390

16 احزاب، آیه هاى 32 ـ 33

17 همان، آیه 59

چـکیده

حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احکام ضرورى دین اسلام است. در ادیان الهى دیگر از جمله آئین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز این حکم با تفاوتهایى وجود دارد. در سرزمینى که اسلام در آن ظهور کرد زنان با صورتى گشاده و گریبانى چاک در معابر آمد و شد مى کردند. برخى نویسندگان چنین اظهار نظر کرده اند که پوشش اسلامى نتیجه تعامل فرهنگى بین اعراب و ایرانیان و رومیان است و در نتیجه، اسلام نسبت به چگونگى حضور زن در برابر نامحرم قانونى خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستورى شرعى در آمده، مستندى شرعى ندارد. این مقاله به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر مى پردازد


مقدمه

صرف نظر از مباحثى چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامى، فلسفه آن و مباحث دیگر، یکى از مباحث لازم در این باره، بررسى پیشینه این حکم است; به این معنا که آیا اسلام خود قانون و دستور خاصى براى پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان ریشه اى دیرینه دارد؟ ضرورت طرح این بحث از آن جا ناشى مى شود که برخى مدعى شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد» و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان عادتى است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد». برخى دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شده است». این مقاله در صدد کشف اثبات این مسئله است

مفهوم شناسى

قبل از ورود به بحث لازم است معناى واژه حجاب و مقصود از حجاب بیان شود

مفهوم لغوى حجاب

به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدى و به معناى در پرده قرار دادن به کار مى رود. ابن درید مى گوید: «حجبت الشىء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر;، احتجبت الشمس فى السحاب اذا تستترت فیه.4 حجاب، پوششى است که روى شىء را فرا مى گیرد و حجاب یعنى پرده;، زمانى که خورشید در ابر فرو مى رود عرب مى گوید: احتجبت الشمس فى السحاب». فیومى این واژه را چنین توضیح مى دهد

حجب فعلى متعدى است و به معناى مانع شدن به کار مى رود. به پرده، حجاب مى گویند، زیرا مانع از دیدن است، و به دربان، حاجب گفته مى شود، زیرا وى مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانى اطلاق مى گردد، ولى برخى مواقع به موانع معنوى نیز حجاب گفته مى شود

از گفتار اهل لغت مى توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششى گفته مى شود که مانع از دیدن شیئى پوشانده شده مى شود. شهید مطهرى نتیجه تحقیقات لغوى خود را درباره این واژه، چنین بیان مى کند

کلمه حجاب هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنى پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مى دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده مى شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد

 این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معناى لغوى به کار رفته و معناى خاصى پیدا نکرده است.7 شهید مطهرى مى فرماید

در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف مى کند: «حتى توارت بالحجاب» یعنى تا آن وقتى که خورشید در پشت پرده مخفى شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیه 51 سوره شورى و نیز در آیه 53 سوره احزاب به کار برده شده است; . در دستورى که امیر المومنین(علیه السلام) به مالک اشتر نوشته است مى فرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک» یعنى در میان مردم باش کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده

مفهوم اصطلاحى حجاب

حجاب در علومى چون عرفان و طب و شاید دیگر علوم، اصطلاح خاصى دارد9اما در مسئله مورد بحث این نوشتار که مسئله اى فقهى است داراى معناى خاصى نیست. این واژه در فقه در معناى لغوى خود که همان پرده حائل میان دو چیز باشد به کار رفته و معناى جدیدى براى آن ایجاد نشده بود. در دوران متأخر این واژه معناى اصطلاحى خاصى پیدا کرده و به پوشش خاص زنان اطلاق شده است. شهید مطهرى در این باره مى فرماید

استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن اصطلاح نسبتاً جدیدى است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه ستر که به معنى پوشش است به کار مى رفته است. فقها چه در کتاب الصلوه10 و چه در کتاب النکاح11 که متعرض این مطلب شده اند کلمه ستر را به کار برده اند نه کلمه حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمى شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار مى بردیم، زیرا چنان که گفتیم معنى شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده مى شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادى گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گرى و خود نمایى نپردازد. آیات مربوطه همین معنى را ذکر مى کند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است; در آیات مربوطه، لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتى که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب حدود پوشش و تماس هاى زن و مرد را ذکر کرده است بدون آن که کلمه حجاب را به کار برده باشد. آیه اى که در آن کلمه حجاب به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام

معناى اصطلاحى جدید این واژه، عبارت است از پوششى که زن در برابر نامحرمان باید استفاده کند و از جلوه گرى و خود نمایى بپرهیزد. در این نوشتار نیز همین معناى اصطلاحى مورد نظر است، نه پرده نشینى زنان. تردیدى نیست که حجاب در این اندازه یکى از احکام مشترک ادیان ابراهیمى و از احکام ضرورى اسلام بوده و همه طوایف اسلامى بر آن اتفاق نظر دارند

حجاب در ایران و روم باستان

در کتاب تاریخ تمدن مى خوانیم

پس از داریوش مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون براى کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادى خود را حفظ کردند، ولى در مورد زنان دیگر گوشه نشینى زمان حیض که بر ایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگى اجتماعى شان را فرا گرفت; . زنان طبقات بالاى اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمى شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردى را و لو پدر یا برادرشان باشد ببینند در نقشهایى که از ایران باستان بر جاى مانده هیچ صورت زن دیده نمى شود و نامى از ایشان به نظر نمى رسد

شهید مطهرى از سخنان جواهر لعل نهرو چنین استنباط مى کند که او معتقد است که «رومیان نیز (شاید تحت تأثیر قوم یهود) حجاب داشته اند و رسم حرم سرادارى نیز از روم و ایران به دربار خلفاى اسلامى راه یافت»

پوشش زنان عرب قبل از اسلام

 شواهد متعددى از قرآن حاکى از این نکته است که در جامعه عرب قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبى برخوردار نبودند. به همین دلیل همسران پیامبر ـ صلوات اللّه و سلامه علیه و آله ـ از متابعت آن الگو منع مى شوند

یا نِسَاء النَّبِى لَسْتُنَّ کَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا* وَقَرْنَ فِى بُیوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیهِ الْأُولَى; اى همسران پیامبر شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر ]نیستید اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن که در دلش بیمارى است طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید. و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت هاى خود را آشکار مکنید

دستورهاى اصلاحى اسلام نسبت به پوشش زنان نیز حاکى از برخى نقص ها و کاستى ها در پوشش زنان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد سفارش اسلام است

یا أَیهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا;17 اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیک تر است و خدا آمرزنده مهربان است. همین نکته، از آیات سوره نور نیز که درباره آن ها بحث خواهد شد، فهمیده مى شود. شأن نزول آیه 30 سوره نور اشاره اى به کیفیت پوشش قبل از دستور حجاب دارد. در این شأن نزول آمده است «کان النسا یتقنعن خلف آذانهن; زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش هاى خود مى انداختند» بنا بر این، گلو و بنا گوش آن ها هویدا بود. تاریخ پژوهان نیز این نکته را که زنان جزیره العرب از حجاب مناسبى برخوردار نبودند، تأیید مى کنند

اکنون سخن در این است که این وضعیت به دنبال وضع قانون اسلامى مبنى بر ضرورت حجاب بر هم خورد

حجاب در قرآن

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی تحقیق بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن تحت word دارای 54 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن تحت word

چکیده تحقیق  
مقدمه  
طرح مساله  
عوامل موثر بر رضایت شغلی کدامند ؟  
اهمیت موضوع  
اهداف تحقیق  
فرضیات تحقیق  
تعریف عملیاتی  
رضایت شغلی  
سازمان  
تعریف مفاهیم و اصطلاحات  
1- کاروشغل  
نگرشهای شغلی(Job Attituds )  
3-انگیزش(Motivation )  
4-رضایت شغلی  
5- کارمند و سازمان  
مدل نظری تحقیق  
پیشینه تحقیق  
رضایت شغلی به عنوان متغیر وابسته  
جامعه شناسان و رضایت  
الگوی پارسونز  
نظریه مبادله و گزاره جورج هومنز  
نظریه نیازها  
نتیجه گیری و جمع بندی نظریات  
عوامل دیگر موثر بر رضایت شغلی  
حقوق و دستمزد  
واحد تحلیل  
جامعه آماری  
نمونه گیری  
حجم نمونه  
تعریف مفاهیم و سنجش متغیرها  
تعریف عملیاتی رضایت شغلی و شیوه سنجش آن  
نمره گذاری مقیاس رضایت شغلی  
کاملا موافقم – موافقم – بینابین – مخالفم – کاملا مخالفم  
مقدمه  
الف) توصیف آماری ویژگیهای کلی نمونه تحقیق:  
جنس  
2-سن :  
3-تحصیلات:  
ضرایب همبستگی کلیه متغیرهای تحقیق  
تحلیل دو متغیری و رگرسیون چند متغیری  
آزمون فرضیه 1:  
آزمون فرضیه 2  
آزمون فرضیه 3  
آزمون فرضیه 4:  
آزمون فرضیه5:  
-خلاصه آزمون فرضیات تحقیق:  
خلاصه تحقیق  
نتیجه گیری  
پیشنهادات کاربردی  
کنترل و رضایت:  
مشکلات تحقیق  
فهرست منابع  
پایان نامه  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن تحت word

1- روانشناسی کاربردی: از کمپ, استورات1370 ترجمه  فرهاد-مشهد

2- تفکر نظری در جامعه شناسی: اسکِِید م, ویلیام ترجمه حاضری-علی محمد

3- سازمان و مدیریت سیستم و رفتار سازمانی: اقتداری,علی محمد

4- روانشناسی تربیتی: پارسا, محمد

5- روابط انسانی در مدیریت: پرهیزکار,کمال

6- پیدایش نظریه جامعه شناسی: ترنروبیگلی ترجمه مهساییزاده-عبداللهی

7- جامعه شناسی کاروشغل: توسلی,غلامعباس

8-  جامعه شناسی نظم: چلبی, مسعود

9- تعهد کار: چلبی, مسعود1376فصلنامه پژوهش سال دوم شماره

10- عوامل وشالوده های گرایش به کار: حبیبی,محمد فصلنامه پژوهش

11-چگونه می توان با تلویؤیون کنار آمد:داوری ارکانی 1374  53-

12- پیمایش درتحقیقات اجتماعی:دواس ,دی ای ترجمه نایبی – هوشنگ

13- رفتارانسانی درکار,رفتارسازمانی:دیویس,ونیواستورم,جان ترجمه طوسی – محمد علی

14- درآمدی برجامعه:رابرتسون,یان ترجمه بهروان – حسین- مشهد

15- مبانی رفتارسازمانی:رابیتز, استیفن ترجمه کبیری – قاسم-

16- مدیریت رفتارسازمانی:رضائیان,علی

17- آنهومی یا آشفتگی اجتماعی: رفیع پور, فرامرز

18- روانشناسی کاربردی برای مدیران تهران:ساعتچی

  19- روشهای تحقیق در علوم انسانی: عبداللهی

20- رگرسیون چند متغیری در پژوهش رفتاری : کرلینجر, فردان ,   الازارجی, پدهازور ترجمه سرایی , حسن تهران

21-  روانشناسی صنعتی و سازمانی:کورمن و آبراهام ترجمه شکرکن ,   حسین تهران

22-پایه های پژوهش در علوم رفتاری : هومن و حیدر علی

 پایان نامه

 1-  سنجش میزان رضایت مردم از سازمانهای اداری گیلان و عوامل موثر بر آن : افقی و نادری 1376 دانشگاه فردوسی مشهد

2-  بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی معلمان استثنایی مشهد : برقی, اسماعیل1376 دانشگاه علامه طباطبایی تهران

3-   بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی دبیران شهر بجنورد : محمدی , محمد 1378 دانشگاه تهران         

چکیده تحقیق

دراین تحقیق به بررسی میزان رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن در کارخانه راد فرمان می پردازیم رضایت شغلی را نگرش آگاهانه مثبت و کلی فرد نسبت به شغل خویش تعریف نموده و سپس به تعاریف مفاهیم مرتبط با موضوع پرداخته می شود

عوامل متعددی را به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق که در ارتباط با متغیر تابع رضایت شغلی دارند را شناسایی و پیرامون هر کدام بحث نظری و نتایج تحقیقات گذشته بیان می شود. به طور کلی متغیرها و عوامل تاثیر گذار بر رضایت شغلی در سه حوزه فردی و انگیزشی , سازمانی و اجتماعی دسته بندی شده و سپس تمامی متغیرهای مورد نظر در قالب یک مدل منسجم , در ارتباط با متغیر تابع قرار گرفته که هر رابطه نشاندهنده یک فرضیه تحقیق می باشد

جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان کارخانه راد فرمان که با شیوه نمونه گیری تصادفی و بر اساس محاسبات انجام شده از آن 110 نفر به عنوان نمونه گرفته شده است

پس ازجمع آوری اطلاعات مورد نیاز , ابزار آماری متناسب با فرضیه های تحقیق که مهم ترین آنها تحلیل رگرسیون , آزمون Oneway وF  می باشند به کار گرفته شده و نهایتا دیاگرام مسیر , جهت تاثیر گذاری متغیرها بر روی متغیر تابع می باشد

نتایج نشان می دهد که میانگین میزان رضایت شغلی بین کارکنان 06/2 میباشد که حاکی از آن است که کارکنان در حد متوسط رضایت دارند

 مقدمه

 ما در جهانی زندگی می کنیم که در آن مرزها بیش از بیش در حال فرو ریختن ودر عصری به سر می بریم که محصولات تکنولوژی ارتباطات لازمه حیات بشری هستند . (آوینی- 1371) و رادیو وتلویزیون از اجزای عالم کنونی  گشته و جایگاه خاصی درآن دارد که اگر این ابزار نبود , عالم علیل و ناقص الخلقه بود . به عبارت دیگر پیدایش , گسترش و کارکردهای روز افزون رادیو و تلویزیون , بشر امروزی را به نسبتی با تلویزیون کشانیده است که اکنون اگر از او اوصاف بشر بپرسند می شود گفت که بشر عصر ما , جاندار تماشاگر تلویزیون است.(داوری-1374) و بالاخره آنکه رادیو از تمام رسانه هایی که هست حساستر است , رادیو و تلویزیون می تواند یک مملکت را اصلاح کند ومی تواند به فساد بکشد.(امام خمینی«ره» 1363)

پر واضح است اهمیت هر سازمانی رابطه مثبت و مستقیمی با اهداف آن سازمان دارد یعنی هر قدر اهداف یک سازمان والاتر ومهم تر باشد آن سازمان از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. و نیز هر چقدر یک سازمان از درجه اهمیت بالایی برخودار باشد نیروی انسانی شاغل در آن سازمان جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد یعنی رضایت یا عدم رضایت آنان در سازمان نقش بسزایی در رسیدن به اهداف سازمانی ایفا می کند

در بررسی های اولیه «مساله بودن» رضایت کارکنان به چشم می خورد و نشانه هایی از نارضایتی مشهود بود, تحقیق علمی مارا کمک تا بطور دقیق با ابعاد این امر آشنا و بتوانیم با تکیه بر نتایج علمی در جهت تقویت سطح رضایت کارکنان ارائه راهکار نماییم

  طرح مساله

عوامل موثر بر رضایت شغلی کدامند ؟

که برای درک بهتر آنرا به دو سوال تقسیم می کنیم

1-     کارکنان کارخانه رادفرمان تاچه میزان از شغل خود راضی هستند؟

2-     عوامل تاثیر گذار برمیزان رضایت شغلی آنان کدامند؟

درهمه جوامع کار به معنای فعالیتی که بوسیله آن انسانها از محیط پیرامون خود بهره می گیرند و بدین سان بقای خود را تامین می کنند.(گیدنز 1374ص788) بیش ازهر نوع فعالیت دیگری بخش عمده زندگی اکثر مردم را اشغال می کند

امروزه بدون داشتن یک شغل , زندگی میسر نیست و هر فردی نیازمند داشتن یک شغل است تا بتواند به سازمانی وابسته شده و در جامعه جایگاهی داشته باشد . صرفنظر از اینکه شغل افراد چه باشد : آنان نسبت به آن احساسات ارزیابی دارند. آنان از برخی وجوه کار خود یا خوششان می آید و یا بدشان ونسبت به مطلوبیت آنچه که انجام می دهند نظری کلی دارند

بیان و طرح مسئله برای هر محقق همراه با پاسخهای فرضی است که تا حدودی قانع کننده اند اما از آنجا که در کارهای علمی , رسیدن به یک پاسخ عینی که به طور بین افرادی مطرح می شود مشکل است

در میان برجستگان جوامع کاری صنعتی پیشرفته, این باور همگانی وجود دارد که در نیم سده اخیر, محیطهای کار به رغم بهبود شرایط فیزیکی کار در اکثر سطوح از تحمل پذیری کمتری برخوردار بوده است. دوران استعمار کارگران در محیطی غیر انسانی؛تا حدی به سر آمده است, اما خطرهای کاری آن دوران و در نتیجه آن, تحقیرمقام انسان, جای خود را به خطراتی نامملوس تر و پنهان داده است

چکیده این باور بر تصدیق این واقعیت استوار است که گرچه تقاضا برای نیروی کاری به لحاظ صنعتی شدن وپیشرفت تکنولوژی , تغییر یافته ونیز مشخصه نیروی کاری به دلیل آموزش بیشتر , از مهارت وبهره وری بالاتری برخوردار شده است, تغییر در تقاضا برای مهارتهای کاری به موازات تغییردر مشخصه نیروی کار توسعه نیافته است. بنابراین, از بخش عمده کارگران , درهمه سطوح , خواسته می شود وظایف خود را به شیوه ای فاقد هویت انسانی , یا شاید ماهیتا تنش آفرین , در محیطی بیگانه, محدود واز نظر اجتماعی  تحت فشار, انجام دهند. در نتیجه کار در چنین شرایطی منجر به نارضایتمندی شخصی, یا حتی بیماری , ناآرامیهای اجتماعی واختلال اقتصادی می شود

   نظام سلسله مراتبی که برای مدیریت صنعت پدید آمده است, گونه جدیدی را از سرپرستان ایجاب می کند که ظرفیت دانایی و اجرایی آنها بسی فراتر ازحد بخش عمده ای از کارگران است.(کار و رضایت –ت م فریزرص6)

اهمیت موضوع

یکی از بدیهی ترین مسئولیتهای هر نهاد اجتماعی , نیل به اهدافی است که علت وجودی هر نهاد را شکل می دهد تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و هماهنگی تمامی عواملی است که تعامل نظام مند آنها با یکدیگر به وجود سازمان معنا می بخشد, در این میان نقش عامل نیروی انسانی به عنوان برجسته ترین عوامل که باید به آن به عنوان یک عامل ذی شعور و دارای نیازهای مادی و معنوی , اهداف فردی توقعات گروهی و سازمانی بیش از سایر عوامل توجه شود

از آنجا که کارایی نیروی انسانی همیشه براساس محاسبات اقتصادی قابل پیش بینی نیست و عوامل متعدد دیگری که برخاسته از نیازهای برتر انسان در ابعاد اجتماعی است در این زمینه موثرند. لذا ازمیان پدیده ها و عوامل مختلفی که بر بازده شغلی و سطح کارایی فرد در سازمان تاثیرگذار است رضایت شغلی را انتخاب نموده ایم که اهمیت و حساسیت خاصی دارد چرا که اگر در سازمان فرد خشنودی شغلی او مقدم بر هدفهای دیگر نباشد آن سازمان محکوم به پسرفت و نهایتا فروپاشی است

رضایت شغلی تاثیر متقابل روی فرد و سازمان دارد . ازیک طرف فرد همراه با خواستها و آرزوها یی به سازمان می پیوندد و هماهنگی و همسویی این آمال است که در فرد ایجاد رضایت می نماید که این رضایت شغلی خود باعث نو آوری و خلاقیت در کار و افزایش تعهد و بازده فرد می شود و از طرف دیگر طی فرآیند کسب رضایت کارایی افراد سازمان دارای پویای گشته و به اهداف خود نزدیک می گردد با توجه به مطالب فوق اهمیت موضوع به دو بخش تقسیم می گردد.(ازکمپ1370ص257)

 پرداختن به موضوع رضایت کاری و جستجوی عوامل موثر بر آن از آن جهت برای نگارنده مهم جلوه کرد که رضایت نقش چشمگیری در تحقق توسعه همه جانبه و ارتقاء بهره وری به عهده دارد این نقش برای کار و رضایت از کار بحصوص به موازات دور شدن جامعه از شکل بدوی و نخستین آن و نزدیک شدن به شکل پیچیده و صنعتی افزایش می یابد

رسیدن به نگرش رضایت از کار در بین کارکنان یک سازمان علاوه بر فراهم کردن زمینه های ارضاء روحی و معنوی افراد( نه فقط ابزاری برای ارضاء سایر نیازها) و میدان ندادن به احساسات نا مطلوب در حین کار , ( همچوی احساس بدبختی , محرومیت , مورد احجاف واقع شدن و ;) موجبات افزایش کارایی و بهده وری را فراهم سازد و این امر , از جمله اهداف عمده نظام جمهوری اسلامی ایران در جهت دستیابی به توسعه ای انسانی و اسلامی است

تجربه کشورهای موفق جهان نیز موفق جهان نیز موید این مطلوب است که در مقایسه بین عوامل بین عوامل موثر در رشد و توسعه اقتصادی و صنعتی , آنچه یک سرو گردن از سایر عوامل برتر است,توجه به ارزشهای انسانی و ابعاد معنوی کار و رضایت کارکنان در محیط کار و خارج از آن است میل و رغبت درونی افراد برای انجام کار توام با کیفیت مطلوب , که همانا ناشی از خشنودی شغلی است چنان از اهمیت برخوردار است که موضوع اسلی در نوشته های سازمانی است که تا سال 1980 م بیش از چهار هزار مقاله در مورد خشنودی شغلی انتشار یافته بود (از کمپ 1370 ص257)

در کشورما بخصوص در سالهای اخیر تحقیقات خوبی در این خصوص صورت گرفته ولی این کندوکاوها کافی نیست و هنوز عوامل ناشناخته ای در زمینه رضایت شغلی وجود دارد

 اهداف تحقیق

دراین تحقیق ما به دنبال دستیابی به اهداف زیر هستیم

1- چه عواملی بر رضایت شغلی در کارخانه راد فرمان موثر می باشد ؟

2-دستیابی به پاسخی روشن برای سئوالات اساسی تحقیق یعنی تعیین و اندازه گیری میزان رضایت شغلی کارکنان در هر یک از حیطه های مختلف با استفاده از مقیاسهای اندازه گیری که در قالب پرسشنامه برای رضایت طراحی شده است و همچنین شناسایی عوامل تاثیر گذار بر رضایت و مشخص کردن سهم هر یک از عوامل و تعییین اهمیت هر یک ازآنها

3-ارائه راهکارهای علمی براساس نتایج تحقیق برای بهبود رضایت شغلی کارکنان سازمان مورد بررسی به بیانی دیگر اگر چه کسب نتایج علمی در جای خوددارای ارزش است. اما زمانی این نتایج مفهوم واقعی خواهد داشت که از آنها در تصمیم گیریها استفاده شود

4- ازنگاه دیگر به عنوان کسانی که با « علوم اجتماعی» سرو کار داریم هدف اصلی این است که تاثیرات محیط اجتماعی را بر رفتار انسانها ( اعم از احساس , تفکر و عمل ) بشناسیم یعنی علاقمندیم که محیط اجتماعی یک فرد چه تاثیراتی بر او باقی می گذارد و او چگونه به این تاثیرات پاسخ می دهد

برای بسیاری از مردم , سازمانهای رسمی بخش عمده ای از محیط اجتماعی آنها را معرفی می کند . فهم تاثیر سازما نهای رسمی بر افراد چگونگی واکیش آنها به این تاثیرات از رسالتهای محققین علوم اجتماعی است. (طالبان 1374)

فرضیات تحقیق

پیش از ارائه چهار چوب نظری تحقیق ومشخص نمودن مفاهیم یا متغیرهایی که در جریان تحقیق وجود خواهند داشت, ابتدا لازم است رابطه میان متغیر وابسته با مفاهیم و متغیرهای مستقل در قالب فرضیه هایی مشخص شوند

فرضیه رابطه ای است حدسی یا احتمالی که محقق بین متغیر وابسته و متغیرهای مستقل خود پیش بینی می نماید تا در علم راهنمای تحقیق او باشد و بتواند درستی و یا نادرستی آن را به محک تجربه بیازماید.(عبدللهی1374-ص25)

اینک با عنایت به نظرات اندیشمندان و صاحبنظران علوم رفتاری , روانشناسی اجتماعی, جامعه شناسی و نتایج تحقیقات گذشته فرضیات تحقیق را عنوان می کنیم

1)       عوامل انگیزشی اثر مستقیم بر رضایت شغلی کارکنان دارد(نظریه عوامل انگیزشی هرزبرگ)

2)   ویژگیهای شخصی کارکنان(جنس, سن, وضعیت تاهل, تعداد فرزندان, سابقه خدمت,تحصیلات) بر رضایت آنان از شغل تاثیر دارد

3)       هر چه تعهد سازمانی کارکنان بالاتر باشد, رضایتشان از شغل بیشتر خواهد بود(دیدگاه تعهد سازمانی)

4)       رضایت شغلی کارکنان با میزان برآورده شدن انتظاراتشان از شغل ارتباط مستقیم دارد(نظریه اختلاف)

5)   میزان رضایت همکاری شغلی فرد از کارشان بر رضایت فرد از شغل خویش تاثیر مستقیم دارد(نظریه نفوذ اجتماعی , گروه مرجع)

6)   هر چه احساس عدالت توزیعی در سازمان, برای کارکنان بیشتر باشد: رضایت شغلی آنان بیشتر خواهد بود.(نظریه برابری آدامز, گزاره عدالت توزیعی هومنز)

7)   میان احساس عدالت در جامعه و رضایت شغلی افراد ارتباط مثبت وجود دارد.(نظریه برابری, دیدگاه احساس محرومیت نسبی)

8)   بین رضایت شغلی فرد و رضایت از بخشهای زندگی همبستگی مثبت وجود دارد.(نظریه تسری و هدف گذاری)

تعریف عملیاتی

رضایت شغلی

بنابه تعریف نگرش فرد نسبت به شغلش می باشد که در این تحقیق رضایت شغلی نمره ای است که کارمند از پرسشنامه محقق کسب می نماید و معرف نگرش وی نسبت به شغلش می باشد

سازمان

در این تحقیق سازمان عبارت است مجموعه کارکنان کارخانه رادفرمان

کارمند

در تحقیق کسی است که به صورت رسمی در طی دوره تحقیق در   کارخانه راد فرمان مشغول به کاربوده است

تعریف مفاهیم و اصطلاحات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی تحقیق اختلالات بدنی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق اختلالات بدنی تحت word دارای 120 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق اختلالات بدنی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق اختلالات بدنی تحت word

چکیده  
فصل اول  
کلیات  
1-1مقدمه  
1-2طرح مسئله و اهمیت آن:  
1-3اهمیت موضوع پژوهش:  
1-4اهداف تحقیق:  
هدف فرعی: اهداف فرعی این تحقیق به قرار زیر می‌باشد:  
1-5تدوین فرضیه تحقیق  
فرضیات فرعی:  
1-6سوالهای تحقیق:  
1-7تعاریف نظری و عملیاتی واژه‌ها،  
فصل دوم  
پیشینه یا ادبیات  
2-1اختلالات شبه جسمی در DSMIV  
2-4-اختلال بدریختی بدن:  
-وجود یک یا دو  
برخی از عوامل پویائی مشابه افسردگی.  
B-اختلال شبه جسمی نامتمایز  
C-اختلال تبدیلی  
Dاختلال درد:  
3-همه‌گیرشناسی:  
2-تشخیص، علائم و نشانه‌ها.  
3-همه گیر شناسی  
69-روان پویائی  
7-تشخیص افتراقی  
9-درمان  
F-اختلال بدریختی بدن:  
انواع هذیانی و غیر هذیانی اختلال بدشکلی بدنی:  
بدشکلی بدنی به عنوان یک عامل متغییر «وسواسی جبری» (OCD):  
*بدشکلی بدنی و اختلالات خوردن به عنوان عوامل متغیر یک اختلال تصویر بدن:  
*بدشکلی بدنی به عنوان یک اختلال روان تنی:  
2-5 – همه‌گیر شناسی  
سبب شناسی:  
ویژگی‌های بالینی:  
تشخیص افتراقی:  
سیر و پیش آگهی:  
اجزاء درمان:  
(شیوه‌های درمانی اضافی) :  
فصل سوم:  
روش پژوهش  
3-1 طرح پژوهش  
3-2 جامعه و نمونه آماری:  
3-3 ابزار پژوهش:  
3-4-روش تجزیه و تحلیل داده‌ها:  
فصل چهارم  
تجزیه و تحلیل داده‌ها  
فصل پنجم  
نتایج بحث و پیشنهاد  
5-2 بحث و نتیجه گیری و تحلیل فرضیه‎ها  
5-3پیشنهادات:  
فهرست منابع:  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق اختلالات بدنی تحت word

-کتاب چکیده روانپزشکی ترجمه دکتر پور افکاری

-کتاب خلاصه کاپلان جلد

-مقاله Body Dysmorphic Disorder نوشته Michelle B.Grorve and Davie h. Gleowes(2003)

چکیده

گرایش بسیار و روز افزون در خصوص نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD)  باعث ایجاد ارزیابی‌ها و مطالعات بسیار شده است

این پژوهش پیرامون مفاهیم اختلال و رشد و پیشبرد و ابزارهای ارزیابی و نتایج عملکردها مطالعاتی را انجام داده است و در آن به مقایسه شدت بدشکلی هراس بدن بین دانش آموزان پسر و دختر دبیرستان ناحیه چهار مشهد براساس متغیرهای جنس، سن، وزن، پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، آخرین معدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، تعداد اعضای خانواده چندمین فرزند و تعداد برادر و خواهر پرداخته‌ایم

روش تحقیق در مطالعه توصیفی و روش نمونه گیری در دسترس می‌باشد. جامعه آماری را 260 نفر که 130 نفر دانش آموزان دختر و 130 نفر دانش آموزان پسر دبیرستانی تشکیل داده‌اند

ابزار پژوهش پرسشنامه بدشکلی بدنی و چاقی که دارای 33 آیتم می‌باشد 19 سؤال ابتدائی در مورد اختلال دیس فیک و‌14 سؤال بعدی‌در مورد اختلال چاقی در پژوهش استفاده شده است

تجزیه و تحلیل داده‌ها به وسیله نرم‌افزار spss انجام شده است و نتیجه پژوهش این بود که این روش  تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) می‌باشد و روش آماری به صورت تصادفی از طریق نمونه‌گیری در دسترس می‌باشد

فصل اول

کلیات

1-1مقدمه

سلامتی از بهترین موهبت‌های خداوندی است. از جمله علل و عواملی که به این سلامتی را هدید می‌کنند بیماریها و اختلالات مختلف هستند که اختلالات بدشکلی هراسی بدنی (body dismorphic disorder و احساس چاقی روانی Body Image از جمله آنها می‌‍باشد

امروزه یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های افراد مربوط به ظاهر و شکل بدن خود می‌باشد و به نوعی رسیدگی به وضعیت ظاهری خود را مورد توجه و دقت قرار می‌دهند. اما افراد و گروههای در جوامع مختلف از جمله در ایران وجود دارند که به این موضوع اهمیت و توجه بیشتری می‌دهند و به طور وسواس گونه‌ای وقت زیادی صرف این موضوع می‌کنند

گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی جبری و یا یک اختلال بدشکلی در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی متصور می‌شود. ابزارهای ارزیابی همراه با خصوصیات قابل قبول زیست شناختی به منظور بررسی و مقایسه اختلالات BDD به وجود آمده‌اند. ارزیابی‌ها و نتایج نهایی از بررسی عملکردهای کنترل شده بیان می‌دارد که عملکردهای رفتاری شناختی در BDD می‌تواند به همان اندازه تأثیر نامطلوب نابهنجاری‌های مربوط به اختلال‌های وسواسی سری و پرخوری عصبی باشد

عمده‌ترین شکایات شامل جنبه‌هایی مثل موی سر و بدن، خصویات صورت، لکه‌های پوستی، ران‌ها، شکم، پستان‌ها، کفل‌ها، و اندام‌های تناسلی می‌باشد. مشخص است که اکثر بیماران دارای چندین علامت بد شکل هستند. در سال‌های اخیر توجه بسیاری به مسائل و موضوعات تصور بدنی مربوط با BDD جلب شده است

افراد مبتلا به BDD به علت ترس و هراس و نارضایتی که از بدشکلی و ظاهر بدن خود دارند درصدد رفع و از بین بردن آن به پزشکان و متخصصان تغذیه و لاغری و جراحان پلاستیک مراجعه می‌کنند. این گرایش روزافزون در خصوص نابهنجاری‌ها و اختلالات بدشکلی بدنی باعث ایجاد ارزیابی‌ها و مطالعات بسیاری شده است

1-2طرح مسئله و اهمیت آن

آیا شدت ابعاد مختلف بدشکلی هراسی بدنی وچاقی روانی در بین دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه تفاوت معنی‌داری دارد یا نه؟

اولین موضوعی که در مورد این مسئله مطرح می‌شود تفاوت بین دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه می‌باشد که تا حدودی متفاوت هستند و این تفاوت منجر به ارزیابی‌های مختلف در پژوهشهای علمی توسط محققین شده است که نگرشها و دیدگاه‌های افراد دو گروه را مورد سنجش و بررسی و مقایسه قرار داده‌اند

در این پژوهش سعی بر آن است که چگونگی تفاوت و یا عدم تفاوت بین دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه را از لحاظ نگرش و ذهنیتی که راجع به ظاهر و شکل بدنی و جسمی خود دارند، براساس متغیرهای مختلف از جمله سن، وزن، رشته تحصیلی، پایه تحصیلی،آخرین مدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، رتبه تولد، تعداد برادر و خواهر مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته شود

به وسیله پرسشنامه افراد را براساس معیارهای اختلال بدشکلی بدنی و چاقی روانی مورد مقایسه قرار داده‌ایم

1-3اهمیت موضوع پژوهش

اختلال بدشکلی بدنی توسط چهارمین ویرایش کتاب راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (انجمن روانپزشکی آمریکا 1994 DSM-IV) به عنوان دقت و توجه به برخی اختلالات تصوری در ظاهر فیزیکی تعریف می‌شود و این دقت و توجه بسیار به ظاهر تا حدودی وقت گیر بوده و باعث ایجاد نواقص و اختلال در عملکرد می‌گردد. علائم و نشانه‌های نارضایتی در شکل و اندازه بدن که در واقع عملکرد اختلالات خوردن نیز می‌باشد، دلیل عمده اختلال بدشکلی بدنی می‌باشد

گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی سیری و یا یک اختلال بدنی شکل در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال – تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی تصور میشود

با توجه به اختلال بد شکلی بدنی و چاقی روانی و عواقب ناشی از آن می‌توان به اهمیت موضوع پژوهش پی برد

طبق گفته «روزن» طرح و اندیشه کلی به قرار زیر است

«من در ظاهر از هر لحاظی ناقص به نظر می‌رسم و دیگران متوجه معایب و نقایص شخصی من می‌باشند و به نظر آنها من شخص زشت، منحرف و بدون اعتماد به نفس هستم و مرا شخص منفی ارزیابی می‌کنند و ظاهر شخصی من این خصوصیات منفی را در مورد شخصیت وجودیم نسبت به دیگر افراد ثابت می‌کند.» با چنین دیدگاهی در موقعیت‌ها و وضعیت‌های اجتماعی هم فرد بسیار دقیق و به عبارتی وسواس گونه می‌باشد و در اجتماع و در برابر دیگر افراد هم به ظاهر فیزیکی خویش وسواسی بسیار دارد که این یک اختلال روانی است

ارتباط و نسبت جایگزین در واقع همان ارتباط بیش از حد میزان دقت و توجه به ظاهر فردی، حصول تنفر و بیزاری شخص از ظاهر فیزیکی خویش نسبت به میزان نگرانی از ارزیابی شدن توسط دیگران می‌باشد. سطوح عملکرد در این بیماری متفاوت است. اکثر افراد در عملکردهای اجتماعی محدود شده، مستعد و توانا می‌باشند و از شیوه‌های بسیاری برای اجتناب از قرار گرفتن کامل ظاهر خویش در معرض دید عموم استفاده می‌نمایند. برخی از این استراتژی‌های دروی و خودداری کردن شامل پنهان کردن و استتار نمودن ظاهر خویش و استفاده از لباش‌های پوشیده در جهت پنهان کردن نواقص و آرایش کردن جهت نمایان نشدن معایب و نواقص شخصی و ظاهری آنان است

در هر صورت برای برخی از افراد، احساس شرم و ترس از رد شدن و پذیرفته نشدن توسط مردم، منجر به انزوای اجتماعی و طرد شدن می‌گردد و باعث می‌شود عده‌‍ای خود را در خانه پنهان سازند

در یک بررسی حدود 30 درصد بیماران دارای اختلال BDD خود را دست کم به مدت یک هفته یا بیشتر در خانه پنهان می‌کنند. این گونه بیماران ممکن است در خطر خودکشی هم قرار داشته باشند

از دیگر علائم و نشانه‌های بارز و مشخص اختلال BDD، وجود عملکردهای رفتاری پیچیده و مبهم در بررسی و پیشبرد و مخفی ساختن نقایص و معایب است. این رفتارها می‌تواند به شکل دقت و توجه بسیار در آیینه جهت بررسی معایب ظاهری و اصلاح آرایش بسیار، درست کردن و آرایش بسیار موی سر و یا شستن آن، مقایسه خود با دیگران و خواستن اظهار نظرات مردم و دیگران در مورد آنان می‌باشد. این عملکردهای رفتاری غالباً تکراری و زمان گیر می‌باشند

افرادیکه از این بیماری (BDD) رنج می‌برند، دارای اعتماد به نفس پایین می‌باشند و تنها راه ممکن در پیشبرد اعتماد به نفس در واقع پیشبرد راه‌هایی است که آنان را خوب جلوه نمایند

با توجه به موارد زیر می‌توان به اهمیت موضوع پژوهشی پی برد

1-4اهداف تحقیق

هدف اصلی: با توجه به تفاوت آماری بد شکلی بدنی و چاقی و زیرساختهای متفاوت روانی – اجتماعی و فیزیولوژیک دختران و پسران دوره متوسطه هدف اصلی این پژوهش آن است که نشان دهد بین شدت ابعاد بد شکلی بدنی و چاقی روانی در دو جنس براساس متغیرهای ذکر شده تفاوت وجود دارد

هدف فرعی: اهداف فرعی این تحقیق به قرار زیر می‌باشد

1-مقایسه شدت بدشکلی بدنی و چاقی در پسران و دختران دوره متوسطه چگونه است؟

2-تأثیر وزن کم و زیاد در میزان بدشکلی بدنی دانش آموزان چگونه است؟

3-شدت بدشکلی بدنی و چاقی در بین دانش‌آموزانی که در رشته‌های مختلف تحصیل درس می‌خواند چگونه است؟

4-شدت بدشکلی بدنی و چاقی بین معدل‌های مختلف، میزان تحصیلات پدر و مادر، رتبه تولد فرزند و تعداد خواهر و برادر چگونه است؟

1-5تدوین فرضیه تحقیق

فرضیه اصلی: بین دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستانی از نظر بدشکلی بدنی تفاوت معنی‌داری وجود دارد

فرضیات فرعی

1-بین دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستانی از نظر چاقی روانی تفاوت معنی‌داری وجود دارد

2-بین دانش‌آموزان رشته‌های مختلف تحصیلی از نظر بدشکلی بدنی تفاوت وجود دارد؟

3-بین دانش‌آموزان رشته‌های مختلف تحصیلی از نظر چاقی بدنی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

1-6سوالهای تحقیق

1-آیا بین میزان وجود بدشکلی هراسی بدنی و چاقی روانی در دانش‌آموزان دختر و پسر دوره متوسطه تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟

2-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی بین دانش‌آموزان با وزن زیاد با دانش‌آموزان با وزن کم تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

3-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و جاقی بین دانش‌آموزان رشته‌های ریاضی – انسانی و تجربی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

4-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی دانش‌آموزان با معدل بالای 5/17و پایین 5/17 تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

5-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و میزان تحصیلات پدر و مادر دانش‌آموزان تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟

6-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و رتبه تولد تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟

7-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و تعداد اعضای خانواده تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

8-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و تعداد خواهر و برادر دانش‌آموزان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

1-7تعاریف نظری و عملیاتی واژه‌ها،

بدشکلی بدنی: باور خیالی (نه در ابعاد هذیانی) مبنی بر وجود نقص در تمام یا قسمتی از ظاهر بدن

چاقی روانی: باور خیالی (نه در ابعاد هذیانی) مبنی بر وجود چاقی در تمام یا قسمتی از ظاهر بدن

دانش‌آموزان: کسانی که در مدارس مشغول آموختن دانش می‌باشند که در این پژوهش 15 تا 18 سالگی در این مدارس تحصیل می‌کنند

جامعه آماری : دانش آموزان دبیرستان دخترانه سعدی شهر مشهد و دانش آموزان دبیرستان پسرانه مالک اشتر شهر مشهد در ناحیه 4 می‌باشد

روش تحقیق توصیفی و روش نمونه گیری تصادفی می‌باشد ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه می‌باشد که در اختیار دانش آموز قرار می‌گیرد. طرح زمینه یابی است و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌‍افزار spss  صورت گرفته است – Anova یک طرفه


فصل دوم

پیشینه یا ادبیات

دو گروه عمده از اختلالات روانپزشکی عبارتند از

 1-اختلالات روانپزشکی که موجب علایم جسمی می‌شوند که شایع‌ترین آن عبارتند از اختلال سازگاری، تمام انواع اختلالات اضطراب و اختلال افسردگی

2-اختلالات شبه جسمی Somotoform

مشخصه این گروه از اختلالات که تعریف دقیقی ندارند عبارتست از نگرانی مداوم در باره سلامت جسمی و وجود علایم جسمی غیر قابل توجیه بدون اینکه اختلال روانپزشکی زمینه‌ای یا انگیختگی هیجانی وجود داشته باشد. تظاهر اصلی این اختلالات، نگرانی غیر طبیعی در باره سلامتی است

اختلالات شبه جسمی عبارتند از: اختلال جسمانی کردن، خود بیمارانگاری، ترس از بدشکلی، اختلال درد شبه جسمی و اختلال شبه جسمی متمایز نیافته

2-1اختلالات شبه جسمی در DSMIV

طبق چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Dsm-Iv) اختلالات شبه جسمی  با علائم جسمی حاکی از یک بیماری داخلی، در حالیکه علائم آن با اختلال طبی، مصرف مواد و یا یک اختلال روانی دیگر قابل توجه نیست، مشخص می باشد. شدت علائم برای ایجاد ناراحتی قابل ملاحظه برای بیمار یا اختلال در عملکرد اجتماعی، شغل یا سایر زمینه‌ها کافی است. علائم اختلالات شبه جسمی عمد‍اَ ایجاد نمی‌شوند؛ به گونه‌ای که در اختلال ساختگی و تمارض مطرح است

اما هیچ اختلال طبی قادر به توجیه کامل علائم جسمی نیست، برای تشخیص یک اختلال شبه جسمی متخصص باید قانع شود که شروع، شدت و طول مدت علائم رابطه قوی با عوامل روانشناسی دارند

در چهارمین چاپ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Dsm.Iv)پنج اختلال شبه جسمی خاص شناخته شده است؛ 1-اختلال جسمانی کردن با شکایات جسمی متعدد که به دستگاههای مختلف بدن مربوط می‌شوند مشخص است؛ 2-اختلال تبدیلی با یک یا دو شکایت نورولوژیک مشخص است؛ 3-خود بیمار انگاری بیشتر با باور بیمار به داشتن یک بیماری خاص مشخص است تا تمرکز روی علائم؛ 4-اختلال بدریختی بدن با باور اشتباهی یا درک اغراق‌آمیز از معیوب بودن قسمتی از بدن مشخص است؛ 5-اختلال درد با علائم درد که یا فقط به عوامل روانشناختی مربوطند باعث تأثیر عوامل روانشناختی شدت می‌یابند مشخص می‌باشد

Dsm.Iv دو طبقه تشخیص ته مانده هم برای اختلالات شبه جسمی دارد : اختلال شبه جسمی نامتمایز  مشتمل است بر اختلالات شبه جسمی که به گونه‌ای دیگر توصیف نشده‌اند و حداقل به مدت شش ماه  یا بیشتر دوام داشته‌اند. اختلال شبه جسمی که به گونه‌ای دیگر مشخص نشده است(Nos)

طبقه‌ای برای آن گروه از اختلالات شبه جسمی است که شامل ملاک‌های اختلالات شبه جسمی سابق‌الذکر نمی گردند

ICD-10  2-2 اختلالات شبه جسمی در طبقه‌بندیICD-10 در همین باز نگری طبقه بندی آماری بین‌المللی بیماری‌ها و مسائل بهداشتی وابسته (ICD-10) اختلالات شبه جسمی را تظاهر مکرر علائم جسمی، همراه با درخواست مکرر برای ارزیابی طبی توصیف می‌کند، هر چند به بیماران از طرف پزشکان معالج اطمینان داده شده است که علائم اساس فیزیکی ندارند. اگر اختلال جسمی ، وجود داشته باشد، قادر به توجیه علائم بیماری یا ناراحتی‌های حاصل از آن نیست. و هر چند علائم ممکن است گاهی به تجارب ناخوشایند درونی یا برونی مربوط باشد بیماران از جستجوی عامل احتمالی اختلال‌های خود امتناع می‌کنند

هم پزشکان و هم بیماران ممکن است در تلاش برای فهم و رفع این اختلالات احساس ناکامی پیدا کنند. بیمارانی که نمی‌توانند پزشکان خود را به جسمانی بودن مسائل خود قانع کنند غالباً رفتار نمایشی نشان می‌دهند. طبقات اختلالات شبه جسمی در DSM-IV و ICD-10 مشابه هستند به استثناء اینکه در ICD-10 اختلال بدریختی بدن یک زیر طبقه است. ICD-10 همچنین بر این نکته تأکید می‌کند که تشخیص افتراتی اختلالات شبه جسمی ایجاب می‌کند که پزشک بیمار را به خوبی بشناسد. درجه اعتقاد بیمار ممکن است موقتاً با اطمینان‌بخشی و معاینه جسمی کاهش یابد، اما این اختلالات یک راه مقبول فرهنگی برای ابراز بیماری جسمی و توصیف علائم جسمی است

ICD-10 همچنین تشخیص واجد علائم و نشانه‌های بسیار منطبق بر طبقات اضطرابی، افسردگی و جسمانی کردن DSM-IV است در اینجا منظور می‌کند

2-4-اختلال بدریختی بدن

در DSM-IV اختلال بدریختی بدن (body dysmorphic disorder) عبارتست از اشتغال ذهنی با یک نقص جسمی تصویری (مثلاً، بینی بدریخت) یا دگرگونی مبالغه‌آمیز یک عیب خفیف و جزئی. برای اینکه اینگونه نگرانی اختلال روانی شمرده شود باید ناراحتی قابل ملاحظه برای بیمار به وجود آورده و با ایجاد اختلال در زندگی شخصی، اجتماعی یا شغل بیمار همراه باشد، این اختلال بیش از 100 سال قبل شناخته شده و نامگذاری گردید

اختلال به وسیله امیل‌کریلین شناخته شد، که آن را یک نوروز وسواسی تلقی نمود و پیرژانه، که آن را وسواس شرم از شکل بدن، نامید. فروید در مورد این اختلال در شرح خود از Wolf man که نگرانی شدید در مورد دماغ خود داشت قلم‌فرسائی کرد

هرچند ترس از بدریختی (dysmorpho-phobia) در اروپا بسیار شناخته شده و مطالعه می‌گردید، فقط در سال 1980 و با چاپ DSM III این اصطلاح به عنوان یک نمونه آتیپیک اختلال شبه جسمی، اختصاصاً در ملاک‌های تشخیصی ایالت متحده ظاهر گردید

در DSM III-R و DSM-IV این اختلال به اختلال بدریختی بدن تغییر یافته است چون تدوین کننده‌های DSM معتقدند که ترس از بدریختی بطور نادرست تلویحاً وجود الگوی رفتاری اجتناب‌ فوبیک را می‌رساند

A: اختلال جسمانی کردن: 1 سابقه شکایات فیزیکی متعدد به قبل از 30 سالگی شروع شده، چندین سال دوام یافته و منجر به درمان جزئی یا اختلال قابل ملاحظه در کارکرد اجتماعی، شغل یا سایر زمینه‌های مهم گردیده است. هر یک از ملاک‌های زیر باید موجود بوده و علائم به طور منفرد زمانی در طول سیر، اختلال روی دهند

(1)چهار علامت درد: سابقه درد مربوط به حداقل چهار محل یا کارکرد (مثل سر، شکم، کمر یا پشت، مفاصل، اندام‌ها، سینه، مقعد، در جریان رابطه جنسی، قاعدگی یا ضمن دفع ادرار)

(2)دو علامت معدی-روده‌ای: سابقه حداقل دو علامت معدی-روده‌ای به غیر از درد (مثل تهوع، اسهال، نفخ، استفراغ، خارج از دوره حاملگی، و عدم تحمل چندین نوع غذای متفاوت)

(3)یک علامت جنسی: سابقه حداقل یک علامت جنسی یا تناسلی به غیر از درد (مثل بی‌تفاوتی جنسی، اختلال کنشی نعوطی یا مربوط انزال، بی‌نظمی قاعدگی، خونریزی شدید قاعدگی، استفراغ در تمام دوره حاملگی)

(4)یک علامت نمررولوژیک کاذب: سابقه حداقل یک علامت یا نقص یادآور اختلال عصبی که محدود به درد نباشد (علائم تبدیلی نظیر کوری، دوبینی، کری، فقدان حس لمس یا درد، توهم، آفونی، اختلال هماهنگی یا تعادل، فلج یا ضعف موضعی، اشکال در بلع، اشکال در نفس کشیدن، احتباس ادراری، تشنج، علائم تجزیه‌ای مثل آمنزی، یا فقدان هوشیاری به غیر از حالت ضعف)

-وجود یک یا دو

(1)پس از تحقیق کافی، هر یک از علائم موجود در ملاک B به طور کامل برحسب یک بیماری عمومی شناخته شده یا تأثیر مستقیم یک ماده (تأثیر صدمات، داروهای مجاز یا غیرمجاز یا الکل) قابل توجیه نیست

(2)وجود یک اختلال طبی عمومی وابسته وجود دارد، شکایات جسمی یا ناتوانی اجتماعی و شغل حاصل فراتر از آن است که با توجه به سابقه، معاینه جسمی، یا یافته‌های آزمایشگاهی انتظار می‌رود

-علائم عمداً ایجاد نشده و بیمار ادای علائم را درنمی‌آورد (به طوری که در اختلال ساختگی یا تمارض است)

2-همه‌گیرشناسی

a-شیوع در طول عمر در جمعیت کلی 1/0 تا 5/0درصد

b-بیشتر زنها را مبتلا می‌سازد

c-1 تا 2درصد تمام زنها را مبتلا می‌سازد

d-در افراد کم‌سواد و گروه‌های اجتماعی – اقتصادی پائین شایعتر است

e-سن شروع معمولاً در نوجوانی و اوائل بزرگسالی است

3-سبب‌شناسی

a-روانی اجتماعی. سرکوبی یا بازداری خشم معطوف به دیگران و برگشت خشم به طرف خود می‌تواند مسئول بروز علائم باشد. سازمان شخصیتی، تنبیه‌گر یا سوپرایگو قوی، پائین بودن احترام به نفس یافته شایعی است. همانندسازی با پدر یا مادری که الگوی یک شخص بیمار است

برخی از عوامل پویائی مشابه افسردگی

b-ژنتیک، سابقه خانوادگی مثبت، در 10 تا 20% مادران و یا خواهران بیماران مبتلا، دوقلوها نرخ تطابق 29% برای یک تخمکی‌ها و 10% برای دوتخمکی‌ها

4-آزمون‌های لابراتواری و روانشناختی. نابهنجاری عصبی-روانی جزئی در برخی از بیماران (مثل ارزیابی اشتباهی درونداد جسمی – حسی)

5-فیزیوپاتولوژی. هیچ مصرف طولانی داروها ممکن است عوارضی به وجود آورند که ربطی، با شکایات جسمی شدن ندارند

6-روان‌پویائی: سرکوبی آرزو یا تکانه که از طریق شکایات جسمانی ابراز می‌شود. تعارض‌های سوپرایگو، بطور نسبی با علائم ابراز می‌شود. اضطراب تبدیل به علائم خاص می‌گردد

7-تشخیص افتراقی

a-علل معنوی جسمانی را رد کنید

b-اسکلروز مولیتپل برای ضعف

c-ویروس ابشتاین – بار برای سندرم خستگی مزمن

d-پورفیری برای درد شکمی

e-هزیان سوماتیک در اسکیزوفرنی دیده می‌شود

f-حملات هراس علائم قلبی-عروقی دارند که متناوب و دوره‌ای است

g-اختلال تبدیلی علائم معدودتر با معنی سمبولیک روشنتر دارد

h-اختلال ساختگی – تقلید هشیارانه علائم برای کسب نقش بیمار، معمولاً مشتاق بستری شدن در بیمارستان است

i-اختلال درد شبه جسمی – درد معمولاً تنها شکایت است

8-سیر و پیش‌آگهی

a-سیر مزمن با بهبودهای محدود، معهذا شدت شکایات ممکن است نوساندار باشد. عوارض مشتمل است بر جراحی غیرضروری. بررسی طبی مکرر، وابستگی داروئی و / یا عوارض جانبی داروهای تجویز شده غیرضروری

b-افسردگی شایع است

9-درمان

a-داروئی. از تجویز داروهای روان گردان اجتناب کنید، مگر در دوره اضطراب / افسردگی حاد، چون بیمار تمایل به وابستگی روانی دارد. ضدافسردگی‌ها در افسردگی ثانوی مفید واقع می‌گردند

b-روانشناختی. روان‌درمانی حمایتی یا بینش‌گرا به طور دراز مدت برای ایجاد آگاهی در مورد عوامل پویایی و / یا حمایت در جریان رویدادهای استرس‌آمیز زندگی ضروری است، همینطور به منظور پیشگیری از سوء مصرف مواد، از این مطلب به آن مطلب شتافتن و اعمال و آزمون‌های تشخیصی غیرضروری

B-اختلال شبه جسمی نامتمایز

1-تعریف. طبقه ته مانده‌ای که برای توصیف شکل نسبی اختلال شبه جسمی مورد استفاده قرار می‌گیرد

2-تشخیص، نشانه‌ها و علائم: بیمار ممکن است شکایات جسمی متعدد داشته باشد اما نه به شدت کافی یا چنان مبهم که متضمن تشخیص اختلال شبه جسمی کامل باشد

احساس خستگی عمومی شایعترین سندرم این طبقه است

3-تشخیص افتراقی: اختلال شبه جسمی – علائم متعدد با چندین سال سابقه، قبل از 30 سالگی اختلال شبه جسمی Nos- علائم کمتر از 6ماه

اختلال افسردگی، ساسی، اختلالات اضطرابی، اختلالات انطباق – غالباً علائم غیرقابل توجیه دارند. اختلال ساختگی و تمارض – علائم عمداً تولید شده یا تقلید می‌شوند

C-اختلال تبدیلی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله دلایل ولایت عهدی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله دلایل ولایت عهدی تحت word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله دلایل ولایت عهدی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله دلایل ولایت عهدی تحت word

اوضاع خلافت در زمان امام رضا (ع)  
چرا امام رضا (ع) ولایت عهدی مامون را قبول کردند؟  
اما چرا حضرت ولایت عهدی را پذیرفت؟  
دلائل پذیرش ولایت عهدی  
آیا امام، رغبتی به این کار داشت؟  
برنامه پیشگیری امام  
1 انحراف فرمانروایان  
2 عالمان فرومایه و عقیده جبر  
3 تحریم قیام  
برنامه امام رضا علیه السلام  
موضع گیری های امام علیه السلام  
موضع نخست  
موضع دوم  
موضع سوم  
رابطه ولایت و توحید  
امامت، مقام الهی  
نکته مهم  
موضع چهارم  
موضع پنجم  
موضع ششم  
اعتراف  
موضع هفتم  
موضع هشتم  
موضع نهم  
ابراهیم بن عباس، – منشی عباسیان – می گوید:  
سخن آخر  
پی نوشت ها:  

اشاره

علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام هشتم شیعیان روز یازدهم ذیقعده سال 148 ق. در مدینه دیده به جهان گشود و در صفر سال 203 ق. در 55 سالگی به وسیله مأمون (هفتمین خلیفه عباسی) در سنابادِ نوقان (که امروز یکی از محل های شهر مشهد است) مسموم شد و به شهادت رسید. مرقد منوّر این امام همام در مشهد مقدّس مزار عاشقان و دلدادگان اهل بیت علیهم السلام است. دوران امامت آن حضرت 20 سال (183 – 203 ق.) بود؛ حدود 10 سال از امامت آن حضرت در عصر خلافت هارون الرشید (پنجمین خلیفه عباسی)، قاتل پدر بزرگوارش امام کاظم علیه السلام بود. امام رضا علیه السلام، در این عصر در مدینه می زیست و همواره تحت نظر و مورد مزاحمت هارون و حاکمان منصوب از جانب او به سر می برد. در حدود سال 196 ق. مأمون، فرزند هارون با نیرنگ و قتل امین (برادرش) بر مسند خلافت نشست و خلافت او 21 سال طول کشید. مأمون، امام هشتم علیه السلام را از مدینه به خراسان آورد و به ظاهر می خواست با نزدیک جلوه دادن خود به آن حضرت، جلوی شورش ها را بگیرد و مردم را از خود راضی نگهدارد

در مورد تاریخ زندگانی حضرت رضا علیه السلام چه بسا سؤالاتی مطرح شود؛ از جمله اینکه

1 چرا امام رضا علیه السلام ولایت عهدی را از مأمون پذیرفت؟

2 دلائل پذیرش ولایت عهدی چیست؟

3 اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه آن روز و موضع گیری امام علیه السلام در پذیرش ولایت عهدی چگونه بود و;؟

در این پژوهش مختصر، قصد داریم پاسخ جامع و قانع کننده ای برای این سؤالات بیابیم

پس از آنکه امام پیشنهاد خلافت (خلیفه شدن) را نپذیرفت، خود را در برابر نقشه سیاسی دیگری یافت. مأمون بعد از امتناع امام از خلافت، این بار ولایت عهدی خویش را به وی پیشنهاد کرد. امام می دانست که منظور مأمون، تأمین هدف های شخصی است؛ لذا این بار نیز امتناع ورزید؛ ولی اصرار و تهدیدهای مأمون چنان اوج گرفت که امام به نا چار با پیشنهاد او موافقت کرد

اوضاع خلافت در زمان امام رضا (ع)

امام رضا (ع) در عصر امامت خویش با چند خلیفه عباسی معاصر بوده اند که تنها در زمان زمامداری مأمون شرایطی پدید آمد که امام را به موضعگیری وا داشت

ده سال از امامت امام رضا (ع) با دوران خلافت هارون پدر مامون مقارن بود. هارون در سال 175 هجری قمری، فرزندش، امین را که 5 سال داشت به جانشینی خودش معرفی کرد و 7 سال بعد با معرفی مأمون به جانشینی امین در تثبیت حکومت عباسی کوشید. پس از این واقعه در سال 193 هارون در طوس در گذشت و پس از این اندک زمانی امین و مأمون با یکدیگر بر سر خلافت تزاع کردند و اختلافشان به قدری بالا گرفت که امین در اوایل سال 195 برادرش مأمون را از ولایتعهدی خلع کرد

در نهایت دو برادر با لشکرکشی علیه یکدیگر در ری با هم درگیر شدند که در نتیجه آن لشکر امین شکست خورد و امین نیز در حادثه حمله چند مرد مسلح از پای در آمد و در نهایت مأمون حاکم شد

چرا امام رضا (ع) ولایت عهدی مامون را قبول کردند؟

امام رضا(ع)درابتدا ولایت عهدی را نپذیرفت.ودر این امر جدی بود به گونه ای مأمون که حضرت را تهدید به قتل کرد. چنان که نقل گردیده، مأمون به امام گفت : «به خدا سوگند می خورم که اگر ولایت عهدی را پذیرفتی، که چه بهتر، و گرنه تو را وادار به پذیرش خواهیم کرد. واگر تن ندهی، گردنت را خواهم زد.» (1) امام به ناچار فرمود : «به شرطی که نه کسی را برگمارم، و نه کسی را عزل کنم، و نه سنت یا قانونی را لغو کنم، و تنها از دور ناظر امور باشم.»

امام در طول امامت خویش حکومت سه خلیفه عباسی، هارون، امین، و مأمون را درک کرد. ولی بدترین دوره زندگی خویش را از زمان وفات پدر بزرگوارش، موسی بن جعفر، دوران مأمون ذکر می کند؛هر چند مأمون تظاهر به تشیع و خوش رفتاری با علویان را می¬کرد. امام رضا می دانست که در پشت این ظاهر فریبنده مأمون و فراخواندن ایشان از مدینه به خراسان، جریانات تلخ دیگری است که حتی زندگی امام را تهدید می کرد

در عیون اخبارالرضا از شیخ صدوق نقل گردیده، زمانی که فرستاده مأمون برای بردن امام رضا از خراسان به مدینه آمد، امام قبل از رفتن، وارد مسجد پیامبر شد، تا با رسول خدا وداع کند. با چشمانی اشکبار کنار قبر رسول خدا ایستاد. چندین بار بیرون رفت و دوباره بازگشت، در حالی که به شدت می گریست فرمود : «من از جوار جدم رسول خدا می روم و در غربت خواهم مرد.»

آن حضرت طی اقامت خویش در خراسان از این که می دید مأمون از وجود آن حضرت در جهت اغراض و مصالح حکومتی خویش بهره می گیرد ،بسیار ناخشنود بود. از خادم ایشان روایت گردیده که امام رضا (ع) روزهای جمعه که از مسجد باز می گشت، می فرمود : «پروردگارا اگر گشایش کارم از آن چه که در آنم، مرگ است، هر چه زودتر مرگم را برسان.» این رویکرد امام نشان می دهد حضرت از ولایت عهدی راضی نبود بلکه به این امر مجبور شده بود(2)

اما چرا حضرت ولایت عهدی را پذیرفت؟

به نظر می رسد عوامل زیر در پذیرش ولایت عهدی تأثیر داشت:امام رضا (ع) هنگامی ولایت عهدى مأمون را پذیرفت که دید اگر امتناع ورزد، نه تنها جان خویش را به رایگان از دست می دهدکه جان شیعیان را نیز در خطر می اندازد از این رو امام بر خود لازم دید که جان خویش و شیعیان و هواخواهان را از گزندها برهاند، زیرا امت اسلامى به وجود آنان و آگاهى بخشیدنشان نیازدارد . اینان بایستى باقى مى ماندند تا براى مردم چراغ راه و رهبر و مقتدا در حل مشکلات و هجوم شبهه ها باشند. آرى ، مردم به وجود امام ویارانش نیاز بسیار داشتند، چه ، در آن زمان موج فکرى و فرهنگى بیگانه بر همه جا چیره شده و در قالب بحث هاى فلسفى و تردید نسبت به مبادى خداشناسى ، کفر و الحاد را به ارمغان مى آورد؛ از این رو بر امام لازم بود که بماند و مسئولیت خویش را در نجات امت به انجام برساند و دیدیم که امام نیز ـ با وجود کوتاه بودن دوران زندگیش پس از ولایت عهدى ـ چگونه عملاً وارد این کار زار شد

حال اگر او با رد قاطع و همیشگى ولایت عهدى ، هم خود و هم پیروانش را به دست نابودى مى سپرد، این فداکارى معلوم نیست همچون شهادت حیات بخش و گره گشاى سید شهیدان گرهى از کار بسته امت مى گشود. علاوه بر این ، نیل به مقام ولایت عهدى اعتراف ضمنى از سوى عباسیان به شمار مى رفت دائر بر این مطلب که علویان نیز در حکومت سهم شایسته اى دارند

دیگر از دلائل قبول ولایت عهدى از سوى امام آن بود که مردم خاندان پیامبر (ص)را در صحنه سیاست حاضر بیابند و به دست فراموشیشان نسپارند، و نیز گمان نکنند که آنان ـ همان گونه که شایع شده بود ـ فقط علما و فقهایى هستند که در عمل هرگز به کار ملت نمى آیند. شاید امام نیز در پاسخى که به سوءال ابن عرفه داد، نظر به همین مطلب داشت . ابن عرفه از حضرت پرسید:اى فرزند رسول خدا! به چه انگیزه اى وارد ماجراى ولایت عهدى شدى ؟ امام پاسخ داد: به همان انگیزه اى که جدم على ـ علیه السلام ـ را وادار به ورود در شورا نمود. گذشته از همه اینها، امام در ایام ولایت عهدى خویش چهره واقعى مأ مون را به همه شناساند
همان گونه که حوادث بعدى نشان داد، امام مى دانست که هرگز از دسیسه هاى مامون و دار و دسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از مقام ، جانش نیز از آسیب آنان محفوظ نخواهد ماند. امام بخوبى درک مى کرد که مامون به هر وسیله اى که شده در مقام نابودى وى ـ جسمى یا معنوى ـ برخواهد آمد

امام رضا ـ علیه السلام ـ به صورتهاى گوناگونى براى خنثى کردن توطئه هاى مامون موضع گرفت که مامون آنها را قبلاً به حساب نیاورده بود. اینک به برخی از موضعگیری های حضرت اشاره می کنیم

1- امام تا وقتى که در مدینه بود از پذیرفتن پیشنهاد مامون خود دارى کرد و آن قدر سرسختى نشان داد تا بر همگان معلوم بدارد که مامون به هیچ قیمتى از او دست بردار نمى باشد. حتى برخى از متون تاریخى به این نکته اشاره کرده اند که دعوت امام از مدینه به مرو با اختیار خود او صورت نگرفت و اجبار محض بود

اتخاذ چنین موضع سرسختانه اى براى آن بود که دیگران بدانند که امام دستخوش نیرنگ مامون قرار نمى گیرد و بخوبى به توطئه و هدف هاى پنهانیش آگاهى دارد. با این شیوه امام توانسته بود مردم را از ا هداف شوم حکو مت آ گاه سازد

2- به رغم آنکه مامون از امام خواسته بود که از خانواده اش هرکه را که مى خواهد همراه خویش به مرو بیاورد، ولى امام با خود هیچ کس حتى فرزندش جواد ـ علیه السلام ـ را هم نیاورد، در حالى که آن سفر و ماموریت بسی بزرگ و طولانى بود که مى بایست امام طبق گفته مامون رهبرى امت اسلامى را به دست بگیرد

3- در ایستگاه نیشابور، امام با نمایاندن چهره محبوبش براى دهها و بلکه صدها هزار تن از مردم استقبال کننده ، روایت زیر را خواند: خداوند متعال مى فرماید: کلمه توحید (لا اِلهَ اِلاّ اللّه ) دِژِ منست ، و هر کس به دِژِ من داخل شود از کیفرم مصون مى ماند. در آن روز این حدیث را حدود بیست هزار نفر به محض شنیدن از زبان امام نوشتند. جالب توجه آن که مى بینیم امام در آن شرائط هرگز مسائل فرعى دین و زندگى مردم را عنوان نکرد، از نماز و روزه و این قبیل مطالب چیزى را گفتنى ندید و نیز مردم را به زهد در دنیا و امثال آن تشویق نکرد. و با آن¬که داشت به ی سفر سیاسى به مرو مى رفت هرگز مسائل سیاسى یا شخصى خویش را با مردم در میان ننهاد. پس از فرو خواندن حدیث توحید، ناقه امام به راه افتاد، ولى هنوز دیدگان هزاران انسان شیفته به سوى او بود. هم چنان که مردم غرق در افکار خویش بودند و یا به حدیث توحید مى اندیشیدند، ناگهان ناقه ایستاد و امام سراز کجاوه بیرون آورد و کلمات جاویدان دیگرى به زبان آورد و با صداى رسا گفت : کلمه توحید شروطى هم دارد، من از جمله شروط آن هستم

دلائل پذیرش ولایت عهدی

امام رضا علیه السلام به این حقیقت توجه داشت که در صورت نپذیرفتن ولایت عهدی، نه تنها جان خود؛ بلکه جان علویان و دوستدارانش نیز در معرض خطر قرار خواهد گرفت

افزون بر آنچه گفته شد، بر امام لازم بود که جان خویش و شیعیان را از گزندها برهاند؛ زیرا امت اسلامی به وجود آنان و آگاهی بخشیدنشان بسیار نیاز داشت. اینان باید باقی می ماندند تا برای مردم چراغ راه و راهبر و مقتدا در حلّ مشکلات و هجوم شبهه ها باشند

آری، مردم به وجود امام و دست پروردگان مکتب وی نیاز داشتند؛ چرا که در آن زمان، موج فکری و فرهنگی بیگانه ای بر جامعه اسلامی چیره شده بود که در قالب بحث های فلسفی و تردید برانگیز نسبت به مبادی خداشناسی، با خود کفر و الحاد به ارمغان می آورد

روشن است که ردّ قاطع ولایت عهدی، امام و پیروانش را به دست نابودی می سپرد؛ علاوه بر این، پذیرش از سوی امام علیه السلام نوعی اعتراف از سوی عبّاسیان به سهیم بودن علویان در حکومت بود

از دیگر دلائل قبول ولایت عهدی از سوی امام، این بود که مردم، اهل بیت علیهم السلام را در صحنه سیاست حاضر بیابند و آنان را به دست فراموشی نسپارند و نیز گمان نکنند که آنان همان گونه که شایع شده بود، فقط عالمان و فقیهانی هستند که در عمل، هرگز به کار ملت نمی آیند. امام خود نیز به این نکته اشاره نموده است؛ هنگامی که «ابن عرفه» از حضرت پرسید

«ای فرزند رسول خدا! با چه انگیزه ای وارد ماجرای ولایت عهدی شدی؟»

امام پاسخ داد

«با همان انگیزه ای که جدّم علی علیه السلام وادار به حضور در شورا شد.»(1)

و نیز امام با پذیرش این مسئولیت، چهره واقعی مأمون را به همه شناساند و با افشا ساختن نیّت و هدف های وی، هرگونه شبهه و تردیدی را در مورد نیّت های شوم او برطرف نمود

آیا امام، رغبتی به این کار داشت؟

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله مهدویت تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مهدویت تحت word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مهدویت تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله مهدویت تحت word

چکیده  
*  مقدمه  
** لفظ مهدی و اصطلاح مهدودیت  
*** مهدودیت  
الف: مهدودیت واقعی :  
ب: مهدویت ساختگی «متمهدیان»  
**** ویژگی های حکومت مهدی  
الف: پیشرفت عظیم اقتصادی و عدالت اجتماعی در معنای وسیع و کامل آن  
ب: پیشرفت قضایی  
ج: برخورد با ادیان آسمانی دیگر  
***** ظهور در انتظار «دکترین ظهور»  
منـــابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله مهدویت تحت word

1-  لغت نامه دهخدا

2-  غیاث اللغات

3-   فرهنگ آنندراج

4-  ناظم الاطباء

5-  طلوع آفتاب مهدی ، عزیزا; جعفریان

6-  مهدی انقلابی بزرگ ، ناصر مکارم شیرازی

7-  جلوه های پنهانی امام عصر ، حسین علی پور

8-  نظریه اختیاری بودن ظهور ، علیرضا نودهی

9-  کتاب غیبت ، محمد بن ابراهیم نعمانی ، مترجم « سید احمد فهری زنجانی»

10- مصلح جهان ، استاد علی خواستاری

11- قیام مهدی از دیدگاه جامعه شناختی نهضت ها دکتر علی قائمی

12- تفسیر نمونه جلد نهم سوره ی هود

 

چکیده

تبیین مهدویت به عنوان اساسی ترین راه حل جامعه ی اسلامی جهت بردن رفت از مشکلات حال و آتی وظیفه ی اصلی روشنفکران جامعه ی شیعه است ما ضمن تاکید بر این مهم سعی کرده ایم تا حدی که زمان و اندازه اجازه می دهد با استفاده از کلام معصومین به این تبیین کمک نماییم ، حرف تازه ای نگفته ایم اما سعی کرده ایم «بحر را در کوزه ای» بریزیم و آن همه نامحدود را در محدود جای دهیم و از اصطلاحات ثقیل و متکلف به کلام ساده و مرسل روی آوریم تا همگان بتوانند به مقصد و مقصود  مهدویت دست یابند و از آغاز و انجام این مشیت الهی با خبر گردند

*  مقدمه

کجاست زنده دلی کاملی مسیح دمی                       که فیض صحبتش ازدل بردغبار غمی

وجود نازنین مهدی موعود در هر عصر و زمانی ” عروه الوثقی” و “حبل المتین” است محکم ترین رشته ی پیوند بشریت با احدیت و اوست
واسطه ی فیض الهی و رهاننده ی بندگان و شیعیان از مشکلات و عذاب الهی . خدا را سپاس گذاریم که ما را به وجود مبارک آن فرخنده پی طریق نجات و صراط هدایت آموخت. امید است همیشه این شایستگی باشد که از زلال چشمه عرفانش بنوشیم و پندش را به گوش پندنیوش بشنویم و طرفه العینی از دایره ی جذبه ی عشق او دور نیفتیم که ضلالت و گمراهی آنی و کمتر از آنی به سراغ ما می آید .از خداوند می خواهیم شناخت محبتش را بر ما پیش از پیش منت گذارد و قدردانی وجود او را برما،دم به دم مقدر دارد

اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعراف نبیک ، اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعراف حجتک ، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی

در خاتمه امید واثق داریم که آنچه نگاشته شد ذره المثقالی در جلب رضایت آن عزیز به ظاهر دور و به واقع نزدیک موثر واقع شده باشد و زین پس کمربند همت ما را در کمرکش های حوادث محکم تر ببندد که اگر لحظه ی ما را به خود واگذارد « اولئک کالانعام بل هم ازل » خواهیم شد

** لفظ مهدی و اصطلاح مهدودیت

مهدی : « میم فتحه دار» به معنی هدایت کرده شده ، هدایت کرده شده و ارشاد شده است که به صورت «مهدیون» جمع بسته می شود . در گذر زمان هر چند افراد بسیاری به این نام نامبردار می شوند اما چون هر یک معرف شخصیتی جدا و مشخص می باشد. «اسم خاص» به حساب می آید و همیشه از “مهدی ” نام حجت حق «مهدی قائم آل محمد (ص) » در اذهان تداعی می شود

محمدبن حسن عسکری مکنی به « ابوالقاسم » و ملقب به « امام زمان ، صاحب الزمان اما منتظر ، حجه القائم ، امام قائم و قائم آل محمد » می باشند وی آخرین امام از امامان دوازده گانه ی شیعه ی امامیه است. ایشان به سال «255 هـ ق» برابر «870 میلادی» در سامرا از مادری پاکدامن به نام نرجس خاتون متولد شدند در پنج سالگی پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری(ع) به شهادت رسید از آن پس مهدی منتظر از انظار غایب گردید، و فقط از راه نواب خود که به ترتیب عبارت بودند از «ابوعمر، عثمان بن سعید اسدی ، ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید ، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی و ابوالحسن علی بن محمد سمری» با شیعیان ارتباط داشتند، در اصطلاح اهل تشیع از زمانی که امام از انظار غایب شدند تا زمان مرگ نایب چهارم «326 هـ ق » غیبت صغری نامیده می شود و با مرگ ابوالحسن علی بن محمد سمری غیبت کبری آغاز می شود

طبق نوشته ی شاردن « سیاح فرانسوی» پادشاهان صفوی  در کاخ خود در اصفهان « دو اسب» با زین افزار مجلل ، مجهز داشتند تا برای سواری مهدی حاضر باشد ، یکی از آن دو اسب را برای مهدی و اسب دیگر را برای نایب او « عیسی» آماده کرده بودند

سفرنامه ی شارون ج 7 ص 456 و ج 9 ص

در ادب فارسی با کلمه ی « مهدی » ترکیبات جدیدی ساخته شده است که البته هر کدام از شاعران به مقتضای امکانات و شرایط برداشت های خاصی کرده اند برخی مثل حافظ با کاربرد کلمه ی « مهدی » به صورت غیر ترکیبی تلمیح و اشاره ای به حادثه ی ظهور می کند

 «کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل،بگو بسوزکه مهدی دین پناه رسید»

و برخی مثل خاقانی شروانی به مدد ذهن خلاق و اندیشه ی بارور خویش اصطلاحات زیبایی ساخته است که در ذیل به چند نمونه اشاره می کنیم

مهدی خصال « کسی که خصال وی چون خصال مهدی باشد »

به تأیید مهدی خصالی که تیغش روان سوز دجال طغیان نماید

مهدی سیاست : کسی که سیاست او چون سیاست مهدی منتظر باشد «بسیار کافی در کشور داری و عادل »

مهدی سیاست، مهدی امت پناه          رستم حیدر کفایت ،حیدر احمد لوا

3- مهدی شعار « کسی که شعار مهدی دارد عادل و دادگر »

شاه فریدون لوا ، خضر سکندر سپاه -خسرو امت پناه ، افسر مهدی شعار

4- مهدی صفت « کسی که صفت مهدی دارد چون دادگری ، ظلم ستیزی و جز آن»

مهدی صفت شهنشه ،امت پناه داور   جان بخش چون مَلِک شه ، کشورستان چه سنجر

5- مهدی نسب « کسی که نسب او چون نسب مهدی پاک باشد»

خسرو مهدی نسب ، مهدی آدم صفت -آدم موسی بنان، موسی احمد قدم

ب: مهدویت : « مصدر جعلی» به معنی مهدی بودن ، مهدی «امام منتظر» بودن طبق معتقدات مذهب شیعه ی امامی و نیز بر طبق روایات بسیاری که در کتابهای اهل سنت و جماعت آمده است در آخرالزمان « مهدی» از آل محمد ظهور خواهد کرد. در میان احادیث نبوی این حدیث دیده می شود که اگر فقط یک روز از عمر دنیا باقی بماند خداوند متعال آن روز را به درازا خواهد کشاند تا اینکه از من یا خاندان من مردی پیدا شود که جهان را پر از داد کند چنانکه پراز جور گشته است « لولم یبق من الدهر الایوم ابعث الله رجلا من اهل بیتی یملوها عدلا کما ملئت جورا» «لولم یبق من الدنیا الایوم» لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث الله فیه رجلا منی او من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی

برابر روایات شیعی و نیز بر طبق روایت هایی از اهل تسنن این «مهدی» از نسل علی بن ابیطالب است و آخرالزمان ظهور خواهد کرد

*** مهدودیت

1-  مهدودیت در اسلام

الف: مهدودیت واقعی « انتظار مهدی موعود (عج)»

ب: مهدودیت ساختگی «متمهدیان»

2- مهدویت در غیر اسلام : «انتظار ظهور مصح بزرگ تحت عناوین خاص»

الف: مهدودیت واقعی

مهدویت واقعی از آن وجود مبارک امام زمان است که به عنوان ذخیره ی الهی تعبیر شده، هم از دیده ها پنهان است و هم همه را می بیند و از اعمال و کردارشان آگاه است، در مشکلات یاری شان می دهد و گاه از اعمال نابجا نسنجیده ی پیروان معذب می شود، هم از آنان ناراحت می شود و هم
واسطه ی فیض الهی می شود برای آنان

«بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین و اما انا علکیم بحفیظ» (سوره ی هود
آیه ی 86)

در این آیه «بقیه الله» تعابیر گوناگون دارد هر چند مخاطب آیه قوم شعیب هستند و منظور از بقیه الله سود و سرمایه ی حلال و پاداش الهی است ولی هر موجود فاصخ که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه ی خیر و برکت و سعادت او گردد «بقیه الله» محسوب می شود تمام پیامبران الهی و پیشوایان بزرگ بقیه الله اند تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سر سخت برای یک قوم و ملت باقی می مانند از این نظر بقیه الله اند همچنین سربازان مبارزی که پس از پیروزی از میدان جنگ بر می گردند آنها نیز بقیه الله اند

 از آنجا که مهدی موعود آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر اکرم است یکی از روشن ترین مصادیق بقیه الله می باشد و از همه به این لقب شایسته تر است بخصوص که تنها باقی مانده ی بعد از پیامبران و امامان است در روایات متعددی می خوانیم که «بقیه الله» تفسیر به وجود مهدی یا بعضی از امامان دیگر شده است، از جمله در کتاب «کمال الدین» ازامام محمد باقر چنین نقل شده : نخستین سخنی که مهدی پس از قیام خود می گوید این آیه است «بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین « سپس می گوید من بقیه الله و حجت و خلیفه ی او در میان شما هستم پس هیچکس بر او سلام نمی کند مگر اینکه می گوید : السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه «اول ما ینطق به القائم علیه السلام حین خرج هذه الایه :بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین. ثم یقول : انا بقیه الله و حجته و خلیفته علیکم فلا یسلم علیه، مسلم الا قال: السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه.»

ب: مهدویت ساختگی «متمهدیان»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی تحت word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی تحت word

دو جریان تحجرگرایی و روشنفکرنمایی  
پس در جریان تفسیر علمی از دین، تئوریهای فراوانی وجود دارد که عبارتند از:  
راه های رهایی از “تحجرزدگی” و “تجددگرایی”  
روشنفکرنمایی  
وضعیت خانواده در غرب  
علل انحطاط خانواده در غرب  
ما وخانواده  
ساحت فرهنگی:  
ساحت اقتصادی:  
نگاهی به یک ارتباط دوسویه ؛امام خمینی(ره) و استاد شهیدمطهری  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی تحت word

1- سخنرانی تقلید به نقل از اصلاح طلبی، ص 63 – 64، دکتر علی مطهری

2- صحیفه نور، ج 3، ص 41

3- همان، ج نوزدهم، ص 104 و مجموعه آثار، ج بیست و یکم، صص 131 – 148

4- همان ص 112 و مجموعه آثار ج 21 ص 484 – 482

5- نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، ص 92، چاپ دوازدهم، سال 1368، انتشارات صدرا

6- جاذبه و دافعه علی (ع)، ص 156

7- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23

8- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23

9- پیام امام خمینی به مناسبت اولین سالگرد شهادت استاد

10- پیام امام خمینی(ره) به مناسبت دومین سالگرد شهادت استاد

11- بیانات حضرت امام(ره) به مناسبت سومین سالگرد شهادت استاد

دو جریان تحجرگرایی و روشنفکرنمایی

توجه به آن چه گذشت می توان گفت دو نگاه متحجرانه و متجددانه به دین و مقوله های دینی، انحرافی عمیق در حوزه اندیشه اصیل و ناب دینی است که یکی پیروانش را در دام افراط، قشری گری و ظاهر پرستی فرو برده، و دیگری حامیانش را به گرداب تفریط و تقلید از غرب انداخته است. رد پای هر دو جریان انحرافی چه کژاندیشی و وا پس گرایی، چه علم زدگی و غرب زدگی که از جهل به حقیقت جامع، دارای مراتب و توانمند دین سرچشمه می گیرد، در تاریخ اندیشه دینی به چشم می خورد، خواه اخباری گری شیعی، و خواه اهل حدیث و حنابله و ظاهریهای اهل سنت باشند و یا کسانی که تقریبا در دو قرن اخیر به نام “روشنفکری”، با دین، ملیت، مذهب، اصالتها و سنتها درگیر شده و مبارزه کردند، و یا کسانی که متعادل تر با پیش فرض “جدایی علم و دین” که خود ارمغان غرب است، به التیام بخشیدن بین دو حوزه دین و دانش، و علم و ایمان پرداخته و در این راستا دچار افراط و تفریط های فراوانی شدند و بهتر است گفته شود که گرفتار التقاط اندیشی گشته و خواستند همه حقایق دینی حتی غیب و ملکوت دین را با علوم تحصیلی و تجربی به تفصیل کشانند و از خودگرایی و قیاس محوری به شدت انتقاد کرده و به تفسیر “پوزیتویسمی” از گزاره های مختلف دینی پرداختند، تا این که به تدریج در دهه شصت، گروهی همه آیات و احادیث و خطبه های نهج البلاغه را تفسیر تجربه گرایانه نموده، و بر زمان به عنوان معیار معصوم، اصالت نهادند و تا آنجا پیش رفتند که در جریان نوسازی و بازسازی منابع دینی به جانشین کردن علم و زمان به جای عقل و اجماع اندیشیدند و برخی دیگر تحت عنوان پرجاذبه “نواندیشی و نوگرایی دینی” به بازسازی دین اهتمام ورزیدند

برخی نیز با تئوری تفکیک، به تفکیک دین از معرفت دینی، برای رسیدن به اهداف خاص یعنی تقدس زدایی و عرفی کردن فهم های دینی، تئوریزه کردن حکومت دمکراتیک دینی، تا نفی حکومت دینی و ثبات زدایی از چهره دین و نفی معرفت و حقیقت دینی، و اعتقاد به پلورالیزم دینی نیز پیش رفتند

با حرکت های فرهنگی و معرفتی، گام به گام زمینه را برای اصلاح گرایی مقبول خود، که در نهایت به “سکولاریسم” پایان می یافت، فراهم نمودند که از آن به ” لیبرالیسم نقابدار” یا “لیبرالیسم منافق” تعبیر می شود. البته فرجام تلخ این جریان فکری و سیاسی، نفی دین و نهادها و حوزه های دینی، و عرفی نمودن و سکولار کردن است که ظهور افراطی تر آن لائیک کردن جامعه ایرانی است

پس در جریان تفسیر علمی از دین، تئوریهای فراوانی وجود دارد که عبارتند از

1- عدم کارایی و توانمندی دین در دنیای جدید

2- عصری کردن فهم دینی و نفی قداست، جامعیت، کمال و ثبات از چهره دین، و عدم دست یابی به معرفت یقینی دین

3- تفسیر دین مبتنی بر روش ریاضی و فیزیک

4- تبیین دین مبتنی بر متد جامعه شناختی – تاریخی دین

5- تفسیر دین بر پایه اندیشه های سکولاریسمی و لیبرالیسمی که تفسیر “اومانیسمی” از دین خواهد بود و ;

به هر حال، در دوره جدید خصوصاً از دهه شصت و هفتاد به این طرف، بالاخص در سال های جدید، با دو عنوان “قرائت های مختلف و متکثر و پلورالیسمی از دین” و اندیشه های نو یا نواندیشی و نوگرایی، حوزه معرفت دینی را غیر تخصصی و عرفی و عامیانه نموده اند تا راه را بر تفسیر عالمانه و کارشناسانه از دین بسته، به تئوری اسلام منهای روحانیت و همسان سازی برداشت های گوناگون – از برداشت بسیار سطحی و غیر علمی تا برداشت های تخصصی از دین – دست یابند و نسل جوان را دچار بدفهمی و کج فهمی و انحراف دینی نمایند که البته این جریان خود، دو دسته دارد

الف- دسته ای که دین گرا، متدین و متعهد هستند، لکن گرفتار انحراف شدند، و زمان و پیشرفت های عصری و تجربی در ذهن و زبان آنها برجسته شده است و ندانسته دین را به پای اقتضائات و پیشرفت های زمان، قربانی می کنند و برای پرهیز از غلتیدن به ورطه تحجر و جمود، به دره خطرناک زمان محوری و علم زدگی گرفتار می آیند

ب- دسته ای که دانسته و عداوت مدارانه، به مبارزه غیر مستقیم و خزنده با دین، ولایت، حکومت و معرفت دینی می پردازند، و نقابدارانه جزو نیزه داران عصر اموی در برابر اسلام ناب علوی و بازی خوردگانی هستند که عده ای را به بازی گرفته و در صدد حاکمیت اندیشه بشری محض اند. البته مؤلفه هایی چون ملیت، ایرانیت، پیشرفت و توسعه، دمکراتیک و; ابزارهای فرهنگی آنان می باشند. در اینجا مناسب است به فرازهایی از جملات شیرین، دلنشین و روشنگر استاد شهید مطهری اشاره ای بشود

” ; قرآن نمی گوید هر چه که سنت است باید بر هم کوبید و هر چه که نو است باید پذیرفت. یک عده هم می گویند نوگرایی، این چطور است؟ نوگرایی هم درست نیست زیرا هر نوعی علامت رشد و تکامل و پیشرفت نیست. هر کهنه ای ابتدا نو بوده است، هر سنت احمقانه ای یک روزی نو بوده است، آیا روز اولی که نو بود درست بود، حالا که کهنه شده است، بد شده است؟ نه روز اولی هم که نو بود، چرند بود، قرآن می گوید حقیقت گرایی با عقل گرایی و منطق گرایی. سنت را با مقیاس عقل و حقیقت بسنج، ببین درست است یا نادرست. اگر درست است گرایش پیدا کن و اگر درست نیست چنانچه همه پدران چند هزار ساله تو هم انجام می داده اند، پشت پا به آن بزن.”

البته ناگفته نماند که نزاع سنت و تجدد یا سنت و مدرنیسم، نزاعی خواندنی و پرفراز و فرود در دوران معاصر و جریان سازیهای فکری فرهنگی آن می باشد که حتی برخی آن را نزاع بین شرق و غرب قلمداد کردند. شرق را مظهر سنت گرایی و غرب را تجلی مدرنیته دانستند و سپس به تحلیل جوامع شرقی و نقد آن و تجلیل از جوامع غربی و تقدیس آنها پرداختند

گرچه عده ای، هم به جوامع سنتی و هم به جوامع صنعتی انتقادهای جدی و معقول نمودند، لکن باید توجه داشت که در ایران متأسفانه به دلیل فقدان زمینه های لازم فرهنگی و سوء استفاده های جریانهای فکری و غرب زدگان و وجود عناصر واپس گرا و قشری، همواره انحراف در طرح چنین مباحثی رسوخ کرده و امروز نیز حتی در حوزه های سیاسی و اجتماعی ما اثر گذارده، به گونه ای که اصول گرایان را در برابر اصلاح گرایان قرار داده است؛ غافل از آن که برخی اصول گرایان از پدیده تلخ تحجر رنج می برند، و برخی از اصلاح گرایان نیز از پدیده تجدد رنجورند، گرچه در میان اصول گرایان، عناصر منطقی، روشنفکر و با بصیرت و در میان اصلاح گرایان نیز عناصر ارزش گرا، متدین و اصولی وجود دارند، لکن هر دو جریان در مجموع دچار چنین آفات فکری، فرهنگی و اجتماعی ای شده اند که باید به پالایش و آرایش فکری خویش بپردازند و از درون، خویشتن را نقد و بازسازی نمایند، تا در چنین شرایط حساس و ظریف فرهنگی و اجتماعی، بتوانند نقش برجسته و شاخص خود را ایفا نموده و از دو عنصر: خلوص و طهارت دین و تفکر دینی و توانمندی و جامعیت دین و اندیشه دینی، دفاع عقلانی و متعهدانه داشته باشند و با مرزبندیها و معیارگراییهای بجا و شایسته، فضای فکری و اجتماعی را شفاف کرده و از هرگونه سقوط و انحراف بینشی و ارزشی جلوگیری کنند

البته در این جا لازم است که به برخی مؤلفه های انحراف، چه در سیمای جمود و تحجر و چه در چهره التقاط و تجدد، از گذشته دور تاکنون توجه گردد که فهرست گونه بیان می شود تا برای اصحاب خرد و قلم، بستر تحقیق و تأمل فراهم آید

 1- جهالت به اصالتها، عمق دین و اندیشه دینی

2- ایجاد انحراف در حوزه دین، با تبدیل عنصر “امامت دینی” به “خلافت” و سپس “سلطنت دینی”

3- فرقه سازیهای کلامی و سیاسی، یا کلام سیاسی از سوی امویان و ;

4- تهاجم فرهنگی، تبلیغاتی و روانی گسترده از صدر اسلام تاکنون با شیوه های متنوع به اسلام ناب محمدی (ص)

5- نفوذ جریانهای بیرونی در ساحتهای دینی به صورت پالایش نشده

6- گرایش اخباری گری در تفکر شیعی، که البته بزرگانی به ستیز عالمانه با آن پرداختند

7- نفوذ اندیشه خارجی گری به صورتهای مختلف در عرصه تفکر و معرفت دینی

8- گرایش علم پرستانه و زمان پرستانه در تفسیر دینی

9- تأویل گرایی های افراطی در حوزه های دینی

10- تهاجم تئوریک با روش لیبرالیسمی و پوزیتویسمی به اندیشه ناب دینی و ;

حضرت امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند

“ما باید سعی کنیم حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی (ص) برسیم.”

راه های رهایی از “تحجرزدگی” و “تجددگرایی”

با تحلیل مفهومی و تاریخی “تحجرگرایی” به این نتیجه می رسیم که اولاً؛ تحجر در دو ساحت فکری، علمی و ساحت فعلی، عینی تجلی می یابد. ثانیاً؛ به دو قسم کلی تقسیم پذیر است

الف- تحجرگرایی سنتی که به نام تقدس و تحفظ دین، مانع پویایی و کارآمدی و خلوص دین و دینداری می شود

ب- تحجر گرایی مدرن که به نام تجدد طلبی، بازسازی دین، سازگارکردن دین با ترقی و پیشرفت و آشتی دادن دین با علم، دین را به قربانگاه مدرنیته و تجددخواهی فرستاده و با تقسیم نگاه دینی به برون دینی و درون دینی و تفکیک حوزه های دینی و آموزه های اسلامی از هم، یعنی جدا انگاری ساحات عقاید، اخلاق، احکام و تقسیم دین به گوهر، صدف، حداقلی و حداکثری در برآورده کردن نیازها و انتظارات بشر و طرح دین اخروی نه دنیوی و قرائت پذیری دین و تفسیرهای هرمنوتیکی از آن، در حقیقت به تقطیع دین پرداخته و دین را در دو محور، آسیب پذیر می کند

1- محور توانایی و کارآمدی

2- محور خلوص و ناب بودن

و این در حالی بود که استاد مطهری با تکیه بر دو عنصر توانمندی و خلوص و کارآمدی و زلالیت دین و معرفت دینی، توانستند بین اسلام و اقتضائات زمان به گونه ای گره زنند که تفکر دینی نه گرفتار تحجر قدیم شود و نه جدید، نه در دام التقاط قدیم افتد و نه جدید و در این مسیر و بستر، استاد از اصول و داده های بنیادین و کلیدی استفاده می کردند که در حقیقت راه های برون رفت و رهایی تفکر دینی از گرداب تحجرگرایی و گرداب تجددزدگی است که عبارتند از

1- اعتقاد به بازسازی تفکر دینی نه بازسازی دین؛ یعنی تلاش و مجاهده در برای احیای اندیشه اسلامی در دو بعد پیرایش (سلبی) و آرایش (ایجابی) که این همانا کاری امامتی و ولایتی، و زمینه ساز احیای همه جانبه دین در دو بعد علمی و عینی است که به دست “محیی دین” و “مصلح اجتماعی” یعنی یادگار خدا، امام زمان (عج) انجام می پذیرد تا “تربیت” و “عدالت” دینی در جامعه سازی قرآنی تحقق یابد

2- آمیختگی دین با سیاست و حکمت دینی با حکومت دینی در جهت تحقق فلسفه عملی و اجتماعی اسلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله کالبد شکافی بهائیت تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله کالبد شکافی بهائیت تحت word دارای 103 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله کالبد شکافی بهائیت تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله کالبد شکافی بهائیت تحت word

نوشتارها و گفته های بهاء پایه گذار بهائیت  
واما آن احکام  
شجره نامه میزا حسینعلی بهاء که ادعای خدائی کرد  
به نام خدای اقدس اعلی  
بسمه المقتدر علی ما یشاء  
بسم الکام ماکانو مایکون  
درنماز آنها  
در قبله آنان  
در نماز میت ها  
درروزه و نمازآنها  
درابطال حکم نماز آیات  
در ابطال حکم نماز جماعت  
ماه روزه و عید فطر آنها  
احکام میراث آنها  
در اعضاء بیت العدل که باید نه نفر باشند .  
در حج آنها  
درامور معیشت آنها  
در حرمت دست بوسی  
خطاب اوبه بندگانش  
در اینکه شریعتش تغییر نخواهد پیدا کرد مگر  
در اینکه استعمال ظروف طلا ونقره مباح است  
در این که اواحد وواحد است وشریکی در ملک ازبرای او نیست  
در تربیت اولاد  
در حکم مرد وزن زناکار  
در اینکه گوش دادن به غنا مباح است  
در احکام دیات  
در احکام زخم زدن وکتک زدن  
در آداب میهمانی  
در احکام صید و شکار  
در صله ارحام  
در خانه سوزی وقتل عمدی  
درازدواج و طلاق نزد آنها  
در حرمت خرید وفروش غلامان وکنیزان  
در اینکه منی نزد آنها پاک است  
در اینکه هر چیزی نزد آنها پاک است واصلاً نجاستی وجودندارد  
در نسخ حکم باب در بیان به عدم تعلیم وتعالم ومحو جمیع کتب  
خطاب او به ملوک وسلاطین  
رؤسای جمهور و پادشاهان امریکا را خطاب می کند  
به عثما نیان ودارالخلافه خطاب می کند  
ترسا نیدن آلمان وفرانسه  
خطاب به طهران  
به خراسان خطاب می کند  
به مداد وقلم خطاب می کند  
در حکم زکوه در نزد آنها  
خطاب او به علماء اسلام  
در غسل کردن و ناخن گرفتن آنها  
در حرمت زن پدران آنها ، بر آنان و حیاء وی از ذکر حکم پسران  
در وجوب وصیت نامه نوشتن پیش از مردن نزد آنان  
در اعیاد آنها  
به تحقیق که عیدها ، به دو عید بزرگ منتهی می شود :  
کیفیت مریض داری نزد آنها  
در حکم آوردن اموال نفیسی که بندگان او جمع کرده اند به نزد او  
در نوشیدن شراب و ادب نزد آنها  
در اینکه پسر بزرگ خود عباس را جانشین خود قرار داد  
در مذمت و نکوهش او ، از آزادی  
درسئوال کردن ، نزد آنها  
در تعداد ماهها  
در دفن مردگان نزد آنان  
بهاء صریحاً ادعای خدائی می کند  
در ترغیب و تحریص وی بر ساختن دو کعبه و دو قبله در حالی که بدانها با بیت الله الحرام مناظره می کند  
در آداب و معاشرت نزدآنها:  
در واجب بودن تغییر اثاثه خانه در نزد آنها، هر نوزده سال  
به شهر کرمان خطاب می کند  
ونیز به علماء اسلام خطاب می کند  
خطاب او به علماء متش یا بندگانش یا مخلوقاتش چنانکه ادعا کرده است  
با بیان ازلی خطاب می کند  
دردیه مقتول به خطا  
منبع :  

نوشتارها و گفته های بهاء پایه گذار بهائیت

میرزا حسینعلی بهاء پس از برکنار کردن برادرش میرزا یحیی (صبح ازل) و جمع نمودن با بیانی چند به گرد خویش، همانند باب دست به نگارش یک سلسله مبادی زدی که با منعکس نمودن پاره ای از آن پی به آنچه او «آئین بهائی» نامید می بریم

لازم به یادآوری نیست که فرقه بهائیت همان بابیت با تغییراتی چند  می باشد

یکی از کتابهای میرزا حسینعلی بهاء «لواح» نام دارد که آن را به زبان عربی نوشته است، ناگفته نگذریم که میزان عربی میرزا حسینعلی در ردیف همان عربی باب است ولی توجیهی که بهاء ارائه می دهد حتی از توجیه باب هم مضحک تر است: وقتی در مورد غلط های دستوری بهاء از او سؤال شد گفت

صرف و نحورا باید با نوشته های من سنجید، نه نوشته های مرا با قواعد صرف و نحو!!

و اینک ترجمه آن نوشته ها:( یادآور می شود که بهائیان و بابیان همواره سعی دارند نوشته های سران آن قوم را بهر بهائی جمع و نابود کنند که خوانندگان با خواندن محتویات آن به خوبی دلیل این کار را خواهند فهمید. تنها اظهار نظری که در مورد آن نوشته ها در اینجا منعکس می کنیم گفته کسروی است که می گوید

((… باب و بهاء در قانونگذاری ( یا به گفته خودشان: احکام) نیز  بی خردیهای بسیاری از خود نشان داده اند. نوشته های باب (وبهاء) چندان بیخردانه است که چنانکه گفتیم ناچار شده اند که آنها را از میان ببرند واز مردم پوشیده دارند))

واما آن احکام

یکی از دعات خود را به نام ((عندلیب)) به کلامی طویل اول به فارسی و سپس به عربی خطاب می کند وچنین می گوید:«متن عربی»(ترجمه)

- بدان که ما همه را امر به تبلیغ کردیم و در شرایط مبلغین آنچه را که شخص بر فضیلت این ظهور و عزت و عطاء و الطاف آن انصاف دهد نازل کردیم، برای کسی که می‌خواهد رو به افق اعلی بیاورد سزاوار است که ظاهر و باطن خویش را از آنچه در کتاب خدا پروردگار جهانیان (یعنی کتاب شریعتی خود بهاء) نهی شده است پاک سازد و در قدم اول به آنچه رحمن در فرقان به گفته خودش (قُل الله ثُمَ ذَر‎هُم‎ْ فی خوضهم یَلعبون‎ْ) نازل فرموده  تمسک جوید و رفتار کند

و آنچه را غیر از خدا است مانند خاک ببیند، این چنین نور امر در بازگشتگاه از افق آسمان اراده خدای مقتدر عزیز وهاب تابیده است و در قدم دیگر به تمام جهات خود به سوی چهره رو بیاورد وبه زبان سر و حقیقت در حالیکه رو به خانه عظم داردتوجه کند، برخیزد و بگوید (ترکت مله قوم لا یو منون وهُم بالاخره هُم‎ْ کافرون) هرگاه کسی بدین دومقام و بدین امر فائز گردید؛ از قلم اعلا در صحیفه حمراء از اهل بهاء نوشته خواهد شد تا آنکه می گوید

- بگو الهی الهی (مقصودش خود او است) بندگانت را بر رجوع سوی خود و مشاهده در آثار علایت به چشم خود تأیید کن، ای پروردگار آنها را از دریای جود و خورشید عطایت منع مکن و از ساحت قدس خودت دور مساز. ای پروردگار تورا به نور عمر خودت که هنگام ظهور آن آثار شرک و نفاق محو می شود سؤال می کنم که تخت جهل ونادانی را با تخت علم و عرفان و عرش ظلم وستم را با کرسی عدل و انصاف عوض کنی؛ زیرا توئی مقتدر عزیز منان. تاآنکه می گوید

- به تحقیق که در عالم پیش از این و بعد از این ظاهر نگشته و نمی شود ظاهرشد، کتاب در ملکوت بیان (یعنی بیان باب) براین گواهی می دهد خوشابه حال شنوندگان، خوشابه حال فائزان. تاآنکه به فارسی چنین می گوید (ترجمه عربی)

- تفکر کن در معرضین از بیان (مقصود ازلیها هستند) آنهائی که با بالهای اوهام درفضای اوهام پرواز می کنند وتاکنون ندانسته اند که چه کسی را پروردگارشان خلق کرده است. (مقصودش این است که او خالق باب است). تا آنکه به عربی می گوید:(ترجمه)

- و باقی نماند حرفی جزء آن که انصاف داران اورا ببینندکه بر عرش ظهور برقرارگذشته است به درستیکه پروردگارت می داند و می گوید و بیشتر مردم نمی دانند

پس یکی از دعات خود رابه نام نصرالله به این گفته اش مخاطب قرار می دهد

- ای نصرالله به تحقیق تو را یادکرده است کسی که در هوای من پرواز کرده و به ریسمان من تمسک جسته است، ما تو را یاد کردیم به یادی که بدان وجوه، به سوی مالک کرم وجود توجه می کنند پس شکر کن و بگو

سپاس از برای تو می باشد که مرا یاد نمودی وآنچه را که هر حرفی  از آن به عنایت و رحمت و فضل و عطای تو فریاد می کند، برای من نازل فرمودی. پروردگار! مرا می بینی که به واسطه آیات تو مجذوب گشته ام و به آتش محبت برافروخته شده ام. از تو می خواهم که مرا خود که عقل ها و دلها به واسطه آن مضطرب گشته، ثابت و راسخ بداری. نیست خدائی مگر توکه فرد و واحد و عزیزی

ای نصرالله! بر تو بهاء و عنایت خدا باشد؛ کسی که پیش از من بود، ذکر کرده است که مادرت پیش از این به ذکر من فائز شده است، خوشا به حال او ما گواهی می دهیم که به گوهری که نظیر ندارد و دری که خدا آن را اشباه و امثال مقدس داشته است فائز شده است و آن در و گوهر محبت من عزیز بدیع می باشد. کسی که پیش از من بوده و وی را به عنایت من مژده داده، و او را به انوار نیر معرفت من نورانی نموده است؛ زیرا پروردگار تو مشفق و کریم است

و باز هم یکی از دعات خود، عندلیب را بدین گفتار مخاطب ساخته است:

- ای عندلیب! من مرحوم مرفوع «حسن خان» را که از زندان معرضین ومنکرین (یعنی ازلیها) به سوی افق ابهی و رفیق اعلی بالا رفت یاد کردم، خوشا به حال او ونعمت ها بر او ارزانی باد. قسم به جان خود که او به چیزی که احدی پیش از او بدان فائز نگشته بود، فائز شده است. اکنون مقربان او بر مقام کریم می بینند، هنگامی که او   می خواست حضور یابد و ملاقات کند؛ ما او بودیم و او را به چیزی که دریای غفران را در عالم امکان به موج می آورد و نسیم عنایت پروردگار جهانیان را به هیجان در می آورد، یادکردیم و آنچه را سبب روشنائی چشم عارفان است نازل کردیم و به «ارض طاء»(یعنی طهران) فرستادیم؛ به درستی که رحمت پروردگار تو تمام وجود را از غیب و شهود احاطه دارد. وای بر کسانیکه مقام او را نشناختند  و کاری کردند که هر منصفی بر آن نوحه می کند و اشک عارفان بر آن جاری می شود آیا باقی می مانند.کسانیکه ستم کردند؟ یا وقتیکه گرفتار می شوند، گریز گاهی برای خودشان پیدا می کنند؟ نه قسم به بیان من که حقایق ملاء و فردوس ابهی و بهشت علیا بدان محذوب می گردند

بگو: خدایا خدایا (مقصود خودش می باشد) میان بندگان خود افت بیانداز و آن چه را از آنها می خواهی به وجود خودت به آنها معرفی کن. اگر معرفت داشته باشند؛ هرآینه بر خودشان توجه خواهند کرد و بر آنچه در روزهای تو از آنها فوت گشته، گریه خواهند کرد پروردگارا! آنها را به خودشان واگذار مکن و از تقرب به خورشید معرفتت منع مکن؛ زیرا تو به هر چه می خواهی قدرت داری. سپس اجر کسانیکه آن را نافله قرار دادند، در نزد خودت گنجی قرار بده؛ زیرا تو صاحب فضل بسیار و امین و حافظ و حارس معینی

یاد آورید مادر و خواهر را، خوشا به حال آنها و ارزانی باد برآنها نعمت ها بدرستیکه مظلوم در زندان بزرگ خواسته است که آنها را به قسمی یاد کند که اسامی آنها به دوام ملکوت خدای عزیز حمید باقی بماند. خوشا به حال تو ای کنیز من و برگ من که خدای کسی را که بر خدمت به امر من و یاد آوری من در میان بندگان من، و ثناخوانی من در میان خلقم برخواسته است؛ از توبه وجود آورده است

به تحقیق که خدای تبارک و تعالی او را به نشرآثار خودش که به نور آن آسمان و زمین روشن گشته و دلها و قلوب نورانی شده است موفق داشته است؛ ما بعضی از اجر وی را در تبلیغ امر و اظهار کلمه برای تو مقرر داشتیم

ای عندلیب! کسی که پیش از من بود او را بزرگ کرده، او را به عنایت و رحمت من که بر تمام اشیاء دارد و نور من که عالم وجود را نورانی ساخته، بشارت داده است. دراین وقت ما خواهرت را یادمی کنیم و او را به عنایت خدا، پروردگار عرش، بشارت می دهیم. ای برگ من بر تو باد بها و رحمت من

تا آنکه می گوید:

- ما کنیز دیگر خود را یاد می کنیم. خوشا به حال گوشی که نداء (یا امتی و یا عبدی) مرا بشنود وقلبی که به سوی خدای مالک روز جزا اقبال کند. ای زن خوشنود باش به اینکه من تو را یاد می کنم و به حمد پروردگار عزیز و عظیم خود تسبیح کن. ما کنیزان خود را که در اطراف می باشند یاد می کنیم و آنها را بدان چه از نزد خدای فرد خبیر برایشان مقرر گشته بشارت می دهیم، کسی که به اقبال فائز شود؛ نزد خدا از بالاترین است، خوشا به حال زنان و مردان فائز و سپاس بر خدای پروردگار جهانیان

«جناب غلامعلی» را یاد کردید. ای غلام قبل از علی، آیا می توانی با استقامتی که درهای گوشهای هرکس را که در عالم امکان است باز می کند، بیان مرا گوش کنی و آیا می توانی به بیانی که زبانهای عالم بدان سخن می گوید سخن بگوئی. بگو: نه، قسم به جان تو؛ مگر به حول و قوه تو، از برای خداوند است خزائن بیان، اگر آیه ای از آن نازل شود یا مرواریدی از آن ظاهر گردد؛ هر آینه خواهی دید که مردم از رحیق بیان خدای مولای غیر از خود مست خواهند شد، به درستیکه پروردگار تو بر هرچه می خواهد مقتدر است و او فضال کریم است

 به تحقیق کسی که بر خدمت به امر من در هوای محبت من قیام کرده است تو را به آیاتی که ظاهر آن نور و باطنش رحمت است و در باطن باطن چیزی است که به این خبر بزرگ فریاد می کند یاد نموده است بر تو و بر کسانی که سطوت هر غافل مریب آنها را نمی ترساند بهاء باد

تاآنکه می گوید:

ای حسن! به صدائی که از طرف زندان می آید گوش ده: که نیست خدائی به جز او که فرد و خبیر است، هنگامیکه ستارگان آسمان بیان مرا دیدی و شراب معرفت مرا از کاسه عطای من آشامیدی، بگو؛خدایا! خدایا سپاس از برای تو است که مرا بیدار کردی ودر زندان خودت مرا یاد نمودی و زمانیکه بیشتر از بندگان از تو اعراض نموده بودند آن را بر اقبال به سوی خودت تأیید کردی

تو را سؤال می کنم به قیام محل تابش امر و مبداء صدور احکام خود و نشستن و سخن گفتن و سکوت و ظهور و ضیاء و سکون و حرکت او که مرا در تمام احوال قرار دهی که به نام تو به حکمت وبیان فریاد کنم و بر امر تو از میان تمام ادیان ثابت بمانم

شجره نامه میزا حسینعلی بهاء که ادعای خدائی کرد

پروردگار من! مرا از کوثر عنایت و قدح عطایت منع مکن ، برای من مقرر کن چیزی که مرا از این مقطع سازد و به ریسمان خودت متمسک نماید به درستیکه تو، توئی مقتدر قدیر

آنگاه می گوید:

ـ ای قلم اعلای من سید عبدالغنی را یاد کن.تا آنکه می گوید:

- به درستیکه ما دراین مقام پدرت را یاد می کنیم که بر رفیق اعلا بالا رفت (یعنی مرد) این امریست از طرف خدای رب الارباب، به درستیکه ما او را از کوثر عفو و غفران پاک نمودیم و در مقامی که قلم ها از نوشتن آن عاجز است داخل کردیم، بر او و بر کسانیکه او را به آنچه قلم اعلا دراین اعلی دراین مقام رفیع گفته استیاد می کنند، بهاء باد. به تحقیق که نسیم های عنایت و الطاف، از تمام جهات اورا فرا گرفته است؛ این از فضل خدای مالک الرقاب است به درستیکه ما دراین مقام قدرت او وکسانی را که به خدای مالک الادیان ایمان  آورده اند یاد می کنیم، اینچنین، قلم هنگامیکه مالک القدم به واسطه عملیات ایادی ستم کاران در زندان اعظم خود محبوس بود، سخن گفته است

آنکه می گوید:

- ای خلیل! ندا را گوش کن که اوست خدا، خدائی جز او نیست، به تحقیق که ظاهر شده است و امر محکم متین خود را اظهار می دارد. قصص جهان و ظلم کسانی که کافراند جلو او را نمی گیرد. آنگاه به فارسی می گوید

- چیزی را که عربی آنچنین است

(ترجمه ترجمه)، ای خلیل ایرانیان همیشه زیان کارترین اهل جهان بودند به خورشید، بیانی که  از بالاترین افق جهان می تابد قسم می خورم که ناله های منبر های این دیار در هر زمانی بلند است. در ابتدای این امر این ناله در ارض (طاء)(یعنی طهران) در منابری که برای ذکر حق گذاشته شده بود شنیده می شد و اکنون آن منابر جای سب مقصود جهانیان شده است (مقصود خودش است)

تأمل کن زیان کارترین احزاب (یعنی ایرانیان) چه کردند و چه گفتند! و اینچنین معرضین از بیان (یعنی ازلیان)به دنبال آن می روند

آنگاه می گوید:ما (محمد قبل از کریم را) یاد می کنیم و اورا به عنایت خدای عزیز حمید بشارت می دهیم، او را به آیات من یاد کن و به رحمت من که سبقت دارد و فضل من که وجود را احاطه کرده، بشارت بده

آنگاه چیزی به عربی می گوید: که فارسی آن اینست:« و به آتش سدره مشتعل گردید اِن شاءالله، و به نور آن منور شوید و به شاخه هایش تمسک بجوئید تا عالم را معدوم ومفقود بشمارید. برتو و برآنکسی که با شما می باشد و بر هرکس که ثابت و مستقیم باشد؛بهاء باد

آنگاه می گوید: «کسی را که موسوم به یحیی می باشد که حاضر و فائز گشته و برانصاف دراین خبر بزرگ خدا او را تأیید کرده است یاد می کنیم. ای یحیی! هنگامیکه قلم اعلی بر عرش رفیع خود قرارگرفته و سخن می گفت حاضر شدی، شنیدی و دیدی. گوارا باد بر کسیکه شراب الهام را از ایادی اعطاء پروردگارش  که مالک انام است، آشامیده است و به حکمتی که ما آن را در الواح مختلفی نازل کرده ایم و بدان چه بندگان را در کتاب مبین امر کردیم ، تمسک جوید»

در یکی از رساله های مطول خویش بر بابیان ازلی اعتراض می کند وآنها را تکفیر می نماید. ما پاره های کوچکی از آن را نقل می کنیم تا شما از وضع این دو برادر روشن بشوید و آن چنین است

به نام خدای اقدس اعلی

«نامه آن جناب به منظر اکبر (یعنی به محضر خودش) واصل گردید، از پیراهن کلماتش نسیم های محبت مالک الاسماء و الصفات منتشر بود.» تا آنکه می گوید

به درستیکه آنها(یعنی ازلیها) از پشه هائی که به چشم و بینی حیوانات می نشیند پست تر، از هر غافلی غافل تر، از هر دوری دورتر و از هر نادانی نادان ترند؛ ای قوم من آنها را واگذارید تا در هواهای خود فرو روند و با آنچه در نزد آنها می باشد بازی کنند. تاآنکه می گوید

-خدا آنها را لعنت کند پس به زودی آنها به قرارگاه خودشان در هاویه برخواهند گشت، و دوستی برای خودشان نخواهد یافت. بگو: ای اهل بیان از رحمن بپرهیزید و آنچه را که فرعون و هامان و نمرود و شداد مرتکب نشده اند، مرتکب نشوید. به تحقیق که خداوند مرا مبعوث فرموده و با آیات و بینات به سوی شما فرستاده است، من آنچه را از کتب وصحف خداوند پیش ازشما آمده است و آنچه را که دربیان نازل گشته است تصدیق دارم، پروردگار عزیز منان شما، برای من گواهی می دهد

از خدا بترسید آنگاه در امر ظهور خدا انصاف دهید، اگر بدانید این از برای شما بهتر است تا آنکه می گوید

- و اما آنچه را از رزق قائم وقیوم سؤال کردی پس، بدان که فرق میان این دو اسم آن چیزی است که میان اعظم و عظیم دیده می شود و این چیزیست که بیش از من، موجب محبوب من (یعنی باب) آن را بیان نموده است (یعنی در کتابش که مرسوم به قیوم الاسما می باشد؛ چنانکه ذکر کردیم) اگر چه ما هم در کتاب بدیع ذکر نمودیم، و او نخواسته است مگر آنکه مردم را خبر دهد به اینکه آنکسی که ظاهر    می شود (یعنی خود بها) بزرگتر از آن کسی که ظاهر شده است (یعنی باب) و آن قیوم بر قیم است و این هر آینه که آن حق است، زبان رحمن در جبروت(بیان) بدین گواهی می دهد، و ناگهان قائم از طرف راست عرش فریاد می کند و چنین می گوید

- ای اهل بیان قسم به خداوند هر آینه این قیوم است و به تحقیق که سلطان مبین را برای شما آورده، و این همان اعظمی می باشد که هر عظیم و اعظمی در پیشگاه او به سجده می افتد، اسم اعظم برتری پیدا نکرده است مگر برای تعظیم او در هنگام ظهورات سلطنتش، و قیوم غالب نگشته است مگر برای فناء در ساحتش . چنین است امر، ولی مردم در پس پرده قرار دارند، آیا اصرح ازآنچه درباره این ظهور دربیان نازل شده است معقول است، با وجود این نگاه کن مشترکین چه کرده اند

بگو: ای قوم اینست هر آینه آن قیومی که در زیرناخنهای شما واقع است، اگر بر او رحم نمی کنید پس بر خودتان رحم کنید، قسم به خدای حق اینست جمال معلوم، به واسطه او است آنچه ظاهر گشته، او است مرقوم در لوح مسطور. بر حذر باشید که بر کسی که به لقاء او و آیاتش  کافر گشته و درکتابی که به انگشت حق نگاشته شده است از مشرکان محسوب شده است (مقصود برادرش ازل است) تمسک جوئید، یقین داشته باش که او را اراده نکرده است جز اعظمیت این ظهور را بر مذکور و مستور، و برتری این اسم را بر تمام اسماء و سلطنت وی را بر ساکنان ارش و سماء وعظمت و اقتدارش را بر تمام اشیاء به ظهور وی (یعنی ظهور بها) تمام ممکنات گواهی می دهند که او ظاهریست فوق هرچیز، به طول او ذرات گواهی می دهند که او باطنی است مقدس از هر چیز. براو اسم ظاهر اطلاق می شود؛ زیرا که او با اسماء وصفات دیده می شود و به اینکه «نیست خدایی جز او»شناخته می شود و بر او اسم باطن اطلاق می شود و بر او اسم باطن اطلاق می شود، زیرا به وصفی توصیف نمی شود و به آنچه ذکر می شود، شناخته نمی شود، زیرا آنچه ذکر می شود از احداث خود او است در عالم ذکر، پس او برتر است ازآنکه به ذکر شناخته شود یا به فکری ادراک شود. ظاهر او نفس باطنش می باشد، هنگامی که به اسم ظاهر نامیده می شود باطن خوانده می شود، او به افکار و ابصار چنانکه آنچنانست علو علو  و سمو سمو شناخته و درک  نمی شود؛ زیرا او در منظر اعلی و افق ابهی واقع است. ونیز می‌گوید

آنان که به اسم وی (مقصود خودش می باشد) که در صحیفه مکنونه بدان زینت یافته و طلعت احدیت هویدا گشته و پرچم ربوبیت برافراشته شده و خیمه الوهیت برپا گشته و دریای قدم به موج درآمده و سرمست وسرمقنع بر سر اعظم ظاهر گشته است، کافرشدند؛ زیان بردند. پس قسم به جان او که بیان از بیانش وتبیان از عرفانش عاجز است؛ برتر است این قیوم (یعنی خود بها) که به واسطه او حجاب موهوم پاره شد و امرمکتوم مکشوف شد، و مهر ظرف سر به مهرش برداشته شد پس قسم به نفس رحمن وی که بیان نوحه می کند وچنین می گوید

- پروردگارا مرا برای ذکر و ثنا و معرفت نفس خود فرو فرستادی و آن کسی که به امرت برخاسته، بندگان را امر کرد که به واسطه من و آنچه خلق شده است از جمال قیوم تو محجوب نگردند، ولی این قوم آنچه را در ثبات حق تو و اعلاء ذکرت در من نائل گشته تحریف نمودند، به تو و آیات تو کافر شدند، مرا مانند سپری برای خود قرار دادند و بدان بر تو اعتراض کردند پس از آن که کلمه ای نازل نشد مگر آنکه برای اعلاء امر تو، برای اظهار سلطنت و علو قدرت و سمو مقام تو نازل شد و ای کاش نازل نشده بود. وذکر نشده بود قسم به عزتت اگر مرا معدوم قرار دهی؛ هر آینه نزد آن بهتر است از آنکه موجود باشم و بندگانت که بر ضرر تو قیام کرده اند و درباره تو اراده دارند، مرا بخوانند

تو را با قدرتت که به تمام ممکنات احاطه دارد سؤال می کنم که مرا از این فجار (یعنی با بیان ازلی) خلاص کنی تا از جمال تو حکایت کنم. ای کسی که به دست تو ملکوت قدرت و جبروت اختیار است اگر ما از مقام اسنی و دره اولی و سدره المنتهی و افق ابهی فرود آییم و بیان را از علو تبیان به سوی دنو امکان برگردانیم، هرآینه فوق میان دو اسم (یعنی قائم وقیوم) را در مقام اعداد ذکر می کنیم، و اگر جمال مکنون درنفس من، مرا خطاب کند و بگوید: ای محبوب من چشم از روی من برنگردان ، ذکر و بیان را واگذار، به غیر من مشغول شو، من می گویم ای محبوب من قضاء مثبت و قدر محتوم تو مرا فرود آورد تا در پیراهن اهل امکان ظاهر شدم دراینصورت سزاوار است که به زبان آنان و به اندازه ای که ادارک و عقول آنها رسا می کند سخن بگویم و اگر این پیراهن عوض گردد، چه کسی می تواند به من نزدیک شود؟ اگر آنچه را مرا بدان امر فرمودی از من بخواهی، من دست منع را از ذهن خود برمی دارم و دراین باره از تو طلب مغفرت می کنم

ای خدای من، ای محبوب من بر بندگان خود رحم کن و آنچه را که دلها و عقولشان استطاعت معرفت آن را دارد بر آنها نازل کن؛ زیرا توئی غفور و رحیم

پس بدان که فرق در عدد 14 است و این عدد بها است وقتی که همزه شش عد محسوب می شود؛ زیرا شکل آن در قاعده هندسی شش است (شش رقومی نزد ایرانیان چنین(ء) نوشته می شود یعنی به شکل همزه) واگر قائم را تقریر کنی آنگاه فرق را پنج خواهی یافت وآن (هاء) در بها می باشد و دراین قوم بر عرشی که نام قائم است قرار می‌گیردچنان که (هاء) بر (واو) قرار می گیرد. ودرمقامی که همزه قائم به حساب هندسه شش عدد حساب نشود فرق (نه) عدد می شود و آن نیز هم همین اسم است و به این عدد (نه) او، جاذکره (یعنی میرزا حسنعلی بها) ظهور(نه) را در مقام اراده کرده است

این آن فرقی است که در ظاهراین دو اسم دیده می شود و ما بیان را برای تو مختصر کردیم و اگر تو فکر کنی، هر آینه از آنچه ما برای تو ذکر کردیم و بر تو القاء نمودیم چیزی را که سبب نور چشم تو و  چشم های موحدین است بیرون خواهی آورد

پس به جان خودم قسم، که این فرق؛ هر آینه آیتی بزرگ است، برای کسانی که به آسمان بها پرواز کرده اند و به آنچه ما برای تو استدلال نمودیم محقق می شودکه مقصود در باطن قیمومیت اسم قیوم است بر قائم، معرفت داشته باش و از نگهدارندگان باش

به درستیکه ما این فکر را مستور داشتیم و از چشمان کسانی که در بیان ذکر شده اند پوشیده داشتیم و اینک برای تو مکشوف می داریم بگو: سپاس، به خدای پروردگار جهانیان اختصاص دارد

تا آنکه می گوید: در این مقام آنچه را از آسمان مشیت  رحمن درجواب یکی از کشیش های ساکنین شهر بزرگ (یعنی قسطنطنیه) نازل گشته ذکر می کنیم تا شاید بعضی از بندگان بر بعضی از حکمت های بالغه الهیه که از دیدگان مستوراست مطلع شوند؛ قوله تعالی (یعنی گفته خود بها) نامه تو در ملکوت پروردگار رحمن واصل شد و ما آن را با روح و ریحان دریافت کردیم و پیش از سؤال  جواب دادیم، تفکر کن تا بفهمی، این از فضل پروردگار عزیز مستعان تو می باشد

خوشا به حال تو که بدین جواب فائز گشتی، اگر چه آن، بر تو مستور است پس به زودی، هرگاه خدا بخواهد، به تو مکشوف  می شود وآن چه که چشم ها ندیده است می‌بینی. ای کسی که در دریای معرفت فرو رفتی و به سوی پروردگار رحمن خود نظر افکندی بدان که این امر بزرگ است، بزرگ است، نگاه کن، پس آن کسی را که در ملکوت موسوم به پطرس است به یاد بیاور که با وجود علوشان و جلالت و قدر و بزرگی مقامش نزدیک بود قدمهایش در راه بلغزد پس دست فضل او را گرفت، از لغزش نگاه داشت و از صاحبان یقین قرارداد

اگر این نعمتی را که کبوتران بر شاخه های سدره المنتهی تکرار  می کنند بشناسی؛ هر آینه یقین خواهی کرد که آنچه پیش از این ذکر شد اکنون به واسطه حق کامل شده است و اینک در ملکوت خدا از نعمت باقی ابدی می خورد و از کوثر حقایق و سلسبیل معانی  می‌آشامد ولی مردم در حجاب بزرگند

کسانی که این ندا را (یعنی نداء بها را) شنیدند و از آن غافل شدند؛ اگر معدوم گردند؛ هرآینه برای آنها بهتر خواهد بود تا در این امر متوقف شوند ولی آنچه می بایست ظاهر شود ظاهر شد و این امر از نزد خدای مقتدر عزیز مختار واقع شد

بگو ای قوم به تحقیق که روح (یعنی بها) دفعه دیگر آمد تا آنچه را بیش از این گفته بود (یعنی وقتی بها به صورت مسیح ظهور کرده بود) تمام کند

اینچنین در الواح وعده داده شد اگر از عارفان باشید. به درستیکه او چنانکه گفته بود،می گوید و چنانکه در دفعه اول انفاق کرده بود، انفاق می کند و به کسانی که در آسمان و زمینند محبت دارد سپس بدان که وقتی که پسر روحش را تسلیم کرد تمام اشیاء به گریه افتادند ولی به واسطه انفاق روح خود هر چیزی را چنان که در جمیع خلائق می بینی و مشاهده می کنی استعداد و قابلیت داد

(خوانندگان ارجمند تمام عبارات این مرد، غلط و خارج از دستور زبان عربی است و در نتیجه معنای صحیحی از آن بدست نمی آید ولی مترجم مقصود او را به قرینه حال استنباط نموده وترجمه می کند. جای بسی تأسف است که ایادی سیاست های استعماری طوری ما را مبتلا به آن حزب گمراه کرده اند که باید عمر گرانبهای خود ا صرف ترجمه مهملات چنان پریشان گویانی کنیم. خدا همه را هدایت و از خواب غفلت بیدار کند.(مترجم)

هر حکیم که از اوحکمت ظاهر می شود و هر عالمی که علمی ابراز می کند و هر صنعتگری که صنعتی از خود ابراز می نماید و هر سلطانی که از خود قدرتی نشان می دهد، تمام آنها ازتأیید روح متعالی متصرف روح منیر او می باشد

(خوانندگان عزیز دقت کنید وببینید این مرد نادان چه دعاوی گزافی دارد وچگونه مشتی مردمان ساده را استحمار می کند آنگاه مردم را از حقیقت این امر حزب آگاه کنید. مترجم)

ما گواهی می دهیم که وقتی او به این عالم آمد برجمیع ممکنات تجلی کرد به واسطه او هر پیسی، از درد و نادانی و کوری پاک شد، هر بیماری از مرض غفلت و هوی بهبودی یافت، چشم هر کوری روشن شد و هر نفسی از آن مقتدر قدیرپاکیزه شد

دراینجا پیسی، بر هر چیزی اطلاق می شود که بنده را از معرفت پروردگار خود محجوب بدارد وکسی که محجوب باشد پیس است و درملکوت خدای عزیز حمید یاد نمی‌شود

ما گواهی میدهیم که کلمه خدا، هر پیسی را پاک و هر بیماری را بهبودی و هرمریضی را پاکیزه کرد و اینکه او پاک کننده عالم است، خوشا به حال کسی که با روی منیر بدو روی آورد

سپس بدان که آنکسی که به آسمان بالا رفت به حق فرود آمد و به واسطه اونسیم های فضل برعالم عبورکرد، پروردگار تو بر آنچه می گویم گواه است

عالم به واسطه رجوع وظهور او (یعنی رجوع وظهور خودش) معطر گردید،کسانی که به دنیا و زخارف آن مشغول بودند بوی پیراهن او را نیافتند و ما آنها را بر وهمی عظیم یافتم

بگو:ناقوس به اسم او وناقور به ذکر او فریاد می کنند وخودش برای خودش گواهی می دهد خوشا به حال عارفان

ولی امروز ابرص بهبودی یافته پیش از آنکه او بگوید پاک باش، به واسطه ظهور او عالم و اهل آن از هر درد و بیماری بهبودی  حاصل کرده اند، این فضلی که هیچ فضلی پیش از آن واقع نشده برتر است و این رحمتی که جهانیان را پیشی گرفته بالاتر است. ای کسی که ملکوت خدا یاد شدی از پروردگار خود قدرت بخواه وبرخیز، بگو

- ای بزرگان جهان به تحقیق که زنده کننده جهان وآتش افروز در قلب عالم آمد و منادی در «بریه قدس» به اسم (علی قبیل از نبیل) ندا در داد

و بشر الناس بلقاء الله (ای بلقاء البها) فی جنه الابهی، و قدح بابها بالفضل وجوه المقبلین، وقد کمل ما رقم من القلم الاعلی فی اسموات الله رب الاخره والاولی، والذی ارده یا کله و انه لرزق بدیع. قل قد ظهر الناس الاعظم،وتدقه یدالمشیه فی جنه الاحدیه استمعوا یا قوم ولا تکنون من الغافلین

مترجم می گوید: متن عربی این قسمت از سخنان بها را نقل کردم تا خوانندگانی که به زبان عربی آشنائی دارند آن را مورد ملاحظه قرار دهند آنگاه ارزش سخنان «بها» و مقدار فضل و کمال این خدای قرن سیزدهم را بدانند اینک چند سؤال درباره جملات این عبارت بها می کنیم

اول ـ ترکیب این عبارت بها (وقدح فتح بابها بالفضل وجوه المقبلین) چگونه است و معنی آن چیست؟

دوم ـ درعبارت (والذی اراده یا کلمه) ترجمه: کس که بخواهد آن را می خورد: معین کنید چه چیز را می خورد؟

سوم ـ درجمله (قل قد ظهر الناس الاعظم)یعنی: بگو انسان اعظم ظاهر شد. باید بگوید قل قد اظهر الانسان الاعظم آیا بها نمی دانسته است که ناس اسم جمع و انسان اسم جنس است و استعمال اسم جمع به جای اسم جنس صحیح نیست؟

چهارم ـ  جمله و تدفه یدالمشیه فی جنه الاحدیه.یعنی: دست مشیت، در بهشت احدیت می کوبد. دست مشیت چه چیز را می کوبد؟

این است سبک بافندگی بها. درست در آن وقت و قضاوت کنید. انتهای کلام مترجم

ای قوم به یاری خدات برخیزید، آن قیومی که قائم به وجود او خبر داده بودآمد. به واسطه او زلزله بزرگ وفزع اکبر ظاهر شد. مخلصان به ظهورش خشنودند و مشرکان به آتش کینه می سوزند

قل اقسمکم بالله یاملاء البیان بان تنصفوا فی کلمه واحده و هی ان ربکم الرحمن ما علق هذا الامر بشیء دونه ما فعلتم به یا ملاء الظالمین هل من ذی ان واعیه او ذی بصر حدید لیسمع ویعرف قد تبکی عین الله وانتم تلعبون یا من تحیر فیکم ومن فعلکم ملاء عالون تا آنکه می گوید

بسمه المقتدر علی ما یشاء

« هذا کتاب لدی المظلوم، اَن مَن تَمَسَک بِالعلوم لعله یحرق الحِجاب الاکبر وَ یَتَوجه اِلی الله مالِک القَدَر و یَکون مِن المُنصفین، لو تسمع نغمات الورقاء علی اَفْنان سَدره البیان لتجذبک عَلی شَأن تجد نَفْسک منطقعاً غن العالیمنو انصف باعَبد، هَل الله هو الفاعل عَلی ما تشاء او ماسواه، تَبین ولا تَکُن مِنَ الصامتین لو تَقول ماسواه ما انصفت فی الامر، یشهد بِذالکَ کُل الذَرات وَعَن وَرائها رَبِک المُتکلم الصادق الامین و لو تقول انه المُخْتار قد اَظهرنی بِالحَق واَرْسلنی وَ اَنْطقنی بِالایات اَلَتی فزع عَنها مَن فی اَلسَمواتِ وَ اَلارْضین، الامن خذته نفحات اَلوحی مَن لدن رَبِکَ اَلغفور اَلرَحیم هَل یقوم مَعَ اَمْره اَمْر، وَهَلْ یَقدران یَعمَنه اَحَد عَماد اراد، لا و نَفْسَه لَوْ کنت مِنَ اَلعارِفین. فکر فی ملاء التوراه لَمْ اَعرضوا اذا اتی مَطلع الایات بسطان مبین، وَلاحِفظَ رَبِکَ لقتله العُلماء  فی اَوَل یَوم نطق به اِسمِ رَبِه اَلعَزیز اَلکَریم، ثُمَ مُلاء ا الاِنجیل لَمْ اَعتَرضوا اِذا اَشرقت شمس اَلامْر مَن اُفُق الحِجاز بانوار رَبَها اضائت افئده العالِمین، کم من عالَم منع عَن العُلوم، وَ کن مَن جاهل فاز باصل المَعلوم، تَفَکر وکُن مِنَ المُوقنین، قَد امن به راعی الاغنام وَ اَعْرَض عَنْه العُلَماء کَذالِکَ  یُنبک مِن ارسله الله بِامره المبرم المتین، اِن العالم من عرف العُلوم وفاز بِانوارالوَجه وَکان من المُقبِلین

لا تَکُن مِنَ الَذینَ قالوا «الله رَبَنا» فَلما اَرسَل مطلع امره بالبرهان واجتمعوا عَلی قَتله، کَذالِکَ ینصحک قم الامر بعد اذجعله الله غنیاً عن العالمین، اَنا تَذَکرک لِوَجه الله ونلقی عَلَیک ما یثبت به ذِکرک فی الواح رَبِکَ العزیز اَلحَمید، دع اَلعلوم وَشئوناتَها ( باب نیز وقتیکه به امر به سوزانیدن کتابها و نوشته ها کرد و فرا گرفتن تمام علوم و معارف، جز کتب خود را حرام کرد، چنین گفت). ثُمَ تَمَسَک باِسم القَیوم الَذی اشرق من هذا الافق المُنیر ، تالله لَقَدْ کُنْتَ وَ اَقداً هزتنی نفجات الوَحی وَ کنت صامتاً انطقنی رَبِکَ المُقتَدر القَدیر لو لاامره اظهرت نَفسی قدا حاطت مَشیَته مَشیَتی وَ اقام علی اَمر به ورود علی سهام المُشرکین اقرأ نا نَزَلنا  عَلی المَلوک لتو قربان المملوک ینطق بِما امر من لدن عَلیم خَبیر ، وتَشهَد بانه ما مَنعَه البَلاء عن ذکر مالِک الاَسماء فی السجن دعا الکل اِلی الله و ما خوفته سطوه الظالمین اسمتع ما یُنادیک به مَطلع آیات من لدن عَزیز حکیم قم امر بِحول الله وقوته منقطعاً عن الَذین  اعترضوا علی الله بعد اذاتی بهذا النباء العَظیم، قُل یا معشر العُلماء خذوا  اعنه الاقلام قَد ینطق القلم الاعلی بین الاًرْض و السماء ثُمَ اصمتوا التسمعوا ینادی به لِسان الکِبریاء من هذا المَنظر الکریم، قُل خافو الله و لا تدحضوا الحَق بِما عِندَکُم اَتَبِعوا من شهدت له الاشیاء (یعنی خودش) ولا تکونن من المریبین، لاینفَعکم الیَوم ما عِندَکُمْ بَلْ ما عِندَالله لَوْ کُنْتُمْمن المتفرسین ، قُل با ملاء الفرقان قداتی الموعود الذی وعدتم به فی الکتاب اتقوالله و لا تَتَبعوا کل مشرک ائیم انه اظهر علی شأن  لا ینکره الا من غشته احجاب الاوهام و کان من المد حضین قُل قَد ظهرت الکَلمه التی بها فرت نقبائکم و علمائکم هذا ما خبرناکم به من قبل انه لهو العَزیز العَلیم ان العالم من شهد لِلمَعلوم وَالذی اعرص لا یصدق علیه اسم العالم لو یأتی بعلوم الاولین ، والمَعارف من عرف المَعروف والفاضل من اقبل الی هذا الفضل الذی ظهر به امر بدیع، قُل یا قوم اشربوا الرحیق المَختوم الذی فککنا ختمه بایدی الاقتدار انه هو القوی القَدیر، کذالک نصحنا کم لَعَلَکم تَدْعون الهوی و تتوجهون الی الهدی و تکونن من الموقنین ». تمام شد به طور خلاصه

این بود آنچه ما خواستیم  از کتاب «الواح» برطریق اختصار نقل کنیم تا خوانندگان به مضامین آن بصیرت پیدا کنند

(مترجم می گوید: سخنان بهاء علاوه بر آنکه از لحاظ قواعد صرف و نحو زبان عربی صناعت لفظی غلط و نادرست است، ازنظر معنی هم مانند کلمات سید کاظم رشتی و سید علی محمد باب مشوش و پریشان و نامفهوم است و چنین استنباط می شود که اعصاب مغز آنان اختلال داشته است

چنانکه ملاحظه فرمودید از تمام سخنان «بهاء» تا به اینجا که نقل شد مطلب مفهومی، حق یا باطل، استفاده نشد. فقط چیزی که از مجموع کلام وی استنباط شد، آن بود که او خودش و باب را خدا می دانسته، نهایت خودش را خدای عالی تری گمان می کرده است و بیش از اتدازه متأثر ومتأسف بوده است که این مردمان نادان ، در خصوص معرضین از بیان و ایرانیان در خسران و زیان، چرا به چنین خدایانی  به این درجه عالی احترام نمی گذارند؟! چرا آنان را به زندان می اندازند؟!

و نیز از نامه ای که در جواب کشیش مسیحی نگاشته بود معلوم شد که خود را برای مسیحیان عیسای مسیح معرفی می کند

دعاوی فوق الذکر بهاء اگر با عباراتی صحیح و بیاناتی فصیح ادا شده بود و اگر مدعی آن ها مانند موسی وعیسی ومحمد علیهم الاسلام دارای معجزات وخارق عادات بود؛ دراین شرایط ممکن بود از نظر مسیحیان عوام قابل قبول باشد ولی از نظر مسلمین که به هیچ موجودی حتی به موسی و عیسی ومحمد هم (با آن همه معجزات خارق عادات و با آن همه علم و حکمت و اخبار به مغبیات) اعتقاد خدائی ندارند و شبانه روزی نه مرتبه در نمازهای واجبشان به بندگی محمد یا نمونه کامل علم و حکمت خداوند گواهی می دهند، چنین دعاوی گزافی مورد تمسخر و جز یاوه سرائی و پریشان گوئی چیز دیگری تلقی نمی‌شود

آری بهترین دلیل بر بطلان دعاوی باب وبهاء همان دعاوی مردود و سخنان مهمل و مخلوط آنها می باشد

ما بعضی از سخنان او را ترجمه کردیم و بعضی دیگر را به عین متن عربی آن نقل کردیم تا خواندگان خودشان بخوانند و قضاوت کنند.(انتهای کلام مترجم)

اکنون به بیان احکام شریعت وی بر وجه تفصیل شروع می کنیم و نصوص احکام او را از کتابی که به گمان خودش به سبک قرآن نوشته وآن را کتاب «اقدس» نامیده است نقل می کنیم؛ تا خوانندگان هم بر قوانین و احکام شریعت او اطلاع پیدا کنند و هم به دو روش او در سخنانی که به گمان خودش، به آنها با قرآن معارضه کرده است واقف گردند. اینک بیان آن

بسم الکام ماکانو مایکون

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه های درسی | ایران پروژه | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |