پروژه دانشجویی مقاله تفسیر آیه 1 تا 14 سوره قیامت تحت word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تفسیر آیه 1 تا 14 سوره قیامت تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تفسیر آیه 1 تا 14 سوره قیامت تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تفسیر آیه 1 تا 14 سوره قیامت تحت word :
تفسیر آیه 1 تا 14 سوره قیامت
تهیه کننده
«سوره قیامت»
از سوره های مکی قران است و در سال دوم سیزده سوره بر پیامبر(ص) نازل شد که نازل شد که شامل:
از سوره قیامت در جزء 29 تا الاعلی در جزء 30 قرآن قرار دارد. این سوره دارای 40 آیه می باشد. محتوای سوره ب محور مسائل مربوط به معاد و روز قیامت دور می زند، جزء بر چند آیه درباره قرآن مجید و مکذبین به آن سخن می گوید به چند بخش تقسیم می شود:
1-مسائل مربوط به اشراط الساعه (حوادث عجیب و بسیار هول انگیزی که در پایان این جهان و آغاز قیامت روی می دهد.
2-مسائل مربوط به وضع و حال نیکوکاران و بدکاران در آن روز.
3-آیات مربوط به لحظات پر اضطراب مرگ و انتقال از این جهان به جهان دیگر.
4-بحثهای مربوط به هدف آفرینش انسان و رابطه آن با مسئله معاد. نام دیگر این سوره داراست به نام «اقسم بیوم القیمه» که آیه اول این سوره است.
فضیلت سوره: رسول اکرم (ص): کسی که سوره قیامت را بخواند من و جبرئیل برای او در روز قیامت گواهی می دهیم که او ایمان به آن روز داشته و در آن روز صورتش از صورت سایر مردم درخشنده تر است. امام صادق(ع): کسیکه تداوم به سوره قیام کند و به آن عمل نماید خداوند این سوره را در قیامت همراه و از قبرش با بهترین بهره بر میانگیزد و پیوسته به او بشارت می دهد و در صورتش می خند تا از صراط و میزان بگذرد.
آیه1: این سوره با دو سوگند پر معنی آغاز می شود. می فرماید سوگند به روز قیامت و سوگند به وجدان بیدار انسانها و نفس ملامت کننده «اقسم بیوم القیامه، و لا اقسم بالنفس» این موضوع بقدری بزرگ است که سوگند یاد نمی کنم و در اول آیه آنرا مؤکدتر می کند.
به قیامت سوگند یاد شده که قیامت و رستاخیزی هست، مسأله قیامت آنچنان مسلم شمرده شده که حتی در برابر منکران می توان به آن سوگند یاد کرد. مهمی از معارفت قرآن و مسائل اعتقادی بر آن محور رستاخیزی و قیامت دور می زند چرا که مهمترن تأثیر را در تربیت انسان و روند تکامل او دارد. نامهایی که در قرآن برای این روز بزرگ انتخاب شده بسیار است و هر کدام بیانگر بعدی از ابعاد آن روز می باشد. و در هر یک از این نامها سری نهفته شده. بیش از یکصد نام برای قیامت ذکر کرده اند که هفتاد باز یوم القیامه در قرآن مجید ذکر شده
از آن روز بترسید که هیچکس بجای دیگری مجازات نمی شود، نه ضفاعتی پذیرفته می شود و نه هدیه و رشوه ای و نه یاری میشوند. قطورترین پرونده ها در کوتاه ترین مدت رسیدگی کرده حکم نهایی خود را به سرعت صادر می کند نه سالها سرگردانی و نه تجدید نظر. او سریع الحساب است. مجازات و کیفرش بر خلاف مجازاتهای دادگاه های رسمی این جهان است. روح انسان را می آزارد، سپس آثارش در جسم، چهره و دگرگون شدن خواب و خوراک او آشکار می شود. (نارالله الموقده سوره همزه آیه 6) این دادگاه نیاز به شهود و ناظر ندارد، بلکه آگاهیهای خود انسان متهم را به عنوان شهود به نفع یا بر صد او می پذیرد. بعد از متلاشی شدن نظام هستی جهان نوینی بر پا می شود، همه به پیشگاه خدا عرضه می شود و چیزی از کارها پنهان نمی ماند.
سوره تغابن که یکی از نامهای قیامت است به معنای مغبون شدن گروهی و برنده شدن گروه دیگر است. غابن= برنده مغبون= بازنده
رسول اکرم (ص): هیچ نوزادی متولد نمی شود مگر اینکه در مشبکه های سرش پنج آیه از سوره تغابن نوشته شده، این اشاره به حتمی بودن این مسئله است، محتوای این آیات درباره همه فرزندان آدم بدون استثناء صادق است.
رسول اکرم (ص) هرکس سوره تغابن را بخواند مرگ ناگهانی از او دفع می شود. در سوره واقعه آیه 49-50 قل ان الاولین … که یوم الجمع نام گرفته- سوره طارق آیه 9: آن روز روزی است که صفات نهانی ظاهر می شود نه تنها اعمال مخفیانه انسانهاست که صفات و روحیات و خلقیات و نیتها همه بر ملا می شود. روز رسوایی بزرگ بدکاران و سر بلندی بی نظیر مؤمنان است.
رسول اکم(ص): خداوند در قیامت نخست از بندگان خود اقرار بر گناهان می گیرد سپس می فرماید:
من این گناهان را در دنیا بر شما مستور ساختم و امروز هم می بخشم، گفته اند آن روز خدا سیئات مؤمنان را به حسنات تبدیل می کند و در مجموع نامه اعمالشات نقطه ضعفی وجود ندارد. سوره حافه آیه 19 وقتی نامه اعمال را به دست راست می گیرد می خواند فریاد خوشحالی سر می دهد و الحمداله می گوید.
21-فهو فی عیشه راضیه» عامل بدبختی دو چیز شمرده شده- کفر- تکذیب آیات الهی که ضد ایمان و عمل صالح است. به این نامها بیندیشیم و وضع خودمان را در آن روز در نظر بگیریم.
آیه 2: و لا اقسم بالنفس اللو امه- سوگند به وجدان بیدار. روح و نفس انسانی دارای سه مرحله است. نفس اماره: یعنی روح سرکش که پیوسته انسان را به زشتیها و بدیها دعوت می کند و شهوات و فجور را در برابر او زینت می بخشد.
2-نفس لوامه: روحی است بیدار و نسبتاً آگاه، هرچند در برابر گناه مصونیت نیافته گاه لغزش پیدا می کند و در دامان گناه می افتد اما کمی بعد بیدار می شود توبه می کند و به مسیر سعادت باز می گردد.
3-نفس مطمئنه: یعنی روح تکامل یافته ای که به مرحله اطمینان رسیده نفس سرکش را آرام کرده، و به مقام تقوای کامل و احساس مسئولیت رسید که دیگر به آسانی لغزش برای او امکان پذیر نیست.
سوره والفجر آیه 27-28 یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه- ای نفس مطمئنه به سوی پروردگارت باز گرد. نفس لوامه، رستاخیز کوچکی است در درون جان هر انسان که بعد از انجام یک کار نیک یا بد، بلافاصله محکمه آن در درون جان تشکیل می گردد و به حساب و کتاب او می رسد. در برابر کار نیک آرامش درونی دارد که نمی توان توصیف کرد. ولی به دنبال یک خلاف- جنایت چنان گرفتار کابوس و طوفانی از غم می گردد، از درون می سوزد که گاهی خود آگاهانه به مقامات قضایی معرفی و به چوبه دار تسلیم میکند. این دادگاه درونی شباهتی عجیب به دادگاه رستاخیز دارد. نفش لوامه یکی از عوامل مهم نجات آنان محسوب می شود به شرط آنکه وجدان بیدار باشد و بر اثر کثرت گناه ضعیف و ناتوان نگردد. سوگند به قیامت و نفس لوامه که همه شما را در قیامت برانگیخته می شوید و به سزای اعمالشان می رسید.
آیه 3: ایحسب الانسان ان لن تجمع عظامه: آیا انسان می پندازد که ما استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد. یکی از مشرکان که در همسایگی پیامبر (ص) به نام علی بن ابی ربیعه خدمت رسول آمد از روز قیامت که چگونه است سؤال کرد بعد گفت اگر ان روز را با چشم خود ببینیم باز تصدیق نمی کنم و ایمان نمی آورم چگونه ممکن است این استخوانها را جمع آوری کند، این باور کردنی نیست، که آیه نازل شد و پیامبر فرمود، خداوندا شر این همسایه بد را از من دور کن. سوره یس 78 نظیر این آیه آمده برای منکران. چرا در آیه روی استخوان تکیه شده. اولتً دوام استخوان بیش از سایر اعضاست. لذا هنگامیکه بپوسد و خاک شود و ذرات غبارش پراکنده گردد امید بازگشت آن در افراد سطحی کمتر است. ثانیاً استخوان مهمترین رکن بدن است که ستونهای بدن است که ستونهای بدن را استخوان تشکیل می دهد و جابجایی بدن.
کثرت تنوع و اشکال اندازه های مختلف استخوانها در بدن انسان از عجایب خلقت خدا محسوب می شود.
آیه 4: بلی قادرین علی ; آری ما قادریم که حتی انگشتان (خطوط سر انگشتان) او را دوباره به صورت اول موزون و مرتب کنیم، چرا که منکران هرگز به گفته خود ایمان نداشتند بلکه تنها بر پندار و گمانهای واهی و بی اساس تکیه می کردند. بنان در لغت انگشتان و سرانگشتان آمده، نه تنها خداوند استخوانها را جمع آوری میکند بلکه اشاره به لطیفی خطوط سرانگشت انسانها کرده که به صورت اول باز می گرداند. کمتر انسانی در روی زمین پیدا می شود که خطو.ط سرانگشت او با دیگری یکسان باشد. خطوط سر انگشت هر انسانی معرف شخص اوست.
آیه5: بل یرید الانسان: آیه به یکی از علل حقیقی انکار معاد اشاره کرده: چنین نیست که انسان در قدرت خداوند بر جمع استخوانها و زنده کردن مردگان تردید داشته باشد، بلکه هدفش از انکار این است که مادان العمر گناه کند. او می خواهد از طریق انکار معاد، کسب آزادی برای هرگونه هوسرانی و ظلم و بیدادگری گناه بنماید. هم وجدان خود را از این طریق اشباع کاذب کند و هم در برابر خلق خدا مسئولیتی برای خود قائل نباشد. چرا که ایمان به معاد و دادگاه عدل سر عظیمی در مقابل هرگونه عصیان و گناه او می خواهد. این لجام را بر می گیرد این سد هم را می شکند و آزادانه هر عملی را خواست انجام دهد و متحصر به زمانهای گذشته نبوده، بلکه گناه را مقدم می دارد و توبه را به تأخیر می اندازد که بعداً توبه خواهم کرد.
آیه6: یسعل ایان: لذا می پرسد قیامت کی خواهد آمد. سؤال نها از وقت بر پا شدن قیامت نه به این معناست که اصل آنرا قبول داشتند بلکه سؤال مقدمه ای است برای انکار اصل قیامت گویند مثل اینکه: فلان شخص از سفر می آید و هنگامیکه طول کشید و نیامد دیگری که منکر آمدن آن مسافر است گوید، پس این مسافر کی خواهد امد. در مورد وقت آن سؤال میکند تا راه را برای فجور خود بگشاید. نمونه روایت زمان عمر و معجزه علی که پسری طلب مال پدر کرد و علی (ع) بعد از بردن او در قبرستان و استخوان دنده پدر بر بینی پسر گذاردن و خون جاری شد.
رسول خدا (ص): امت من قبل از جنبیدن در روز قیامت از چهار چیز سؤال می شود.
عمر- جوانی- مال- محبت ما اهل بیت.
آیه 7: فاذ ابرق البصر: برق در اصل روشنایی و برقی است که در میان ابرها ظاهر میشود، برق زدن چشمها در ایه به معنی حرکت شدید و اضطراب آمیز آن از شدت هول و هوس است و بعضی آنرا به معنی ساکن شدن حدقه چشم و خیره نگاه کردن به یک نقطه که غالباً وحشت است تفسیر کرده اند. قبل از رستاخیز تحول عظیمی در دنیا پیدا می شود و نظام آن متلاشی می گردد. در آن روز چشمه ها از شدت وحشت به گردش در می آید و اطراف را نظاره میکند.
آیه 8: و خسف القمر- زمانی که ماه بی نور و منخسف گردد.
9-و جمع الشمس و القمر- خورشید و ماه یکجا جمع گردد. گاه گفته اند: هر دو در کنار هم قرار می گیرند و یا هر دو با هم از مشرق طلوع کرده و در مغرب غروب می کنند و گاه گفته اند: هر دو نور خدا را از دست می دهند و جمع خواهد شد. این دو قسمت از مهمترین پدیده های انقلابی آخر جهان است که در قرآن کم و بیش اشاراتی شده و در سوره تکویر آیه 1- اذا الشمس کورت: هنگامی که خورشید تاریک گردد. می دانیم نور ماه از خورشید است. وقتی خورشید تاریک شود ماه نیز تاریک گردد. کره زمین در ظلمت وحشتناکی فرو می رود. بابک انقلاب و تحول عظیم جهان پایان می یابد، سپس یا تحول عظیم دیگری (با نفخه صور دوم که نفخه حیات است) رستاخیز انسانها آغاز می شود. در آن روز انسان نی گوید.
آیه 10: یقول الانشان یومئذ این القمر: راه فرا کجاست. انسانهای کافر و گناهکار که روز قیامت را تکذیب می کردند آن روز از شدت خجالت و شرم پناهگاهی می جویند، و از سنگینی بار گناه و ترس از عذاب راه فرار می طلبند. سوره بناء : و یقول الکافر لیشی: ایکاش خاک بودم و هرگز انسان نمی شدم- ای کاش مرگ به این زندگی حسرت بار پایان می داد.
11-کلا و زر: ولی به زودی به نها گفته می شود. هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهی در اینجا وجود ندارد.
حاقه آیه 29: قدرت من نیز از دست رفت. 28 مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد
یوم البروز- یوم الظهور- هنگامیکه تمام قبایع اعمال خود را بر ملا می بینند فریادشان بلند می شود آهی سوزان و ناله ای شرر بار سر می دهند.
آیه 12- الی ربک یومئذ المستقر: قرارگاه نهائی همگان به سوی پروردگار جز او پناهگاهی وجود ندارد. حکم نهایی به دست خداتس. یا اینکه قرارگاه نهائی از بهشت و دوزخ به فرمان اوست. این آیه از جمله ایاتی است که خطر سیر تکامل ابدی انسان را بیان میکند. تغابن آیه 3 و الله المصر- بازگشت همه به سوی اوست. انسانها رهروانی هستند که از سر حد عدم حرکت کرده و تا اقلیم وجود این همه راه را آمده اند و در این اقلیم نیز رو به سوی وجود مطلق هستی بی پایان خداوند در حرکتند و هرگاه از مسیر اصلی و صراط مستقیم منحرف نشود این حرکت تکاملی تا ابد ادامه خواهد یافت و هر روز وارد مرحله تازه ای قرب خدا می شوند، اما اگر مسیر خود منحرف شوند سقوط کرده و نابود خواهد شد.
13-ینبو الانسان ; در این روز انسان را از کارهایی که از پیش یا پس فرستاده آگاه میسازیم. نخست اعمالی که در حیاط خود از پیش فرستاده یا آثاری که بعد از مرگ از او باقیمانده اعم از سنت نیک و بد و مردم بدان عمل می کنند و حسنات و سیئاتش به او می رسد. یا اولین اعمالی است که بجا آورده و آخرین اعمالی که در عمرش انجام داده، دیگر اینکه اموالی را پیش فرستاده و اموالی که بر وارثان گذاشته.
آیه 14: بل الانسان علی: بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است. گرچه خداوند و فرشتگان انسان را از تمام اعمالش آگاه می کنند، ولی نیازی به این اعلام نیست و اعضایش در آن روز بزرگ شاهد و گواه او هستند. سوره فضیلت آیه 20- شهد علیهم سمعهم و ابصارهم- گوشها و چشمها و پوستهای تنشان گواهی می دهند. یس آیه 64: دستهای آنها با ما سخن می گویند و پاهایشان گواهی می دهند. بصیره= بینایی و آگاهی شخص آگاه. گرچه آیات درباره معاد و قیامت سخن می گوید، ولی عالم دنیا را نیز شامل می شود، در اینجا نیز مردم از حال خود آگاهند، هرچند گروهی با دروغ و پشت هم اندازی و ظاهرسازی و ریاکاری چهره واقعی خویش را مکتوم می دارند.