پروژه دانشجویی تحقیق بررسی نوع اختلالات شخصیت در بین دختران فراری و عادی تحت word دارای 160 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق بررسی نوع اختلالات شخصیت در بین دختران فراری و عادی تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی نوع اختلالات شخصیت در بین دختران فراری و عادی تحت word
فصل اول
1ـ1 مقدمه
2-1 مسئله پژوهش
3ـ1 اهمیت و فایده تحقیق
4ـ1 اهداف تحقیق
5ـ1 فرضیههای تحقیق
6ـ1 متغیرهای تحقیق
فصل دوم
مقدمه
دلایل توجه به اختلالات شخصیت
مفاهیم و تعاریف پایه
اختلالات شخصیت
طبقهبندی
سببشناسی
فرضیه روانکاوی
اختلالات شخصیت براساس DSM.IV
انواع اختلالات شخصیت
درآمدی بر فرار دختران فراری بهعنوان بزهکاری
فرار دختران از منزل
پیشینه تحقیق
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل سوم
1ـ3 روش تحقیق
2ـ3 جامعه تحقیق
3ـ3 نمونه و روش نمونهگیری
4ـ3 ابزار اندازهگیری
5ـ3 مدل آماری
فصل چهارم
جداول مربوط به شاخصهای آمار توصیفی
جداول مربوط به شاخصهای آمار استنباطی
فصل پنجم
1ـ5 بحث و نتیجهگیری
2ـ5 پیشنهادات
3ـ5 محدودیتها
منابع
پیوست
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی نوع اختلالات شخصیت در بین دختران فراری و عادی تحت word
منابع فارسی
ـ آزاد؛ حسین، 1378، آسیبشناسی روانی، انتشارات بعثت
ـ احدی؛ حسن، محسنی؛ نیکچهره، 1379، روانشناسی رشد نوجوانی و جوانی، انتشارات بنیاد مستضعفان، تهران
ـ احمدی؛ هوشنگ، 1372، بزهکاری اطفال و نوجوانان، انتشارات پاژنگ، تهران
ـ بیابانگرد؛ علی، 1378، آسیبشناسی اجتماعی، انتشارات نهضت سوادآموزی
ـ بیاضی؛ محمدحسین، 1381، بررسی تعارفات فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی و سیاسی بین والدین و نوجوانان، فصلنامه فرهنگ خراسان، شماره 5 و 6
ـ پورافکاری، نصرتالله، (1376)، فرهنگ جامع روانشناسی ـ روانپزشکی انگلیسی – فارسی، چاپ نوبهار، جلد 1 و 2
ـ توسلی؛ غلامعلی، 1378، نظریههای جامعهشناسی، انتشارات سمت، تهران
ـ جاویدی؛ محسن، 1382، بررسی مقایسهای نیمرخ روانی دختران فراری و عادی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن
ـ دلاور؛ علی، 1375، روشهای تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی، انتشارات ویرایش
ـ رجایی؛ علیرضا، 1381، نقش خانواده، مدرسه، همسالان و رسانههای گروهی در رفتارهای انحرافی نوجوانان پسر، مجله دانش و پژوهش، شماره 11 و 12
ـ سازمان ملی جوانان، 1381، وضعیت و نگرش مسائل نوجوانان و جوانان ایران، چاپ اول
ـ شاملو؛ سعید، 1373، آسیبشناسی روانی و بهداشت روانی، انتشارات رشد
ـ شرفی؛ محمدرضا، 1358، خانوادههای پرتوقع و خشن، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، تهران
ـ صافی؛ احمد، 1374، خانواده متعادل، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، تهران
ـ صمدیراد؛ عزتالله، 1381، بهداشت روانی، انتشارات قدس
ـ قراچهداغی؛ مهدی، 1376، بهداشت روانی، انتشارات ارسباران
ـ کاووسی؛ کیوان، 1381، بررسی تأثیر بعضی از عوامل نابسامانکننده خانواده در تربیت نوجوانان، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دهاقان
ـ محسنی؛ منوچهر، 1376، مقدمات جامعهشناسی، انتشارات دوران، تهران
ـ محمدنسبی؛ مریم، 1378، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انحرافات زنان، پایاننامه کارشناسی ارشد، به راهنمایی رفیعپور؛ فرامرز
ـ محمدی؛ علی، 1370، بررسی ارتباط بین بزهکاری و دلبستگی در نوجوان، پایاننامه کارشناسی ارشد، به راهنمایی محسنی؛ نیکچهره
ـ معاونت امور اجتماعی و شهرداری تهران؛ 1381، بررسی علل فرار دختران از منزل، واحد مطالعات و برنامهریزی
ـ ممتاز؛ فریده، 1381، انحرافات اجتماعی، نظریهها و دیدگاهها، شرکت سهامی انتشار، تهران
ـ میرزایی؛ محمدرضا، 1375، آسیبشناسی اجتماعی، انتشارات انجمن مبارزه با بیسوادی، تهران
ـ میرنسب؛ قاسم، 1381، بررسی نیمرخ روانی دختران فراری و خیابانی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس
ـ میلانیفر؛ بهروز، 1369، بهداشت روانی، انتشارات ققنوس
ـ نجاریان؛ احمد، 1375، بهداشت روانی، انتشارات گهر
ـ نجفی ابرندآبادی؛ علیحسین، 1377، دانشنامه جرمشناسی،جلد 1، مؤسسه گنج دانش، تهران
ـ نفیسی؛ غلامرضا، 1382، بررسی ویژگیهای کودکان فراری با تأکید بر بزهدیدگان دختر، همایش کودکان بزهدیده، اصفهان
ـ نیکخو؛ محمدرضا، 1376، طبقهبندی اختلالات شخصیت، انتشارات شاهسون
منابع انگلیسی
- Bits ; A, 1970, Journal Psychology, Number 13, Page, 48.
- Masson; A, Kagen; R, Longer; W, 2000 , Unerstanding abusivefamilly. Torento, Lexington
- Shult; B, 2002, Comparison of early and late start models of delinquency adult offenders. International journal of offender theraphy and comparative criminology. Dec; vol 41, (1997).
چکیده
در این تحقیق به مقایسه شیوع اختلالات شخصیت در بین دو گروه دختران فراری و عادی پرداخته شده و با توجه به روش نمونهگیری در دسترس، 30 نفر از دختران فراری و 30 نفر از دختران عادی بهعنوان نمونههای تحقیق گزینش گردیدند. پس از آن با استفاده از پرسشنامه اختلالات شخصیت ویرایش چهارم (PDQ4) به جمعآوری دادههای تجربی پرداخته شد و از طریق مدل tاستیودنت گروههای مستقل به آزمون فرضیههای تحقیق تأکید گردید. درنهایت، از طریق تحلیلهای آماری مشخص گردید که شیوع اختلالات شخصیت در محورهای ضداجتماعی، افسردگی و مرزی با فرار دختران از منزل مرتبط بوده و دختران فراری در مقایسه با دختران عادی در محورهای فوق نمرات بالاتری را کسب کردند
1ـ1 مقدمه
در حیطه روانشناسی شخصیت چشماندازهای نوینی ترسیم شده است که در این رهگذر میتوان به بررسی الگوهای تحولی شخصیت پرداخت و مرزبندی دقیقی را در راستای انسان سالم و ناسالم مشاهده نمود. به راستی روانشناسی شخصیت میتواند الگوهای کاملی را از انسان سالم ارائه دهد و معیارهای دقیقی را برای اختلالات روانی فراهم کند (احمدی، 1372)
اختلالات شخصیت از جمله اختلالاتی است که در آسیبشناسی روانی جایگاه خاصی را به خود اختصاص میدهد. اینگونه اختلالات از دیرباز است که در هالهای از ابهامات قرار دارد و به راحتی نمیتوان سببشناسی، تشخیص و درمان آنان را مطرح کرد زیرا که در رویکردهای متفاوت طبقهبندیهای ویژهای مطرح میشود و سیر و پیشآگهی در افراد با اختلال شخصیت یکسان نیست. به صورت کلی میتوان مطرح کرد که اختلالات شخصیت از دیدگاههای نظری متفاوت بوده و همواره الگوهای غیرانطباقی رفتار را در افراد مبتلا به اختلالات شخصیت نشان میدهد (قراچهداغی، 1376)
شخصیت را میتوان مجموعه صفات هیجانی و رفتاری تعریف نمود که مشخص کننده شخص در زندگی روزمره او در شرایط معمولی است؛ شخصیت هر کس نسبتاً ثابت و قابل پیشبینی است. فقط وقتی صفات شخصیتی انعطافناپذیر و ناسازگارانه بوده و اختلال کارکردی قابل ملاحظه یا ناراحتی ذهنی بوجود میآورند، تشخیص اختلال شخصیت گذاشته میشود. این بیماران الگوهای ناسازگارانه، انعطافناپذیر بسیار عمیق و باثبات در درک و برخورد با محیط خودشان نشان میدهند. این بیماران نسبت به مبتلایان به اختلال اضطراب، افسردگی، وسواسی و جبری احتمال بیشتری هست که درمان روانپزشکی را رد کنند. علائم اختلالات شخصیت با ایجاد تغییر در محیط[1] بوده و مورد قبول ایگو است؛ بیمار مبتلا به اختلالات شخصیت از آنچه جامعه به عنوان علائم بیماری وی اشاره میشمارد معمولاً اظهار ناراحتی نمیکند، نتیجتاً فردی بیعلاقه به درمان و علاجناپذیر شمرده میشود (پورافکاری، 1375)
در شناسایی عوارض اختلال شخصیت میتوان بسیاری از آسیبهای اجتماعی را با آن مرتبط دانست. رایجترین اختلال شخصیت که در حیطه آسیبشناسی اجتماعی نیز همواره مطرح میشود، اختلال شخصیت ضداجتماعی است. افراد با اختلال شخصیت ضداجتماعی بعنوان اشخاصی شناخته میشوند که مشکلاتی را در زمینههای قانونی و حقوقی نشان میدهند و همواره با مسئولین انتظامی دست به گریبان بوده و بعنوان مجرم برچسب میخورند (میرزایی، 1375)
با بررسی وضعیت روانشناختی دختران فراری میتوان دریافت که این افراد از وضعیت بهداشت روانی نامطبوعی رنج میبرند. بدین ترتیب که میزان بالای افسردگی، اضطراب و پرخاشگری را نشان داده و از شیوع بالاتر اختلالات شخصیت برخوردار میباشند (میرنسب، 1381)
نیمرخ شخصیتی دختران فراری با دختران عادی متفاوت بوده و همواره دختران فراری از ویژگیهای خاصی نسبت به افراد عادی برخوردار بودهاند. دختران فراری در مقایسه با دختران عادی از وضعیت روانشناختی وخیم و ناخوشایندی برخوردار بوده و میتوان عنوان نمود که شاخص کلی علایم مرضی دختران فراری و همچنین افکار پارانوئیدی از میزان بالاتری برخوردار است (جاویدی، 1382)
در نهایت میتوان تحقیق حاضر را به مقایسه نوع و میزان اختلالات شخصیت در دختران فراری و عادی معطوف نمود
2ـ1 مساله پژوهش
در زمینه مفاسد اجتماعی تناقضات چشمگیری وجود دارد زیرا که ملاک و معیارهای دقیقی در راستای طبقهبندی مفاسد اجتماعی مشاهده نمیشود و به راحتی نمیتوان اطلاعات دقیقی را در زمینه سببشناسی آن ارائه کرد. مفاسد اجتمای در هالهای از ابهام قرار دارد و آن چنان پیچیده است که مسئولین معاونت اجتماعی در تعریف ابعاد گوناگون آن با محدودیتهای فراوانی روبهرو میباشند
یکی از پیچیدهترین مفاسد اجتماعی تحت عنوان فرار دختران از منزل ملاحظه میشود، بدین ترتیب که فرار دختران از منزل نه با نظریههای معتبر و نه با یافتههای یکسان مطرح میگردد، بلکه همواره نظریههای متفاوتی در توصیف و تبیین آن و یافتههای کاملاً متناقضی در شناسایی این عارضه بدست میآید. بنابراین، ضعف در اطلاعات و تناقض یافتهها در حیطه سببشناسی فرار دختران از منزل به عنوان منبع مساله شناخته میشود که میتواند سردرگمیهای فراوانی را بوجود آورد. اینگونه تناقضات در حیطه سببشناسی از دیدگاه روانشناسی شدیدتر بوده و پیکرهای از مفهومشناسی مرتبط با آسیبهای روانی را شامل میشود. در حال حاضر نمیتوان به میزان دقیق شیوع اختلالات شخصیت در دختران فراری تاکید کرد زیرا که هنوز ارتباط تجربی بین اختلالات شخصیت و علل فرار دختران از منزل بدست نیامده است
از اینرو، سوال اصلی طرح پژوهش حاضر به شرح زیر مطرح میشود
سوال اصلی
ـ آیا بین اختلال شخصیت و فرار دختران از منزل ارتباط وجود دارد؟
با توجه به سوال اصلی فوق میتوان سوالات فرعی را به شرح زیر عنوان نمود
سوالات فرعی
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت پارانوئید در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت هیستریک در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت ضداجتماعی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت وسواسی ـ اجباری در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت منفیگرایی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت اسکیزوئید در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت خودشیفتگی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت اجتنابی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت افسردگی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت مرزی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین شیوع اختلال شخصیت وابسته در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
3ـ1 اهمیت و فایده تحقیق
اجرای اینگونه تحقیقات میتواند بستر مناسبی را برای کسب اطلاعات فراهم سازد زیرا که همواره آسیبهای اجتماعی، مشکلات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی فزایندهای را برای این افراد ایجاد میکند. جوانان مبتلا به آسیبهای اجتماعی و شاید آسیبهای روانی دستاوردهای استعمارگران هستند تا از این طریق کشورهای جهان سوم منابع انسانی خود را از دست داده و توان رقابت با آنها را نداشته باشند. امروزه که جنگ نظامی از جوامع در حال رشد رخت بربسته است به برنامهریزیهای فرهنگی پرداخته شده و تلاش میشود تا آسیبهای اجتماعی افزایش یافته و کشورهای در حال رشد، روز به روز ضعیفتر از دیروز در عرصه ملی گام بردارند زیرا که مهمترین شاخص امنیت داخلی به آسیبهای اجتماعی و روانی معطوف است. باید امروز تلاشها را بیشتر کرد، تحقیق را آغاز کرد. در عرصه ملی با اقتدار ایستاد و بدنبال این بود تا متخصصین دانشگاهی در حیطه روانشناسی شخصیت بتوانند سببشناسی آسیبهای اجتماعی را صورت دهند و راهکارهای منطقهای و سیاسی را در مبارزه با اینگونه آسیبهای اجتماعی بکار گیرند. شاید ضروریترین اقدام در دهه حاضر، شناسایی آسیبهای اجتماعی و پس از آن ارائه تحقیقهای کاربردی باشد تا از این طریق مقابله با آسیبهای اجتماعی صورت گرفته و بتوان مسیر پیشرونده افراد مبتلا به آسیبهای اجتماعی و دختران فراری را نه تنها متوقف کرده بلکه تلاش کرد تا با ساماندهی فرهنگی نرخ رشد این دختران را کاهش داد
موضوع دختران فراری از مهمترین مباحث مفاسد اجتماعی بوده و نه تنها با آسیبهای روانی ارتباط داشته بلکه میتواند آسیبهای اجتماعی را توسعه دهد. این قشر خاص که بعلت مشکلات شخصیتی و شاید خانوادگی از خانه و کاشانه خویش دور شده و به سوی جامعه ناشناخته گام برمیدارند نیازمند کمک می باشند
4ـ1 اهداف تحقیق
این تحقیـق با دو هـدف اصلی و دوازده هدف فرعی سروکار داشته که به شرح زیر مطـرح میشوند
1-4-1 اهداف اصلی
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت و فرار دختران از منزل
ـ ارائه راهکارهای روانشناختی در راستای پیشگیری از فرار دختران
2-4-1 اهداف فرعی
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت پارانوئید و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت هیستریک و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت ضداجتماعی و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت وسواسی ـ اجباری و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت منفیگرایی و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت اسکیزوئید و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت خودخودشیفتگی و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت اجتنابی و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت افسردگی و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت اسکیزوتایپی و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت مرزی و فرار دختران از منزل
ـ شناسایی ارتباط بین اختلالات شخصیت وابسته و فرار دختران از منزل
5ـ1 فرضیههای تحقیق
ـ بین شیوع اختلال شخصیت پارانوئید در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت هیستریک در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت ضداجتماعی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت وسواسی ـ اجباری در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت منفیگرایی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت اسکیزوئید در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت خودشیفتگی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت اجتنابی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت افسردگی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت مرزی در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
ـ بین شیوع اختلال شخصیت وابسته در دختران فراری و عادی تفاوت وجود دارد
6ـ1متغیرهای تحقیق
در این تحقیق با یک متغیر مستقل و یک متغیر وابسته سروکار داشته که ابتدا تعریف نظری و سپس تعریف عملیاتی میشود. متغیر مستقل فرار دختران از منزل بوده که در دو سطح دختران فراری (گروه آزمایش) و دختران غیرفراری (گروه کنترل) عنوان میشوند این متغیر به صورت گسسته دو ارزشی بوده و دارای مقیاس فاصلهای است
به صورت عملیاتی دختران فراری آن دسته از دخترانی هستند که توسط مأمورین نیروی انتظامی دستگیر شده و در مراکز نگهداری دختران فراری (از قبیل خانه طاها و 000) مستقر شده و امور بازپروری را تجربه میکنند
متغیر وابسته ویژگیهای روانشناختی نمونههای تحقیق بوده که تحت عنوان شیوع و نوع اختلالات شخصیت مطرح میشوند. از این رو، شیوع و نوع اختلال شخصیت در دوازده محور عنوان میشود که این محورها شامل پارانوئید، هیستریک، ضداجتماعی، وسواسی ـ اجباری، منفیگرایی، اسکیزوئید، خودشیفتگی، اجتنابی، افسردگی، اسکیزوتایپی، مرزی و وابسته میباشند
به صورت عملیاتی اختلال و نوع شدت تحت عنوان متغیری کمی و پیوسته با مقیاس فاصلهای ملاحظه میشود. از این رو، تعریف عملیاتی متغیر وابسته به صورت سنجشی بوده و با تاکید بر ابزار اندازهگیری انجام گرفته است
1- Alloplastic
مقدمه
اصطلاح شخصیت به کیفیات باثبات شخص، که در چگونگی رفتار او در موقعیتهای بسیار متنوع تجلی میکند اطلاق میشود. همه پزشکان باید بتوانند شخصیت بیماران را ارزیابی نموده و رفتار احتمالی آنها را به هنگام بیماری پیشبینی نمایند. روانپزشک از این نظر با سایر اطباء وجه مشترک دارد، اما کار او در ارزیابی شخصیت بیماران فراتر میرود، علت این است که در بیماران روانپزشکی شخصیت نه تنها در چگونگی واکنش به بیماری، بلکه در آماده سازی زمینه برای بیماری نیز اهمیت داشته و گاهی خود با بیماری اشتباه میشود
خصوصیات شخصیتی بعضی از مردم، آنها را در مقابل اتفاقات استرسآمیز زندگی نسبت به ابتلای بیماری نوروتیک مستعدتر میسازد. کسی که همیشه در مورد مسائل جزئی نگرانی داشته است، بیشتر مستعد ابتلاء به حالت اضطراب در موقعیتهایی است که برای افراد دیگر تاثیر چندانی نخواهد داشت. اگر آسیبپذیری شخصیت تا این حد باشد، رفتار غیرعادی در واکنش نسبت به اتفاقات استرسآمیز ظاهر میگردد
در شخصیتهایی که اختلال بیشتری دارند، رفتار غیرعادی در غیاب اتفاقات استرسآمیز نیز ظاهر میگردد
تفکیک مفهومی بین شخصیت و بیماری در کار بالینی روزمره مفید بوده، اما همیشه آسان نیست. مهمترین خصوصیت در این تفکیک، طول مدت رفتار غیرعادی مورد بحث است، اگر شخص قبلاً رفتار عادی داشته و بعداً شروع به نشان دادن رفتار غیرعادی نموده است، گفته میشود که مبتلا به بیماری است. اگر رفتار او همیشه همان قدر غیرعادی بوده است که فعلاً هست، گفته میشود که شخص اختلال شخصیت دارد. تفکیک در مواردی که تغییرات به سرعت صورت میگیرد آسان است (مثلاً در یک بیمار مبتلا به مانی حاد)، اما اگر تغییرات به کندی صورت بگیرد تفکیک مشکل است (مثلاً در بعضی موارد اسکیزوفرنی)
بعضی از روانپزشکان آلمانی از جمله یاسپرز (1963) یک ملاک سوم نیز افزوده و معتقدند که بیماری از علل درونی ناشی شده و واکنش در مقابل موقعیتها نیست. این نظریه به نوبه خود منجر به پیدایش این فکر شد که اختلالات برانگیخته شده بوسیله اتفاقات استرسآمیز زندگی را نباید بیماری شمرد. چنین حالاتی واکنشهای شخصیتی هستند. اگرچه این نظریه شایسته توجه است، اما مورد تایید نیست چون مطالعات تازه نشان میدهد که اتفاقات استرسآمیز قبل از شروع اختلالاتی (نظیر اسکیزوفرنی) نیز که پیشینیان آنها را بیماری میشمردند وجود داشته است (پورافکاری، 1368)
اختلال شخصیت یک مشکل عمده زیستی؛ روانی و اجتماعی میباشد، این اختلال به طور جدی همه مردم و صاحبان همه حرفهها را مبتلا میسازد و هیچ کس مصون از این بیماری نیست. بدرستی تخمین دقیقی از شیوع این اختلال در جمعیت عمومی در دست نیست، لیکن به نظر میرسد 11 تا 23 درصد جامعه را شامل گردد. علائم عمومی در این افراد تخریب مزمن در توانائی، کار و عشقورزی میباشد همچنین میل کم به آموختن مهارتهای اجتماعی، مجرد ماندن، مصرف داروهای اعتیاد آور؛ و تخطی در رفتار جنسی، مشکل در روابط زناشوئی و بیکاری در برخی از گروههای اختلال شخصیت دیده میشود. بعلاوه برخی از گروههای اختلال شخصیت مرتکب خشونت میشوند که اکثر این گروهها در زندانها بسر میبرند. یک دوم بیماران یک روانپزشک را افراد مبتلا به اختلال شخصیت تشکیل میدهند. که اغلب با وضعیت محور I به وی مراجعه کردهاند، گفته میشود که اختلال شخصیت یک فاکتور مهم در بروز بسیاری از اختلالات روانپزشکی از قبیل: اختلالات سوءمصرف مواد، اختلالات خلق، اختلالات تکانشی – کنترل، اختلالات خوردن و اختلالات اضطرابی میباشد
اختلال شخصیت، الگوی شخصیتی ناسازگار و دائمی را در بر میگیرد. کسانی که به این اختلالات دچارند شیوههای رفتار عادتی و نسبتاً انعطافناپذیر را در طیف وسیعی از موقعیتها نشان میدهند. این الگوهای رفتاری موجب میشوند تا روابط شخص با دنیای خارج آسیب دیده، غالباً مانع کارآمدیهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی وی گردند. اختلالات شخصیت ممکن است بیاعتمادی دائمی نسبت به دیگران، رفتارهای ضداجتماعی، یا اصرار در اجتناب از تماس و ارتباط با دیگران را در برگیرد. اختلالات منش که اغلب به صورت ناتوانی در اجتماعی شدن یا کنترل تکانهها مشخص میشود جزء طبقه اختلال شخصیت محسوب میگردد (آزاد، 1374)
دلایل توجه به اختلالات شخصیت
چندین پدیده باعث شد که متخصصین علوم رفتاری به اختلالات شخصیت توجه ویژه داشته باشند
اول اینکه ،امروزه؛ به نسبت گذشته اختلال شخصیت به مراتب بیشتر تشخیص داده میشود. توصیف دقیق خصوصیت رفتاری و طبقهبندی سندرمهای شخصیت در DSM-III متخصصین را قادر ساخت، اختلال شخصیت را بطور سیستماتیک تشخیص دهند
همینطور این معیارها در فرم تجدید نظر شده DSM-III-R در 1987 و ویرایش چهارم(DSM-IV) در 1994 بیشتر خود را نمایان ساخت
جداسازی اختلالات شخصیتی از دیگر سندرمهای محور I بسیار مفید بوده است، این جداسازی باعث میگردد که مطمئن باشیم، که شخصیت و اختلال همراه آن را در مراجع تشخیصی (درمانگران)، حتی اگر همراه با علائم و سندرم برجسته در محور I همراه باشند؛ حتماً مورد توجه قرارخواهدگرفت
دومین؛ دلیل افزایش شناخت، و توجه به اختلالات شخصیت، شاید واکنشی بوده است در برابر افزایش شیوع در جمعیت عمومی در دوران قرن بیستم؛ یعنی زمانی که فروید در فهماندن طبیعت و ذات انسان پیش قدم شد و مسائل نوروزها و روان نژندیها در اثر برجسته خود به نام «آسیب شناسی روانی زندگی روزمره » مطرح کرد؛ یعنی زمانی که مردم سعی داشتند توجیهات اجتماعی قابل پذیرش برای بیان انگیزههایش غیر اجتماعی و غیراخلاقیشان (پرخاشگری وسکس) پیدا کنند
همچنین کارن هورنای در سال 1950 سعی کرد در کتاب شخصیت های نوروز زمانه ما تعارض های شخصی و تقاضا برای کنترل خود را که ناشی از کشاکش عقدهها بود توضیح دهد
نوشته های این افراد موجب توجه بسیاری(متخصصین و غیر متخصصین)به مسلئه اختلالات شخصیتی شد
