
پروژه دانشجویی تحقیق بررسی وشناخت مردگرایی زنان متأهل و عوامل تأثیر گذار بر روی آن به منظور کاهش مرد گرایی در جامعه تحت word دارای 163 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق بررسی وشناخت مردگرایی زنان متأهل و عوامل تأثیر گذار بر روی آن به منظور کاهش مرد گرایی در جامعه تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی وشناخت مردگرایی زنان متأهل و عوامل تأثیر گذار بر روی آن به منظور کاهش مرد گرایی در جامعه تحت word
فصل اول
کلیات پژوهش
1- مقدمه
2 – بیان مسئله
3 – اهداف تحقیق:
4 – ضرورت واهمیت تحقیق:.
6 – دیاگرام تحقیق:
7- تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق
فصل دوم
پیشینه پژوهش
1-مقدمه
2- تعریف
1-2 – زن ومرد وعشق
2-2 – برابری جنسی
3-2- فرهنگ
4-2- زنان
5-2- آنومی اجتماعی
6-2- کنترل اجتماعی
7-2- ازدواج
3- عوامل موثر بر موضوع
1-3- تربیت خانوادگی
2-3- ارتباطهای نامشروع
3-3- خستگی جنسی
4-3- فرهنگ
5-3- زنان
6-3- شخصیت
7-3- مهاجرت
4- آثار و تبعات موضوع
1-4- فحشا
2-4- آسیب جسمانی
3-4- خود آرائی
4-4- فرهنگ
5-4- فساد اخلاقی
5- نظریه ها
1-5- فروید و اریک فروم : غریز جنسی
2-5- مورگان : تک همسری
3-5- با خوفن : روابط جنسی
4-5- رولومی: روابط جنسی
5-5- رادکلیف براون : رابطه اجتماعی
6-5- دورکیم انحراف
7-5- انحراف از دیدگاه اسلامی
6- وضع موجود درجامعه
1-6- مشکلات بزرگ جوامع کنونی
2-6- زوجهای امروزی
3-6- روابط جنسی
4-6- ازدواج و روابط زناشوئی
فصل سوم
روش پژوهش 1- مقدمه
2- جامعه آماری
3-حجم نمونه و روش نمونه گیری
5- روش جمع آوری اطلاعات
6- روش آماری
فصل چهارم
تجزیه وتحلیل داده ها
1- مقدمه
فصل پنجم
بحث ونتیجه گیری
1- بحث و نتیجه گیری
2- تنگناها و محدودیت های پژوهش
3- پیشنهاد های پژوهش
خلاصه پژوهش
جامعه آماری
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری
روش جمع آوری اطلاعات
منابع :
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق بررسی وشناخت مردگرایی زنان متأهل و عوامل تأثیر گذار بر روی آن به منظور کاهش مرد گرایی در جامعه تحت word
1- ستوده ، هدایت الله ، 1378 ، آسیب شناسی اجتماعی ، تهران ، نشر آوای نور
2- ساعتچی ، محمود ، 1381 ، اصول روان شناسی ، تهران ، نشر امیر کبیر
3- چلبی ، مسعود ، 1381 ، بررسی تجربی نظام شخصیت در ایران ، نشر موسسه پژوهشی فرهنگ
4- آقاپور ، سید مهدی ، 1368 ، پژوهشی تحلیلی در جامعه شناسی ورزشی ، نشر سازمان تربیت بدنی
5- شیخی ، محمد تقی ، 1382 ، جامعه شناسی مسائل اجتماعی و مددکاری اجتماعی ، نشر حدید
6- فنادان ، منصور ، 1375 ، جامعه شناسی ، مفاهیم کلیدی ، نشر آوای نور
7- آشفته تهرانی ، امیر ، 1380 ، جامعه و جامعه شناسی ، نشر فرهنگ
8- امامی ، مهدی ، 1382 ، مبانی جمعیت شناسی ، نشر سمت
9- لینگ گهر ، عبدالحسین ، 1385 ، قشر بندی و نابرابری های اجتماعی ، نشر توتیا
1-مقدمه
مرد گرایی زنان پدیده ای بشری که امروز جزو پدیده های اجتماعی کنار پدیده های جهان طلاق، جرائم، اجتماعی و; مورد توجه قرار گرفته است ودرصدد مقابله با آن بر آمده اند اما باید قبل از آن این پریدن شناخت وعوامل مؤثر بر آن را شناسایی کرده چرا که در هر کشور وجامعه ای این پدیده دیده شده است
مرد گرایی دارای معنای ومفاهیم زیادی است وتعریفای زیادی ازآن به عمل آمده وتقسیم بندی های مختلفی ازآن شده است
مردگرایی زنان نتیجه در رفتار درونی است که ناشی از ناکامی در خود بروز می کند وبنابر عقیده آن را تقسیم بندی ومرتب می کنیم
مردگرایی ناشی از بی هنجاری بسیاری در بیان عوامل تأثیر گذار مانند جنس،فاصله سنی،بیوگی،مجرد،مطلقه بودن،نداشتن فرزند،تمرکزجمعیت،اقامت در شهرهای بزرگ،بالا بودن هزینه های زندگی،بحران های اقتصادی اعتیاد،سوءسابقه اختلافات خانوادگی،اختلال روانی را مؤثر می دانند گروهی دیگر وجود طبقات اجتماعی در هر جامعه ای بدون اراده افراد بشر بوجود می آیند در بروز این پدیده بشری که در کنار پدیده های دیگر مؤثرمی دانند مرد گرایی در تمام طبقات اجتماعی چه در طبقه بالا وچه در طبقه متوسط ویا پایین دیده می شود برخی از صاحب نظران از خدمت های زندگی مفهوم سبک زندگی را خارج کرده اند وگفته اند که سبک زندگی شامل نحوه گذراندن اوقات فراغت،ورزش، میهمانی دادن، هدیه دادن،دست دادن،نحوه صحبت کردن می شود که تحت تأثیر پایگاه طبقاتی شخص قراردارد. میعاد گاه معاشرت وملاقات با دوستان وهمتایان نیز ظاهراً با موفقیت های طبقانی اشخاص بی ارتباط نیست
مردگرایی پدیده ای بشری است که محصول زندگی وی در اجتماع می باشد ودر کنارپدیده هایی چون بزهکاری وجرائم دیگر قابل توجه می باشد وبرای کنترل آن در جهت کاهش آن باید اندیشید وبرنامه ریزی دقیق انجام داد
این پدیده مانند دیگر پدیده های اجتماعی چون طلاق،اعتیاد،فرار از خانه،; در همه جوامع دیده می شود وامکان ریشه کن کردن آن به طور کلی منتفی است اما این پدیده را می توان کنترل کرد وبرای کنترل آن مانند هر پیامد اجتماعی باید ابتدا آن را شناخت وازدیدگاههای متفاوت به آن نگریست وعلتها را یافت وبررسی کرد سپس در جهت کاهش آن اقدام نمود
می توان گفت مردگرایی زنان پدیده سنجیده ای است ونمی توان به راحتی راهکاری جهت کنترل یا کاهش آن پیدا کرد نظریات مختلفی در مورد مرد گرایی وجود دارد. که نتیجه مستقیم وغیرمستقیم عملی است که شخص وبانی آن را انجام داده است واز نتیجه عملش آگاه بوده است
2- تعریف
1-2 – زن ومرد وعشق
برای تشکیل جفت تنها وجود مرد وزن کافی نیست بلکه یک رابطه درونی وعامل عشقی ومحبت لازم است بسیاری از زنان ومردان برای این که تنها نباشند یا برای این که اولاد داشته باشند ویا به علل دیگر با هم ازدواج نموده اند واغلب هر دو طرف فاقد عوامل اصلی واختلاط معنوی می باشند دو جنس متضاد با اراد،شخصی یا احساسات به هم نزدیک می شوند.موضوع عشق ومحبت جز وشرایط اولیه است. عشق پایه ازدواج را محکم نمی کند خیلی از زنان ومردان هستند که با وجود محبت وعشق که به هم دارند در زناشویی خوشبخت نیستند بعدعشق ممکن است پایدار نباشد وپس از چندی طرفین نسبت به هم سرد شوند در صورتی تفاهم وهم آهنگی از حیث اخلاق وفکر باشد وتمام عمر می توانند با هم زندگی نمایند پس زن وشوهر اگر بخواهد خوشبخت وسعادت مند شوند باید همدیگر جبران نموده یعنی مکمل یکدیگر کردند آدم وحوا در بهشت زمین به همدیگر رسیده اند مرد از حیث جم وروان با زن با هم مخلوط ومکمل یکدیگر هستند ولی متأسفانه از نظر رابطه عشقی خیلی کوتاه است(نوید،1381،ص 88)
همانطور که در مرد ملاحظه می شود زن ومرد وعشق دو جنس متضاد با اراد شخصی یا احساسات به هم نزدیک می شوند موضوع عشق ومحبت جزء شرایط اولیه است وآدم وحوا در بهشت زمین به همدیگر رسیده اند
یک رهگذر خطرناک وصعب العبور در مسیر زندگی جوانان .عشق،افسر زندگی وسعادت جاودانی است عشوه گیریهای شامپانی عشق است عشق تنها یک نوع جنون نیست بلکه ترکیبی از چند نوع جنون در قضایای مربوط به عشق فاصل میان پاکی وخطا یک بوسه است در زیر لفافه عشق چه جنایتها وتبهکاریها که نمی شود وچه آلودگیها بنام عشق مقدس انجام نمی گردد. مردان وزنان باید مراقب دامهای گوناگون عشق پاک باشند که پس از افتادن در آن زهائی وجود ندارد وکفاره یک لحظه غفلت وخوش بینی وتسلیم الفاظ ویا کارانه تو خالی شدن را گاهی در یک عمر هم نمی توان داد کسانی که از نظر محبت کمبودی دارند درمحرومیت بسر برده اند وخیلی زود تسلیم عشقها ومحبت ها می شوند همین محرومیت سبب می کرد که زود فریب بخورد وبه دام افتند باید بیش ازدیگران مراقب باشند.( مکارم شیرازی، 68،ص 75)
همان طور که در متن ملاحظه می شود. عشق کلمه زیبایی است که از آن باید بگیری ودر خطر است شروع به حرکت کن عشق انسان را زنده فکر می دارد وچه عشقهایی که انسان را نابود می کند
جوانانی که قبل از برخورداری از روابط جنسی شروع می بایست سالیان متمادی را در انتظار بگذرانند عملاًممنوعیتهای دینی واجتماعی را نادیده می گرفتند مهمتر آیا هیچ هیجان عاطفی وجنسی درآنان برانگیخته نمی شد آیا چنین افرادی قادر به عشق ورزیدن بودند این واقعیت تلخ که تعداد ولادتهای نامشروع نشانه برقراری روابط جنسی بیرون از محدوده زناشویی وبارداریهای قبل از ازدواج نشانه برقراری روابط جنسی قبل از ازدواج رسمی بوده عشق دهقانی در چارچوب ممنوعیتهایی که طالبان ازدواج می پذیرفتند باز هم آنان همسر خود را بالنسبه آزادانه بر می گریزند در نتیجه تعداد وصلتهای همراه با عشق به مراتب بیش از ان بود که معمولاً تصور می شود
( سگالن،1370،ص76)
عشق درجوامع همانطور که در متن ملاحظه میشود دهقانی وچه در جوامع شهری با مشکلات خاص روبه رو می باشد وهر دو جوامع باعث تولد فرزندان نامشروع می شود در هر رابط جنسی وجود دارد
2-2 – برابری جنسی
پاکدامنی شرط ایمان وآلودگی نشان ضعف ایمان است،غریزه جنسی طغیانگر است وبه کنترل حفاظت نیاز دارد در ارضای غریز جنسی ومحدودیت لازم است ولی ممنوعیت خلاف فطرت است ازدواج راهکار اسلام برای ارضای نیاز جنسی است جوانی که به عنوان آزادی جنسی واز روی راحتی طلبی ازدواج را ترک می کند ویا به تأخیر می اندازد وقابل ملامت است نه آن که به جای گناه و روابط نامشروع تن به ازدواج می دهد هر گونه را از ازدواج برای ارضای نیاز جنسی، تجاوز به حدود الامی است
(قرائتی، 1385، صص161 162)
ازدواج همانطور که در متن ملاحظه میشود راهکار اسلام برای ارضای نیاز جنسی است پاکدامنی شرط ایمان وآلودگی نشان ضعف ایمان است
برابری جنسی بدان معناست که زن ومرد عشق وحقوق و وظایف یکسان دارند وهمه از فرصت های مساوی در جامعه برخوردار هستند هم چنین برابری جنسی مربوط به عدالت وتقسیم مسئولیت ها است هم در جامع وهم درخانواده اگر جنسیت مانع از آن شود که ما بتوانیم نقاط قوت وضعف فرد را ببینیم این امری می تواند به تبعیض وفرصت های محدود برای فرد منجر شود هدف از این قانون آن است که با مرد وزن به طور یکسان برخورد شود این قانون برای هر دوجنس حائز اهمیت است گر چه این قانون توجه ویژه ای به موضع زنان دارد (سایت تساوی حقوق زن ومرد)
برابری جنسی همانطور که در متن ملاحظه میشود زن ومرد وحقوق یکسان دارند که از فرصت های مساوی در جامعه برخوردار شوند برابری جنسی مربوط به عدالت وتقسیم مسئولیت ها است هم در جامعه وهم در خانواده وجنسیت مانع آن نباید باشد
در صورت وجود یک گرایشی در مرد به وجود آمدن بی قراری جنسی پس از آغاز فعالیت جنسی از نظر مردآشکار وپیش پا افتاده هستند به ویژه اگر مرد مورد نظر قبلاً چند شریک دیگر را نیز تجربه کرده باشد با این که زن جوانتر برای مرد سالمند از نظر فیزیکی نمی تواند شریک جنسی مناسبی باشد اما در نظر بیشتر مردان همین عامل ناآشنایی بازن جدید موجب تنوع وجذابیت جنسی می گردد برخی از زنان خیلی از نظر جنسی زیاد به شوهرانشان علاقه مند نیستند ونسبت به آنها ملاحظه جنسی نیز ندارند در همین موارد مرد حق دارد لاقل ناخود آگاه از زن کناره بگیرد.( تقدمی،1381،ص 157)
روابط جنسی همانطور که در متن ملاحظه میشود زن جوان برای مرد سالمند از نظر فیزیکی نمی تواند شریک جنسی مناسبی باشد علاقه نداشتن زنان به همسرانشان از لحاظ جنسی در این امر باعث می شود که مرد از زن کناره گیری نماید
3-2- فرهنگ
معنی و مفهوم فرهنگ : برای فرهنگ معانی متعددی ذکر شده است . فرهنگ کلیت در هم تافته ای است شامل دانش ، دین ، هنر ، قانون ، اخلاق[1] و هر گونه توانائی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه بدست می آورد . هر چند که در عرف مردم عادی واژه فرهنگ مترادف با تربیت است و فرد بی فرهنگ را بی تربیت مینامند ولی این تعبیر اطلاق جزء بر کل است
فرهنگ اسلامی و غیر اسلامی : فرهنگ اسلامی همانگونه که از پسوند آن معلوم است فرهنگی است که مبتنی بر موازین شرع مقدس است و هماهنگ با جهانبینی و ایدئولوژی خاص آن باشد . اما فرهنگ غیر اسلامی شامل مجموعه فرهنگهایی است که اسلام را به عنوان تنها ملاک و منطق ارزش گذاری رفتارهای فردی و اجتماعی نپذیرفته باشند (مکارم شیرازی ، 1372 ، ص 18 )
فرهنگ کلیت در هم تافته ای است شامل دین ، هنر ، دانش ، قانون و هر گونه توانائی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه بدست می آورد واژه ی فرهنگ مترادف با تربیت است
اولین هنری که انسان به وجود آورد نقاشی است خاستگاه هنربرخاسته از میل جنسی وبه نسبت اجتماعی می شود هنرهای خاستگاه فرهنگی واجتماعی تا ابزاری پیدا می کنند که به همه چیز فائق آید.لرواگوران در این زمینه
می گوید:در هر اثر هنری دو جز به هست نخست زیبایی اثر دوم انگیز آفرینش آن (روح المیتی،1382،ص 73)
همان طور که در متن ملاحظه میشود خاستگاه هنر برخاسته از میل جنسی وبه نسبت اجتماعی می شود در هر هنر دو جز به هست تحت زیبائی اثر دهی انگیزه آفرینش
بر اساس این اهل جزمی که جهان باقی است قرار ندارد همان گونه که بر پای قول مسلم فانی بودن دنیا استوار نگردیده است اینکه اصول عقاید چه می گویند مصراح نیست آنچه باقی می ماند تولد پیری،مرگ،رنج وزاری،حزن، تهیدستی،نکبت ویأس است وبه مخالفت این چیزهاست که من به پهنه زمین سخن می گوییم ما غریز نیرومندی برای بقا داریم میلی شدید برای زندگی کردم وگرنه چگونه می توانستیم زیربار بردگی ،گرسنگی،درد،زندان، وجدان، کشمکش تاب آوریم وباز هم زندگی را برگزینیم( سکالیا،1382،ص 96)
همان طور که در متن ملاحظه میشود زندگی مقدس است آن چه باقی می ماند تولد،پیری،مرگ،رنج زاری،خون، تهیدستی ،نکبت ویأس است
4-2- زنان
در ادبیات دینی ما به جلوه گری زنان به دیده چندان مثبت نگریسته نشده است اگر نگوئیم منفی نظر شده است . صرف نظر از سخنانی که ذر باب زیبائی ، عشق و هنر و;;;. به عنوان مظاهر اختصاصی بشر متبلور در تهبی و ترغیب به خود زیوری زنان در خلوت برای شوهر که یک
دوگانگی اجمالی را به ذهن متبادر میسازد . خودنمایی خودنمایی منفی یا زیور مثبت از جهاتی شایسته است . بدون تردید آن قدر که زنان به تجمل و خود آرایشی روی دارند ، مردان ندارند و آن قدر که مردان در آن آزاد و مجازند زنان نیستند . بدور از هر گونه داوری ارزشی راز این خصلت گاه افراطی میان زنان را در چه میتوان جست . آیا این که مذموم است یا پسندیده سخن دیگری است . زن جنس لطیف است و با همه اصراری که بر تساوی زن و مرد در حقوق می رود بر عدم تساوی آنان در طبیعت نیز باید برود . به راستی خداوند دستگاه آفرینش زن را به گونه ای آفریده است که میتواند نقطه وصل انسان به ملکوت و مأوراء باشد و این کارآمدی در پناه ویژگیهای منحصر به زنی است که زیبایی و زیبایی دوستی مظهر اتم آن است . نمایش این بعد از وجود از طرف زن به خصیصه ذاتی وی مربوط است و عدم برخورد صحیح با آن ویا عدم درک شایسته آن نقصانی در تماشاگر است نه جلوه گر . به سامان آوری زیبایی نمایی یا تجمل از طرف دین یا دین داران تلاشی است مبارک و برخاسته از شناخت اما محو و طرد آن پوششی است بر تجلی عظمت الهی . این اساسی ترین عامل در گرایش زن به تجمل و آرایش است که از طرف خداوند در آن گذارده شده است و مقابله افراطی به آن نه از سر دینداری صحیح که از روی تعصب است
( واسمی ، 1373 ، صص 97 و 98 )
همانطور که در متن ملاحظه میشود در ادبیات دینی ما به جلوه گری زن به دیده چندان مثبت نگریسته نشده است . بدون تردید آنقدر که زنان به تحمل و خود آرایشی روی دارند مردان ندارند و آنقدر که مردان در آن آزاد و مجاز هستند زنها آزاد نیستند
قراردادن خداوند از آدم وهمسرش (همسرش از جنس او آفرید تا به وسیله آنها آرامش یابد از جنس شما قرار دارد نه از اعضای بدن شما. وعدالت دربار همسران عدالت در امور زندگی از قبیل هم خوابگی ومسایل زندگی رفاه وآسایش است ویا عدالت در حریم قلب وعواطف انسانی نیز هست خداوند می گوید:شما هر چه قدر کوشش کنید نمی توانید در میان همسران خود از نظر تمایلات قلبی عدالت ومساوات برقرار سازید وتعدد زوجات یک اجتماعی است اگر تعدد زوجات نباشد آنها برای همیشه بدون همسر باقی می مانند (شیرازی، 1382،ص 85)
همانطور که در متن ملاحظه می شود آدم وهمسرش از جنس خودتان آفرید تا به وسیل آنها آرامش یابید در حریم قلب وعواطف انسانی عدالت را رعایت کنید تعدد زوجات یک ضرورت اجتماعی است تا فساد وفحشا در جامعه کاهش پیدا کند
یاد خداوند مایه آرامش وروح است وهمسر مای آرامش جسم و روان از نشانه های قدرت وحکمت الهی،آفرینش دختر وپسر وحفظ تعادل در آفرینش آنهاست گر چه این دو ویژگی های متفاوتی دارند ولی مرد وانسان اند ونیاز به انس به الفت دارند این نیاز به دوران های مختلف نوزادی خردسالی ونوجوانی در خانواده وبه دست والدین برآورده می شود مابا رسیدن به سن رشد بلوغ وبروز غریز جنسی این نیازمتوجه خارج از خانواده می شود. از آن جا که وجود این غریز در دستگاه وجودی انسان ها به دست خداوند حکیم برنامه ریزی شده است
بنابراین خداوند با جهل قوانین ومتعادل زمینه را برای ارضای صحیح آن فراهم کرده است .وهر یک از همسران عامل آرامش یکدیگر هستند وخداوند میان آنها الفت ومحبتی قرارداده که شرایط رابرای تداوم این پیوند برقرار سازد در روایان بنای خانواده محبوب ترین بنا درنزد خداوند واقدام برای ازدواج حافظ ازبنای این شمرده شده است آن که همسر اختیار کرده هر رکعت نمازش پاداش هفتاد رکعت نماز دیگران را دارد وآن که از ترس فقر ازدواج نمی کند گویا به قدرت رزق رسانی خداوند سوءظن دارد واین سوءظن به خداوند گناه شمرده شده است.( قرائتی،1385، ص 178)
همانطور که در متن ملاحظه میشود یاد خداوند مایه آرامش وروح است وهمسر مای آرامش جسم وروان است بنای خانواده محبوب ترین بنا درنزد خداوند هر کس اختیار کرده رکعت نمازش پاداش هفتاد رکعت نمازدیگران را دارد
5-2- آنومی اجتماعی
مفهوم بی هنجاری (آنومی اجتماعی) را برای نشان دادن اختلاف بین هدف مورد تأیید ودسترس به وسایل حصول آن به کار می برد هر نوع انحراف وکجروی اجتماعی را ناشی از گسستگی وعدم ارتباط فعال بین آنچه فرهنگ جامعه به عنوان هدف آرزو خواسته وارزش می کند وآن چه جامعه به عنوان راههای و وسایل واسباب مشروع جهت میل به این هدف مهیا وآماده می کند محدودیت در حصول به هدفهای پذیرفته شده فرهنگی یا وسایل دسترسی به آنها یاهر و درصورتی که فرد را با اهداف و وسایل حصول به اهداف که ازنظر جامعه مشروعه انطباق دهد نوآوری مناسک گرایی انزوا،کناره گری،شورش، طغیان (کریمی درمنی، 1382، ص 281)
همانطور که در متن ملاحظه میشود انحراف وکجروی اجتماعی ناشی از گسستگی وعدم ارتباط فعال بین آنچه فرهنگ جامعه به عنوان هدف آرزو وارزش تعیین می کند
پیش از هر چیز دیگر با وجود آن که همه افراد بشر سرنوشتی مشترک دارند هر فرد باید به تنهایی به رستگاری شخصی خویش در ترس وبیم دست یابد می توانیم یاد یکدیگر باشیم ومعنای زندگی را بفهمیم در این تردیدی نیست اما در تجزیه وتحلیل نهایی هر انسانی خود مسئولیت زیستن زندگی خویش ویافتن خود خویش را به دوش دارد اگر آدمی مصد باشد که این مسئولیت رابه عهده کس دیگر نمی نهند هرگز قادر نخواهد بود معنای وجود خویش بیابد تو نمی توانی به من بگویی کی هستم من هم نمی توانم به تو بگویم کیستی اگر تو خود هویت خویش را ندانی چه کسی تو شناسایی خواهد کرد
( سکالیا،1372،ص 173)
6-2- کنترل اجتماعی
تمام جوامع از افراد خود این انتظار را دارند که با رعایت موازینی خاص خود را با شرایط وهنجارهای موجود تطبیق دهند اما در مواردی وتحت شرایط خاص بعضی افراد خود را با الگوهای فرهنگی وشرایط اجتماعی تطبیق نمی دهد این خود شروع ظهور وپیدایش بعضی از مسائل اجتماعی وشرایط غیر عادی است وضعیف یاد شده حرکت عادی اجتماعی رابا مشکل مواجه می کندو می بایست در مقابل اعمالی صورت گیرد تا از تشدید وضعیت جلوگیری شود
درحالی که جوامع هنجارهای فرهنگی،قوانین،مقررات را وضع می نمایند بعضی از افراد متهم به این می گردند که از قوانین وهنجارها سرباز می زنند وبدین گونه مسائل اجتماعی را بوجود می آورند به طور کلی شرایط فرهنگی واجتماعی وحتی سیاسی جوامع باعث می گردد تا افراد واعضای جوامع مختلف به اشکالی متفاوت رفتار کنند با یکدیگر ارتباط داشته باشند. از خود واکنش نشان دهند ونظایر آن
ظهور یک پدیده وانجام فعل خاص ممکن است در جامعه ای به عنوان یک مسئله اجتماعی مطرح نشود و در جامعه ای دیگراینگونه نباشد
واکنش جامعه نسبت به مسائل ومشکلات اجتماعی نیز در افزایش یا کاهش آنها موثر است (روح الامین،1382،ص 6)
همانطور که در متن ملاحظه میشود ازدواج بزرگترین ومهترین حادثه زندگی هر انسانی است که موفقیت یا شکست در آن بریا هر یک از زوجین سرنوشت ساز خواهد بود بسیاری از اختلافات خانوادگی وحتی طلاقها از مراسم نامزدی نشأت می گیرد وچه بساکدورتهایی در این زمان بوجود می آید که آثار سوءآنها تا پایان عمر باقی خواهد ماند وچه بسا که به طلاق وجدایی منجر خواهد شد خانواده سنگ بنای هر جامع بزرگ انسانی است ودر استحکام روابط اجتماعی ورشد وتعالی یکایک اعضای جامعه نقشی بنیادین دارد
ازدواج سرنوشت هر انسانی را تغییر می دهد
ازدواج باعث تشکیل خانواده می شود وخانواده سنگ بنای هر جامعه می باشد. ( امینی،1380،ص 3)
7-2- ازدواج
ازدواج دارای فوائد ومنافع متعددی است که هر یک از آنها می تواند محرک وانگیزه باشد لذت جوئی وارضاء غریز شهوت جنسی سروسامان دادن به زندگی وکسب استقلال تولید فرزند وشریک در زندگی اسلام انسان را موجودی برگزیده که برای تمنعات حیوانی آفریده نشده بلکه برای هدفی عالی تر یعنی تهذیب وتزکید وپرورش وتکمیل نفس ونیل به مقام شامخ قرب الهی آفریده شده است.همسر خوب ودیندار وخوش اخلاق یکی از بهترین نعمتهای الهی است که در صدایق تهذیب وتزکیه وپرورش نفس وسیر وصعود الی الله مرد کارانسان خواهد بود که مهم ترین انگیزه و هدف ازدواج باشد
انسان با ازدواج یک مسلمان واقعی می شود. ازدواج فقط لذت جوئی وشهوت جنسی نیست بلکه برای پرورش وتکمیل نفس که خداوند در وجود او نهاده است. ( امینی،1380،ص 88 وص89 )
زنان عقلی ناقص دارند می خواهیم دربار عقل زن وسخنی که حضرت علی علیه السلام چهارده قرن پیش گفته صحبت کنیم نسبت به زنان موهوم وخیالی که وجود ندارد ما از موجود وعنصری سخن می گوییم که درمراحل مختلف نامهای دختر، دوشیزه، بانو ومادر او را صدا می زنند
حتی اسلام طلاق را برعهده زن قرارنداده است خداوند برای انسان پاشنه پایی ساخت تاسنگینی اندامش را تحمل کند وزنان عاقل کفشی برای خود انتخاب می کنند که پاشنه اش مناسب وهمگون پاشن پا باشد ولی این زنان کفش با پاشنه ای چنان بلند وباریک انتخاب می کنند که هنگام راه رفتن تلوتلوی خورند آیا از اول عقل اینها تلوتلو نخورده است
عقل زنان عقل ناقصی است حتی حضرت علی (ع) درنهج البلاغه به این موضوع (کم عقلی) زنان اشاره کرده است وحتی اسلام طلاق را برعهده زن قرار نداده است به دلیل کم عقلی زن (مصطفوی،1382،ص 225)
خداوندی که انسان را با غرایز وعواطف خاص آفریده است می داند که گاهی مرد در انتخاب مرد در انتخاب همسر دچار اشتباه می شود وبا زنی ازدواج می کند که به هیچ وجه ممکن نیست با او توافق پیدا نماید وشریک زندگی اوشود در چنین صورتی مرد زن را مقصر می داند وزن مرد را وهر دوی آنها می گویند ای کاش چنین کاری را نمی کردیم برای یکی از آنها بیماری مسری یا جنون یا اعتیاد یا علت دیگری پیش آید که هر عاقل وخردمندی در چنین صورتی بهترین چاره وعلاج را جرایی آنها می داند
خداوند همان طور که زن را به مرد به وسیل خواندن آیه ای حلال می کنه زمانی که زن دچار مشکل می شود وامکان زندگی برای او وجود ندارد
پس به وسیل خواندن آیه ای از هم جدا می شوند طلاق نه برای زن و نه برای مرد به معنای تاریکی نیست خیلی از طلاقها روشنایی می باشد(مصطفوی، 1382، صص 48 و 49)
سعادت به معنای فراهم بودن اسباب نعمت وشقاوت به معنا فراهم بودن اسباب گرفتاری ومجازات وبلاست سور هود آیه شریفه 105 می فرماید آن گاه که روز قیامت فرارسد هیچ کس جز به اجاز خدا سخن نمی گوید گروهی از مردم در آن روزبدبختند وگروهی خوشبخت سعادت که گم شد هم انسان ها است وهر کس آن را در چیزی می جوید ودر جایی می طلبد هر کس از نظر شرایط روحی، جسمی، خانوادگی، محیط وفرهنگ، اسباب بیشتری برای رسیدن به هدف های والا دراختیار داشته باشد به سعادت نزدیک یا به تعبیر دیگر سعادتمندتر است وهر کس گرفتار کمبود ها ونارسایی ها از جهات بالا بوده باشد شقاوتمند وبی بهره از سعادت خواهدبود ولی باید توجه داشته باشیم که پای اصلی سعادت شقاوت اراده خواست خود انسان است او است که می تواند با عوامل بدبختی وتقاوت به مبارزه برخیزد ویا تسلیم آن شود
چند در دستیابی به انسان کامل بودن اهداف هر انسانی خود مسئولیت زیستن زندگی خویش و یافتن خود را بر دوش دارد. هر کس مسئولیت را به عهد کسی دیگری واگذر کند .معنای وجود خویش را نمی تواند درک کند اگر هویت خویش راندانی .چه کسی تو را سناشایی کند
3- عوامل موثر بر موضوع
1-3- تربیت خانوادگی
از خصوصیات و ویژگیهای اساسی انسان تربیت پذیری اوست . انسان بر خلاف سایر حیوانات که اساس حرکات آنها منشأ غریزی دارد شالوده شخصیتش را تربیت خانوادگی او تشکیل میدهد روانشناسان 3 عامل وراثت ، خانواده و محیط خارج را از عوامل مهم تربیت انسان شمرده اند و از نظر گاه بعضی عامل خانواده از دو عامل دیگر یعنی وراثت و محیط اهمیت بیشتری دارد یکی از روانشناسان میگوید : یک مادر خوب به صد آموزگار و استاد
می ارزد . طفلی که در امان مادر خود به خواب رفته نسل آتیه را تشکیل می دهد و کیفیت اخلاقی و شخصیت وی در آتیه مربوط به سر مشق و تربیتی است که از نخستین مربی خود مادر گرفته است. براین اساس روشن است فردی که در خانواده ای تربیت و رشد یافته که بزرگترهای آن الگوی صحیحی برای مصرف نداشته و به هر دلیلی که هست به زیاده روی و بی بند و باری در مصرف خود گرفته اند . این روش نیز همانند سایر جهات اخلاقی در ساختار روحی او تأثیر خواهد گذاشت و آنرا به عنوان یک صفت بدست آمده از خانواده به اجتماع و نیز خانواده ای که خود آنرا تشکیل خواهد داد منتقل خواهد کرد . مگر اینکه با تغییر اخلاق و تربیت خویش را را از گرفتاری بدان نجات بخشد . ( ستوده ، 1374 ، صص 46 تا 50 ) از جمله عواملی که میتواند بر تجمل گرایی تأیید داشته باشد ، تربیت خانوادگی است . بچه های در حال رشد معمولاً از الگوهای رفتاری که در اطرافشان وجود دارد تبعیت می کنند و بیشترین الگو پذیری را از افراد خانواده مخصوصاً پدر و مادر دارند . پس الگو پدر مادر الگوی نامناسبی باشد . فرزندان آنها دچار مرد گرایی میشود
2-3- ارتباطهای نامشروع
یکی از مسئله امروز توسعه ارتباطهای نامشروع می باشد برهنگی روز افزون زنان امروز به این اتیزال کمک کرده و اگر در آغاز عامل زود گذر برای جلب توجه هوسبازان باشد .سرانجام به انتزال و از ارزش افتادن زن منتهی ، زنانی مطرود . درمانده و بینوا بعمنی واقعی همیشه از فوق تاقدح ارحترض و بدهکاری غوتند و شب و روز چون شمع می سوزند و عاقبت هم به بدترین وضع در یک گوشه متروکه اجتماعی جان می سپارند وحتی گاهی کسی که چه آنها را از زمین بردارد.وبه خاک بسپارد پیدا نمی شود
زنانی که در این لجنزارها متمفن اجتماعی است و پا می زنند.غالباً ها بانیان ارتباطهای نامشروعنه که تدریجاً به مراکز فساد کشیده شده اند. باید از سخنان مبتذل فریبنده ای که برای کشانیدن آنها با یان بی بند وباریها ازافراد ناپاکی بیرون می آید . عامل دیگری وجود یک لجنزار متعفن که عامل گسترش انواع فساد اخلاق و احیاناً بیماریهای جسمی می شود. (مکارم شیرازی، 68، ص34)
ارتباطهای نامشورع وبه ابتذال کشیدن زن منتهی می شود . از خرق تا خرم در بدهکاری و فرض غرق می شوند و این رابط نامشروع باعث می شود که به مراکز فساد کشیده شوند
3-3- خستگی جنسی
در موارد خستگی جنسی و اختلالات جسمی در مردان درست مثل زنان در اثر عوامل روان شناختی و روی می باشد . القائات اولیه کودکی ،دلبستگی شدید به مادر ،انواع و اقسام مدتها و اضطرابات جسمی ، گرایشات و استعدادهای روان رنجوری ، گرایشات پنهانی ، هم جنس خواهی و بسیاری فاکتورهای روان شناختی در مرد و زن دخیل می باشد . عدم محبت و یکنواخت شدن زندگی ، مشکلات روانی عصبی، انتقاد شکایت بیش از حد بین زن و شوهر همه باعث خستگی جنسی در مردان و زنان می شود. محبت برای زن ضروری است به طوری که در بعضی از موارد حتی جانشین روابط زناشویی نیز می گردد. تازمانی که زن به شوهرش نشان می دهد. اسایش زناشویی آنان پایدار است. مردانی وجود دارند که تمام عمر رابطه جنسی نداشته وهوس آن را هم نکرده اند وبه همین جهت انحراف جنسی پیدا کرده است. ( نویه ، 1381، ص 27)
خستگی جنسی در اثر عوامل روان شناختی و روحی است ،گرایشان پنهان ، هم جنس خواهی و بسیاری فاکتورهای روان شناختی در مرد دخیل می باشد . مردانی وجود دارند که عمر رابط جنسی نداشته و هوس آن را هم نکرده اند
4-3- فرهنگ
یکی از عمده ترین دلایل رواج مرد گرایی در جامعه این است که انسانها این دوره در محاصره یک سری عوامل هستند که ناخواسته بر ذهن و فکر آنها اثر میگذارد . ازجمله وسایل ارتباط جمعی مانند صدا و سیما که اگر دقت داشته باشیم تمام مطالب پخش شده از طریق این دو رسانه به نوعی این مسأله را دامن میزند . به ویژه تلویزیون که دستگاه سمعی و بصری است در این زمینه نقش مهمی ایفا میکند ( مجد ، 1379 ، ص 27 )
یکی از عوامل تأثیر گذار بر روی پدیده مرد گرایی فرهنگ است . فرهنگی که به صورت مختلف در بین اقشار مردم جامعه وجود دارد اگر در فرهنگ هر خانواده پابند بودن به خانواده نشان داده شود و همه آنرا یاد بگیرند دیگر در بزرگسالی دچار مشکلاتی نظیر مرد گرایی نخواهند شد
5-3- زنان
عواملی هم چون ، عقیم بودن مرد و نازایی زن مرد سالاری، ناهمگونی فرهنگی و اقتصادی . عوامل اقتصادی مانند مردگرایی و اسراف زن ،نبودن فرهنگ مذاکره و گفتگو ، اختلاف سنی زیاد و ازدواج با صاحبان مشاغل پراهمیت ، هرکدام به نوعی باعث می شود که زن به خارج از خانه پناه ببرد. و پناهگاه امنی پیدا کند. وچه آسیبهای جدی در این راه می بیند. (سایت حقوق خانواده ، 1385).هم عوامل دست به دست همدیگر می دهند و افراد را به سمت و سویی می کشانند. سابق قطبی داشتن هم بی تاثیر نیست
عوامل موثر در مردگرایی و تمایل زنان به مردان
عوامل فردی: عدم پاینبدی به مسائل اخلاقی، بحران هویت و بی نظمی ، الخدف جنسی، تابع اصل لذت بودن ، اختلال روانی
عوامل اجتماعی: خشونت خانگی ،طرد از محیط خانواده ،اختلاف زناشویی
عوامل اقتصادی: فقر ونابرابری، بحران های اقتصادی، مهاجرت از روستا به شهر وزندگی حاشیه نشینی ، این واقعیت تلخ بپذیرم قربانیان کسانی هستند که فقر ،خشونت ،تجاوز، نابسامانیهای خانوادگی رویکرد آسیب شناسانه است
(کریمی، 1381، ص 328)
عوامل فردی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی، روی مردگرایی زنان تاثیر می گذارد
فاکتور در زنان است که در کودکی اتفاق افتاده و باعث شده حتی در بزرگسالی در زندگی زناشویی هم دچار مشکل شود. فشارهای خارجی عوالم درون فردی ،کنارگیری اجتماعی، انتقال رفتار خشونت آمیز از نسلی به نسل دیگر ،باعث شده که به دلیل رفتارنادرست حتی در زندگی زناشویی هم دچار مشکل شوند .( شکوهی ، 1384، ص10)
آزاد جسمی ، آزار روانی ، آزار عاطفی، آزار اقتصادی ، آزار جنسی
عواملی که روی زن تاثیر می گذارد که تمایل به پناهگاهی برای روابط عاطفی پیدا می کند، و گرایش به مردان پیدا می کند، آزار جسمی ، سیلی زدن ، ضربه زدن ، کندن مو،مشت زدن ، پرت کردن وسایل تیز.چاقو کشی ، که زن از ترس و دوری ا زخانه پناه به مردی می برد، آزار روانی، تهیه کردن ،ترساندن ،اخاذی، آزاد ، اذیت ، و ادار کردن همسر به عدم تماس با دوستان و فامیل ،محل کار ، عدم استفاده از ماشین و تلفن ،آزاد طنی، انتقام دائمی ، تحقیرکردن ، مورد خطالب قرار دادن با القاب زشت ،همین عدم اجازه به ابراز وجود ، ایجاد گناه در عهده عدم وفای به عهد، آزار اقتصادی، وابسته کردن مالی و اقتصادی زن سعی در کنترل ،آزار جنسی ، قدرت و زور، تمایل جنسی اجباری، باعث به وجود آمدن زمینه برای تماس جنسی با مردان دیگر و محبت و آغوش پرمحبت را در دیگر مردان پیدا کند
( شکوهی، 1383،ص4)
آزار جسمی ، روانی ، عاطفی ، اقتصادی ، جنسی تمام اینها زمینه ای به وجود می آید که زن تمایل پیدا می کند که با مرد دیگری رابطه داشته باشد و این عوامل تا حدودی به هم وابسته می باشد
یکی دیگر از عوامل مرد گرایی زنان به دلیل فشار خانواده ،کنترل شدید و محدودیت در معاشرت با دوستان ،فشار زندگی ، اقدام به فرار به شهرهای بزرگ می کنند و اغلب به پارکها ،اماکن عمومی پناه می برند. و زنان و دختران به علت شرایط سنی ، غرایض جنسی ، گرایش به خودنمایی و جذب و جلب جنس مخالف می کنند. و زمین مساعدی برای فساد به وجود می آید ( کریمی ، 1382،ص301)
دختران و زنان به دلیل فشار خانواده ، کنترل شدید و محدودیت در معاشرت ، فشار زندگی ، اعتیاد همسر، عاشق شدن ، از خانه فرار کردن ، عواملی می باشد که جذب و جلب جنس مخالف می شوند و رابط عاطفی و جنسی با آنها پیدا می کنند
6-3- شخصیت
عوامل شخصیتی خود نقش موثری در پیدایش وضعیت اجتماعی دارند
براساس بسیاری تحلیل های روان شناختی موارد غیرعادی بودن خود ، بیشتر ناشی از شخصیت خود است، مجموعه واکنش ها ،دریافت ها ، برخوردها، روابط خود با دیگران و نظایر آن بسیاری از روان شناسان اجتماعی عقیده دارند که حالت خود (خصوصیات شخصیتی) عمدتاً تحت تاثیر تجارب اجتماعی مشکل می گیرد. معینی جریانی که خودناشی از جامعه پذیری یا اجتماعی شدن ناموفق است
الگویی مفهومی ما از شخصیت مبتنی بر دیدگاه جامعه شناختی است . در این الگوی مفهومی ، شخصیت نظام تمایلی هنجاری شده تعریف می شود
تمایلات ،نیازهای هنجاری شده ای هستند که طی فرآیند جامعه پذیری حاصل شده و موجود انسان هنگام تولد همراه خود دارد. ( شکوهی 1383 ، ص 15 )
همان طور که ملاحظه شد شخصیت همه نقش بسیار مهم در پیدایش وضعیت اجتماعی دارند. و روان شناسان معتقدند که حالت فرد عمدتاً تحت تاثیر تجارب اجتماعی مشکل می گیرد
زندگی یعنی برخورد با مشکلات و ناراحتیها ،زندگی یعنی عبور از امواج و طوفانها ،کسی که در این جهان زندگی می کند باید بپذیرد که فراز و نشیب شب و روز ، تاریکی و روشنی ،سختی و آلودگی به همه آمیخته و همراه هم است باید با فکر و وارد کار و تلاش شوید. و انتظار هر گونه مشکل پیشامد را داشته باشد . و در حل مشکلات بکوشید و در عبور از امواج حوادث و طوفانها آگاه و هوشیار و متین بگذریم، وقتی ارزش و ضرورت خوش رویی را داشتیه و به این مسائل هر توجه کردید و به قدرت فرا داد خود پی بردید . دیگر به این زودیها به ابروی اوقات خود را تلخ نمی کنید و اگر اتفاقاً گاهی ناراحتی سنگینی پیدا کرده اند وشدید مخبوب می توایند هنگام ورود به منزل آن را پنهان کنید وبا چهره گشاده وارد شوید.( حسینی ، 1369 ، ص14 )
زن و مرد در برابر مشکلات زندگی باید با مهربانی و خوش رویی عبور کنند تا از این امواج حوادث و طوفهانهای زندگی عبور کنند حتی با وجود ناراحتیهای سنگین باید چهره گشاده هم زن و هم مرد داشته باشند
7-3- مهاجرت
[1] – morals
