پروژه دانشجویی مقاله صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی تحت word دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی تحت word :
قدرت و اختیار
قدرت را میتوان توانایی اشخاص یا گروهها در اثر نهادن بر عقاید و ارزشهای فکری اشخاص یا گروههای دیگر، یا وادار کردن آنها به انجام اعمال خاص و یا بازداشتن آنها از انجام کاری تعریف کرد.
اختیار، بشتر اثر سازمانی دارد و به قدرت و صلاحیت شغلی افراد مربوط میشود. به این ترتیب اختیار را میتوان قدرتی شغلی تعریف کرد که با استفاده از آن، شاغل (البته تا زمانی که در آن شغل انجام وظیفه میکند)، میتواند از طریق اعمال نظر در تصمیم گیریها، در سرنوشت دیگران اثر بگذارد. بنابراین اختیار نیز نوعی قدرت است اما قدرتی که پایگاه سازمانی دارد یعنی قدرتی است که از شغل و موقع و مقام سازانی سرچشمه میگیرد.
مفاهیم صف و ستاد
با وجود اهمیتی که روابط صف و ستاد در زندگی سازمان دارد هنوز برخی از مدیران استنباط روشنی از مفاهیم صف و ستاد ندارند و گاهی این دو را با هم اشتباه میکنند بنابراین لازم است که این دو مفهوم دقیقاً تعریف و شناخته شوند. بنا بر نظریه ای که به طور وسیعی در مدیریت پذیرفته شده است «صف» به واحدها یا نقش هایی اطلاق میشود که مستقیماً برای تأمین هدفهای موسسه فعالیت میکنند و در این زمینه مسئولیت مستقیم دارد. در حالی که «ستاد» به واحدها یا نقش هایی دلالت دارد که مستقیماً در جهت تأمین هدفهای موسسه فعالیت ندارند، لکن به واحدهای صفی کمک میکنند تا بتوانند به نحو موثری انجام وظیفه کنند و از عهده تأمین هدفهای موسسه برآیند.
از مطالب فوق معلوم میشود که ساده ترین طریق تشخیص فعالیت های صفی و ستادی در هر سازمان، توجه به «مستقیم» یا «غیرمستقیم» بودن کمکی است که این فعالیت ها در تأمین هدفهای کلی موسسه دارند.
به عبارت دیگر، فعالیت های صفی شامل فعالیت هایی هستند که مستقیماً به تأمین هدفهای کلی سازمانی کمک میکنند و فعالیت های ستادی آن گونه فعالیت هایی هستند که به طور غیرمستقیم به تأمین هدفهای کلی سازمانی کمک میکنند.
طریق دیگری که برای تشخیص فعالیت های صفی و ستادی غالباً به کار می شود، توجه به چگونگی صدور دستور و اجرای آن در خط فرماندهی است. مدیران و مسئولین صف در خط فرماندهی قرار دارند و حق صدور دستوربه واحدها و مسئولین را دارند و مسئولین مادون ملزم به اجرای دستورهای مافوق هستند. در حالی که مدیران و مسئولین ستاد در خط فرماندهی قرار ندارند و حق صدور دستور به واحدها و مسئولین صف، حتی به مسئولین رده های پایین سازمانی را ندارند. واحدها و کارشناسان ستادی فقط میتوانند به مدیران صف نظر مشورتی بدهند و آنها را در انجام وظایف و مسئولیت هایشان یاری دهند. بدیهی است چنانچه لازم باشد طرحها و نظریات واحدهای ستادی توسط واحدهای صف به مورد اجرا گذارده شود، در این صورت واحدهای ستادی سعی میکنند ابتدا طرحها و ایده های موردنظر خود را به تصویب مقامات عالی سازمان برسانند و سپس مراتب را برای اجرا به واحدهای صف ابلاغ کنند. در سازمانهای نسبتاً کوچک که کلیه کارکنان زیر نظر یک نفر انجام وظیفه میکنند هر یک از آنان در خط فرماندهی قرار داشته و ملزم به اجرای دستورهای مافوق هستند این گونه سازمانها صرفا یک سازمان صف تلقی میشوند.
راه دیگر برای تشخیص فعالیت های صفی و ستادی توجه به «ماهیت» فعالیت های مزبور است. فعالیت های صفی «ماهیت اجرایی» دارند و شامل وظایف، مسئولیت ها و کارهایی میشود که مستقیما در امر تولید (کالا یا خدمات) فعالیت دارند. در حالی که فعالیت های ستادی جنبه اجرایی ندارند و «ماهیت آنها مشورتی و کمکی» است. فعالیت های ستادی ماهیتاً به صورت تحقیق برررسی، ارائه طرح، برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی هماهنگی، نوآوری و کنترل به ظهور می رسد.
هم چنین امور مالی، امور حقوقی، و امور مربوط به طراحی و اجرای سیستم های داده پردازی (سیستم های کامپیوتری) از جمله فعالیت هایی هستند که ماهیت ستادی دارند.
مشاغل صفی از حیث «منشا قدرت» نیز مشاغل ستادی تفاوت دارند. مدیران صف دارای اختیارات رسمی و قانونی هستند و میتوانند برای دیگران تکلیف تعیین کنند. این مدیران هم چنین به سبب روابط مبتنی بر سلسله مراتب رئیس و مرئوسی، تا حد قابل توجهی از قدرت پاداش و قدرت تنبیه نیز برخوردارند. در حالی که مدیران و کارشناسان ستادی از اختیارات رسمی و قدرت قانونی که به موجب آن بتوانند برای دیگران تکلیف تعیین کنند برخوردار نیستند و انتظار نمی رود که قدرت پاداش و تنبیه نیز داشته باشند و در مقابل آنها از قدرت تخصص بهره مندند
انواع ستاد
ستاد را میتوان از یک نظر بر دو نوع «ستاد شخصی» و «ستاد تخصصی» تقسیم کرد. «ستاد شخصی» مستقیما به مدیر مربوط گزارش میکند و او را در انجام وظایف و مسئولیتهایش یاری میدهد. در این مورد، مدیر علیرغم کمکی که از جانب ستاد شخصی خود دریافت میکند نسبت به انجام وظایف و مسئولیت های محوله مسئول است. «ستاد تخصصی» همان طور که از نام آن پیداست، عهده دار کارهای تخصصی است که به داشتن مهارتها و دانش نیاز دارد که مدیران صف غالباً فاید آن هستند. از آن جایی که عملیات «ستاد تخصصی» را معمولاً نمی توان به واحدهای صف محول کرد، بنابراین این گونه فعالیت ها بدون دخالت دادن مدیران صف، به صورت کامل به
واحدهای ستادی واگذار میشوند و به این ترتیب «ستاد تخصصی» مسئول انجام آنها میشود. «ستاد شخصی» خدمات وسیع و گسترده ای را انجام می دهد، ولی این خدمات منحصراً به یک فرد یا یک اداره ارائه میشود. از سوی دیگر «ستاد تخصصی» معمولاً خدمات خود را به یک زمینه تخصصی معین محدود می کند، اما این خدمات را به طور وسیع و گسترده ای در اختیار همگان قرار میدهد و به کلیه واحدهای سازمان، خدمات و نظر مشورتی خود را ارائه میکند.
ستاد را از نظر دیگر میتوان به سه نوع ذیل تفکیک کرد:
1- ستاد عمومی
2- ستاد فنی (ستاد تخصصی)
3- ستاد هماهنگ کننده و یاری دهنده
ستاد عمومی
ستاد عمومی شامل کارشناسانی میشود که عمدتاً روی برنامه ها و خط مشی های و طرح های کلی سازمان کار میکنند. این کارشناسان معمولاً از لحاظ سازمان به بالاترین مقاذم نزدیکند ولی ممکن است وظایف ستاد عمومی در سطوح پایین تر سازمانی نیز موجود باشد.
هم چنین ممکن است ستاد عمومی به صورت یک کمیته یا یک اداره به وجود آید.
ستاد فنی (ستاد تخصصی)
ویژگی اصلی ستاد فنی، تخصص است. کارشناسان ستاد فنی دارای دانش و مهارتهایی هستند که در نوع خود منحصر به فرد است. بیشتر سازمانها، به ویژه سازمانهایی که فرآیند تولیدشان متکی به پیشرفتهای علمی، حرفه ای و تکنولوژیکی است به موازات توسعه و گسترش فعالیت هایشان، ایجاد یک واحد تخصصی تحقیق و توسعه را مفید تشخیص داده اند. بنابراین یک موسسه تولید کننده اتومبیل نسبت به ایجاد واحد طرح ریزی بدنه اتومبیل اقدام می کند، وزارت آموزش و
پرورش از خدمات تخصصی و فنی واحدی که مسئول تجدیدنظر در کتب درسی و بهبود و ارتقای سطح اطلاعات دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی است سود می جوید. ستادهای فنی معمولاً مساعی خود را مصروف تحقیق، توسعه، آموزش و ارائه نظریات مشورتی میکنند. ضمناً بعضی اوقات نیز مسئولیت نظارت تخصصی به آنها محول میشود. وجه تمایز ستاد فنی نسبت به سایر ستادها در این است که اولاً: دارای تخصص و مهارت هایی است که واحدهای فنی و ستادهای دیگر فاقد آن هستند و ثانیاً: ماموریت اساسی آن گسترش و نقش دانش تخصصی مربوط به سازمان صف است.
ستاد هماهنگی کننده و یاری دهنده
ستادهای هماهنگی کننده و یاری دهنده اساساً در زمینه های «کنترل مدیریت»، «ساخت سازمانی»، «بودجه حسابداری»، «امور پرسنلی»، «روابط صنعتی»، «تجزیه و تحلیل سیستم ها و روشها» و امثال اینها فعالیت دارند.
فعالیت های دیگری که ارتباط نزدیک با فعالیت های فوق دارد شامل یک سلسله فعالیت هایی میشود که اصطلاحاً به آنها فعالیت های کمکی و یا خدماتی و یا تاسیساتی می گویند. این نوع خدمات ستادی یاری دهنده شامل نگهداری و اداره امور اموال و ساختمانها و تاسیسات، انبارداری، تدارکات، بیمه، حمل و نقل و تأمین وسایل نقلیه و امثال اینها میشود. عامل مشترکی که هم در فعالیت های هماهنگ کننده و هم در خدمات کمکی و یاری دهنده وجود دارد، این است که معمولاً هر دو دسته از فعالیت ها به شکل متمرکز انجام میشود. با وجود این گاهی
به سبب بعد مسافت و لزوم رساندن خدمات به مناطق مختلف جغرافیایی، لازم میشود که فعالیت های ستادی فوق به صورت غیرمتمرکز ارائه شود. در این گونه موارد معمولاً در هر یک از واحدهای سازمانی مستقر در منطقه، ستادهای فرعی ایجاد میشوند. واحدهای مزبور گرچه از لحاظ سازمانی زیر نظر مدیر منطقه انجام وظیفه میکنند، ولی از لحاظ روش انجام کار و کمیت و کیفیت خدمات، تابع خط مشی ها و دستورالعمل هایی هستند که از سوی ستادهای اصلی مستقر در مرکز تعیین میشوند.