برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله حقوق و وظایف مشترک زوجین نسبت به یکدیگر تحت word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله حقوق و وظایف مشترک زوجین نسبت به یکدیگر تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله حقوق و وظایف مشترک زوجین نسبت به یکدیگر تحت word

حقوق و وظایف مشترک زوجین نسبت به یکدیگر    
گفتار اول : وظایف زوجین نسبت به یکدیگر از منظر قرآن    
معنای واژه « معروف »    
مفهوم عبارت « ا; عزیز حکیم »    
گفتار دوم : شناسایی وظایف مشترک زوجین    
-1سکونت مشترک    
2-حسن معاشرت    
3-معاضدت زوجین در تشیید مبانی خانواده و تربیت فرزند    
4-وفاداری زوجین    
فصل دوم : حقوق و وظایف مختص هر یک از زوجین    
گفتار اول : وظایف زوج در قبال زوجه از منظر قرآن و روایات    
الف) ریاست خانواده     
ب) پرداخت مخارج زن     
گفتار دوم : تکالیف مالی زوج    
الف) مهریه از منظر قرآن    
ب) مهریه از منظر روایات    
ج) مهریه از منظر فقها    
د) بحث حقوقی مهریه    
هـ) تملک مهریه به مجرد عقد    
و) حق حبس    
مستند حق حبس    
ز) اجبار زن به تمکین از شوهر    
2)نفقه    
الف) نفقه از منظر قرآن    
ب) نفقه از منظر روایات    
ج) نفقه از منظر فقها    
د) بحث حقوقی نفقه    
هـ) رابطه تمکین و نفقه    
چند مسئله    
ملاک تعیین نفقه    
گفتار سوم : تکالیف غیرمالی زوج    
1)بررسی قسم و احکام آن    
2)ریاست خانواده    
الف) لزوم وجود رئیس برای خانواده    
ب) بررسی ریاست مرد از منظر قرآن    
ج) بررسی ریاست مرد از منظر روایات    
د) بررسی ریاست مرد از منظر فقها    
هـ) شرایط ریاست مرد بر خانواده    
1)اهلیت     
2) توانایی و صلاحیت اخلاقی     
و) آثار ریاست شوهر بر خانواده    
خلاصه و نتیجه گیری    
پی نوشت ها     

پی نوشت ها

1- طاهری، حبیب ا; ، حقوق مدنی (5)، ج3، ص 192
2- البقره: 228
3-مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، تحقیق علی بابایی، ج1، ص206
4- محقق داماد، سید مصطفی، حقوق خانواده، ص220
5- « ; ضره أو غیرها من دار أو حجره منفرده المرافق مع القدره علیه، لأنه من المعاشره بالمعروف و الإمساک بالمعروف و لفهمه من قوله تعالی( و لاتضاروهنّ لتضیّـقوا علیهنّ)؛ نجفی، محمدحسن، پیشین، ج31، ص339
6- مروارید، علی اصغر، ینابیع الفقهیه، ج19، ص418 و 656 به نقل از شرایع الإسلام
7- کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی خانواده، ص 156
8-دیانی، عبد الرسول، حقوق خانواده، ص 116
9- طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج5، ص161
10- المجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج103، ص226
11- فیض کاشانی، ملامحسن، پیشین، ج2، ص54
12- المجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج71، ص389
13- همان، ص385
14- صفائی، حسین؛ امامی، اسدالله، حقوق خانواده، ج1، ص161
15- کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی خانواده، ص 161
16- امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج4، ص430
17- می توان برای اطلاعات بیشتر به کتب ذیل مراجعه نمود
الف- جعفری لنگرودی، محمد جعفر، حقوق خانواده، ص161
ب- صفائی، حسین؛ امامی، اسدا;، حقوق خانواده، ص162
ج- امامی، حسن، حقوق مدنی، ج4، ص431
18- محقق داماد، سید مصطفی، حقوق خانواده، ص287
19- طاهری، حبیب ا;، حقوق مدنی5، ج3، ص197
20-کاتوزیان، ناصر، پیشین، ص162
21- البقره: 288
22- النساء:34
23- مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ج1، ص396
24- می توان برای اطلاعات بیشتر به منابع ذیل مراجعه نمود
الف- البقره: 233 و 229 ب- النساء: 34 و 193 ج- الطلاق: 7 د- الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج15، باب اول از ابواب نفقات
25- الحر العاملی، محمد بن الحسن، پیشین، حدیث 25341
26- همان، حدیث 2530 و احادیث 26330 و 25332 به همین مطلب اشاره دارد
27- المجلسی، محمد باقر، پیشین، ج103، ص228
28- النوری الطبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج2، ص550
29- المجلسی، محمد باقر، پیشین، ج103، ص254
30- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج4،ص292
31- دیانی، عبدالرسول، حقوق خانواده، ص120
32- بی آزار شیرازی، عبد الکریم، تفسیر کاشف، ج2، ص201
33- النساء: 4
34- « صدقات»؛ جمع صَدقه ( به ضم دال و فتح قاف) یعنی صداق ( به فتح یا کسر صاد) که جمع آن صدقه و صدق است، از آن جهت کابین را صداق گویند که نشانه صادقانه بودن علاقه مرد است و یا بخاطر آنکه نشانه صدق ایمان است
35- نحله ( به کسر نون) یعنی بخشش از روی طیب نفس و رضایت خاطر، و به کار رفتن این واژه از آن جهت است که مهر جنبه اهدایی و پیشکشی و عطیه دارد
36- البقره: 237
یعنی: «هرگاه زنان را قبل ازهمبستری طلاق دادید، نیمی از مهر آنان را پرداخت نمائید»
37- النساء: 24
38- نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج15، ص75
39- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج103، ص349
40- همـان
41- همـان
42- المحقق الحلی، جعفر بن الحسن، شرایع الاسلام، ج2، ص545
43- نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام، ج43، ص113
44- المحقق الحلی، جعفر بن الحسن، پیشین، ص548
45- نجفی، محمدحسن، پیشین، ص 52
46- المحقق الحلی، جعفر بن الحسن، پیشین، ص547
47- همان، ص 549
48- کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی،ج 1، صص139و151
49- نجفی، محمدحسن، پیشین، ج30، ص107
50- النساء: 4
51- المحقق حلی، جعفر بن الحسن، پیشین، ص546
52- نجفی، محمدحسن، پیشین، ج29، ص 25
53- الموسوی الخمینی، روح ا;، تحریر الوسیله، ج2، ص25
54- نجفی، محمد حسن، پیشین، ص212
55- الحرالعاملی، محمد بن الحسن، پیشین، ج15، ص5
همچنین می توان به کتب ذیل مراجعه نمود
الف- الشهید الاول،المکی العاملی،اللمعه الدمشقیه، ج2، ص75 ب- نجفی، محمدحسن، پیشین،ج31، ص47
56- الموسوی الخمینی، روح ا; ، پیشین، ج2، کتاب النکاح، فصل مهر، مسئله1
57- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، ج1، ص193
58- الشهید الاول، مکی العاملی، محمدبن جمال الدین، غایه المراد فی شرح نُکت الارشاد، ج3، ص113
59- الشهید الثانی، الجبعی العاملی، زین الدین، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ص338
60- الطباطبائی، علی بن محمد علی، ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل، ج11،کتاب نکاح، ص321
61- نجفی، محمد حسن، پیشین، ج 31، ص 107
62- همان، ص108
63- النساء: 4
64- نجفی، محمد حسن، پیشین، ج31، ص41؛ و همچنین می توان به منبع ذیل مراجعه نمود
الف- الشهید الثانی، الجبعی العاملی، زین الدین، مسالک الافهام، ج1، ص421
65- ماده 377 ق.م
66- طاهری، حبیب ا;، حقوق مدنی(5)، ص175
67- همان، ص 176
همچنین ماده (378) ق.م در مورد این که بایع قبل از اخذ ثمن مبیع، آن را به مشتری تسلیم نماید می گوید
«اگر بایع قبل از اخذ ثمن مبیع را به میل خود تسلیم مشتری نماید، حق استرداد آن را نخواهد داشت، مگر به موجب فسخ در مورد خیار»
68- الشیخ المفید البغدادی، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعه، ج 1، ص 510
69- ماده (1082) ق م: « به مجرد عقد، زن مالک مَهر می شود و میتواند هرنوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید»
70- عمید، حسن، فرهنگ لغت فارسی، ص 1194

حقوق و وظایف مشترک زوجین نسبت به یکدیگر

همین که نکاح به درستی واقع شد، حقوق و تکالیفی برای زن و شوهر ایجاد می کند که حقوقدانان از آن به « آثار نکاح » تعبیر می کنند. نکاح فاسد هیچگونه حق و تکلیفی را ایجاد نمی کند، امّا به محض اینکه نکاح صحیحی با کلیه شرایط معتبره شرعی و قانونی واقع شود، برای زوجین حقوق و تکالیفی را ایجاد می کند. ( قانون مدنی ماده 1102(
این حقوق و تکالیف بخشی مربوط به امور غیرمالی و بخشی در رابطه با امورمالی است و نیز بخشی مشترک بین زوجین است که باید آنها را مراعات نمایند و همچنین بخش دیگر مختص به زن یا شوهر است، یعنی زوجین پس از ایجاد علقه نکاح و تحقق زوجیت، هر کدام هم حقوق و تکالیف مختص به خود را دارند و هم حقوق و تکالیف مشترک
در قانون مدنی و قوانین دیگری که در این رابطه تدوین شده است، حقوق و تکالیف زوجین به طور مبسوط مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین اهل بیت (علیهم السلام) در روایات متعددی و فقهای امامیه در باب نکاح به تفصیل، به بیان حقوق و تکالیف زوجین پرداخته اند. حال این سئوال مطرح می شود که آیا قوانین و حقوقی که در قانون مدنی برای زوجین در نظر گرفته شده است، علاوه بر تعیین حقوق و تکالیف زوجین، می تواند ضامن ایجاد آرامش و امنیت در کانون خانواده گردد یا خیر؟
آنچه در پاسخ به این سئوال می توان بیان نمود، آنست که باید توجه داشت، نه قانـون و نه ضمانت اجـرای آن هیـچکدام نمی توانند آن آرامشی را که در خانواده لازم است تأمین نمایند و سعادت خانواده را برای همیشه تضمین کنند. آنچـه در خوشبختـی خانواده بیش از هر چیـز مؤثراست، اخلاق و برخورد صحیح و اصولی آنان است. این زن و شوهرند که با صفا و صمیمیت خود می توانند از زندگـی معقولی برخوردار باشند و با وفاداری نسبت به هم و اشتراک مساعی و گذشت نسبت به یکدیگر، زندگی را رونق بخشیده و به آن صفا بخشند
بنابراین زن و مرد قبل از آنکه به فکر قانون و ضمانت اجرای آن باشند، باید به فکر اخلاق و صفای درون باشند. در عین حال قانونگذار مؤظف است در قانون، حقوق و تکالیف را بطور مشروح بیان نماید تا درصورت تخلف هریک از زوجین از وظیفه خود،براساس قانون با او برخورد شود. (مواد قانونی 1102الی 1119قانون مدنی) (1)
با توجه به مطالب فوق، در این قسمت به بیان وظایف زوجه در قبال زوج از منظر کتاب و سنت می پردازیم

گفتار اول : وظایف زوجین نسبت به یکدیگر از منظر قرآن

قرآن کریم طی آیات بسیاری به موارد ازداوج و مسائل خانواده و اینکه زن و شوهر به مانند لباسی هستند که یکدیگر را می پوشانند و مایه آرامش و انس یکدیگر می شوند اشاره داشته است. در مورد وظایف زوجین نسبت به یکدیگر هم درسوره بقره، آیه 228 به طور کلی به این موضوع که هر یک از زوجین نسبت به دیگری وظایفی دارند اشاره داشته است. چنانچه در انتهای این آیه می فرماید: « و لهنّ مثل الّذی علیهنّ بالمعروف و للرجال علیهنّ درجه و الله عزیز حکیم »
بنابراین همان طور که برای مردان حقوقی بر عهده زنان گذارده شده، همچنین زنان حقوقی بر مردان دارند که آنها موظف هستند به خوبی رعایت نمایند و مردان را بر آنها برتری هست و خداوند توانا و حکیم است. (2)
در توضیح این آیه می توان گفت: با توجه به اختلاف دامنه داری که بین نیروی جسمی و روحی زن و مرد وجود دارد، مدیریت خانواده بر عهـده مرد و معاونت آن بر عهده زن گذارده شده است و این تفاوت مانع از آن نخواهد بود که از نظر مقامات معنوی و دانش و تقوی گروهی از زنان از بسیاری از مردان پیشرفته تر باشند

معنای واژه « معروف »

این واژه که به معنای کار نیک و معقول و منطقی است، در این گونه آیات، دوازده مرتبه تکرار شده است تا هشداری به زنان و مردان باشد که هرگز از حق خود سوء استفاده نکنند، بلکه با احترام به حقوق متقابل یکدیگر در تحکیم پیوند زناشوئی و جلب رضای الهی بکوشند

مفهوم عبارت « ا; عزیز حکیم »

این عبارت در انتهای آیه، اشاره ای است به این موضوع که حکمت و تدبیر الهی ایجاب می کند که هرکس در جامعه به وظایفی بپردازد که قانون آفرینش برای او تعیین کرده است و با ساختمان جسم و جان او هماهنگ است. حکمت خداوند ایجاب می کند که در برابر وظایفی که برعهده زنان گذارده، حقوق مسلّمی قرارگیرد، تا تعالی میان وظیفه و حق برقرار شود. (3)

گفتار دوم : شناسایی وظایف مشترک زوجین

بعضی از تکالف غیر مالی، بر عهده هر دوی زوجین قرار داده شده است؛ و برخی از آنها مختص به زوج و تعدادی دیگر مختص به زوجه می باشند. تکالیف غیر مالی که قانونگذار بر عهده زوجین قرار داده است عبارتند از

1) سکونت مشترک

هدف اصلی نکاح تشکیل خانواده و در کنار یکدیگر بودن است که بخش عمده ای از آرامش و ارتباط عاطفـی از این جا سرچشمه می گیرد و رسیدن به این هدف با جدایی آنان امکان پذیر نیست
لذا بر مرد واجب است که برای همسر خود خانه ای مناسب تدارک ببیند و بر زن واجب است که در منزلی که از سوی همسر تهیه شده سکونت پذیرد. (4)
قانون مدنی در باب وظیفه شوهر حکم صریحی ندارد، ولی عرف مسلّم آن را از لوازم حسن معاشرت با زن می داند. لذا در اینصورت بر زن واجب است در منزلی که شوهر فراهم ساخته سکونت نماید، اگرچه در محل تولد و نشو و نمای خود نباشد و اگر امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. اما درصورتی که زوجه بواسطه شرط ضمن عقد حق تعیین و انتخاب مسکن را از آن خود کند، در اینصورت چون زوج این حق را به زوجه واگذار نموده و این شرط را پذیرفته است، بایستی مطابق میل و درخواست زن منزل تهیه نماید. گفتنی است بسیاری از فقها معتقدند در صورت عدم شرط نیز، زن می تواند مطالبه منزل شخصی نماید؛ بدین معنا که اگر زوج منزلی دارد که در آن اشخاص دیگری زندگی می کنند، زوجه ملزم به پذیرش سکونت مشترک در چنین منزلی نیست
مرحوم محقق حلی (ره) در شرایع بیان می کند: « و لها المطالبه بالتفرد بالمسکن عن مشارکه غیرالزوج »، و مرحوم صاحب جواهر در شرح این بیان می فرماید: (5) « ; و از برای بانوست که مطالبه منزلی بنماید که در آن مشارکت با غیر زوج نباشد، حال چه این مشارکت موجب ضرر باشد یا نباشد. لیکن دراینصورت قدرت مرد هم بایستی مورد توجه قرار گیرد، زیرا تدارک مسکن مناسب از مصادیق معاشرت به معروف و نگهداری همسر به نحو شایسته است که خداوند بدان امر فرموده: « آنان را مورد ضرر قرار ندهید تا در فشار و ضیق نیفتند». از این آیه استفاده می شود که چنین حقی برای زوجه وجود دارد
در این صورت اگر مرد منزل مناسب تدارک دید و زن از سکونت در آن امتناع ورزید، فقها نظر داده اند: « إنّما یتحقق نشوز المرأه بالمنع من المسکنه فیما یلق بها»؛ (6) همانا اگر زن زیر بار منزلی که شایسته حال او بوده و مرد آن را تدارک دیده، نرفت نشوز زن و تخلف از وظیفه زناشویی درباره او صادق است
این تکالیف از لوازم اتحاد معنوی زن و شوهر و تشکیل خانواده است و به همین جهت، از قواعد مربوط به نظم عمومی است. در نتیجه، هرگاه زن وشوهر درباره جدایی از یکدیگر و داشتن مسکن جداگانه توافق کرده باشند، این قرارداد هیچ الزامی برای آنان ایجاد نمی کند
تکلیف مربوط به سکونت به وسایل گوناگون از طرف قانونگذار تضمین شده است
1) به حکم قاعده، زنی که حاضر به سکونت در خانه شوهر نیست، یا مردی که زن خود را نمی پذیرد، ممکن است بطورمستقیم و به اجبار ناگزیر از انجام آن شود. ولی جنبه شخصی بودن این تکلیف مانع از اینست که خواهان اجبار بتواند از اجبار مستقیم نتیجه مطلوب را بگیرد
2) دادگاه می تواند به منظور اجبار زن یا شوهر، از جریمه مالی استفاده کند، بدین معنی که برای هر روز تأخیر در اجرای حکم دادگاه مبلغی را معین سازد که شخص متخلف به طرف دیگر بپردازد. ( ماده 729 ق.آ.د.م)
3) شوهری که از پذیرفتن زن در خانه خود امتناع می ورزد، ملزم است که مسکن دیگری برای او تهیه کند. از سوی دیگر زنی که از ایفای این وظیفه امتناع می کند حقی بر نفقه ندارد، یعنی شوهر می تواند در برابر تخلف او، از دادن مخارج زندگی زن امتناع کند.(ماده 1108ق.م)
4) زن حق دارد از مردی که کانون خانواده را رها کرده و حاضر به سکونت مشترک با زن نیست به عنوان سـوء معاشرت، ترک خانواده و ایجاد « عسـر وحـرج » درخواست طلاق کند؛ (ماده1130) ق.م
و شوهر زنی که از سکونت با او امتناع دارد با رجوع به دادگاه اجازه طلاق بخواهد
5) علاوه بر تمام ضمانت اجراهای ویژه این تکلیف، زن یا شوهری که به تعهد خویش در باب سکونت مشترک با همسر عمل نکرده است، بر طبق قواعد عمومی مسئولیت مدنی، ممکن است به جبران خسارت ( مادی یا معنوی ) ناشی از تقصیر خویش محکوم شود. همین قاعده در مورد سایر تکالیف، از جمله حسن معاشرت و معاضدت، نیز جاری است. (7)


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید