۲۰۴ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

پروژه دانشجویی مقاله آیا آل احمد رویکردی علمی – جامعه شناختی به مسائل اجتماعی داشته است تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله آیا آل احمد رویکردی علمی – جامعه شناختی به مسائل اجتماعی داشته است تحت word دارای 223 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله آیا آل احمد رویکردی علمی – جامعه شناختی به مسائل اجتماعی داشته است تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله آیا آل احمد رویکردی علمی – جامعه شناختی به مسائل اجتماعی داشته است تحت word

« مقدمات و کلیات »  
« تاریخچه مطالعاتی »  
« بیان مساله »  
« چار چوب نظری »  
« نظریه هربرت بلومر »  
« پرسشهای پژوهش »  
« اهداف مطالعاتی »  
« حدود مطالعاتی »  
« اهمیت مطالعاتی »  
« تعریف مفاهیم و اصطلاحات »  
« جامعه شناسی »  
« جامعه شناسی دین »  
« روش شناسی »  
« ایستایی شناسی اجتماعی »  
« جامعه شناسی ادبیات »  
« پویایی شناسی »  
« تغییر و تحول اجتماعی »  
« کارگزاران تغییر »  
« جهان اعیان »  
« کنش پیوسته »  
« نظام روانشناختی یا از خود رهایی »  
« نظام کنشی »  
« واکنش گردگشتی »  
« واکنش پیوسته »  
« انسان سالم و انسان نا سالم »  
مفهوم « Me »  
مفهوم « I »  
مفهوم خود یا « self  »  
« جامعه نمادی و نا نمادی »  
فصل دوم  
« مـرور متــون مطــالعاتی »  
« مرور متون مطالعاتی »  
چند مورد از ویژگی های جلال آل احمد عبارتند از :  
فصل سوم  
« روش تحقیق »  
« مدخل »  
« رسش تحقیق »  
طرح تحقیق :  
فن تحقیق :  
طرح تحلیلی :  
طرح اجرایی :  
فصل چهارم  
« گرد آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات »  
« گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات »  
« شرایط عینی و ذهنی »  
« جستارهای بنیادی جامعه شناسی »  
الف- دیدگاه هستی شناختی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی:  
1- دیدگاه ساختی و کارکرد گرایی( امیل دورکیم ، تالکوت پارسنز )  
دیدگاه تضادگرائی(کارل مارکس )   
دیدگاه تفهمی ( ماکس وبر)  
هستی شناسی در دیدگاه کنش متقابل گرایی نمادی (هربرت بلومر)  
دین و امور خدایی در آثار جلال آل احمد  
انسان در اندیش آل احمد  
اجزاء و مفاهیم اصلی معرفت شناسی و روش شناسی  
ب- دیدگاه روش شناسی و معرفت شناختی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی: (دورکیم، پارسنز، مارکس، وبر، بلومر)  
دیدگاه ساختی و کارکردگرایی (امیل دورکیم، تالکوت پارسنز)  
نظریه جامعه شناختی شناخت از نظر دورکیم شامل سه قضیه است:  
2-دیدگاه تفهمی (ماکس وبر)  
3-دیدگاه متقابل گرایی نمادی ( هربرت بلومر)  
روش شناسی و معرفت شناسی از دیدگاه جلال آل احمد  
3-اجزاء مفاهیم اصلی (( ایستایی شناسی اجتماعی ))  
1- دیدگاه ساختی و کارکرد گرائی ( دورکیم ، پارسنز )  
2- دیدگاه تضاد  گرائی ( کارل مارکس )  
3- دیدگاه تفهمی ( وبر )  
در تشابه این سه دیدگاه می توان گفت که :  
4- کنش متقابل گرایی نمادی (هربرت بلومر )  
ایستائی شناسی در اندیشه جلال آل احمد  
جامعه شناسی سیاسی  
جامعه شناسی اقتصادی  
جامعه شناسی روستایی  
اجزاء و مفاهیم اصلی « پویایی شناسی اجتماعی »  
د – دیدگاه پویایی شناسی اجتماعی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی: (دورکیم، پارسنز، مارکس، وبر، بلومر)  
1-دیدگاه ساختی و کارکرد گرائی (دورکیم، پارسنز)  
2-دیدگاه تضادگرائی (کارل مارکس)  
3-دیدگاه تفهمی (ماکس وبر)  
4-کنش متقابل گرائی نمادی (هربرت بلومر)  
شرایط تغییر از نظر جلال آل احمد  
مراحل تغییر از نظر جلال آل احمد  
کارگزاران تغییر در اندیشه جلال آل احمد  
اما جلال آل احمد چه گروه هایی را عامل تغییر معرفی می کند ؟  
تحلیل تکنیکی و تئوریکی  
فصل پنجم  
« استنتاج و توصیه ها »  
« نتایج تحقیق»  
انسان در افکار آل احمد  
پیشنهادات  
ضمائم  
زندگینامه –  سالشمار زندگی –  فهرست کتب با سال انتشار کتابنامه       «  فارسی- لاتین »  
زندگینامه جلال آل احمد  
سالشمار جلال آل احمد  
آثار جلال آل احمد  

« مرور متون مطالعاتی »

تحقیق حاضر قصد دارد زمینه های جامعه شناختی در آثار جلال آل احمد را بررسی نموده و آن را با کنش متقابل نمادی هربرت بلومر تطبیق نماید به همین خاطر در فصل اول با اشاره به تاریخچ مطالعاتی، بیان مسأله، چارچوب نظری، پرسشهای تحقیق، اهداف مطالعاتی، حدود مطالعاتی و تعریف اصطلاحات درصدد راهنمایی تحقیق در کانال معین و درست آن بوده و پس از مشخص نمودن این کانال، محقق درصدد ارائه متون مربوط در ارتباط با موضوع برآمده تا بتواند به تقسیم بندی درستش از پدید مورد مطالعه براساس مطالب نظری دست یافته و بتواند اطلاعات بدست آمده در ارائه پژوهش را با توجه به آنها تفسیر نماید

نخستین کتابی که در این فصل مورد بررسی قرار می گیرد، کتاب نقد و تحلیل و گزیده داستانهای جلال آل احمد نوشت حسین شیخ رضایی است که شامل دو بخش است، بخش نخست شامل مقدمه، زندگی و آثار آل احمد، ویژگی های عمومی قصه نویسی آل احمد، داستان کوتاه، داستان بلند و رمان ، پیوست ، ادبیات اعتراف و نثر است و در بخش دوم : گزیده داستانهای جلال آل احمد از قبیل گنج، روزهای خوش، سه تار، بچه های مردم، رساله ی پولوس رسول به کاتبان، سمنو پزان، زن زیادی ، گلدسته ها و فلک، جشن فرخنده ، شوهرآمریکایی،سرگذشت کندوها، مدیر مدرسه، نون و القلم، خواهرم و عنکبوت،   خونابه ی انار و خانم نزهت الدوله می باشد

شیخ رضایی در مقدم کتابش، روشنفکری جلال آل احمد را مهمترین ویژگی او دانسته و می نویسد

« روشنفکری آل احمد مهمترین ویژگی او است و بیشترین تأثیر او هم مربوط به همین ویژگی است، قطعاً بررسی تاریخ روشنفکری ایران بدون آل احمد ناقص خواهد بود.» [1]

شیخ رضایی در مورد داستان نویسی آل احمد اظهار می دارد که

« بی شک آل احمد در مقام داستان نویسی، نویسنده ای درجه ی اول نیست و حتی در قیاس با نویسندگان بزرگ هم عصر خود نیز گامی عقب تر است. اما این به معنای بی اهمیتی او در این زمینه نیست. توجه به نثر خاص، حضور طبق مذهبی به عنوان سوژه ی داستان، آغاز ادبیات اعتراف و ; بخشی از سهم او در داستان ما است.» [2]

شیخ رضایی ابتدا زندگی و آثار آل احمد را مورد بررسی قرار می دهد و در نهایت مرگ او را از زبان همسرش سیمین دانشور سکت قلبی و از زبان برادرش شمس، قتل توسط ساواک می داند. وی همچنین ویژگی های عمومی قصه نویسی آل احمد را در موارد زیر می داند

الف : هنر متعهد  ب: من نویسی

الف) وی در تعریف هنر متعهد می نویسد

« داشتن روایتی کلان و هدفی غایی و ارزشمند برای جهان یکی از شرایط لازم برای طرح مسأل هنر و ادبیات متعهد است.»[3]

ایشان همچنین بیان می دارد که آل احمد در پاره ای از آثار خود همچون نون و القلم از اصطلاحاتی که در فرهنگ شیعی برای مشخص کردن وضعیت ایده آل و مدینه ی فاضله به کار می رود ( مانند ظهور امام زمان و ...) نیز استفاده می کند و با تغییراتی در معانی آن ها، وضعیت ایده آل بشر را به کمک این اصطلاحات ترسیم می کند

ایشان همچنین در مورد بررسی قصه نویسی آل احمد اظهار می دارند که

« آل احمد را به هیچ وجه نمی توان نویسنده ای « فرم اندیش» دانست. به این معنا که پیدا کردن فرم و ساخت هایی بدیع هیچ گاه دغدغه ی اصلی و حتی فرعی او نبوده است.»[4]

ایشان یکی دیگر از ویژگیهای آثار جلال را کلی گویی او می داند و بیان می دارد که آل احمد در مصاحبه ای چنین می گوید

« سوال: نخست دربار نفرین زمین بحث می کنیم. روستایی که تم داستان در آن پیاده شده است آیا یک روستای خاص است یا نمونه ای کلی برای یک روستای ایرانی؟

آل احمد: این ده یک « پروتوتیپ» است . مثل انسان، که مصداقی کلی دارد. یک نمونه ی کلی از آن می تواند در هر جایی پیدا شود، آدم ها ، مسایل، چاه، قنات و تراکتورش در همه جا می تواند شخصیت داشته باشد. در این جا نیز آل احمد ضمن تأکید به این نکته که پیام داستان او کلی و عمومی و صادق در تمام روستاهای ایران است باز به مخاطب یادآوری     می کند که در قید و بند فردیت شخصیت های داستان نماند.»[5]

« ب: من نویسی: ویژگی بعدی که در قصه نویسی آل احمد وجود دارد من نویسی آن است که ابتدایی ترین و سطحی ترین تعبیر از من نویسی آن است که نویسنده ای در داستانهای خود به ذکر حوادث و توصیف وقایعی بپردازد که پیش از این، خود به صورت مستقیم با آن ها روبرو بوده و از نزدیک آن ها را لمس کرده است.»[6]

شیخ رضایی تعدادی از آثار آل احمد را که مستقیماً ریشه در تجارب خود او دارد بیان می کند: « داستان زیارت» از مجموع دید و بازدید دقیقاً، ریشه در اولین سفر آل احمد به عراق برای تحصیل علوم دینی دارد

در از رنجی که می بریم، داستانهای « در خزان زده» ، « زیرآبی ها» ،    « در راه چالوس» ، «محیط تنگ» و « اعتراف» همگی ریشه در دوران عضویت آل احمد در حزب توده و سرکشی او به شهرهای مختلف برای برنامه ریزی اعتصابات و ; دارد

« سمنو پزان» و « زن زیادی» برگردانی هستند از محیط کودکی          آل احمد و;»[7]

ایشان همچنین در تعریف دیگری از من نویسی می گوید، نویسنده بعنوان فردی صاحب فکر و اندیشه در داستان خود حضور دارد. مثلاً : در مدیر مدرسه    آل احمد همان مدیر است. در نون و القلم آل احمد میرزا اسد الله است. در نفرین زمین آل احمد همان معلم ده است و سرانجام در سنگی بر گوری، آل احمد واقعی همان آل احمد راوی است

ایشان همچنین به نتیج کلی در مورد قصه نویسی آل احمد می رسد و آن این که ژانر ادبی قصه ی کوتاه و رمان در معنای امروزین خود، ژانر آل احمد نیست و مجموعه تفکرات و آراء او سازگاری چندانی با این نوع هنری ندارد

مهمترین دلیل این امر آن است که قصه کوتاه و رمان امروز محل جزء پردازی ها، فردیت، حوادث خاص و منحصر به فرد و خلاصه یگانگی هاست و حال آن که ژانر مطلوب آل احمد باید قادر به توصیف وضعیت های کلی و انتقال مفاهیم کلی باشد. ضمن آن که فرم آن نیز باید برای عموم خوانندگان قابل فهم باشد.» [8]

 داستان کوتاه : در قسمت داستان کوتاه نویسنده داستان نویسی آل احمد را به سه دوره تقسیم کرد

الف) دور تعهد اجتماعی شامل دو مجموعه ی اولیه ی او: دید و بازدید و از رنجی که می بریم

ب) دوره ی گذار شامل مجموع سوم او: سه تار

ج) دور کمال شامل دو مجموعه آخر او: زن زیادی و پنج داستان.»[9]

الف) ویژگی دور اول یعنی دور تعهد اجتماعی آن است که توجه به اجتماع چنان سایه ی خود را بر سر اثر ادبی گسترده که مجالی برای پرداخت عناصر داستانی نمانده است و چه بسا ناپختگی ها  و غلط های داستان نویسی که در این دوره روی داده است

 دور دوم (دور گذار ) : بقول نویسنده آل احمد در این دوره از قصه نویسی خود ( بین سال های 27 26 و پس از جدایی از حزب توده ) در حال فاصله گرفتن از دیدگاه سنتی اش در مرور قصه ( دور تعهد اجتماعی و اولویت اجتماعیات بر قصه) و گذر به دیدگاهی است که در آن داستانی کردن موضوع، پرداخت صحیح تر عناصر داستان، شخصیت پردازی و ; اهمیت بیشتری می یابد. البته این به معنای کنار گذاشتن تعهد او به اجتماع و نپرداختن به آن نیست

ج) دور کمال : نویسنده دور سوم نویسندگی آل احمد را از آن جهت دور کمال نامیده است که بهترین داستانهای کوتاه او را در این دوره می توان یافت. هر چند که اظهار می کند که تمام داستانهای او در این دوره کامل نیست و کماکان بعضی از آن ها از صنف های داستان پیشین رنج می برند

داستانهای بلند و رمان : شیخ رضایی دلایل رویکرد آل احمد به آثار داستانی بلند را این می داند که جلال پس از کسب مهارت در نگارش داستانهای کوتاه، مجال گسترده تری برای عرضه ی هنر داستان نویسی خود می طلبد. همچنین آل احمد را بعنوان نویسنده ای متعهد که از داستان بعنوان رسانه ی انتقال دهنده ی آرامش استفاده می کند، داستان بلند و رمان را رسانه مناسب تری برای منظور خود ساخته است. در این قسمت نویسنده با بیان گزیده ای از داستانهای بلند به نقد و بررسی آنها می پردازد و نتیجه گیری کلی می کند که اعتراف به خطاها و نقد خود از مهمترین ویژگی های آل احمد به عنوان نویسنده و روشنفکر است و شاید بتوان گفت که سنگی بر گوری آغاز ادبیات اعتراف در ایران است و این ادبیات چه در آینده گسترش یابد و چه همچنان مهجور بماند ، نام    آل احمد را به عنوان موسس همواره بر پیشانی خواهد داشت

نویسنده در پایان بخش اول نگاهی به نثر نویسی جلال و بررسی آنها دارد و با بیان مثالهایی از نثرهای جلال آنها را تشریح می کند

در مورد نثر آل احمد توجه به یک نکته را بسیار مهم می داند . گر چه خود او متون کهن فارسی و نوشته های نویسندگان فرانسوی را عوامل دستیابی به این نثر می داند، اما مهم ترین عاملی که در پشت این نثر قرار دارد، ویژگیهای فردی خود، عناصری از هر کدام از نثرهای مختلف را برمی گزیند و به نثر خاص خود دست   می یابد و در واقع او حیات و اندیشه های خود را در این نثر باز می تاباند

چند مورد از ویژگی های جلال آل احمد عبارتند از

1-   ضرباهنگ زندگی شخصی آل احمد، ضرباهنگی تند بوده است و تعداد دفعاتی که آل احمد به کلی مسیر زندگی خود را عوض کرده و راهی نو در پیش گرفته است هم زیاد است. تحصیل علوم دینی، گریختن از مذهب، رفتن به حزب توده و ;

2-   ویژگی دیگر آل احمد جایگاه معلمی و مرشدیتی است که او برای خود قائل است . نگاه او به بسیاری از اطرافیانش، نگاه معلم به شاگرد است

3-   ویژگی سوم آل احمد، عدم درنگ کافی و عدم تعمق بر مسائل مربوط به اندیشه و تفکر است

 آل احمد خود بارها به این موضوع اشاره کرده که

« روشنفکر باید در باب همه چیز، حتی چیزهایی که در آن متخصص نیست نیز ظهار نظر کند. چرا که با داشتن عنوان روشنفکری، سکوت در برابر بسیاری از پدیده ها، به معنای تأیید آن ها است .»[10]

« و سرانجام آخرین خصلتی از آل احمد که در نثر او نیز انعکاس یافته، رویکرد و توجه او به اجتماع، مردم، لایه های مختلف اجتماع و سنت ها است.»[11]

پس با توجه به ویژگیهای فوق می توان گفت که نثر آل احمد، دقیقاً انعکاسی از ویژگیهای فکری و روانی او است و این ویژگیها در تار و پود نثر او تنیده شده است. به عبارتی اتخاذ چنین نثری از اقتضائات جهان بینی آل احمد است و او با داشتن چنین بستری به گزینش تکه های مختلفی از نثرهای کهن و غربی دست زده است

شیخ رضایی در قسمت دوم کتاب به گزید داستانهای آل احمد که در اول این مکتوبه به آنها اشاره شد می پردازد و یک جمع بندی کلی از آنها را ارائه      می کند

کتاب دوم که مورد بررسی قرار می گیرد، کتاب از چشم برادر نوشت شمس آل احمد برادر جلال آل احمد می باشد. این کتاب مشتمل بر یازده بخش به شرح زیر می باشد

بخش اول: مرگ، که جریان مرگ جلال و حوادث و اتفاقات قبل و بعد از مرگ را تشریح می کند

بخش دوم: تولد، در این بخش به زمان و مکان تولد جلال، خاطرات کودکی چگونگی مرگ پدر جلال و تعداد برادران و خواهران جلال و خلاصه وصیت پدر ، دوستان پدر و اطرافیان خانوادگی جلال را توضیح می دهد

بخش سوم: نشو و نما که شامل تحولات دوران بلوغ جلال، تحصیلات دانشگاهی و همکاری او با مطبوعات، تلاشهای فرهنگی، سیاسی جلال، سفرهای که در این دوران به انجام رسید و خلاصه اینکه وقایع دوران بلوغ جلال را بیان می کند

بخش چهارم: آثار و آراء، در این بخش به آغاز نویسندگی جلال و عضویت او در انجمن اصلاح و چگونگی آشنایی او با اهل قلم اشاره دارد . همچنین در این قسمت به آثار جلال و تقدیم نامه ها و انگیز ایشان از این تقدیم نامه ها اشاره دارد

بخش پنجم: سیر و سلوک، این بخش از کتاب بیشتر اشاره دارد به حواشی آغاز بلوغ، آشنایی با حزب توده و جریانات آن و دوباره دلزدگی از سکتاریسم. تک روی یا استقلال فکری جلال و در خودنگری ایشان

بخش ششم: القاب، این قسمت دربار القاب عاطفی خانگی، القاب سیاسی اجتماعی، القاب احساساتی گروهی جلال بحث می کند. همچنین دربار تهمت های ناروا از قبیل تریاکی، دائم الخمر و پرخاشگری که به جلال نسبت داده اند صحبت می کند که موضع ایشان در این قسمت دفاع از جلال می باشد و تمامی این القاب و تهمت ها را ناروا و کذب می داند و مثلاً در قسمت اعتیاد ایشان می نویسد که جلال تنها اعتیادش سیگار اشنو ویژه بود و از زبان جلال می نویسد که ایشان به شوخی می گفت

« توتون اشنو، همیشه یکسان است و از سر طویله ویژه! هر آشغالی که بکار ساختن هیچ سیگار مرغوبی نمی آید، می ریزند کنار آن را خرد کنند برای پر کردن اشنو. در حالیکه کیفیت توتون های سیگارهای نوع دیگر، متغیر است و سینه را اذیت نمی کند.» [12]

بخش هفتم: در نویسندگی، در این قسمت شمس دربار نویسندگی جلال، چگونگی نظرخواهی ایشان از اطرافیان، وارسی های جلال قبل از چاپ کتابهایش ، تلقی جلال از نویسندگی و شیو نویسندگی جلال می نویسد که جلال از نظر برادر نویسنده ای است سوای سایر نویسندگان و در مورد ایشان بیان می دارد که

« هر پرنده ای می پرد اما پریدن پروانه و سار و حاجی لک لک یکسان نیست و ;[13] »

 شمس در این قسمت به وسواس قلم جلال اشاره می کند و می گوید

« جلال از زمر کسانی است که وسواس قلمی داشت. در این حد بود که چند بار مطلبی را می نوشت اصلاح یک نوشته را، تنها به این شیوه بسنده نمی کرد که آن را دوباره خوانی کند و بعضی از کلمات یا عبارات را خط بزند و حاشیه یا بالا نویسی کند. اضافه بر این شیوه، ضرورت می دید که مطلبی را بارها، بازنویس و چند بار نویس کند[14] »

بخش هشتم: پاطوق ها، شامل مکانهایی که جلال با دوستانش ملاقات     می کرد از قبیل کافه ها و قنادیها و ;

بخش نهم: مزار و وصیت، شامل مزار جلال و نحو برگزیدن این مکان، اوصیا، وصیت نام جلال، میراث جلال و ورث ایشان می باشد

بخش دهم: پراکنده ها، شامل مصاحبه های جلال با مجلات و روزنامه های مختلف، نامه ها و گفتگوهای جلال و مقالات جلال می باشد

بخش یازدهم: حسن ختام، این بخش که بخش پایانی کتاب می باشد شامل نظر علماء و بزرگان در مورد جلال آل احمد می باشد از قبیل امام خمینی (ره)، آیت الله خامنه ای، دکتر شریعتی و ;

شمس در مورد سیاسی بودن جلال چنین می نویسد

« کارها و نوشته های جلال از نخستین باری که چاپ شده اند ( سال 1322) رنگ اجتماعی دارند. او در برابر مسائل خرافی جامعه، بیشتر موضعی انتقادی داشت. اما پس از سقوط دکتر مصدق و شکست نهضت در مرداد ماه 1332 به ویژه بعد از آن یک سطر نوشته ای که جلال در شهربانی به بختیار داد. و در روزنامه ها با هوو جنجال چاپ شد، جلال هر روزی که می گذشت، از روز پیش سیاسی تر می شد. و در نوشته ها و آثارش، ابعاد سیاسی مسائل، حتی در قصه هایش، متجلی تر می گشت.» [15]

شمس آل احمد در مورد قضاوتهایی که در مورد جلال شده چنین می نویسد

« به باور من، قضاوتهایی که تاکنون دربار جلال شده است، بیرون از انواع زیر نیست

1-              قضاوتهایی که در ده سال آخر عمر جلال انجام گرفته    است ; و در حضور خودش و قضاوت کنندگان اگر نه همه شان حامل حکومت و قصدشان خوش خدمتی به سانسور، تعدادیشان تازه بالغ شدگان جویای نام و تیغ و مردی خود را آزمون کننده

2-              قضاوت هایی که در ده سال پس از مرگ جلال – تا پیروزی انقلاب – انجام گرفت، و در غیاب جلال و قضاوت کنندگان یکسونگر و چپ بین که به یقین هیچکدام آنان سرخوش خدمتی به ساواک را نداشتند. اما با جلال، غیر هم باور بودند. قصدشان خراب کردن جلال نبود. آنان با فکر و فرهنگ جلال، در بنیاد مخالف بودند. و آثارشان بیشتر، حمله به مکاتب معارض « ایسمی» بود که خود شیفت آن بودند

3-              قضاوت روان پریشانه ای که یا در حضور جلال و یا در غیاب او انجام گرفت. با مایه هایی از کینه و حقد که برای من بیشتر صورت تسویه حساب های شخصی نویسندگان آنها بود با جلال

4-              قضاوت ساواکی ها: برای جامع خفقان زد ما، آشنایی با اسرار سیاست و رازهای مکتوم ساواک، که تعداد اعضاء و آنتن ها و خبرچین هایش را از شصت هزار تا سه میلیون نفر نوشته اند، جز به برکت انقلاب امکان نداشت. برنام ساواک آن بود که جلال را سر به نیست کند، اما از او « امامزاده» نسازد. طبیعی است که ساواک شروع کند به تحلیل یک یک آثار جلال و با این هدف که جلال را یک عنصر خطرناک معرفی کند که بود.» [16]

خلاص کلام اینکه شمس آل احمد انگیز خود از تدوین این کتاب را چنین بیان می دارد

« شنوندگان من در آن سالهای پیش و پس پیروزی انقلاب و در آن مجالس، به ویژه جوان ترها که در احوال جلال کنجکاوتر بودند، به خاطر دارند که همواره آنان را حواله داده ام به مجال و فرصت های مناسب دیگری. این رساله، همان مجال و فرصت مناسبی است که قولش را داده بودم و در تعهد خویش می شناختم .انگیز دیگرم از تدوین این کتاب، پاسخ به تمام آن کسانی است که پیش از قیام علنی ملت ما و پس از مرگ جلال، در طول سالهای نخست پس از آن مرگ مشکوک، به مهر و یا به قهر، به نیش زبان و یا نوش بیان، کمتر با حضور خویش و بیشتر با تلفن ها و نامه ها، مرا به خاطر انجام عملی یا عدم انجام عملی -  در حوز حملاتی که به جلال می شد – ستوده و یا نکوهیده اند.» [17]

کتاب سوم: کتاب فرهنگ جلال آل احمد ( کتاب اول: سیاست) نوشت مصطفی زمانی نیا است. این کتاب شامل نه بخش است، که آراء آل احمد در زمینه های مختلف جمع آوری شده است ، این نه بخش به ترتیب زیر می باشد

1-سیاست 2- کودتای 1299 3- نفت 4- کودتای 28 مرداد 5- احزاب سیاسی  6- سیاستمداران  7- انقلاب سفید  8- امپریالیستها 9- در خاورمیانه

زمانی نیا انگیز خود را در تهی « فرهنگ جلال » سه چیز می داند

« 1- جلال آل احمد از جمله متفکران نادری است که مرام و کلامش ملهم از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و جهت جهد و جهادش سوق دادن آنان به سوی استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی است و با آن که میتوان، نشان او را در پهن سینه های مردم عارف به عیان دید، لیکن آنطور که شایسته اوست برای شناسائی و ترویج اندیشه هایش کاری صورت نگرفته است و بیشتر در مورد او به عمد یا به سهو، هیاهو و جنجال کرده اند، کوشش در جهت رواج افکار او را، یکنوع فریضه و ادای دین     می دانم

2- خواسته ام جلال را از چشم نوشته های خود جلال بشناسیم، نه از دریچ چشم دوستان و دشمنان او. و دیده ایم که مرسوم است هر سال در یادبودش، یا به هر مناسبتی، مخبرین نشریات به سراغ این و آن شخصیت سیاسی، مذهبی، یا فرهنگی رفته اند و خواسته اند با طرح چند سوال از ایشان، جلال را به خوانندگان بشناسانند. غافل از اینکه تمام نوشته های جلال، صدیق ترین شرح احوال او و زمان در طول زندگی اش می باشند

3- جلال در مقطعی می زیست و روالی را برای ارائه کارهایش برگزیده بود که برای رسانیدن پیام و وانهادن بار مسئولیت از دوش به اجبار در زیر لواها و لفافه های مختلف می نوشت، گاهی به صورت داستان، گاهی به صورت نقد و گاهی سفرنامه. پیام های او در داستانهایش گاهی آن وضوح و سرراستی مقالات را ندارد و بسیاری از آنها هنوز بر خوانندگان گنگ و مبهم است . من کوشیده ام تمامی اشارات و تنبیهات و وصایای او راکه به شکل پراکنده در این جا و آن جا، پیرامون موضوع واحدی دور می زند، گلچین و فصل بندی و مدون کنم.» [18]

البته ناگفته نماند فرهنگ جلال که توسط آقای زمانی نیا تألیف یافته است، از سه بخش کلی و عمده و کاملاً مجزا از هم و بصورت سه کتاب، مرکب است

1-   کتاب اول، پیرامون « سیاست» است ، همین کتابی که به معرفی فصول آن پرداخته شد

2-   کتاب دوم، پیرامون « فرهنگ و شعر و ادب» و شامل دقیق ترین و    بی غرضانه ترین تعریفات در مورد رشته های هنری نظیر نقاشی و معماری و موسیقی و سینما و تئاتر، و در مورد رشته های فرهنگی و ادبی، نظیر تاریخ و شعر و عرفان و تصوف و ; و در ضمن اظهار نظرهای جامع و قاطع در مورد هنرمندان و ادیبان می باشد

3-   کتاب سوم، پیرامون « ادیان و مذاهب» دور می زند و شامل مباحثی نظیر مذاهب زرتشت و مانی و مزدک، مسیحیت، اسلام، حج، معصومیت، امامت، معجزه، قیام، روحانیت و ; می باشد

عناوین این سه کتاب به قول مصطفی زمانی نیا همان سه رکن اساسی افکار و جوش و خروش روحی و جسمی جلال آل احمد است

زمانی نیا در این کتاب ( کتاب اول) از ناشران و افرادی گله و شکایت       می کند که آثار جلال را جهت رسیدن به مقاصد خود دستکاری و سانسور و جعل کرده اند، لذا افراد و دوستانی که می خواهند، آثار جلال را مورد مداقه و تحقیق قرار دهند، موضوع فوق را مدّ نظر داشته باشند و به هر کتابی که به نام جلال چاپ شده است، اعتماد نکنند

نتیج اینکه، زمانی نیا در این کتاب از تجزیه و تحلیل سخنی به میان نیاورده است و فقط آل احمد را مورد تحسین قرار داده است و او را در بین « عالمان فاعل» عصر حاضر، قافله سالار می داند[19]

« مدخل »

     این تحقیق در صدد است با کنکاش در آثار جلال آل احمد ( مقالات ، داستانها و بویژه رمانها  ) بنیانهای جامعه شناختی و انسان شناختی را در آثار وی دریافته و آنها را در قلمرو چهار جستار جامعه شناختی ( هستی شناسی ، روش شناسی ،‌ ایستایی شناسی و پویایی شناسی )ودرزمینه های انسان شناختی مدون سازد و بالطبع به جامعه شناسی ادبیات آثار جلال آل احمد خواهد پرداخت . بنا به ماهیت موضوع ، روش بررسی اسنادی و تحلیل متون می باشد. سعی شده ابتدا کل مجموعه شناخته شده سپس هر یک از عناصر با توجه به کل ، تحلیل شود . در این روش عناصر در رابطه متقابل ملاحظه و تحلیل شده و طبیعتاً تفسیر معنای هر نماد ( واقعه تاریخی ) جز از طریق شناخت کل صورت نمی گیرد

« رسش تحقیق »


1- شیخ رضایی، حسین؛ « نقد و تحلیل و گزیده داستانهای آل احمد» ؛ مقدمه؛

2- منبع پیشین؛ مقدمه؛

3-  منبع پیشین ؛

1 – منبع پیشین ؛

2- همان منبع؛

1- منبع پیشین ؛

2- همان منبع ؛

1- منبع پیشین؛

2- همان منبع ؛

1- آل احمد، جلال؛ « ارزیابی شتابزده»؛ 82

2- شیخ رضایی، حسین؛ « نقد و تحلیل و گزیده داستانهای آل احمد»؛

1- آل احمد، شمس؛ « کتاب از چشم برادر» ؛ 347

2- همان منبع؛

3- همان منبع ؛

1- آل احمد، شمس؛ « از چشم برادر» ؛

1- آل احمد، شمس؛ « از چشم برادر» ؛ 13-12-

1- آل احمد، شمس ؛ « از چشم برادر» ؛

1- زمانی نیا، مصطفی ؛ « فرهنگ جلال آل احمد ، کتاب اول» ؛ 10-

1- زمان نیا ، مصطفی: « فرهنگ جلال آل احمد، کتاب اول»؛


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام تحت word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام تحت word

چـکیده    
مقدمه    
سه دیدگاه در باب نمازهاى یومیّه    
مستندات دیدگاه نخست    
مستندات دیدگاه دوم    
مستندات دیدگاه سوم    
آیات بیان گر وجود نماز پیش از معراج    
کتاب نامه    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تاریخ وجوب نمازهاى یومیه در اسـلام تحت word

1 آلوسى، محمود، روح المعانى، تهران، جهان، [بى تا]

2 ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مطبعه الحیدریه، نجف، 1376ق

3 ابن طاووس، فلاح السائل، [بى جا، بى نا، بى تا]

4 ابن کثیر، اسماعیل، البدایه والنهایه، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1408ق

5 ابن هشام، السیره النبویه، [بى جا] مکتبه محمد على صبیح و اولاده، 1383ق

6 احمد بن ابى یعقوب، تاریخ یعقوبى، قم، مؤسسه نشر فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام)، [بى تا]

7 احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، [بى تا]

8 اندلسى، ابن حزم، المحلى با الآثار، بیروت، دارالفکر، [بى تا]

9 انصارى قرطبى، محمد، الجامع لأحکام القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405 ق

10 بخارى، محمد، صحیح البخارى، بیروت، دارالفکر، 1401ق

11 برقى، احمد، المحاسن، [بى جا]، دارالکتب الاسلامیه، [بى تا]

12 تمیمى مغربى، قاضى نعمان، دعائم الاسلام، [بى جا]، دارالمعارف، 1383ق

13 حسینى استرآبادى، على، تأویل الآیات الظاهره فى فضائل العتره الطاهره، قم، تحقیق و نشر مدرسه الامام المهدى علیه السلام، 1407ق

14 خویى، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، چاپ پنجم: [بى جا، بى نا]، 1413ق

15 رازى، فخر الدین محمد، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)

16 راوندى، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدى، [بى تا]

17 سید ابن طاووس حسنى، على، سعد السعود، چاپ اول: نجف، مطبعه الحیدریه، 1369 ق

18 سیوطى، عبدالرحمان، الدر المنثور، چاپ اول:[بى جا]، دارالمعرفه، 1365 ق

19 صدوق، محمد، الأمالى، چاپ اول: قم، مؤسسه البعثه، 1417 ق

20 صدوق، محمد، التوحید، قم، جماعه، المدرسین، [بى تا]

21 صدوق، محمد، علل الشرائع، نجف، مکتبه الحیدریه، 1386 ق

22 صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، تحقیق على اکبر غفارى، قم، جامعه مدرسین، 1404 ق

23 طباطبایى، محمد حسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین، [بى تا]

24 طبرسى، فضل، إعلام الورى بأعلام الهدى، چاپ اول: قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام) لإحیاء التراث، 1417 ق

25 طبرى، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آى القرآن، بیروت، دارالفکر، 1415 ق

26 طبرى، احمد بن عبداللّه، ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى، [بى جا]، مکتبه القدسى، 1356 ق

27 طبرى، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، [بى تا]

28 عسقلانى، احمدبن حجر، الإصابه فى تمییز الصحابه، بیروت دارالکتب العلمیه، 1415ق

29 عسقلانى، احمدبن حجر، فتح البارى، چاپ دوم: بیروت، دارالمعرفه، [بى تا]

30 علم الهدى (شریف مرتضى)، على، تنزیه الانبیاء، نجف، مطبعه الحیدریه، 1352ق

31 عیاش سلمى سمرقندى، محمد، تفسیر العیاشى، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، [بى تا]

32 قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمى، چاپ سوم: قم، دارالکتاب، 1404ق

33 کلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، چاپ سوم:[بى جا]، دارالکتب الاسلامیه، تحقیق على اکبر غفارى، 1388ق

34 عسقلانى، احمد بن حجر، لسان المیزان، بیروت، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، 1390ق

35 مامقانى، عبداللّه، تنقیح المقال فى علم الرجال، [بى نا، بى جا، بى تا]

36 مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق

37 مجلسى، محمدباقر، مرآه العقول فى شرح اخبارآل الرسول، چاپ اول: تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1411 ق

38 مرتضى عاملى، سید جعفر، الصحیح من سیره النبى الاعظم، بیروت، دارالهادى، 1415ق

39 مفید، محمد، الإرشاد فى معرفه حجج اللّه على العباد، [بى جا]، دار المفید، [بى تا]

40 نسائى، احمد، چاپ اول: بیروت، سنن النسائى، دارالفکر، 1348ق

41 هیثمى، نور الدین، مجمع الزوائد و منبع الفواید، دارالکتب العلمیه، 1408ق

42 یوسفى غروى، محمد هادى، موسوعه التاریخ الاسلامى، چاپ اول: قم، مجمع الفکر الاسلامى، 1417 ق

چـکیده

در منابع اسلامى گزارش هاى مختلفى درباره تاریخ تشریع نماز آمده است برخى روایات، تشریع نمازهاى یومیه را مصادف با واقعه معراج پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دانند و در برخى دیگر، از نمازهاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از معراج و حتى پیش از بعثت سخن به میان آمده است. هم چنین از بعضى آیه هایى که در اوایل بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده، نمازگزاردن پیامبر(صلى الله علیه وآله) و حتى فرمان به نماز شب استفاده مى شود. پژوهش حاضر با نگاهى قرآنى و تاریخى به مسئله، بر آن است که اگر چه پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از واقعه معراج نیز نماز ـ واجب یا مستحب ـ مى گزارده اند; اما وجوب نمازهاى یومیّه، هم زمان با معراج بوده است

واژگان کلیدى: نماز، تاریخ تشریع نماز، نماز یومیّه، نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله)،معراج ونماز در شب معراج.

مقدمه

نماز، سرآمد عبادت هایى است که بر انبیا و اولیا از آدم ابوالبشر(علیه السلام) تا خاتم انبیا حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله)و عموم بندگان خداى تعالى در هر دوره اى از حیات بشر واجب شده است. اگر چه از چند و چون نماز پیامبران و امت هاى پیشین اطلاعى نداریم، اما بر اساس آیات قرآن، عبادتى به نام نماز در میان آنان رواج داشته و مردم را به آن سفارش مى کرده اند.2 در شریعت اسلامى نیز نماز از وظایف روزمرّه هر مسلمان شمرده شده که اهمیت آن بى نیاز از توضیح است

اما نمازهاى یومیّه در اسلام از چه تاریخى و در چه زمانى آغاز شد؟ آیا مى توان تاریخ تشریع نمازهاى واجب را مشخص کرد؟ نخستین نماز واجب کدام نماز بود؟ نمازهایى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در دوران پیش از بعثت یا اوایل دعوت خویش برگزار مى کرد، چگونه بوده است؟

از آن جا که در برخى آیات مکىِ قرآن نکته هایى در باب تشریع نماز و دیگر مباحث مرتبط با آن مطرح شده و در روایات معصومان و گزارش هاى تاریخى نیز بدان اشارت رفته است، نگاهى قرآنى ـ تاریخى مى تواند در روشن شدن پاسخ برخى از پرسش ها در این باب سودمند افتد. گرچه این بحث با مباحث کلامى نیز مرتبط است و به همین دلیل برخى از متکلمان مسلمان به آن اشارتى کرده اند، ولى پژوهش حاضر نگاهى کلامى به مسئله ندارد و فقط بر محور آیات و روایات و گزارش هاى تاریخى به بررسى موضوع مى پردازد

سه دیدگاه در باب نمازهاى یومیّه

در منابع روایى و تاریخى مسلمانان گزارش هاى متعددى در باب اولین نماز یومیّه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و کمیت و کیفیت آن مطرح شده است. این گزارش ها با یکدیگر همسو نیست و نیازمند بحث و بررسى است. در یک نگاه، مى توان گفت سه دیدگاه در این منابع مطرح شده است

1 نخستین بار نمازهاى یومیّه در سفر معراج واجب شد;

2 نماز ظهر روز پس از باز آمدن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از سفر معراج، نخستین نماز بوده است;

3 پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از بعثت یا دست کم در آغاز بعثت، نمازهایى (واجب یا مستحب) مى خواند، اما نمازهاى پنج گانه در سفر معراج بر پیامبر و امت اسلامى واجب شد

دو دیدگاه نخست، در واقع یکى بیش نیست و مبدأ وجوب نماز بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان را پس از واقعه معراج مى داند، جز آن که یکى اولین نماز را نماز در شب معراج مى داند و دیگرى نماز ظهر روز بعد از آن را. ناگفته نماند که روایات مربوط به نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) در شب معراج نیز متفاوت است: یکى، نماز خواندن ایشان را در پیشگاه الهى باز مى گوید، در حالى که روایات دیگر به نمازهاى وى پیش از عروج به پیشگاه الهى، در بیت المقدس و طور سینا و مسجد کوفه و آسمان هاى مختلف و نیز به امامت ایشان بر انبیا و فرشتگان اشاره کرده اند


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی مقاله نگاه و معنا در هنر عکاسی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نگاه و معنا در هنر عکاسی تحت word دارای 78 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نگاه و معنا در هنر عکاسی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله نگاه و معنا در هنر عکاسی تحت word

پیشگفتار

مقدمه

عکاسی‌

فصل‌ اول‌

دستگاه‌ بینایی‌

ژاک‌ لکان‌

1-1- لحظه‌ی‌ رویت‌ – چگونگی‌ دیدن‌ از دیدگاه‌ ژاک‌ لکان‌

چشم روشنایی

رولان بارت

2-1- روئت عکاسی از دیدگاه رولان بارت

فصل‌ دو‌م

دیدن در عکاسی – خواستگاه عکاس;

فصل‌ سو‌م

گزینش کادر

2-3- ثبت‌ عکس‌ – فنون‌ عکاسی‌

فصل‌ چهارم

زیبایی شناسی در عکس;

فهرست اعلام

فهرست‌ منابع‌ و مآخذ

مقدمه

 عکاسی‌

اندیشه‌ انتقادی‌ در باب‌ عکاسی‌ در سده‌ی‌ بیستم‌، بحث‌هایی‌ در قبال‌ قبول‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ درابتدای‌ این‌ قرن‌، آثاری‌ در باره‌ تأثیر عکاسی‌ بر رسانه‌های‌ هنری‌ قدیمی‌تر، تحول‌ تاریخ‌ این‌ رسانه‌ و آثار اخر نویسندگان‌ و در راستای‌ ارائه‌ی‌ نظریه‌ی‌ در باره‌ این‌ راسانه‌ را در بر می‌گیرد

بسیاری‌ از آثار متأخر در زمینه‌ عکاسی‌ معطوف‌ به‌ جریانهای‌ گوناگون‌ اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در راستای‌ شالوده‌شکنی‌مدرنیسم‌ در هنر است‌

در نظر نویسندگان‌ و هنرمندانی‌ که‌ این‌ آثار اخیر را عرضه‌ کرده‌اند، پسی مدرنیسم‌ را بحرانی‌ در فرآیند بازنمایی‌ غرب‌تعریف‌ کرد و عکاسی‌ نقش‌ بسیار مهمی‌ ر در آن‌ ایفا کرده‌ است‌

بسیاری‌ از نظریه‌پردازان‌ مطرح‌ حوزه‌ی‌ عکاسی‌ را به‌ خاطر سرشت‌ بینا رشته‌ایی‌اش‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهند. شاید تنها خصلت‌ غالب‌ این‌ رسانه‌ انعطاف‌پذیری‌اش‌ باشد. این‌ نکته‌ با کاربردهای‌ گوناگون‌ این‌ رسانه‌ در عرصه‌ فرهنگ‌روشن‌ می‌شود. کاربردهایی‌ که‌ تنها بخش‌ اندکی‌ از آنها وجه‌ی‌ هنری‌ دارند

نخستین‌ تاریخ‌ جامع‌ عکاسی‌ بو مونت‌ نیوهال‌ بود. به‌ عنوان‌ کاتالوگ‌ نمایشگاهی‌ در «موزه‌ هنر مدرن‌» با نام‌ «عکاسی‌: 1937-1839» نوشته‌ بود، نقش‌ بسیار مهمی‌ در مورد پذیرش‌ قرارگرفتن‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ مشروع‌ ایفاکرد

در اوایل‌ سده‌ بیستم‌، شکافی‌ میان‌ دو گونه‌ عکاسی‌ در آمریکا پدید آمد؛ گونه‌یی‌ که‌ از خصلت‌ اجتماعی‌ این‌ رسانه‌ بهره‌می‌گرفت‌ و گونه‌‌ئی‌ که‌ با برداشت‌ ناب‌گرایانه‌ی‌ عکاسی‌ «هنری‌» همخوان‌ بود

این‌ شکاف‌ موجود میان‌ عکاسی‌ هنری‌ و عکاسی‌ مستند رویارویی‌ دو اسطوره‌ی‌ عامیانه‌ یکی‌ نمادگرا و دیگری‌واقع‌گراست‌

در کار ناب‌گرایان‌، از آن‌ جا که‌ هنر بیان‌ حقیقت‌ درونی‌ به‌ شمار می‌رود عکاسی‌ یک‌ نهان‌ بین‌ است‌. اما در عکاسی‌مستند عکاس‌ یک‌ شاهد و عکس‌ گزارشی‌ از حقیقت‌ تجربی‌ است‌

در اروپا عکاسان‌ اجتماعی‌، کارشان‌ را بر پایه‌ی‌ واقع‌ گرایی‌ طبقاتی‌ استوار کرده‌ بودند. والتر بنیامین‌ از نخستین‌نظریه‌پردازانی‌ بود که‌ در بستری‌ سیاسی‌ در باره‌ عکاسی‌ دست‌ به‌ قلم‌ برد.او تأثیر تکنولوژی‌ بر شاخه‌های‌ مختلف‌ هنررا مورد توجه‌ قرار داده‌ است.‌ با تکثیر مکانیکی‌ که‌ به‌ واسطه‌ عکاسی‌ امکان‌پذیر شد اقتدار اثر هنری‌، یا به‌ تعبیر بنیامین‌«هاله‌»ی‌ بی‌همتای‌ آن‌ از بین‌ می‌رود. حال‌ انبوه‌ نسخه‌های‌ بدل‌ جای‌ نسخه‌ی‌ اصل‌ را می‌گیرد. یکی‌ از عمیق‌ترین‌ عواقب‌ تکثیر مکانیکی‌ برای‌ هنر که‌ بنیامین‌ در مقابله‌ خود به‌ آن‌ پرداخته‌ رسیدن‌ به‌ این‌ تصور می‌باشد که‌ هنر دیگر مبتنی‌بر آئین‌ نبوده‌، بلکه‌ بر پایه‌ی‌ سیاست‌ استوار شده‌ است‌. اساس‌ این‌ تصور را کاهش‌ فاصله‌ی‌ موجود میان‌ بیننده‌ و اثرهنری‌ تشکیل‌ می‌داد. با افزایش‌ دست‌رس‌پذیری‌ اثر هنری‌، ارزش‌ آئینی‌ آن‌ کاهش‌ می‌یابد

سرآغاز اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در هنر را می‌توان‌ در ساختارگرایی‌ و پساساختارگرایی‌ به‌ ویژه‌ در نوشته‌های‌ رولان‌ بارت‌ یافت‌. نوشته‌های‌ بارت‌ اهمیت‌ خاصی‌ در زمینه‌ی‌ عکاسی‌ و تکوین‌ یک‌ «نظریه‌ی‌ عکاسی‌» دارند. بارت‌ در مقاله‌ی‌ «پیام‌عکاسانه‌» (1961) «نوع‌» خاصی‌ از عکاسی‌ یعنی‌ عکاسی‌ مطبوعات‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد. جریان‌های‌ تازه‌ دنیای هنردر اواخر دهه‌ی‌ هفتاد عکاسی‌ را در محور نقدهای‌ خود بر مقوله‌ی‌ «بازنمایی‌» قرار دادند. این‌ روی‌ کرد متخصصان‌ هنرمفهومی‌ به‌ عکاسی‌ در اواخر دهه‌ی‌ شصت‌ و در دهه‌ی‌ هفتاد، اساساً از اشتیاقی‌ مدرنیستی‌ به‌ خلق‌ هنری‌ نشأت‌می‌گرفت‌ که‌ برداشتهای‌ سنتی‌ از ماهیت‌ هنر را متزلزل‌ می‌سازد

دامنه‌ی‌ تأثیرگذاری‌ هنر مفهومی‌ حوزه‌های‌ سنتی‌تر عکاسی‌ را نیز فرا گرفت‌. اگرچه‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌مدرنیستی‌ پذیرفته‌ شده‌ بود، مقتضیات‌ این‌ هدف‌، یعنی‌ خلوص‌ و خودآئینی‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ رسانه‌، دیگر از جمله‌مسائل‌ مطرح‌ در دنیای‌ هنر به‌ شمار نمی‌رفتند. جالب‌ آن‌ که‌ توجه‌ فزاینده‌ به‌ این‌ رسانه‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود ارزش‌ اقتصادی‌آن‌ در دنیای‌ هنر را افزایش‌ داده‌ است‌. محوریت‌یابی‌ عکاسی‌ به‌ این‌ معنا است‌ که‌ عکاسی‌ دیگر چون‌ گذشته‌ در دنیای هنر غریبه‌ نیست‌. در دهه‌ی‌ هشتاد دنیای‌ هنر به‌ طرز فزاینده‌یی‌ به‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ راهی‌ برای‌ برقراری تماس‌ تازه‌یی‌ باامور اجتماعی‌ و درنتیجه‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌  برای‌ جان‌بخشی‌ دوباره‌ به‌ کالبد هنر توجه‌ نشان‌ داد. عکاسی‌ در اکثر آثار این‌دوره‌ محملی‌ برای‌ نقد محسوب‌ می‌شود؛ آثار اولیه‌ سیندی‌ شرمن‌ معطوف‌ به‌ راه‌یابی‌ به‌ نوع‌ نگاه‌ عکس‌های‌ فیلم‌های‌هالیوودی‌ به‌ منظور افشای‌ ایدئولوژی‌ عامل‌ در آن‌ها بود

در دهه‌ نود، جاناتان‌ کرری‌ (1990) با مردود دانستن‌ روایت‌ خطی‌ پیشرفت‌ فنی‌ که‌ از «اتاقِ تاریک‌» (کامرا آبسکورا)آغاز شده‌ به‌ عکاسی‌ امروزی‌ می‌انجامد، سرمشق‌ تازه‌یی‌ برای‌ تفکر در باب‌ عکاسی‌ در چهار چوب‌ چشم‌انداز غرب‌ ارائه‌ می‌کند. نظری‌ در اوایل‌ سده‌ی‌ نوزدهم‌ را نشان‌ می‌دهد که‌ طی‌ آن‌ راستای‌ بحث‌ از نورشناسی‌ هندسی‌ به‌برداشت‌ فیزیولوژیکی‌ از بینایی‌ معطوف‌ می‌شود. در گزارش‌های‌ تاریخی‌ پیشین‌ از سیر تحولات‌ عکاسی‌ «اتاق ِتاریک‌» به‌ عنوان‌ الگوی‌ دوربینهای‌ امروزی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد اما او در بحث‌ خود این‌ طرز فکر را کنار می گذارد وسرمشق‌ جدید او تازه‌ ترین‌ جهت‌گیری‌های‌ رسانه‌ی‌ عکاسی‌ به‌ سوی‌ فن‌آوری‌های‌ رایانه‌ای‌ است‌

فصل‌ اول‌

دستگاه‌ بینایی‌

قسمتهای‌ اصلی‌ چشم‌ انسان‌ مشخص‌ شده‌ است‌. نور از طریق‌ قرنیه‌ شفاف‌ وارد چشم‌ می‌شود. مقداری‌ نوری‌ که‌ وارد چشم‌ می‌شود، تابع‌ قطر مردمک‌ است‌، سپس‌عدسی‌، نور را برروی‌ سطح‌ حساس‌ به‌ نام‌ شبکیه‌ متمرکز می‌سازد عدسی‌ چشم‌ تقریباً همانند عدسی‌ دوربین‌ کارمی‌کند. انقباض‌ و انبساط‌ مردمک‌ بوسیله‌ دستگاه‌ عصبی‌ خودمختار تنظیم‌ می‌شود. بخش‌ پاراسمپاتیک‌ تغییرات‌اندازه‌ مردمک‌ را بر حسب‌ تغییرات‌ میزان‌ روشنایی‌ کنترل‌ می‌کند. (همانند دیافراگم‌ دوربین‌ عکاسی‌) بخش‌ سمپاتیک‌نیز اندازه‌ مردمک‌ را کنترل‌ می‌کند، و در شرایط‌ هیجانی‌ شدید، چه‌ خوشایند یا ناخوشایند، موجب‌ باز شدن‌ مردمک‌می‌شود. حتی‌ تحریکات‌ هیجانی‌ خفیف‌ نیز، اندازه‌ مردمک‌ را به‌ گونه‌ای‌ منظم‌ تغییر می‌دهد. شبکه‌ سطحی‌ که‌ درقسمت‌ عقب‌ چشم‌ قرار گرفته‌، در برابر نور حساس‌ است‌، و سه‌ لایه‌ اصلی‌ دارد

الف‌: میله‌ها و مخروط‌ها

یاخته‌هایی[1]‌ هستند حساس‌ در برابر نور (گیرنده‌های‌ نور) که‌ انرژی‌ نورانی‌ را به‌ علامتهای‌ عصبی‌ تبدیل‌ می‌کنند

ب‌: یاخته‌های‌ دوقطبی‌

این‌ یاخته‌ها با میله‌ها و مخروط‌ها در ارتباطند

ج‌: یاخته‌های‌ عقده‌ای‌

رشته‌های‌ آنها عصب‌ بینایی‌ را تشیل‌ می‌دهد. ‌‌‌عجیب‌ است‌ که‌ میله‌ها و مخروطها لایه‌ پشتی‌ شبکیه‌ را تشکیل‌می‌دهند. امواج‌ نور نه‌ تنها باید از عدسی‌ و مایعاتی‌ که‌ کره‌ چشم‌ را پر می‌کنند. که‌ هیچکدام‌ وسایل‌ مناسبی‌ برای‌ انتقال‌نور نیستند – ، بگذرند، بلکه‌ باید از شبکه‌ رگهای‌ خون‌ و یاخته‌های‌ عقده‌‌ای نیز که‌ در داخل‌ چشم‌ قرار دارند، عبور کنند تا به‌گیرنده‌های‌ نوری‌ برسند، (جهت‌ پیکان‌ها‌ در نشانگر جهت‌ نور است‌). اگر به‌ یک‌ زمینه‌ همگون‌، مانند آسمان‌ آبی‌، خیره‌شوید، می‌توانید حرکت‌ خون‌ را در داخل‌ رگهای‌ خونی‌ شبکیه‌ که‌ در جلو میله‌ها و مخروطها قرار دارند، ببینید. دیواره‌رگهای‌ خونی‌ به‌ صورت‌ یک‌ جفت‌ خط‌ باریک‌ در پیرامون‌ مرکز دید چشم‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، و نیز اشیاء پولک‌ مانندی‌را می‌بینید که‌ به‌ نظر می‌رسد بین‌ این‌ خطوط‌ باریک‌ در حرکت‌ هستند، اینها همان‌ گلبولهای‌ قرمز خون‌ هستند، که‌ دررگها شناورند

حساسترین‌ بخش‌ چشم‌ (در روشنایی‌ عادی‌ روز) قسمتی‌ از شبکیه‌ است‌ که‌ لکه‌ زرد نام‌ دارد. در فاصله‌ای‌ نه‌ چندان‌دورتر از لکه‌ زرد، یک‌ ناحیه‌ غیر حساس‌ وجود دارد که‌ آن‌ را نقطه‌ کور می‌نامند؛ در این‌ ناحیه‌ است‌ که‌ رشته‌‌های عصبی‌یاخته‌های‌ عقده‌ای‌ شبکیه‌ به‌ هم‌ می‌رسند، و عصب‌ بینایی‌ را تشکیل‌ می‌دهند. گرچه‌ ما معمولاً متوجه‌ نقطه‌ کورنمی‌شویم‌، اما وجود آن‌ را می‌توان‌ به‌ آسانی‌ نشان‌ داد

میله‌ها و مخروط‌ها، مهمترین‌ یاخته‌های‌ شبکیه‌، گیرنده‌های‌ نوری‌ هستند، یعنی‌ میله‌های‌ استوانه‌ای‌ و مخروطهای‌پیازی‌ شکل‌. مخروطهایی‌ که‌ فقط‌ در بینایی‌ روز فعال‌ هستند به‌ ما امکان‌ می‌دهند، هم‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ (سفید، سیاه‌ ورنگهای‌ خاکستری‌ بین‌ این‌ دو) و هم‌ رنگهای‌ فامی‌ (قرمز، سبز، آبی‌، زرد) را ببینیم‌. میله‌ها بیشتر در شرایط‌ کم‌ نور(روشنایی‌ گرگ‌ و میش‌ شب‌) فعالند. و فقط‌ دیدن‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ را میسر می‌سازند – درست‌ مانند تفاوت‌ فیلم‌ سیاه‌ وسفید و رنگی‌ که‌ از لحاظ‌ حساسیت‌، معمولاً فیلم‌های‌ سیاه‌ و سفید از حساسیت‌ بیشتری‌ برخوردارند

در سطح شبکیه بیش از 6 میلیون مخروط و 100 میلیون میله به طور ناهمسان پراکنده اند. در مرکز لکه زرد فقط مخروطها قرار دارند و 50000 مخروط در ناحیه کوچکی به مساحت یک میلی متر مربع جمع شده اند، ذر ناحیه خارج از لکه زرد، هم میله ها و هم مخروطها یافت می شوند و هرچه از مرکز شبکیه به پیرامون آن نزدیک می شویم، از تعداد مخروطها کاسته می شود. در ناحیه لکه زرد نسبت به نواحی پیرامونی، جزئیات بهتر دیده می شود

اگر بخواهیم چیزی را روشنتر ببینیم، باید مستقیم به آن نگاه کنیم تا تصویر آن روی لکه زرد بیفتد. در ناحیه پیرامون با برخورداری از میله های حساس بیشتر، مناسب ترین ناحیه برای تشخیص نقاط کم نور است. (تفکیک دیداری[2] بهتر صورت می گیرد)

ژاک‌ لکان

روان‌ کاو فرانسوی‌ بود. او مقتدرانه‌ترین‌ و چشم‌گیرترین‌ تأثیرات‌ را بر متفکران‌ درون‌ و بیرون‌ حوزه‌ی‌ روان‌ کاوی‌گذاشته‌، موجب‌ پیشرفت‌هایی‌ در نقادی‌ ادبی‌، فلسفه‌، فمینیسم‌ و نظریه‌ی‌ سینما شده‌ است‌. او در سال‌ 1934 ‌به‌عضویت‌ «مؤسسه‌ی‌ روان‌ کاوی‌ پاریس‌» درآمده‌ بود، در سال‌ 1952 به‌ همراه‌ جمعی‌ «انجمن‌ روان‌ کاوی‌ پاریس‌» رابنیان‌ کرد. او در سال‌ 1963 «آموزشگاه‌ فرویدی‌ پاریس‌» را بنیان‌ گزاری‌ کرد. لکان‌ در طول‌ دهه‌ی‌ سی توجه‌ خاصی‌ به‌سورئالیست‌ها داشت‌ سورئالیست‌ تأثیر حائز اهمیتی‌ بر لکان‌ گذاشت‌؛ بسیاری‌ از اشارات‌ ادبی‌ که‌ در نوشته‌های‌ لکان‌یافت‌ می‌شوند اشاراتی‌ به‌ آرا و آثار مؤلفان‌ سورئالیست‌ بوده‌ و سبک‌ خود وی‌ نیز از جهاتی‌ مرهون‌ آثار آنان‌ می‌باشد.به‌ نظر لکان‌ «روان‌شناسی‌ “من‌”» حاکی‌ از منطبق‌ سازی‌ فرد با یک‌ محیط‌ پیرامونی‌ و نادیده‌ انگاشتن‌ این‌ کشف‌ فرویدی‌بود که‌، همچنان‌ که‌ مرحله‌ی‌ آینه‌یی‌ اثبات‌ می‌کند، «من‌» (ego) محصول‌ همذات‌ پنداری‌ بیگانه‌ساز بوده‌، هم‌ ارز سوژه‌ نبوده‌، و بنابراین‌ نمی‌تواند حاکم‌ موضع‌ خویش‌ باشد. به‌ عقیده‌های‌ او معنا درو از طریق‌ زنجیره‌ی‌ از دال‌هاپدید می‌آید؛ معنا در یک‌ عنصر واحد موجود نیست‌. اگرچه‌ لکان‌ کار اصلی‌ خود را تثبیت‌ موقعیت‌ روان‌ کاوان‌ و دفاع از بازگشت‌ به‌ فروید می‌دانست‌، با این‌ حال‌، اثار او کاربست‌های‌ گوناگونی‌ یافته‌ و به‌ جزئی‌ از حوزه‌ی‌ فرهنگی‌عمومی‌یی‌ بدل‌ شده‌اند

1-1- لحظه‌ی‌ رویت‌ – چگونگی‌ دیدن‌ از دیدگاه‌ ژاک‌ لکان‌

دیدن‌ عبارت‌ است‌ از داشتن‌ مفهومی‌ از چیزی‌ که‌ مقابل‌ چشم‌های‌ ما قرار دارد بی‌ آن‌ که‌ نیازی‌ به‌ فکر کردن‌ در باره‌ آن‌باشد

به‌ منظور درک‌ کردن‌ این‌ تجربه‌ که‌ فکر کردن‌ در آن‌ نقشی‌ بازی‌ نمی‌کند باید به‌ دنیای‌ بصری‌ دوران‌ کودکی‌، به‌ اصل‌ ومنشاء درک‌ فضا برای‌ همه‌ ما بازگردیم‌. گویی‌ که‌ هنر، سینما و عکاسی‌ بطور تصادفی‌ در آن‌ حوزه‌ قرار می‌گیرد. نوزاد دوتا شش‌ ماهه‌ فرشته‌وار لبخند می‌زند. احتمالاً فکر می‌کند فرشته‌ کوچکی‌ روی‌ سقف‌ اتاقِ در پرواز است‌

زمانی با صورتی‌ که‌ منظره‌ای‌ برای‌ نگاه‌ کردن‌ بشمار می‌رود – از چشم‌های‌ مادرش‌ گرفته‌ تا چشمهای‌ آدمک‌ مقوایی‌ که‌ به‌ اونشان‌ داده‌ می‌شود – واکنش‌ کاملاً شادمانه‌ او لبخند است‌، لبخحند زیبایی‌ که‌ در برخورد با هر چشمی‌ خوشامدگویی‌می‌کند

تا زمانیکه‌ تمایزی‌ بین‌ چیزها برقرار نیست‌ همه‌ آن‌ها یکی‌ و یکسان‌ بنظر می‌رسند، به‌ چیزی‌ فکر کرده نمی شود، همه چیز جنبه بلاواسطه دارد

از نظر نوزاد، شب یا روز، خوابیدن یا بیدار بودن، اشیاء یا اشخاص وجود ندارد. او در تجربه اولیه لذت، تقریباً در خارج از زمان غرقه می شود و با ابدیت و شفافیت همه جا پیوند می خورد

او در بهشت شکلهای سیال، عجین شده در دنیای پیش از شناخت رنگها و نورهای اولیه بسر می برد ولیکن در لبه مرحله آشنایی با رنگ و فرم زندگی می کند

با وجود این، از آن چه چشمهایش می بیند، ادراکی ندارد. آنگاه، با ادراک، اشتیاق توأم با نگرانی و دلهره پدید می آید

حدود شش ماهگی، نوزاد از لبخند زدن به هر کسی، جز مادر خود، یعنی نخستین حامی و دستیارش، دست می کشد. شروع می کند به دوست داشتن «موجود» دیگری – آن (دیگر)ی است. اکنون می داند که او، یعنی مادرش، وجود دارد، درون و بیرون را کشف می کند و آنچه را می بیند تشخیص می دهد، و فضای دوروبر، صرفاً تصویری بر صفحه چشم او نیست که سابقاً (کلیت)ی بی اعتبار بشمار می رفت

چشم از آن چه می بیند جدا می شود و به صورت عضوی مجزا درمی آید: نماد فقدان حالت اولیه.[2]

با این فقدان اولیه است که آگاهی از وجود «فاعل» حاصل می شود

در این مرحله، نوزاد منظر چیزها را آنسان که ظاهر می شوند به کناری می‌گذارد و آن ظاهر، حالت صورتک برای او پیدا می کند

چه سقوطی! نوزا د ر این جا در زمان حال به چرخش درمی آید و همزمان تشخیص می دهد که در این جا و زیر سقف آسمان (روی زمین) است.[3]

نوزاد از دیدن چشمهای خود درآینه شگفت زده می شود. در این جا ضروری است که جریان را بطور دقیق تر بررسی کنیم. در این جا، من (نوزاد) در مقابل آینه ایستاده ام، درحالی که فکر می کنم. ضمناً تلاش به عمل می آورم بین تصویری که می بینم و (موجود)ی که حس می کنم – که خود من باشد – ارتباطی برقرار کنم و ادراک من بین این فاصله، از سویی به سوی دیگر، نوسان می کند تا این که سرگیجه می گیرم

من در حالتی از همپاشیدگی بصری که سرانجام غیر قابل تحمل می شود گرفتار می شوم

عامل مخربی برای محق بودن خود در این چندتایی بودن تصاویری که پس و پیش بازتاب می شوند وجود دارد

من، زنده اما فناپذیر، با این احساس که چیزی نیستم جز یک ظاهر، یک پوشش پوستی، که از طریق سوراخ سیاه رنگ کوچکی – مردمک چشم من – آگاهی به درون راه می یابد و من تحت تأثیر آن قرار می گیرم به فکر فرو می روم. بنظر می رسد تجربه، نکته ای به من می گوید که من، به استثناء چشم هایم که از طریق آن ها سقوط خود را مشاهده می کنم، زن یا مردی نیستم که دیگران می‌بینند. من، صورتکی نیستم که آنان می بینند، و با وجود این، صورتکی هستم که ابراز وجودی من و ظاهر  من است. بنابراین، بین «ظاهری» (نموداری) و «واقعی». «نگاه» قرار دارد که از «هستی» اولیه من باقی می ماند

نقطه ای کوچک، نقطه ای که منطق و برهان به تدریج در آن جا می گیرد و این، نماد فقدان اولیه (اصلی) بشمار می رود که از لحظه محروم شدن از دوتایی دیدن نشانه دارد

«بی تردید از طریق میانجی بودن صورتکها است که زن و مرد به شدیدترین وجه با موجودیت درونی خود نسبت به یکدیگر برخورد می کند.»[4]

همه مجبورند موقعیت خود را  در این ثبت تصویری پیدا کنند و آن را به منزله پرده سینما، یا به منزله تأتر و یا در یک تصویر، در نظر بگیرند

از آن جا چشم، پنجره روح (درون) است، روح پیوسته در بیم بسر می برد به اندازه ای که هر زمان موجودی در مقابل چشم حرکت کند که موجب ترس ناگهانی انسان بشود او فوراً دست های خود را برای حفاظت از قلب خویش که زندگانی را به مغز می رساند، جایی که سرور تمامی حواس ها مسکن دارد، و نه برای حفاظت از شنوایی و نه برای حفاظت از حس چشایی یا بویایی بالا نمی‌برد، اما احساس بیم پدید آمده که بی درنگ به بستن چشم ها و روی هم نهادن پلک ها با سرعت قانع نیست موجب می شود که او بطور ناگهانی به جهت مخالف سر بچرخاند؛ و اگر هنوز هم احساس امنیت نمی کند، چشم ها را با یک دست بپوشاند و دست دیگر را برای این که به صورت مانعی در مقابل عامل هراس و بیم بشود به جلو دراز کند.[5]

بینایی، تمامی میدان بصری را به شیوه ای که عادی شده، در بر می گیرد

چشم دوختن متضمن مقصود و منظور است که به نقطه ای در میانه میدان بصری، یعنی نقطه ثابت نگاه، با رغبت هدایت می شود

فیزیولوژیست ها می گویند که نگاه دقیق (نگاه خیره) زاویه ای یک یا دو درجه می سازد؛ بینایی معمولی، زاویه ای بیست درجه می سازد و بینایی کلی و محیطی، زاویه ای دویست درجه. دست های خود را در زاویه ای چهل و پنج درجه نسبت به خط بینایی دراز کنید خواهید دید که شمردن انگشت هایتان دشوار است. اما، دیدن حرکت آن ها کاملاً امکان پذیر است

چشم روشنایی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد

پروژه دانشجویی تحقیق صنعت نساجی تحت word


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق صنعت نساجی تحت word دارای 92 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق صنعت نساجی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق صنعت نساجی تحت word

1-مقدمه ای بر صنعت نساجی و مشکلات و بحرانهای مربوط به آن در ایران
1-1-تاریخچه صنعت نساجی در ایران
1-2-مشکلات و بحران در صنعت نساجی
1-3-علل وجود بحران در صنایع نساجی ایران
1-4-لزوم بهبود وضعیت موجود
1-4-1- تقاضا (بررسی بازار)
1-4-2- بازار مصرف و تولدی داخلی کشور
1-4-3- واردات پارچه ثبت شده
1-4-4- عرضه، تقاضا و تولید ماشین های بافندگی
1-4-5- عرضه
1-4-6- افق سرمایه گذاری در ایران
1-4-7- علل عدم سرمایه گذاری
1-5-مشکلات صنعت نساجی در حال حاضر از دیدگاه مدیران این صنعت
1-6-طبقه بندی مشکلات صنعت نساجی با توجه به نظریه فشارهای تجاری
1-7-بررسی و تجزیه و تحلیل فشارهای تجاری
1-7-1- ورود قاچاق پارچه به کشور
1-7-2- ورود محصولات مشابه توسط برخی از سازمان ها
1-7-3- اخذ عوارض و مالیات های متعدد و مکرر
1-7-4- وجود قوانین ضد و نقیض
1-7-5- پرسنل مازاد
1-7-6- قیمت گران مواد اولیه
1-8-بررسی و تجزیه و تحلیل غشارهای تکنولوژیکی
1-8-1- کهنگی و قدمت ماشن آلات
1-8-2- عدم توان رقابت با کالاهای خارجی
1-8-3- عدم تناسب تکنولوژی کارخانه ها با فرهنگ مدخواهی و سیستم سفارشی
1-8-4- عدم وجود طراحان و بخش طراحی کارآ
2-تجهیزات و ماشین آلات نساجی
2-1-نگاهی به آمار ماشن آلات نساجی در جهان
2-1-1- آمار ماشین آلات بافندگی حمل شده در سالهای 2001-
میلادی و نصب شده در سال 2000 میلادی به کشورهای مختلف جهان
2-1-2- آمار ماشین آلات بافندگی حمل شده به قاره های مختلف
در سال 2001 میلادی
2-1-3- آکار ماشین آلات کشباف تخت حمل شده در سال
2001 میلادی به نقاط مختلف جهان
2-2-نتیجه گیری
3-مواد اولیه مصرفی در صنایع نساجی تولید ایران و وارداتی
3-1-یکنواختی نخ در بهبود صنایع نساجی
3-1-1- تعریف
3-1-2- اهمیت یکنواختی
3-1-3- دسته بندی نایکنواختی
3-1-3-1- عیوب متناوب
3-1-3-2- عیوب نامتناوب
3-1-4- تاثیرات نایکنواختی
3-1-4-1- اثرات نایکنواختی بر خواص نخ
3-1-4-2- تاثیر یکنواختی بر عملکرد پروسه تبدیل نخ به پارچه
3-1-4-2-1- بوبین پیچی
3-1-4-2-2- چله کشی
3-1-4-2-3- آهار
3-1-4-2-4- بافندگی
3-1-4-3- تاثیر یکنواختی بر کیفیت پارچه
3-1-5- عوامل ایجاد کننده نایکنواختی
3-1-5-1- مواد اولیه
3-1-5-2- مراحل ریسندگی
3-2-مشکلات (و معضلات) پنبه در صنعت نساجی داخلی
3-2-1- واردات پنبه ضربه ای به تولید داخلی یا حمایت از نساجی؟!
3-2-2- وضعیت نابسامان پنبه ایران
3-2-3- بررسی موانع و مشکلات و چالشهای وضع موجود
3-2-3-1- شواهدی از مشکلات کشت پنبه
3-2-3-2- علل بروز مشکلات کشت پنبه در کشور
3-2-3-2-1- علل اقتصادی
3-2-3-2-2- رشد بی رویه تولید و واردات الیاف مصنوعی
3-2-3-2-3- واردات پنیه و الیاف پنبه ای
3-2-3-2-4- کوچک شدن قطعات زراعی پنبه به ویژه در استان گلستان
3-2-3-2-5- عقب نشینی محصول پنبه از اراضی
3-2-3-2-6- بالا بودن هزینه برداشت وش توسط کارگر
3-3-بررسی تولید و واردات مواد اولیه طی سالهای 1380-
3-4-آمار و اطلاعات پشم و اهمیت آن در ایران
منابع

1-1- تاریخچه صنعت نساجی در ایران

صنعت نساجی در ایران از دیرباز به سبب ضرورت مصرف و کاربرد وسیع آن مورد توجه خاص بوده و در طول تاریخ کشورمان فراز و نشیب های فراوانی را طی کرده است. در زمان اشکانیان ایرانیان به تحول جدیدی دست یافتند و در پرورش کرم ابریشم و تولید پارچه های ابریشیمی به طریقی همت گماردند که اکثریت ابریشم های تولید چین را از آن کشور خریداری می نمودند و جهت تولید پارچه به ایران می آوردند و پارچه هایی با طرح ها و نقوش بسیار زیبا تولید و به دنیا عرضه می کردند

شکوفایی صنعت تولید پارچه های مخمل در کاشان و یزد در دوره اشکانیان و عرضه آن به جهان خصوصاً اروپا قسمت دیگری از تاریخ پرشکوه صنعت نساجی ایران است که صنعتگر ایرانی را قانع نکرده و همچنان به دنبال نوآوری و تسخیر بازارهای جهانی بوده است

اوج صنعت نساجی را در تاریخ ایران زمین، هنرمندان دوره سلجوقی و صفوی رقم زدند و در زمان شاه عباس صفوی تولیدات بی نظیری آفریده شد و پارچه های زربافت ایرانی از شهرت جهانی برخوردار گردید

در دوران اخیر نیز صنعت نساجی در ایران نقش موثر و تعیین کننده ای در کشور ایفا نموده است. اولین کارخانه نساجی در ایران در سال 1281 شمسی دقیقاً یکصد یک سال پیش به وسیله صنیع الدوله در تهران و دومین کارخانه در سال 1288 توسط شخصی بنام حاج آقا رحیمی در تبریز ایجاد گردید. در فاصله سالهای 1300 تا 1320 به سبب سود سرشار دوکارخانه قبلی و تاییدات دولت، به سرعت برشمار کارخانجات در ایران افزوده شد و جمعاً در این دوره 40 کارخانه نساجی دائر کردید که قسمتی از احتیاجات مملکت را تامین نمود

در طی سالهای 1320 تا 1328 بروز جنگ، افزایش قیمت منسوجات خارجی و کاهش واردات آن موجب رونق بازار محصولات نساجی داخلی شد. صاحبان صنایع نساجی کشور به منظور استفاده حداکثر از این شرایط، بی آن که به مسائل نگهداری و استهلاک ماشین آلات توجه نمایند و به تولید خود با ظرفیت بالا ولی با کیفیت پایین ادامه دادند که حاصل این بی توجهی در طی سال های بعد نیز موجب رکود صنایع نساجی گردید

صنعت نساجی در طی سالهای اخیر دچار مشکلات و مسائل بسیاری بوده و روزهای سختی را می گذراند تا حدی که اصطلاح بحران برای این مشکلات رایج شده و در اذهان عمومی و حتی اذهان مدیران و مسئولین و دست اندرکاران جا افتاده است. اطلاق کلمه بحران به وضعیت موجود به طور اتوماتیک اذهان را از انجام تلاش ها باز می دارد. مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر این صنعت می باشند از دیدگاه های مختلف قابل طبقه بندی و بررسی می باشند

یکی از دیدگاه ها نگرش مدیریتی به مسائل و مشکلات است. به عبارت دیگر از دیدگاه مدیریتی چه تعدادی از این مشکلات را می توان با اعمال مدیریت صحیح و کارآ منتفی نمود یعنی جزء مسائل عادی مدیریتی به شمار می آیند و چه تعدادی را می توان بحران نامید که می توان با اتخاذ روش ها و سیاست های مناسب مدیریتی حداقل نقش آنها را کم رنگ و کم اثر تر نمود

با عنایت به این موضوع که بحران نیز در هر صنعتی جزء مسائل عادی مدیریتی به شمار می آید منتها قدری پارامترهای پیچیده و خارج از کنترل دارد، در واقع گذر از بحران نیز از وظایف مدیران است و به هیچ وجه رسیدن به نقطه بحران، نقطه اتمام وظایف و تدابیر مدیریتی نیست بلکه دقیقاً برعکس نقطه شروع و شدت گرفتن تدابیر مدیریتی است. اساساً صنایعی در دنیا پایدارتر و قابلیت اطمینان بالایی دارند که از یک بحرانی که به هر دلیلی برایشان پیش آمده است عبور کرده و در کوره مشکلات آبدیده و روئین تن گشته اند. با تجزیه و تحلیل درست و منطقی از مشکلات گریبانگیر صنعت نساجی قسمت اعظمی از آنها به عنوان مشکلات عادی و مسائل روزمره مدیریتی پذیرفته می شوند و در مورد آن بخش از مشکلات نیز که واقعاً بتوان بحران نامید، میدان عمل برای هنرنمایی یک مدیر باز شده است. سکانداری یک صنعت در شرایط ایستا و ثابت و یا پارامترهای معین و مشخص در مورد مواد اولیه، فرآیند تولید، بازار و ; هنر نیست و اوج هنر مدیریت آنجاست که صنعتی را از میان امواج متلاطم تغییرات که منبعد گریبان هر صنعتی را خواهد گرفت نجات داد

در آستانه ورود به سده 21 پارامترهای غیرقابل کنترل بسیاری همه صنایع جهان را دستخوش تغییر و تحول اساسی و زلزله های ویرانگر قرار خواهد داد و این خاص کشور ما یا صنعت نساجی نیست

1-2-         مشکلات و بحران در صنعت نساجی

سیاست های حمایت از صنایع داخلی، استراتژی جایگزینی تولیدات داخلی با خارجی که به دنباله استراتژی صنعتی شدن کشور در دهه 40 بوده و تاکید بر سودآوری هرچه بیشتر توسط صاحبان صنایع و مجامع شرکت ها که عمدتاً دولتی و یا تحت پوشش دولت می باشند و یکه تازی در عرصه های بی رقیب و سودآوری مناسب، مدیران و صاحبان صنایع را به ادامه این راه وسوسه نمود و از توسعه و بازسازی غافل نمود و امروزه که به ناگهان به منظور لبیک گفتن به بازار جهانی و به عبارتی تسلیم محض در برابر W.T.O و سیاست های دیکته شده تجارت جهانی با یک اولتیماتوم و بدون تهیه طرح نوین صنعتی،‌عقب گرد نمود و استراتژی رقابت و درهای باز توسط دولت جایگزین گردیده، در مدت کوتاهی شاهد رکود و سردرگمی در تمامی صنایع کشور از جمله صنعت نساجی می باشیم. علاوه بر آن تولیدات انبوه کشورهای ترکیه و پاکستان و آسیای جنوب شرقی که به دلایل رکود اقتصاد جهانی، بازارشان را در اروپا و آمریکا از دست داده و دچار مشکل کاهش فروش شده اند برای یافتن بازارهایی جدید با قیمت های بسیار نازل و کیفیت مناسب به بازارهای نزدیک از جمله کشور ما حمله ور شده و قسمتی از بحران صنعت خود را به کشورهای مجاور خود انتقال دادند و به این ترتیب بحران صنعت نساجی در کشور ما تشدید شده است

ضربه در صنعت نساجی کشورمان با قدمت یک صد ساله و عمر متوسط 30 ساله کارخانجاتش که فاقد هرگونه سخت افزار و نرم افزار نوین صنعتی است آنچنان کشتی اش به گل نشسته و مقاومت خود را از دست داده که تنها اندیشه غالب، نجات سرنشینانش می باشد، کارخانجات تعطیل می گردند، کارگران بیکار می شوند و بازارهای مصرف با سرعت توسط کالاهای خارجی تسخیر می شود و بدین ترتیب ضربه پذیر بودن صنعت نساجی به اثبات می رسد

ضربه پذیری صنعت نساجی را می توان در سرفصل های زیر جستجو کرد

الف – اشاعه فرهنگ مصرف محصولات خارجی

ب – عدم وجود مراکز تحقیقات صنعتی

ج – نظارت دایه گونه بر صنعت

د – عدم وجود نوآوری

هـ – عدم استفاده از تکنولوژی های جدید

و – عدم توجه به بازارهای خارجی و اعمال سیاست جایگزینی واردات با صادرات

3-1-          علل وجود بحران در صنایع نساجی ایران

از علل عقب افتادگی و بحران در صنعت نساجی بسیار گفته و نوشته اند و آنچه که در جمع بندی صاحب نظران و دست اندرکاران این صنعت دیده می شود در زیر قابل ملاحظه است

1-     فرسودگی ماشین الات

متوسط عمر بیش از نود درصد ماشین آلات کشور 30 سال است و تولید با آنها سودآور نمی باشد

2-     عدم توجه به کیفیت و نیازهای مشتریان

3-     دنباله روی صاحبان صنایع در انتخاب ماشین آلات و نوع تولیدات

4-     واردات انواع منسوجات بگونه های مختلف رسمی و غیررسمی

5-     تراکم نیروی کارگری و وجود موانع قانونی به منظور اصلاح ساختار سازمانی و درنتیجه بهره وری پایین

6-     بالا بودن هزینه های تولید ازجمله مواد اولیه، قطعات یدکی، پرداخت عوارض های مختلف

7-     محدود بودن حاشیه سود نسبت به سایر صنایع و عدم تمایل صاحبان سرمایه به سرمایه گذاری در این رشته از صنعت

8-     وجود مدیریت های دولتی در راس واحدها با اختیارات اندک و محدودیت های خاص در تصمیم گیری

9-     طولانی شدن زمان اجرای پروژه ها در راستای ایجاد، بازسازی و نوسازی. این زمان گاه چندین سال به درازا می کشد و عمر متوسط تصمیم گیری ها تا اجرای پروژه حداقل 5 سال می باشد و اغلب طرح ها در هنگام اجرا نیازمند بازنگری و تکرار سیکل های طی شده قبلی است

1-4-لزوم بهبود وضعیت موجود

آنچه امروز در دستور کار صاحبان صنایع و مسئولین صنعتی کشور قرار گرفته بهبود وضعیت و بازسازی و نوسازی صنایع می باشد. اما سؤال اینجاست کدام صنایع و با چه قیمتی م بایست بازسازی و نوسازی شوند و چگونه؟ در حالی که ما در 55 رشته صنعتی فعال هستیم آیا لزوماً می بایست به همان استراتژی گذشته ادامه داد یا با کنار گذاشتن صنایعی که مزیتی در آن ها نمی باشد راه را برای توسعه صنایع سودآور باز نمود. و آیا صنعت نساجی هم جزو صنایعی است که باید بماند و بازسازی و نوسازی می شود یا می بایست کنار گذاشته شود؟

1-4-1- تقاضا (بررسی بازار)

به منظور بررسی دقیق نیازمندی های بازار و نقش صنعت بافندگی لازم است به بررسی مصرف پارچه پرداخته شود و همچنین به اهمیت این صنعت در کشورمان اشاره گردد. در کشور ما که تنها در 15 رشته صنعتی مزیت نسبی داریم در 55 صنعت فعالیت وجود دارد که به طو.ر متوسط 2 برابر صنایع کشورهای پیشرفته است و در این میان مشاهده می گردد صنایع نساجی ایران با تشخیص حدود 25 درصد از کل اشتغال بخش صنعت به خود (به طور مستقیم و غیرمستقیم) و بیش از 30 درصد از کل صادرات صنعتی کشور توانسته است دو شکل اساسی کشور یعنی اشتغال و کسب درآمد ارزی را پاسخگو باشد. صادرات صنعت نساجی وضعیت بسیار سخت و شکنده اما مثبت و روشنی را در پیش رو دارد و از موقعیت ممتازی در صادرات کالاهای غیرنفتی برخوردار است. به طوری که در سال های 1375 و 1376 این صنعت با داشتن 33% از کل صادرات صنعتی کشور با رقم 900 میلیون دلار مقام نخست را حائز بوده است

در سال 1375 برای اولین بار، شاهد تراز مثبتی به میزان 5 میلیون دلار در بخش نساجی بودیم، چرا که ارز حاصل از صادرات محصولات نساجی 369 میلیون دلار و ارز تخصیص یافته به این صنعت از طریق وزارت صنایع 364 میلیون دلار بود. در سال 1376 شاهد اختصاص رقمی معادل 5/287 میلیون دلار ارز به صنعت نساجی بودیم که تنها 80% آن به مصرف رسید که بدون احتساب درآمد ارز ناشی از صدور فرش، صنعت نساجی 320 میلیون دلار درآمد ارزی عاید کشور کرد. اگرچه قابلیت های این صنعت در مقاطع مختلف به خوبی نشان داده شده لیکن به علت عدم توسعه یافتگی و رشد ناچیز ظرفیت تولید، این صنعت نتوانست در مقایسه با صنایع نساجی سایر کشورها از رشد قابل قبولی برخوردار شود. به عنوان مثال در سال 1997 کشور هند برای توسعه صنایع نساجی خود معادل 250 میلیارد روپیه (7 میلیارد دلار) اعتبار درنظر گرفته و برای نوسازی ماشین آلات این صنعت 100 میلیارد روپیه (8/2 میلیارد دلار) اختصاص داده است که این رقم معادل 20 برابر رقمی است که هم اکنون برای نوسازی این صنعت در ایران برای مدت 3 سال تخصیص یافته است. بدیهی است کشورهای صنعتی یا ممالک نوصنعتی آسیای جنوب شرقی که از بنیه ارزی قوی تری برخوردارند اعتبارات گسترده تری به نوسازی یا توسعه صنعت نساجی خود اختصاص داده اند. از جمله چین که در تجارت پوشاک در سال 1997 میلادی بزرگترین صادرکننده پوشاک در دنیا بوده است و بالغ بر 32 میلیارد دلار صادرات پوشاک را به خود اختصاص داده، این میزان برای هنگ کنگ 20 میلیارد دلار و ترکیه 8 میلیارد دلار بوده است. از سوی دیگر مهمترین واردکنندگان پوشاک دنیا، کشور آمریکا با 43 میلیارد دلار، آلمان با 24 میلیارد دلار، فرانسه 10 میلیارد دلار و ایتالیا 14 میلیارد دلار به عنوان عمده ترین واردکنندگان پوشاک در جهان به شمار می روند

تجارت جهانی 200 میلیارد دلاری کالاهای نساجی و سهم 1/0 درصدی کشورمان از یک سو و نیازهای آتی کشور در جهت درآمد ارزی از سوی دیگر بالاترین انگیزه سرمایه گذاری در این صنعت را شکل می دهد و جهانی شدن تجارت زمینه را برای برقراری ارتباطات جهانی آماده نموده است

موقعیت سوق الجیشی و سابقه تاریخی کشورمان در صنعت نساجی و سهم ناچیز فعلی از سهمیه بازار جهانی از دیگر افق هایی است که سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای سرمایه گذاری در صنعت نساجی کشورمان پیش روی خود دارند

در سال های اخیر کشورهای آسیای جنوب شرقی عرصه را بر تولیدکنندگان اروپایی و آمریکایی تنگ نموده و برای تسخیر بازار جهانی با تلاش و سرعت بسیار و سرمایه گذاری کلان پیش می روند. کشور چین با سیاست گذاری کلان دو هدف را تعقیب می کند اول این که نیاز جمعیت میلیاردی با رشد اقتصادی 10 درصدی خود را پوشش داده، ثانیاً با تولیدات انبوده و متنوع و با قیمت های رقابتی نسبت به تسخیر بازار جهانی اقدام نموده است

1-4-2- بازار مصرف و تولید داخلی کشور

براساس آمارز ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران به نقل از اداره کل صنایع نساجی و پوشاک میانگین حداقل سرانه مصرف پارچه در کشور حدود 15 متر مربع تخمین زده می شود. درنتیجه نیاز سالانه کشور به انواع مختلف پارچه رقمی حدود یک میلیارد متر مربع است. بخش عمده ای از این میزان پارچه های متنوعی است که با توجه به نوع و قدمت ماشین آلات موجود در کشور قابل تولید نبوده و به صورت قاچاق وارد کشور می گردد و عمدتاً از ارزش افزون بالایی برخوردار می باشند. ظرفیت منصوبه ماشین های بافندگی در کشور در حدود نهصد میلیون متر مربع گزارش گردیده که به علت خارج از رده شدن تعداد زیادی از ماشین آلات و تعطیلی تعداد دیگری از کارخانجات کشور تولید واقعی سالانه حدود 400 میلیون متر مربع برآورد می گردد. این میزان پارچه با استفاده از 45000 ماشین بافندگی تولید می گردد. (جدول 1)

جدول 1- آمار تولید سالهای بین 75 تا 80 (میلیون متر مربع)

نوع پارچه / سال

پنبه ای و الیاف مصنوعی

فاستونی

5/

5/

رقم اخیر که می توان بیشتر به صحت آن اطمینان کرد نشان می دهد بخش اعظم ماشین آلات منصوبه از رده خارج بوده و راندمان ماشین آلات در حال کار نیز قابل قبول نمی باشد و لذا قیمت تمام شده محصولات تولیدی بالا بوده و به علت تولید با تنوعی محدود و اضافه بر نیاز بازار، اکثر کارخانجات در مسیر باطلی ازرقابت افتاده و با یکدگر براساس شرایط فروش و با تحمل زیان های کلان درگیر گشته اند. به همین دلیل جاذبه به ورود پارچه به کشور بسیار بالا بوده و در صورتی که متوسط قیمت هر متر پارچه وارداتی را فقط یک دلار درنظر بگیریم، با توجه به آمار ارائه شده نیاز سالانه واردات پارچه به رقم 600 میلیون دلار بالغ خواهد گردید

1-4-3- واردات پارچه ثبت شده


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی محمد
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه های درسی | ایران پروژه | بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |