
پروژه دانشجویی تحقیق دین و جامعه فراسکولار؛ نقدی بر نظریات هابرماس درباره دین در جهان مدرن تحت word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق دین و جامعه فراسکولار؛ نقدی بر نظریات هابرماس درباره دین در جهان مدرن تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق دین و جامعه فراسکولار؛ نقدی بر نظریات هابرماس درباره دین در جهان مدرن تحت word
چکیده
درآمد
جامعه فراسکولار
ویژگیهای جامعه فراسکولار
1 تکثرگرایی ایدئولوژیکی
2 نظام سیاسی لیبرال و بیطرف
3 محوریت عقل
عقل سلیم و دین
عقل سلیم و علم
آیا علم و دین متعارضاند؟
حضور حاشیهای دین
عرفیسازی دین
دین و مرجعیت علم و عقل عرفی
معنا و مفهوم تکثرگرایی ایدئولوژیکی
نسبیت فهم و نسبیت حقیقت
پلورالیزم دینی
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق دین و جامعه فراسکولار؛ نقدی بر نظریات هابرماس درباره دین در جهان مدرن تحت word
ابن سینا، علی، کتاب نفس شفا، شارح و مترجم محمدحسین ناییجی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم،1387
پارسانیا، حمید، «زمینههای عقیدتی و اجتماعی پلورالیزم»، کتاب نقد، ش چهارم، 1376
پارسانیا، حمید، «سکولاریسم و معنویت»، علوم سیاسی، ش 32، سال هشتم، 1384
پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه، قم، معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسلامی، 1389
پالس، دانیل، هفت نظریه در باب دین، ترجمه محمد عزیز بختیاری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی اما خمینی(ره)،
پیوزی، مایکل، هابرماس، ترجمه احمد تدین، تهران، هرمس، 1379
چالمرز، آلن، چیستی علم، ترجمه سعید زیباکلام، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،
حسینی، سیدحسن، پلورالیسم دینی یا پلورالیسم در دین، تهران، سروش، 1382
ربانیگلپایگانی، علی، نقد مبانی سکولاریسم، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، 1382
سروش، عبدالکریم، صراطهای مستقیم، مؤسسه فرهنگی صراط، چاپ اول، تهران،
شجاعیزند، علیرضا، دین، جامعه و عرفی شدن، تهران، تهران، 1380
کانت، ایمانوئل، دین در محدوده عقل تنها، ترجمه منوچهر صانعی، تهران، نقش و نگار، 1381
کورنر، اشتفان، فلسفه کانت، ترجمه عزتالله فولادوند، تهران، خوارزمی، تهران، 1376
گشه، مارسل، دین در دموکراسی و حقوق بشر، ترجمه امیر نیکپی، تهران ثالث، 1385
گفتگو، «زبان دین و زبان سکولار در گفتگو با پرفسور یورگن هابرماس»، معرفت، ش 57، 1381، 111ـ1118
ویلم، ژان پل، جامعه شناسی ادیان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، 1377
هابرماس، یورگن، مهندسی ژنتیک و آینده سرشت انسان، ترجمه یحی امامی، تهران، نقش و نگار، 1384
هات، جان اف، علم و دین، ترجمه بتول نجفی، تهران، کتاب طه، 1382
Habermas, Theory of Communicative Action, vol1, translated by Mac Carthy, Beacon press, boston,
Oxford English dictionary, vol:IX, Clarendon press,
چکیده
فراسکولاریسم و یا پذیرش حضور دین در یک جامعه سکولار، ایدهای است که امروزه برخی متفکران لیبرال از آن سخن میگویند. یورگن هابرماس، از جمله کسانی است که به طرح این ایده پرداخته و چگونگی حضور دین در جهان مدرن و نقش و جایگاه آن را مورد بحث قرارداده است. هرچند تلاش وی عمدتاً این است که عصر دین را خاتمه یافته اعلام نموده و عقل را جایگزین آن نماید، اما در آثار و اظهارات اخیر خود راجع به دین، تا حدودی دیدگاه گذشته خویش را تعدیل نموده و برخی کارکردهای بیبدیل دین را مورد تأکید قرار داده است. وی به نقش دین در معنا بخشی به زندگی اشاره نموده و پذیرفته است که زبان دینی، در عرصه اخلاقیات از یک توانایی و ظرفیت فوق العاده برخوردار است که نمیتوان از آن چشم پوشی نمود. با این وجود، اظهارات جدید هابرماس را در این مورد نمیتوان به مفهوم پیدایش یک تحول واقعی در نگرش وی راجع به دین دانست. وی همچنان دین را از نگاه یک فرد سکولار نگریسته و نه تنها جایگاهی بسیار محدود و حاشیهای به آن اختصاص میدهد، بلکه سعی میکند همان کارکردهای معنایی و اخلاقی دین را نیز کاملاً به افق سکولار ببرد. این مقاله، دیدگاههای وی را در این زمینه طرح نموده و به ارزیابی نقاط قوت و ضعف آن پرداخته است.
کلید واژهها: دین، عقلانیت، مدرنیته، علم، سکولاریسم، فراسکولاریسم، هابرماس
درآمد
عقلانیت در اندیشه بسیاری از متفکران علوم اجتماعی از یکسو، به عنوان شاخص اصلی مدرنیته معرفی شده و از سوی دیگر، به عنوان رقیب و جایگزین دین قلمداد شده است. یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعهشناس معاصر آلمانی، از جمله کسانی است که در توجیه این دیدگاه و مستدل ساختن آن از هیچگونه تلاشی فروگذار نکرده است. وی از جدیترین متفکران مدافع مدرنیته و عقل روشنگری در زمان حاضر بوده و گوهر مدرنیته را، حاکمیت عقل بر زندگی و اندیشه بشر معرفی میکند. تعلق خاطر هابرماس به تفکر روشنگری از یکسو، و الهامپذیری وی از ماتریالیسم تاریخی مارکس از سوی دیگر، موجب گردیده که وی دیدگاه چندان مثبتی نسبت به دین نداشته باشد. اغلب آثار وی، به ویژه آثاری که در آنها دیدگاه تکاملی خود را در قالب بازسازی ماتریالیسم تاریخی به بحث میگذارد، حاوی دیدگاههای منفی و کاملاً بدبینانه نسبت به دین هستند. چنانچه وی با تبعیت از مارکس کوشیده است دین را به عنوان یک ابزار ایدئولوژیک تلقی کند که برای توجیه ستم اجتماعی و توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه به خدمت گرفته میشود
در اظهارات دیگر هابرماس راجع به دین، نگرش کارکردگرایانه غلبه دارد. وی از دید یک فیلسوف اجتماعی، به مطالعه دین پرداخته و توجه خود را بر کارکردها، به ویژه کارکردهای اجتماعی دین متمرکز نموده است. رهیافت کارکردگرایانه نسبت به دین، به دلیل تناسب آن با رشته جامعهشناسی، به عنوان یکی از رویکردهای مهم جامعهشناسی توسعه فراوانی در این رشته یافته است. جامعهشناسان در این رهیافت متمایلاند که دین را به عنوان یک نهاد اجتماعی و در کنار سایر نهادهای جامعه مورد مطالعه قرار داده و به بررسی کارکردها، به ویژه کارکردهای اجتماعی آن بپردازند. کارکردگرایان، غالباً دین را محصول و فراورده بشری تلقی نموده و پیدایش آن را مرهون برخی نیازهای فردی و اجتماعی بشر میدانند. فوئرباخ، مارکس، دورکیم و فروید چهرههای اصلی و عمده این رویکرد هستند که به جای کنکاش در منشأ دین، به سراغ علل غایی آن رفتهاند.2 در قالب این رویکرد، هابرماس نیز تلاش نموده دین را به عنوان محصول و فراورده صرفاً بشری و متعلق به دوران جهل و کودکی بشر قلمداد نماید که انسانها در مرحله خاصی از تحول ذهنی و اجتماعی خویش و در پاسخ به نیازهای معینی آن را ساخته و پرداختهاند
در آثار و اظهارات اخیر هابرماس راجع به دین، سخن از فراسکولاریسم به میان آمده و وی تأکید نموده که دین میتواند حضور خویش را حتی در مدرنترین جوامع نیز تداوم بخشد. وی از جامعه فراسکولاری سخن میگوید که خود را با تداوم حضور دین در یک محیط شدیداً سکولار تطبیق میدهد. تعدیل نسبی موضع هابرماس در قبال دین و پذیرش نقشی هرچند فرعی برای آن، نمیتواند به مفهوم پیدایش یک تحول واقعی در نگرش وی راجع به دین باشد. همانگونه که خواهیم دید، وی به جای آنکه خواهان حضور واقعی دین در جامعه باشد، بیشتر به دنبال سکولارسازی جامعه است که امروزه به شیوه جدیدی از سوی نیروهای سکولارساز جوامع غربی دنبال میشود
جامعه فراسکولار
هابرماس در سال2001 و حدود یک ماه پس از حادثه 11 سپتامبر، در مراسمی به مناسبت دریافت جایزه صلحی که از سوی اتحادیه ناشران آلمانی به او اهداء گردید، به ایراد سخنرانی پرداخته و در آن، نقش و جایگاه دین را در جوامع مدرن مورد بررسی قرار داده است. در این سخنرانی، که تحت عنوان «ایمان و معرفت» ایراد گردیده، مسائل مختلفی در مورد دین و جایگاه آن در جهان نوین و همچنین رابطه آن با هر یک از علم و عقل مورد بحث قرار گرفته است. وی از جامعه فراسکولار سخن گفته و تلاش نموده به تفسیری از واژه «سکولاریسم» بپردازد که تا حدودی با دین سازگار بوده و نسبت به آن خصومتی نداشته باشد. وی با اشاره به پیدایش مفهوم «سکولاریسم» و تفسیرهای متفاوتی که از آن به عمل آمده، دو تفسیر رایج از این اصطلاح را، که وی از آنها تحت عنوان «الگوی جایگزینی» و «الگوی خلع ید» نام برده، مردود میشمارد. وی، خاطر نشان میکند
سکولارشدن در جوامع اروپایی، ابتدا معنی حقوقی انتقال اجباری داراییهای کلیسا به مقامات دولت سکولار را داشت. در مراحل بعدی، این معنا به ظهور فرهنگی و اجتماعی عصر مدرن به طور کل، منتقل گردید. از آن زمان به بعد، سکولار شدن با داوریهای متضاد همراه بوده و بستگی به این داشته که آیا ما این امر را مهار کردن موفقیتآمیز اختیارات کلیسا توسط قدرت دنیوی تلقی کنیم، یا آن را نوعی خلع ید بدانیم. بر اساس تلقی اول، سکولاریسم به این مفهوم است که شیوههای دینی تفکر و زندگی در تمامی امور مهم، توسط شیوههای عقلانی جایگزین شده است. مطابق با روایت دوم، این فرایند، تصرف غاصبانه تلقی شده و بیاعتبار جلوه داده میشود. مدل «جایگزینی» که خودش را به عنوان تفسیری از عصر مدرن افسون زدایی شده پیشنهاد میکند، مدلی است که نسبت به پیشرفت خوش بین است. در حالیکه، مدل خلع ید، به تفسیری از تئوری زوال، یعنی عصر مدرن بیخانمان منجر میشود
هابرماس بر این است که این دو روایت از سکولاریسم، اشتباه مشابهی مرتکب میشوند. این روایتها، تلاش دارند سکولارشدن را «نوعی بازی همه یا هیچ» میان نیروهای تولیدی علم و تکنولوژی سرمایهداری لجام گسیخته از یکسو، و نیروهای محافظهکار دین و کلیسا از سوی دیگر، مدنظر قرار دهند. این تصویر با یک جامعه فراسکولاری، که خود را با تداوم حضور اجتماعات دینی در یک محیط به طور فزاینده سکولار تطبیق میدهد، سازگاری ندارد. وی تأکید میکند
چنین تصویری از سکولاریسم، محدود و تنگنظرانه بوده و نقش متمدنسازی عقل سلیم را که به طور دموکراتیک آگاه شده، نادیده میگیرد؛ عقلی که در همهمه صداها در عرصه نزاع میان فرهنگها، راه خودش را به عنوان یک گروه سوم باز میکند و میتوان گفت که آشفتگی مبارزه فرهنگی ناشی از آراء رقیب را هدف قرار میدهد
الگوی سکولارشدن در اندیشه هابرماس، از همان الگوی کانت تبعیت میکند. وی تلاش کانت را اولین نمونه مهم از واسازی عرفی کننده و در عین حال، نجاتبخش حقایق دینی معرفی میکند. وی به نقش محوری عقل سلیم اشاره نموده و آن را به عنوان یک نیروی سوم در برابر آنچه داعیههای متعارض «ایمان» و «معرفت» نامیده، مورد توجه قرار میدهد
ویژگیهای جامعه فراسکولار
هابرماس، ویژگیهایی را برای جامعه فراسکولار بیان نموده که نشان میدهد این جامعه، در عرصههای اساسی خویش همچنان سکولار است با این حال، دین نیز میتواند حضور خود را در آن تداوم بخشد. ویژگیهای جامعه فراسکولار را میتوان به موارد ذیل خلاصه نمود
1 تکثرگرایی ایدئولوژیکی
بر اساس اظهارات هابرماس، یکی از ویژگیهای اساسی جامعه فراسکولار، تکثرگرایی ایدئولوژیکی است. وی تأکید میکند که پیروان هر یک از گروههای دینی باید واقعیت تکثرگرایی را مورد توجه قرار داده و بپذیرند که در یک جامعه کثرتگرا، گروههای مذهبی دیگری نیز حضور دارند، علم و ایدئولوژیهای بشری نیز حضور داشته و حکومت سکولار یک واقعیت عینی به شمار میرود.5 وی معتقد است که مؤمنان در جامعه مدرن باید سه نکته را مدنظر قرار دهند
نخست اینکه آگاهی دینی پیش از هرچیز باید با ناهماهنگی شناختی در مواجه با دیگر فرقهها و مذاهب سازگار گردد. ثانیاً، دین باید خودش را با صلاحیت علوم نگهدارنده انحصار اجتماعی دانش سکولار تطبیق دهد. و در نهایت، دین باید با مفروضات یک دولت مبتنی بر قانون اساسی، که خودش را بر پایههای اصول اخلاقی دنیوی توجیه میکند، موافق باشد
در واقع، میتوان گفت که جامعه فراسکولار در اندیشه هابرماس، یک جامعه دنیوی است که بر اساس اصول این جهانی نظم و سامان مییابد. این جامعه، حضور گروهها و اجتماعات مختلف دینی و عقیدتی را در درون خویش میپذیرد، اما به مثابه یک جمع، خود را به مجموعه واحدی از اعتقادات و ارزشهای غایی متعهد نمیداند
2 نظام سیاسی لیبرال و بیطرف
از دیگر ویژگیهای جامعه فراسکولار در اندیشه هابرماس، حاکمیت یک نظام سیاسی لیبرال و مبتنی بر قانون اساسی است که مشروعیت ساختار قدرت خود را نه بر اساس دین، بلکه بر اساس اصول دنیوی و عقلانی توجیه میکند. وی تأکید میکند که اگر جهان بینیهای رقیب، با آگاهی از خطاپذیری خودشان یاد بگیرند که با واقعیت تکثرگرایی، به شیوه غیر خشونتآمیز، یعنی بدون از هم گسیختن همبستگی اجتماعی، یک اجتماع سیاسی رفتار کنند، آنگاه مبانی سکولار جدایی دین از سیاست در یک جامعه فراسکولار را درک خواهند کرد. وی دولت لیبرال را یک دولت بیطرف معرفی میکند که به خصوص سعی خواهد نمود در برابر ادعاهای متعارض دانش و ایمان، بیطرفی خود را حفظ نموده و از انحراف تصمیمگیریهای سیاسی به نفع یکی از طرفین اجتناب ورزد
3 محوریت عقل
