
پروژه دانشجویی مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان تحت word دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان تحت word :
بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان
چکیده :
میزان ناسازگاری در میان دانشآموزان مدارس شهرتهران 3ˆ8 درصد است و ناسازگاری در میان پسران بیشتر از دختران بودهاست . 2 – بین مرتبه ولادت و ناسازگاری رابطه معتبری وجود ندارد. 3 – بین ناسازگاری و نقایص و معلولیتهای جسمانی رابطه معنیداری به لحاظ آماری وجود ندارد. 4 – بین سن والدین و ناسازگاری دانشآموزان رابطه معنیداری وجود ندارد. 5 – بین سطح تحصیلات والدین و میزان ناسازگاری دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد. 6 – بین وضع اشتغال والدین و ناسازگاری کودکان رابطه معنیداری وجود ندارد. 7 – رابطه
معنیداری از لحاظ آماری بین حجم خانواده و میزان ناسازگاری کودکان وجود دارد. 8 – بین خویشاوندی والدین و میزان ناسازگاری کودکان رابطه معنیداری به لحاظ آماری وجود ندارد. 9 – بین رابطه والدین با یکدیگر و تاثیر آن در تفاوت گروههای دانشآموزان به لحاظ میزان ناسازگاری رابطه بسیار معتبر آماری وجود دارد. 10 – بین دو متغیر تنبیه بدنی شدن در منزل و میزان ناسازگاری دانشآموز رابطه بسیار معتبری به لحاظ آماری وجود دارد. 11 – در خصوص فوت والدین و تاثیر آن بر ناسازگاری رابطه معنیداری وجود ندارد. 12 -بررسی رابطه بین طلاق والدین
و میزان ناسازگاری کودکان از نظر آماری رابطه معنیداری وجود ندارد. 13 – بررسی پرونده تحصیلی دانشآموزان نشان میدهد که بین سابقه مردودی و میزان ناسازگاری به لحاظ آماری رابطه معنیداری وجود ندارد. 14 – نتایج آزمون هوش ریون نشان میدهد که تفاوت میانگین نمرات خام دو گروه آزمایشی و کنترل در سطح 99 درصد > P به لحاظ آماری معتبر است . 15 – اختلالات رفتاری دانشآموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی شهرتهران بیشتر از نوع سازگاریهای اجتماعی بوده و به صورت رفتارهای ضداجتماعی بروز میکنند.
عوامل ناسازگاری دانش آموزان
عوامل ناسازگاری دانش آموزان
«نه هر کس که به لغزش گرفتار آید، شایسته سرزنش باشد» «از سخنان مولای متقیان علی (ع)»
گاهی اوقات دیده می شود که بعضی از دانش آموزان دچار ناراحتی و باعث اشکالاتی می شوند و بنای ناسازگاری می گذراند. این دانش آموزان را ناسازگاران اجتماعی می گویند. علائم ناسازگاری عبارتند از: غیر اجتماعی بودن، ترس ، سوء ظن ، پافشاری دررفتار بد، واکنشهای خیلی قوی، عدم تماس و قبول واقعیت افسردگی و رفتاری در این ردیف
برای کمک و راهنمایی این افراد، ابتدا باید به شناسایی آنها پرداخت و به نیازهای آنها پی برد زیرا در بسیاری از موارد عدم ارضای نیازها موجب ناسازگاری می گردد. این نیازها عبارتند از:
1 نیازهای جسمانی: دانش آموز باید از نظر جسمانی تأمین باشد تا برای یادگیری آمادگی لازم را به دست آورد. در محیطهای آموزشی پر سر و صدا یا در محیط هایی که نور به اندازه کافی به دانش آموزان نمی رسد و یا آنها به دلایلی گرسنه و تشنه هستند، نمی توان انتظار داشت که یادگیری خوب صورت گیرد و اغلب این دانش آموزان به بد رفتاری می پردازند.
2 هویت: دانش آموزان چه در خانه و چه در آموزشگاه باید احساس شخصیت و ارزش کند و هر گاه این نیاز تأمین نشود و دانش آموز احساس بی ارزشی نماید، به طریقی با جلب توجه دیگران سعی در کسب شخصیت برای خود می نماید که بعضاً با ناراحتی و بدرفتاری بروز می نماید. قبول دانش آموز با تمام نقاط ضعف و خصوصیاتی که دارد در ارضای این نیاز مؤثر است.
3 امنیت: دانش آموز چه در منزل و چه در آموزشگاه باید احساس امنیت کند. چنانچه دانش آموز محیط را تهدید آمیز و ناامن بداند، دچار ناراحتی شده وبرای دیگران نیز ایجاد ناراحتی می کند
4 استقلال: دانش آموز ضمن وابستگی محدود به والدین و مربیان، باید احساس استقلال نیز بنماید. در بعضی موارد اتخاذ تصمیم را باید به خود او واگذار کرد. نظریات نباید تحمیل شود، بدین وسیله و با محول ساختن کارهایی در حد توان دانش آموز به وی، نیاز استقلال دانش آموزان تأمین شده و ایجاد ناراحتی نخواهد کرد.
5 تعلق و وابستگی: دانش آموز وابسته به خانواده، آموزشگاه و اجتماع است و باید احساس تعلق نموده و بداند که تنها نیست . چنانچه دانش آموز احساس تعلق نکند دچارناراحتی شده و بنای ناسازگاری را می گذارد.
6 محبت: دانش آموز باید از دیگران محبت ببیند و به دیگران نیز محبت بنماید، چنانچه دانش آموز از محبت لازم محروم بماند دچار ناراحتی شده و ایجاد ناراحتی خواهد کرد.
7 تجارب متنوع: هر فردی نیاز به تنوع و تازگی دارد و دانش آموز نیز از این قاعده مستثنی نیست. چنانچه دانش آموز را در چهار چوب برنامه های آموزشگاه اسیر کنیم خسته شده و ناسازگاری می کند. بنابراین فعالیت های فوق برنامه، ورزشهای گوناگون، بازدیدها و ; موجب تنوع در برنامه شده و به ارضای این نیاز کمک می کند.
8 موفقیت: موفقیت در زندگی منجر به اعتماد به نفس می گردد. در مواردی که برنامه آموزشگاه بیشتر جنبه تنبیهی دارد و یا خارج از توانایی دانش آموز است، به دست آوردن موفقیت دشوار و منجربه شکست شده و در نتیجه شکستهای مداوم به شخصیت دانش آموز لطمه وارد می آورد و او با شروع ناسازگاری ناراحتی خود را بروز می دهد.
9 آزادی: آزادی یکی از نیازهای اصلی انسان است و دانش آموزان نیز باید آزادی داشته باشند و هیچ گاه احساس نکنند که امور به انها تحمیل می شود. البته آزادی محدود و در سطحی که به آزادی دیگران و برنامه های آموزشگاه لطمه نزند.
10 فقر: فقر اغلب نتایج نامطلوبی به بار می آورد که از این جمله ناسازگاری است و می توان گفت که فقر و محرومیت های محیطی در یادگیری، سازگاری و بطور کلی در رفتار شخص موثر است.
11 اختلافات خانوادگی: زیربنای شخصیت اولیه دانش آموز در سالهای نخستین تشکیل می شود و چنانچه دانش آموز در این دوره، از نظر عاطفی تأمین نشود، احتمالاً از یک شخصیت سالم و طبیعی محروم خواهد بود.
12 نواقص جسمانی: گاهی اوقات ناسازگاریها ریشه جسمانی دارد. عدم قبول نقض عضو ممکن است موجب اختلالاتی در رفتارفرد بشود و باید با ایجاد اعتماد به نفس به آنها کمک کرد تا خود را آنگونه که هستند بپذیرند.
13 طردشدگی: دانش آموزانی که از طرف خانواده وآموزشگاه طرد می شوند، از این احساس رنج برده و آن را به صورتهای گوناگون مانند انزوا طلبی، پرخاشگری، عدم کنترل رفتار و ; نشان می دهند.
برنامه آموزشی و تربیتی جهت دانش آموزان ناسازگار
بعضی از اقدامات در ایجاد تغییرات رفتاری دانش آموز ناسازگار مؤثر است از جمله:
معاینه پزشکی: در مواردی که احتمال ناسازگاری می رود باید یک معاینه پزشکی از دانش آموز به عمل آید تا اگر ریشه جسمانی دارد مرتفع گردد.
تماس با والدین و نزدیکان: لازم است افراد مسئول با والدین دانش آموز تماس گرفته، محیط خانواده را دقیقاً مطالعه کنند تا موجبات ناسازگاری را چنانچه از خانه سرچشمه گرفته باشد بیابند و در رفع آنها اقدامات و پیشنهادات لازم را بنمایند.
کلاسهای تقویتی : با ایجاد کلاسهای تقویتی می توان به افرادی که در بعضی از دروس دچار اشکال هستند کمک نمود تا از شکست و ناراحتیهای ناشی از آن جلوگیری شود.
ارجاع برای مشاوره: در بعضی موارد برای کمک به دانش آموز باید از مشاوران مجرب کمک گرفت. بطور خلاصه میتوان گفت باید قبل از هر چیز علل ناسازگاری را شناخت و درصدد رفع آن برآمد، زیرا چنانچه فرد ناسازگار مورد ملامت و تنبیه قرار گیرد نه تنها رفع ناسازگاری او نمی شود، بلکه موجب احساس عناد و دشمنی در او و یا عکس العمل های دیگر نیز می گردد و به طور کلی از فعالیتهای فوق برنامه نباید غافل بود زیرا درکنار این برنامه ها افراد بهتر احساسات و تمایلات خود را ارضاء می کنند و در نتیجه در کلاس و محیط درس آرامتر می باشند.
طرز برخورد با دانشآموزان ناسازگار
هر نوزادی که پا به دنیای هستی میگذارد، از عالیترین و کاملترین امکانات رشد برخوردار است. او در بهترین حالت خود آفریده میشود، فقط کافی است خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا به کمال برسد.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از سلامت ، معلمان اغلب رفتارهای ناسازگارانه دانشآموزان خود را با صفاتی مانند لجباز، پرخاشگر، گستاخ، حاضرجواب، قانونشکن، بهانهگیر، دروغگو، شلخته، بیاعتنا، عصبی و… بیان میکنند. اغلب، مربیانی که برای دانشآموزپروری آموزشندیده باشند، برای برخورد درست و سازنده با رفتارهای ناسازگارانه آنان آمادگی و مهارت لازم را ندارند.
عدهای از مربیان با محکوم کردن خطاها و ناسازگاریهای دانشآموزان، به زور و تهدید متوسل میشوند. برخی با طبیعی پنداشتن رفتارهای ناسازگارانه دانشآموزان، پرچم تسلیم را بالا میآورند. عدهای نیز با آزمایش و خطا تلاش میکنند تا روش بهتری را برای کنترل آنان پیدا کنند. طبیعیاست که به دلیل وجود تفاوتهای فردی و ویژگیهای منحصر به فرد هرکدام از آنان، شیوه ثابتی برای تربیت همه شاگردان وجود ندارد ولی با تکیه بر نقاط مشترک تمام کودکان و نوجوانان میتوان از شیوههای تربیتی و برخورد صحیح با ناسازگاریهای دانشآموزان که از سوی متخصصان ارایه شده است، بهره گرفت تا شرایط پرورش آرام و لذتبخش آنان بیش از پیش مهیا شود.
رفتارهای ناسازگارانه
رفتارهای ناسازگارانه رفتارهایی هستند که با نظر والدین، مربیان، مدرسه و جامعه سازگاری ندارد. رفتار دانشآموز ناسازگار احساس بدی را در اطرافیان ایجاد میکند، بهطوری که خود نیز تحتتأثیر واکنشهای ناخوشایند حاصله از سوی دیگران واقع میشوند.
روانشناسان بهطور معمول رفتارهای ناسازگار را در سه طبقه تقسیمبندی میکنند: اختلال بیشفعالی و کمبود توجه، اختلال لجبازی و نافرمانی و اختلال سلوک. گرچه شباهتهای زیادی میان آنها وجود دارد ولی ویژگیهای متمایزکنندهای هم در آنها به چشم میخورد. ممکن است علایم هر سه طبقه در یک دانشآموز دیده شود. برای آشنایی بیشتر به رفتارهای هر کدام اشاره میکنیم:
دانشآموزان بیشفعال و کمتوجه
• نمیتوانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کنند.
• نمیتوانند رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان از خود نشان دهند.
• با علامتهایی مانند کمتوجهی، حواسپرتی و کمبود تمرکز همراه هستند.
• در کارهایی که به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با همسالان خود ندارند.
• خیلی سریع به وسیله محرکهای خارجی دچار حواس پرتی میشوند و از کار و وظیفه خود (اغلب تکالیف مدرسه) بازمیمانند.
• اغلب وسایلشان را گم میکنند و فراموشکارند.
• مرتب حرکت میکنند و آرام و قرار ندارند.
• میان صحبت دیگران میپرند و تأمل ندارند.
• نوبت را رعایت نمیکنند.
• سریع از کوره در رفته و اشیا را بهسوی دیگران پرتاب میکنند.
• رفتارهای جسورانه و خطرناکی از خود نشان میدهند.
• در توجه به جزییات ناتواناند.
• در صحبت کردن مستقیم با آنان، بهنظر میرسد به گوینده توجهی ندارند و گوش نمیکنند.
• قادر به پیگیری دستورات نیستند و کارها را نیمهکاره رها میکنند.
• از کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی دارد، اجتناب میکنند.
• کارهای خود را ناتمام رها میکنند.
کودکان لجباز و نافرمان
• رفتارهای منفی و نابهنجار از آنها زیاد دیده میشود.
• از قوانین روزمره سرپیچی میکنند.
• زود قهر میکنند و قشقرق به راه میاندازند.
• با بزرگترها بیش از حد بحث و جدل میکنند.
• دیگران را در امور مقصر میدانند و از آزار و اذیت و ناسزاگویی به آنان دریغ ندارند.
• عصبانی و زودرنجاند.
• رفتارهای خشونتآمیز دارند.
• کینهتوز و انتقامگیر هستند.
کودکان دچار اختلال سلوک
• بهطور معمول به حقوق دیگران تجاوز میکنند.
• رفتارهایی مانند قلدری و تهدید دیگران دارند.
• در نزاع و کتککاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و… استفاده میکنند.
• اغلب دست به سرقت میزنند.
• به اموال عمومی آسیب میرسانند.
• فرار از خانه و مدرسه در آنها بیشتر دیده میشود.
علل و انگیزههای ناسازگاری فرزندان
1) علل ارثی: گروهی معتقدند که بسیاری از ناسازگاریهای دانشآموزان، ریشه در سرشت و طینت آنها دارد که به همراه ژن از طریق والدین به آنها منتقل میشود.
2) علل زیستی: مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاههای عصبی، پیش یا حین یا پس از تولد میتواند از دیگر عوامل باشد.
3) علل روانی: مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در مدرسه، به خصوص زمانیکه دانشآموز خود را بیپناه و بدون پشتوانه احساس کند، عادات عصبی مانند ناخن جویدن و انگشت مکیدن در او مشاهده میشود.
4) علل عاطفی: مانند احساس محرومیت ازمحبت والدین، ناکامی از دستیابی به اهداف مورد علاقه، فقدان امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.
5) علل اجتماعی: مانند نابهسامانی و اختلاف و درگیری میان اعضای خانواده، متارکه والدین، بدآموزی از الگوهای خانه و مدرسه و جامعه، فقدان مقبولیت در میان دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه همسالان، نداشتن نظارت کافی والدین، فقدان قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و…
6) علل تربیتی: مانند نبود یا افراط در محبت، ناهماهنگی میان عاملان تربیتی در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواستههای دانشآموز بدون چون و چرا و یا به عکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش دانشآموز و…
چگونه با رفتارهای ناسازگارانه دانشآموزان برخورد کنیم؟
1 – اگر خود تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمیتوانیم رفتار وگفتار خود را کنترل کنیم، بهتراست پیش از انجام هرکاری درباره دانشآموز به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم. تحقیقات نشان داده است اگر مربیان بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند، فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.
2 – نباید افکار غلط و انحرافی درباره دانشآموز خود نداشته باشیم. به طور مثال: «شاگردم این کار را میکند تا حرص مرا دربیاورد یا او موجب تمام مشکلات در کلاس است.» چنین افکاری زمینه بهوجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به آن دانشآموز مهیا میکند و به طور یقین بر رفتار ما و او اثر منفی میگذارد.
3 – باید از ارایه دستورات مبهم، کلی و تکراری اجتناب کنیم. برای مثال، به جای اینکه بگوییم: «منظم باش»، شفاف و مشخص بگوییم که از او چه میخواهیم.
4 – به جای سخنرانی و بحث و جدل، باید کوتاه و مؤثر بالحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تأثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد، چه عاقبتی در انتظار اوست.
5 – بهتر است به یاد داشته باشیم که عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاهمدت باشد. برای مثال نگوییم: «برای همیشه از این کلاس خواهم رفت.»
6 – نباید انجام دادن خواستههایمان را وظیفه او بدانیم بلکه پس از انجام دادن دستوراتمان باید او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق کنیم.
7 – میتوانیم با مشارکت دانشآموزان فهرستی از مهمترین قوانین در کلاس و مدرسه به ترتیب اهمیت و همراه با روش انجام دقیق آن تهیه کرده و پس از مشخص کردن نوع محرومیت برای انجام ندادنشان، آن را با قاطعیت اجرا کنیم.
8 – باید عوامل مشکلساز را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کنیم.
9 – به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و… دانشآموزان باید بیشتر توجه کنیم.
10- باید سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا دانشآموزان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند.
11 – بهتر است که ارتباط مربیان و مسوولان مدرسه را با والدین بیش از پیش تقویت کنیم.
12- باید از تنبیه بدنی به طور جدی خودداری کرده و درصورت نیاز از محرومسازیهای کوتاهمدت استفاده کنیم.
13 – خوب است که برای شنیدن مسایل و مشکلات دانشآموزان وقت بگذاریم.
14 – بهتر است از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسه دانشآموزان به طور جدی خودداری کنیم.
15- باید ضمن تقویت ابعاد معنوی در دانشآموزان، روشهای آرامشدهی دینی را به آنها آموزش دهیم.
16- باید علایم هشداردهنده خشم را به دانشآموزان آموزش دهیم تا بتوانند خشم خود را بهتر کنترل کنند.
17- بهتر است روشهای «آرامشدهی» را به آنها آموزش دهیم، ازجمله (تنفس عمیق، حرف زدنهای مثبت باخود و…)
18- یکی از دلایل عصبانیت و ناراحتی دانشآموزان این است که نمیتوانند احساسات خود را به درستی بیان کنند. میتوانیم با کمک عکس و فیلم و نقاشی انواع احساسات مانند خشم، ترس، شادی، غم و… را به آنها آموزش دهیم.
19- چون بسیاری از ناسازگاریهای دانشآموزان به دلیل ناآشنایی مربیان و والدین با مهارتهای زندگی است، توصیه میشود مهارتهای ارتباطی مانند گوش دادن، ابراز وجود، حل مسأله و تصمیمگیری و دیگر مهارتهای زندگی را خود بیاموزیم و به دانشآموزان نیز آموزش دهیم.
درباره دانشآموزان بیش فعال علاوه بر موارد فوق، رعایت موارد زیر تأکید میشود:
• دارو درمانی مستمر زیرنظر روانپزشک که ممکن است تا چند سال طول بکشد چرا که با تشخیص و مراقبت درست، بیشتر آنان تا پایان دوره نوجوانی درمان میشوند.
• تأمین خواب مناسب شبانه به هر طریق ممکن، حتی با اعلام خاموشی برای تمامی اعضای خانواده.
• پرهیز از خوردن قند و شکر، نوشابه گازدار، کاکائو، چیپس و پفک.
• آموزش والدین در زمینه شیوه برخورد با آنها و شیوه کمک کردن به فرزند بیشفعالشان در انجام کارهای روزانه
علل تنبلی و افت تحصیلی
1-علل بدنی یا جسمانی 2-علل تربیتی یا ذهنی 3-علل عاطفی 4-ضعف خود آگاه«من»دانش آموز 5-ابراز مخالفت با محیط.
علل جسمانی یا بدنی علل جسمانی یا بدنی از علل تنبلی و افت تحصیلی می باشدکه با معاینه دقیق پزشک مشخص می شود. علل موقت شامل خستگی زمان بلوغ ،بی خوابی ،فشار عصبی ، ناسازگاری خانوادگی، نداشتن تغذیه ی مطلوب همچنین اختلالات داخلی مثل منظم نبودن غدد مترشحه و یا اختلال در گوارش و کم خونی ، صرع و اختلالات مغزی که با آزمایشات پزشکی مشخص می شود . جنون زودرس که اولیا به علت عدم آگاهی ازبیماری کودک و نوجوان خودرا سرزنش می کنند درصورتی که علل قطعی این بیماری فراموشی می
باشدو یا گاهی درزمینه شنوایی و بینایی ضعف دارد و نمی تواند با معلم و هم کلاسی هایش رابطه برقرارکند و تکالیفش را به نحواحسن انجام دهد این قبیل دانش آموزان در مقایسه با سایر دانش آموزان کارهای خود را به موقع و بهتر انجام می دهند تا مورد سرزنش دیگران قرار نگیرند امّا مشکل اصلی آنها به مرور زمان اعتماد به خود را از بین می بردلذادلسردشده که درنهایت باعث عقب ماندگی درسی وافت تحصیلی دانش آموز می شود. کودکان چپ دست ،کج نویس و کج خوان، بچه هایی که خوب می نویسند ولی نمی توانند بخوانند.
علل تربیتی وذهنی
در زمینه تربیتی گاهی معلم ومربی با روش وعملکرد اشتباه خود دانش آموز را به تنبلی محکوم می کند در حالی که شایدعوامل نا مساعد تربیتی اعم ازخانه ومدرسه باعث تنبلی دانش آموزشده است بطور مثال رعایت نکردن اصول روان شناختی درزمینه تعلیم و تربیت که کلید موفقیت هر معلم است، نادیده گرفتن روشهای درست تربیتی و آموزشی ،بکار بردن تبعیض های غلط تشکیل کلاسهای دوسه نوبته با کیفیت آموزشی پایین ، گنجاندن درس ریاضی و;..در چند ساعت پی درپی ، تنظیم برنامه های سنگین آموزشی و تدریس فشرده و
سطحی مواد درسی، بکارگیری ضوابط نامناسب ،اعمال تنبیه های شدید انظباطی ، توقعات بیش از حد معلم، خشکی نحوه ی تدریس در دروسی مثل ریاضی ، فیزیک و شیمی و بی روحی کلاس درس بدون درنظر گرفتن توان جسمی و روانی دانش آموز . دانش آموزان کودن و عقب مانده نمی توانند مراحل تحصیلی خود را به طور عادی پشت سربگذارند ،افزون بر زمینه عقلی در نحوه ایجاد ارتباط با دیگران نیز ضعیف هستند و دچار کندی ادراک وبی ثباتی روانی می شوند پس نمی توانند روابط عاطفی ایجاد نمایند چون چنین خصوصیاتی در همه ی این دسته از کودکان یکسان نیست، باید مدارس خاصی زیر نظرمربیان ویژه ای برای هر گروه از اینان در نظرگرفته شود،حتی در هرمدرسه نیز باید کلاس بندی ها به تناسب وضعیت
جسمی و روانی بخصوص ضرایب هوشی دانش آموزان رده بندی شود تا در بچه های تند ذهن ایجاد خستگی و در بچه های کند ذهن ایجاد دلسردی نشود. در ضمن معلم و مربی خشن علاوه براینکه باعث افت تحصیلی دانش آموزمی شود گاهی ترس از معلم سخت گیر و خشن به صورت لکنت زبان یا اختلال در دستگاه گوارشی وتنفسی نیز ظاهر می شود.
علل عاطفی افت تحصیلی
اکثر دانش آموزانی که از سوی معلمان خود به تنبلی محکوم شده اند دارای ضریب هوشی خوب و یا در حد متوسط بودند که به شرط برخورداری از توجه و کار آیی معلمان به آسانی می توانستند مراحل تحصیل را پشت سر بگذارند و چه بسا از موفقیت هم بهره مند گردند. تجربه و تحقیق نشان می دهد که علل افت در اکثر اینگونه دانش آموزان به مسائل عاطفی و آشفتگی خانواده هایشان بستگی دارد و برخی نیز چوب ندانم کاری و کوتاهی معلم و مربی و نارسائیهای مواد درسی را خورده اند زیرا آشفتگی های ذهنی از جمله نابسامانی کانون
خانواده و ترس از فروپاشی آن و وحشت از معلم و بیزاری از فضای نامساعد آموزشی آغاز می گردد، و کارآیی هوش راکند یا متوقف می سازد. دانش آموزانی که به دلیل عاطفی تنبلی می کنند در زمینه هوشی و تربیتی و بدنی ضعف ندارند تنها نیازهای شدید عاطفی شان آنهارا کم حوصله وکم کار و به اصطلاح تنبل وانمود می کند. درکنار هر نوع فعالیتی یک کشش عاطفی وجود دارد چنانچه به هر علتی درآن سستی بوجود آید فرد نسبت به آن کار بی علاقه و به اصطلاح تنبل می شوند. کشش عاطفی و علاقه فرد به پرداختن هر کاری مهمترین
نقش را درشخص به عهده دارد و کار مهم مربی و معلم ایجاد علاقه جهت هرکاری قبل از اقدام آن می باشد و با تشویق مناسب او را به ادامه کارترغیب نماید، مهمترین عللی که باعث بی علاقگی در شخص می شود عبارتند از : 1-فرداحساس کند که توان و لیاقت انجام کار مورد نظر را ندارد . 2-گماردن به کاری که درحد و توان جسمی و روحی فرد نباشد . 3-ترس از تنبیه وسرزنش وریشخند بزرگترها. 4-وجوداضطراب روحی وآشفتگی روانی .5-ضعف اعتماد به نفس. 6-احساس حقارت.7- مهر طلبی. 8- خیالبافی. ضعف خود آگاه «من»دانش آموز
نخست باید من و خود آگاه فرد تقویت شود وقتی منِ خودآگاه بر قوه ی اراده حاکم باشد دیگر تحت تأثیر انگیزه ی ناخود آگاه قرار نمی گیرد و در انجام کار دقت کافی را ارئه می دهد و هر چه چیرگی «من» بر علاقه واراده بیشتر باشد تمرکز شدیدتر و دقت عمیق تر می شود در دوره بلوغ من یا خود آگاه شخص بیشتر به فعالیت های ذهنی و احساسی او معطوف است . به همین خاطر اشخاصی که«من»خود آگاه آنان ضعیف مانده باشد به صورت تنبلی درسی مشاهده می شود.
ابرازمخالفت با محیط
انتظارات بیش از حد خانه و مدرسه و اشتباهات تربیتی محیط سبب می شود که دانش آموز از مکانیزم دفاعی تنبلی استفاده ناروا نماید دانش آموزان بازیگوشی که دراثر تهاجم محیط دلسرد می شوند واکنش هایشان را به صورت تنبلی ارائه می دهند. اشتغال مادران بر دختران تأثیر مثبت داشته ولی تأثیرآن بر پسران منفی می باشد به گفته مولر، بی توجهی وسهل انگاری درنظارت، بیشتر بر پسران تأثیر منفی دارد تا بر دختران ، زیرا پسران فعالتر بوده وبیشتر احتمال گرفتار شدن در مشکلات را دارد لذا کاهش نظارت والدین در اثر اشتغال
مادر، موجب افت تحصیلی در پسران می شود تا دختران. برخی نیز معتقدند که پسرانی که مادر شاغل دارند در مقایسه با سایرین بیشتر با مادر و خواهر و برادرن دچار جدل و درگیری می شوند که دلیل این امر را به افزایش تقاضا از جوان برای کار در خانه نسبت می دهند . پسران بیش از دختران به کار کردن درخانه اعتراض دارند در آن صورت در مدرسه عملکرد ضعیف تری دارند. باشدروزی که ما معلمان و اولیا به یاری همدیگر و خداوند منان تمام عوامل بازدارنده ی تحصیلی را شناسایی و از میان برداریم .«اِنْ شَاءالله
میزان وعلل نا هنجاریهای اجتماعی دانش اموزان
عنوان: میزان وعلل نا هنجاریهای اجتماعی دانش اموزان مقطع راهنمایی و روشهای مقابله با آن
محقق:غلامرضا حسنی
بیان مسئله:نا هنجا ریهای اجتماعی از جمله عواملی است که بتدریج نظم اجتماعی را مختل می سازد.بنابراین شناخت میزان و علل ناهنجاریها در هر اجتماعی می تواند در تصحیح روند جامعه پذیری و نظم اجتماعی موثر باشد.تحقیقات متعدد نشان دهنده این است که عوامل مختلف فردی و اجتماعی در بروز ناهنجاریها موثرند.از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد: به نقش هنجارهای فرهنگی ,روابط اجتماعی,گروههای همسالان,دیگران مهم,زندگی در خیابان,و وقت گذراندن در سر کوچه و محله,
تضعیف کنترل اجتماعی غبر رسمی,ارزوهای بی حد و حصر,تعارضات والدین و فرزندان,ناسازگاری والدین,پایگاه اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی خانواده,سطح تحصیلات خانواده,دلبستگی جوانان به دوستان بزهکار خود,بیکاری و…
با توجه به این مطالب تحقیق حاضر بدنبال بررسی میزان ناهنجاریهای رفتاری نوجوانان در محیطهای اموزشی و غیر اموزشی بوده و نیز در پی شناخت ویژگیهای محیهای اجتماعی که نوجوانان با انها در ارتباط هستند,می باشد تا از این طریق به تبیین عوامل تـاثیر گذار بر ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بپردازد.www.zibaweb.com
اهداف تحقیق:
1-شناخت نا به هنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان مقطع راهنمایی شهر مشهد.
2-شناخت عوامل تاثیر گذار بر هنجاریهای دانش اموزان در مقطع راهنمایی شهر مشهد.
3-مقایسه نتایج تحقیق حاضر با سایر تحقیقان انجام شده و بررسی میزان انطباق ان با نظریه های فرهنگی,کنترل اجتماعی و فشار و تضاد در زمینه انحرافات اجتماعی.
4-ارائه راهکارهای متناسب با نتایج حاصل از تحقیق به منظور کاهش میزان نا بهنجاریهای رفتاری دانش اموزان.
سوالات تحقیق:
1-میزان نابهنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان دانش اموز مقطع راهنمایی چقدر است؟
2-عوامل موثر بر میزان نا بهنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان دانش اموز کدامند؟
3-راهکارهایی که میتواندموجب کاهش نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان گروه,کدامند؟
فرضیات تحقیق:
1-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب جنسیت انان تفاوت معناداری وجود دارد.
2-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموزوسن انان رابطه معناداری وجود دارد.
3-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب ویژگیهای شخصیتی انان تفاوت معناداری وجود دارد.
4-میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز بر حسب وضعیت جسمانی انان تفاوت معناداری وجود دارد.
5-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان تقید مذهبی انان رابطه معناداری وجود دارد.
6-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و میزان ناهنجاریهای رفتاری اعضای خانواده انان رابطه معناداری وجود دارد.
7-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان تقید مذهبی اعضای خانواده رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد.
8-بین میزان ناهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب سطح تحصیلات والدین تفاوت معناداری وجود دارد.
9-میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب وضعیت اقتصادی خانواده انان تفاوت معناداری وجود دارد.
10-میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان بر حسب امکانات اموزشی و تربیتی محیطهای اموزشی انان تفاوت معناداری وجود دارد.
11-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان نابهنجاریهای اجتماعی در محیطهای اموزشی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
12-بین میزان نا بهنجاریهای اجتماعی دانش اموزان و میزان کنترل اجتماعی در محیطهای اموزشی رابطه معنادارومعکوسی وجود دارد.
13-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و میزان ساعات استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط انان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
14-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز وکیفیت استفاده از وسایل ارتباط جمعی توسط انان رابطه معناداری وجود دارد.
15-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموزومیزان تقید مذهبی دوستان انان رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد.
16-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز ومیزان نابهنجاریهای دوستان انان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
17-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و تعداد دوستان انان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.
18-بین میزان نابهنجاریهای اجتماعی نوجوانان دانش اموز و میزان ساعات تماس انان در شبانه روز با دوستانشان رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.www.zibaweb.com
پیشینه تحقیق:
زمانی پور در بررسی خود(1366)نتیجه می گیرد که بین از هم گسیختگی خانواده،فقر اقتصادی و اعتیاد با جرائم سرقت و فروش مواد مخدر رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد.نتایج تحقیق شکری(1373)نیز حاکی از ان است که عوامل فردی(سن،جنس،قدرت و عوامل ژنتیک)،(عوامل روانی(ترس،خود پسندی،نفرت،هیستری و;)و عوامل محیطی(خانواده نابه سامان،طلاق،کمبود محبت،محبت بیش از حد،سابقه بزهکاری والدین،بیکاری و..)به نحوی در بروز انحراف اجتماعی مؤثرند.در تحقیقی تحت عنوان((بزهکاری و انحراف جوانان ،عوامل و راه حلها))(خیری،1372)نتایج زیر بدست اموده است.
مهمترین عوامل انحراف عبارتند از:
1- خانواده
2-دوستان ناباب
3-دین گریزی و هوا پرستی
4-راهنمایان و الگوهای نامناسب
5-جهالت
6-هجوم فرهنگی
7-فقر اقتصادی و بیکاری
8-محیط اجتماعی نامناسب
نتایج تحقیق موسوی(1377)نیز حاکی از ان است که بین وضعیت تحصیلی،وضعیت تأهل،وضع زندگی والدین،تفاوت سطح سواد فرد با همسر،تأثیر گروه دوستان،تفاوت سنی فرد با والدین،میزان پایبندی فرد به شعائر مذهبی با احتمال انحراف اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
در تحقیق که به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر بزهکاری نوجوانان اصفهان (1373)پرداخته شده است.
نتایج زیر قابل ملاحظه است:
1-میزان بهره مندی بزهکاران از امکانات زندگی در مقایسه با غیر بزهکارانکمتر بوده است.
2-پایگاه اجتماعی خانواده بزهکاران و درامد ماهیانه انان در مقایسه با غیر بزهکاران پائین تر بوده است.
3-میزان گسیختگی در خانواده های بزهکاران به نسبت بیشتر از خانواده های غیر بزهکار می باشد.
4-میزان رسیدگی و توجه والدین بزهکاران راجع به حل مشکلات فرزندانشان نسبت به والدین غیر بزهکار کمتر است.
5-میزان اگاهی والدین از وضعیت دوستان و معاشرین فرزندان در خانواده های بزهکاران به نسبت کمتر از خانواده های غیر بزهکار است.
6-بزهکاران نسبت به غیر بزهکاران تمایل بیشتری به تیپهای کجرو دارند.
7-میزان تماس افراد بزهکار در مقایسه با غیر بزهکاران با دوستان کجرو بیشتر است.
نتایج سایر تحقیقات مطرح شده در پیشینه نیز حاکی از انست که :
1-میزان جامعه رنجوری و افسردگی جوانان معتاد به مواد مخدر در مقایسه با جوانان عادی بیشتر است.(شایسته 1375).
2-بین دلبستگی های جوانان (به ویژه پسران)به دوستان بزهکار خود و رفتار بزهکارانه رابطه وجود دارد(شیری،1376)
3-میزان مشارکت جوانان(بویژه دختران)که دلبستگیهای ضعیفی به قواعد حاکم بر خانواده و مدرسه داشته اند،در فعالیتهای بزهکارانه افزایش داشته است.(همان)
4-دخترانی که موفقیت تحصیلی در مدرسه نداشته اند یا عضو خانواده نابسامان بوده اند،رفتارهای بزهکارانه انها افزایش داشته است.(همان)
5-بین مهاجرت و رفتار بزهکارانه رابطه وجود دارد.(همان)
6-میان ستیز والدین،سطح تحصیلات خانواده و پایگاه اجتماعی خانواده و بزهکاری دانش اموزان رابطه وجود دارد.(نقدی،1374)
7-ناهنجاریهای اجتماعی در میان پسران بیش از دختران بوده است.(;،1377مشهد)
8-بین حالتهای گوشه گیری و افسردگی ،هیجان پذیری،پرخاشگری،بی قراری و تمایلات ضداجتماعی نوجوانان بزهکار پسر و نوجوانان غیر بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد.(؟،؟)
9-میان اعتقادات،تجربیات و التزام مذهبی با کجروی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.(طالبان،1378)
برخی نتایج تجقیقات خارجی در این زمینه نیز نشان میدهد که:
1-هر چه مجازاتها بیشتر باشد،احتمال کار انحرافی کاهش می یابد.(ویزه،1994).
2-گروههای همسالان و دیگران مهم بر رفتار انحرافی جوانان تأثیر دارند(ماتسودا،1992).
3-زندگی در خیابان و وقت گذراندن در سر کوچه و محله ها بر انحرافات تأثیر دارند.(هگمان و مک کارتی1992)
4-تضعیف کنترل اجتماعی غیر رسمی و ارزوهای بی حد موجب پیدایش انحرافات در بین جوانان میشود.(هگمان و همکاران1992)
5-ارتباط با دوستان منحرف بر پیدایش رفتار انحرافی در فرد مؤثر است.(مستروکروهن1990).
6-همبستگی اعضای خانواده (والدین و فرزندان)به عنوان یک عامل کنترل کننده از رفتارهای نابهنجار جلوگیری میکند.(همان)
7-تلویزیون بر رواج خشونت و گرایش به پرخاشگری مؤثر است.(دیویدسن و اسپرافکینگ،1982)
روش تحقیق:
تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تبیینی است.
جامعه اماری،حجم نمونه و شیوه نمونه گیری:
جامعه اماری پژوهش حاضر کلیه دانش اموزان دختر و پسر مقطع راهنمایی در نواحی هفتگانه مشهد و حجم نمونه 800نفر میباشد. شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب است.
نتایج تحقیق:Ab-normal students
1-در مدارس دخترانه
رعایت نکردن بهداشت
مطالعه نکردن دروس
مبادله عکس و فیلمهای غیر مجاز
توجه نکردن به سخنان معلمین و مدیر و معاونین
تخریب و اسراف اموال مدرسه
دعوا و رفتارهای خشونت امیز
غیبت غیر موجه
به ترتیب بیشترین فراوانی را در میان رفتارهای نابهنجار اجتماعی در محیط مدرسه به خود اختصاص داده اند.
2-در مدارس پسرانه
به ترتیب اولویت
رعایت نکردن بهداشت محیط مدرسه ،
دعوا و رفتارهای خشونت امیز،
تخریب و اسراف اموال مدرسه،
توجه نکردن به سخنان معلمین هنگام تدریس،
توجه نکردن به سخنان مسئولین مدرسه،
مبادله فیلمهای مبتذل و ویدئویی،
