مقاله سیر تحول و تطور نقوش محرابی pdf دارای 69 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله سیر تحول و تطور نقوش محرابی pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله سیر تحول و تطور نقوش محرابی pdf
فصل اول
مقدمه و بیان مساله (1-
پیشینه تاریخی تحقیق (1-
فصل دوم : مواد و روشهای تحقیقفصل دوم : مواد و روشهای تحقیق
1-2) نوع و روش تحقیق
2-2) فرضیه تحقیق
3-2) اهداف تحقیق
فصل سوم : یافته های تحقیق
1-3) معانی محراب در فرهنگهای لغت فارسی و عربی
2-3) محراب در ادبیات عرفانی
3-3) تقسیم بندی کلی در مورد منشا پیدایش نقوش محرابی
4-3) پوست حیوانات
5-3) محرابی در اسلام و رابط آن با مهرابه ها
1-5-3) محرابهای اولیه
2-5-3) نقش محراب در مساجد و دیگر اماکن مذهبی
3-5-3) مشهورترین محرابهای جهان اسلام
4-5-3) محراب در معماری اسلامی
6-3) محراب کلیساها و وجه تشابه و تفاوت آنها با محراب مساجد
7-3) محراب در آئین مهری
1-7-3) مهرابه در آئین مهر
2-7-3) شکل مهرابه ها
3-7-3) تمثیل کشتن گاو
4-7-3) بررسی نقش غار در آئین میترا
5-7-3) مهرابه های ایران
8-3) رنگ در محراب
9-3) کتیبه های تزئینی محرابها
10-3) ارتباط نمکدانهای عشایری ایران و نقش محراب و انعکاس نقوش شبیه به آن بر روی انواع تاچه های بختیاری
11-3 ) قالیهای محرابی
1-11-3)طرح محرابی ستوندار
2-11-3) طرح محرابی قندیلی
3-11-3) طرح محرابی درختی
4-11-3) طرح محرابی گلدانی
5-11-3) طرح محرابی دورنما
6-11-3) طرح سجاده ای (طرح سجاده شاه عباسی)
7-11-3) تفاوت قالیچه های طرح سجاده ای با قالیچه های سجاده
8-11-3) طرح محرابی هزار گل (گل و بوته دار)
9-11-3) طرح محرابی باغی (محرابی چهارباغ)
10-11-3 ) طرح محرابی گنبدی (گنبددار)
11-11-3) طرح محرابی ترنجی (ترنج دار)
12-11-3) طرح محرابی تصویری (تصویردار)
13-11-3) طرح گلدانی حاج خانمی
14-11-3) طرح دو محرابه
15-11-3) طرح سجاده چند محرابه (3،5،7 یا 9 محراب)
12-3) نمونه هایی از محرابهای مختلف ( عکس )
13-3) طرح محرابی و سجاده ها در مناطق مختلف
14-3) محرابی در مناطق مختلف
15-3 ) نقش ناظم
16-3 ) نماد در قالی
1-16-3 ) نماد سرو
2-16-3 ) نماد شجره الاخضر
17-3 ) چند نمونه از قالیهای محرابی موزه فرش
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته ها
فصل پنجم : پیشنهاد و جمع بندی
فصل ششم : فهرست زیر نویسها / منابع و مآخذ
بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله سیر تحول و تطور نقوش محرابی pdf
1- تورج ، ژوله .« پژوهشی در فرش ایران » ،انتشارات یساولی،تهران،
2- پرهام ، سیروس.« شاهکارهای عشایری و روستایی فارس » ، چاپ اول ، 1371، انتشارات امیر کبیر
3- دانشگر ، احمد .« فرهنگ جامع فرش » یادواره دانشنامه ایران ، سازمان چاپ گلشهر ، چاپ اول ، 1376
4- ادواردز ، سیسیل .« قالی ایران » ، انتشارات فرهنگسرا ، چاپ دوم ، 1368
5- تناولی ، پرویز . « قالیچه های تصویری » . انتشارات سروش ، چاپ اول ، تهران ، 1368
6- استاندارد ملی ایران – شماره 1460- « فرهنگ فرش دستباف » ، چاپ دوم ، 1371
7- تناولی ، پرویز .« نان و نمک »
8- حصوری ، علی .« مبانی طراحی سنتی در ایران » ، انتشارات چشمه ، تهران ، چاپ اول ،
9- زاویه ، سید سعید .« نظام جمع آوری و ثبت طرحهای فرش ایران» میزگرد بررسی مسایل فرش دستباف ایران ، اداره کل فرش و صنایع دستی و روستائی ،
10- دریایی ، نازیلا .«مقاله نقش و اسطوره در فرش دستباف ایران» ، مجموعه مقالات اولین سمینار ملی تحقیقات فرش دستباف ، تهران ، جلد دوم ، مهر ماه
11- سجادی ، علی . « سیر تحول محراب » در معماری اسلامی ایران از آغاز تا حمله مغول ، سازمان میراث فرهنگی تهران ، چاپ اول ،
12- معین ، محمد . « فرهنگ فارسی » ، چاپ هشتم ، 1371، انتشارات امیر کبیر
13- فرجی ، محسن . « مقاله از مهراب تا مهراب » ، نصب شده در سایت علمی پژوهشی فرش ایران
14- هیلن براند ، روبرت . « معماری اسلامی » ( شکل ، کارکرد ، معنی ) ، ترجمه باقر آیت الله زاده شیرازی ، انتشارات روزنه ، چاپ اول ،
15- عرفان ، محمد هادی .« سلسله مطالعاتی پیرامون معماری مسجد » ، معماری مساجد ، جلد اول
16- پروچازکا ، امجد بهومیل .« معماری مساجد جهان» ، ترجمه حسین سلطانزاده ، انتشارات امیر کبیر ،
17- تقی زاده ، محمد .« مسجد ، کالبد مسلط در مجتمع اسلامی » ، معماری مساجد ، جلد دوم
18- نجفی زیارانی ، سعید .« جستجویی برای دستیابی به مفاهیم » ، معماری مساجد ، جلد دوم
19- شکاری نیری، جواد . « تبیین ویژگیهای معماری و خصوصیات کالبدی و هنر قدسی مساجد دوران اسلامی »
20- نقره کار ، عبدالمجید.« معماری مسجد از مفهوم تا کالبد » ، معماری مساجد ، جلد دوم
21- رضی ، هاشم .« آئین مهر » ، ;
22- نصیری ، محمد جواد . « سیری در هنر قالیبافی ایران » ، تهران ، زمستان 1374، مولف
23- یساولی ، جواد .« مقدمه ای بر شناخت قالی ایران » ، فرهنگسرا ، تهران ، چاپ دوم ،
24- هانگلدین ، آرمن . « قالیهای ایرانی» ( ابزار و مواد ، سوابق نقوش ، شیوه های بافت ) ، ترجمه اصغر کریمی ، فرهنگسرا ، چاپ اول
25- محمد زکی ، محمد حسن . « هنر ایران در روزگار اسلامی » ، ترجمه محمد ابراهیم اقلیدی ، صدای معاصر ، تهران ، چاپ اول ،
26- هانگلدین ، آرمن . « قالیهای ایرانی» ( ابزار و مواد ، سوابق نقوش ، شیوه های بافت ) ، ترجمه اصغر کریمی ، فرهنگسرا ، چاپ اول ،
27- فریه ، ر.دبلیو . « هنرهای ایران » ، ترجمه پرویز مرزبان ، فروزانفر ، چاپ اول ،
28- آذر پاد ، حسن – حشمتی رضوی ، فضل ا; « فرشنامه ایران » ، پژوهشگاه چاپ اول ،
29- دیجور، پگاه . « طرح محرابی در قالی ایران». پائیز
30- جزوه موزه فرش
31- دیجور ، پگاه . « پایان نامه طرح محرابی در قالی ایران »
32- یا حقی ، محمد جعفر .« فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی » ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و سروش ، تهران ،
33- تناولی ، پرویز . « سرو زرتشت » ، طاووس ( فصلنامه هنر ایران ) ، سال اول ، شماره 3 و 4 ، بهار و تابستان
34- دادگر ، لیلا .« فرش ایران » ( نمونه هائی از فرش های موزه فرش ایران .)، چاپ اول ،
1-3 ) معانی محراب در فرهنگهای لغت فارسی و عربی
محراب از فعل حرب که مصدرش حرب و محراب بوده ، گرفته شده است
بنا به گفته ابن منظور : در حقیقت مرد جنگاور است و محرب و محراب یعنی کسی که بسیار جنگجو است ، و گفته شده است محرب و محراب یعنی کسی که دارای شجاعت و جنگاوری است
همچنین آورده شده که کلمه محراب از مصدر « محاربه » گرفته شده ، برای اینکه نماز گزار هنگام نماز با شیطان جنگ می کند و در هنگام نماز با حضور قلبش با نفسش مبارزه می کند
زبیدی از قیومی روایت می کند که محراب مساجد همانا بالاترین مجالس هستند ، و بالای خانه بهترین مکان در آن ، و محراب مسجد برترین و شریف ترین موضوع در آن است .به نقل از وضاح الیمین شاعر قبل از اسلام این بیت را آورده اند که
ربه محراب اذا جئتها
لم القها او ارتقی سلما
« یعنی (معشوق من ) صاحب محراب و قصری است که چون بدیدار وی روم تا از نردبان بالا نروم او را نخواهم دید .»
ابن منظور روایت کرده که محراب همان مکانی است که پادشاهان از مردم فاصله می گیرند ، و به نقل از الازهری گفته است که برای این به محراب ، محراب گفته شده که برای جدا کردن امام و دور کردن او از مردم بوده و محراب بالاترین جایگاه و بلندترین مکان در خانه و مسجد است
باز ابن منظور از قول امام ابن حنیفه از عبیده نقل کرده است : محراب بهترین محلهای نشستن پادشاه است و برترین محلهای نشستن و اولین و شریفترین آنهاست . ابن منظور همچنین از الاصمعی روایت کرده که عرب قصر را به خاطر شریف بودنش محراب می نامند
همچنین محراب را به معنای فرورفتگی های طاقچه مانندی که بتها را در آن قرار می دادند ، آورده اند. مانند این بیت
« فجر الاحبوش سما ناقها واحتل من غمدان محراب الدما »
که امام ابن درید اللغوی الاذری گفته است و مقصود فرورفتگی هایی بوده در قصر غمدان که در آنها بتها را قرار می داده اند
در مجمع البیان به نقل از عدی ابن زید از شعرای پیش از اسلام آورد است . (6)
« کدمی العاج فی المحاریب ادکان
بیض فی الارض زهره مستنیر »
( مانند بتها در محراب و یا گل سفیدی در باغ که غنچه اش می درخشد .)
ابن منظور به نقل از الاعشی نوشته است : و مجلسی را بینی که محرابی در آن فر شده است با پارچه های درخشان
در بسیاری از فرهنگها علاوه بر معنای فوق به بیشه شیر ( جایگاه شیر ) نیز آمده است . در این معنا همان طور که اغلب اشاره کرده اند به خاطر گوشه نشینی شیر آمده است ، زیرا شیر در جائی که دور از دسترس باشد جایگاه خود را می سازد . در این معنا با معنایی که در مورد جایگاه پادشاهان که از مردم دور باشند نیز مطابقت دارد . ابن منظور و زبیدی نوشته اند : معنی محراب مسجد است پس محاریب بنی اسرائیل مساجد آنهاست که در آنجا به بحث می نشستند و در آنجا برای نماز اجتماع می کردند
همچنین به معنای عبادت آمده و گفته اند که مقصود از محاریب بنی اسرائیل محل عبادت آنها بوده است . ( 7 )
دکتر محمد معین محراب را به پیشگاه مجلس ، صدر اطاق – مقصوره ، شاه شین – جایی در مسجد که امام نماز در آنجا گزارد ، « و آنجا جاهای نماز و محرابهای نیکو ساخته و خلقی از متصوفه همیشه آنجا مجاور باشند ، » ( سفر نامه ناصر خسرو ) – جمع محاریب – قبله – ابروی معشوق – آفتاب – آتش – جام جهان نما ، معنی کرده است . (8)
در لغت نامه دهخدا ( جلد 14 )آمده است ؛ محراب : نام پادشاه کابل – جد مادری رستم
ضمن آنچه گفته شد خلاصه اینکه محراب در عانی متعددی آمده که عبارتند از
1 مردی جنگاور و شجاع
2 نماز گزار با شیطان جنگ می کند و با حضور قلبش با نفسش مبارزه می کند
3 دوری و از دیگران جدا بودن
4 بالای خانه و بهترین محل در آن و بلندترین اطاق در ساختمان و صدر مسجد و صدر اطاق ، بهترین جای خانه
5 بیشه « ماوای شیر »
6 محل عبادت ( مسجد )
7 قصر یا کاخ
8 فرو رفتگی هایی در معابد که مجسمه ها را در آنها قرار می دادند
9 جایی که دست یابی به آن مشکل است . (9)
10 فضایی برای افروختن آتش در آتشکده
11 محل نشستن واعظ در مسجد
12 طاقنمایی که جهت قبله را معلوم می دارد
13 محراب یعنی حریب آنجایی که انسان دور از اشتغالات دنیوی و پریشانی فکر و اندیشه باشد
البته محراب فقط مکان نماز خواندن نبوده است ؛ بلکه در آنجا دعا و مناجات نیز گفته می شود . همانطور که آورده اند بسیاری از افراد در خانه خود علاوه بر قبر ، محراب نیز داشته اند و در مساجد قدیمی ایران نیز بر کار جرز ستونهای مساجد ، محرابی تعبیه می شده و عده ای در کنار آنها چله نشینی اختیار می کرده اند
هدف از عبادت در اسلام ، تکامل معنوی انسان است و این کمال حاصل نمی شود مگر اینکه انسان به جهاد اکبر یعنی مبارزه با نفس اماره بپردازد ، مبارزه با نفس اماره در اسلام از طریق عبادت و پرهیز از محرمات انجام می گیرد . یک قسمت از عبادات مانند نماز و حج نیاز به مکان مخصوص مانند محراب و مسجد و کعبه دارد و قسم دیگر آن نیازی به مکان بخصوصی ندارد ؛ مانند : روزه ، جهاد اصغر ( جنگ با دشمن خارجی ) ، پرهیز از محرمات و ;
با توجه به سابقه پیش از اسلام این کلمه در زبان عربی مخضوضاً انکه در قدآن از آن به عنوان یک مکان عبادت یاد شده و عبادتی که در اسلام نیاز به مکان خاصی داشته باشد همان نماز و دعا و مناجات است . در واقع می توان گفت اسلام این کلمه را از قرآن که از آن برای مکان عبادت یاد شده ، گرفته و برای مکان عبادتی که در اسلام وجود دارد ،استفاده کرده است ؛ با این تفاوت که پیش از اسلام به یک پرستشگاه ( معبد ) اطلاق می شده است و در اسلام به قسمتی از یک بنا اطلاق می شود و با توجه به اینکه عبادت در اسلام مبارزه با نفس سر کش است ، این کلمه را واژه مناسبی برای این مکان یافته اند .چه اینکه در قرآن نیز به همین شکل نوشته شده است و این مبارزه در نماز جمعه شکل دیگری پیدا کرده و امام جمعه هنگام ایراد خطبه که قسمتی از نماز است سلاحی در دست می گیرد و نماز را به جای می آورد . همانطور که می بینیم لازم نیست فرد فرد نمازگزاران اسلحه ای در دست داشته باشند . برای محراب نیز می توان این شکل را متصور شد یعنی کافی است که امام جماعت رهبری این جمع را در محراب بر عهده داشته باشد
در پاسخ به این اشکال که می گویند : مگر جهاد اکبر فقط در محراب انجام می گیرد؟ همانطور که ذکر شد باید بگوئیم که خیر ولی نماز و مناجات عبادتی است که نیاز به مکان ویژه ای دارد .سایر عبادات را می توان در مکانهای دیگری به جای آورد . مانند روزه ، جهاد اصغر ، پرهیز از محرمات و ; ؛ ولی فرضاً حج جای خاصی دارد . هر چند بگوئیم کعبه واقعی دل است و خدا در دل مومن و به قول شاعر
ای قوم به حج رفته کجائید کجائید
کعبه همین جاست بیائید بیائید
و یا اینکه ما از آن جهت مسجد می گوئیم که محل سجده است ؛ ولی آیا فقط محل سجده است ؟ یا اینکه سجده فقط در مسجد انجام می گیرد ؟ (10)
2-3) محراب در ادبیات عرفانی
واژه محراب همچون بسیاری دیگر از واژه ها در معانی استعاره ای و کنا یه ای در اشعار عرفانی به طور گسترده ای به کار رفته است که بیشترین مورد استفاده را در اشعار عرفانی حافظ مشاهده می کنیم . این واژه را که در اصطلاح سالکان به هر مطلوب و مقصودی که دل مردم متوجه بدان می باشد محراب گویند
چنانچه خاقانی گوید
ای روی تو محراب دل غمناکان
وی دست تو سرمایه بر سر خاکان
روزی که روند سوی جنت پاکان
جز تو که کند شفائت بی باکان
کلمه محراب در دیوان حافظ 17 بار به کار رفته است که در بعضی موارد در معنی ظاهری نیز به کار برده شده است ، مانند
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
در اشعار حافظ اکثراً ابروی یار را به محراب تشبیه کرده است
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن
که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت
می ترسم از خرابی ایمان که می برد
محراب ابروی تو حضور نماز من
در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر می شکند گوشه محراب امامت
محراب ابرویت بنما تا سحرگهی
دست دعا بر آرم و در گردن آرمت
ابروی یار در نظر و خرق سوخته
جامی به یاد گوش محراب می زدم
گر ببینم خم ابروی چو محرابش باز
سجده شکر کنم وز پی شکرانه روم
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد
در کتاب مثنوی مولوی این کلمه یه معنی « محراب شدن » نیز آمده است ؛ که به معنی محل نماز شدن ، مورد پرستش قرار گرفتن و مورد تکریم و اعزاز واقع شدن است
گفت حق نی بلکه لا انساب شد
زهد و تقوا فضل را محراب شد»
و محراب گرداندن کنایه از تغییر جهت دادن آمده است
« از آن لحظه باشد جانبی روی نیاز من
که در هر جنبشی ابروی او محراب گرداند »
بر دیوار داخلی مقبره زین الدین خوافی تایباد نوشته شده است
« گر مسجد نروم قبل من روی تو بس
بعد از این گوشه محراب من ابروی تو بس »
« پیش محراب ابرویش گفتم
عجلوا به الصلوه قبل از الفوت(11)
تمامی این اشعار تحول این واژه از معانی ظاهر به معانی استعاره ای آن را نشان می دهد
3-3 ) تقسیم بندی کلی در مورد منشا پیدایش نقوش محرابی
در این قسمت با توجه به نظریات مختلفی که از سوی محققین در این خصوص ارائه شده به چهار نظریه مختلف اشاره می کنیم
1 برخی آن را برداشتی از نمای پوست حیوان که اولین زیر انداز بشر بود دانسته و عده ای هم آنرا به ورودی غارهای محل زیست انسان اولیه تشبیه کرده اند . ( 12 )
2 گروهی به معنای لغوی محراب – همان مکان مقدس در مساجد که با طاق قوس دار ، محل ایستادن امام جماعت در هنگام نماز است – پرداخته اند. بدین ترتیب با توجه به شباهت انواع طرح های محرابی بر روی قالیچه های کوچک که عموماً انداز آنها نیز متناسب با اندام یک نمازگزار است ؛ گفته می شود سر منشا طرح های محرابی را باید در محراب مساجد جست .(13 )
3 گروهی نیز منشا پیدایش محراب را فرورفتگی موجود در کلیساها می دانند که در بخش های بعدی بیشتر به آن می پردازیم .( 14 )
4 دکتر علی حصوری معتقد است تاریخ این نقش را باید در دوران بسیار کهن جستجو کرد و نام این نقش ما را به مطالع سر منشا آن هدایت می کند . وی معتقد است نقشه مهرابی ( با این نگارش نه محرابی ) همان طور که از نامش پیداست ریشه در آئین مهر دارد و سر آغاز آن را نیز باید در آن تاریخ جست
اساساً مهراب یعنی معبد مهری . همانطور که سرداب یعنی اطاق سرد یا گرمابه به معنی فضای گرم . مهراب در واقع همان جایی است که مهر ( از آفریدگاناهورا و ایزد محافظ عهد و پیمان و فرشته فروغ و روشنایی ) گاو را از پای در می آورد که مکان آن دارای طاق قوس دار است
بنابر این در نظر او مهراب ها را اصل همان مهرابه های آئین مهری هستند که در زمان زرتشتیگری و مسیحیت با آن خصمانه جنگیده شد تا بدانجا که آثار آن از روی زمین محو گردید . اما مهرابه ها در دل غارها و در زیر زمین باقی ماندند و امروز آثاری از آن را در برخی از تصاویر و حتی آئین های خود می توانیم ببینیم . ( 15 )
4-3 ) پوست حیوانات
پرویز تناولی در بررسی شکل محراب و ارتباط آن با پوست حیوانات ذو نظریه نسبتاً مشابه را بازگو می کند ( 16 )
1 فرضیه خانم Stephanie Dalley که معتقد است انسان در آغاز تمدن از اتصال قطعات مختلف بهره برد و پوست گاو یا پلنگ را عیناً روی زیر اندازهای نمدی و یا بافته های خود می دوخت . پرویز تناولی انداختن شکل محراب بر روی تاچه های بختیاری را ( حداقل به عنوان یک فرضیه ) نا مرتبط با پوست حیوانات نمی داند و در ادل خود برای اثبات این امر گروهی از تاچه های بختیاری را معرفی می کند که دارای نقوش محرمات و گلگون ، ملهم از پوست ببر و پلنگ است . البته وی در ادام مطالب خود فرضیات دیگری نیز برای نقوش محرابی مانند موجود بر روی تاچه ها ارائه می کند
2 وی در نظریه دیگری که متعلق به خانم marilyn ereshefsky می باشد نقل می کند که معتقد است نقش پوست پلنگ و ببر بر روی قالیچه های بی ارتباط با برخی از سنتهای گذشته نیست . او پس از اشاره به تعداد قابل توجهی از نقاشیهای گذشته ایران که پوست پلنگ در آنها برای پوشش شاهان و قهرمانانی چون کیومرث ، هوشنگ و رستم به کار گرفته شده ، مسال این روابط را پیش کشیده است .همچنین معتقد است که بین شکل برخی از قالیچه های محرابی ( جا نمازی ) و شکل پوست حیواناتی مانند پلنگ ارتباطی وجود دارد و ضمن برشمردن تعداد قابل ملاحظه ای از نقاشیهای گذشته که شاه را در حال نشسته بر روی قالیچه های جانمازی نشان دادهاند به شباهت بین پوست پلنگ و محراب این قالیچه ها اشاره کرده است و بالاخره ، بهره گیری شاهان و دراویش را از پوست پلنگ مطرح ساخته است
5-3) محرابی در اسلام و رابط آن با مهرابه ها
در باب مهرابه ها می توان از مناظر و زوایای دیگری نیز به بحث پرداخت ؛ از جمله در بار تشابه واژگانی و کاربردی « مهرابه » و « محراب » که محل چالش های فراوانی بوده ، اگرچه اکثر پژوهشگران بر این اعتقادند که بین این دو واژه ربط و نسبتی وجود دارد
چنانچه دکتر پرویز ورجاوند ، پژوهشگر نام آشنا می گوید : در قالب مهرابه ها ، قوس دسته زنبیلی سقف ، مکانی را ایجاد می کند که در آنجا « مهر » خنجر را بر گردن گاو گذاشته است . این ساختار را به گونه ای دیگر در بیشتر محرابهای مساجد ایران هم شاهد هستیم ؛ یعنی در این محرابها یک عقب نشستگی در دیار جنوبی ( جهت سر ) ایجاد شده و در آنجا ما شاهد آن نیمه قوسی هستیم که در مهرابه ها وجود دارد
وی در بار شباهت مهرابه ها و محرابها می افزاید : در آئین مهری ، مراسم در درون مهرابه صورت می گیرد ؛ در مساجد هم آئین عبادی ، چه برای نمازگزار به تنهایی و چه برای نماز جماعت و اقتدا به امام جماعت در جهت قبله و در برابر محراب است
وی در نتیجه واژ محراب را بر گرفته از واژ مهرابه می داند با این حال عده ای معتقدند که محراب در مساجد اسلامی ، محل حرب بوده است و ارتباطی با مهرابه ندارد .(17)
1-5-3) محرابهای اولیه
بر اساس متون و روایات تاریخی و سفرنامه ها شکل محرابهای صدر اسلام ، نیم استوانه ای مجوف که در دیوار قبله تعبیه شده بوده است . محراب مسجد جامع قیروان از جمله محرابهای مجوف صدر اسلام در کتاب « پاپادوپلو» به نقل از دکتر احمد فکری نوشته اند :« بلندی این محراب برابر با قامت دو آدم و عمقش به حدی کم بود که فقط یک نفر می توانست در آنجا به سجده برود . در بالای این محراب ، طاقی نعلی شکل وجود داشته است و در دور این طاق کاشیهای مربع صیقل شده و مشبک قرار داده شده بود .»
سیوطی نوشته است که حضرت علی ( ع ) کراهت داشت از نمازگزاردن در زیر طاق و یا اینکه در صدر اسلام با شکل گیری محراب مخالفت هایی داشت و آنها را مشابه مذابیح یهود و نصارا دانسته اند
با توجه به اینکه شباهتی بین محراب و مذابیح و یا به عبارتی بین محراب مسجد و کلیساها وجود ندارد و از انجایی که محراب کلیساها اطاقک طاق داری است که بر روی سکوی روبروی مردم در داخل کلیسا ساخته می شود و مشابه همان شکلی است که معاویه و عمروعاص و دیگر خلفای اموی و عباسی و حکام آنها برای خود در جلو محراب ساخته بودند. قصد آنها ، وجه تمایز و حفاظت خویش بوده است .می توان نتیجه گرفت که مقصود از طاق و مذابیح یهود و نصاری همان مقصوره هایی بوده است که توسط بعضی از حکام بدعت گذاشته شد که در بخش کوتاهی به آن اشاره خواهد شد
همان گونه که در بیشتر محرابهای قدیمی و معاصر ایران می بینیم ، ایستاد نگاه امام در داخل محراب حدود 20 سانتی متر پائین تر از کف مسجد قرار دارد
پائین بودن امام از سطح مسجد باعث می شود که در امام حالت خشوع و خضوع ایجاد شود و خود را برتر از سایرین احساس نکند
در مجموع می توان گفت که امام در محراب در داخل طاق قرارنمی گرفته بلکه طاقنمائی با قوس هلالی در دیوار قبله وجود داشته که قسمتی از بدن امام در هنگام رکوع و سجود در آن واقع می شده است . از این نوع محرابها می توان از محراب مسجد تاریخان دامغان نام برد که محراب در داخل دیوار حفر شده و عمق آن به اندکی بیشتر از نیم متر می رسد . بنبا بر روایات تاریخی که ذکر گردید شکل محرابهای صدر اسلام به صورت نیمه استوانه ای بوده که سقف آن طاقی شکل بوده است
به مرمر که معماری پیشرفت کرد از طاقهای قوسی مازه دار کمتر استفاده شد ؛ چرا که ایستایی آن کم بود و رفته رفته قوسهایی تیزه دار جای آنها را گرفت که به شکل جناق بوده و به آن قوسهای جناقی نیز گفته می شد که ایستایی بیشتری داشت ؛ چرا که تیزی بالای آن نیروهای وارده را از دو جهت به پایه منتقل می کرد و از این جهت باعث ایستایی بیشتری می گردید .(18)
1-5-3) نقش محراب در مساجد و دیگر اماکن مذهبی
جهت مکه قبله نامیده شده است و بر هر مسلمان واجب است که در اجرای مراسم دینی که دستور به استقبال قبله داده شده است اعمال و افعال عبادی خویش را از قبیل نماز ، احتضار ، حالات دفن اموات که باید رو به قبله خوابانیده شوند به جا آورد
در اجرای این مراسم به جهت توجه دارند نه به مکان و جهت نیز صورتی رمزی رو به سوی خدا دارد ؛ و به قول شاعر : غرض از کعبه نشانی است که ره گم نشود
مقصود از کعبه نیز حالتی رمزی و استعاری است ؛ همانطور که یکی از اصول دین اسلام را توحید تشکیل می دهد . کعبه نیز عاملی است برای وحدت مسلمین جهان و وسیله ایست که مسلمانان را یکپارچه یه سوی خدا سوق می دهد
همانطور که در قرآن آمده : « واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا » . در این جا ریسمان خدا مظهری است از وحدت و یگانگی قشرها و گروهها که بر محور توحید شکل می گیرند
توحید در عبادت اصل مسلم و استواری است که در میان مسلمانان ، احدی با آن مخالفت نکرده و تمام طوایف دربار آن نظر واحدی دارند . ( 19 )
با جمع بندی توضیحات بالا ، همچنین تقدس مسجد در میان مسلمانان ، اهمیت محراب در اینجا روشن می شود و عملکرد آن به شرح زیر است
1 مشخص کردن جهت قبله و تعیین جهت نماز
2 عطف توجه به خدا در لفاف عطف توجه به خان خدا
3 مشخص کردن جایگاه امام جماعت در مسجد ، تا مجبور نباشد هر روز برای پیدا کردن حد وسط مسجد به دقت و جستجو بپردازد
4 یکی دیگر از کاربردهای محراب برای رساتر کردن صدای امام در آن بوده که محرابهای چند طاقچه ای مناسبتر بوده اند
5 محراب چون مکان امام جماعت در مسجد بوده ، بنابر این وسیله ایست برای شناسایی امام جماعت
6 چون در تمام جهان اسلام محرابها به یک جهت بوده و آن همان قبله است ، بنا بر این عامل وحدت بخشی برای اتحاد همه فرق مسلمان بوده است
7 نیایشگران محراب را همچون دروازه ای به سوی عالم بالا می نگرند ، بنا بر این به هنگام نماز در عروج روحانی آنها به سوی خدا موثر بوده است
8 برای مسلمانان محراب ، تداعی کنند دری است بسوی بهشت که خداوند آن را به مومنین واقعی وعده داده است
3-5-3) مشهورترین محرابهای جهان اسلام
معروفترین محرابهای تاریخی جهان اسلام به صورت تسلسل زمانی تا پایان قرن اول هجری به ترتیب زیر است
1 محراب مسجدالاقصی که بر حسب روایت هروی ، عمر ابن خطاب آن را وضع کرده است
2 محراب مسجد کوفه که زمان آن به عثمان بن عفان سال 26-28 هجری می رسد
3 محراب مسجد رسول ( ص ) در مدینه که زمان آن بر اساس متون تاریخی به دوره عثمان بن عفان بر می گردد
4 محراب مسجد جامع دمشق که به زمان خلافت معاویه می رسد
5 محراب عقبه بن نافع در مسجد جامع قیروان که در سال 50 هجری ساخته شده است
6 محراب مسجد جامع عمرو در فسطاط قبل از سال 79 یا 80 هجری یا قبل از عهد قره بن شریک . (20)
4-5-3) محراب در معماری اسلامی
محراب مسجد طاقنمایی که جهت نمازگزاران را نشان می دهد ، در واقع کوچک شد محراب (Apse) کلیسای مسیحی است که مذبح ( Alter) را در خود دارد . محراب (Apse) کلیسای مسیحی یادآور طاقنمای عمیق و بزرگ معابد یونانی – رومی است ه مجسمه ای آئینی را در خود داشت و یا در کاخهای متاخر عتیق رومی شخص امپراطور را در خود جای می داد. این طاقنما حتی در بستر یک مسجد همچنان خاطرات و باقیمانده ای از کارکرد ابتدائی خود را حفظ کرده است . زیرا که در نمازهای جمعه امام ذرون آن قرار می گیرد تا نمازگزاران را امامت کند . این واقعیت که بخشی از وظیفه خلیفه این بود که مانند امام ( جمعه ) عمل کند .(21 )
پروفسور پوپ معتقد است : « در تصویرهای اولی کوه این مدخل ورودی با یک درگاه دوگانه نموده شد که سمبول جایگاه مقدس است . در آنجا ست که نیروهای آسمانی با زمین در تماس هستند . در پرستشگاههای نخستین زیگوراتها، این طاقچه که دربی به سوی عالم لاهوت است با درگاههای بیرونی بزرگی نشان داده شده است . نقطه مقدس درونی که در زیگوراتها نقطه تماس میان آسمان و زمین را نشان می دهد ، در بناهای منفردی که مقابل تالارهای تخت شاهی آشوری و پرستشگاههای هخامنشی قرار داشت بجای مانده است . این جای مقدس در آتشکده های ساسانی به صورت طاقنماهای درونی که تنها موبدان نگهبان بدان راه می یافتند باز نمودار می گردید و مجدداً در محرابهای اسلامی که متوجه کعب مقدس است و در مدخل مساجد مستعمل گردید . اساساً اینها سمبولهایی هستند که بر بناهای خاکی کم اهمیت تر که در ورای آنها فراز دارند تفوق دارند . ( 22 )
همچنین است ، خویشاوندی نمادین و شکلی آن با سر در مسجد . ( 23)
در آغاز اسلام پیامبر ( ص ) با توجه به فوریت لازم ، مسجدی بر پا کرد و لزوماً تمامی تصمیم گیریهای شهری 5000 نفری مدینه النبی در همین مسجد رقم می خورد . اما این مسجد مثل اولین چادر امدادی پس از زلزله است و با خانه تفاوت بسیار دارد . مساجد بعدی با ایجاد سازمانهای شهری بعضی از کارکردهای اولیه را از دست داده اند و به جای آن کارکردهای دیگری به آنها افزوده شد یا تقویت گردید . ( 24 )
ممکن است تصور شود که محراب نیاز مبرم هر مسجد فعالی بود ، حال آنکه باید به یاد آورد که قدیمی ترین نمونه محراب به سال 70586 بر می گردد و آن زمانی بود که مطجد بازسازی شده پیامبر ( ص ) در مدینه با یک محراب به پایان برده شد. این محراب احتمالاً یادآور مکانی بود که محمد ( ص ) شخصاً نماز را در آنجا امامت می کرد . البته چنین نیست که مساجد اولیه فاقد محراب ، به طریقی مساجد ناقص تاقی می شوند . در مسجدی که بطور صحیح جهت یافته ، تمام دیواری که رو به قبله نامیده می شود ، به عنوان شاخصی هدایتگر مورد مصرف دارد . لذا چنین دیواری محراب را غیر ضروری می سازد
بدین قرار هیچ الزام آئینی ضرورت محراب را ایجاب نمی نمود . از شواهد چنین استنباط می شود که علی الاصول این ضرورت مذهبی نبود که محراب را شکل داد ، بلکه چنین به نظر می رسد که تمایل متزاید برای دنیایی کردن مسجد و خمطراز کردن آن با معماری پیشرفته خاور نزدیک کهن و بیزانس بود که عامل تعیین کننده ای برای بوجود آمدن محراب گردید. ابداع محراب توفیق آشکاری به عنوان یک نماد و مرکز توجه عبادت بود و همین امر آینده آن را تضمین کرد . به همین سبب ، کانونی برای تزئینات استادانه با موزائیک و کاشی ، مرمر و دیگر مصالح گرانقیمت شد .( 25 )
مسلمانان متقی نسبت به این جلال و شکوه ، احساساتی متناقض از خود بروز دادند . خلیفه عمر دوم قصد داشت که معرق طلای محراب مسجد دمشق را بر دارد چرا که ذهن نمازگزاران را منحرف می کرد . اما چندی بعد سفیر روم آنرا دید و با گفتن اینکه « هر کسی که این را ساخته پادشاه بزرگی است » آن را تحسین کرد . چنین شد که عمر گفت : « بگذارید بر سر جای خود باقی بماند چرا که دشمن را می آزارد . » (26)
در میان مساجد مردمی و ابتدائی یک فرو رفتگی ساده است . به عنوان قاعده ، چارچوبی خاص ، یعنی قاب ، برای محراب وجود دارد .(27)
ویژگیهای محراب بسیار خاص است . اولاً فرورفتگی است که ئر و محل عبور را تداعی و به نمازگزار القا می کند که جهت حرکت و مسیر عبور معنوی کجاست . این عنصر عامل هم جهت کننده مسلمین در اقصی نقاط عالم به سمت کعبه به عنوان عامل اصلی وحدت آنهاست . ثانیاً ، غالباً از قوسی و طاقی در راس خود بهره می گیرد ، با مشابهت به گنبد که خود تمثیلی است از کلیت مسجد . به این معنا که کل مسجد و همه ویژگی های آن در محراب خلاصه می شود . ثالثاً محراب اکثراً محاط شده در آیات قرآنی به خط خوش است که می توان فریادش را شنید که برای وصول به حضرتش و عبور از یکی شدن جامعه مسلمین راهی بجز عمل به آیات قرآن نیست
فرمها و رنگهای عناصر محراب ( همچون سایر عناصر مسجد ) ، فرمهای انتزاعی ، هندسی و رنگها غالباً آبی و سپید و ; هستند که القا کننده آرامش و سکونند و نه محرک و مهیج و کاذب . ( 28 )
در اسلام ، انسان و همه بندگان خدا بی هیچ امتیازی ( جز تقوا ) در برابر خدا قرار دارند ، لذا کالبدهای معماری و نمودهای هنری در همه زمینه ها باید بیانگر این مطلب باشند : « رابطه انسان و خدا »؛ بنابراین در فرم های معماری اسلامی انسان ابتدا از درون این قوس ها به یک مرحله خودیابی می رسد و پس از یافتن خود با شکستگی در نقطه اوج قوس به یک مرحله خودیابی می رسد و پس از یافتن خود با شکستگی در نقطه اوج قوس به شناختی بیرون از خود ( خدا ) دست می یابد که « من عرف نفسه فقد عرف ربه » لذا قوس دایره ای در معماری قبل از اسلام جای خود را به قوسهای جناغی بعد از اسلام می دهد . (29)
محراب و مسجد خاکدان است و زمین ، لیکن بر بالای آن سقفی است دوار ، گنبدی آسمانی و نیلگون که اکثراً نیز به هنگام تزئین آن شمسه ای در اوج می درخشد و شعاع خویش را تا پائین ادامه می دهد زیرا که در افق این آسمان نیلگون و این دنیای بزرگ رسولی وجود دارد که سراجاً منیراً بوده و سایه رحمتش از اوج بارگاه کبریایی خدا تا این پائین بر سر بندگان حقش گسترش یافته است . (30)
نکته دیگری که در نقشه مساجد در خور تامل است ؛ انتخاب محل ورودی هاست .در کساجد عمدتاً محل ورود در هر سمت مسجد دیده می شود به جز سمت محراب و یا قبله که این خود مساله اساسی است . زیرا اگر در ورودی در سمت قبله تعیین می شد ، تردد افراد از مقابل صفوف نمازگزاران ، موجبات تشویش خاطر مومنان را فراهم می ساخت .(31)
نکته مهمی که برای ما در همه مساجد دوران اسلامی قابل توجه است ، رعایت سلسله مراتب فضائی در آنهاست که محل ورودی یا جلوخان و دالان و راهروها و هشتی و صحن و سر انجام ایوان است که به شبستان و گنبدخانه متصل می شود و همگی در نهایت به سوی محراب معطوف هستند . (32)
بطور کلی محراب یک فضای مستقل نیست ، بلکه یک نشانه و یک جهت است . به مفهوم یکی بودن هدف و یکی بودن سیر متعالی انسانها ، در هر کجا که هستی و هر که هستی ، تجلی این مفهوم علی رغم واحد بودن مکانش یعنی خان کعبه که در فاصل بعید است و نمود مادی و حضوری ندارد باعث شده است هندس همکف از تمرکز گل یک نقط محدود رها شده وحول محورهای عمود بر هم با سر زندگی و آزادی به هر طرف که ضرورت باشد گسترش یابد ، و بر استقلال هسته های فضایی و تقدس ، هم نوای مجموع فضاهای شبستان بیفزاید.(33 )
بطور عمده تعمق در جایگاه و شکل هر عنصر و نقش در معماری اسلامی برای ما نمی تواند بیان کننده مفهومی عرفانی و دینی باشد و مسلماً هنرمندان مسلمان آنها را به طور تصادفی انتخاب نکرده اند ، از جمله قرار گرفتن عنصری به نام ریسمان که به شکل ریسمان است . (در مواردی به آن پیچ نیز می گویند ) ، در طرفین ایوانهای ورودی یا کنار سر درها و حتی محرابها می تواند کنایه ای از آیه « واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا » باشد که خانه خدا نیز تجلی ریسمان الهی و جایگاه عروج است .(34)
6-3) محراب کلیساها و وجه تشابه و تفاوت آنها با محراب مساجد