
پروژه دانشجویی مقاله ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیره ی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه تحت word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیره ی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیره ی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیره ی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه تحت word :
ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیره ی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه
بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدِّیقین
مقدّمه
فرهنگ ایثار و شهادت از مهمترین مسائل جوامع اسلامی است و گسترش و نفوذ این فرهنگ در بین مردم یک جامعه، در تمامی بخش های مختلف آن جامعه تأثیر میگذارد. گسترش فرهنگ ایثار و شهادت از بزرگترین هدفهای عالی انسانی است و بدین جهت جوامع برآمده از رأی و نظر مردم پیوسته برای رسیدن به این هدف میکوشند.در این رابطه مطالعه و
پژوهش پیرامون راههای گسترش این فرهنگ در جامعه، شیوهی پیامبران و امامان در برخورد با این مسأله و موضوعات دیگر، کمک بسیاری به رسیدن به یک شیوهی مناسب خواهد کرد. از این رو هدف از انجام این پروژه کمک به بیان مفهوم درست ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیرهی نبوی و مهم تر از آن مصداقهای آن در جامعهی اسلامی و بشری است. برای رسیدن به این هدف ابتدا پرسشهایی مطرح و فرضیههایی بیان شد که به آنها اشاره میکنیم:
– قرآن تا چه اندازه به فرهنگ ایثار و شهادت اهمیت داده است و تا چه اندازه آن را توصیه می کند؟
– پیامبر(ص) چه سخنانی را در این باره میفرمایند و سیرهی عملی ایشان در این مورد چگونه بوده است؟
– با توجه به سخنان پیامبر (ص) و ائمّهی معصومین و بزرگان دین، چه تعریفی میتوان به شهید و شهادت، ایثار و ایثارگر اختصاص داد و چگونه میتوان از سخنان آنها در پیدا کردن راههایی برای گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه رهنمود گرفت؟
– گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در بین مردم جامعه چه تأثیراتی را به دنبال خواهد داشت؟ در واقع آیا گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه، بر سایر بخشهای آن تأثیر خواهد گذاشت؟
و بسیار سئوالات دیگر که میخواهیم تا جایی که میتوانیم با انجام این تحقیق به آنها پاسخ گوییم.
چندین فرضیه برای پاسخ به این سئوالات و سپس برای امتحان درستیشان بیان شد:
نخست گفته شد گسترش فرهنگ ایثار و شهادت، تقریباً در تمامی بخشهای جامعه نقش مثبت دارد و از این رو قرآن بسیار به آن اهمیت داده است. فرهنگ ایثار و شهادت نه تنها در هنگام جنگ و ستیز، بلکه در تمامی زمانها باعث حرکت در راه درست و رو به جلو جامعه میشود. پیامبر نیز بسیار به آن اهمیت میدادند. همچنین برای گسترش این فرهنگ در بین مردم باید از همان بدو تولد بر روی اعتقادات کودکان کار شود و خانوادهها آموزش داده شوند؛ در مدارس و رسانهها دین تبلیغ شود و فضای معنوی بر جامعه حکمفرما گردد. دیگر این که ارزشهای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی نشر و بازگو گردد.
بعد از مطرح کردن فرضیهها گروه شروع به جمعآوری اطلاعات در این زمینهها کرد و بعد از گذشت چندین ماه پرتلاش، اینک نوشتهی پیش روی شما آماده شد.
لازم میدانیم در اینجا یادآوری کنیم که سعی شده در تمام این تحقیق از اصطلاحات و مفاهیم ساده استفاده شود و هر جا موضوع مشکلی مطرح شد، در مورد آن توضیح داده شود.
حافظ: هر قطرهای در این ره صد بحر آتشین است
دردا کـه این مـــــعمّا شــرح و بـیان نـــدارد
4-1- ایثار و شهادت
اگر ما بخواهیم تمام رویدادهای بزرگی که در تاریخ زندگی به وجود آمده و در صفحات تاریخ ثبت شده، مشخّص کنیم و آنها را ارزیابی کنیم، هیچ کدام از آنها ارزشمندتر و بااهمّیّتتر از مسئلهی ایثار و شهادت نیست، ایثار و شهادت تنها یک مسئلهی از خودگذشتگی و فداکاری نیست، بلکه ایثار و شهادت عبارت است از: ازخودگذشتگی و فداکاری توأم با بیدار کردن و زنده نمودن تمام افراد انسانها از حالت خفتگی و بیتوجّهی؛ لذا ایثارگر و شهید به واسطهی ایثار و شهادتش، خون در رگ افراد مرده و خفتهی اجتماع تزریق میکند و آنها را زنده و بیدار میسازد.
برخی کلمات ومفاهیم دارای قداستی هستندکه کموبیش با تفاوتهایی در همهی جوامع بشری مطرح هستند، همچون کلمات شهید و ایثار، کلماتی که در همهی عرفها توأم با قداست و عظمت بدان نگریسته شده است. ایثار در لغت به معنی «بذل کردن، دیگری را برخود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدّم داشتن وخود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن، قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگری بخشیدن» است (فرهنگ لغت عمید، 1383). «ایثار نمود و نماد دیگرخواهی آدمیان است و روح همنوعدوستی آنها را به معرض نمایش میگذارد وگاه تا جایی پیش میرود که فردی یا حتّی جمع کثیری، جان خویش را در راه دیگری و دیگران از دست میدهند تا کمال و تمام ایثار و ازخودگذشتگی را برجای آورند و ازاین رو است که چنین افرادی در نگاه ملّتها ومردمان هر جامعهای به
سمبلهایی فراموش نشدنی تبدیل می گردند» (http://www.isaar.ir).
شهادت در لغت به معنی «گواهی دادن» است (فرهنگ لغت عمید، 1383).
بزرگان و دانشمندان تعریفهای زیادی برای شهادت کردهاند که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1- «شهادت عبارت است از پایان دادن به زندگی طبیعی برای دفاع از ارزشهای حیات انسانی و معمولی جامعه» (مقام شهید در پیشگاه پروردگار، 1361: ص 40).
2- «شهادت عبارت است از مشخص نمودن ملاک و میزان و الگو برای زندگی دیگران و بیان اینکه دیگران که میخواهند زندگی کنند، بدون آن ملاک و میزان نخواهند توانست دارای حیات و زندگی شرافتمندانه باشند» (مقام شهید در پیشگاه پروردگار، 1361: ص 40).
3- شهادت عبارت است از پایان دادن به فروغ درخشان زندگی در کمال هوشیاری و آزادی برای رسیدن به هدفی که آن هدف والاتر و بهتر از زندگی طبیعی دنیاست (تفسیر نهجالبلاغه، جلد6: ص 3).
4- «شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بهخاطر هدف مقدّس و به تعبیر قرآن (فی سبیل الله) انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر (ص) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی(ع) آن را گرامیترین نوع مردن میداند (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)(http://www.tebyan.net).
5- «شهادت یعنی عشق به خدا، شهادت یعنی غلبه بر نفس و جهاد اکبر، شهادت یعنی از جان گذشتن و به جانان رسیدن» (فرزند شهید، مصاحبهی کتبی)
در اینجا سؤالی را مطرح میکنیم و سپس به آن پاسخ میگوییم تا پاسخش بر همگان روشن گردد: چرا به کسی که در راه خدا کشته میشود شهید میگویند؟
شهید از مادّهی شهود و شهادت است؛ شهید هم به معنی حضور است و هم به معنی علم و یقین و هم به معنی معاینه و مشاهده است.1
1- شهید را از این جهت شهید میگویند؛ زیرا به خاطر شهادتش در راه خدا، ملائکه کنار بدن او حضور به هم میرسانند و او را مشاهده میکنند: «لإن مَلائِکَه الرَّحمانِ تَشهَده»(جواهر الکلام، جلد4:ص 88). ملائکهی پروردگار شهید را مشاهده میکنند و گردوغبار از سر و صورت شهید پاک میکنند و او را به بهشت و کرامت و رحمت خدا بشارت و تهنیت میگویند.2
2- شهید را شهید میگویند «لإن اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ شُهُودٌ لَهُ بِالْجَنَّه» (جواهر الکلام، جلد4:ص 88).
در اینجا شهید به معنی شاهد است؛ زیرا خداوند متعال و ملائکه گواهی میدهند بهشت را برای شهید، لذا پیغمبر اکرم فرمود: «زَمِّلوهم بِدمائِهِم فَإِنَّهُم یُحْشَرونَ یَوْمَ الْقیمهِ تَشْخَبُ اَوداجُهُمْ دماًاللَّونُ لَونَ و الرَّیحُ ریحَالْمَسک» (منتخب طریحی:ص 37).
شهدا را با بدن پرخون دفن کنید؛ زیرا آنها با همین وضع در قیامت محشور میشوند، در حالی که رنگ بدنشان رنگ خون است، ولی بوی بدنشان مانند مشک و عنبر خوشبو است. محشور شدن شهدا با این وضع در قیامت خود گواه است که آنها در راه خدا شهبد شدهاند.
3- یا شهید را شهید گویند چون شهید زنده است و حاضر، او نمرده است «لأنَّهُ لم یَمتُ کأَنّهُ شاهِدٌ اَی حاضر» (جواهر الکلام، جلد4:ص 88).
4- یا شهید را شهید میگویند «لأنَّهُ یَشْهَىُ ما اَعّدَالله لَهُ مِنَالْکِرامَهِ و غیرهُ لایَشْهَدُها اِلی یَومِ الْقیمه» (جواهر الکلام، جلد4:ص 88).
زیرا شهید مشاهده میکند آن کرامتها و نعمتهایی را که خداوند بعد از
1- شَهِدَ یشهى شهوُداً و شَهادَهً – شَهِدَالْمَجْلِسَ : حَضَرَه – شَهِدَالشَّئَ عایَنهُ – شَهِدَالله : عَلِمَاللهُ اِسْتَشْهَدَ به : اِسْتِعانَ به فی اَمْرِالشَّهادَهِ – المنجى ماده شهد
2- یقع راسه فی حِجْر ؤوجتیه منالحورالعین و تمسحانالغبار عن وجهه و تقولانله مرحباً بک (حدیث نبوی)
شهادتش (در عالم برزخ) برایش مهیّا و آماده نموده است که غیر شهید تا روز قیامت آن کرامتها و نعمتها را مشاهده نخواهد کرد.
یا شهید را شهید میگویند «لأنَّهُ ممَّنِ اسْتَشْهِدَ بِهِ یَومَ الْقیمهِ مَعَالنَّبیِ علَیالْأُمَمِ الْخالِیَه.» (جواهر الکلام، جلد4:ص 88)
در سئوالِ یک پرسشنامه، این سئوال مطرح شده بود که:
• به نظر شما شهید چه کسی است؟
جدول و نمودار زیر، تعداد و درصد پاسخدهندگان به گزینههای مختلف را نشان میدهد:
گزینهی مورد نظر تعداد پاسخدهندگان درصد پاسخدهندگان
گزینهی 1- کسی که در راه خدا جهاد کرده و در این راه کشته شده است. 12 نفر %5/37
گزینهی 2- کسی که تمام عمر، در راه خدا با نفس خود جنگیده و از انجام گناه دوری کرده است. 0 نفر %0
گزینهی 3- هر دو گزینهی قبل شهید هستند. 20 نفر %5/62
4-2- ابعاد ایثار
«ایثار میتواند گونههای مختلفی داشته باشد. گاه با فداکردن جان صورت میگیرد که منتهای درجهی ایثار میباشد. گاه با دادن مال و زمانی هم با هزینه کردن اعتبار و البتّه برخی اوقات هم میتواند ترکیبی از اینها باشد که فرد به طور ارادی و به خاطر یک هدف و آرمان مقدّس و والا تصمیم میگیرد از حقایق و داشتههای خویش اغماض نموده و دغدغهها و دلنگرانیها و منافع غیر را برخود مرجّح بداند و در راه برطرف ساختن مشکلات فرا روی دیگری گام بردارد.» (http://www.isaar.ir).
4-3- تاریخچهی فرهنگ ایثار وشهادت
ایثار، ازخودگذشتگی یا شهادت که اصطلاحی اسلامی است، عمری به درازای عمر بشر دارد و کم وبیش در همهی جوامع بشری و به اشکال مختلف تجلّی یافته است. این اصطلاحات همیشه در میان بشریّت بوده است و با کمی تفاوت در همهی جوامع کاربرد داشته است. زیرا که بشر همیشه و در همه حال به وجود افرادی نیاز داشته است تا در شرایط سخت و دشوار زندگی و نیز در شبهای طولانی و بلند ستم، یار و مددکار وی باشد. فردیا افرادی که با حبّه کردن خون خود، زندگیِ تیره و وحشتناک آنان را مبدّل به شادی وسرسبزی کند. اسطورههایی که با رفتار وکردار
وگفتاری متفاوت وگاهی مجرّد وانتزاعی، از خود الگویی ساخته که تا جان باقی است و ازآنها به عنوان پشتوانههای مستقیم تاریخ یک ملّت یادخواهد شد. بنابراین واژهی ایثار وشهادت همواره واجد عظمت واحترامی است که این عظمت و احترام در مقاطعی ملازم قداست گردیده است. بدین معنا که وقتی انسانی به انگیزهی برقراری ارزشهای ناب بشری یا دفاع از ناموس شرف، یا پاسداشت سنتهای یک جامعه، یا برای حفظ حریم باورهای آن کشته شود. به یکی از عالیترین درجات و مراتبی که یک انسان ممکن است در سیر تعالی خود نائل شود دست می یابد (ابراهیمان، 1385). اکثر شهادتها چه درغرب وچه درشرق بر سر استقرار عدالت صورت پذیرفته است. یعنی ایثارگر یا شهید بنا به تشخیص وتمیز شخصی
احساس کره است که درجایی حقّی ضایع شده یا عدالتی خدشه دار شده است واز این رو برای استیفای حق ویا تأمین عدالت از جان خود مایه گذاشته است وگاهی این ازخودگذشتگی آن قدردر روند اصلاح وتأمین صلح وامنیّت و استقرار عدالت و آرامش مؤثر بوده است که برخی از درامنویسان سعی کردهاند تا ازطریق این مسأله در آثار خویش وپرداختن به شخصیّت ایثارگر، وی را جاودانه سازند.
در آموزههای زرتشت، بودا، اهورامزدا وکنفوسیوس و ;، مکرّر از ارزش ایثار سخن رفته است وبر مقولهی کمک به دیگری، همنوعدوستی و خیرخواهی تأکید و توجّه زیادی گردیده است واحسان وگذشت و نیکی از عناصرکلیدی آنها به شمار میرود. درسایر ادیان نیز یکی از توصیههای جدّی، معطوف به همین ارزش میباشد. به عبارت دیگر در ادیان یهود، مسیحیّت و اسلام، گذشت وایثار از ارزشهای مهمّ و اساسی برشمرده شده است و محتوای انجیل، تورات و قرآن شواهدی بر این داعیّه قلمداد میگردد.
شهادت در نظر یهودیان به اندازهی نفعی است که از آن میبرند و این نفع یا بیرونی و درمیدان است و یا به صورت زیادی زراعت ومحصول. با رجوع به قرآن به مواردی برخورد می کنیم که دربین یهود، افرادی مثل ساحران فرعون اسم خود را در لیست بلند شهدا ثبت کرده اند و این نشان میدهد در عقیدهی یهودیّت، ایمان به شهادت وگرامی داشتن شهید وجود داشته است. در نظر مسیحیان، جهاد، آمادگی برای مرگ دردناک به خاطر ایمان است. درحقیقت، مسیح نیز شهیدی است که جان خود را فدای رستگاری و آسایش
انسان میکند. جان میبازد وآگاهانه تن به صلیب میسپارد تا موجب نجات بشریّت گردد. لیکن پس از ترک قفس تن به ملکوت اعلا رهسپار میشود؛ یعنی به نزد پروردگار میرود تا در جوار او باشد. اساس اسلام برپایهی فطرت بشر است وکمال او را در بر دارد و قوانین فردی و اجتماعی براساس آن تضمین شده است. درنظام ارزشی اسلام، شهادت معیاری است که بیشتر ازرشها و اعمال صالح با آن سنجیده میشود و شهدا جایگاه خاصّی دارند. شهید درعالم برزخ در جوار رحمت الهی و روزی خور تنعّمات بهشتی است و شادمان و خوشحال
به آرامش دست یافته است. در شهادت، کالای مورد معامله جان ومال است و خریدار خداوند بزرگ است و فروشندگان انسانهای مؤمن هستند که خیر را برای خود خریدهاند. اما نکتهی مهم آن است که در دین مبین اسلام، ایثار به طور برجستهای ظهور و بروز پیدا کرده است و در آیات قرآن و روایات از پیامبر اسلام(ص) و سایرمعصومین میتوان شواهد متواتر و فراوانی را آشکار ساخت و به ویژه آنکه هم پیامبر اسلام و هم امامان شیعی درحیات روزمرّه و معمول خویش، آن را به شکل عملی و تجربی به کار گرفتهاند. چنانچه در طول تاریخ امام حسین(ع) و اهل بیتش در طول تاریخ برای تشیّع به یک رمز و شعار و هویت انقلابی و خصیصهی لاینفک تشیع تبدیل شده و پویایی شیعه ناشی از دو چیز است، گذشتهی سرخ(عاشورا) و آیندهی سبز(مهدویّت). پیروان اهل بیت در هر زمان وهر عصری برای حفظ این رمز و شعار، از جان گذشته اند (http://www.isaar.ir).
جامعهی ایرانی و ایرانیها قبل از ورود اسلام، آراسته به ارزشهای عدیدهای از جمله گذشت و مساعدت به خلق بوده است. اما متعاقب ورود اسلام به ایران، برخی از ارزشهای جدید ظهور و بروز مییابند و برخی ارزشهای پیشین هم برجستهتر میشوند و البتّه برخی هم به حاشیه رانده میشوند. به عبارت دیگر فرهنگ ایرانی- اسلامی، برخی ارزشها را پر رنگ میسازد که این ارزشها به مرور زمان منشأ تحوّلات زیادی میگردند. ارزشهای حاکم بر جامعهی ایرانی گذشتهای پرفراز و فرود دارند و طیّ چندین دههی گذشته، گاه فعّال و مؤثّر و زمانی هم غیر فعّال ویا کم تأثیر ظاهر شدهاند. دراین رهگذر، ارزشی همچون ایثار نیز فارغ از این قاعده نبوده است و تا چند دههی اخیر، نمود آن را درلابلای زندگیِ معمولی مردمانش
به طور محسوس میتوان دید و اَشکال گوناگونی از کمک به دیگری، گذشت و فداکاری دراین سرزمین مشاهده میشود. مقولهی ایثار و شهادت به عنوان والاترین شکل ایثار در ربع قرن اخیر و در دوران انقلاب اسلامی و به ویژه جنگ تحمیلی ایران و عراق، به یک باره جایگاه والایی در عرصهی اجتماعی پیدا می کند و حتی از متغیّرهای اصلی در تبیین هم پیروزی انقلاب و هم عدم شکست درجنگ محسوب میگردد. علاوه بر آن به علّت درگیری قشر قابل توجّهی از مردم در آن، مقولهی ایثار و شهادت، گستره وسیعی پیدا کرده و به یک مسألهی جمعی تبدیل شد. از آن رو که تعداد قابل توجّهی از مردم درجنگ شهید ویا مجروح ومفقود و اسیر گردیدند که با احتساب خانواده های این افراد وسعت مسأله هویدا است (آقاپور، 1385).
4-4- مبانی ایثار و شهادت در قرآن کریم
1- وَ مَن یُقاتِلُ فی سَبیلِالله فَیقتل اَویغلِبُ فَسَوفَ نُؤْتیهِ اَجراً عَظیماً (سورهی نساء، آیهی 74)
«کسی که به دستور خدا در راه خدا با دشمن میجنگد [از برای آن که ظلم و فساد را ریشهکن کند و دین خدا را در زمین استوار نماید، تا آن که مستضعفین و محرومین از چنگال اهریمنان نجات یابند، هر گاه این مجاهد در راه خدا] کشته شود یا پیروز گردد، خداوند به او اجر و پاداش عظیم خواهد داد.»
مسلماً چنین سربازانى شکست در قاموسشان وجود ندارد و در هر دو صورت خود را پیروز مىبینند، چنین روحیهاى به تنهایى کافى است که وسایل پیروزى آنها را بر دشمن فراهم سازد، تاریخ نیز گواهى مىدهد که یکى از عوامل پیروزى سریع مسلمانان بر دشمنانى که از نظر تعداد و تجهیزات و آمادگى رزمى، به مراتب بر آنها برترى داشتند، همین روحیهی شکست ناپذیرى آنها بوده است .
حتّى دانشمندان بیگانهاى که دربارهی اسلام و پیروزیهاى سریع مسلمین، در زمان پیامبر (ص) و بعد از آن، بحث کردهاند، این منطق را یکى از عوامل مؤثّر پیشرفت آنها دانستهاند.
یکى از مورّخان معروف غرب در کتاب خود چنین مى گوید: «مسلمانان از برکت مذهب جدید و مواهبى که در آخرت به آنها وعده داده شده بود، اصلاً از مرگ نمىترسیدند و دوام و اصالتى براى این زندگى (منهاى جهان دیگر) قائل نبودند و لذا از آن در راه هدف و عقیده، چشم مىپوشیدند.
قابل توجّه اینکه در آیهی فوق، همانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، جهادى مقدّس شمرده شده است که (فى سبیل الله)، در راه خدا و نجات بندگان خدا و زنده کردن اصول حقّ و عدالت و پاکى و تقوى باشد، نه جنگهایى که به خاطر توسعه طلبى، تعصّب، توحّش، استعمار و استثمار صورت گیرد (تفسیر نمونه، سیدی).
2- وَالَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ الله فلن یُضِلَّ اَعمالُهُم (سورهی محمّد، آیهی 4)
«کسانی که در راه خدا کشته شدهاند، هرگز اعمالشان گم نخواهد شد و اجر و پاداششان ضایع نخواهد گشت.»
3- و لا تَقولوا لمن یُقتل فی سَبیل الله امواتٌ بل احیاءٌ و لکن لاتَشعرونَ (سورهی بقره، آیهی 154)
«به کسی که در راه خدا کشته میشود مرده نگویید، بلکه او زنده است و جاوید، شما درک آن را ندارید که بفهمید.»
اصولاً در هر نهضتى، گروهى راحتطلب و ترسو خود را کنار مىکشند و علاوه بر اینکه خودشان کارى انجام نمىدهند، سعى در دلسرد کردن دیگران دارند. همین که حادثهی ناگوارى رخ مىدهد، اظهار تأسّف مىکنند و آن را دلیل بر بى نتیجه بودن آن قیام مىپندارند، غافل از اینکه هیچ هدف مقدّس و گرانبهایى بدون دادن قربانى یا قربانیها به دست نیامده و این یکى از سنن این جهان است. قرآن کریم کراراً از این دسته سخن به میان آورده و آنها را سخت سرزنش مى کند.
گروهى از این قماش مردم در آغاز اسلام بودند که هر گاه کسى از مسلمانان در میدان جهاد به افتخار شهادت نائل مىآمد، مىگفتند فلانى مرد! و با اظهار تأسّف از مردنش ، دیگران را مضطرب مىساختند.
خداوند در پاسخ این گفتههاى مسموم، پرده از روى یک حقیقت بزرگ بر مىدارد و با صراحت مى گوید: شما حق ندارید کسانى را که در راه خدا جان مىدهند مرده بخوانید، آنها زندهاند، زنده جاویدان، و از روزیهاى معنوى در پیشگاه خدا بهره مىگیرند، با یکدیگر سخن مىگویند، و از سرنوشت پربارشان کاملاً خشنودند، امّا شما که در چهار دیوارى محدود عالم مادّه محبوس و زندانى هستید این حقایق را نمىتوانید درک کنید.
4-4-الف- نکته ها
1) چگونگى حیات جاودانى شهیدان
در اینکه حیات و زندگى شهیدان چگونه است؟ در میان مفسّران گفتگو است، بدون شک، ظاهر آیه این است که آنها داراى یک نوع حیات برزخى و روحانى هستند چرا که جسمشان از هم متلاشى شده و به گفتهی امام صادق (ع) آن حیات با بدنى است مثالى (بدن مجرّد از مادّهی معمولى و همگون این بدن).
بعضى از مفسّران این زندگى را به عنوان یک حیات غیبى و مخصوص به شهدا دانستهاند و گفتهاند ما توضیح بیشترى دربارهی چگونگى این زندگى و طرز استفاده
از آن را در اختیار نداریم.
بعضى دیگر حیات را در اینجا به معنى هدایت، و مرگ را به معنى گمراهى دانستهاند، و گفتهاند معنى آیه این است که هر کس کشته شد نگوئید گمراه است، بلکه او هدایت شده است؛ بعضى دیگر حیات جاوید شهیدان را زنده ماندن نام آنها و مکتب آنها مىدانند.
هیچ یک از این احتمالات قابل قبول نیست ، نه لزومى دارد که آیه را به معانى مجازى تفسیر کنیم و نه مسألهی حیات برزخى را مخصوص شهیدان بدانیم، بلکه شهیدان داراى حیات روحانى و برزخى هستند با این امتیاز که در قرب رحمت پروردگارند و متنعّم به انواع نعمتهاى او مىباشند.
2) مکتبى که به شهادت افتخار مى کند
اسلام با ترسیمى که از مسألهی شهادت در آیهی فوق و آیات دیگر قرآن کرده است، عامل بسیار مهم تازهاى را در مبارزهی حق در برابر باطل وارد میدان ساخته است، عاملى که کاربرد آن از هر سلاحى بیشتر، و تأثیر آن از همه برتر است، عاملى که مىتواند خطرناکترین و وحشتناکترین سلاحهاى عصر و زمان ما را در هم بشکند، چنانکه در تاریخ انقلاب اسلامى کشور ما ایران، با کمال وضوح این حقیقت را با چشم دیدیم که عشق به شهادت على رغم تمام کمبودهاى ظاهرى، عامل پیروزى سربازان اسلام در برابر قدرتهاى بزرگ شد.
و اگر در تاریخ اسلام و حماسههاى جاویدان جهادهاى اسلامى و شرح ایثارگریهاى کسانى را که با تمام وجودشان در راه پیشبرد این آیین پاک، جانفشانى کردند دقت کنیم، مىبینیم یک دلیل مهمّ همهی آن پیروزیها همین بود که اسلام در تعلیمات خود این درس بزرگ را به آنها آموخته بود که شهادت در راه خدا و در طریق حقّ و عدالت، به معنى فنا و نابودى و مرگ نیست، بلکه سعادت است و زندگى جاویدان و افتخار ابدی.
سربازانى که چنین درسى را در این مکتب بزرگ آموختهاند، هرگز قابل مقایسه با سربازان عادى نیستند، سرباز عادى به حفظ جان خود مىاندیشد، امّا آنها براى حفظ مکتب پیکار مىکنند و پروانهوار مىسوزند و قربانى مىشوند و افتخار مىکنند.
3) زندگى برزخى و بقاى روح
ضمناً از این آیه موضوع بقاى روح و زندگى برزخى انسانها (زندگى پس از مرگ و قبل از رستاخیز) به روشنى اثبات مى شود و پاسخ صریحى است به کسانى که مىگویند قرآن به مسألهی بقاى روح و زندگى برزخى اشارهاى نکرده است.
4- اِنَّ اللهَ اشْتری مِنَ الْمُؤْمِنین اَنْفُسَهُم و اَمْوالَهُم بان لَهُم الجَنَّهَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقْتُلونَ وَعداً عَلیهِ حَقّاً فِی التُّوراهِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرآنِ وَ مَن اَوفی بعَهدِهِ مِنَ الله فَاسْتَبْشِروا بِبَیعِکُمُ الَّلای بایَعْتُم بهِ ذلکَ هُوَ الْفَوزُ الْعَظیم (سورهی توبه، آیهی 111)
«خدا خریدار است از مؤمنین جانها و اموالشان را و در عوض به آنها عطا میکند بهشت را (چرا خداوند جانها و مالهای مؤمنین را خریدار است و در عوض بهشت میدهد؟) برای آن که میجنگند و در راه خدا میکشند [دشمنان خدا را] تا کشته میشوند و جان خود را به خدای خویش تسلیم میکنند (در این وقت است که وعدهی الهی دربارهی آنها چنین است که بهشت برای شماست) و این وعده را خدا در قرآن و انجیل و تورات به مجاهدین راه حق بشارت داده و تأکید فرموده که هیچ کس وفاکنندهتر به وعدهی خویش جز خدا نیست؛ پس ای مؤمنین نیکو معاملهای با خدا کردید (شما جان خویش را به خدا فروختید و خدا هم ثمن و قیمت جان شما را بهشت قرار داد) این است فیض و رستگاری بزرگ.»
4-4-ب- یک تجارت بى نظیر
در این آیه مقام والاى مجاهدان با ایمان، با ذکر مثال جالبى، بیان شده است.
در این مثال خداوند خود را خریدار و مؤمنان را فروشنده معرفى کرده و مىگوید (خداوند از مؤ منان جانها و اموالشان را خریدارى مىکند، و در برابر این متاع، بهشت را به آنان مى دهد)
و از آنجا که در هر معامله در حقیقت (پنج رکن اساسى) وجود دارد که عبارتند از: خریدار، فروشنده، متاع، قیمت و سند معامله، خداوند در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است.
خودش را خریدار، و مؤ منان را فروشنده، و جانها و اموال را متاع و بهشت را ثمن (بها) براى این معامله قرار داده است.
منتها طرز پرداخت این متاع را با تعبیر لطیفى چنین بیان مى کند: «آنها در راه خدا پیکار مىکنند، و دشمنان حق را مىکشند و یا در این راه کشته مىشوند و شربت شهادت را مىنوشند (یقاتلون فى سبیل الله فیقتلون و یقتلون)
در حقیقت دست خدا در میدان جهاد براى تحویل گرفتن این متاع اعم از جان، و یا اموالى که در جهاد مصرف مى شود آماده است!
و به دنبال آن به اسناد معتبر و محکم این معامله که پنجمین رکن است اشاره کرده مىفرماید: «این وعده، حقى است بر عهدهی خداوند که در سه کتاب آسمانى تورات، انجیل و قرآن آمده است» (وعدا علیه حقا فى التورات و الانجیل و القرآن).
البته با توجه به تعبیر (فى سبیل الله) به خوبى روشن مى شود که خداوند خریدار جانها و تلاشها و کوششها و مجاهدتهاییاست که در راه او صورت مىگیرد یعنى در راه پیاده کردن حق و عدالت و آزادى و نجات انسانها از چنگال کفر و ظلم و فساد.
سپس براى تأکید روى این معامله بزرگ اضافه مى کند «چه کسى وفادارتر به عهدش از خدا است؟» (و من اوفى بعهده من الله).
یعنى گر چه بهاى این معامله فوراً پرداخته نمىشود، اما خطرات نسیه را در بر ندارد! چرا که خداوند به حکم قدرت و توانایى و بىنیازى از هر کس نسبت به عهد و پیمانش وفادارتر است، نه فراموش مىکند، نه از پرداخت عاجز است، و نه کارى بر خلاف حکمت انجام مىدهد که از آن پشیمان گردد و نه العیاذ بالله خلاف مىگوید، بنابراین هیچگونه جاى شک و تردید در وفادارى او به عهدش، و پرداختن بها در رأس موعد، باقى نمىماند.
و از همه جالبتر اینکه پس از انجام مراسم این معامله، همانگونه که در میان تجارتکنندگان معمول است، به طرف مقابل تبریک گفته و معامله را معاملهی پر سودى براى او مىخواهد و مىگوید: «بشارت باد بر شما به این معاملهاى که انجام دادید» (فاستبشروا ببیعکم الذى بایعتم به)
«و این پیروزى و رستگارى بزرگى براى همهی شما است» (و ذلک هو الفوز العظیم). (تفسیر نمونه، سیدی)
5- وَ لا تَحْسِبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرْزَقون فَرِحینَ بما آتاهُم اللهُ مِن فَضلِهِ وَ یَسْتَبشرونَ بالَّذینَ لَم یَلْحَقوا بهِم مِنْ خَلْفِهِم اَلّا خوفٌ عَلیهِم و لا هُم یَحزَنون (آیات 169 و 170 سورهی آل عمران)
« گمان مبر آن کسانی که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند، بلکه آنان زندهاند و از نعمتهای الهی بهرهمند میباشند، بسیار خوشحال و شادمان اند از آنچه خداوند از فضل و رحمت خویش به آنان مرحمت فرموده، [آنان به بازماندگان خود چنین نوید میدهند:] شما برای ما ناراحت و اندوهناک نباشید (زیرا ما نمردهایم بلکه زنده و جاویدیم.)»
