برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله جوانان و رسانه ها تحت word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله جوانان و رسانه ها تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله جوانان و رسانه ها تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله جوانان و رسانه ها تحت word :

جوانان و رسانه ها

دکتر محمد سعید ذکایی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، 39 ساله است و مدرک دکترا و پسادکترای خود را در «جامعه‌شناسی نسلها» از دانشگاه شفیلد انگلستان دریافت کرده است. وی به طور خاص به مطالعات جوانان (جامعه‌شناسی جوانان، ارزشها و نگرشهای جوانان، اوقات فراغت جوانان و;) علاقمند است و مقالات مختلفی را هم به مجلات علمی کشور ارائه کرده است. آخرین مقاله او با عنوان «جوانان و فراغت مجازی» در شماره اخیر «فصلنامه مطالعات جوانان» به چاپ رسیده است. موضوع گفتگوی ما با دکتر ذکایی، تاثیرات متقابل رسانه‌ها و جوانان، نگرشهای جدید درباره تاثیرات متقابل رسانه‌ها و جوانان، نگرش‌های جدید در تاثیرات رسانه‌های نوین (اینترنت)، نقش جوانان در جامعه اطلاعاتی و; است که متن کامل آن را

می‌خوانید:رسانه‌ها و تکنولوژیهای جدید
رسانه های ارتباطی چه تاثیری در نگرش و ارزشهای جوانان دارند؟
جوانان در استفاده از رسانه‌های نو پیشگام هستند و جوانان این مزیت نسبی را دارند که سریعتر یاد می‌گیرند و فعالترند و در استفاده از رسانه‌ها ابتکار و نوآوری هم نشان می‌دهند. از طرفی رسانه‌ها به عنوان یک پدیده تکنولوژیک و اجتماعی و ارمغانی از جامعه جدید، اثرات ویژه‌ای روی جوانها دارند. بخشی از این تاثیر به ذات و ویژگیهای دوره جوانی و گذار از دور نوجوانی مربوط است.

بخشی نیز مرتبط با ملاحظاتی است که در سطح اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا ترکیب آنها از قبیل اقتصاد سیاسی، اقتصاد فرهنگی و اقتصاد اخلاقی و کلا «مصرف» مطرح است. وجه ملموس آن به مصرف رسانه‌های نو یا مصرف تکنولوژیک بر می‌گردد. جوانها در مصرف رسانه‌ها گاهی عطش، نیاز یا وسواس دارند که این نیاز هم سخت افزاری است و هم نرم افزاری. به همین علت، با مصرف انبوه و تولید انبوه سبک و مد و میل به ایجاد نیاز جدید و میل به ترویج مد مواجهیم.البته تاثیرات

رسانه‌ها را می‌توان از وجه سیاسی ـ فرهنگی هم در نظر گرفت. استفاده از رسانه‌ها گرچه استفاده فرهنگی است ولی در عین حال فرهنگ را باید در متن قدرت و روابط سیاسی جامعه هم دید و به همین خاطر اهمیت سیاسی هم پیدا می‌کند. به هر حال، اهمیت رسانه‌ها از منظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوس است و گسترش آنها مجالی را برای تنوع و تکثر در ارزشها و هنجارها در اختیار افراد قرار می‌دهد و تا حدی مکانیزم‌های کنترلی که در عرصه عمومی ممکن است محدودیت ایجاد کند رخت برمی‌بندد.از منظر اخلاق (اخلاق عمومی و اخلاق رسانه‌ای و

اخلاق اجتماعی) هم می‌توان به رواج رسانه‌ها نگاه کرد و تاثیرگذاری آنها را بر گروه‌های جوان بررسی نمود. از این منظر رسانه را ذاتا ابزاری خنثی نمی‌دانند و معتقدند که تکنولوژی در بطن خود ویژگیهایی دارد که به کاربر خود انتقال می‌دهد و به نظر می‌رسد که اکثر رسانه‌های نو این ظرفیت را در سطح بالا دارند و جوانان از این پتانسیل بیشترین اثر را می‌پذیرند.
جامعه اطلاعاتی چه ویژگیهایی دارد و جوانان چه وضعی در این جامعه دارند؟

به ویژگیهای کلاسیک و استاندارد جامعه اطلاعاتی در متنها اشاره شده است. منابع جامعه اطلاعاتی اثراتی بر کمیت و کیفیت ارتباطات (ارتباطات در مفهوم کلی) برجا می‌گذارند. منظور از کمیت، جنس و زمان و میزان اطلاعات است و اساسا چنین حجمی از اطلاعات چه در شیوه مصرف و چه در شیوه مبادله و شیوه برقراری، ارتباط متناسب با خود را طلب می‌کند. بنابراین جامعه اطلاعاتی معرف جامعه‌ای است که در آن کمیت و کیفیت ارتباطات و تعاملات کنشگران اجتماعی (با هم و با جامعه) دچار تغییرات اساسی می‌شود که این امر هم به دلیل برد رسانه‌ها، هم

سرعت انتقال پیام و هم به واسطه کیفیت ارتباط و تعامل کنشگر و مصرف‌کننده و کاربر با رسانه روی می‌دهد. همه اینها شرایطی را ایجاد کرده‌اند که پیش از این میسر نبود. این شرایط سرعت تغییرات را تشدید می‌کند و فرهنگ خاص خود را به همراه می‌آورد و تغییرات متناسب با خود را در ساختار اجتماعی ایجاد می‌کند، به نحوی که ساختار قبلی را به ساختار سیال‌تر، دینامیک‌تر و پویاتر و فردگرایانه‌تری تبدیل کرده است که نوع نیازها و تمایل و ارتباط کاربران و مشخصا جوانها را با خود تغییر می‌دهد. جوانی که با رسانه‌های نو و پیامهای متعدد و شبکه‌های وب جهانی (چه به صورت تکست، تصویر و صدا) سروکار دارد، ناگزیر است شیوه خود را در برخورد و مواجهه با آن اطلاعات تغییر دهد. یک جامعه‌شناس آمریکایی معتقد است که در این شرایط یادگیری فرد، موزاییکی

می‌شود. یعنی به جای اینکه جوان از اطلاعات در عمق آن استفاده کند ناچار است از این بایتها و سایت‌ها و تکست‌ها داشته باشد و یاد بگیرد که آنها را موازی با هم ببیند و به صورت موردی و بر حسب نیاز به آنها رجوع کند. این چیزی است که «یادگیری موزاییکی» نام دارد. به این ترتیب جوان اطلاعات را سریع و سیال می‌گیرد و سریع و سیال پردازش می‌کند و به اقتضای موقعیت به استفاده از آن می‌پردازد.

این نوع یادگیری را بیشتر توضیح دهید.
در شیوه‌ای از یادگیری که پیش از رواج رسانه‌های نو مطرح بود، فرد در معرض اطلاعات محدودی قرار می‌گرفت و آن را با عمق و ظرافت و دقت بیشتری بررسی و کندوکاو می‌کرد. اما تنوع کنونی در اطلاعات، چه در شکل و محتوا و چه در نحوه عرضه آن و چه در فرمت ارایه، یادگیری موزاییکی را ایجاد می‌کند. در این یادگیری عملا رفتار گزینشی (انتخاب) با اطلاعات پیشنهاد و ترویج و تجویز می‌شود که در مقابل شیوه‌های یک‌طرفه و مونولوگ محدود است که کاربر را به جای شیوه پهنانگر به شیوه وابسته و مصرف‌کننده سوق می‌دهد. یادگیری موزاییکی، اختیار و انعطاف‌پذیری را در مقابل کاربر قرار می‌دهد تا به اقتضای نیاز و اقتضای ارتباطی که برقرار می‌کند از آن استفاده کند.
درجایی می‌خواندم که تکنولوژیهای جدید، رسیدن به سن جوانی را سریع‌تر می‌کنند. نظر شما در این رابطه چیست؟

من قبول دارم. حال شاید این تکنولوژیها تنها عامل کاهش سن رسیدن به جوانی نباشند و تعیین سهم آنها به طور مستقل در این فرایند مشکل باشد. اما با اطمینان می‌توان گفت که این فناوریها جوانها را در معرض تجربیاتی قرار می‌دهند که همه به صورت واقعی به آن دسترسی ندارند و دسترسی و تجربه کردن آن مستلزم شرایط و موقعیتهایی است که یا زمان مستقل و یا موقعیتهای ویژه‌ای را طلب می‌کند. رسانه‌های نوین بلوغ اجتماعی و تغییر ذاتی در نگرش کاربران جوان به

اجتماع را موجب شده‌اند. استفاده از این تکنولوژیها ذاتا مستلزم مهارتها و تواناییهایی است که بواسطه انعطاف‌پذیری و نیاز به سرعت یادگیری، برای جوانها بیشتر میسر است. به همین دلیل، جوانها گاهی خود عامدانه از این فرصتها استفاده می‌کنند و گرایش به تقویت این مهارت‌ها را در خود ایجاد می‌کنند تا مرزبندی با دنیای بزرگسالان را بارزتر کنند و بیشتر دامن بند. البته گاهی

بزرگترها نیز به یادگیری مهارتهای استفاده از تکنولوژیها روی می‌آورند تا هم از لذات و امتیازات این تکنولوژیها ( مثل آموزش، یادگیری، سرگرمی و ;) بهره‌مند شوند و هم شکاف و فاصله آنها برای ارتباط و گفتگو با نسل جوان بیش از این نشود. به هرحال همان طور که اشاره کردم، جوانان فاصله خود با بزرگسالان را همچنان حفظ می‌کنند و حتی‌المقدور به آن دامن می‌ند که نتیجه آن، تسریع فرایند بلوغ است. بویژه در عرصه‌هایی که ممکن است از آن استفاده‌های منحرفانه و ناپسند

استنباط شود یا تجاربی که در عرصه واقعی یا نیاز به صرف زمانی دارد که جوان به آن برسد یا شرایط ویژه‌ای را طلب می‌کند. مثلا تجربه‌های پورنوگرافی در رسانه‌ها و فضاهای مجازی، رسیدن به بزرگسالی را تسریع می‌کند. این فرایند، داشتن تجربه جنسی را به عنوان شرطی برای بزرگسالی، کمرنگ می‌کند.

تاثیر رسانه‌ها در کاهش زمان رسیدن به سن بلوغ و جوانی، احتمالا باعث می‌شود که جوانان سریعتر نقش بزرگسالی را بازی کنند یا حتی طلب کنند یا برعهده بگیرند و وارد جامعه شوند. این امر در جامعه‌ای که اصلا پذیرش چنین چیزی را ندارد و به اندازه جوان با رسانه‌ها در ارتباط نیست چه تبعاتی به همراه دارد؟

رسانه‌ها عملا فرایند کسب هویت مستقل را برای جوانان تسریع می‌کنند و فرصتهایی را برای تامل و بازاندیشی در خود، اطرافیان و اجتماع فراهم می‌کنند و میل جوان را به استقلال (به عنوان یکی از نشانه‌های بزرگسالی) تشدید می‌کنند. این موضوع ممکن است به لحاظ هنجاری متعارف و پسندیده و مقبول جلوه کند یا در شرایطی به عرصه‌های ممنوع و غیرمجاز هم کشیده شود. فضای مجازی و مجاورت با رسانه‌ها می‌توانند آن فرآیند گذار سالم به دنیای بزرگسالی را به انحراف

بکشانند. بخصوص این بحث را در استفاده‌های پورنوگرافیک از فضای مجازی می‌توان امتداد داد. البته رسانه‌ها برای جوانان قطعا وجوه مثبتی هم دارند. بازاندیشی و تامل، کارکرد مثبتی است که می‌توان از رسانه طلب کرد. همین‌طور مواردی مانند کسب مهارت، کسب تجارب تازه برای آموزش، یادگیری و; از کارکردهای مثبت دیگر رسانه‌اند. می‌توان قدرت‌بخشی را هم از رسانه‌ها طلب کرد. بخصوص برای گروههایی که مشارکت‌شان در موقعیت‌های دنیای واقعی برای یادگیری و تعامل و ارتباط مشکل است و در عالم واقعی از فرصتهای محدودتری برخوردار هستند و از نابرابری بیشتر متنفر می‌شوند، رسانه می‌تواند فضای برابر را ایجاد کند. اینها همه دو روی یک سکه‌اند، یک روی

سکه استفاده مثبت از تکنولوژی‌ ارتباطی است و روی دیگر استفاده منفی از آن. من خودم

بررسی‌ای در فضای مجازی چت‌روم‌ها داشته‌ام که اگرچه هنوز استفاده غالب از این امکان، از نوع سرگرمی‌ها و سرگرمیهای مبتذل و غیرمقبول و گفتگوهای پیش پا افتاده است و ممکن است به حریم حیثیتی افراد لطمه بد، اما می‌توان از آن انتظار پیامدها و کارکردهای مفید را در یک دوره گذار داشت. مثلا از نگاه ارتباطی می‌توان انتظار داشت که با استفاده از چت‌رومها شیوه گفتمان صحیح، پیدا کردن افراد هم‌سلیقه و همفکر برای تاثیرگذاری مثبت بر یکدیگر و تبادل نظر و ارتباط سالم

بیشتر فراهم شود. این امکان در حال حاضر عملا به یک تریبون و مجالی تبدیل شده که ضعف ارتباطات افراد در حوزه عمومی را جبران می‌کند. از مطالعات پراکنده نیز استنباط می‌شود که هنوز روابط دنیای مجازی امتدادی است از آنچه در دنیای واقعی می‌گذرد و هنوز مثلا مزیت جنسیتی در دنیای مجازی هم خودش را نشان می‌دهد، زیرا انتخابگری و استفاده ابزاری، بیشتر در اختیار پسران جوان است که همه این امتیازات را در دنیای واقعی هم بهره‌مند هستند.
وبلاگ‌نویسی هم در میان جوانان ایرانی رواج دارد و آن‌گونه که برخی ادعا می‌کنند در این زمینه مقام سوم جهان را داریم. چرا جوانان به وبلاگ روی آورده‌اند؟

البته من هم شنیده‌ام، ولی کاملا مطمئن نیستم. فکر می‌کنم به لحاظ زبانهایی که در فضای مجازی معرفی می‌شوند، فارسی مقام سوم یا چهارم را داشته باشد. بخشی از این اقبال برمی‌گردد به کارکردهای جبرانی این فضا، بخصوص با محدودیتهایی که در حوزه عمومی برای ارتباط و گپ زدن وجود دارد. متاسفانه به علت کمبود تالارهایی که به صورت واقعی باعث ارتباط و تعامل در عرصه‌هایی مختلف (از هنر، سلیقه و ذوق و ادبیات تا عرصه‌های جدی‌تر و رسمی) می‌شوند

چنین زمینه‌هایی از دنیای واقعی به دنیای مجازی کشیده شده است. البته وبلاگ‌ها به سیاست هم می‌پرداد، چون از آن عرصه‌هایی است که معمولا گفتمان‌ها را قطبی می‌کند و گفتمانها را متعارض و تقابلی جلوه می‌دهد و طرح آن در حوزه عمومی با حساسیت‌ها و مسائلی همراه

است. ولی وبلاگ‌ها منحصر به سیاست نیستند و موضوعات دیگری هم وجود دارند که بیشتر به سیاست دگی معروف است و شامل طیف متنوع رفتاری، فکری و شناختی و احساسی در جامعه است. صورتی از سیاست دگی در قالب وبلاگ‌هاست و بخشی در چت‌روم‌ها و مباحثی است که در فضای مجازی شکل می‌گیرد. به نظرم مکانیزمی که اقبال به فضای مجازی را توجیه می‌کند عبارت است از: محدودیت در عرصه‌های جامعه برای ارتباط و گفتمان و تعامل از یک طرف، و ناشناس ماندن و گمنامی و ویژگی‌های فضای مجازی مثل امنیت کاربر از طرف دیگر.

در جامعه اطلاعاتی وضع و نقش جوانها چگونه خواهد بود؟ آیا مانند جوامع فعلی جوانها همچنان پرشور و اثرگذار هستند و باعث تغییر در مناسبات اجتماعی می‌شوند؟
بحثها در این مورد دو قطبی است و اتفاق نظر زیادی وجود ندارد. مثلا در خصوص اینکه آیا در این فضا انزوا قالب است یا تعامل، و آیا این فضا به زوال سرمایه اجتماعی می‌انجامد یا به تعالی آن، جامعه را فردی می‌کند یا جمعی، دموکراتیک می‌کند یا اقتدارگرا، و; اتفاق نظری وجود ندارد. گرچه نشانه‌هایی وجود دارد که به طور نسبی می‌توان در مورد بعضی روندها صحبت کرد. آنچه که در بدو امر به نظر حتمی است و به واقعیت نزدیک‌تر می‌نماید تکثر و تفکیکی است که رسانه‌ها به آن دامن می‌ند و ترویج می‌کنند. یعنی عملا به تنوع در سلیقه‌ها و سبک‌های دگی دامن می‌ند. با رواج

رسانه‌ها تکثر و فردی شدن فضای آینده قابل پیش‌بینی است. غیر از اینکه رسانه‌ها منعکس‌کننده پتانسیل فردگرایی و تفکیک اجتماعی در جامعه هستند، به آن دامن هم می‌ند. یعنی هم منعکس می‌کنند هم دامن می‌ند. اما در عرصه‌های دیگر باید منتظر ماند و دید چه روی می‌دهد. چون بخشی از آن به نوع سیاستگذاری و نوع تعامل فضای مجازی با دنیای واقعی بستگی دارد و بخشی به فضای سیاستی حاکم بر تولید رسانه‌ای. البته در برخی عرصه‌ها، باید منتظر نوعی

رجعت و گوشه‌گیری و پرداختن به سیاست دگی به جای سیاست از جنس قدرت باشیم. این برای جامعه‌ای مثل ما که نیازمند مشارکت عینی جوانها در عرصه‌های اجتماعی است خوشایند نیست؛ ضمن آنکه کارکرد غالب استفاده سرگرمی در فضای اینترنت در جامعه ایران، چنین نگرانی‌ای راوسواسهای جوانان بتوان انتظار داشت وجوه و کارکردهای مثبت مورد توجه قرار بگیرد و رواج سرمایه اجتماعی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و آگاهی‌بخشی و قدرت‌بخشی به کسانی که در معرض تبعیض هستند را شاهد باشیم.
بانزدیک شدن به جامعه اطلاعاتی و فراگیری رسانه‌ها، تغییرات اجتماعی چه سمت و سویی می‌گیرند؟

در این قلمرو، بحث‌های زیادی مطرح شده است. به نظر می‌رسد رواج تکنولوژیها فرصتها، امکانات و زمینه‌های بیشتری را در اختیار کنشگران اجتماعی قرار می‌دهد و میدانهای فرهنگی و اجتماعی را متکثر می‌کند و تنوع می‌بخشد. مثلا در مقابل «حوزه عمومی» و «حوزه خصوصی» که تاکنون مطرح بوده‌اند، می‌توان از حوزه مستقل دیگری به نام «حوزه مجازی» صحبت کرد. حال اینکه مجازی چقدر واقعی است و واقعی چقدر مجازی، موضوع دیگری است که باید جداگانه به آن پرداخت. اما در مورد

تاثیرگذاری‌ها و تبعات رواج تکنولوژیهای ارتباطی جدید، اگرچه باید منتظر تحولات جدی‌تری بود، ولی تا همین الان هم تاثیرات خود را در عرصه‌های مختلف به جا گذاشته است: از اقتصاد و تجارت و بازرگانی گرفته که واضح‌ترین و ابتدایی‌ترین و ملموس‌ترین عرصه‌ای است که این تاثیر و تغییرات را می‌توان ردیابی کرد، تا حیطه‌های فرهنگ و آموزش که جوانها به عنوان مخاطبان ویژه چنین رسانه‌هایی بیشترین تاثیرپذیری را از این تحولات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری متوجه شده‌اند.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید