
پروژه دانشجویی مقاله کالبدشکافی دولت دینی؛ معنا و مقام دولت در قرآن کریم تحت word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله کالبدشکافی دولت دینی؛ معنا و مقام دولت در قرآن کریم تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله کالبدشکافی دولت دینی؛ معنا و مقام دولت در قرآن کریم تحت word
چکیده
مقدمه
1 دولت اسلامی در سپهر نظری
نظریهها
1 نظریه دولت استعلایی
2 نظریه دولت مشروطه
نقد نظریههای دولت
3 مدلول مشروطه دینی
نظریه نصب
پذیرش اکثریت
2 دولت اسلامی در سپهر سازمانی
1 همگرایی
الف. همگرایی ناشی از التزام به ارزشهای بنیادین واحد
ب. همگرایی ناشی از تعریف اهداف واحد
ج. همگرایی ناشی از ولایت
د. همگنی
الف. اصلاح نظریه تفکیک قوا
ب. اولویت اخلاق دولت بر قانون دولت
ج. «مسئولیت» در مقابل «قدرت»
3 دولت اسلامی در سپهر عملی
الف. تربیت دینی و دولت اسلامی مقتدر
1 ایمان
2 تهذیب
3 تعلیم
ب. افتخار ملی و دولت اسلامی مقتدر
1 جهانشمولی
2 تکلیفگرایی
3 قدرتمندی
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله کالبدشکافی دولت دینی؛ معنا و مقام دولت در قرآن کریم تحت word
ـ احمد، منیرالدین، نهاد آموزش اسلامی، محمدحسین ساکت، تهران، نگاه معاصر، 1384
ـ افتخاری، اصغر و کمالی، علیاکبر، رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1377
ـ افتخاری، اصغر و همکاران، قدرت نرم و سرمایه اجتماعی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1387 ـ ب
ـ افتخاری، اصغر و همکاران، قدرت نرم، فرهنگ و امنیت، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1387- الف
ـ افتخاری، اصغر، «شرعیسازی در مقابل عرفیسازی»، در: علی اکبر کمالی (به اهتمام) بررسی و نقد مبانی سکولاریسم، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1386
ـ افتخاری، اصغر، اقتدار ملی: جامعهشناسی سیاسی قدرت از دیدگاه امام خمینی(ره)، تهران، عقیدتیـ سیاسی نیروی انتظامی، 1380
ـ افتخاری، اصغر، مصلحت و سیاست: رویکردی اسلامی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1384
ـ البوطی، محمدسعید رمضان، مصلحت و شریعت، اصغر افتخاری، تهران، گام نو، 1384
ـ العروی، عبدالله، مفهوم الدوله، بیروت، المرکز الثقافی العربی، 2001
ـ امام خمینی(ره)، صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1361
ـ امام خمینی(ره)، ولایت فقیه و جهاد اکبر، تهران، الست فقیه، بیتا
ـ برجی، یعقوبعلی، ولایت فقیه در اندیشه فقیهان، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1385
ـ بیضون، ابراهیم، الحجاز و الدوله الاسلامیه، بیروت، المؤسسه الجامعیه للدراسات و النشر و التوزیع، 1983
ـ جهانبزرگی، احمد، درآمدی بر تحول نظریه دولت در اسلام، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1381
ـ حسینی شیرازی، محمد، اول حکومه اسلامیه فی المدینه المنوره، بیروت، مرکز الرسول الاعظم للتحقیق و النشر، 1998
ـ دشتی، محمد و سیدکاظم محمدی، المعجم المفهرس نهج البلاغه، قم، مشهور، 1380
ـ ژیلسون، اتین، روح فلسفه قرون وسطی، ع. داوودی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366
ـ شرابی، هشام و دیگران، سیاست، نظریه و جهان عرب: نگاه انتقادی، مرتضی بحرانی و دیگران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1386
ـ عبدالباقی، محمدفؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، تهران، اسلامی، 1384
ـ عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، بیتا
ـ گر، تدرابرت، چرا انسانها شورش میکنند، علی مرشدی زاد، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1377
ـ مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، تهران، صدرا، 1370 ـ ب
ـ مطهری، مرتضی، ولاءها و ولایتها، تهران، صدرا، 1370 ـ الف
ـ مهدوی کنی، محمدرضا، البدایه فی الاخلاق العملیه، بیروت، دار الهادی، 2002
ـ مهدوی کنی، محمدرضا، بیست گفتار، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380
ـ میلر، دیوید، ملیت، داوود غرایاق زندی، تهران، مؤسسه مطالعات ملی، 1383
ـ نهجالبلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران، آموزش انقلاب اسلامی، 1371
ـ هملین، آلن، اخلاق و اقتصاد، افشین خاکباز و دیگران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1386
ـ هولاب، رابرت، یورگن هابرماس: نقد در حوزه عمومی، حسین بشیریه، تهران، نی، 1375
ـ وینسنت، اندرو، نظریههای دولت، حسین بشیریه، تهران، نی، 1371
Barry, Norman, An Introduction to Modern Political Theory. London: Mac Millan Press,
Brooker, Paul, Non-Democratic Regimes. London: St. Martin,
Frey, R.G.& Christopher Morris-Edis-, Value, Welfare & Morality. Cambridge: C.U.P,
Habermas, Jurgen, Legitimation Crisis. Trans by: Thomas McCarthy, Cambridge: Polity Press,
Offe, K, Contradictions in the Welfare State. London: Heinemann,
چکیده
دولت از مبانی تدبیر سیاسی در جوامع انسانی است که علاوه بر ساختار ویژهاش، به اشکال گوناگون در جماعتهای انسانی از قبیل، امپراتوری، کشور، ملت ـ دولت و; حضور داشته است. از اینرو، ادیان از آن جهت که به مقوله مهم تدبیر سیاسی میپردازند، به موضوع «دولت» نیز توجه داشتهاند.
این مقاله با روش تحلیل نظری و اسنادی و با هدف بیان معنا و منزلت دولت در قرآن کریم با این پرسش آغاز میشود که مقتضای دینی بودن دولت در گفتمان اسلامی چیست؟ به عبارت دیگر، «اسلامی شدن» دولت در یک جامعه، چه تحول معناشناختی و کارکردی برای دولت در پیخواهد داشت؟ در پاسخ به این پرسش، طرح و نقد نظریههای دولت، انتخاب «نظریه دولت مشروطه» به عنوان نظریه مبنا، بر اساس جهانبینی اسلامی و بازخوانی کارویژههای دولت اسلامی مستند به گفتمان سیاسی اسلامی و معرفی الگوی «دولت اسلامی» حاصل مقاله پیشروی شماست.
کلیدواژهها: دولت، اسلام، قدرت، مسئولیت سیاسی، ملتـ دولت، حقوق شهروندی.
مقدمه
«وَ جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّه یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَ کَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ»(سجده:24)
این واقعیت که تدبیر سیاسی از لوازم و مقتضیات اولیه هر اجتماعی است، ما را بدانجا رهنمون میکند تا این فرضیه را قرین صحت بدانیم که، تمامی جوامع، اعم از ابتدایی تا فرامدرن امروزی، به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه در خصوص قواعد و ساختار سازمان ادارهکننده امور سیاسی، یا همان دولتها، اصول و مبانیای را در دستور کار داشته باشند. تصریح خدای متعال دلالت بر آن دارد که، «پیشوایی» خلق، گام نخست و ضرورت اولیه تشکیل یک جامعه است. این واقعیتی است که تجربه بشری مؤید آن میباشد.[0] تعبیر امام علی(ع) در این خصوص، راهگشاست؛ آنجا که در پاسخ به خوارج، آیه «لا حکم الا لله» را میخواندند و نفی حکومت در عمل سیاسی میکردند، فرمودند
سخنی است حق که بدان باطلی را خواهند. آری حکم، جز از آنِ خدا نیست، لیکن اینان گویند فرمانروایی را، جز خدا روا نیست. حالی که مردم را حاکمی باید نیکوکردار یا تبهکار، تا در حکومت او مرد باایمان کار خویش کند و کافر بهره خود برد، تا آنگاه که وعده حق سر رسد و مدت هر دو در رسد. در سایه حکومت مال دیوانی را فراهم آورند و با دشمنان پیکار کنند و راهها را ایمن سازند؛ و;».[1]
چنانکه از پاسخ امام(ع) بر میآید، «فرمانروایی» با «حُکم» متفاوت است؛ بدین صورت که، «حُکم» از شئون الهی است و «فرمانروایی» از شئون آدمیان. از اینرو، «دولتها» به عنوان مصداق عینی فرمانروایی ضرورتی اجرایی هستند که وجود بدشان، حتی بر نبود خوبشان ترجیح دارد. آنچه حضرت(ع) در ادامه خطبه از ذکر وظایف فرمانروایان بیان میکنند، مؤید این دیدگاه است که معنای مورد نظر مطابق با دولت و رسالتهای آن در زمان حاضر میباشد
در نوشتار حاضر نگارنده با طرح این پرسش که «معنا و مقام دولت در گفتمان اسلامی، چیست؟»، در نظر دارد سه موضوع اصلی در بحث از دولت را به بررسی گذارد
1 درک معنای دولت در گفتمان اسلامی؛
2 تبیین ساختار اصلی و اصول و قواعد دولت؛
3 تشریح کارویژه دولت در جوامع اسلامی
بدین منظور، ابتدا چارچوب نظری بحث ارایه و نظریه «دولت با مسئولیت دوگانه» به عنوان نظریه پیشنهادی مؤلف ارایه میگردد و در ادامه معنا، ساختار و کار ویژه دولت اسلامی درون این نظریه تحلیل میگردد
1 دولت اسلامی در سپهر نظری
تفسیر نظری هیچگاه خنثا یا بیطرف نیست، بلکه همواره با چشماندازههای نظری و روششناختی خاص پیوند دارد. ; مدعای من این است که نظریه و روش; اغلب ریشه در اقناعات، اولویتها و منافعی دارند که در سبکها و اشکال پارادایمی متنوع شکل میگیرند.[2]
این واقعیت که نظریهها بنیاد هویتی، پدیدههای سیاسی ـ اجتماعی را شکل میدهند، ما را به این مهم رهنمون میکند که برای دولت قایل به هویتی هنجاری شده و ایده امکان تأسیس دولتهای فارغ از هنجار را امری غیرواقعی ارزیابی کنیم. از همین منظر میتوان به گونهشناسی نظریههای دولت و ارایه «نظریه دولت اسلامی» اقدام کرد
نظریهها
با عنایت به جوهره هنجاری دولت یا همان ایده «دولت»[3] میتوان گونههای اصلی دولت را به شکل زیر از یکدیگر تمییز داد:[4]
1 نظریه دولت استعلایی
در این گونه از دولتها، ماهیتی مستقل برای سازمان رسمی قدرت تعریف شده که به آن این امکان را میدهد تا در خصوص مصالح و منافع شهروندان تصمیم گرفته و عمل نماید. بر این اساس، دولت مبنای شناخت منفعت عموم بوده است. از اینرو، وظیفه جامعه حمایت از دولت با هدف تأمین منافعی است که در صورت برآورده شدن، منافع ملت نیز تأمین میشود
دولتهای استعلایی تاکنون به الگوهای متفاوتی تجلی یافتهاند که مهمترین آنها عبارتاند از
دولت تمامیتخواه و استبدادی: مبنای این دولت را تعریف و تلاش برای تحصیل منافع مادیی شکل میدهد که قدرت سیاسی، هرچند با هزینه کردن ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و یا دینی، تأمین آنها را در دستور کار دارد
دولت دیکتاتوری مصلح: در این گونه دولتها، اگرچه «مصلحت عمومی» مورد توجه است، اما برای مردم نقش محوری و مؤثری در تصمیمسازی و تصمیمگیری سیاسی تعریف نشده است
دولت کلیسایی: تجربه کلیسا در قرون وسطا معرّف الگویی بود که در آن قدرت سیاسی، به نمایندگی از یک کانون آسمانی زمام امور را به طور کامل عهدهدار بود و مردم هیچگونه حق یا حضوری در این الگوی تدبیر سیاسی جز پذیرش و تبعیت محض نداشتند. مبانی این بحث به فلسفه قرون وسطا باز میگردد که در آن جهانبینی و الگوی شناختی متمایزی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است. اتین ژیلسون (Etience Henri Gilson) در بررسی تحلیلیای که از روح فلسفه در قرون وسطا به عمل آورده، به این نکته اشاره دارد و معتقد است که، عالمان قرون وسطا اصل اولیه اختیار انسان را، که در مسیحیت وجود داشت، متحول ساختند. «ایشان در این باب به قدری الفاظ را جابهجا کردند که نظیر آن به ندرت در سایر موارد دیده میشود».[5] نتیجه این اقدام در حوزه سیاست، ابتنای اختیار فردی بر انتخاب و تأیید خواست نمایندگان خدا بر روی زمین بود که، شاخصه بارز فلسفه سیاسی مسیحی در قرون وسطا به شمار میآید.[6]
2 نظریه دولت مشروطه
نقد نظریه و عملکرد دولتهای استعلایی، زمینه تکوین و خیزش نظریههای بدیلی را فراهم ساخت که از آن به نظریه «مشروطه» یاد میشود. در قالب این نظریه نیز الگوهای متفاوتی از دولت، اعم از دینی یا عرفی، پدیدار گشته است که عمدهترین آنها عبارتاند از:
دولت سلطنتی محدود: در این الگو، قانون اساسی به منزله میراث جنبشهای طرفدار حقوق مردم با الگوی دولتهای بسته و استبدادی ترکیب شده، نوع تازهای از سلطنت را پدید میآورد که از آن به، سلطنت مشروطه یا محدود تعبیر میشود. در این الگو، تمرکز قدرت و اصل وراثت حفظ میشود، اما گستره اختیارات متناسب با نوع قانون تعدیل میشود. این الگو، در عالیترین سطح خود نوعی جمهوری را بنیاد میگذارد
دولت دموکراتیک: در این دولتها، مرجع قدرت بر رأی اکثریت استوار است و از این جهت، از سایر الگوها متمایز میشود. البته، این مرجعیت در عمل میتواند این الگو را غیراخلاقی نموده و به الگوهای پیشین نزدیک سازد. اما آنچه به عنوان وجه تمایز به آن اشاره میشود، وجه لیبرالی آن است
دولت دینی: وجه عمومی الگوهای دینی از دولت را میتوان در زیرمجموعه نظریه مشروطه به حساب آورد؛ چراکه قدرت را مشروط به اصول دینی میدانند. این تلقی، برداشتی کلان از دولت دینی است که میتواند نحوه مواجهه با نظریه دولت اسلامی را مشخص سازد. چنانکه امام خمینی(ره) در نخستین معرفیهای بعمل آمده از ماهیت حکومت اسلامی، فرمودهاند
حکومت اسلامی هیچ یک از طرز حکومتهای موجود نیست. مثلاً استبدادی نیست که رئیس دولت مستبد و خودرأی باشد; حکومت اسلامی نه استبدادی و نه مطلقه، بلکه مشروطه است. البته نه مشروطه به معنی متعارف فعلی آن که تصویب قوانین تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد. مشروطه از این جهت که حکومتکنندگان در اجرا و اداره، مقید به یک مجموعه شرط هستند که در قرآن کریم و سنت رسول اکرم(ص) معین گشته است.[7]
نقد نظریههای دولت
